جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 29 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sat, 11.04.2020, 1:47

آسمان چشم‌هایم ابری‌ست


جواد پارسای

لحاف برف از روی چمن برخاست
آسمان، پیراهن فیروزه‌ای پوشید
سبزه و گل، فرشِ رنگارنگ گستردند
نم نم باران، پلِ رنگین کمان زد
پرستوها به خانه بازگشتند.
ولی،
آسمان چشم‌های من هنوز ابری‌ست،
آفتابش زرد کمرنگ است.
اگرچه درنهاانگاهِ گذشته،
هزاران نقش از زیباترین رخساره‌ها
اندوخته دارم.
کس نمی‌داند چرا چشم برزمین دارم،
شاید، بدنبال جوانی بخاک افتاده می‌گردم؟
نگاه من، ازاین‌پس، آسمان‌ها را نمی‌کاود،
سریه‌زیری، پیشه کردم.
اگر زیبارخی از دور به چشمم آشنا آید،
دگر جای درنگی نیست،
به نزدش می‌شتابم.
همینک،
دست همراهم گره خورده به دستم
پس از چل سال همراهی
دوباره دست‌های ما بهم پیچان
سایه‌هامان
تنگ چسبیده بهم
گلیم کهنة پندارمان را می‌تکانیم:
تو گویی این چهل سال،
یکی گسترده برف یک زمستان بود.
چه روزهایی که من در چاردیوار اتاقم
سرود دوردستِ آرزوها را
به رؤیاها سپردم
و با اندیشة پیروزی پندار
به رقص واژه‌ها، دل خوش نمودم.




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024