اریکا سولومون، بن هابارد / نیویورک تایمز / اول ژوئیه ۲۰۲۵
پس از آنکه ائتلافی از شورشیان، بشار اسد، دیکتاتور سوریه را سرنگون کردند، دولت ترامپ ماهها سوریه را عمدتاً نادیده گرفت. اما رئیس جمهور ترامپ بعدا این رویه را تغییر داد.
او در سفری به عربستان سعودی در ماه مه، اعلامیهای غافلگیرکننده صادر کرد: ایالات متحده تحریمهای اقتصادی طولانیمدت را به عنوان اقدامی خیرخواهانه به منظور «فرصتی برای عظمت» سوریه به حالت تعلیق درمیآورد.
این یک تغییر جهت تکاندهنده بود که در سوریه، جایی که طبق گزارش سازمان ملل متحد، بیش از ۹۰ درصد از جمعیت در فقر زندگی میکنند، مورد استقبال قرار گرفت.
سپس روز دوشنبه، ۳۰ ژوئن، رئیس جمهور ترامپ یک فرمان اجرایی برای پایان دادن به اکثر تحریمها امضا کرد. لغو همه تحریمها در اختیار او نیست ـــ برخی از آنها نیاز به تأیید کنگره دارند. با این حال، این اقدام سیگنالی به سایر کشورها و مؤسسات مالی است که آنها با عواقب ناشی از تجدید معاملات اقتصادی با سوریه از سوی واشنگتن مواجه نخواهند شد ـــ و با وجود نگرانیها در مورد نحوه حکومت رئیس جمهور اسلامگرای آن کشور در آینده، به دولت جدید دمشق جانی دوباره میبخشد.
با گرم شدن رویکرد ایالات متحده، دولت ترامپ نشان داده است که علاقه محدودی به نحوه اداره امور داخلی سوریه و سایر کشورهای منطقه دارد.
اما طی چند ماه گذشته، مقامات آمریکایی انتظاراتی را در مورد نحوه برخورد سوریه با مسائل مهم منطقهای، مانند امنیت و روابط با کشورهای همسایه، مطرح کردهاند. اینها به عنوان شرط ارائه نشدهاند، بلکه اهداف گستردهتری برای رئیس جمهور احمد الشرع، که رهبری نیروهای شورشی را که دیکتاتوری خانواده اسد را پس از پنج دهه قدرت سرنگون کردند، بر عهده داشت، مطرح شدهاند.
در اینجا خلاصهای از آنچه واشنگتن از سوریه خواسته و نحوه پاسخگویی دولت جدید ارائه شده است، آمده است.
روابط صلحآمیز با اسرائیل
واشنگتن مشتاق است که سوریه به تهدیدی برای متحدان مهم منطقهای آمریکا، به ویژه اسرائیل، تبدیل نشود.
وقتی آقای ترامپ در ماه مه با آقای الشرع در عربستان سعودی دیدار کرد، از رهبر سوریه خواست تا برای عادیسازی روابط با اسرائیل که مدتهاست خصمانه بوده است، گامهایی بردارد.
آقای ترامپ گفته است که امیدوار است سوریه در نهایت به پیمان ابراهیم بپیوندد، پیمانی که در دوره قبلی ریاست جمهوری دونالد ترامپ روابط رسمی بین اسرائیل و چهار کشور عربی برقرار کرد.
توماس باراک، فرستاده جدید آمریکا به سوریه، گفته است که در حال حاضر مایل است سوریه به دنبال یک پیمان عدم تجاوز با اسرائیل باشد.
در نشانهای از اینکه آقای الشرع این موضوع را جدی گرفته، دیپلماتها و مقامات اسرائیلی میگویند نمایندگان دو کشور بهصورت محرمانه دیدار کردهاند.
یافتن و نابود کردن سلاحهای شیمیایی
یکی از اولویتهای اصلی ایالات متحده، برچیدن برنامه تسلیحات شیمیایی سوریه است که از دهه ۱۹۷۰ آغاز شد.
دانشمندان سوری ذخایر گاز سارین، کلر و خردل را توسعه دادند که برخی از آنها توسط نیروهای امنیتی بشار اسد در طول جنگ داخلی ۱۳ ساله این کشور علیه مردم خود استفاده شد.
این امر منجر به توافقی در سال ۲۰۱۳ شد که بر اساس آن، سازمان منع سلاحهای شیمیایی سازمان ملل متحد، بازرسانی را برای تعطیلی ۲۷ سایت مرتبط با تولید سلاحهای شیمیایی به سوریه اعزام کرد.
دولت جدید سوریه از کارشناسان دعوت کرده و در حال همکاری برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات در مورد ذخایر باقی مانده است. اما کارشناسان تخمین میزنند که حدود ۱۰۰ سایت پنهان باقی مانده است و کنترل و تخریب این سایتها در کشوری که هنوز درگیر جنگهای پراکنده است، چالش برانگیز خواهد بود.
مدیریت جنگجویان خارجی
با تبدیل شدن جنبش اعتراضی سال ۲۰۱۱ علیه آقای اسد به یک شورش مسلحانه، جنگجویان مسلمان از سراسر جهان به سوریه هجوم آوردند.
بسیاری از آنها جهادگرایانی بودند که به گروههای افراطی مانند داعش یا شاخه سوری القاعده پیوستند، که آقای الشرع آن را تأسیس و سالها رهبری کرد. او در سال ۲۰۱۶ روابط خود را با القاعده قطع کرد و از آن زمان تاکنون سعی کرده است نیروهایش را از ریشههای جهادیشان دور کند.
اما هزاران جنگجوی خارجی در گروه شورشی او یا در تشکلهای جداگانهای که وفادار ماندهاند، باقی ماندند. و او نیز به نوبه خود روشن کرده است که به کسانی که در کنارش جنگیدهاند، وفادار است.
مقامات آمریکایی سالهاست که نگران این هستند که اجازه دادن به این جنگجویان خارجی برای ماندن در سوریه میتواند به آنها اجازه دهد حملات تروریستی را در خارج از کشور برنامهریزی کنند.
اما آقای الشرع درخواستهای اولیه ایالات متحده برای پاکسازی آنها از نیروهایش یا اخراجشان را رد کرد و در واقع شروع به ادغام آنها در ارتش جدید خود کرده است.
مقامهای دولت الشرع استدلال میکنند که بازگرداندن جنگجویان به کشورهایشان تقریباً غیرممکن خواهد بود، زیرا ممکن است از پذیرش آنها امتناع ورزند یا آنها را اعدام کنند. و آنها هشدار میدهند که طرد کردن چنین جنگجویانی در سوریه میتواند باعث ایجاد تفرقه و بیثباتی سیستم شکننده جدید شود.
پس از آنکه آقای ترامپ در ابتدا خواستار خروج “همه تروریستهای خارجی” از سوریه شد، مقامات آمریکایی اکنون فقط به دنبال “شفافیت” در مورد محل استقرار جنگجویان خارجی هستند.
حذف گروههای شبهنظامی فلسطینی
بشار اسد، دیکتاتور مخلوع، سالها به برخی از گروههای شبهنظامی فلسطینی اجازه داد تا آزادانه در سوریه فعالیت کنند. ایالات متحده برای حذف این گروهها از کشور تلاش کرده است ـــ چیزی که متحد آمریکا، اسرائیل، از آن استقبال خواهد کرد.
دولت احمد الشرع در ماه آوریل دو عضو ارشد گروه مسلح فلسطینی جهاد اسلامی، یک گروه مورد حمایت ایران و متحد با گروه شبهنظامی فلسطینی حماس در غزه، را دستگیر کرد. اما یک اقدام گستردهتر ممکن است دشوار باشد.
مقامات سوری میپرسند که مقامات و شبهنظامیان این گروههای فلسطینی دقیقاً باید به کجا فرستاده شوند. لبنان، همسایه سوریه، که سال گذشته در جنگ اسرائیل با گروه حزبالله مورد حمایت ایران آسیب دید، تحت فشار است تا گروههای فلسطینی را نیز سرکوب کند.
دیگر همسایگان سوریه نیز بعید است میزبان گروههایی باشند که میتوانند ناآرامی ایجاد کنند یا حملات اسرائیل را به دنبال داشته باشند. بنابراین، تبعید گسترده گروههای فلسطینی درخواست دشواری برای سوریه است.
ایالات متحده همچنین میخواهد سوریه نیروهای وفادار به ایران را ریشهکن کند، که سالها از سوریه به عنوان یک کریدور زمینی حیاتی که ایران را به مهمترین متحد منطقهای خود، حزبالله در لبنان، متصل میکرد، استفاده میکرد.
این موضوع برای آقای الشرع که ایران و حزبالله را همدست رژیم اسد میداند، کار سختی نیست. اما او ممکن است برای انجام این کار به کمک اطلاعات خارجی نیاز داشته باشد.
یافتن آمریکاییهای مفقود شده
یکی از اولویتهای اصلی آقای ترامپ، یافتن آمریکاییهایی است که در طول جنگ سوریه مفقود شدهاند، از افرادی که توسط گروه جهادی داعش ربوده و کشته شدند تا کسانی که سرنوشتشان همچنان نامعلوم است، از جمله روزنامهنگار آمریکایی آستین تیس.
به نظر میرسد آقای الشرع مشتاق به انجام این کار است. او قبل از ملاقات با اعضای خانواده دهها هزار سوری که عزیزانشان نیز هنوز مفقود هستند، با مادر آقای تایس ملاقات کرد.
برخی از اعضای رژیم سابق اسد میگویند که مقامات جدید سوریه در جستجوی سرنخهای جدید، از آنها بازجویی کردهاند.
جلوگیری از تجدید حیات داعش
در طول جنگ داخلی سوریه، داعش بخش بزرگی از شرق سوریه را تصرف کرد و سالها بر آن حکومت کرد. یک ائتلاف بینالمللی به رهبری ایالات متحده، با همکاری یک گروه شبهنظامی سوری به رهبری کردها، مبارزهای طولانی و سخت را برای بازپسگیری آن قلمرو آغاز کرد.
اکنون شبح تجدید حیات داعش بر کشوری سایه افکنده است که پس از سالها جنگ ضعیف و چندپاره است.
نیروهای آمریکایی در حدود هشت پایگاهی که با نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کردها ایجاد شدهاند، باقی ماندهاند.
آقای باراک، فرستاده جدید ایالات متحده در سوریه، میگوید هدف ایالات متحده کاهش نیروها به یک پایگاه است.
نیروی تحت رهبری کردها، تعدادی زندان برای مظنونان به عضویت در داعش و همچنین دو اردوگاه را که دهها هزار نفر از همسران و فرزندان اعضای داعش را در خود جای دادهاند، مدیریت میکند.
واشنگتن مشتاق است این اردوگاهها را که شرایط اسفناک آنها باعث پرورش افراطگرایی میشود، تعطیل کند. این امر مستلزم آن است که دولت احمد الشرع ابتدا کنترل اردوگاهها را به دست بگیرد، سپس راهی برای بازگرداندن دهها هزار نفر از ساکنان آنها پیدا کند.
واشنگتن همچنین میخواهد نیروهایش اداره زندانهای فوق امنیتی داعش را از نیروهای تحت رهبری کردها تحویل بگیرند. الشرع اخیراً هیئتی را برای بازدید از اردوگاهها و زندانها اعزام کرده است.
اما دیپلماتهای غربی هشدار دادهاند که سپردن چنین مسئولیت امنیتی عظیمی به دستگاه امنیتی جدید و شکننده احمد الشرع، که هنوز کنترلی بر قلمرو اطراف آن منطقه ندارد، خطرناک است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس: دادستانهای آلمان روز سهشنبه اعلام کردند مردی که مظنون به جمعآوری اطلاعات در مورد مکانها و افراد یهودی در برلین برای اطلاعات ایران، احتمالاً با هدف انجام حملات، بوده است، در دانمارک دستگیر شده است.
دادستانهای فدرال در بیانیهای اعلام کردند این تبعه دانمارکی که طبق قوانین حفظ حریم خصوصی آلمان تنها با نام «علی س.» معرفی شده است، روز پنجشنبه در شهر آرهوس دانمارک دستگیر شد.
دادستانها گفتند این مرد در اوایل سال جاری توسط یک سرویس اطلاعاتی ایران مأمور جمعآوری اطلاعات در مورد «محلههای یهودینشین و افراد خاص یهودی» در برلین شده بود. آنها توضیح بیشتری ندادند.
دادستانها گفتند او در ماه ژوئن از سه مکان جاسوسی کرده است، «احتمالاً در حال آمادهسازی فعالیتهای اطلاعاتی بیشتر در آلمان، احتمالاً از جمله حملات تروریستی به اهداف یهودی».
استفانی هوبیگ، وزیر دادگستری آلمان، گفت: «اگر این سوءظن تأیید شود، ما با یک عملیات ظالمانه روبرو هستیم.» او در بیانیهای افزود: «حفاظت از جان یهودیان بالاترین اولویت را برای دولت آلمان دارد.»
مقامات امنیتی آلمان پس از جنگ ۱۲ روزه بین اسرائیل و ایران در ماه ژوئن، حفاظت از تأسیسات یهودی و اسرائیلی را افزایش دادهاند.
این مظنون متهم به کار برای سرویس اطلاعاتی یک قدرت خارجی است. دادستانها گفتند که اطلاعات منجر به دستگیری او از سرویس اطلاعات داخلی آلمان به دست آمده است.
او در آلمان در برابر قاضی حاضر خواهد شد تا مشخص شود که آیا پس از استرداد از دانمارک، در انتظار اتهامات رسمی در بازداشت به سر میبرد یا خیر. هنوز مشخص نیست که این اتفاق چه زمانی رخ خواهد داد.
آلمان متحد سرسخت اسرائیل است و سابقه طولانی روابط پرتنش با تهران دارد، اگرچه یکی از سه قدرت پیشرو اروپایی بوده است که سعی در تعامل دیپلماتیک با ایران بر سر برنامه هستهای آن داشته است.
در ماه اکتبر، آلمان در واکنش به اعلام اعدام جمشید شارمهد، زندانی ایرانی-آلمانی که در ایالات متحده زندگی میکرد و در سال ۲۰۲۰ توسط نیروهای امنیتی ایران در دبی ربوده شد، دستور تعطیلی هر سه کنسولگری ایران در این کشور را صادر کرد. این امر باعث شد جمهوری اسلامی تنها سفارت خود را در برلین داشته باشد.
خبرگزاری رویترز: هکرهای مرتبط با ایران تهدید کردهاند که ایمیلهای بیشتری را که از نزدیکان دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، به سرقت بردهاند، افشا خواهند کرد. این تهدید پس از آن مطرح شد که گروهی از این ایمیلها پیش از انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا به رسانهها ارسال شده بود.
هکرها که با نام مستعار “رابرت” فعالیت میکنند، در گفتوگوهای آنلاین با رویترز در روزهای یکشنبه و دوشنبه اعلام کردند که حدود ۱۰۰ گیگابایت ایمیل از حسابهای سوزی وایلز، رئیس دفتر کاخ سفید، لیندسی هالیگان، وکیل ترامپ، راجر استون، مشاور ترامپ، و استورمی دنیلز، ستاره سابق فیلمهای مستهجن و مخالف کنونی ترامپ، در اختیار دارند.
رابرت به احتمال فروش این اطلاعات اشاره کرد اما جزئیات بیشتری درباره برنامههای خود ارائه نداد. هکرها همچنین محتوای ایمیلها را توصیف نکردند.
پم باندی، دادستان کل ایالات متحده، این نفوذ سایبری را “حملهای غیرقابلقبول” توصیف کرد. کاخ سفید و افبیآی در بیانیهای به نقل از کش پتل، رئیس افبیآی، اعلام کردند: «هر فردی که با هرگونه نقض امنیت ملی مرتبط باشد، به طور کامل مورد تحقیق و پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت.»
آژانس امنیت سایبری و زیرساختهای آمریکا (CISA) در پستی در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد: «این بهاصطلاح حمله سایبری چیزی جز پروپاگاندای دیجیتال نیست و انتخاب اهداف اتفاقی نیست. این یک کمپین تخریب حسابشده با هدف آسیب زدن به رئیسجمهور ترامپ و بیاعتبار کردن خدمتگزاران شریف کشور است.»
هالیگان، استون و نماینده دنیلز به درخواستها برای اظهارنظر پاسخ ندادند. نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد نیز به پیام درخواست اظهارنظر پاسخی نداد. تهران پیشتر اتهامات مربوط به جاسوسی سایبری را رد کرده بود.
رابرت در ماههای پایانی کمپین انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ ظاهر شد و مدعی شد که به حسابهای ایمیلی چندین نفر از نزدیکان ترامپ، از جمله وایلز، نفوذ کرده است. سپس این هکرها ایمیلهایی را به روزنامهنگاران ارسال کردند.
رویترز پیشتر برخی از اسناد فاششده را تأیید کرده بود، از جمله ایمیلی که ظاهراً توافق مالی بین ترامپ و وکلای نماینده رابرت اف. کندی جونیور، نامزد سابق ریاستجمهوری و وزیر بهداشت کنونی ترامپ، را نشان میداد.
سایر اسناد فاششده شامل ارتباطات کمپین انتخاباتی ترامپ درباره نامزدهای جمهوریخواه و مذاکرات برای توافق با دنیلز بود.
اگرچه اسناد فاششده سال گذشته توجه برخی رسانهها را جلب کرد، اما تأثیر اساسی بر روند انتخابات ریاستجمهوری که با پیروزی ترامپ به پایان رسید، نداشت.
وزارت دادگستری آمریکا در کیفرخواستی در سپتامبر ۲۰۲۴ ادعا کرد که عملیات هکری رابرت توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران هدایت شده است. هکرها در گفتوگو با رویترز از پاسخ به این اتهام خودداری کردند.
پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، رابرت به رویترز گفت که برنامهای برای افشای بیشتر ندارد. این گروه تا ماه مه به رویترز گفته بود: «من بازنشسته شدهام.» اما پس از جنگ هوایی ۱۲ روزه اخیر بین اسرائیل و ایران، که با بمباران سایتهای هستهای ایران توسط آمریکا به پایان رسید، این گروه دوباره ارتباط برقرار کرد.
رابرت در پیامهای این هفته اعلام کرد که در حال سازماندهی فروش ایمیلهای بهسرقترفته است و از رویترز خواست که «این موضوع را منتشر کند.»
فردریک کاگان، پژوهشگر مؤسسه امریکن انترپرایز که درباره جاسوسی سایبری ایران نوشته است، گفت که تهران در این درگیری آسیب جدی دیده و جاسوسانش احتمالاً به دنبال تلافی به روشهایی هستند که واکنش نظامی گسترده آمریکا یا اسرائیل را برنیانگیزد.
او گفت: «توضیح پیشفرض این است که به همه دستور داده شده از تمام ابزارهای نامتقارن ممکن که احتمالاً باعث ازسرگیری فعالیتهای نظامی بزرگ اسرائیل یا آمریکا نمیشود، استفاده کنند. افشای تعداد بیشتری ایمیل احتمالاً چنین واکنشی را برنمیانگیزد.»
با وجود نگرانیها از اینکه تهران ممکن است آشوب دیجیتال ایجاد کند، هکرهای ایران در طول این درگیری حضور کمرنگی داشتند. مقامات سایبری آمریکا روز دوشنبه هشدار دادند که شرکتهای آمریکایی و اپراتورهای زیرساختهای حیاتی ممکن است همچنان در تیررس تهران باشند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، روز دوشنبه فرمانی اجرایی را امضا کرد که برنامه تحریمهای ایالات متحده علیه سوریه را لغو میکند. این اقدام به انزوای این کشور از سیستم مالی بینالمللی پایان میدهد و تعهد واشنگتن برای کمک به بازسازی سوریه پس از جنگ داخلی ویرانگر را تقویت میکند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، کاخ سفید اعلام کرد که این اقدام به ایالات متحده اجازه میدهد تحریمها علیه بشار اسد، رئیسجمهور پیشین مخلوع سوریه، نزدیکان او، ناقضان حقوق بشر، قاچاقچیان مواد مخدر، افراد مرتبط با فعالیتهای تسلیحات شیمیایی، داعش و گروههای وابسته به آن، و نمایندگان ایران را حفظ کند. کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید، این موضوع را در نشستی با خبرنگاران اعلام کرد.
اسد در ماه دسامبر ۲۰۲۴ در پی تهاجمی برقآسا توسط شورشیان تحت رهبری اسلامگرایان سرنگون شد و از آن زمان، سوریه گامهایی برای بازسازی روابط بینالمللی خود برداشته است.
اسعد الشیبانی، وزیر امور خارجه سوریه، اظهار داشت که لغو برنامه تحریمهای سوریه توسط ترامپ «درهای بازسازی و توسعهای که مدتها انتظارش میرفت را باز خواهد کرد». او این اظهارات را در پستی در پلتفرم شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد.
وی افزود که این اقدام «مانع» احیای اقتصادی را برطرف کرده و کشور را به روی جامعه بینالمللی باز میکند.
احمد الشرع، رئیسجمهور سوریه، و ترامپ در ماه مه در ریاض دیدار کردند. در این دیدار، در تغییری مهم در سیاست، ترامپ بهطور غیرمنتظره اعلام کرد که تحریمهای ایالات متحده علیه سوریه را لغو خواهد کرد، که این امر باعث شد واشنگتن اقدامات خود علیه سوریه را بهطور قابلتوجهی کاهش دهد.
برخی در کنگره خواستار لغو کامل این اقدامات هستند، در حالی که اروپا نیز پایان رژیم تحریمهای اقتصادی خود را اعلام کرده است.
توماس باراک، فرستاده ویژه ایالات متحده برای سوریه، در گفتوگویی تلفنی با خبرنگاران اظهار داشت: «سوریه باید فرصتی برای بازسازی داشته باشد و این همان چیزی است که اتفاق افتاده است.» او اقدام روز دوشنبه ترامپ را «نتیجه یک فرآیند بسیار دشوار، دقیق و طاقتفرسا برای چگونگی لغو این تحریمها» توصیف کرد.
کاخ سفید در بیانیهای اعلام کرد که این فرمان، وزیر امور خارجه را موظف میکند تا برچسبهای تروریستی گروه حیات تحریر الشام، گروه شورشی تحت رهبری الشرع که ریشه در القاعده دارد، و همچنین برچسب حامی تروریسم برای دولت سوریه را بازنگری کند.
کاخ سفید اعلام کرد که دولت به نظارت بر پیشرفت سوریه در اولویتهای کلیدی از جمله «اتخاذ گامهای ملموس برای عادیسازی روابط با اسرائیل، رسیدگی به تروریستهای خارجی، اخراج تروریستهای فلسطینی و ممنوعیت گروههای تروریستی فلسطینی» ادامه خواهد داد.
سوریها امیدوارند که کاهش تحریمها راه را برای مشارکت بیشتر سازمانهای بشردوستانه فعال در این کشور هموار کند و سرمایهگذاری و تجارت خارجی را برای بازسازی تشویق کند.
پس از اعلام ترامپ در ماه مه، وزارت خزانهداری ایالات متحده مجوز عمومی صادر کرد که معاملات با دولت موقت سوریه، بانک مرکزی و شرکتهای دولتی این کشور را مجاز میکرد.
با این حال، ایالات متحده لایههای متعددی از تحریمها علیه سوریه اعمال کرده است که برخی از آنها توسط قوانین، از جمله قانون سزار، مجاز شدهاند. لغو این اقدامات برای جذب سرمایهگذاری بلندمدت در سوریه بدون ترس طرفین از نقض تحریمهای ایالات متحده ضروری است.
یک مقام ارشد دولت ترامپ اظهار داشت: «ما اکنون، بر اساس فرمان اجرایی، معیارهای تعلیق قانون سزار را بررسی خواهیم کرد.»
بیشتر تحریمهای ایالات متحده علیه سوریه در سال ۲۰۱۱، پس از آغاز جنگ داخلی در این کشور، علیه دولت اسد و افراد کلیدی اعمال شد.
لغو برنامه تحریمهای ایالات متحده علیه سوریه، طبق فرمانی که روز دوشنبه امضا شد، شامل پایان دادن به وضعیت اضطراری ملی اعلامشده در سال ۲۰۰۴ از روز سهشنبه و لغو فرمانهای اجرایی مرتبط با آن است.
سازمان حقوق بشر ایران
دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴
جزئیات طرح جدید مصوب مجلس شورای اسلامی برای تشدید مجازات همکاری با آمریکا، اسرائیل و «گروههای متخاصم»، مجازات اعدام را برای طیف گستردهای از اتهامها برقرار کرده است.
سازمان حقوق بشر ایران با ابراز نگرانی شدید در مورد احتمال وقوع اعدامهای بیضابطه و گروهی ذیل این قانون، در مورد احتمال اعدام متهمان پیشین که به اتهام جاسوسی برای اسرائیل به اعدام محکوم شدهاند نیز هشدار میدهد.
احمدرضا جلالی، افشین قربانی میشانی، شاهین بسامی و روزبه وادی در خطر اعدام قرار دارند. پرونده ناصر بکرزاده و شاهین وصاف نیز به شعبه همعرض ارجاع شده و آنها در خطر صدور رای اعدام قرار دارند.
موج بازداشت فعالان مدنی و اقلیتهای یهودی و بهائی آغاز شده و زندانیان سیاسی از جمله مطهره گونهای و ارغوان فلاحی از زندان به مکان نامعلومی منتقل شدند و از سرنوشت آنها خبری در دست نیست.
رسانههای حکومتی از دستگیری ۷۰۰ تن به اتهام جاسوسی خبر میدهند. این در حالی است که تحقیقات سازمان حقوق بشر ایران نشان میدهد تعداد بازداشتها در این مدت از ۱۰۰۰ تن فراتر میرود. اکثر بازداشتیها شهروندانی هستند که دستگاه تلفن همراهشان در بازرسیهای شهری چک شده و در آنها مواردی مانند فیلمهای حملات اسرائیل کشف شده است.
غیر از افرادی که اتهام جاسوسی به آنها وارد شده، سایر اتهامها طیف گستردهای مانند «توزیع مطالب تحریکآمیز و توهین، حمایت از اسرائیل، تشویش اذهان عمومی، سیاه نمایی و تخریب چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، فعالیت تبلیغاتی در فضای مجازی به نفع اسرائیل، ایجاد رعب و وحشت و برهم زدن آرامش روانی مردم، حمایت رسانهای از اسرائیل، توهین به مقام شهدا و عامل اخلالگر امنیت روانی جامعه» را در بر میگیرد.
محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران گفت: «ما شدیدا نگران زندانیانی هستیم که در روزهای پس از آغاز جنگ به مکانهای نامعلوم و بدون هیچ نظارتی منتقل شدهاند و در خطر شکنجه و یا اعدام به سر میبرند. خطر اعدام قریبالوقوع احمدرضا جلالی و دیگر زندانیان با اتهام جاسوسی جدی است. از جامعه جهانی و بهخصوص کشورهای اروپایی که با جمهوری اسلامی روابط دیپلماتیک دارند، میخواهیم که برای نجات جان این زندانیان حداکثر تلاش خود را بکنند.
جزئیات قانون جدید مجلس شورای اسلامی با عنوان «طرح تشدید مجازات جاسوسان و همکاریکنندگان با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم» که بهتازگی در رسانهها منتشر شد، نگرانی حقوقدانان و فعالان حقوق بشر را در مورد استفاده گشادهدستانه از مجازات اعدام برای طیف گستردهای از اتهامها را در پی داشته است.
ماده یک این طرح میگوید «هرگونه فعالیت اطلاعاتی و جاسوسی و اقدام عملیاتی برای رژیم صهیونیستی یا دولتهای متخاصم از جمله دولت ایالات متحده آمریکا یا سایر رژیم ها و گروه های متخاصم یا برای هر یک از عوامل وابسته به آنها برخلاف امنیت کشور یا منافع ملی، افساد فی الارض محسوب شده و مشمول مجازات مندرج در صدر ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی مصوب یک اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ است.»
ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی میگوید: «هرگاه کسی به صورت گسترده مرتکب جنایت، جرائم امنیتی، نشر اکاذیب، اخلال اقتصادی، تخریب، پخش مواد خطرناک، ایجاد مراکز فساد یا معاونت در آنها شود و این اقدامات منجر به اخلال شدید در نظم، ناامنی، خسارت عمده یا اشاعه وسیع فساد گردد، مفسد فی الارض محسوب و به اعدام محکوم خواهد شد.»
بدینوسیله هرگونه اتهام ارتباط با گروههای مخالف حکومت و دولتهای خارجی میتواند مجازات اعدام در پی داشته باشد. از آنجا که رویه قضایی و اصول دادرسی عادلانه در جمهوری اسلامی ایران رعایت نمیشود، هر متهمی میتواند زیر شکنجه به اعتراف علیه خود واداشته شود و در دادگاههای نمایشی انقلاب به اعدام محکوم شود. احکام اعدام اغلب بر مبنای اعترافات اخذشده زیر شکنجه صادر میشوند.
همچنین هرگونه تماس با رسانههای خارجی ذیل ماده چهار این قانون میتواند مصداق افساد فی الارض یا حبسهای تعزیری شود:
ماده ۴: «هرگونه اقدام یا همکاری در انجام فعالیتهای سیاسی، فرهنگی، رسانهای و تبلیغی، ایجاد و انعکاس خسارت تصنعی و یا تهیه یا انتشار اخبار کذب یا هر نوع محتوا که نوعا موجب ایجاد رعب و وحشت عمومی، ایجاد تفرقه یا خدشه به امنیت ملی باشد، چنانچه مشمول مجازات افساد فی الارض نباشد به تشخیص دادگاه به مجازات حبس تعزیری درجه سه و انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی محکوم خواهد شد.
ارسال فیلم و تصاویر به شبکههای معاند یا بیگانه که در صورت انتشار آن نوعا موجب تضعیف روحیه عمومی، ایجاد تفرقه یا خدشه به امنیت ملی باشد، مستوجب مجازات حبس تعزیری درجه ۵ و انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی و راهپیمایی و تجمعات غیرقانونی در زمان جنگ مستوجب حبس تعزیری درجه ۴ خواهد بود.»
همچنین طبق ماده پنج، «استفاده، حمل، خرید یا فروش یا وارد کردن یا در اختیار گذاشتن ابزارهای الکترونیکی ارتباطی اینترنتی فاقد مجوز از قبیل استارلینک، ممنوع و موجب حبس تعزیری درجه ۶ و ضبط تجهیزات خواهد بود.»
از سوی دیگر، فتوای مراجع تقلید شیعه از جمله آیتالله ناصر مکارم شیرازی در رسانههای داخلی منتشر شده که تهدیدکردن رهبر جمهوری اسلامی را مصداق محاربه میداند. یکی از مجازاتهای محاربه در قانون مجازات اسلامی ایران اعدام است.
علاوه بر اتباع پرشمار افغانستان که طی این مدت در ایران دستگیر شدهاند، رسانههای رسمی از بازداشت دستکم چهار توریست غربی در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، همدان و بوشهر خبر دادهاند.
بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی
درباره حمله هوایی اسرائیل به «زندان اوین»
و هشدار وضعیت نابهنجار و غیر انسانی زندانیان سیاسی
و سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه و بگیر و ببندهای فلهای در جامعه
این روایت شاهدان زنده حمله هوایی اسرائیل در صبح دوم تیرماه ۱۴۰۴ به زندان اوین، بیانگر بیخردی و مسئولیت گریزی مسئولانی است که هشدارهای مکرر زندانیان در مورد آوار فاجعه بار حمله احتمالی اسرائیل به زندان اوین را شنیدند و نادیده گرفتند.
هفت روز پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، شماری از زندانیان سیاسی در دیدار با رئیس، دادیار زندان و مسئول حفاظت اطلاعات زندان اوین درباره خطر جانی و پیامدهای ناشی از حمله احتمالی برای زندانیان و حتی کارکنان زندان، هشدار لازم را دادند و خواستار اجرای مصوبه قوه قضائیه برای آزادی موقت زندانیان در شرایط جنگی شدند. همزمان نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتند که بر اجرای مصوبه شماره ۱۲۱ شورای عالی قضائی مورخ ۱۲ دی ۱۳۶۵ تاکید و اعمال ملاحظات قانونی تدابیر و اقدامات قابل اعمال در مورد زندانیان جرایم مختلف در شرایط جنگی تاکید میکرد.
در نهایت روز دوم تیرماه حاکمیت با حمله هوایی ارتش اسرائیل بالاخره از خواب بیدار شد و تصمیم گرفت بدون اعلام قبلی و به زور اسلحه و ارعاب، زندانیان را به سان اسرای جنگی، از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کنند. توضیح و ترسیم تمام عیار آن برخوردهای وحشیانه و توهین آمیز دشوار است.
ما زندانیان را با دستبند و پابند، دو به دو به هم غل و زنجیر کردند و هر زندانی چند کیسه و ساک از بقایای وسایل ضروری خود را به دوش میکشید. از میان آوارها و خاک و سنگ، در حالی به سمت اتوبوسها راه میپیمودیم که شلیک پدافند، تاریکی شب را میشکافت و روی زمین، نیروهای ویژه مسلسل به دست ما را محاصره کرده بودند؛ در حالیکه دستبندها و پابندها امکان حرکت آزادانه را از ما سلب کرده بود و هم چون قطاری از اسرای جنگی، ساعتی متر به سانتی متر از میان خاک و سنگ قدم برمیداشتیم.
فرایند انتقال زندانیان بندهای مختلف، در مجموع ۱۴ ساعت طول کشید که ۱۰ ساعت آن تنها به حرکت زندانیان از میان خاک و سنگ و زیر حملات هوایی اختصاص داشت.
اگر در این فاصله بار دیگر زندان اوین هدف حمله قرار میگرفت، دهها زندانی در چشم برهم زدنی جان خود را از دست میدادند یا زخمی میشدند. کوتاه آنکه هنر صاحبان قدرت بود که با بیلیاقتی، کوته فکری و لجاجت راه بر جنایت اسرائیل گشودند که مرگ دستکم ۷۱ تن از کارکنان اوین، پزشکان، سربازان، زندانیان و خانوادههای ایشان انجامید.
زنان زندان اوین هم از آسیبهای روحی و جسمی ناشی از انفجار و انتقال به زندان قرچک ورامین بینصیب نماندند و چه بسا ابعاد تلختری از این فاجعه را از سر گذراندند.
شرایط اسفبار زندانیان زن و مردی که از اوین به زندانهای قرچک و تهران بزرگ منتقل شدهاند، نسبت به نخستین روز انتقال تغییری نکرده است و همان هشدارهای پیشین زندانیان در مورد نبود امنیت در شرایط جنگی همچنان پابرجاست. زندانها فاقد پناهگاه و استانداردهای ابتدایی در زمینه ایمنی و زیست زندانیان است. در حال حاضر زندان تهران بزرگ و قرچک ورامین با شرایط غیر انسانی خود به عنوان نماد خفقان، جایگزین زندان اوین شدهاند و حقوق زندانیان اعم از سیاسی و عادی، همچنان نقض میشود.
هشدار میدهیم که این وضعیت نابهنجار و غیر انسانی برای زندانیان سیاسی قابل تحمل نیست و باید به سرعت تغییر کند. در سطح جامعه نیز باید به سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه، ایجاد محدودیت و بگیر و ببندهای فلهای پایان دهد.
اسامی امضا کنندگان:
سیامک ابراهیمی
سعید احمدی
مطلب احمدیان
سجاد ایماننژاد
شهریار براتی
محمدباقر بختیار
مرتضی پروین
مصطفی تاجزاده
خشایار سفیدی
حسین شنبهزاده
سیدمحمدرضا فقیهی
محسن قشقایی
ابوالفضل قدیانی
مهدی محمودیان
علی منصوری
محمد نجفی
رسانههای دولتی ایران به نقل از سخنگوی قوه قضائیه گزارش دادند که بر اساس آخرین دادههای پزشکی قانونی، حدود ۹۳۵ نفر در جریان جنگ هوایی ۱۲ روزه با اسرائیل در ایران کشته شدهاند.
سخنگوی قوه قضائیه، اصغر جهانگیر، گفت که در میان کشتهشدگان، ۳۸ کودک و ۱۳۲ زن نیز وجود دارند.
این آمار، افزایش چشمگیری نسبت به آمار قبلی نشان میدهد. وزارت بهداشت ایران پیش از شمار قربانیان را ۶۱۰ کشته اعلام کرده بود.
سخنگوی قوه قضائیه تعداد کشتهشدگان در حمله اسرائیل به زندان اوین تهران را از ۷۹ نفر اعلام کرد. دیرروز همین فرد این تعداد را ۷۱ نفر اعلام کرده بود.
اسرائیل در ۱۳ ژوئن جنگ هوایی را آغاز کرد و به تأسیسات هستهای ایران حمله کرد و فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای را کشت. در این حمله که بدترین ضربه به جمهوری اسلامی از زمان جنگ با عراق در دهه ۱۹۸۰ بود، تعداد زیادی غیرنظامیان نیز قربانی شدند.
ایران با شلیک موشک به سایتهای نظامی، زیرساختها و شهرهای اسرائیل تلافی کرد. ایالات متحده در ۲۲ ژوئن با حمله به تأسیسات هستهای ایران وارد جنگ شد.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، گفت که «تجاوز اسرائیل منجر به جنایات جنگی بسیاری شده است». او گفت که ایران شواهد را به سازمانهای بینالمللی منتقل خواهد کرد تا به گفته او باید اسرائیل را پاسخگو کنند.
بقایی در یک نشست خبری به خبرنگاران گفت: «اقدام رژیم صهیونیستی (اسرائیل) بدون هیچ دلیل یا توجیهی انجام شد، بنابراین ما به جداسازی (قربانیان) نظامی و غیرنظامی اعتقاد نداریم.»
او گفت که هرگونه «شهید یا ساختمان تخریب شده، نمونهای از جنایات جنگی است.»
رویداد۲۴: کاربران شبکههای اجتماعی در روزهای اخیر مدعی شدند مراکز بهداشت وابسته به وزارت بهداشت در روزهای اخیر اقدام به توزیع رایگان «قرص ید» در برخی مناطق خاص تهران، نزدیک به راکتور تحقیقاتی بهدلیل نگرانی از نشت رادیواکتیو کردهاند. پیگیریهای رویداد ۲۴ نشان میدهد این گزارشها صحت دارد، اما همه واقعیت نیست.
واقعیت چه بود؟
پیگیریهای میدانی رویداد۲۴ از این مراکز درمانی نشان میدهد که توزیع قرص ید براساس دستورالعمل وزارت بهداشت و صرفاً برای ساکنان منطقه امیرآباد تهران انجام گرفته؛ منطقهای که در نزدیکی مرکز تحقیقات هستهای تهران قرار دارد. این مرکز متعلق به سازمان انرژی اتمی ایران در انتهای امیرآباد واقع شده و بهدلیل نزدیکی جغرافیایی، در پروتکلهای اضطراری بهعنوان منطقه حساس تلقی میشود.
به گفته کارکنان مراکز بهداشت قاضل ۱ و ۳ واقع در خیابان حجاب و امیرآباد تهران، توزیع قرص ید به طور ویژه برای زنان باردار و دیگر گروهها از جمله زنان شیرده و کودکان با توصیه وزارت بهداشت انجام شده است.
یکی از مسئولان مرکز بهداشت فاضل به خبرنگار رویداد ۲۴ گفته توزیع این قرصها برای موارد اضطراری است و در حال حاضر توصیهای برای خوردن آنها وجود ندارد. او تاکید کرده لزوم مصرف قرص ید برای زمانی است که «راکتور تحقیقاتی تهران واقع در شمال امیرآباد مورد حمله قرار بگیرد و تشعشعات خطرناک، ساکنان منطقه را تهدید کند.»
مقام رسمی چه میگوید؟
علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت، در گفتوگویی با صداوسیما ضمن رد «ضرورت عمومی مصرف قرص ید» تصریح کرد: «این دارو صرفاً برای افرادی تجویز میشود که در معرض مستقیم تشعشع هستهای قرار دارند. مصرف بدون تجویز ممکن است آسیب جدی به تیروئید وارد کند.»
رئیسی اضافه کرد: «در حال حاضر، ایران تنها یک نیروگاه هستهای فعال در بوشهر و یک رآکتور تحقیقاتی در تهران دارد. قرص ید برای ساکنان شعاع مشخصی از این دو مرکز در صورت نیاز، به شکل هدفمند توزیع شده و کمبودی هم در تأمین آن وجود ندارد.»
رئیسی خبر توزیع قرص ید در مراکز بهداشت را پیش از این تایید کرده و گفته بود «قرص ید میان مراکز بهداشت و درمانی توزیع شده و مردم در صورت نیاز با مراجعه به این مراکز، قرص را دریافت میکنند.»
زنگ خطر گروسی؟
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پیشتر در جریان درگیری ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، نسبت به «انتشار احتمالی سطح بالایی از مواد رادیواکتیو» در دو مرکز حساس ایران هشدار داده بود: راکتور تحقیقاتی تهران و نیروگاه بوشهر. او هشدار داد هرگونه حمله به رآکتور تهران میتواند پیامدهای جدی برای تهرانیها داشته باشد.
آیا در صورت حمله به راکتور تهران انفجار هستهای رخ میدهد؟
سازمان بین المللی انرژی اتمی تاکید دارد «هیچ راکتور تحقیقاتی یا تجاری تحت هیچ شرایطی نمیتواند مانند یک بمب اتمی منفجر شود، چرا که میزان غنای سوخت آن کمتر از ۵ درصد است. برای وقوع انفجار هستهای واقعی نیاز به اورانیوم با غنای بسیار بالا داریم که در این مراکز وجود ندارد.»
خطر واقعی چیست؟
بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO)، شدیدترین اثرات پرتوگیری در فاصله ۰.۸ تا ۲ کیلومتر از محل نشت اتفاق میافتد؛ علائمی شامل تهوع، استفراغ و در موارد شدید مرگ طی چند روز خواهد بود. همچنین افرادی که در شعاع ۱۰۰ متری منبع نشت قرار دارند ممکن است دچار سوختگی شدید پوستی یا آسیب به مغز استخوان شوند.
در بلندمدت، همانطور که در چرنوبیل دیده شد، افزایش سرطان تیروئید بهویژه در کودکان، بیشترین پیامد را داشت. تابشهای یونیزان میتوانند منجر به ناباروری، اختلال سیستم ایمنی و انواع سرطان شوند.
با اینحال گزارشها تاکید میکنند که تشعشع هستهای در صورت کنترل منطقه و اقدامات پیشگیرانه، بهندرت منجر به اثرات حاد پزشکی میشود.
اقدامات پیشگیرانه چه باید باشد؟
سازمانهای جهانی از جمله WHO و آژانس انرژی اتمی توصیههایی برای جلوگیری از افزایش تبعات ناشی از تشعشع هستهای دارند.
یکی از اقدامات مهم دولت در شرایط وقوع انتشار مواد رادیکو اکتیو از راکتورها، میتواند شامل راهاندازی سامانه هشدار سریع، آموزش عمومی، توزیع قرص ید، برنامه ریزی تخلیه مرحلهای و مهر و موم منابع حیاتی باشد.
ضمناً مدارس، ادارات و بیمارستانها باید آموزش ببینند که در صورت بحران چگونه سریع پناه بگیرند یا تخلیه شوند.
دولت باید مناطق اطراف سایت هستهای را به زونهای تخلیه اول، دوم و سوم تقسیم کند و اولویت را به مناطق با بالاترین دوز پرتوزایی بدهد. مسیرهای خروج از پیش تعیینشده، حملونقل اضطراری و پناهگاههای امن باید آماده باشند.
مواد غذایی نباید در فضای باز رها شده باشند؛ چون ذرات رادیواکتیو میتوانند روی آنها بنشینند.
چرا قرص ید مهم است؟
پتاسیم یدید (KI) با اشباع تیروئید از ید پایدار، مانع جذب ید رادیواکتیو (I-۱۳۱) میشود. بهویژه کودکان و نوجوانان، که تیروئید آنها فعالتر است، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان هستند. مصرف این قرص در بازه طلایی ۶ تا ۱۲ ساعت پس از انتشار آلودگی میتواند تا ۹۰٪ از بروز این بیماریها جلوگیری کند.
جان هادسون و وارن پی. استروبل / واشگتن پست
به گفته چهار منبع آگاه از اطلاعات طبقهبندیشدهای که در درون دولت ایالات متحده در حال گردش است، ایالات متحده تماس شنودشدهای میان مقامهای ارشد ایرانی به دست آورده که در آن، این مقامها در حال گفتگو درباره حملات نظامی اخیر آمریکا به برنامه هستهای ایران بوده و اظهار میکردهاند که این حمله کمتر از آنچه انتظار داشتهاند ویرانگر بوده است.
این مکالمه، که خصوصی تلقی میشد، شامل گمانهزنی مقامهای دولتی ایران درباره علت آن بود که چرا حملاتی که به دستور رئیسجمهور دونالد ترامپ انجام شد، به اندازهای که پیشبینی میکردند مخرب و گسترده نبود. برخی از منابع مذکور برای بحث درباره اطلاعات حساس، تنها به شرط ناشناس ماندن حاضر به گفتگو شدند.
این اطلاعات شنودشده از ارتباطات سیگنالی، تازهترین دادههای مقدماتی هستند که تصویری پیچیدهتر از آنچه رئیسجمهور ارائه کرده، نشان میدهند؛ ترامپ پیشتر گفته بود این عملیات «بهطور کامل و تمامعیار، برنامه هستهای ایران را نابود کرده است.»
دولت ترامپ وجود این مکالمه شنودشده را، که پیشتر گزارش نشده بود، انکار نکرد؛ اما شدیداً با ارزیابی مقامهای ایرانی مخالفت کرد و توانایی آنها برای سنجش میزان خسارت وارده به سه تأسیسات هستهای هدف قرار گرفتهشده در عملیات آمریکا را زیر سؤال برد.
کارولاین لویت، سخنگوی کاخ سفید، گفت: «مایه شرمساری است که واشنگتنپست با انتشار درزهای گزینشی، به دیگران در ارتکاب جرم یاری میرساند. این تصور که مقامهای ایرانی بینام و نشان از آنچه در عمق صدها فوتی آوار رخ داده خبر دارند، مضحک است. برنامه تسلیحات هستهای آنها پایان یافته است.»
تحلیلگران عموماً توافق دارند که در این حملات، از قدرت آتش عظیم آمریکا – از جمله بمبهای سنگرشکن ۳۰ هزار پوندی و موشکهای کروز تاماهاوک – استفاده شد که آسیب سنگینی به تأسیسات هستهای فردو، نطنز و اصفهان وارد کردهاند. با این حال، میزان واقعی تخریب و مدت زمان مورد نیاز ایران برای بازسازی این تأسیسات، همچنان محل بحث و جدل است؛ بهویژه در پی گزارشهایی مبنی بر آنکه ایران، ذخایر اورانیوم با غنای بالا را پیش از حمله منتقل کرده و انفجارها تنها ورودی دو مرکز را مسدود کردهاند، بیآنکه ساختمانهای زیرزمینی را کاملاً فروبریزند.
یک مقام دولت ترامپ در پاسخ به پرسشی درباره این مکالمه شنودشده گفت: «ایرانیها اشتباه میکنند، چون ما تأسیسات فلزکاری آنها را نابود کردهایم. ما میدانیم که سلاحهایمان دقیقاً همانجایی اصابت کردهاند که میخواستیم، و همان اثری را گذاشتهاند که مدنظر داشتیم.»
اورانیوم غنیشده ایران مدفون شده است
به گفته یکی از مقامات آمریکایی، جان رتکلیف، رئیس سازمان سیا، در جلسات محرمانه توجیهی هفته گذشته در کنگره، به نمایندگان گفت چند مرکز کلیدی هستهای بهطور کامل نابود شدهاند، از جمله تأسیسات فلزکاری ایران. این تأسیسات که نقشی حیاتی در ساخت هسته انفجاری بمب دارند، به گفته این مقام، سالها طول میکشد تا دوباره ساخته شوند. رتکلیف همچنین گفته است که جامعه اطلاعاتی آمریکا ارزیابی میکند که «بخش اعظم» اورانیوم غنیشده ایران «احتمالاً در اصفهان و فردو مدفون شدهاند.»
پس از آنکه واشنگتنپست برای دریافت اظهار نظر با دفتر مدیر اطلاعات ملی تماس گرفت، یکی از مقامهای ارشد اطلاعاتی آمریکا گفت: «یک بخش از اطلاعات سیگنالی، بهتنهایی بازتابدهندهی تصویر کامل اطلاعاتی نیست.»
این مقام افزود: «یک تماس تلفنی بین چند فرد بینام و نشان در ایران را نمیتوان معادل با یک ارزیابی اطلاعاتی دانست؛ ارزیابی اطلاعاتی مبتنی بر مجموعهای از شواهد و دادهها از منابع و روشهای گوناگون است.»
تماسهای شنودشده، ایمیلها و سایر ارتباطات الکترونیکی که با عنوان اطلاعات سیگنالی شناخته میشوند، از قدرتمندترین ابزارهای در اختیار آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحده به شمار میآیند و اغلب بخش عمدهای از گزارش اطلاعاتی روزانه رئیسجمهور ترامپ را تشکیل میدهند. با این حال، این اطلاعات محدودیتهایی نیز دارند، چرا که بخشهایی از مکالمات شنودشده ممکن است فاقد زمینه و بافت باشند و برای ترسیم تصویر کاملتری از وقایع، باید با دادههای دیگر ترکیب شوند.
ترامپ از پوشش رسانهای مغایر با روایتهای او درباره مأموریت بمباران، خشمگین شده است؛ حملهای که پیش از برقراری آتشبس میان ایران و اسرائیل و پایان ۱۲ روز درگیری انجام شد.
او در پستی در شبکه اجتماعی تروث سوشال نوشت: «دموکراتها کسانی هستند که این اطلاعات را درز دادند»، و به ارزیابی اولیهای از سوی آژانس اطلاعات دفاعی پنتاگون اشاره کرد که نتیجهگیری کرده بود اقدام ترامپ احتمالاً برنامه هستهای ایران را تنها برای چند ماه عقب انداخته، نه چند سال. وی افزود: «باید تحت پیگرد قرار بگیرند!»
ترامپ همچنین نسبت به گزارشهایی مبنی بر انتقال ذخایر اورانیوم ایران ابراز تردید کرد و در مصاحبهای ضبطشده با شبکه فاکسنیوز که قرار بود یکشنبه پخش شود، گفت: «فکر نمیکنم آنها چنین کاری کرده باشند، نه. این کار بسیار دشوار است، بسیار خطرناک است... آنها تا همان لحظه از آمدن ما خبر نداشتند.»
یافتهی آژانس اطلاعات دفاعی بر اساس اطلاعاتی بود که حدود ۲۴ ساعت پس از حمله در دسترس قرار گرفت، و نتیجهگیری کرده بود که برخی از سانتریفیوژهای ایران – که برای غنیسازی اورانیوم مورد استفاده قرار میگیرند و میتوانند در ساخت سلاح هستهای به کار روند – همچنان سالم باقی ماندهاند.
دولت ترامپ برخی رسانهها را به دلیل آنکه یادآور نشدهاند این گزارش آژانس اطلاعات دفاعی دارای «اطمینان پایین» ارزیابی شده، مورد انتقاد قرار داده است؛ گزارشی که در آن هشدار داده شده برای ارزیابی کامل از خسارتها باید «در بازهای از چند روز تا چند هفته دادههای لازم برای سنجش اثرات بر سامانه هدف جمعآوری شود.»
با این حال، دولت بدون انتظار برای تکمیل این ارزیابیها، نتیجهگیری گستردهی خود را اعلام کرده و مدعی شده است که این حملات برنامه هستهای ایران را برای «سالها» به عقب رانده است. پیت هگست، وزیر دفاع، که روز پنجشنبه همراه با ژنرال دن کین، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، به خبرنگاران گزارش عملیات را ارائه داد، گفت: «ترامپ پیچیدهترین و محرمانهترین عملیات نظامی تاریخ را فرماندهی کرد – و این عملیات موفقیتی قاطع بود.»
اختلافنظرها در کنگره درباره میزان اثربخشی حملات
در کنگره، حتی پس از جلسات توجیهی محرمانه دولت ترامپ برای قانونگذاران در هفته گذشته، اختلافنظرها درباره میزان اثربخشی حملات ادامه دارد.
سناتور کریس مورفی (دموکرات از ایالت کنتیکت) به خبرنگاران گفت: «من از آن جلسه توجیهی بیرون آمدم، در حالی که همچنان معتقدم ما برنامه [هستهای ایران] را نابود نکردهایم. رئیسجمهور در هنگام گفتن اینکه برنامه نابود شده، عمداً افکار عمومی را گمراه کرد. مسلم است که همچنان توانمندی قابل توجه و تجهیزات مهمی باقی ماندهاند.»
سناتور مورفی افزود: «شما نمیتوانید دانش را با بمباران از میان ببرید – حتی اگر هر تعداد دانشمند را بکشید. هنوز افرادی در ایران هستند که میدانند چگونه با سانتریفیوژ کار کنند. و اگر آنها هنوز اورانیوم غنیشده در اختیار دارند و همچنان توانایی بهکارگیری سانتریفیوژها را دارند، در آن صورت برنامه هستهایشان را نه برای سالها، بلکه تنها برای چند ماه عقب انداختهاید.»
سناتور لیندسی گراهام (جمهوریخواه از کارولینای جنوبی) که از متحدان نزدیک ترامپ است، گفت واژه «نابودی» توصیف خوبی برای این حملات است؛ حملاتی که به گفته او برنامه هستهای ایران را برای سالها عقب انداختهاند. با این حال، او اذعان کرد که توانمندیهای ایران میتوانند بازسازی شوند.
گراهام به خبرنگاران گفت: «سؤال واقعی این است: آیا ما میل آنها به دستیابی به سلاح هستهای را نابود کردهایم؟ نمیخواهم مردم تصور کنند که این تأسیسات بهشدت آسیب ندیده یا نابود نشدهاند – چنین شدهاند. اما در عین حال نمیخواهم مردم فکر کنند که مشکل به پایان رسیده، چون چنین نیست.»
یک مقام آمریکایی آگاه از جلسات توجیهی محرمانه دولت برای قانونگذاران گفت که جان رتکلیف، رئیس سیا، در این جلسات تأکید کرده که نیروهای اسرائیلی پیش از عملیات آمریکا، پدافند هوایی ایران را منهدم کرده بودند؛ و همین موضوع را دلیل آن دانست که «تصورِ بازسازی آسانِ این تأسیسات مضحک است.»
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در مصاحبهای با شبکه خبری CBS که روز یکشنبه پخش شد، ارزیابی متفاوتی ارائه داد.
او گفت درباره این مسئله توافق وجود دارد که «سطح بسیار جدیای از خسارت» به برنامه هستهای ایران وارد شده است. وی افزود: «ایران در گذشته و تا حدودی هنوز، توانمندیهایی در زمینهی فرآوری، تبدیل و غنیسازی اورانیوم داشته و دارد.»
او گفت تأسیسات «تا حد قابل توجهی تخریب شدهاند. بخشی از آنها همچنان باقیماندهاند.»
منتقدان تصمیم ترامپ برای استفاده از نیروی نظامی استدلال میکنند که او فرصت حلوفصل دیپلماتیک را از بین برد؛ مسیری که تنها راه برای ایجاد نظام بازرسی سختگیرانه و دائمی برای محدودسازی و نظارت بر برنامه هستهای ایران است. همچنین این نگرانی وجود دارد که تهران، در واکنش به حمله، بیشتر به سمت شتابدادن به تولید بمب حرکت کند تا آن را بهعنوان نوعی بیمه در برابر تلاشهای احتمالی آمریکا یا اسرائیل برای تغییر رژیم در آینده در اختیار داشته باشد.
مقامهای آمریکایی گفتهاند که پیش از حمله، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده به این جمعبندی رسیده بود که ایران هنوز تصمیم نگرفته سلاح هستهای بسازد، اما در حال کار روی مسیرهایی برای تسریع در روند ساخت آن در صورت اتخاذ چنین تصمیمی بوده است.
با این حال، مقامهای آمریکایی استدلال میکنند که حملات ترامپ مانع رسیدن به توافق دیپلماتیک نمیشود و حتی میتواند شانس دستیابی به آن را افزایش دهد. ترامپ روز چهارشنبه اعلام کرد که مقامهای ایرانی و آمریکایی قرار است این هفته برای مذاکره درباره توافق هستهای احتمالی دیدار کنند، اما عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، سریعاً این موضوع را تکذیب کرد و گفت چنین دیداری انجام نخواهد شد.
عراقچی همچنین گفته است تأثیرات حمله آمریکا «اندک نبوده» و مقامهای ایرانی در حال بررسی واقعیتهای جدید درباره برنامه هستهای کشور هستند؛ مسائلی که در تعیین رویکرد دیپلماتیک تهران مؤثر خواهند بود.
آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، گفته است که ترامپ در بیان نتایج حمله خود «اغراق کرده است.» او گفت: «آنها به تأسیسات هستهای ما حمله کردند، اما نتوانستند کار مهمی انجام دهند.»
ساره الدیب / آسوشیتدپرس
۳۰ ژوئن ۲۰۲۵
حمله اسرائیل به زندان اوین در ایران و نگرانیها درباره وضعیت زندانیان سیاسی
سایه صیدال، فعال زندانی ایرانی، بهصورت معجزهآسایی از مرگ جان سالم به در برد زمانی که موشکهای اسرائیلی زندان اوین در تهران، محل حبس او، را هدف قرار دادند. او تنها چند لحظه پیش از انفجار، از درمانگاه زندان خارج شده بود.
بر اساس اعلام اسفندیار جهانگیر، سخنگوی قوه قضاییه ایران در روز یکشنبه، حمله ۲۳ ژوئن به بدنامترین زندان ایران برای مخالفان سیاسی، دستکم ۷۱ کشته بر جای گذاشت که شامل کارکنان، سربازان، خانوادههای در حال ملاقات و ساکنان اطراف زندان میشد. در آشوب پس از حمله، مقامات صیدال و دیگر زندانیان را به زندانهای خارج از تهران منتقل کردند — از جمله زندان تهران بزرگ یا فشافویه، زندانی بدون تسهیلات و با شرایط سخت.
چند روز پیش، وقتی صیدال توانست با خانوادهاش تماس بگیرد، از آنها درخواست کمک کرد.
او در گفتوگویی که بنا به خواسته خودش توسط بستگانش ضبط شده بود، درباره شرایط گفت: «اینجا واقعاً مرگ تدریجی است.»
او افزود: «بمباران آمریکا و اسرائیل ما را نکشت. اما جمهوری اسلامی ما را به جایی آورده که عملاً دارد ما را میکشد.»
نگرانی فعالان از تشدید سرکوب پس از حملات اسرائیل
فعالان دموکراسیخواه و حقوق بشر ایران نگرانند که هزینه حملات ۱۲ روزه هوایی اسرائیل — که با هدف توقف برنامه هستهای ایران انجام شد — را بپردازند. بسیاری حالا میگویند که حکومت، که از بقا و امنیت خود به وحشت افتاده، سرکوب مخالفان را تشدید کرده است.
سایه صیدال
حمله اسرائیل به زندان اوین — که به ادعای آنها «هدف قرار دادن مقامات سرکوبگر» بود — موجب وحشت خانوادههای زندانیان سیاسی شد که برای پیگیری سرنوشت عزیزانشان در تلاش بودند. حتی یک هفته بعد، خانوادههای برخی زندانیان سیاسی که در سلول انفرادی یا تحت بازجویی بودند، هنوز از آنها خبری ندارند.
نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و فعال کهنهکاری که بارها در اوین زندانی بوده، در پیام ویدئویی به آسوشیتدپرس از تهران گفت: «جامعه ایران برای رسیدن به دموکراسی به ابزارهای قدرتمند برای تقویت جامعه مدنی و جنبش زنان نیاز دارد.»
او افزود: «متأسفانه جنگ این ابزارها را تضعیف میکند.» به گفته او، فضای سیاسی در حال کوچکتر شدن است و نیروهای امنیتی حضوری پررنگتر در خیابانهای پایتخت دارند.
ترس از اعدامهای قریبالوقوع
بسیاری حالا نگران موج احتمالی اعدام فعالان و زندانیان سیاسی هستند. آنها به نمونهای هولناک اشاره میکنند: پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۸، مقامات دستکم ۵۰۰۰ زندانی سیاسی را پس از محاکمههای نمایشی اعدام و در گورهای جمعی دفن کردند که تا امروز دسترسی به آنها ممکن نشده است.
حالا در جریان حملات اسرائیل، ایران شش زندانی را که پیش از جنگ به اعدام محکوم شده بودند، اعدام کرده است.
سازمان «فعالان حقوق بشر در ایران»(هرانا) مستقر در واشنگتن، در عرض تنها ۱۲ روز، دستگیری نزدیک به ۱۳۰۰ نفر را ثبت کرده که بیشتر آنها با اتهام جاسوسی، از جمله ۳۰۰ نفر به دلیل انتشار مطالب در شبکههای اجتماعی، بازداشت شدهاند.
مجلس ایران نیز در حال تسریع تصویب لایحهای است که استفاده گستردهتر از مجازات اعدام برای «همکاری با دشمنان خارجی» را ممکن میکند. رئیس قوه قضاییه نیز خواستار رسیدگی سریع به پرونده کسانی شده که «مخل امنیت» هستند یا با اسرائیل «همکاری» میکنند.
بهار قندهاری، مدیر بخش رسانه و دفاع از حقوق بشر در «مرکز حقوق بشر ایران» در نیویورک، گفت: «ما میدانیم این یعنی چه. یعنی محاکمههای نمایشی و اعدام.»
پراکندهسازی زندانیان پس از حمله
بر اساس گزارش «فعالان حقوق بشر در ایران»(هرانا)، در زندان اوین که در محلهای اعیاننشین در شمال تهران واقع شده، حدود ۱۲۰ زندانی مرد و زن در بخشهای عمومی و صدها نفر دیگر در واحدهای امنیتی مخفی تحت بازجویی یا در سلول انفرادی نگهداری میشد.
این زندانیان شامل معترضان، وکلا و فعالانی هستند که سالها علیه حکومت اقتدارگرا، فساد و قوانین مذهبی ایران — از جمله حجاب اجباری — مبارزه کردهاند. مقامات ایرانی از سال ۲۰۰۹ تاکنون با سرکوب موجهای متعدد اعتراضات سراسری، صدها نفر را کشته و هزاران نفر را زندانی کردهاند.
حمله به اوین در ساعات ملاقات رخ داد و موجی از وحشت ایجاد کرد.
صیدال، پژوهشگر حقوق بینالملل که در دو دهه گذشته به جنبشهای اعتراضی پیوسته و از سال ۲۰۲۳ بارها زندانی شده، برای خانوادهاش از لحظات نزدیک به مرگ خود در درمانگاه زندان گفت. یکی از بستگانش که به دلیل ترس از انتقامجویی نخواست نامش فاش شود، گفت انفجار او را به زمین کوبید.
بر اساس گزارش گروههای حقوق بشری و خانوادههای زندانیان، سالنهای ملاقات، دادستانی و چند بخش زندانیان نیز به شدت آسیب دیدند. یکی از موشکها به ورودی زندان برخورد کرد — جایی که زندانیان معمولاً برای انتقال به بیمارستان یا دادگاه منتظر مینشینند.
نرگس محمدی گفت: «حمله به یک زندان، جایی که زندانیان پشت درهای بسته هستند و کوچکترین توانی برای نجات خود ندارند، هرگز نمیتواند هدفی مشروع باشد.» محمدی خود در دسامبر گذشته، پس از تعلیق کوتاهمدت حکمش به دلایل پزشکی، آزاد شده بود.
بر اساس گفتههای محمدی و خانوادههای زندانیان، در طول شب، اتوبوسها زندانیان را به سایر زندانها منتقل کردند. به گفته محمدی که با برخی از آنها در تماس است، دستکم ۶۵ زن به زندان قرچک فرستاده شدند. مردان نیز به زندان تهران بزرگ منتقل شدند — محلی که مجرمان و زندانیان امنیتی در آن نگهداری میشوند. هر دو زندان در جنوب تهران واقع شدهاند.
محمدی به آسوشیتدپرس گفت که نگرانی فوری او کمبود امکانات پزشکی و وضعیت بهداشتی نامناسب است. در میان زنان زندانی، چند نفر مانند راحله رحیمی، فعال حقوق مدنی ۷۳ ساله که تومور مغزی دارد، نیاز فوری به درمان دارند.
صیدال در تماس با خانوادهاش، قرچک را «جهنم» توصیف کرد. او گفت زنان در شرایطی شلوغ و بدون امکانات بهداشتی، با آب و غذای محدود نگهداری میشوند.
او گفت: «اینجا بوی گند میدهد. کثیفی محض.»
بستگانش گفتند: «صدایش پر از سردرگمی، ترس و اندوه بود. او میداند که سخن گفتن برایش بسیار خطرناک است. اما سکوت هم میتواند خطرناک باشد.» در روز یکشنبه، سایه دوباره با خانواده تماس گرفت و گفت او را موقتاً به اوین بردهاند تا وسایلش را بردارد. به گفته یکی از بستگانش، او گفت که بوی «مرگ» همهجا را پر کرده بود.
صیدال ۴۷ ساله، اولین بار در سال ۲۰۲۳ محکوم شد. در اوایل ۲۰۲۵، مرخصی او لغو شد و وقتی در دادستانی از پوشیدن چادر خودداری کرد، مورد ضرب و شتم مأموران قرار گرفت و با اتهامات جدیدی مواجه شد.
ناپدید شدن یک برادر
پدر و برادر کوچکتر رضا یونسی، علی یونسی، سالهاست در اوین زندانی هستند. حالا خانواده در وحشت هستند چون علی ناپدید شده است.
علی، دانشآموخته ۲۵ ساله یک دانشگاه فنی معتبر، به اتهام «همکاری برای ارتکاب جرایم علیه امنیت ملی» به ۱۶ سال زندان محکوم شده بود — حکمی که با انتقاد گسترده گروههای حقوق بشر مواجه شد. بعدها این حکم کاهش یافت، اما وزارت اطلاعات پرونده جدیدی با اتهامات نامعلوم علیه او گشود.
برادرش گفت چند روز پیش از حمله به اوین، علی از بخش خود بیرون کشیده شد و به مکان نامعلومی منتقل شد.
پس از حمله، پدرشان، میر یوسف یونسی، هنگام انتقال به زندان تهران بزرگ، هیچ نشانهای از علی ندید. پدر در تماسی با خانوادهاش، حالتی هراسان داشت.
ناپدید شدن زندانیان در اوین چیز عجیبی نیست. گاه نگهبانان زندانیان سیاسی را برای بازجویی از بخشها خارج میکنند. در برخی موارد، آنها در دادگاههای مخفی محکوم و اعدام میشوند. پس از حملات اسرائيل، احمدرضا جلالی، دانشگاهی ایرانی-سوئدی که در سال ۲۰۱۷ به اعدام محکوم شده بود، از زندان تهران به مکانی نامعلوم منتقل شد. عفو بینالملل نگران است که او را اعدام کنند.
رضا یونسی گفت که وکیل خانواده نتوانسته هیچ اطلاعاتی درباره برادرش یا اتهامات جدید پیدا کند.
او که از سوئد — جایی که استاد دانشگاه اوپسالا است — صحبت میکرد، گفت: «همه ما نگرانیم. وقتی از یک زندانی خبری نیست، تقریباً در همه موارد یعنی آن فرد تحت بازجویی و شکنجه است.»
«تمام امید از بین رفته»
مهراوه خندان در خانوادهای از فعالان سیاسی بزرگ شده است. او بخش زیادی از کودکی و نوجوانی خود را در مسیر رفتوآمد به اوین برای ملاقات با مادرش، نسرین ستوده، وکیل حقوق بشر که بارها زندانی شده بود، گذرانده است.
پدرش، رضا خندان، در دسامبر به دلیل توزیع دکمههای اعتراضی علیه حجاب اجباری به اوین فرستاده شد.
مهراوه ۲۵ ساله که حالا در آمستردام زندگی میکند، پس از حمله به اوین، با اضطراب به دنبال یافتن اطلاعاتی درباره پدرش بود. اینترنت قطع شده بود و مادرش از تهران خارج شده بود. او گفت: «فکر میکردم چه کسانی ممکن است آنجا کشته شده باشند.» ۲۴ ساعت طول کشید تا خبر رسید که پدرش زنده است.
در تماس تلفنی بعدی، پدرش تعریف کرد که چگونه در سلولی شلوغ و پر از حشره در زندان تهران بزرگ (فشافویه) روی زمین خوابیده است.
مهراوه ابتدا فکر میکرد حمله به اوین ممکن است حکومت را وادار به آزادی زندانیان کند. اما پس از دیدن گزارشها درباره دستگیریهای جمعی و اعدامها، گفت: «تمام این امید از بین رفته.»
او گفت جنگ «همه چیزهایی را که فعالان شروع به ساختنش کرده بودند، نابود کرد.»
مصطفی سالم / سیانان
مقامات ارشد قطری در بعدازظهر دوشنبه ۲۳ ژوئن، با نخستوزیر این کشور دیدار داشتند تا راههایی برای کاهش تنش میان ایران و اسرائیل بیابند که ناگهان کارکنان وزارت دفاع تماس گرفتند و نسبت به شلیک موشکهای ایرانی هشدار دادند.
به گفته «ماجد الانصاری»، سخنگوی وزارت خارجه قطر، این حمله — نخستین حملهای که خلیج فارس را هدف قرار میداد — آنها را غافلگیر کرد. او به یاد میآورد که چگونه اقامتگاه نخستوزیر با صدای رهگیری موشکها که به سرعت در آسمان رخ داد، به لرزه درآمد.
صبح آن روز، احساس ناامنی سراسر کشورهای عربی خلیج فارس را فرا گرفته بود. پایتختهای پرزرقوبرق و ثروتمند نفتی نگران بدترین سناریو بودند: یک حمله موشکی ایران که تصویری از ثبات منطقه را در هم بشکند — پس از ۱۲ روز جنگ میان ایران و اسرائیل که در نهایت به مجموعهای از حملات آمریکا به تأسیسات هستهای ایران ختم شده بود.
در بحرین — مقر فرماندهی نیروی دریایی آمریکا در منطقه — به ساکنان توصیه شد از جادههای اصلی استفاده نکنند. در کویت — که چندین پایگاه نظامی آمریکا را در خود جای داده است — پناهگاهها در مجتمعهای وزارتخانهای فعال شد. در دوبی و ابوظبی، برخی ساکنان به رزرو پروازهای زودهنگام روی آوردند و برخی دیگر شروع به ذخیره آذوقه کردند.
در دوحه نیز ساکنان نگران در آمادهباش کامل بودند. به شهروندان آمریکایی و بریتانیایی مقیم قطر گفته شده بود به پناهگاه بروند و نیروهای نظامی آمریکایی از پایگاه «العدید» — که تحت اداره ایالات متحده است — تخلیه شده بودند.
به گفته سخنگوی وزارت خارجه قطر، سامانه هشدار زودهنگام قطر — که یکی از پیشرفتهترینها در منطقه است — همراه با اطلاعات جمعآوریشده حاکی از آن بود که باتریهای موشکی ایران در همان روز به سمت قطر منتقل شدهاند. با این حال، تا دقایقی پیش از حمله، هیچ چیز قطعی نبود.
یک مقام قطری آگاه به عملیات دفاعی میگوید: «ممکن بود این جابهجاییها برای گمراهسازی و منحرفکردن ما از هدف واقعی صورت گرفته باشد. هنوز اهداف زیادی در منطقه وجود داشت... اما در لحظات پایانی، کاملاً روشن شد که سامانههای موشکی آنها آماده شلیک است و حدود یک ساعت پیش از حمله، ما اطمینان یافتیم که پایگاه العديد هدف قرار خواهد گرفت.»
واکنش به حمله
به گفته الانصاری، حدود ساعت ۷ عصر به وقت محلی، نیروهای مسلح قطر به مقامات اطلاع دادند که موشکهای ایران به هوا برخاستهاند و به سمت پایگاه «العدید» در حال حرکتاند.
به گفته او، نیروهای مسلح قطر ۳۰۰ سرباز را به حالت آمادهباش درآوردند و چندین سامانه دفاع موشکی پاتریوت قطری را در دو نقطه مختلف برای مقابله با ۱۹ موشک ایرانی مستقر کردند که با سرعت به سمت کشور حرکت میکردند. (دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، گفته بود ۱۴ موشک از ایران شلیک شدهاند.)
الانصاری به سیانان گفت که نیروهای قطری همکاری نزدیکی با ارتش آمریکا داشتند، اما عملیات بهطور «کامل تحت رهبری قطر» انجام شد.
به گفته او، هفت موشک پیش از آنکه به خاک قطر برسند، بر فراز آبهای خلیج فارس رهگیری و منهدم شدند. یازده موشک دیگر نیز بر فراز آسمان دوحه رهگیری و نابود شدند، بدون آنکه خسارتی به بار آورند. یک موشک دیگر نیز در منطقهای غیرمسکونی از پایگاه «العدید» فرود آمد و تنها خسارت اندکی برجای گذاشت.
به گفته دونالد ترامپ، ایران پیش از حمله، هشدار اولیهای به ایالات متحده داده بود. اگرچه دوحه اطلاعاتی از واشنگتن دریافت کرد، اما طبق گفته ماجد الانصاری، هیچگونه هشدار مستقیمی از سوی ایرانیها به قطر داده نشد — هرچند مقامات قطری کاملاً آگاه بودند که پایگاههای آمریکا در منطقه ممکن است هدف حمله قرار گیرند.
الانصاری گفت: «ایرانیها ماهها پیش به ما گفته بودند... اگر حملهای از سوی آمریکا به خاک ایران صورت گیرد، پایگاههایی که میزبان نیروهای آمریکایی در منطقه هستند، به اهداف مشروع تبدیل خواهند شد.»
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، گفته است که این هشدار، یک روز پیش از حملات ایران به قطر، در دیداری در استانبول مجدداً به همتایانش در کشورهای خلیج فارس اعلام شده بود.
شورای عالی امنیت ملی ایران پس از حملهای که رهگیری شد، اعلام کرد که این حملات «هیچ تهدید خطرناکی برای کشور دوست و برادر، قطر، و مردم شریف آن نداشتند.»
با این حال، الانصاری گمانهزنیهایی را که میگویند قطر — به دلیل روابط کاری خود با تهران — ممکن است به نوعی چراغ سبز برای این حمله داده باشد تا راهی برای مهار تنش در منطقه باز شود، بهطور کامل رد میکند.
او میگوید: «برای ما مسئلهای ساده یا کماهمیت نیست که کشورمان از هر طرفی مورد حمله موشکی قرار گیرد، و هرگز چنین کاری را در قالب مانور سیاسی یا بازی منطقهای انجام نمیدهیم.»
الانصاری میافزاید: «ما مردم خود را در معرض خطر قرار نمیدهیم. من دخترم را زیر بارش موشکهایی که از آسمان میبارند قرار نمیدهم فقط برای اینکه به نتیجه سیاسی برسیم. این حمله کاملاً برای ما غافلگیرکننده بود.»
آتشبس بهسرعت برقرار میشود
به گفته الانصاری، در دقایق پس از حمله، ترامپ با امیر قطر، تمیم بن حمد آل ثانی، تماس گرفت و به او گفت اسرائیلیها آمادگی دارند برای برقراری آتشبس توافق کنند و از او خواست که همین درخواست را از طرف ایرانیها نیز پیگیری کند.
الانصاری میگوید: «در حالی که مشغول بحث در مورد چگونگی پاسخ به این حمله بودیم... در همان لحظه تماسی از سوی ایالات متحده دریافت کردیم که خبر از گشودهشدن احتمالی یک مسیر آتشبس و ایجاد امنیت منطقهای میداد.»
نقش قطر بهعنوان میانجی بهسرعت به عنصری کلیدی در پی این حملات تبدیل شد. محمد بن عبدالعزیز الخلیفی، مذاکرهکننده ارشد قطر، با ایرانیها گفتوگو کرد و همزمان نخستوزیر قطر، محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، با جی.دی. ونس، معاون رئیسجمهور آمریکا، در حال رایزنی بود. به گفته الانصاری، خیلی زود «ما توانستیم به توافق برسیم» — و آن هم در لحظهای حساس.
الانصاری افزود: «آن شب همه گزینهها روی میز بود... میتوانستیم بلافاصله تلافی کنیم یا تصمیم بگیریم که دیگر با کشوری که ۱۹ موشک به سمت ما شلیک کرده وارد گفتوگو نشویم. اما در عین حال، دریافتیم که این لحظه میتواند یک شتاب تازه برای صلح در منطقه ایجاد کند — منطقهای که دو سال است چنین فرصتی نداشته.»
اندکی بعد، ترامپ در شبکههای اجتماعی اعلام کرد که آتشبس میان ایران و اسرائیل برقرار شده است.
کیم چندلر، کلر راش و الیوت اسپاگت
خبرگزاری آسوشیتدپرس / ۲۹ ژوئن ۲۰۲۵
ماندانا “دانا” کاشانیان ۴۷ سال در ایالات متحده زندگی کرد، با یک شهروند آمریکایی ازدواج کرد و دختری را بزرگ کرد. به گفته خانوادهاش، او در حیاط خانهاش در نیواورلئان در حال باغبانی بود که مأموران اداره مهاجرت و گمرک ایالات متحده (ICE) او را دستبند زده و بازداشت کردند.
کاشانیان در سال ۱۹۷۸ با ویزای دانشجویی وارد آمریکا شد و به دلیل ترس از انتقامجویی به خاطر حمایت پدرش از شاه مورد حمایت آمریکا، درخواست پناهندگی داد. درخواست او رد شد، اما به گفته همسر و دخترش، به او اجازه داده شد که با همسر و فرزندش در آمریکا بماند، به شرطی که به طور منظم با مقامات مهاجرتی گزارش دهد. او این شرایط را رعایت کرد و حتی یکبار در زمان طوفان کاترینا از کارولینای جنوبی گزارش داد. اکنون او در بازداشتگاه مهاجرتی در باسیل، لوئیزیانا نگهداری میشود، در حالی که خانوادهاش تلاش میکند اطلاعاتی درباره وضعیت او به دست آورد.
ایرانیان دیگری نیز پس از دههها زندگی در ایالات متحده توسط مقامات مهاجرتی بازداشت شدهاند. وزارت امنیت داخلی آمریکا (DHS) تعداد دقیق بازداشتشدگان را اعلام نکرده، اما حملات نظامی آمریکا به ایران نگرانیهایی را درباره افزایش این بازداشتها ایجاد کرده است.
رایان کاستلو، مدیر سیاستگذاری شورای ملی ایرانیان آمریکا، یک گروه مدافع حقوق ایرانیان، میگوید: «البته که سطحی از هوشیاری منطقی به نظر میرسد، اما به نظر میرسد ICE دستوری برای جمعآوری هرچه بیشتر ایرانیان صادر کرده، بدون توجه به اینکه آیا آنها تهدیدی هستند یا خیر، و سپس آنها را بازداشت و اخراج میکند، که بسیار نگرانکننده است.»
وزارت امنیت داخلی به ایمیلی برای اظهارنظر درباره پرونده کاشانیان پاسخ فوری نداد، اما بازداشت ایرانیان را تبلیغ کرده است. این وزارتخانه اعلام کرد که دستکم ۱۱ ایرانی به دلیل تخلفات مهاجرتی در آخر هفتهای که آمریکا حملات موشکی انجام داد، بازداشت شدند. اداره گمرک و حفاظت مرزی آمریکا اعلام کرد که هفت ایرانی در آدرسی در منطقه لسآنجلس بازداشت شدند که «به طور مکرر برای مخفی کردن مهاجران غیرقانونی مرتبط با تروریسم استفاده شده است»، اما جزئیات بیشتری ارائه نکرد.
عکس عروسی ماندانا “دانا” کاشانیان و همسرش
تریشا مکلافلین، سخنگوی این وزارتخانه، درباره این ۱۱ بازداشت گفت: «وزارتخانه با تمام توان در حال شناسایی و بازداشت تروریستها یا افراطگرایان خشونتطلب شناختهشده یا مظنون است که به طور غیرقانونی وارد این کشور شدهاند، از طریق برنامههای جعلی عفو دولت بایدن وارد شدهاند یا به روشهای دیگر.» او هیچ مدرکی درباره ارتباط این افراد با تروریسم یا افراطگرایی ارائه نکرد. اشاره او به برنامههای عفو، به مسیرهای قانونی گستردهتر برای ورود به کشور اشاره دارد که توسط رئیسجمهور جو بایدن ایجاد شده بود و توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور بعدی، متوقف شد.
راسل میلن، همسر کاشانیان، گفت که همسرش تهدیدی نیست. او توضیح داد که درخواست پناهندگی همسرش به دلیل «رویدادهایی در اوایل زندگیاش» پیچیده شده بود. دادگاهی ازدواج قبلی او را جعلی تشخیص داد.
اما در طول چهار دهه، کاشانیان ۶۴ ساله زندگیای در لوئیزیانا ساخته بود. این زوج در اواخر دهه ۱۹۸۰، زمانی که او به عنوان دانشجو در یک بار کار میکرد، آشنا شدند. آنها ازدواج کردند و صاحب یک دختر شدند. او داوطلبانه با سازمان هبیتات برای بشریت همکاری کرد، ویدیوهای آموزش آشپزی پارسی را در یوتیوب منتشر کرد و برای کودکان همسایه مانند یک مادربزرگ بود.
میلن گفت که ترس از اخراج همیشه بر خانواده سایه افکنده بود، اما همسرش همه الزامات را رعایت کرده بود. او گفت: «او به تعهداتش عمل میکرد. او در سن بازنشستگی است. او تهدیدی نیست. چه کسی یک مادربزرگ را بازداشت میکند؟»
در حالی که ایرانیان سالها، بهویژه از سال ۲۰۲۱، به طور غیرقانونی از مرز عبور کردهاند، به دلیل قطع روابط دیپلماتیک با آمریکا، خطر اخراج به کشورشان کم بود. اما به نظر میرسد این وضعیت تغییر کرده است.
دولت ترامپ صدها نفر، از جمله ایرانیان، را به کشورهایی غیر از کشور خودشان اخراج کرده تا موانع دیپلماتیک با دولتهایی که اتباع خود را نمیپذیرند، دور بزند. در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، کشورهایی مانند السالوادور، کاستاریکا و پاناما مهاجران غیرشهروند را از آمریکا پذیرفتهاند.
دولت از دیوان عالی درخواست کرده که راه را برای اخراج به سودان جنوبی، کشوری جنگزده که آمریکا با آن هیچ رابطهای ندارد، هموار کند، پس از آنکه قضات اجازه اخراج به کشورهایی غیر از کشورهای مبدأ مهاجران را دادند.
ماندانا “دانا” کاشانیان
بر اساس آخرین دادههای عمومی موجود، گشت مرزی آمریکا بین اکتبر ۲۰۲۱ تا نوامبر ۲۰۲۴، ۱,۷۰۰ بار ایرانیان را در مرز مکزیک بازداشت کرده است. وزارت امنیت داخلی گزارش داد که حدود ۶۰۰ ایرانی در دوره ۱۲ ماهه تا سپتامبر ۲۰۲۳، به عنوان بازدیدکننده تجاری یا تبادل، گردشگر یا دانشجو، ویزای خود را بیش از حد مجاز استفاده کردهاند.
ایران یکی از ۱۲ کشوری بود که این ماه مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا شد. برخی نگرانند که افزایش بازداشتهای ICE برای اخراج ضربه دیگری باشد.
در اورگن، یک مرد ایرانی هفته گذشته در حالی که به سمت باشگاه میرفت، توسط مأموران مهاجرتی بازداشت شد. به گفته وکیل او، مایکل پرسل، او حدود دو هفته قبل از موعد گزارشدهی به دفاتر ICE در پورتلند بازداشت شد.
این مرد، که در اسناد دادگاه به عنوان S.F. شناخته میشود، بیش از ۲۰ سال در آمریکا زندگی کرده و همسر و دو فرزندش شهروند آمریکا هستند.
S.F. در اوایل دهه ۲۰۰۰ برای پناهندگی در آمریکا درخواست داد، اما درخواست او در سال ۲۰۰۲ رد شد. درخواست تجدیدنظر او نیز ناموفق بود، اما دولت او را اخراج نکرد و او دههها در این کشور زندگی کرد، طبق اسناد دادگاه.
به دلیل «تغییر شرایط» در ایران، پرسل در دادخواست خود نوشت که اگر S.F. اخراج شود، با «خطر بسیار افزایشیافته آزار و اذیت» مواجه خواهد شد. «این شرایط به بمباران اخیر تأسیسات هستهای ایران توسط ایالات متحده مربوط میشود که عملاً حالت جنگی بین آمریکا و ایران ایجاد کرده است.»
او افزود که اقامت طولانی S.F. در آمریکا، گرویدن او به مسیحیت و شهروند بودن همسر و فرزندانش «احتمال زندانی شدن، شکنجه یا اعدام او در ایران را به شدت افزایش میدهد.»
به طور مشابه، دختر کاشانیان گفت که نگران سرنوشت مادرش است. کیتلین میلن گفت: «او سعی کرد همه چیز را درست انجام دهد.»
باراک راوید / اکسیوس
رئیس جمهور ترامپ در حال فشار آوردن به اسرائیل برای توقف محاکمه فساد بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، است و تهدید ضمنی خود را مبنی بر تعلیق کمکهای نظامی در صورت ادامه “شکار جادوگران” مطرح میکند.
چرا این موضوع مهم است: روسای جمهور ایالات متحده مدتهاست که کمک به اسرائیل را به عنوان یک تعهد مقدس و دو حزبی تلقی میکنند. مداخله بیسابقه ترامپ ظاهراً امنیت ۱۰ میلیون اسرائیلی را به پیگرد قانونی یک مرد گره زده است.
پست ترامپ در تروتسوشیال ـــ که در آن ادعا کرد “شکار جادوگران سیاسی” در مذاکرات با ایران و حماس اختلال ایجاد میکند ـــ دومین پست او در سه روز در مورد محاکمه نتانیاهو بود.
این پست پس از تصمیم قضات اسرائیلی برای رد درخواست نتانیاهو برای به تعویق انداختن جلسه دادرسی به مدت دو هفته، با رد استدلال او مبنی بر اینکه سیاست خارجی و خواستههای امنیت ملی مستلزم تعویق است، منتشر شد.
آنچه آنها میگویند: ترامپ نوشت: “کاری که آنها [دستگاه قضایی] در اسرائیل با بیبی نتانیاهو میکنند وحشتناک است.” «او یک قهرمان جنگ و نخست وزیری است که با همکاری ایالات متحده، موفقیت بزرگی در خلاص شدن از شر تهدید هستهای خطرناک ایران به دست آورد.»
ترامپ ادعا کرد که نتانیاهو «در حال مذاکره برای توافقی با حماس است که شامل بازگرداندن گروگانها نیز میشود» و این سوال را مطرح کرد که چگونه اسرائیل میتواند رهبر خود را مجبور کند «تمام روز را برای هیچ و پوچ در دادگاه بنشیند».
او سپس هشدار داد: «ایالات متحده آمریکا سالانه میلیاردها دلار، بسیار بیشتر از هر کشور دیگری، برای حفاظت و حمایت از اسرائیل هزینه میکند. ما این را تحمل نخواهیم کرد.»
این بیانیه غیرمعمول به طور گسترده به عنوان تلاشی برای اعمال فشار بر اسرائیل برای لغو محاکمه تفسیر شد.
ترامپ حدود ساعت ۱ بامداد یکشنبه به وقت شرق آمریکا، دوباره در Truth Social پست گذاشت و نوشت: «توافق را در غزه انجام دهید. گروگانها را پس بگیرید!!!»
نتانیاهو پست روز شنبه ترامپ را که خواستار لغو محاکمهاش در «ایکس» شده بود، به اشتراک گذاشت: «دوباره از شما متشکرم، @realDonaldTrump. با هم، خاورمیانه را دوباره باشکوه خواهیم کرد!»
بررسی واقعیت: مذاکرات بین اسرائیل و حماس همچنان متوقف مانده است ـــ بخشی از آن به دلیل امتناع نتانیاهو از تعهد به پایان دادن به جنگ غزه.
در همین حال، ایران هنوز آمادگی خود را برای مذاکرات مستقیم با ایالات متحده اعلام نکرده است. مشخص نیست که محاکمه نتانیاهو چگونه به طور معناداری در هر دو مسیر اختلال ایجاد خواهد کرد.
پیشزمینه خبر: نتانیاهو به اتهام رشوه، کلاهبرداری و نقض اعتماد در سه پرونده جداگانه محاکمه میشود.
او متهم به پذیرش بیش از ۲۰۰۰۰۰ دلار هدیه از بازرگانان ثروتمند و اعطای مزایای نظارتی به ارزش صدها میلیون دلار به یک غول مخابراتی در ازای پوشش خبری مطلوب است.
این محاکمه چهار سال به طول انجامیده است، که بخشی از آن به دلیل تاکتیکهای مکرر نتانیاهو برای تأخیر قانونی است. رئیس سابق شین بت اسرائیل، نخست وزیر را به تلاش برای استفاده از اختیارات اجرایی برای متوقف کردن پرونده متهم کرده است.
روز چهارشنبه، ترامپ علناً خواستار «لغو فوری» محاکمه فساد نتانیاهو ـــ یا عفو نتانیاهو ـــ شد. این اولین باری بود که او چنین درخواست مستقیمی میکرد.
ترامپ به ندرت علناً در مورد محاکمه صحبت کرده است. تنها یک روز قبل، پس از نقض آتشبس توسط اسرائیل و ایران که توسط رئیس جمهور برقرار شده بود، او آشکارا از نتانیاهو ناامید به نظر میرسید.
اما با توجه به این موضوع، این دو رهبر اکنون خود را برای یک پیروزی بزرگ پس از بمباران موفقیتآمیز برنامه هستهای ایران توسط آمریکا و اسرائیل آماده میکنند.
پشت صحنه: یک مقام کاخ سفید به اکسیوس گفت که اولین پست ترامپ در روز چهارشنبه ـــ که در هواپیمای ایر فورس وان نوشته شده بود ـــ ناشی از یک مقاله سیاسی بود که او در راه بازگشت به واشنگتن از اجلاس ناتو در لاهه خوانده بود.
این مقام رسمی این پست را خودجوش و بدون هماهنگی با نتانیاهو توصیف کرد.
این مقام گفت: «رئیس جمهور در مقاله خواند که بیبی باید روز دوشنبه در دادگاه باشد و فکر کرد که این دیوانگی است. او با آنچه بیبی تجربه میکند، احساس همدردی کرد و تصمیم گرفت چیزی در مورد آن بنویسد.»
اما در اسرائیل، بسیاری این اقدام ترامپ را بخشی از یک استراتژی گستردهتر دانستند. یائیر لاپید، رهبر مخالفان، گفت که رئیس جمهور سابق نباید در یک روند قانونی در یک کشور مستقل و دارای حاکمیت دخالت کند.
لاپید به سایت خبری اسرائیلی Ynet گفت: «اما من حدس میزنم که او این کار را به عنوان غرامتی به بیبی در ازای پایان دادن به جنگ غزه انجام میدهد. به نظر میرسد این کار ترامپ باشد.»
در میان سطور: پاسخ گرم نتانیاهو فقط سوءظنها در مورد هماهنگی را افزایش داد.
نخست وزیر ـــ که پیش از این بیل کلینتون، باراک اوباما و جو بایدن را به دخالت در سیاست اسرائیل متهم کرده بود ـــ از مداخله ترامپ تمجید کرد و آن را از طریق بیانیههای رسمی و پستهای رسانههای اجتماعی تقویت کرد.
دن شاپیرو، سفیر سابق ایالات متحده در اسرائیل، به اکسیوس گفت: «این عقده امپراتوری ترامپ در کار است.» شاپیرو گفت: «او فکر میکند اگر روی فردو بمب بیندازد و به اسرائیل کمک مالی کند، میتواند به قضات اسرائیلی دیکته کند که چگونه حکم بدهند. ما احتمالاً هرگز شاهد مداخله آشکارتر ایالات متحده در امور داخلی اسرائیل نبودهایم. این کار جواب نخواهد داد.»
آنچه باید دید: تنها مقامی که اختیار لغو محاکمه نتانیاهو را دارد، گالی بهاراو-میارا، دادستان کل اسرائیل است. احتمال انجام این کار توسط او عملاً صفر است.
اما نتانیاهو و متحدانش برای تصمیم کابینه مبنی بر اخراج او تلاش کردهاند و فشار عمومی ترامپ میتواند این تلاش را تشدید کند.
دیوان عالی اسرائیل احتمالاً چنین اقدامی را رد خواهد کرد، اما این درگیری میتواند بحران قانون اساسی را شعلهور کند و کشور را دوباره به آشفتگی سیاسی که قبل از حملات حماس در ۷ اکتبر گریبانگیر آن بود، فرو ببرد.
اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضائیه ایران، روز یکشنبه گفت که حمله اسرائیل به زندان اوین در تهران، پایتخت ایران، در ۲۳ ژوئن، ۷۱ کشته برجای گذاشت.
به گفته جهانگیر، کشتهشدگان از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین که برای ملاقات و یا پیگیری قضایی زندانیان خود به زندان مراجعه کرده بودند و همسایههایی که در مجاورت زندان زندگی میکردند، هستند.
سخنگوی قوه قضائیه گفت در این حمله حتی همسایههایی که نزدیک سالن ملاقات و دادیاری زندان اوین زندگی میکردند هم به شدت تحت تاثیر قرار گرفتند.
جهانگیر گفت خسارات وارده به همسایههای نزدیک به سالن ملاقات زندان اوین خسارتهای سنگین مادی و خسارتهای بدنی است. در روز حمله عدهای از خانوادهها برای ملاقات و یا پیگیری امور زندانیان خود به اوین مراجعه کرده بودند که متاسفانه سالن مورد اشاره مورد اصابت پرتابه قرار گرفته و تعدادی از هموطنان که در آن محل حضور داشتهاند یا زخمی شده و یا کشته میشوند.
جهانگیر پیش از این گفته بود که بخشی از ساختمان اداری زندان اوین در این حمله آسیب دیده و افرادی کشته و زخمی شدهاند. قوه قضائیه افزود که بقیه بازداشتشدگان به زندانهای دیگر استان تهران منتقل شدهاند.
در حمله اسرائيل به زندان اوین علی قناعتکار، دادستان ارشد دادسرای اوین نیز کشته شد. او یکی از حدود ۶۰ نفری بود که روز گذشته ـــ شنبه ۷ تیرماه ۱۴۰۴ ـــ مراسم تشییع جنازه آنها در تهران برگزار شد. علی قناعتکار در آزار و اذیت زندانیان سیاسی از جمله نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح مشارکت داشت.
حمله اسرائیل به زندان اوین با انتقاد نهادهای حقوق بشری مواجه شد. در روز حمله، مرکز حقوق بشر ایران مستقر در نیویورک، اسرائیل را به خاطر حمله به زندان، که به عنوان نمادی از سرکوب هرگونه مخالفت توسط رژیم ایران دیده میشود، مورد انتقاد قرار داد و گفت که این حمله اصل تمایز بین اهداف غیرنظامی و نظامی را نقض میکند.
در عین حال، این گروه اعلام کرد که ایران از نظر قانونی موظف به محافظت از زندانیان محبوس در اوین است و مقامات تهران را به دلیل «عدم تخلیه، ارائه کمکهای پزشکی یا اطلاعرسانی به خانوادهها» پس از حمله، مورد انتقاد شدید قرار داد.
زندان اوین تعدادی از اتباع خارجی، از جمله دو شهروند فرانسوی را که به مدت سه سال در بازداشت بودهاند، در خود جای داده است.
ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه، پس از حمله در شبکه اجتماعی ایکس گفت: «حملهای که زندان اوین در تهران را هدف قرار داد، شهروندان ما، سیسیل کوهلر و ژاک پاریس، را در معرض خطر قرار داد. این غیرقابل قبول است.»
اسرائيل اعلام کرده در جریان جنگ ۱۲ روزه با ایران حدود ۳۰ فرمانده و ۱۱ دانشمند هستهای ایرانی را کشته و هشت تأسیسات مرتبط با هستهای و بیش از ۷۲۰ سایت زیرساخت نظامی را هدف قرار داده است.
به گفته گروه فعالان حقوق بشر، مستقر در واشنگتن (هرانا)، در جریان این جنگ ۱۲ روزه بیش از ۱۰۰۰ شهروند ایرانی از جمله حداقل ۴۱۷ غیرنظامی کشته شدهاند.
در طول جنگ ۱۲ روزه ایران نیز بیش از ۵۵۰ موشک بالستیک به اسرائیل شلیک کرد که بیشتر آنها رهگیری شدند، اما شماری از موشکها به هدف رسیدند و خساراتی را در بسیاری از مناطق ایجاد کردند. نیمی از ساختمانهای دانشگاه بنگوریون اسرائیل در اثر حملات موشکی ایران نابود شده است. تلفات انسانی اسرائيل در این جنگ ۲۸ نفر اعلام شده است.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی آسیب وارده به تاسیسات هستهای ایران در حملات آمریکا را «بسیار جدی» دانست، اما گفت که ایران قادر است طی چند ماه با راهاندازی چند آبشار سانتریفیوژ به غنیسازی اورانیوم بپردازد.
رافائل گروسی در گفتگو با شبکه خبری «سیبیاس» که متن آن شامگاه شنبه منتشر شد، گفت که اگرچه آسیب وارده به تاسیسات هستهای فردو، نطنز و اصفهان در حملات آمریکا «بسیار جدی» است، اما بخشی از این تاسیسات همچنان باقی است.
آقای گروسی گفت: «بهطور قطع یک عقبگرد مهم در توانمندیهای ایران رخ داده است. مسئله مهم این است که گام بعدی چیست؟ البته میتوانیم درباره میزان دقیق خسارت گمانهزنی کنیم، اما در نهایت، خود ایرانیها باید به محل بروند، آوارها را بررسی کنند و میزان دقیق آسیب را تعیین کنند.»
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکید کرد که تنها راه حل بحران هستهای ایران از طریق مذاکره است و گفت که آژانس باید در نهایت در این مذاکرات دخیل باشد.
مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه طرح الزام دولت برای تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را با اکثریت آرا تصویب کرد.
آقای گروسی درباره این قانون گفت: «ما در حال بررسی قانون مصوب مجلس ایران هستیم که میگوید همکاری باید بر اساس حفظ امنیت و ایمنی تاسیسات باشد. به نظر من، این با وظایف بازرسی ما ناسازگار نیست. البته حل این مسئله تنها با گفتوگوی من و شما ممکن نیست؛ باید با ایران بنشینم و بررسی کنم. در نهایت، پس از حملات نظامی، تنها راهحل پایدار، راهحلی دیپلماتیک است.»
رافائل گروسی در پاسخ به این پرسش که آیا ایران پیش از حمله آمریکا ذخایر اورانیوم غنیشده را جابجا کرده است، گفت: « ما حدس میزنیم و فکر میکنم این حدس منطقی است که وقتی ایران گفت تدابیر حفاظتی اتخاذ میکند، این هم بخشی از آن بوده باشد. اما نمیدانیم این مواد اکنون کجاست، یا اینکه آیا بخشی از آنها در حملات ۱۲ روزه از بین رفتهاند یا نه. ممکن است بخشی زیر آوار مانده و بخشی جابجا شده باشد.»
آقای گروسی همچنین برنامه هستهای ایران پیش از حملات را «جاهٓطلبانه و بسیار گسترده» دانست و گفت: «بخشی از این برنامه پس از بمباران ممکن است هنوز باقی باشد. اما اگر هم نباشد، این واقعیت که دانش فنی و ظرفیت صنعتی آن هنوز وجود دارد، غیرقابل انکار است.»
آقای گروسی افزود: «ایران در زمینه فناوری هستهای کشور بسیار پیشرفتهای است. دانش و ظرفیت را نمیتوان از بین برد. به نظر من باید متوجه باشیم که عملیات نظامی نمیتواند مساله هستهای ایران را به طور قطعی حل کند. راهحل، توافقی فنی و همراه با راستیآزمایی است.»
رافائل گروسی تاکید کرد که ایران پیش از حملات آمریکایی اطلاعاتی را در اختیار آژانس قرار میداد اما کاستیهایی نیز وجود داشت.
آقای گروسی گفت: «ما درباره این کاستیها و مواردی که ایران برای ما شفافسازی نکرده بود، صحبت کرده بودیم. اما در مورد حساسترین بخشها، یعنی تعداد سانتریفیوژها و میزان مواد دید کامل داشتیم. در برخی موارد دیگر، نه. اما در این زمینه خاص، اطلاعات کامل و جامع داشتیم. ولی در حال حاضر، هیچچیزی در دسترس نیست.»
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره آخرین گزارش خود و ابراز نگرانی درباره ذخایر اورانیوم غنیشده با غلظت ۶۰ درصد ایران گفت: « آنها این ظرفیتها را داشتند، اما از منظر آژانس، ایران سلاح هستهای نداشت. این باید صریحا گفته شود. البته برخی کشورها ممکن است ارزیابی ملی خود را داشته باشند و بگویند ایران به آستانه ساخت سلاح نزدیک شده است، اما آژانس درباره نیت کشورها قضاوت نمیکند؛ ما فقط فعالیتها را بررسی و گزارش میکنیم. موارد نگران کننده این بود که سوالاتی باقی مانده بود. مثلا ما در مکانهایی در ایران که در فهرست رسمی تاسیسات هستهای نبودند، آثار اورانیوم غنیشده پیدا کرده بودیم و سالهاست میپرسیم که چرا این آثار در این مکانها وجود دارد و پاسخ قابل قبولی دریافت نکردهایم.»
آقای گروسی ادعاهای مطرح شده مبنی بر این که حمله آمریکا بر پایه آخرین گزارش آژانس انجام شد را رد کرد و مدعی شد که از سوی افراد بسیاری تحت فشار بوده تا بگوید ایران دارای سلاح هستهای است و گفت: «افراد زیادی بودند که به من فشار میآوردند که باید بگوییم ایران سلاح دارد، یا در آستانه ساخت سلاح است. ولی ما چنین چیزی نگفتیم. چون چیزی که میدیدیم، این نبود. ما برنامهای را ندیدیم که مستقیما بهسوی تسلیحات باشد، اما در عین حال، به سوالات بسیار مهمی پاسخ داده نشده بود. این حقیقت ماجراست.»
رافائل گروسی گفت که ایران در حال حاضر این توانایی را دارد که ظرف چند ماه چند آبشار سانتریفیوژ را راهاندازی کرده و غنیسازی اورانیوم را از سر گیرد و افزود: «هیچکس نمیتواند ادعا کند که [پس از حملات] همهچیز در آنجا ناپدید شده و دیگر هیچچیزی وجود ندارد.»
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی همچنین درباره آسیب وارده به تاسیسات ایران و ظرفیت باقی مانده برای از سرگیری غنیسازی گفت: «اولا، ما ارزیابی نظامی انجام نمیدهیم. اما مشخص است که آسیب شدید بوده، اما [این تاسیسات] کاملا نابود نشدهاند. ثانیا، ایران هنوز ظرفیت صنعتی و فنی را دارد و هر موقع بخواهد میتواند دوباره برنامه غنیسازی خود را از سر گیرد. به همین دلیل هم میگویم که باید سر میز مذاکره بازگردیم و راهحلی فنی و قابل اجرا پیدا کنیم، اگرنه بحران دوباره باز میگردد.»
این درحالی است که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا روز جمعه تاکید کرد که اگر ایران مجددا غنیسازی اورانیوم را از سرگیرد، او بمباران مجدد تاسیسات هستهای ایران را مورد بررسی قرار میدهد.
یورونیوز فارسی
«نظم نوین خاورمیانه»؛ جنگ اسرائیل و ایران چگونه موازنات منطقهای را متحول کرد؟
تا همین ماه گذشته و بهویژه پس از سفر پرزرقوبرق ترامپ به خاورمیانه امیدها به پیوستن عربستان سعودی به پیمان ابراهیم و عادیسازی روابط با اسرائيل پررنگ مینمود. اما به نظر میرسد که حملات ۱۲ روزه اسرائيل به ایران و چیرگی نظامی اسرائیل منجر به تضعیف انگیزه ریاض و هراس از قدرت فزاینده اسرائیل شده است.
به گزارش والاستریت ژورنال، خاورمیانه در حال تغییرات چشمگیر و استقرار نظمی نوین است، با این حال این تغییرات کاملا با آنچه رهبران آمریکا و منطقه تنها کمی پیش انتظار داشتند متفاوت است.
پیش از حملات هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، عربستان سعودی از پس سالها مذاکره دشوار به آستانه رضایت به توافق عادیسازی روابط دیپلماتیک با اسرائيل رسیده بود. این توافق میتوانست از سویی منجر به تثبیت ائتلاف اسرائيلی-عربی علیه ایران و تضمین امنیت عربستان سعودی از سوی آمریکا شود و از سوی دیگر مسیر پذیرش اسرائيل در جهان عرب و اسلام را هموار کند.
اما حملات اسرائیل به ایران تنها در ۱۲ روز محاسبات پشت این توافق را کاملا بر هم زد. به نظر میرسد که این حملات نقطه پایانی بر مجموعه جنگهای اسرائیل با نیروهای نیابتی ایران، موسوم به محور مقاومت بود. اسرائیل پس از حملات هفتم اکتبر کارزار گسترده نظامی را علیه حماس آغاز کرد، سپس به سراغ حزبالله رفت و به فروپاشی تدریجی حکومت بشار اسد در سوریه کمک کرد، بعد به سراغ حوثیها رفت و در آخر نیز ایران را هدف قرار داد.
همزمان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل بارها از ایجاد خاورمیانه نوین سخن گفت. دیدیه بیلیون، کارشناس امور خاورمیانه و پژوهشگر ارشد و معاون موسسه روابط بینالملل و استراتژیک پاریس به یورونیوز گفت: «اگر خاورمیانه جدید وعده داده شده از سوی آقای نتانیاهو، خاورمیانهای زیر چکمه اسرائيل و منطقهای باشد که همه مشکلات و چالشهایش بخواهد از راه نظامی حل شود، چنین خاورمیانهای بسیار غمانگیز خواهد بود و هیچ چیز جدیدی با خود همراه نخواهد داشت.»
دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و دولت اسرائیل اعلام کردند که قصد دارند بار دیگر برای پیشبرد عادیسازی روابط این کشور با عربستان سعودی تلاش کنند. اما اکنون که ایران در موضع ضعف قرار دارد، به نظر میرسد که انگیزه عربستان سعودی برای نادیده گرفتن نگرانیهای دیگر از جمله مساله تاسیس کشور فلسطین و پیشرفت در مسیر کاهش تنش با اسرائيل کم شده است. سعودیها اکنون به زمان نیاز دارند تا پیامدهای برتری نظامی و اطلاعاتی اسرائیل و سطح بالای ریسکپذیری این کشور در بهکارگیری از تواناییهایش را بررسی کنند.
همچنین، رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس نگرانند که سرمایهگذاری آنها در روابط با واشنگتن از جمله میزبانی پر زرقوبرق از دونالد ترامپ در سفر ماه گذشته به این کشورها نتیجه ملموسی در افزایش نفوذ آنها نداشته باشد. پشتیبانی مکرر آقای ترامپ از حملات اسرائیل و تهدید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، این رهبران کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را نسبت به وقوع جنگی گستردهتر سخت نگران کرد.
آقای ترامپ در نهایت تصمیم حملات محدود آمریکا به تاسیسات هستهای ایران را صادر کرد و سپس با میانجیگری برای حصول آتشبس، درگیریها را متوقف کرد. او حتی، همانطور که روز جمعه در «تروت سوشال» اعلام کرد، جلوی حمله نهایی اسرائیل را گرفت.
اگرچه بدترین سناریو یعنی شعلهور شدن جنگ منطقهای گسترده به وقوع نپیوست، اما رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس اکنون پیش از هر اقدامی به ارزیابی دوباره وضعیت میپردازند.
بدر السیف، استاد دانشگاه کویت و کارشناس امور خلیج فارس در پژوهشکده «چتم هاوس» گفت: «همهچیز درحال دگرگونی است.»
چیرگی نظامی و اطلاعاتی اسرائیل و نگرانی کشورهای عرب
آقای ترامپ مشتاق است که با استفاده از فرصت آتشبس ایران و اسرائيل برای ترغیب کشورهای بیشتری به برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائيل، پیمان ابراهیم را که در دوره نخست خود با امارات، بحرین، مراکش و سودان به امضا رساند، گسترش دهد.
استیو ویتکاف، فرستاده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه روز چهارشنبه گفت: «یکی از اهداف کلیدی رئیسجمهوری گسترش پیمان ابراهیم است، اینکه کشورهای بیشتری به آن بپیوندند و ما روی این موضوع کار میکنیم. امیدواریم شاهد عادیسازی روابط در میان مجموعهای از کشورها باشیم که شاید هیچکس تصور نمیکرد روزی وارد چنین توافقی شوند.»
اما همچنان موانع بزرگی بر سر پیشرفت در عادیسازی روابط کشورهای حاشیه خلیج فارس با اسرائيل وجود دارد. سعودیها صراحتا اعلام کردهاند تا زمانی که جنگ در نوار غزه به نتیجه نرسد، وارد توافق نخواهند شد. ریاض همچنین خواهان مسیری معتبر به سوی تشکیل دولت فلسطینی است و این موضوعی است که اسرائیل قاطعانه آن را رد میکند.
یک مقام سعودی در مورد برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل گفت: «این کار نیازمند تلاش بسیار است و در حال حاضر شرایط آن فراهم نیست. اولویت ما تشکیل کشور فلسطین است، نه خطر ایران.»
تغییر موازنه ژئوپولیتیک در حال وقوع در خاورمیانه، این روند را پیچیدهتر میکند. زک نان، عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا گفت: «عملیات نظامی و اطلاعاتی اسرائيل علیه ایران و حزبالله کشورهای عرب را مرعوب کرده است. آنها نگران اقدامات آتی اسرائیل هستند که از سویی مورد حمایتشان نیست و از سوی دیگر قادر به تاثیرگذاری بر آنها نیستند.»
آقای نان افزود: «اسرائيل قربانی چیرگی خودش شده است.»
در سالهای اخیر، همکاری با اسرائیل برای مهار ایران برای برخی کشورهای عربی جذابتر شده بود. اسرائیل و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس هر دو در تیررس موشکهای ایران قرار دارند و حمایت تهران از گروههای مسلح در کرانه باختری، لبنان، سوریه، عراق، بحرین و یمن، امنیت اسرائیل و بسیاری از کشورهای عربی را تهدید کرده است.
کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، مانند اسرائیل، بارها هدف حملات ایران و متحدانش قرار گرفتهاند. عربستان سعودی ایران را مسئول حمله پهپادی و موشکی در سال ۲۰۱۹ به دو تاسیسات بزرگ نفتی خود میداند. حوثیهای یمن بارها شهرهای جنوبی عربستان و ریاض را هدف قرار دادند و در سال ۲۰۲۱ حتی تا دروازه کاخ دولت سعودی نیز پیش رفتند. این گروهها همچنین امارات را که در عملیات بمباران یمن مشارکت داشت، هدف موشکها و پهپادهای خود قرار دادند.
عربستان سعودی و امارات در سال ۲۰۲۳ با هدف کاهش تنشها و با میانجیگری چین تلاش کردند که با ایران به توافق برسند. آنها از این رابطه جدید بهره بردند و پس از حمله هفتم اکتبر حماس از مناقشات منطقهای دوری کردند.
اما کارزار اسرائيل علیه ایران این تعادل شکننده را محک زده است. اگرچه کشورهای خلیج فارس از تضعیف ایران خشنودند، اما وقتی حرف تغییر رژیم در ایران به وسط آمد، برای آنها یادآور سقوط صدام در عراق و هرجومرج پس از آن بود.
آقای بیلیون گفت: «این درست است که در ابتدا برخی از کشورهای عرب از تضعیف ایران تقریبا راضی بودند. اما در عین حال، از هرج و مرجی که میتواند در ایران ایجاد شود، وحشت دارند. زیرا صراحتا، کشورهای عرب خلیج فارس مثل عربستان سعودی، قطر، بحرین، کویت، امارات عربی متحده و دیگران برای تجارت به ثبات نیاز دارند. در نتیجه به وضعیت هرج و مرجی که میتواند در ایران ایجاد شود با نگرانی زیادی مینگرند.»
به گفته مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس، حتی پس از این که آتشبس درگیریها میان اسرائیل و ایران را متوقف کرد، عربستان سعودی نگران است که بیثباتی سیاسی در ایران، کشور را مستعد هرجومرج سازد.
با افزایش احتمال حملات اسرائیل در سال جاری، عربستان، امارات، قطر و عمان تلاش کردند میان آمریکا و ایران میانجیگری کنند. انور قرقاش، مشاور سیاست خارجی رئیس امارات عربی متحده، در ماه مارس در سفر به تهران نامه دونالد ترامپ را تحویل داد و برادر کوچکتر محمد بن سلمان نیز در ماه آوریل با علی خامنهای دیدار کرد تا به او اطمینان دهد ریاض با اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران مخالف است.
تلاشهای عربستان سعودی برای حفظ مسیر دیپلماتیک ایران و آمریکا در نهایت شکست خورد، و در ۱۳ ژوئن، درگیری میان اسرائیل و ایران آغاز شد.
به گفته مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس، آنها از واشنگتن خواسته بودند که اسرائيل را برای توقف حملات تحت فشار بگذارد و در ابتدا مطمئن شده بودند که آمریکا به این حملات نمیپیوندد.
ماریا فانتاپیه، رئيس برنامه خاورمیانه و آفریقا در اندیشکده امور بینالملل در رم گفت: «عربستان سعودی که از افزایش فشار آمریکا و اسرائیل بر تهران سود میبرد، اکنون نگران است که قربانی نظم نوین منطقه شود. نگرانی این است که اسرائيل موجب تضعیف و سقوط جمهوری اسلامی نشود و همزمان مانع رشد و تقویت سعودیها شود.»
کشورهای حاشیه خلیج فارس حملات اسرائیل به ایران را نقض حاکمیت ایران دانستند. آنها همچنین پس از صدور دستور حمله آمریکا به ایران از سوی دونالد ترامپ از واژگان مشابهی استفاده کردند، اما بیانیههایشان را به گونهای تنظیم کردند که رئیسجمهوری غیرقابلپیشبینی آمریکا را تحریک نکنند. پس از حمله ایران به پایگاه آمریکایی در قطر در روز دوشنبه نیز بار دیگر پیام واحدی از خویشتنداری و کاهش تنش صادر کردند تا راه را برای آتشبس هموار کنند.
آقای قرقاش گفت: «جنگ اسرائیل و ایران در تضاد با نظم منطقهای است که کشورهای حاشیه خلیج فارس برای ایجاد آن تلاش میکنند. برای این نظم اولویت شکوفایی اقتصادی است، نه درگیری.»
او یک روز پیش از حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران گفته بود: «مسائل زیادی در منطقه وجود دارد. اگر بخواهیم همه چیز را با پتک حل کنیم، هیچچیزی دستنخورده باقی نخواهد ماند.»
یورونیوز فارسی
الناز محمدی / هممیهن
مهرانگیز ایمنپور هنوز ۶۲ سالش را تمام نکرده بود که در حمله زندان اوین جانش را از دست داد.
مهرانگیز سالها در سبکهای مختلفی نقاشی میکرد؛ از کلاسیک تا کولاژ و در تمام این سالها شاگردان زیادی را تربیت کرده بود. در صفحه فیسبوک او نمونههای بسیاری از کارهایش منتشر شده و ساعتها در روز یا نقاشی میکرد تا به تدریس مشغول بود. اطرافیانش او را بسیار مهربان و فروتن و خودساخته میشناختند.
او و رضا خندان دو فرزند به نام آرش و بهار دارند که حالا بهار در کانادا زندگی میکند و آرش هنوز در ایران است.
روز دوم تیر، کمی از ساعت ۱۱ صبح گذشته بود که مهرانگیز برای انجام یک کار بانکی از خانه بیرون آمد؛ قرار بود دستمزد کارگری را که یک هفته قبل در خانهاش کار کرده بود، واریز کند. به او با پیامک اطلاع داده بود که «میخواهم دستمزدت را بریزم.» آن زن کارگر به مهرانگیز گفته بود که عجله نکند و نیازی نیست، اما این پاسخ را شنیده بود که «الان میخواهم از خانه بیرون بروم و برایت میریزم.» و به همین قصد از خانه بیرون آمد، کارش را انجام داد و پول را واریز کرد.
ساعت نزدیک ۱۲ ظهر بود و مهرانگیز در حال برگشتن به خانه بود که بمباران اوین آغاز میشود؛ خانهای که در خیابان مجاور ضلع شرقی زندان اوین است و کوچهاش با دری که به در سالن ملاقات معروف است حدود ۱۵۰ متر فاصله دارد.
رضا خندان، نویسنده همسر سابق مهرانگیز میگوید هنوز نمیدانند که این اتفاق در کدام نقطه از این خیابان رخ داده اما میتوان حدس زد نزدیک سالن ملاقات بوده است؛ چون ماشینهایی که بیرون پارک شده بودند از شدت موج انفجار و ضربه انفجار مچاله شده بودند: «وقتی این اتفاق رخ میدهد و میگویند اوین را زدهاند، خواهر من با مهرانگیز تماس میگیرد و آنجا میرود که ببیند سالم است و برایش اتفاقی نیفتاده است، اما متوجه میشود که گوشیاش در دسترس نیست. او با من تماس گرفت و گفت این اتفاق افتاده و من به او گفتم در اخبار شنیدم در اصلی اوین را زدند. گفتند سردر اوین را زدند و در اصلی تا خانه مهرانگیز فاصله زیادی دارد و چیزی نیست. اما نمیدانستم در داخل خیابان و در سالن ملاقات را هم زده است.»
خندان خودش با مهرانگیز تماس میگیرد، اما همچنان در دسترس نبود. در تماس تلفنی با پسرش هم متوجه میشود او هم تلاش کرده با مادرش تماس بگیرد اما موفق نشده و در حال رفتن برای پیدا کردن مادرش است: «نیم ساعت بعد من تماس گرفتم و گفت هر جا را میگردند پیدایش نمیکنند. خیابان و کوچه را نیروهای امنیتی و انتظامی بعد از انفجار بسته بودند و آنها را راه نمیدادند که به داخل کوچه مهرانگیز بروند و ببینند چه شده. با اصرار و التماس به خانم پسرم اجازه میدهند که برود و بییند. او داخل خانه میرود و میبیند در آپارتمان از شدت انفجار باز شده است. شیشههای پاسیو خانه هم شکسته و ریخته بود. جستجو برای پیدا کردنش شروع شد و فکر میکردیم زخمی است و شاید به بیمارستان برده شده است. به بیمارستانهای متعددی رفتیم که چندین نفر مثل ما سراغ زخمیها و اعضای خانوادهشان را جلوی بیمارستان میگرفتند اما پاسخهای درستی داده نمیشد.»
خانواده مهرانگیز تمام روز دوشنبه را در بیمارستانها به دنبال او میگردند؛ جستوجویی بینتیجه. سهشنبه صبح چندتن از اعضای خانواده او به پزشکی قانونی کهریزک رفتند تا شاید نشانی از او پیدا کنند.
خندان تعریف میکند که «از ۱۱ صبح تا ۴ و نیم بعدازظهر آنجا چندین نفر معطل شدند و بارها نوبتی در صف قرار گرفتند تا بتوانند ببینند آیا مهرانگیز هست یا نه. ابتدا لیستی دادند که اسم مهرانگیز در آن لیست نبوده است. پس از آن لیست، در صفی ایستادند که بروند و یک سری عکس ببینند. در آن عکسها مهرانگیز را شناسایی کردند. عکس از صورتش بود و یک عکس قدی به حالت درازکش هم بوده که شناسایی کردند. چون کارت ملی همراهش بوده خودشان اسمش را از قبل نوشته بودند. اما برای اطمینان به این صورت عمل کردند و مشخص شد که متاسفانه کشته شده است. الان هم پیکر او آنجاست. به ما گفتند شلوغ است و باید صبر بکنیم تا بتوانیم تحویل بگیریم و ما هم برای دفن به دنبال جا میگردیم.»
حالا پیکر مهرانگیز ۶۲ ساله در کهریزک است و اعضای خانوادهاش تمایلی ندارند که در قطعه 42 دفن شود. خندان میگوید قصد داریم او را جای دیگری ببریم و اعلام کردیم میخواهیم جای دیگری ببریم و نمیخواهیم آنجا دفن شود.
خندان میگوید: «خواهرم و خواهرزادهام عکسها را دیده بودند و گفتند آنچه در عکس مشخص بود کاملا صحبح و سالم بود و بر همین اساس ما فکر کردیم موج انفجار باعث شده و آوار و ترکش نبوده است. اینکه به طور واقعی چه رخ داده را مطمئن نیستیم مگر اینکه گزارش پزشکی قانونی بیاید. هنوز گزارش پزشکی قانونی را به ما ندادند. انقدر شلوغ بود که به ما پاسخ نمیدادند. یک نفر در اتاقی نشسته بود و سرش بسیار شلوغ بوده و عکسها را دانه دانه به مراجعهکنندگان نشان میداده است. آدمهای زیادی در صف ایستاده بودند و هر کدام این حدود ۳۰ عکس را میدیدند و میرفتند و نفر بعدی میآمد.»
همسر سابق مهرانگیزآخرین بار ۱۰ روز پیش از مرگش با او صحبت کرده بود؛ حرفهایی عادی و روزمره که هنوز بوی مرگ و جنگ نمیداد. خندان میگوید مهرانگیز از مرگ نمیترسید: «چند روز قبلش که گفتند تهران را خالی کنید همراه با پسرم سه چهار روز به جای دیگری رفته بودند و جمعه شب برگشتند. جمعه شب گفتند سر و صدا خوابیده و برگشتند که دوشنبه این اتفاق افتاد. او آدم ترسویی نبود. دوران جنگ عراق هم که بمباران میشد هیچکدام اینطوری نبودیم که بدوییم و به زیرزمین برویم. آدم نگران و ترسویی نبود.»
خلاصهای از گزارش روزنامه والاستریت ژورنال
این عملیات شبیه به داستان یک فیلم اکشن هالیوودی به نظر میرسید: سالها برنامهریزی مخفیانه، شبکهای از جاسوسان که زمینهسازی میکردند، و تنها یک فرصت برای اجرای موفقیتآمیز آن، با پیامدهای ناگوار در صورت شکست.
اینگونه بود که اسرائیل در روز ۱۳ ژوئن با حملهای غافلگیرانه به ایران، اکثر فرماندهان ارشد نظامی جمهوری اسلامی و نه نفر از برجستهترین دانشمندان هستهای آن را تقریباً بهطور همزمان کشت.
دههها برنامهریزی
حمله اسرائیل جرقه جنگی ۱۲ روزه را زد که در آن صدها نفر در ایران و دهها نفر در اسرائیل کشته شدند. دو کشور پس از آنکه ایالات متحده ۱۴ بمب عظیم «سنگرشکن» را بر روی دو سایت هستهای ایران پرتاب کرد و موشکهای تاماهاوک را به سمت سایت دیگری شلیک نمود، به آتشبس رضایت دادند.
وزیر امور خارجه ایران اذعان کرد که این بمبارانها خسارتهای «جدی و قابلتوجه» به بار آوردهاند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اظهار داشت که این بمبارانها تأسیسات را «نابود» کردهاند، اما آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحده همچنان در حال ارزیابی این موضوع هستند که آیا ایران میتواند برنامه هستهای خود را از سر بگیرد یا بازسازی کند.
به گزارش روزنامه والاستریت ژورنال، حمله اولیه اسرائیل نیازمند ضربات دقیقی بود که فرماندهان ارشد و دانشمندان را تقریباً بهطور همزمان هدف قرار دهد. در غیر این صورت، بسیاری از آنها ممکن بود متفرق شوند و ردیابیشان دشوارتر شود.
والاستریت ژورنال نوشته است که گزارش خود را بر اساس مصاحبه با ۱۸ مقام فعلی و سابق آمریکایی و اسرائیلی تهیه کرده است.
به نوشته والاستریت ژورنال، اسرائیل حدود ۳۰ سال پیش شروع به ایجاد شبکه جاسوسی در داخل ایران کرد که امکان ردیابی حرکات رهبران ارشد نظامی و غیرنظامی را فراهم میکرد. این عوامل همچنین پایگاههای مخفی پهپادی ایجاد کردند و موساد، سازمان اطلاعات مخفی اسرائیل، قطعات و تسلیحات را بهصورت قاچاق وارد ایران کرد.
بر اساس گزارش والاستریت ژورنال، در نوامبر ۲۰۲۴، ۱۲۰ نفر از مقامات ارشد اطلاعاتی و نظامی اسرائیل گرد هم آمدند تا تصمیم بگیرند چه کسانی را باید هدف قرار دهند تا برنامه هستهای ایران فلج شود. در ۹ ژوئن، با این نتیجهگیری که ایران در آستانه ساخت بمب هستهای است، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، مجوز نهایی برای حملهای را صادر کرد که از مدتها پیش شایعات آن وجود داشت و قرار بود چهار روز بعد آغاز شود.
در این میان، به نوشته والاستریت ژورنال، اسرائیل با کمک ایالات متحده مجموعهای از اقدامات فریبنده را برای گمراه کردن ایرانیها به کار گرفت.
چهار ترفند
ترفند اول: دفتر نتانیاهو اعلام کرد که او آخر هفته را ـــ پیش از مراسم عروسی پسر بزرگش در روز دوشنبه ۱۶ ژوئن ـــ به تعطیلات خواهد گذراند. به گفته این روزنامه، هدف این بود که این تصور ایجاد شود که نخستوزیر تصمیمگیری درباره حمله احتمالی را به تعویق انداخته است.
ترفند دوم: مقامات به رسانههای اسرائیلی داستانی را درز دادند که حاکی از اختلاف بین نتانیاهو و ترامپ بر سر حمله به ایران بود. ترامپ به خبرنگاران گفت که ایالات متحده و ایران «به توافق برای محدود کردن برنامه هستهای ایران بسیار نزدیک هستند».
ترفند سوم: مقامات اسرائیلی علناً اعلام کردند که هیچ حملهای پیش از نشست بعدی مذاکرهکنندگان آمریکایی و ایرانی در یکشنبه، ۱۵ ژوئن، انجام نخواهد شد.
ترفند چهارم: ترامپ در شبکههای اجتماعی نوشت: «ما متعهد به راهحل دیپلماتیک برای مسئله هستهای ایران هستیم!» این پست او در حالی منتشر شد که جنگندههای اسرائیلی در حال پرواز به سمت ایران بودند.
«عروسی خونین»
با اطلاعات بهدستآمده از جاسوسان خود در ایران، اسرائیل توانست اکثر فرماندهان ارشد نظامی ایران را در یک مکان واحد هدف قرار دهد و از بین ببرد. مقامات اسرائیلی بعداً این حمله را به صحنه خونین «عروسی خونین» در سریال «بازی تاجوتخت» تشبیه کردند.
تقریباً در همان لحظه، هواپیماهای اسرائیلی موشکهایی را به خانههای نه نفر از دانشمندان هستهای ایران شلیک کردند. هر نه نفر کشته شدند.
حملات بعدی به واحدهای راداری، تسلیحات ضدهوایی و پایگاههای پرتاب موشک انجام شد. ظرف چهار ساعت، اسرائیل معتقد بود که ضربهای قاطع به دفاع ایران و برنامه هستهای این کشور وارد کرده است.
نیروهای دفاعی اسرائیل در پستی در شبکههای اجتماعی توضیح دادند که چرا این دانشمندان، که همگی غیرنظامی بودند، کشته شدند:
«حذف شدند: ۹ دانشمند و متخصص ارشد مسئول پیشبرد برنامه تسلیحات هستهای رژیم ایران. تمامی دانشمندان و متخصصانی که بر اساس اطلاعات حذف شدند، عوامل کلیدی در توسعه تسلیحات هستهای ایران بودند. حذف آنها ضربهای قابلتوجه به توانایی رژیم برای دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی است.»
در روزهای پس از حمله، پژوهشگران نظامی بررسی کردند که آیا اسرائیل در این قتلها از نظر حقوقی توجیهپذیر بوده است یا خیر.
مایکل ان. اشمیت، استاد مؤسسه لیبر برای حقوق و جنگ در آکادمی نظامی ایالات متحده، در مقالهای در ۱۸ ژوئن اشاره کرد که اسرائیل پیشتر چندین دانشمند هستهای ایران را ترور کرده بود، برخی با بمبهای خودرویی و یکی با یک مسلسل رباتیک.
او با برخی ملاحظات به این نتیجه رسید که حملات همزمان این ماه نقض قوانین درگیری مسلحانه مندرج در کنوانسیونهای ژنو نبوده است.
اشمیت نوشت: «این موضوع حتی در حالت انتزاعی نیز پیچیده است.»
او افزود: «قوانین درگیری مسلحانه اغلب محیطی ناخوشایند برای کسانی است که به دنبال وضوح یا اطمینان هستند.»
امتداد-محمد جعفری: فخرالسادات محتشمیپور، فعال سیاسی و همسر سید مصطفی تاجزاده در گفتگویی با امتداد، ضمن تشریح وضعیت نگهداری این زندانی سیاسی و دیگر زندانیان در زندان تهران بزرگ، پس از حمله رژیم اسرائیل به زندان اوین، اظهار داشت: دقایقی پس از آن که حمله به زندان صورت گرفت، آقای تاجزاده تماس گرفت و خبر سلامتی خود و همبندانش را داد. البته به این مسئله هم اشاره کرد که خیلی خبری از بیرون بند ندارد اما، شیشهها خرد شده و آسیبهایی وارد شده است.
ما جسته گریخته اخباری داشته و نگران وضعیت زندانیان بودیم تا این که اطلاع دادند؛ قرار است، آنها را منتقل کنند. خب! ما فکر میکردیم که این انتقال به نحو درست و منطقی و البته، مطابق با شأن و شئونات زندانیان سیاسی صورت خواهد گرفت که متأسفانه عکس آن صادق بود!
زندانیان، حین انتقال، امکان به همراه بردن وسایل خود را نداشتند و تعدادی از آنها، صرفا توانستند به صورت مختصر وسایل خود را منتقل کنند و تعدادی هم، حتی نتوانستند لوازم شخصی و داروهای خود را به همراه داشته باشند. زندانیان به صورت شتابزدهای منتقل و به جایی برده شدند که به هیچ وجه، آمادگی پذیرش این تعداد زندانی را نداشته است.
در شب اول، آقای تاجزاده گفت که آب و برق قطع بوده و امکان ماندن در زندان اوین وجود ندارد. انتظار میرفت که در آن شرایط، همه زندانیان سیاسی آزاد شده و یا دست کم تا زمان فراهم شدن شرایط بهتر به مرخصی بروند. چرا که مصوبه سازمان زندانها هم بر این امر صحه گذاشته که زندانیان باید در شرایط جنگی به مرخصی فرستاده شوند و اختیارات قانونی رئیس قوه قضائیه نیز، همین مسئله را پیشبینی کرده است.
متاسفانه، نه تنها این اتفاق نیفتاد که عزیزان ما که در واقع جنگزده بودند بر خلاف دیگر جنگزدهها که قاعدتا در این شرایط مورد رسیدگی، ملاطفت و همیاری قرار میگیرند، در یک وضعیت سختتری قرار گرفتند و با وضعیت فجیعی به زندان دیگر منتقل شدند.
در زندان تهران بزرگ، تعداد خیلی زیادی از زندانیان در وضعیت نامناسبی قرار گرفتند. به هر حال، گنجایش این زندان پر بوده و همیشه از وضعیت بد آن برای زندانیان میشنیدیم و درخواست رسیدگی به این وضعیت، مطرح میشد. شاید مصلحت این بود که با انتقال زندانیان سیاسی، توجه بیشتری به این زندان و وضعیت آن صورت گرفته و بهبود شرایط برای سایر زندانیان-که آنها نیز از حقوق شهروندی خود باید برخوردار باشند-فراهم شود.
امیدوارم وزیر بهداشت و آنان که خود را نماینده مردم میدانند، یا اعضای شورای شهر و دیگر عزیزانی که مسئولیت مدنی دارند، هرچه سریعتر از این زندان بازدید کرده و گزارش آن را به مردم و افکار عمومی ارائه کنند. بخصوص وضعیت زندانیان سیاسی که بر اساس گزارشاتی که به ما رسیده در حال حاضر، در سه اتاق جای داده شدهاند و به گفته آقای تاجزاده در یک اتاق ۶ در ۶ حدود ۳۴ زندانی هستند و این زندانیان به شکل فجیعی در طول شبانهروز در چنین محلی نگهداری میشوند. امکانات بسیار ضعیف است. به عنوان نمونه، ۸ تخت سه طبقه در این فضا وجود داشته و مابقی زندانیان روی زمین میخوابند.
و فاجعهبارتر از همه انبوه ساس و سوسک و مگسی که در آن فضای غیربهداشتی عزیزان ما را مورد هجوم قرار دادهاند!حالا شما تصور کنید که افرادی مانند آقای قدیانی و دیگر زندانیان سیاسی با سن بالا و انواع بیماریهایی که به تشخیص پزشکی قانونی عدم تحمل کیفر دارند، در چنین شرایطی قرار گرفتهاند!
من در مورد همسرم آقای تاجزاده با داشتن بیماریها متعدد - از جمله بیماری قلبی که فضای غیربهداشتی و توام با استرس به مانند سم برای اوست - و دیسککمر و آرتروز گردن و غیره به شدت نگرانم و احساس خطر میکنم.
البته، آقای تاجزاده، هیچوقت مشکلاتش را مطرح نکرده و از شرایط خودش گلهای نمیکند اما برای امثال آقای بختیار، که باید تحت نظر باشد و نیاز به داروهایی دارد که به سختی پیدا میشود و برای دیگران ابراز نگرانی میکند.
برخی از زندانیان، هنوز با خانواده خود تماس نگرفتهاند و همین مسئله، شرایط را برای خانواده طاقتفرسا میکند. البته در حدود ۳۰ ساعت، تماسها قطع بوده و همین مسئله خانوادهها را به شدت نگران کرده بود و پس از آن به صورت قطرهچکانی، امکان تماس فراهم شده اما هنوز، کارت تلفن در اختیار زندانیان قرار نگرفته است.
خلاصه، شرایط، بخصوص برای زندانیان سیاسی، بسیار طاقتفرساست. من تعجب میکنم که گویی، با وجود اینکه شکر خدا، اسرائیل نتوانسته در حمله خود، صدمهای به عزیزان ما بزند، گویا عدهای بنا دارند که ادامهدهنده آن مسیر باشند!
نکته قابل توجه این است که رئیس جمهور در روزهای اخیر از همه مردم که با همبستگی خود، زمینه حفظ انسجام داخلی را فراهم کردند، ابراز تشکر داشت از جمله از زندانیان سیاسی. یعنی، متوجه شدند که جایگاه زندانیان سیاسی چقدر مهم بوده و تا چه میزان، کلام، حضور و پیامشان توانسته در حفظ این انسجام نقشآفرین باشد. انتظار ما این است که اگر قوه قضائیه به وظایف خود عمل نکرده و حقوق زندانیان و خانوادههایشان را رعایت نمیکند، پزشکیان به عنوان رئیس قوه مجریه، حتما تذکر قانون اساسی داده و به این مسئله ورود کند.
آقای تاجزاده، بیماری نقرس داشته و وقتی حملههای دردناک آن شروع میشود، همه اطرافیان ایشان متوجه وضعیت سختشان میشوند. این وضعیت به گونهای است که باید آب تصفیه شده در اختیار ایشان قرار بگیرد و همچنین از وضعیت دیسک کمر و گردن نیز رنج میبرند. ایشان، انواع و اقسام بیماری را دارند که یا در زندان به وجود آمده و یا در آن تشدید شده است. طبیعی است که ما نگرانی مضاعفی در این وضعیت داریم. همچنین زنان زندانی سیاسی هم در قرنطینه زندان قرچک از وضعیت بدی رنج میبرند و بر اساس گزارشاتی که آمده برای جلوگیری از تبعات جبرانناپذیر، باید هرچه سریعتر به وضعیت آنها رسیدگی شود. اگر خدای ناکرده مشکلی در این بین برای هر یک از این زندانیان به وجود بیاید، رهبر و قوه قضائیه و هریک از کسانی که در این زمینه مسئولیت دارند، باید پاسخگو باشند.
من پیشنهاد میکنم همگی پس از تشییع جنازه شهدای جنگ سری هم به اردوگاه جنگزدهها و جانبازان بزنیم!
منبع: فرانس۲۴
تصاویر منتشرشده مردانی را در لباس زندان نشان میدهد که اعتراف میکنند به عنوان جاسوس برای اسرائیل استخدام شدهاند، همراه با سلاحهایی که ظاهراً قصد استفاده از آنها را داشتهاند. تحلیلگران معتقدند این اعترافات احتمالاً تحت اجبار گرفته شدهاند و بررسی تصاویر توسط تیم ناظران شبکه «فرانس۲۴» هیچگونه مدرکی از وجود سلاحهای ساخت اسرائیل در میان اقلام توقیفشده نشان نمیدهد.
جمهوری اسلامی ایران در تلاش است تا خود را در مقام کشوری معرفی کند که با موفقیت عوامل اسرائیل را بازداشت کرده و تسلیحات آنها را کشف و ضبط کرده است. اما آنچه بهعنوان «سلاحهای توقیفشده» و «ماموران موساد» معرفی میشود، صحنهسازی به نظر میرسد؛ چرا که هیچ مدرک معتبری برای اثبات این ادعاها ارائه نشده است.
جنگ ۱۲روزه میان ایران و اسرائیل، در کنار دیگر پیامدها، ضربهای ویرانگر به دستگاه اطلاعاتی ایران وارد کرد. ارتش اسرائیل اطلاعات دقیقی از محل حضور فرماندهان بلندپایه ایرانی در اختیار داشت که به آنها اجازه داد دستکم ۲۹ نفر از آنها را با موفقیت هدف قرار داده و از بین ببرند. همچنین به نظر میرسد سازمان اطلاعاتی اسرائیل، موساد، موفق شده تعداد زیادی از شهروندان ایرانی را برای انجام مأموریتهای میدانی در شلیک موشکهای هدایتشونده و پهپادهای انتحاری به خدمت بگیرد.
در روزهای پس از حمله اولیه اسرائیل در ۱۳ ژوئن، مقامات ایرانی تصاویر متعددی از خودروها و تجهیزات رهاشده پس از حمله اسرائیل منتشر کردند. آنها همچنین عکسهایی از پوکههای مهمات شلیکشده، از جمله بدنه موشکهای کوتاهبرد ساخت اسرائیل موسوم به «Spike»، خودروهای حامل این موشکها و پهپادهای انتحاری، و حتی کارگاههای ساخت پهپاد بهصورت موقت در داخل خاک ایران را نمایش دادند – مجموعهای از تصاویر که نشان میدهد اسرائیل در ابعادی گسترده موفق به نفوذ اطلاعاتی و جذب نیرو در ایران شده است.
با این حال، دستگاههای اطلاعاتی ایران تاکنون هیچ مدرک قطعیای از توقیف تسلیحاتی که پیش از بهکارگیری توسط عوامل ادعایی اسرائیل در داخل کشور ضبط شده باشند، ارائه ندادهاند.
رژیم تهران مدعی است که طی ۱۲ روز، ۷۰۰ نیروی عملیاتی اسرائیل را بازداشت کرده است؛ افرادی که بسیاری از آنها ممکن است با حکم اعدام روبهرو شوند. طبق گزارش رسانههای دولتی ایران، افراد بازداشتشده به تلاش برای استفاده از پهپادهای تهاجمی، ساخت بمب، جاسوسی از سایتهای نظامی و انتقال اطلاعات به اسرائیل متهم هستند.
رسانههای دولتی همچنین گزارش دادهاند که از زمان حمله اسرائیل در ۱۳ ژوئن، دستکم شش نفر که به جاسوسی برای اسرائیل متهم بودند، اعدام شدهاند. در تاریخ ۲۵ ژوئن، ایران سه مرد کرد – ادریس علی، آزاد شجاعی و رسول احمد محمد – را که در سال ۲۰۲۳ به اتهام قاچاق تجهیزات ترور به نفع اسرائیل به اعدام محکوم شده بودند، به دار آویخت. قوه قضائیه ایران اعلام کرده که سه مرد دیگر – مجید مصیبی، اسماعیل فکری و محمدامین شایسته – نیز از ۱۳ ژوئن تاکنون اعدام شدهاند.
تسلیحات توقیفشده: آنچه ایران ادعا میکند در برابر آنچه شواهد نشان میدهد
رسانههای وابسته به حکومت ایران گزارشهایی منتشر کردهاند که در آنها با افرادی که ادعا شده عوامل اسرائیل هستند مصاحبه شده و تسلیحات توقیفشده به نمایش گذاشته شده است.
اما در دو مورد از تصاویری که رسانههای دولتی ایران بهعنوان نمونههایی از تسلیحات کشفشده ارائه کردهاند، شواهد نشان میدهد که این تصاویر یا ساختگی هستند یا صحنهسازی شدهاند.
اولین مورد در تاریخ ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ رخ داد، زمانی که وزارت اطلاعات ایران مدعی شد در دو شهر استان هرمزگان در جنوب کشور، ۴۰۲ پهپاد را کشف و توقیف کرده است. رسانههای دولتی هنگام گزارش این عملیات، عکسی منتشر کردند که در آن پنج پهپاد تهاجمی با باتریهای آبیرنگ به نمایش گذاشته شدهاند. با این حال، این عکس هیچ ارتباطی با ایران ندارد؛ بلکه در ماه مه، توسط یکی از عکاسان خبرگزاری آسوشیتدپرس در اوکراین گرفته شده و پهپادهایی را نشان میدهد که ارتش اوکراین برای استفاده علیه نیروهای روسی تولید کرده است.
گزارش تلویزیونی درباره توقیف ادعایی در هرمزگان؛ سلاحهایی که قابلیت جنگی ندارند
در گزارشی که شبکهی دولتی صداوسیمای جمهوری اسلامی (IRIB) درباره توقیف ادعایی در استان هرمزگان پخش کرد، تصاویر متفاوتی از آنچه پیشتر نشان داده شده بود، به نمایش درآمد. این گزارش پُر بود از تصاویر دستههایی از پهپادهای تجاریِ موجود در بازار که در بستهبندیهای اصلی خود قرار داشتند؛ از جمله مدلهایی که آنقدر کوچک هستند که حتی توانایی حمل مهمات را ندارند.
در گزارش ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ صداوسیما درباره توقیف ۴۰۲ پهپاد تهاجمیِ ادعایی ساخت اسرائیل در جنوب ایران، تصاویری از پهپادهای تجاری پخش شد که عملاً قابلیت حمل مواد منفجره ندارند.
در گزارشی دیگر که همان روز پخش شد، رسانههای دولتی تصاویری از شش مرد با لباس زندان و پشت به دوربین منتشر کردند که توسط مأمور امنیتی مورد بازجویی قرار میگرفتند. این افراد اظهار کردند که از طریق شبکههای اجتماعی با موساد تماس گرفته و همکاری با آنها را آغاز کردهاند.
در تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵، تلویزیون دولتی ایران ادعا کرد که نیروهای امنیتی شش مرد را به اتهام همکاری با اسرائیل بازداشت کرده و پیش از آنکه موفق به اجرای عملیات شوند، سلاحهای آنان را توقیف کردهاند. یکی از این افراد در ویدئو میگوید: «از طریق شبکههای اجتماعی با آنها تماس گرفتم و گفتم که آماده همکاری هستم.»
در این گزارش، میز بلندی پر از انواع سلاحها نیز نمایش داده شد که گفته شد از عوامل ادعایی اسرائیل کشف شدهاند. با این حال، تقریباً تمام سلاحهای نمایشدادهشده ساخت ایران بودند.
در این ویدئو، سامانه پدافند هوایی قابلحمل ایرانی موسوم به «میثاق-۳» دیده میشود. همچنین پهپاد ایرانی «شاهین-۱» که اخیراً به زرادخانه نیروهای مسلح ایران افزوده شده، نیز به نمایش درآمده است. افزون بر این، دو خمپاره نیز در تصویر مشاهده میشود: یکی ساخت چین و دیگری ساخت یوگسلاوی سابق – هر دو از مهماتی هستند که بهطور متداول در زرادخانههای نظامی ایران یافت میشوند.
حضور انحصاری سلاحهای ساخت ایران و نبود کامل تسلیحات ساخت اسرائیل یا غرب، تردیدهای بیشتری درباره جعلی بودن این بازداشتها و مصادرهها برمیانگیزد.
مهاجران افغان؛ دشمنان تازه حکومت ایران
از آغاز جنگ ۱۲روزه، شایعات و گزارشهایی در شبکههای اجتماعی منتشر شده که مدعیاند برخی اتباع افغان در همکاری با اسرائیل نقش پیادهنظام را ایفا میکنند.
این گزارشها میگویند شماری از مهاجران افغان مقیم ایران به جاسوسی، کارگذاری بمب و هدایت پهپادها بهنفع موساد اسرائیل مشغولاند. تلویزیون دولتی ایران نیز گزارشهایی پخش کرده که در آن اتباع افغانِ بازداشتشده به انتقال اطلاعات حساس و برنامهریزی برای بمبگذاری به دستور مأموران اسرائیلی «اعتراف» میکنند.
بر اساس گزارشهای رسانههای ایرانی، از زمان آغاز جنگ ۱۲روزه تاکنون، دستکم پنج شهروند افغان بازداشت شدهاند. برآوردها نشان میدهد که بین پنج تا هشت میلیون مهاجر افغان در ایران زندگی میکنند که اکثریت آنها به عنوان مهاجران «غیرقانونی» شناخته میشوند.
در همین چارچوب، رسانههای ایران در ۲۷ ژوئن اعلام کردند که پلیس مأمور به اخراج تمامی مهاجران افغان فاقد مجوز شده است. همچنین گزارش شده که اجاره دادن ملک به این افراد میتواند به مصادره آن ملک منجر شود.
هرچند احساسات ضد افغان در ایران پیشینهای طولانی دارد – بهویژه از زمان موج مهاجرت جدید در سال ۲۰۲۱ – اما این تنشها از زمان جنگ ۱۲روزه بهشدت افزایش یافته است. در گذشته، مهاجران افغان در ایران اغلب بهدلیل جرایمی چون سرقت، تجاوز و قاچاق مواد مخدر هدف حمله قرار میگرفتند، اما این نخستینبار است که با اتهام جاسوسی و همکاری با اسرائیل روبهرو میشوند.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، روز جمعه به شدت از علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، انتقاد کرد. او برنامههای لغو تحریمها علیه ایران را کنار گذاشت و گفت اگر تهران اورانیوم را به سطوح نگرانکننده غنیسازی کند، بمباران دوباره ایران را بررسی خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، دونالد ترامپ به اولین اظهارات خامنهای پس از درگیری ۱۲ روزه با اسرائیل که با بمباران سایتهای هستهای ایران توسط ایالات متحده در آخر هفته گذشته پایان یافت، واکنش تندی نشان داد.
خامنهای گفت که ایران با حمله به یک پایگاه اصلی ایالات متحده در قطر پس از بمباران آخر هفته گذشته ایالات متحده، “به صورت آمریکا سیلی زد”. خامنهای همچنین گفت که ایران هرگز تسلیم نخواهد شد.
ترامپ گفت که جان خامنهای را نجات داده است. مقامات آمریکایی در ۱۵ ژوئن به رویترز گفتند که ترامپ طرح اسرائیل برای ترور رهبر جمهوری اسلامی را وتو کرده است.
ترامپ در پستی در شبکه اجتماعی تروت سوشال نوشت: «کشورش نابود شد، سه سایت هستهای شیطانیاش نابود شدند. من دقیقاً میدانستم کجا پناه گرفته است و اجازه ندادم اسرائیل یا نیروهای مسلح ایالات متحده، که تا حد زیادی بزرگترین و قدرتمندترین در جهان هستند، به زندگی او پایان دهند.»
او گفت: «من او را از یک مرگ بسیار زشت و خفتبار نجات دادم.»
ترامپ همچنین گفت که در روزهای اخیر روی احتمال لغو تحریمهای ایران کار میکرده تا به این کشور فرصتی برای بهبودی سریع بدهد. او گفت که اکنون این تلاش را رها کرده است.
او گفت: «من با بیانیهای از خشم، نفرت و انزجار مواجه میشوم و فوراً تمام کار روی کاهش تحریمها و موارد دیگر را کنار میگذارم.»
ترامپ در یک کنفرانس خبری در کاخ سفید گفت که در پاسخ به سوالی در مورد احتمال بمباران جدید سایتهای هستهای ایران در صورت لزوم در مقطعی، حمله مجدد به ایران را رد نمیکند.
او گفت: «مطمئناً، بدون شک، کاملاً.»
ترامپ گفت که دوست دارد بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا منبع معتبر دیگری بتوانند پس از بمباران سایتهای هستهای ایران در آخر هفته گذشته، آنها را بازرسی کنند.
ترامپ گفت که معتقد است این سایتها «محو» شدهاند. او هرگونه ادعایی مبنی بر اینکه آسیب به این سایتها به آن اندازه که گفته عمیق نبوده است را رد کرده است.
اما ترامپ گفت که از آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دیدهبان هستهای سازمان ملل، برای بررسی سایتهای بمباران شده حمایت خواهد کرد.
رافائل گروسی، رئیس آژانس، روز چهارشنبه اعلام کرد که از سرگیری بازرسیهای آژانس اولویت اصلی اوست، زیرا از زمان آغاز بمباران توسط اسرائیل در ۱۳ ژوئن هیچ بازرسی انجام نشده است.
با این حال، مجلس ایران روز چهارشنبه اقداماتی را برای تعلیق چنین بازرسیهایی تصویب کرد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، روز جمعه اظهار داشت که تهران ممکن است هرگونه درخواست رئیس آژانس برای بازدید از سایتهای هستهای ایران را رد کند.
ترامپ همچنین گفت که معتقد نیست ایران پس از حملات هوایی ایالات متحده و اسرائیل، هنوز بخواهد به دنبال سلاح هستهای باشد. او ایران را «خسته» توصیف کرد.
وی افزود که ایران همچنان خواستار دیدار برای بحث درباره مسیر پیش رو است. کاخ سفید روز پنجشنبه اعلام کرده بود که تاکنون هیچ دیداری بین ایالات متحده و هیأت ایرانی برنامهریزی نشده است.
یک مقام نظامی اسرائیل روز جمعه در خلاصهای از جنگ هوایی ۱۲ روزه اسرائیل با ایران گفت که اسرائیل بیش از ۳۰ مقام ارشد امنیتی و ۱۱ دانشمند ارشد هستهای را کشته است تا ضربه بزرگی به جاهطلبیهای هستهای ایران وارد کند.
«کمال پنحاسی» سخنگوی فارسیزبان ارتش اسرائیل گفت حمله اولیه ۱۳ ژوئن به ایران، در فاصله ۱۵۰۰ کیلومتری (۹۳۰ مایلی)، به شدت به دفاع هوایی آن کشور آسیب رساند و توانایی ایران را برای واکنش در ساعات اولیه بحرانی درگیری بیثبات کرد.
این مقام گفت که نیروی هوایی اسرائیل در طول جنگی که با میانجیگری ایالات متحده پایان یافت، به بیش از ۹۰۰ هدف ضربه زد و به توانایی تولید موشک ایران آسیب عمیقی وارد کرد.
این مقام گفت: «پروژه هستهای ایران ضربه بزرگی خورد: توانایی رژیم برای غنیسازی اورانیوم تا ۹۰ درصد برای مدت طولانی خنثی شد. توانایی فعلی آن برای تولید هسته سلاح هستهای خنثی شده است.»
ایران که تلاش برای ساخت سلاحهای هستهای را انکار میکند، با شلیک موشک به سایتها و شهرهای نظامی اسرائیل به این حملات پاسخ داد. ایران اعلام کرد که با نفوذ به خطوط دفاعی اسرائیل، پایان جنگ را رقم زده است.
مقامات ایرانی اعلام کردند که ۶۲۷ نفر در ایران کشته شدهاند، که به دلیل محدودیتهای شدید بر رسانهها، تأیید مستقل میزان خسارات امکانپذیر نبود. مقامات اسرائیلی اعلام کردند که ۲۸ نفر در اسرائیل کشته شدهاند.
اسرائیل کاتز، وزیر دفاع، روز جمعه در بیانیهای اعلام کرد که به ارتش دستور داده است تا طرحی را برای حفظ برتری هوایی بر ایران، جلوگیری از توسعه هستهای و تولید موشک و رسیدگی به حمایت ایران از عملیاتهای شبهنظامی علیه اسرائیل تهیه کند.
گزارش تازه سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل
در گزارش تازه سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل (امان) که ششم تیر منتشر شد، آمده است که در جریان عملیات نظامی ۱۲ روزه اخیر، آسیب سنگینی به زیرساختهای موشکی جمهوری اسلامی وارد شده است. این گزارش میافزاید: «در این عملیات، ۲۰۰ سکوی پرتاب موشک نابود شدند که معادل نیمی از ظرفیت پرتاب ایران بود. حدود ۳۵ درصد از مراکز ساخت موشک نیز منهدم شد. توانایی ایران در تولید موشکهای زمینبهزمین بهویژه آنهایی که با سوخت جامد کار میکنند بهطور جدی آسیب دیده و ظرفیت ساخت موشکهای سوخت مایع تقریباً بهکلی از بین رفته است. بهنظر میرسد جمهوری اسلامی در کوتاهمدت قادر نخواهد بود این برنامهها را ادامه دهد.»
بر اساس این گزارش، ارتش اسرائیل در طول این عملیات گسترده، افزون بر انجام حدود ۱۵۰۰ پرواز رزمی که با کمک ۶۰۰ نوبت سوختگیری هوایی ممکن شد، صدها مأموریت پهپادی نیز انجام داده است. همچنین شناورهای موشکانداز نیروی دریایی اسرائیل در جریان این درگیریها وارد عمل شدند و موفق به انهدام ۳۰ ناوچه متعلق به جمهوری اسلامی شدند.
کمال پنحاسی سخنگوی فارسی زبان ارتش اسرائیل همچنین در ویدیوی منتشر شده، در توجیه آغاز حمله، میگوید که جمهوری اسلامی در آستانه حمله به اسرائیل و دستیابی به سلاح اتمی بود.
به گفته او، طی حملات اسرائیل و در پی آن، با حمله ضربتی آمریکا به مواضع اتمی، امکان غنیسازی در سطح ۹۰ درصد در ایران از بین رفته است.
در حمله ایالات متحده به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی در تاریخ یکم تیرماه ۱۴۰۴، بمبافکنهای رادارگریز «بی-۲» ارتش آمریکا با بمبهای سنگرشکن «جیبییو ۵۷» به سایت فردو حمله کردند. سایتهای اصفهان و نطنز نیز با موشکهای کروز «تاماهاک» آمریکا هدف گرفته شدند.
اسرائیل، علاوه بر هدف قرار دادن تعداد پرشماری از مراکز مهم نظامی، موشکی و اتمی، مجموعهای از حملات هوایی گسترده را نیز علیه نهادهای کلیدی سرکوب حکومتی، در قلب تهران انجام داد.
از جمله اهداف این حملات، مقر یگان ویژه نیروی انتظامی، قرارگاه ثارالله، پلیس فتا، ستاد بسیج، سپاه سیدالشهدا، سپاه البرز، حفاظت اطلاعات فرماندهی انتظامی، ستاد اطلاعات فرماندهی انتظامی، مراکز فرماندهی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی و پلیس اطلاعات و امنیت عمومی نیروی انتظامی بودهاند.
این مراکز، طی سالها بهطور مستقیم مسئولیت سرکوب شهروندان ایرانی را بر عهده داشتهاند.
ارتش اسرائیل همچنین صدا و سیمای جمهوری اسلامی و سردر و بخش اداری زندان اوین را هدف قرار داد، که هر دو از مهمترین نمادهای سرکوب جمهوری اسلامی بهشمار میروند.
منابع: رویترز، صدای آمریکا
وزیر دفاع اسرائیل، اسرائیل کاتز، در مجموعهای از مصاحبهها که پنجشنبه شب پخششد، اعلام کرد که اسرائیل در طول ۱۲ روز درگیری با ایران، قصد حذف آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی را داشت، اما این فرصت هرگز فراهم نشد.
کاتز در گفتوگو با کانال ۱۳ گفت: «اگر او در تیررس ما بود، حذفش میکردیم.» او افزود که اسرائیل «به شدت به دنبال خامنهای گشت»، اما فرصت عملیاتی ایجاد نشد.
وزیر دفاع اسرائیل در مصاحبه با کان (رسانه ملی اسرائیل) و کانال ۱۲ نیز اظهارات مشابهی کرد و گفت اسرائیل «سیاست اعمال فشار» را ادامه میدهد که شامل حفظ برتری هوایی بر ایران و جلوگیری از راهاندازی مجدد برنامههای هستهای یا موشکی دوربرد این کشور — در صورت لزوم از طریق حملات هوایی — میشود.
او همچنین اشاره کرد که اسرائیل از محل تمام اورانیوم غنیشده ایران اطلاع ندارد و بدون اطمینان از مشارکت آمریکا در حمله، وارد جنگ شد.
کاتز در این مصاحبهها گفت رهبر ایران در فهرست «حذف» قرار داشت، اما اسرائیل نتوانست پس از پناه گرفتن او در یک پناهگاه زیرزمینی، محلش را شناسایی کند: «خامنهای این را فهمید، به عمق زمین رفت، ارتباطش با فرماندهان را قطع کرد... در نهایت عملیاتی کردن طرح حذف او غیرواقعی بود.»
در پاسخ به این سوال که آیا اسرائیل برای چنین اقدامی از آمریکا اجازه گرفته بود، کاتز به کانال ۱۳ گفت: «ما برای چنین کارهایی نیازی به مجوز نداریم.»
دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا، نیز در جریان جنگ، جان خامنهای را تهدید کرده و در ۲۷ خرداد (۱۷ ژوئن) در شبکههای اجتماعی نوشته بود: «ما دقیقاً میدانیم “رهبر معظم” کجا پنهان شده. هدفی آسان است، اما فعلاً در امان میماند — فعلاً قصد حذف او را نداریم.»
ترامپ که پیشتر علناً درباره «تغییر رژیم» در ایران سخن گفته بود، چند روز بعد موضعش را تغییر داد و گفت تغییر رژیم گزینهای مناسب نیست.
کاتز در طول جنگ، بارها بر حذف خامنهای تأکید کرده و او را «هیتلر مدرن» خوانده بود که «نباید به حیاتش ادامه دهد.» او به شبکه کان گفت هدف اسرائیل تغییر رژیم نبود، بلکه «متزلزل کردن حکومت در میانه عملیات و تحت فشار قرار دادن آنها» بود.
اما او پنجشنبه شب به کانال ۱۳ گفت اسرائیل پس از آتشبسی که دو روز قبل برقرار شد، دیگر به دنبال ترور خامنهای نخواهد بود: «قبل و بعد از آتشبس فرق میکند.»
با این حال، در گفتوگو با کان، او خطاب به خامنهای هشدار داد و او را با «حسن نصرالله»، رهبر کشتهشده حزبالله که سال گذشته توسط اسرائیل ترور شد، مقایسه کرد و توصیه کرد در پناهگاه بماند: «به او توصیه نمیکنم احساس امنیت کند. باید از نصرالله درس بگیرد که مدتها در عمق پناهگاه ماند. پیشنهاد میکنم او هم همین کار را بکند.»
کاتز به رسانهها گفت اسرائیل برتری هوایی خود بر ایران را حفظ کرده و آماده حمله مجدد است: «اجازه نخواهیم داد ایران سلاح هستهای یا موشکهای دوربرد تهدیدآمیز بسازد.» او به کانال ۱۲ گفت: «نکته اصلی این است که سیاست دولت اسرائیل، اعمال اقدامات تنبیهی علیه ایران است.»
او گفت این سیاست «مانند لبنان خواهد بود» — جایی که اسرائیل تلاشهای حزبالله برای تجدید قوا را هدف گرفته — «اما صد برابر شدیدتر.»
کاتز در گفتوگو با کانال ۱۲ اعتراف کرد اسرائیل هنگام آغاز جنگ در ۲۳ خرداد (۱۳ ژوئن) نمیدانست آیا ترامپ در حمله مشارکت خواهد کرد، اما مطمئن بود آمریکا از اسرائیل دفاع خواهد کرد: «در دفاع، میدانستیم آنها [آمریکا] با ما هستند — و کارشان فوقالعاده بود.»
او گفت ترامپ با این حمله — که مورد مخالفت بخشی از پایگاه سیاسیاش بود — ریسک بزرگی کرد، اما موفقیتهای اولیه اسرائیل در جنگ، تصمیم او را تسهیل کرد: «این تصمیم دراماتیک رئیسجمهور بود — عمل کردن برخلاف خواست نیمی از حامیانش. وقتی نتایج حملات اسرائیل را دید، تصمیم برایش آسانتر شد.»
کاتز همچنین پذیرفت اسرائیل از محل تمام اورانیوم غنیشده ایران اطلاع ندارد، اما ادعا کرد حملات نظامیاش توان غنیسازی تهران را نابود کرده است: «هدف اصلی، خود مواد [اورانیوم] نبود.»
در روزهای اخیر، بحثهای عمومی درباره میزان تأخیر در برنامه هستهای ایران پس از این حملات شدت گرفته است. درحالی که برخی برآوردها میگویند ایران تنها چند ماه عقب افتاده، کاتز — و سایر مقامات اسرائیلی و آمریکایی — ادعا میکنند این آسیب «سالها» زمان برای جبران نیاز دارد: «سالها طول خواهد کشید، اما اجازه نخواهیم داد این اتفاق بیفتد.»
کاتز در این مصاحبهها درباره جنگ جاری در غزه — که اخیرا ۷ سرباز اسرائیلی در آنجا کشته شدند — نیز سوال شد. او گفت اجازه نخواهد داد این جنگ به «جنگ فرسایشی» تبدیل شود، اما باید با انحلال توان نظامی و حکومتی حماس و بازگشت ۵۰ گروگان باقیمانده به پایان برسد.
گزارش Lyse Doucet خبرنگار سرویس جهانی بیبیسی از تهران
در قلب پایتخت ایران، کافه «بوف» در یک روز داغ تابستانی نوشیدنیهای سرد و گوارایی سرو میکند. این کافه احتمالاً خاصترین قهوههای آمریکانوی یخی تهران را عرضه میکند – چراکه در گوشهای پردرخت از محوطه سفارت آمریکا قرار دارد که سالهاست بسته مانده است.
دیوارهای بلند سیمانی سفارت از زمان قطع روابط واشنگتن با تهران در پی انقلاب ۱۹۷۹ ایران و بحران گروگانگیری، با نقاشیهای ضدآمریکایی پوشیده شدهاند – رویدادهایی که همچنان سایهای سنگین بر این رابطه پرتنش انداختهاند.
در داخل کافه دلنشین بوف، امیر، متصدی کافه، میگوید که مایل است روابط میان ایران و آمریکا بهبود یابد.
او حین ریختن یک فنجان دیگر از قهوه سرد، در حالی که تابلوی چوبی سرزندهای پشت سرش دیده میشود که روی آن نوشته: «آرام باش و قهوه بنوش»، تأمل میکند: «تحریمهای آمریکا به کسبوکارهای ما آسیب میزنند و سفر رفتن در دنیا را برایمان دشوار کردهاند.»
تنها دو میز اشغال شده است – یکی توسط زنی که با چادری سیاه خود را پوشانده، و دیگری توسط زنی با شلوار جین آبی و موهای بلند و رها که در کنار دوستپسرش نشسته و آشکارا مقررات مربوط به پوشش زنان را نادیده گرفته است.
این، تصویری کوچک اما گویا از پایتختی است که با آیندهای عمیقاً نامعلوم روبهروست.
امیر صاحب کافه «بوف»
کمی آنسوتر، در مجموعه ساختمان صداوسیمای جمهوری اسلامی، روز پنجشنبه سخنرانی ضبطشدهای از رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله علی خامنهای، برای مردم پخش شد.
او اعلام کرد: «آمریکاییها از همان اول با جمهوری اسلامی ایران مخالفت کردند.»
رهبر ۸۶ ساله، که گفته میشود پس از آغاز موج بیسابقه حملات اسرائیل علیه سایتهای هستهای و موشکی ایران و ترور فرماندهان و دانشمندان ارشد، به پناهگاهی زیرزمینی منتقل شده، ادامه داد: «در اصل، ماجرا همیشه یک چیز بوده است: آنها میخواهند ما تسلیم شویم.»
ما این سخنرانی – نخستین سخنرانی او پس از آنکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بهطور ناگهانی در روز سهشنبه اعلام آتشبس کرد – را از تلویزیونی کوچک در تنها دفتر باقیمانده سالم از یک بخش وسیع ساختمان صداوسیما تماشا کردیم. چیزی که از آن بخش باقی مانده، تنها اسکلت سوختهای از فولاد است.
وقتی در ۱۶ ژوئن یک بمب اسرائیلی به این مجموعه اصابت کرد، آتش شدیدی استودیوی اصلی را که قرار بود سخنرانی رهبر را پخش کند، دربر گرفت. حالا تنها خاکستر بر جای مانده است.
بوی تند و زنندهاش هنوز در فضا هست؛ تمام تجهیزات تلویزیونی – دوربینها، نورافکنها، سهپایهها – به تودهای از فلزهای درهمپیچیده بدل شدهاند. زمین با فرشی از شیشههای خردشده پوشیده شده است.
اسرائیل اعلام کرد که بازوی تبلیغاتی جمهوری اسلامی را هدف گرفته و مدعی شد عملیاتی نظامی در درون این مجموعه پنهان شده بود – ادعایی که خبرنگاران آن را رد کردهاند.
این سازه شکافخورده و خالی، اکنون نماد یکی از تاریکترین دورانها برای ایران به نظر میرسد.
نشانههای آن را همچنین میتوان در بیمارستانهای شهر دید؛ جایی که همچنان مجروحان ایرانی جنگ ۱۲ روزه اسرائیل را مداوا میکنند.
اشرف برقی، سرپرستار بخش اورژانس بیمارستان طالقانی، در گفتوگو با من میگوید: «میترسم دوباره حمله کنند.»
او میگوید: «ما اطمینان نداریم که این جنگ واقعاً تمام شده باشد» — جملهای که بازتابی است از نگرانی ملموسی که از بسیاری از مردم این شهر شنیدهایم.
زمانی که اسرائیل در روز ۲۳ ژوئن درب ورودی زندان اوین را بمباران کرد، مجروحان – هم نظامی و هم غیرنظامی – به سرعت به بخش اورژانس تحت مسئولیت پرستار اشرف برقی منتقل شدند.
او با ناراحتیای که هنوز در چهرهاش هویداست، تعریف میکند: «این بدترین جراحاتی بود که در طول ۳۲ سال فعالیتم بهعنوان پرستار دیده بودم.»
حمله به این زندان بدنام، جایی که بسیاری از زندانیان سیاسی ایران در آن نگهداری میشوند، از سوی اسرائیل «نمادین» توصیف شد. به نظر میرسید این حمله، پیامی تکراری از سوی نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، به مردم ایران را تقویت میکرد: «برای آزادیتان بایستید.»
اما مرتضی، از تخت بیمارستانیاش میگوید: «اسرائیل میگوید فقط به زندان نظامی و هستهای حمله کرده، ولی همهاش دروغه.» او هنگام اصابت موشک در بخش حملونقل زندان مشغول کار بوده است. اکنون، جراحات هر دو دست و نشیمنگاهش را به ما نشان میدهد.
در بخش مجاور، سربازان تحت درمان هستند، اما اجازه ورود به آن بخش را نداریم.
در سراسر این کلانشهر گسترده، مردم ایران مشغول ارزیابی بهای این تقابل هستند. بهگفته وزارت بهداشت، تا کنون ۶۲۷ نفر کشته و نزدیک به ۵۰۰۰ نفر مجروح شدهاند.
تهران آرامآرام به زندگی بازمیگردد و حداقل در ظاهر، به ریتمهای همیشگی خود نزدیک میشود. ترافیک سنگین همیشگی دوباره در بزرگراههای مرتفع شهر و خیابانهای فرعی درختکاریشدهاش دیده میشود.
مغازههای بازارهای زیبای تهران یکییکی باز میشوند، درحالیکه مردم به شهری بازمیگردند که برای فرار از بمبارانها ترک کرده بودند. عملیات نظامی فشرده ۱۲روزه اسرائیل، همراه با حملات آمریکا به تأسیسات اصلی هستهای ایران، بسیاری را دچار شوک کرده است.
مینا، دختر جوانی که با ما صحبت میکند، به محض آغاز حرفهایش از شدت ناراحتی در هم میشکند و بغضش میترکد.
او از میان اشکهایش میگوید: «روزهای خوبی نبود... خیلی دلشکن بود. خیلی تلاش کردیم که زندگی بهتری بسازیم، ولی این روزها هیچ آیندهای نمیبینیم.»
ما در محوطه برج آزادی – یکی از نمادینترین بناهای تهران با سنگ مرمر سفید و بلندبالایش – با او ملاقات کردیم. در آن شب گرم تابستانی، جمعیتی بزرگ گرد آمده بودند و همراه با نوای قطعات میهندوستانهای که در کنسرت فضای باز ارکستر سمفونیک تهران نواخته میشد، تکان میخوردند. این کنسرت تلاشی بود برای آرامکردن شهری که همچنان بر لبه اضطراب ایستاده است.
هواداران و منتقدان نظام روحانیت حاکم در کنار یکدیگر بودند – گردآمده بهواسطه نگرانی مشترکشان از آینده کشور.
وقتی از علیرضا میپرسم چه توصیهای به دولتش دارد، قاطعانه میگوید: «باید صدای مردم را بشنوند. ما آزادیهای بیشتری میخواهیم؛ فقط همین را میگویم.»
اما نشانههایی از ایستادگی هم دیده میشود. حامد، دانشجوی ۱۸ساله، میگوید: «پای قدرتهایی در میان است. حمله به پایگاههای هستهای ما برای اینکه نشان بدهند “باید هرچه ما میگوییم انجام دهید” خلاف دیپلماسی است.»
با وجود محدودیتها و قوانینی که سالهاست زندگیشان را شکل داده، ایرانیها همچنان با صراحت سخن میگویند – درحالیکه چشم به راه گامهای بعدی حاکمانشان و رهبران در واشنگتن و سایر نقاط جهان دوختهاند؛ تصمیمهایی که میتواند سرنوشت زندگیشان را رقم بزند.
گزارش اختصاصی سیانان
نویسندگان: زاکاری کوهن، آلینا ترینی، کایلی آتوود و جنیفر هنسلر
۲۶ ژوئن ۲۰۲۵
چهار منبع آگاه به سیانان گفتند، دولت ترامپ در حال بررسی امکان کمک به ایران برای دسترسی به مبلغی تا سقف ۳۰ میلیارد دلار برای توسعه یک برنامه هستهای غیرنظامی تولید انرژی، کاهش تحریمها و آزادسازی میلیاردها دلار از داراییهای مسدودشده ایران است. این اقدامات بخشی از تلاشهای فزاینده برای بازگرداندن تهران به میز مذاکره است.
منابع آگاه اعلام کردند که بازیگران کلیدی از ایالات متحده و خاورمیانه، حتی در بحبوحه حملات نظامی اخیر در ایران و اسرائیل طی دو هفته گذشته، بهصورت محرمانه با مقامات ایرانی گفتوگو کردهاند. این گفتوگوها پس از توافق آتشبس در این هفته نیز ادامه یافته است.
مقامات دولت ترامپ تأکید کردند که چندین پیشنهاد مطرح شده است. این پیشنهادها در مرحله مقدماتی و در حال تحول هستند، اما یک شرط غیرقابلمذاکره وجود دارد: توقف کامل غنیسازی اورانیوم توسط ایران، که تهران همواره اعلام کرده به آن نیاز دارد. با این حال، بر اساس اطلاعات دو منبع، حداقل یک پیشنویس پیشنهادی شامل چندین مشوق برای ایران است.
برخی جزئیات در یک نشست محرمانه چندساعته بین استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ایالات متحده، و شرکای آمریکا در خلیجفارس در کاخ سفید در روز جمعه گذشته، یک روز پیش از حملات نظامی ایالات متحده علیه ایران، مورد بحث قرار گرفت.
بر اساس گفتههای مقامات دولت ترامپ و منابع آگاه از این پیشنهاد، یکی از موارد در حال بررسی که پیشتر گزارش نشده بود، سرمایهگذاری تخمینی ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلاری در یک برنامه هستهای غیرغنیسازی جدید برای ایران است که برای تولید انرژی غیرنظامی استفاده خواهد شد. یک مقام رسمی تأکید کرد که این پول مستقیماً از ایالات متحده تأمین نخواهد شد و ترجیح میدهند که شرکای عرب هزینه آن را متقبل شوند. سرمایهگذاری در تأسیسات هستهای انرژی ایران در دورهای قبلی مذاکرات هستهای در ماههای اخیر نیز مطرح شده بود.
یک مقام دولت ترامپ به سیانان گفت: «ایالات متحده آماده است این مذاکرات را رهبری کند.» او افزود: «کسی باید هزینه ساخت این برنامه هستهای را بپردازد، اما ما تعهدی در این زمینه نخواهیم داد.»
سایر مشوقها شامل احتمال لغو برخی تحریمها علیه ایران و اجازه دسترسی تهران به ۶ میلیارد دلار دارایی مسدودشده در حسابهای بانکی خارجی است که در حال حاضر ایران نمیتواند آزادانه از آن استفاده کند.
یکی دیگر از ایدههایی که هفته گذشته مطرح شد و در حال بررسی است، پیشنهاد جایگزینی تأسیسات هستهای فردو — که ایالات متحده آخر هفته گذشته با بمبهای سنگرشکن هدف قرار داد — با یک برنامه غیرغنیسازی است که توسط متحدان تحت حمایت ایالات متحده در خلیجفارس تأمین مالی شود. هنوز مشخص نیست که آیا ایران قادر به استفاده از خود این سایت خواهد بود یا خیر، و همچنین مشخص نیست که این پیشنهاد تا چه حد جدی گرفته شده است.
یکی از منابع آگاه از این گفتوگوها به سیانان گفت: «ایدههای زیادی توسط افراد مختلف مطرح شده و بسیاری از آنها در تلاش برای خلاقیت هستند.»
یک منبع دیگر که با پنج دور اول مذاکرات بین ایالات متحده و ایران پیش از حملات اسرائیل و ایالات متحده به برنامه هستهای ایران آشنا بود، اظهار داشت: «کاملاً نامشخص است که چه اتفاقی رخ خواهد داد.»
ویتکاف روز چهارشنبه به شبکه سیانبیسی گفت که ایالات متحده به دنبال یک «توافق صلح جامع» است و یک مقام دولت ترامپ تأکید کرد که همه پیشنهادها با هدف جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای طراحی شدهاند.
ایالات متحده اعلام کرده که ایران میتواند یک برنامه هستهای برای مقاصد غیرنظامی صلحآمیز داشته باشد، اما نمیتواند اورانیوم را برای این برنامه غنیسازی کند. در عوض، ایالات متحده پیشنهاد داده که ایران میتواند اورانیوم غنیشده را وارد کند. ویتکاف این برنامه بالقوه را با برنامه امارات متحده عربی مقایسه کرد.
او به سیانبیسی گفت: «اکنون مسئله و گفتوگو با ایران این است که چگونه یک برنامه هستهای غیرنظامی بهتر و غیرقابلغنیسازی برای شما بازسازی کنیم؟»
دولت ترامپ ممکن است فرصتی برای ارائه یک پیشنویس توافق به ایران داشته باشد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، روز چهارشنبه اعلام کرد که ایالات متحده و ایران هفته آینده مذاکراتی خواهند داشت. با این حال، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، اظهار داشت که از برگزاری مذاکرات در هفته آینده اطلاعی ندارد و افراد درگیر در برنامهریزی گفتند که جزئیات هنوز در حال نهایی شدن است.
منابع آگاه از گفتوگوها به سیانان گفتند که هنوز هیچ تاریخی برای این مذاکرات تعیین نشده است.
با وجود دیپلماسی پنهانی و پرشور استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ایالات متحده، رئیسجمهور ترامپ این هفته در اظهارات عمومی خود از ضرورت یک توافق هستهای کاست و روز چهارشنبه گفت که معتقد است چنین توافقی «ضروری نیست».
او اظهار داشت: «برایم مهم نیست که توافقی داشته باشیم یا نه.»
در حالی که رئیسجمهور پس از دستیابی به توافق آتشبس، در ظاهر نسبت به پیگیری یک توافق جدید بیتفاوت به نظر میرسید، بسیاری از مشاوران او معتقدند که دنبال کردن یک توافق بلندمدت، پایداری آتشبس را تضمین خواهد کرد.
شرایط مطرحشده در نشست محرمانه ویتکاف در روزهای اخیر از طریق میانجیگران منطقهای، بهویژه قطریها، موضوع گفتوگوهای مستمر بین ایالات متحده و ایران بوده است. قطر همچنین نقش کلیدی در میانجیگری برای برقراری آتشبس شکننده بین اسرائیل و ایران در اوایل این هفته ایفا کرد و یکی از منابع افزود که قطر برای جلوگیری از ازسرگیری درگیریها، همکاری نزدیکی با ایالات متحده خواهد داشت.
امید ایالات متحده به تأثیر حملات بر دستیابی به توافق
در دولت ترامپ این امید وجود دارد که پس از رویدادهای دو هفته گذشته، ایران احتمالاً شرایط ایالات متحده را بپذیرد و تلاشهایی که میتواند آن را به ساخت سلاح هستهای نزدیکتر کند، متوقف سازد.
اما کارشناسان ایران به سناریوی احتمالی اشاره میکنند که رژیم ایران ممکن است اکنون تصمیم بگیرد به سلاح هستهای نیاز دارد. اوایل این هفته، مجلس ایران قانونی را تصویب کرد که همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (نهاد ناظر هستهای سازمان ملل) را متوقف میکند، که نشانهای از تمایل به پنهان کردن بیشتر برنامه هستهای خود است.
پیش از عملیات نظامی اسرائیل علیه ایران حدود دو هفته پیش، ایالات متحده و ایران پنج دور مذاکره برای دستیابی به چارچوبی برای یک توافق هستهای جدید برگزار کرده بودند. ایالات متحده پیشنهادی به تهران ارائه کرده بود و انتظار میرفت ایران در دور ششم مذاکرات که قرار بود در عمان برگزار شود، پاسخ دهد. این مذاکرات به دلیل حملات اسرائیل به ایران لغو شد.
روز شنبه، پیش از حملات ایالات متحده به سه سایت هستهای ایران، دولت ترامپ از طریق میانجیگران با ایران ارتباط برقرار کرد. پیام آنها دو بخش داشت: حملات آتی ایالات متحده محدود خواهد بود، اما شرایط ایالات متحده برای یک توافق دیپلماتیک با ایران روشن و ساده است: توقف کامل غنیسازی اورانیوم.
ترامپ درباره چشمانداز یک توافق محتاطانه عمل کرده و پس از اعلام مذاکرات با ایران در هفته آینده به خبرنگاران گفت: «ممکن است توافقی امضا کنیم، نمیدانم.»
او در حاشیه اجلاس ناتو در روز چهارشنبه اظهار داشت: «میتوانم تعهد کتبی دریافت کنم که آنها قصد ندارند به سمت سلاح هستهای بروند، احتمالاً این را درخواست خواهیم کرد.»
رئیسجمهور افزود که دولت او همان تعهداتی را که پیش از درگیری اخیر بین اسرائیل و ایران در مذاکرات با ایران دنبال میکرد، درخواست خواهد کرد.
ترامپ گفت: «تنها چیزی که ما میخواهیم همان چیزی است که قبلاً درخواست کرده بودیم»، و تأکید کرد که خواستار «عدم وجود سلاح هستهای» است.
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه که همزمان مشاور امنیت ملی است، روز چهارشنبه گفت که هرگونه توافق به تمایل ایران برای مذاکره مستقیم با ایالات متحده، و نه از طریق میانجیگران، بستگی دارد.
روبیو در کنفرانس مطبوعاتی در کنار ترامپ در لاهه گفت: «ما دوست داریم با هر کشوری در جهان روابط صلحآمیز داشته باشیم. بنابراین، بدیهی است که این به تمایل ایران نهتنها برای برقراری صلح، بلکه برای مذاکره مستقیم با ایالات متحده، و نه از طریق یک کشور سوم یا چهارم، بستگی دارد.»
ویتکاف روز چهارشنبه اظهار داشت که «نشانههایی» از امکان دستیابی به توافق وجود دارد.
او به سیانبیسی گفت: «ما در حال گفتوگو با ایرانیها هستیم. چندین میانجیگر با ما در تماس هستند. فکر میکنم آنها آمادهاند.»
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، روز پنجشنبه اعلام کرد که تأسیسات هستهای کشور دچار «خسارات قابل توجه و جدی» شدهاند. این نخستین اذعان رسمی به میزان خساراتی است که در پی حملات ایالات متحده به سه سایت هستهای ایران وارد شده است.
عراقچی در گفتوگو با تلویزیون دولتی ایران گفت: سازمان انرژی اتمی ایران همچنان «در حال بررسی خسارات و زیانها»ست. اما در ادامه افزود: «باید بگویم که خسارات کم نبوده و تأسیسات ما بهشدت آسیب دیدهاند.»
این ارزیابی تصویری بسیار تیرهتر از آن چیزی ارائه داد که ساعاتی پیشتر در همان روز از سوی آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در نخستین اظهارنظر عمومی او پس از حمله آمریکا مطرح شده بود.
آیتالله خامنهای در ویدئویی از پیش ضبطشده گفت که حملات به تأسیسات هستهای ایران «نتوانستند کار مهمی انجام دهند» و ادعای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مبنی بر آنکه این حملات تأسیسات را «نابود کرده» اغراقآمیز است.
عراقچی همچنین احتمال توقف همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی — نهاد ناظر هستهای سازمان ملل — را مطرح کرد و گفت مشخص نیست آیا بازرسان این نهاد اجازه خواهند داشت از تأسیسات هستهای بازدید کنند یا نه. او گفت ایران در حال حاضر از سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، استقبال نمیکند.
روز پنجشنبه، شورای نگهبان — نهادی که قدرت وتوی مصوبات مجلس را دارد — لایحهای را که از سوی نمایندگان تندرو تصویب شده بود تأیید کرد. این لایحه در واکنش به بمباران تأسیسات فردو، نطنز و اصفهان در آخر هفته توسط ایالات متحده، تصویب شد و عملاً هرگونه همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را ممنوع میکند.
گرچه رئیسجمهور میانهرو، مسعود پزشکیان، هنوز درباره اجرای این قانون تصمیم نهایی را نگرفته، عراقچی اعلام کرد که دولت خود را متعهد به اجرای آن میداند. او گفت: «بدون تردید، ما موظف به اجرای این قانون هستیم» و افزود که از این پس، «روابط ما با آژانس شکل متفاوتی به خود خواهد گرفت.»
با گذشت چند روز از حملات، پرسشهای کلیدی درباره آینده برنامه هستهای ایران بیپاسخ ماندهاند: سرنوشت حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ایران — معادل سوخت لازم برای ساخت ۱۰ بمب هستهای در صورت تصمیم به نظامیسازی — چه شده است؟ آیا سانتریفیوژهای پیشرفته ایران از حملات جان سالم به در بردهاند؟
پاسخ به این پرسشها، در صورت دسترسی بازرسان سازمان ملل به تأسیسات، میتواند روشنتر شود. آنها همچنین قادر خواهند بود تأیید کنند که آیا ایران، آنگونه که مقامات آن کشور گفتهاند، مشغول بازسازی زیرساختهای آسیبدیده و احیای برنامه هستهای خود است یا خیر.
برخی تحلیلگران میگویند ایران اکنون در مذاکرات احتمالی با غرب، اهرم فشار چندانی در اختیار ندارد — بهویژه پس از حملات آمریکا، عملیات تخریبی اسرائیل علیه زیرساختهای هستهای، و ترور چندین دانشمند هستهای کلیدی. در نتیجه، تهران ممکن است تلاش کند استفاده از همکاری با آژانس را بهعنوان برگ برندهای در مذاکرات مطرح کند. در عین حال، حفظ ابهام درباره توان هستهای کشور نیز میتواند به سود ایران باشد.
سینا عضدی، کارشناس برنامه هستهای ایران و استادیار علوم سیاسی خاورمیانه در دانشگاه جورج واشنگتن، میگوید: «ایران میخواهد همهچیز را در تاریکی نگه دارد تا بتواند بازی دیپلماتیک پوکر را درباره میزان خسارات وارده به سایتها و سرنوشت ذخیره اورانیوم غنیشدهاش ادامه دهد.» او افزود: «در حال حاضر، کسی نمیداند دقیقاً چه اتفاقی افتاده، گزارشها ضدونقیضاند، و ایران از این سردرگمی به نفع خود استفاده میکند.»
دونالد ترامپ و استیو ویتکاف، نماینده ویژه او در امور خاورمیانه که رهبری مذاکرات با ایران را بر عهده دارد، گفتهاند که تهران و واشنگتن بهزودی به میز مذاکرات باز خواهند گشت. اما آقای عراقچی روز پنجشنبه گفت که هنوز هیچ توافقی برای آغاز مذاکرات جدید حاصل نشده است.
او گفت: «بازگشت یا عدم بازگشت ما به مسیر دیپلماسی با ایالات متحده در حال بررسی است و بستگی به منافع ملی ما دارد.» عراقچی افزود: «تاکنون هیچ توافقی با آمریکا برای ازسرگیری مذاکرات حاصل نشده است.»
عراقچی گفت: «عبور از جنگ، واقعیتهای بسیاری را تغییر میدهد. وضعیت پیش و پس از جنگ بسیار متفاوت است، و دیپلماسی باید خود را با این واقعیت جدید وفق دهد.»
فرناز فصیحی | نیویورکتایمز | ۲۶ ژوئن ۲۰۲۵
کمپین حقوق بشر ایران:
صدها بازداشت و موج اعدامهای بیوقفه؛ آمریکا نباید سکوت کند و مسئولیت دارد
در حالی که نظام جمهوری اسلامی با جدیترین بحران تاریخ خود مواجه است، میکشد تا هر نشانهای از مخالفت را سرکوب و کنترلش بر جامعه را دوباره تحکیم کند. از آغاز حملات ارتش اسرائیل به ایران تاکنون، صدها شهروند غیرنظامی، اعضای اقلیتهای دینی و قومی، و فعالان فرهنگی و سیاسی در سراسر کشور بازداشت شدهاند — و این روند نگرانکننده همچنان ادامه دارد.
تحولات کلیدی:
● طی ۱۲ روز گذشته، بیش از ۷۰۰ نفر در سراسر ایران و صدها نفر دیگر نیز در تهران بازداشت شدهاند. در بسیاری از شهرها ایستهای بازرسی برای تفتیش و بازداشت شهروندان تعبیه شده است.
● تنها از زمان آغاز جنگ، شش نفر به اتهام جاسوسی اعدام شدهاند و انتظار میرود احکام اعدام بیشتری نیز صادر شود.
● بازداشتشدگان در دادگاههایی نمایشی، بدون دسترسی به وکیل انتخابی و محروم از دادرسی عادلانه، در روندهایی شتابزده و ناعادلانه محکوم میشوند.
کمپین حقوق بشر ایران از دولت ترامپ میخواهد که در مذاکرات پیش رو، نقضهای جدی حقوق بشر را بهصراحت مطرح کرده و به مقامهای جمهوری اسلامی ایران هشدار دهد باید بیدرنگ روند سرکوب داخلی پایان یابد.
به گفته هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر ایران «جمهوری اسلامی مانند موجودی زخمخورده، با قساوت تمام به سراغ هر تهدید بالقوه در کشور میرود.»
هادی قائمی گفت:«مقامهای جمهوری اسلامی ایران طبق معمول، مردم را بیدلیل و بدون دسترسی به وکیل بازداشت و محبوس میکنند و با اتهامات کلی و واهی مانند “تهدید امنیت ملی” آنان را به چوبه دار میفرستند تا با ایجاد رعب و وحشت، کنترل خود را بر جامعه تحمیل کنند.»
به نوشته خبرگزاریهای حکومتی ایران پس از شروع جنگ میان اسرائیل و ایران تا به امروز ۷۰۰ شهروند به اتهام جاسوسی برای اسرائیل در شهرهای ایران به غیر از تهران بازداشت شدند. آمار تفکیکی اعلام شده در این گزارش به این شرح است: کرمانشاه(۱۲۶)، اصفهان(۷۶)، خوزستان(۶۲)، استان فارس(۵۳) و لرستان(۴۹ ) .
این آمار نشان میدهد که استان کردنشین کرمانشاه، بیشترین تعداد بازداشتشدگان را داشته است که مصداق فشار و برخورد بیشتر با شهروندان کرد در ایران است. به نوشته خبرگزاری هرانا با شروع جنگ، دستکم ۳۰۰ شهروندان در سراسر کشور با اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» در فضای مجازی بازداشت شدهاند.
کمپین حقوق بشر ایران از ایالات متحده و رهبران جهان میخواهد تا بهطور قاطع از مقامهای جمهوری اسلامی ایران بخواهند که اقدامات زیر بیدرنگ در دستورکار قرار دهند و اجرا کنند:
● پایان دادن به بازداشتهای خودسرانه و بازداشتهای فراقضایی
● توقف کامل و فوری تمامی احکام اعدامها
● احترام به حقوق دادرسی عادلانه و تضمین دسترسی همه بازداشتشدگان به وکیل انتخابی
● تامین دسترسی آزاد و بدون محدودیت به اینترنت
بازداشت گسترده شهروندان در ایست بازرسی
یک وکیل حقوق بشر ساکن ایران درباره بازداشتهای گسترده و تصمیمات جدید قوه قضاییه برای برخورد با بازداشتشدگان به کمپین حقوق بشر ایران گفت: « موضوع اصلی شرایط سخت اطلاعرسانی و برقراری تماس بوده است. به همین دلیل هنوز از میزان بازداشتهای جدید بی اطلاع هستم و صرفا یک تماس در این خصوص داشتم. اما این ایست و بازرسی ها منجر به بازداشت خیلیها شد چون جلوی چشم خودم هم انجام میشد. خیلی از بازداشتها در ایستهای بازرسی صرفا به دلیل فعالیت سیاسی و امنیتی نبود . برخی از شهروندان هم که صرفا از روی کنجکاوی فیلمبرداری کردند هم بازداشت می کردند.»
این وکیل ساکن تهران با اشاره به حمله اسرائیل به زندان اوین و ویران شدن ساختمانهای اداری این زندان به کمپین حقوق بشر ایران گفت: « در حال حاضر در دادسرای اوین را بستند و هیچکس هم پاسخگو نیست. این موضوع مشکلات فراوانی را به وجود آورده است. شما در نظر داشته باشید که این ساختمان دادسرا در زندان اوین محل تردد وکلا و خانوادههاییست که پیگیر امور زندانیان هستند. با وجود چنین شرایطی حداقل امکان وکلا برای پیگیری وضعیت محبوسان از بین رفت».
جو امنیتی در کردستان ایران
یک منبع مطلع از وضعیت شهرهای کردنشین ایران با اشاره به تشدید فضای امنیتی و پلیسی در این شهرها پس از حمله اسرائیل به ایران، به کمپین حقوق بشر ایران گفت: «سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در شهرهای مختلف کردستان اعضای برخی از خانوادهی فعالان سیاسی کُرد ساکن خارج از کشور را احضار و از آنها بازجویی کرده است. این نهادها با تهدید و فشار، تلاش کردند خانوادهها را وادار کنند تا بستگانشان در خارج از کشور را مجبور کنند که دست از فعالیت بردارند. مثلا در یکی از بازجوییها به خانواده یک فعال حقوق بشر ساکن اروپا، گفتهاند که اگر کوچکترین فعالیتی در مخالفت با جمهوری اسلامی بکنید ما هیچ رحمی نداریم و ممکن است هر بلایی سر شما بیاید».
به گفته این منبع آگاه «پس از حمله هوایی اسرائیل به مراکز نظامی، نیروهای سپاه پاسداران و پلیس در بعضی از شهرها و روستاهای کردستان، نیروهای نظامی و بهخصوص سپاه پایگاههای خود را تخلیه کردند و به ساختمانهای ادارات دولتی منتقل شدهاند».
ورودیهای شهر زیر کنترل سپاه و بسیج
یکی از آسیبدیدگان چشمی جنبش «زن-زندگی-آزادی» در یکی از شهرهای کردنشین ایران با اشاره به تشدید جو امنیتی در شهرهای کردنشین به کمپین حقوق بشر ایران گفت: «در خیلی از شهرهای کردنشین ایران بهخصوص شهرهای کوچک، فضا خیلی سیاسی است و بسیاری از شهروندان سابقه فعالیت سیاسی و مدنی و یا شرکت در اعتراضات جنبش ژینا را دارند. بعد از شروع جنگ فشارها و تهدیدها بر فعالان مدنی و سیاسی و حتی کسانی فقط سابقه بازداشت در اعتراضات را داشتند خیلی شدید شد. من چندین نفر را در شهر خودمان میشناسم که الان مخفیانه زندگی میکنند».
به گفته این فرد «نیروهای بسیج و سپاه پاسداران در ورودی و خروجی بیشتر شهرهای کردنشین در استانهای کردستان و آذربایجان غربی ایست بازرسی گذاشتند. خودروهای شهروندان را تفتیش و تعدادی را هم بازداشت میکردند. من خانوادهای را میشناسم که دو فرزندشان را سه روز بعد از شروع جنگ در یکی از همین ایست بازرسیها بازداشت کردند و هنوز هم از وضعیت آنها خبری ندارند».
بازداشت گسترده شهروندان؛ از اقلیتهای قومی و مذهبی تا فعالان مدنی و فرهنگی
پس از حمله ارتش اسرائیل به ایران شمار زیادی از شهروندان بهائی و همچنین اقلیتهای قومی و فعالان مدنی و فرهنگی و زندانیان سابق سیاسی و برخی افراد خانوادههای دادخواه به دست نیروهای امنیتی و در اکثر موارد به شکل کاملا خودسرانه بازداشت شدند.
به نوشته خبرگزاری هرانا، از آغاز جنگ تا روز اعلام آتشبس، دستکم ۲۰ شهروند بهایی بازداشت، احضار یا منزلشان تفتیش شده است:
● یکشنبه ۱ تیرماه – ایمان رحمتپناه، شهروند بهائی ساکن شیراز، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر موسوم به پلاک ۱۰۰ منتقل شد.
● یکشنبه ۱ تیرماه – نوید تشکر، شهروند بهایی ساکن اصفهان، توسط نیروهای وابسته به وزارت اطلاعات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
● دوشنبه ۲ تیرماه – آرمان نیکآیین، شهروند بهائی در شیراز، بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد.
● چهارشنبه ۴ تیرماه – نویان حجازی، شهروند بهائی ساکن جویبار، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
● چهارشنبه ۴ تیرماه – نازنین عابدینی، شهروند بهائی ساکن قائمشهر، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. همزمان برخی وسایل شخصی و الکترونیکی وی نیز ضبط شده است.
از ابتدای شروع جنگ شماری از فعالان مدنی، سیاسی و فرهنگی و زندانیان سابق سیاسی نیز در شهرهای مختلف کشور بازداشت شدهاند:
● ۲۵ خرداد – مصطفی مهرآئین، جامعهشناس، بازداشت شد.
● ۲۵ خرداد – مطهره گونهای، فعال دانشجویی، بازداشت شد.
● ۲۶ خردادماه – سجاد مشهدی همتآبادی، فعال سیاسی، توسط نیروهای امنیتی در مشهد بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
● ۳۱ خرداد – دکتر مرتضی اسدی، استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم سیاسی، در منزل خود در تهران توسط ۶ تا ۸ مأمور لباسشخصی بازداشت شد.
● ۲۷ خرداد ماه – حمید پیشقدم، فعال سیاسی، در باغ شخصیاش در شهریار کرج بازداشت شد.
● ۲۹ خرداد – انور بایزیدی، فعال مدنی و عضو انجمن حمایت از زندانیان، توسط نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
● خرداد ۱۴۰۳ – نیروهای امنیتی با یورش به منزل دکتر حسن باقرینیا در مشهد، وی و همسرش فاطمه نورادی را بازداشت کردند. این استاد دانشگاه پس از اعتراضات زن، زندگی، آزادی از دانشگاه اخراج شده بود.
● ۱ تیر ۱۴۰۴ – رضا دریاکناری، طراح، گرافیست و عکاس هنری، در یکی از کافههای تهران بازداشت شد.
● اول تیر ماه ۱۴۰۴ – مأمورین امنیتی در اقدامی فراقانونی با یورش به منزل حسین میر بهاری، فعال حقوق کودکان، او را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
● ۲ تیر – کوروش حاتمی، از بازداشتشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ارومیه، بدون ارائه هیچ توضیحی توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
● ۳ تیر ۱۴۰۴ – دانیال مقدم، خواننده رپ در تهران بازداشت شد.
● ۳ تیر ۱۴۰۴ – محمدرضا احسانی سرد، شهروند ساکن نجفآباد و خواننده رپ، بازداشت و به مکان نامعلوم منتقل شد.
● ۳ تیر ۱۴۰۴ – حسین رونقی، فعال رسانهای در تهران بازداشت شد.
● ۴ تیر – دانیال مقدم، خواننده رپ در تهران بازداشت شد.
● ۴ تیر – سجاد صادقی، مجری سابق رادیو و پژوهشگر روابط بینالملل در خانه خود بازداشت شد.
● ۴ تیر ۱۴۰۴ – رحیم بقال اصغری، نویسنده و کاریکاتوریست اهل تبریز، توسط نیروهای وزارت اطلاعات در تبریز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
● ۲ تیر – کیانوش چراغی، زندانی سیاسی سابق و از بازداشتشدگان خیزش «ژن ژیان ئازادی» اهل دهلران، توسط نیروهای وزارت اطلاعات ایلام بازداشت و به بازداشتگاههای امنیتی در این شهر منتقل شد.
● ۲۹ خرداد – پوریا نصیری، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه آزاد مهاباد که پیشتر نیز سابقه بازداشت داشت، در یکی از خیابانهای مهاباد بدون ارائه حکم قضایی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
● ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ – عمر محمدی، شاعر و نویسنده اهل اشنویه، پس از یورش نیروهای امنیتی به منزل خانوادگیاش در اشنویه بازداشت و به بازداشتگاه امنیتی در ارومیه منتقل شد.۱ تیر ۱۴۰۴ – سعدون غزالی، شهروند ۶۰ ساله اهل مهاباد و فعال سیاسی، در منزل شخصیاش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
● ۱ تیر ۱۴۰۴ – دو شهروند دیگر به نامهای خالد بکری و محمد بکری، از زندانیان سابق سیاسی اهل مهاباد، نیز در منازل خود بازداشت شدند.
● ۳۰ خرداد – رحمان حسینی (دلاوران) و احمد مامشریفی، فعالان سیاسی، در منازل خود در پیرانشهر بازداشت شدند.
● ۲۹ خرداد – اسماعیل اسماعیلپور، فعال مدنی در بوکان بازداشت شد.
● ۲۹ خرداد – آریان مشایخی و صادق محمودنژاد، از آسیبدیدگان چشمی خیزش «ژن ژیان ئازادی»، در پیرانشهر بازداشت شدند.
● ۲۹ خرداد – دو برادر به نامهای ادریس و کامران رسولی، از فعالان سیاسی در اشنویه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
● ۳۰ خرداد – حمید دستوانه، فعال مدنی اهل دهدشت و زندانی سیاسی سابق، بازداشت شد.
از ابتدای شروع جنگ اسرائیل و ایران، شماری از خانوادههای دادخواه نیز در سراسر ایران بازداشت شدند:
● ۲۸ خرداد – علی محمدی، پدر شهریار محمدی، از جانباختگان خیزش «ژن ژیان ئازادی»، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
● ۲ تیرماه – سلیمان قادر گلوانی، شهروند اهل اشنویه و برادر عبدالسلام قادری گلوان، از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در این شهرستان بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد.
● ۳۰ خرداد – فیضالله آذرنوش، پدر دادخواه پدرام آذرنوش، نوجوان ۱۷سالهای که در اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ با گلوله تکتیرانداز حکومت کشته شد، در دهدشت بازداشت شد.
● ۱ تیر ۱۴۰۴ – مجید نادرخانی، پدر دادخواه متین نادرخانی از جانباختگان جنبش «ژن ژیان ئازادی»، در تهران بازداشت شد.
تلاش حاکمیت برای مشروعیت بخشیدن به سرکوب
«اصغر جهانگیر»، سخنگو قوهقضاییه، روز سهشنبه ۳ تیر۱۴۰۴ گفت بخش مربوط به جاسوسی قانون مجازات اسلامی، برای مقابله با روشهای جاسوسان امروز کافی نبوده و مجلس قرار است با قانون جدید، دست قوهقضاییه را باز بگذارد تا به جاسوسان مجازاتی عبرتآموز بدهد.
بر اساس جزییاتی که پیشتر خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران منتشر کرده، این طرح که قرار است قانون سختگیرانه مجازات اسلامی را تکمیل کند، پنج ماده دارد.
ماده اول آن میگوید: «هرگونه فعالیت اطلاعاتی و جاسوسی برای رژیم صهیونیستی یا دول متخاصم، از جمله دولت ایالات متحده آمریکا برخلاف امنیت کشور یا منافع ملی، افساد فیالارض محسوب شده و مشمول مجازات مندرج در ماده (۲۸۶) قانون مجازات اسلامی است.» یعنی همان قانونی که اغلب اعدامها برای معترضان و زندانیان سیاسی و عقیدتی صادر میشود.
ماده دوم این طرح، مربوط به شهروندخبرنگارانی است که برای رسانهها یا دیگران محتوا از آنچه در سطح شهرها رخ میدهد، ارسال میکنند: «هر شخص یا گروهی با رژیم صهیونیستی یا دول متخاصم، از جمله دولت ایالات متحده آمریکا، یا با هریک از عوامل وابسته به آنها علیه امنیت یا منافع ملی همکاری نماید، چنانچه مشمول مجازات افساد فی الارض نباشد، به تشخیص دادگاه به مجازات حبس تعزیری درجه یک یا دو یا سه و انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی محکوم خواهد شد.
ماده سوم این طرح، درباره اقداماتی است که به باور نمایندگان مجلس در ایران، «مساعدت مستقیم و غیرمستقیم با علم و آگاهی» برای «تایید، تقویت، تحکیم، یا مشروعیت بخشی» به اسرائیل است. این بند به همراه بند چهارم که مصادیق اتهامی را مشخص کرده، مجازات «حبس تعزیری درجه یک یا دو یا سه، و انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی» را مدنظر قرار داده است.
بر این اساس، «همکاری در تامین، انتقال، تولید، خرید و فروش، یا هرگونه بهره برداری از هرگونه سلاح گرم، سرد، شیمیایی، میکروبی، هستهای، یا غیرمتعارف، اعم از سنتی و نوین، به هر نحوی که منجر به کشتار، تخریب، یا ایجاد رعب و وحشت» شود و «همکاری در هرگونه فعالیت مرتبط با ریزپرندهها (پهپادهای کوچک)، پهپادها، یا رباتهای هوشمند با کاربری نظامی، جاسوسی، تخریبی، یا اخلالگرانه در سامانههای حیاتی و زیرساختهای کشور»، «همکاری در هرگونه اقدام به جنگ سایبری، حملات سایبری، اخلال در شبکههای ارتباطی، سامانههای اطلاعاتی، یا زیرساختهای حیاتی کشور، و یا هرگونه کمک به چنین اقداماتی که از سوی رژیم صهیونیستی یا دول متخاصم و عوامل وابسته به آنها سازماندهی یا حمایت شود» و «همکاری در انجام فعالیتهای رسانهای و تبلیغی از جمله ارسال فیلم یا تصاویر به شبکههای معاند یا بیگانه که نوعا موجب تضعیف روحیه عمومی، ایجاد تفرقه، یا خدشه به امنیت ملی منجر باشد»، مصادیق اتهامات مطروحه در بندهای دوم و سوم این طرح است.
بند پنجم طرح هم میگوید که این قانون از زمان تصویب، «لازمالاجرا» است.
جزییات این طرح که به کلیات آن به تصویب مجلس رسیده، تاکنون نگرانیهای جدی را ایجاد کرده است.
این طرح در حالی تصویب شده که جمهوری اسلامی از روز ۲۹خرداد (روز هفنم جنگ) تا به امروز (۵تیر)، دستکم شش شهروند به اتهام جاسوسی برای اسرائیل اعدام شدند.
سعید دهقان، وکیل حقوق بشر، در گفتوگو با کمپین حقوق بشر ایران درباره پیامدهای این لایحه جدید چنین گفت :«تلاش حاکمیت برای تصویب قوانین کیفری جدید با مفاد مبهم و بهشدت گسترده – قوانینی که میتوانند مجازات اعدام را برای فعالیتهای مدنی مشروع یا حتی استفاده از شبکههای اجتماعی در نظر بگیرند – نمونهای خطرناک از بهرهبرداری از قانون برای مشروعیتبخشی به سرکوب است. این روند، نه تنها تعهدات حقوق بشری ایران را نقض میکند، بلکه تهدیدی جدی برای امنیت منطقهای و نظم حقوقی بینالمللی نیز به شمار میرود.»
مذاکرات پیش روی ایران و آمریکا: فرصتی حیاتی برای هشدار به جمهوری اسلامی و نجات جان انسانها
مذاکرات پیشرو میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران فرصتی حیاتی است تا پیامی روشن به مقامهای حاکم ایران ارسال شود: ایالات متحده هرگز نباید نقض گسترده حقوق بشر در ایران را نادیده گرفته و از آن چشمپوشی کند.
کمپین حقوق بشر ایران از دولت ایالات متحده میخواهد که مساله نقض گسترده حقوق بشر در ایران را به عنوان یکی از اولویتهای اصلی در گفتگوهای دیپلماتیک پیش رو مطرح کند.
به گفته هادی قائمی گفت: «هرگونه گفتوگویی با جمهوری اسلامی که بحران حقوق بشر جاری در ایران را نادیده بگیرد، خطر مشروعیتبخشی به سرکوب خشن مردم توسط حکومت را به همراه دارد.»
هادی قائمی تاکید کرد: «حاکمیت با بهانهی جنگ، در حال اجرای یک پاکسازی نظاممند از صداهای معترض و مخالف است. اگر جامعه جهانی در برابر این وضعیت سکوت کند، با موجی بیسابقه از خشونت گسترده و بیمهار حکومتی مواجه خواهیم شد.»
سه دهه پس از حمله به یک مرکز یهودیان در بوئنوس آیرس آرژانتین، که منجر به کشته شدن ۸۵ نفر و زخمی شدن بیش از ۱۵۰ نفر شد، یک قاضی آرژانتینی روز پنجشنبه دستور داد که ۱۰ فرد ایرانی و لبنانی متهم به این بمبگذاری را به صورت غیابی محاکمه شوند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، مقامهای آرژانتینی این ۱۰ نفر را به عنوان عاملان حمله سال ۱۹۹۴ به مرکز یهودیان آرژانتین (آمیا) در بوئنوس آیرس متهم کردهاند. برخی از متهمان مقامات سابق جمهوری اسلامی و برخی دیگر عضو گروه مسلح حزبالله لبنان هستند.
متهمان ایرانی شامل علی فلاحیان، وزیر سابق اطلاعات ایران، علیاکبر ولایتی، وزیر سابق امور خارجه، محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران، هادی سلیمانپور، سفیر سابق آرژانتین و دیگر کارکنان سفارت جمهوری اسلامی در آرژانتین میشوند.
نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک بلافاصله به درخواست اظهار نظر پاسخ نداد. تهران پیش از این دخالت خود را رد کرده و از تحویل مظنونان خودداری کرده است.
افرادی با ملیت لبنانی و کلمبیایی که به ارتباط با حزبالله متهم شدهاند نیز در میان متهمان هستند.
دستگاه قضایی آرژانتین همه متهمان را فراری از قانون میداند که بسیاری از آنها از سال ۲۰۰۳ به این سو فراری بودهاند. قوه قضاییه آرژانتین استدلال میکند که این حمله توسط حزبالله با حمایت دولت ایران انجام شده است.
قاضی دانیل رافکاس این اقدام را بر اساس قانونی که در فوریه امسال تصویب شد، صادر کرد که به فراریان طولانی مدت اجازه میدهد تا غیابی محاکمه شوند.
آرژانتین محل زندگی بزرگترین جامعه یهودیان آمریکای لاتین است. خاویر مایلی، رئیس جمهور آرژانتین از دوستان دولتهای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، و دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، محسوب میشود.
حمله مشابهی علیه سفارت اسرائیل در بوئنوس آیرس در سال ۱۹۹۲ منجر به کشته شدن ۲۲ نفر شد.
الهه محمدی، هممیهن
چند ساعت قبل از انفجار، «مهتاب» در تختش به خواب رفت و بعد حدود چهار بامداد در کوچه از خواب بیدار شد. مهتاب ساکن خوابگاهی دخترانه در محله سید خندان بود. انفجار شب آخر حملات شدید اسرائیل به تهران چند ساختمان آن طرفتر رخ داد اما موجش او را با تن زخمی و لباسی اندک به بیرون پرتاب کرده بود.
همان موقع مهدی که در کوچه بالاتر زندگی میکرد و خودش هم بر اثر موج انفجار از جا کنده و پرت شده بود، مهتاب را میان خون و خاک و هیاهو در خیابان دید؛ هراسان، مبهوت، بدون کفش و با کلماتی بریده بریده. مهتاب را سوار موتورش کرد، به خانه مادرش برد زخمهایش را بستند، لباس تنش کردند و بعد با اورژانس تماس گرفتند. پلیس هم آمد. مهتاب را بردند. مهدی به «هممیهن» میگوید هنوز صدای او در گوشش مانده که مدام میگفته: «دوستام … دوستام… دوستام سوختن.»: «آمدم سر خیابان دیدم از کوچه پایینی دود و آتش به هوا میرود. رفتم موتورم را برداشتم و خیابان شریعتی را آمدم پایین دیدم یک دختر خونی مدام جیغ میکشید. نمیفهمید چی دور و برش است و فقط داد میزد. بردمش خانه مادرم.»
مهدی میگوید مادر ۶۱ سالهاش سرطان پیشرفته دارد و بدنش پر از بخیه است. او آن شب به دلیل موج انفجار به دیوار کوبیده شد و هنوز هم نمیتواند حرف بزند: «انگار غم عالم را ریخته باشند توی صورتش. وقتی آن دختر میگفت دوستانش سوختهاند، مادرم مبهوت نگاهش میکرد. آنطور که خود آن دختر میگفت از آن خوابگاه دخترانه سه دختر دیگر بیرون نیامدند و او فقط زنده مانده بود.»
خوابگاه حالا فقط یک دیوار نیمه فروریخته است: ته مانده آینهای شکسته، رد چند چمدان، یک سماور و چند لیوان شکسته. به دلیل همین دیوار فروریخته خوابگاه است که کفشهای دخترها که در ورودی خوابگاه در قفسههاست، هنوز پیداست. کفشهای زنانهای که حالا پوشیده از خاک است. زن میانسالی که در طبقه پایین خانهای اطراف خوابگاه زندگی میکند میگوید: «آن خوابگاه هر شب پر از صدای دخترانه بود. حالا نگاه کن، سکوت، ترس و بوی خاک.»
«علی»، مرد ۴۵ ساله ای که در کوچه مسجد دفتر کار داشته و حالا اثری از آن نیست شنیده دخترانی که در این خوابگاه بودند، زخمی شدهاند اما زخمشان آنقدر زیاد بوده که احتمالاً زنده نماندهاند: «ساکنان محله همان شب دختری را دیده بودند که با صورتی زخمی در کوچه میدوید.»
در کوچهای منهدم شده بالای پل سید خندان حالا فقط صدای خاک است که روی خاک مینشیند. کوچهای که برای آوار برداری دور تا دورش را پارچه کشیدهاند تا دو جرثقیل بزرگ سنگ و آهنها را از روی خانههای مخروبه بردارند؛ سه شب از بمباران آخر گذشته اما بوی آوار و گوگرد هنوز در هوا مانده. اما آن چیزی که رفته فقط چند دیوار و سقف نیست و این کوچه مثل حفرهای در این محله شده؛ ساکنان کوچه کناری میگویند بچه پنج سالهای را هم دیدهاند که از زیر آوار بیرون میکشیدند.
در میانه کوچه منهدمشده خیابان شریعتی که دیگر خانهای در آن سالم نمانده، ساختمانی است که یک روز آرایشگاه بود، یک دفتر کار داشت و چند اتاق برای زندگی. علی که دفتر کارش در این ساختمان مخروبه بوده «میثم» پسر نوجوانی را نشان میدهد که پدر و مادرش صاحب کل ساختمان بودند. او که همراه خانواده ۱۰ نفرهاش چندروز پیش این ساختمان را ترک و به شهری دیگر رفته بودند، از دیروز برگشتهاند تا ببینند میشود چیزی از دل این سنگها و آجرها بیرون کشید؟ ماشینشان که جلوی ساختمان پارک بوده.
دیگر چیزی از خانه تقریباً نمانده؛ یک اسکلت و راهپلههایی که میشود هنوز از آن بالا رفت. میثم که سر تا پایش خاکی است، میگوید بیا خودت از نزدیک ببین چه بلایی بر سر ساختمانمان آمده؛ ساختمانی چهارطبقه و تودرتو، از آن خانههای قدیمی محله سید خندان که حالا سنگ و شیشههای آن زیر پا لق لق میکرد. در طبقه همکف خانه، آرایشگاه زنانهای که الان صندلیها، سشوارها و لوازم آرایشش با خاک پوشانده شده روزی بروبیایی برای خودش داشته؛ آرایشگاهی که مادر میثم چند ماه پیش راه انداخته بود تا دست دخترش را که در همان ساختمان زندگی میکرده، بند کند.
مبلمان کمدها، سقف همه بر سر هم افتادهاند؛ قابلمههای مچاله شده در آشپزخانه روی هم ریخته بودند، تمام بشقابها شکسته و انگار این آشپزخانه از همان اول همین بوده؛ مخروبهای بدون پیچیدن بوی غذا در آن.
اورلین بریدن / نیویورک تایمز / ۲۶ ژوئن ۲۰۲۵
رافائل گروسی، رئیس دیدهبان هستهای سازمان ملل متحد، روز پنجشنبه در رادیو فرانسه گفت که سانتریفیوژهای کارخانه غنیسازی اورانیوم فردو در ایران پس از حمله ایالات متحده با بمبهای سنگرشکن به این سایت، «دیگر عملیاتی نیستند».
بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دیدهبان، از زمان حملات نتوانستهاند به سایتهای هستهای دسترسی پیدا کنند.
آقای گروسی در مصاحبهای با رادیو بینالمللی فرانسه گفت که اگرچه ارزیابی خسارت ناشی از حملات تنها با استفاده از تصاویر ماهوارهای دشوار است، با توجه به قدرت بمبهای پرتاب شده به فردو و ویژگیهای فنی این نیروگاه، «ما از قبل میدانیم که این سانتریفیوژها دیگر عملیاتی نیستند.»
او گفت سانتریفیوژها ـــ ماشینهای غولپیکری که با سرعت مافوق صوت برای غنیسازی اورانیوم میچرخند ـــ به دقت بالایی نیاز دارند و در برابر ارتعاشات شدید آسیبپذیر هستند. آقای گروسی گفت: «هیچ راه فراری از آسیب فیزیکی قابل توجه وجود نداشت. بنابراین میتوانیم به یک نتیجهگیری فنی نسبتاً دقیق برسیم.»
با این حال، او گفت که «بیش از حد» خواهد بود که ادعا کنیم برنامه هستهای ایران پس از بمباران اسرائیل و آمریکا «از بین رفته» است. آقای گروسی خاطرنشان کرد که همه سایتهای هستهای ایران مورد حمله قرار نگرفتهاند و گفت مقامات ایرانی به او گفتهاند که «اقدامات حفاظتی» را برای اورانیومی که قبلاً غنیسازی کردهاند، انجام خواهند داد.
با این حال، او گفت که برنامه هستهای قطعاً «آسیب عظیمی» دیده است، اما از بیان اینکه برنامه هستهای ایران تا چه حد به عقب رانده شده است، خودداری کرد.
آقای گروسی با تکرار اظهارات رئیس جمهور ترامپ در اجلاس ناتو در هلند در این هفته، گفت: «شاید دههها، بسته به نوع فعالیت یا هدف».
او افزود: «درست است که با این ظرفیتهای کاهشیافته، ادامهی روند قبلی برای ایران بسیار دشوارتر خواهد بود.»
اظهارات آقای گروسی، مدیر کل آژانس اتمی، در بحبوحهی پرسشهایی در مورد اثربخشی حملات ایالات متحده به سایتهای هستهای ایران مطرح شد.
آقای ترامپ اصرار دارد که بمباران، سایت فوردو را «نابود» کرده است، موضعی که برخی در دولت او پس از افشای یک گزارش اطلاعاتی طبقهبندیشده و اولیهی ایالات متحده که نشان میداد این حمله تنها چند ماه برنامهی هستهای ایران را به عقب انداخته است، همچنان از آن دفاع میکنند. جان راتکلیف، مدیر سیا، بعداً گفت که این حملات «به شدت به برنامهی هستهای ایران آسیب رسانده است».
روز پنجشنبه، پیت هگست، وزیر دفاع، و ژنرال دن کین، رئیس ستاد مشترک ارتش، جزئیات بیشتری در مورد برنامهریزی و اجرای حملات ایالات متحده ارائه دادند. اما آنها هیچ ارزیابی جدیدی از خسارات وارده به سایتها یا وضعیت برنامهی هستهای ایران ارائه نکردند.
یکی از اهداف اصلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نظارت بر فعالیتهای هستهای در ایران و سایر کشورها، از جمله کشورهایی که پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا کردهاند، است. اما روابط این نهاد با ایران حتی قبل از حمله اسرائیل به این کشور در ۱۳ ژوئن در پایینترین سطح خود قرار داشت.
بازرسان سازمان ملل در طول جنگ در ایران باقی ماندند، اما در بحبوحه درگیریها نتوانستند به سایتهای هستهای دسترسی پیدا کنند. و مشخص نبود که اکنون که آتشبس برقرار شده است، چه زمانی یا حتی آیا به آنها اجازه داده میشود که دوباره این کار را انجام دهند یا خیر.
روز پنجشنبه، شورای نگهبان ایران، که حق وتو در مورد قوانین کشور را دارد، لایحهای را که توسط مجلس تصویب شده بود، تایید کرد. این مصوبه همکاری ایران با نهاد نظارتی سازمان ملل را به حالت تعلیق در میآورد و بازرسان آن را از کشور خارج میکند.
اما سرنوشت قانون جدید ـــ که عملاً مانع نظارت جامعه بینالمللی بر برنامه هستهای ایران میشود ـــ هنوز مشخص نیست.
تصمیم برای تصویب این قانون بر عهده مسعود پزشکیان، رئیس جمهور میانهرو ایران است که با وعدههای انتخاباتی برای تعامل با غرب انتخاب شد و علناً تمایل خود را برای بازگشت به میز مذاکره نشان داده است.
آقای گروسی در مصاحبه خاطرنشان کرد که ایران به عنوان یکی از امضاکنندگان پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای «مجبور به داشتن یک سیستم بازرسی است». او از مقامات ایرانی خواست که «به طور یکجانبه» بازرسیها را رد نکنند، «زیرا در غیر این صورت در آستانه یک بحران بزرگ دیگر قرار خواهیم گرفت.»
آقای گروسی با تاکید بر این که همکاری ایران با دیدهبان سازمان ملل قبل از جنگ «محدود» بوده است، گفت که با وزیر امور خارجه ایران تماس گرفته تا در مورد بازگشت احتمالی بازرسان آژانس به سایتهای هستهای ایران صحبت کند، اما هنوز پاسخی دریافت نکرده است.
دستگیریهای گسترده در ایران به اتهام جاسوسی برای اسرائیل
از نخستین روزهای آغاز حمله اسرائیل به ایران، جمهوری اسلامی به دستگیریهای گسترده شهروندان به بهانههایی مانند انتشار اخبار مربوط به جنگ به نفع اسرائیل، تماس با رسانههای خارج از کشور، همکاری با اسرائیل یا جاسوسی برای این کشور اقدام کرده است. همچنین موج جدید بازداشت شهروندان بهائی آغاز شده، دستکم چهار توریست غربی در این مدت به اتهام جاسوسی بازداشت شدند و بازداشت و اخراج شهروندان افغانستان شدت کمسابقهای یافته است.
رسانههای حکومتی از دستگیری ۷۰۰ تن به اتهام جاسوسی خبر میدهند. این در حالی است که تحقیقات سازمان حقوق بشر ایران نشان میدهد تعداد بازداشتها در این مدت از ۹۰۰ تن فراتر میرود. اکثر بازداشتیها شهروندانی هستند که دستگاه تلفن همراهشان در بازرسیهای شهری چک شده و در آنها مواردی مانند فیلمهای حملات اسرائیل کشف شده است.
مجلس شورای اسلامی نیز طرح تشدید مجازات همکاریکنندگان با اسرائیل را تصویب کرد. بنا بر قانون جدید، «جاسوسی یا همکاری با دول متخاصم از جمله دولت آمریکا» بهعنوان «افساد فی الارض» محسوب و مشمول مجازات مندرج در ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی یعنی اعدام میشود.
محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، در این باره گفت: «مصوبه جدید مجلس و دستگیریهای گسترده به بهانه جاسوسی، در راستای استقرار فضای خفقان در جامعه است تا از بروز اعتراضات جلوگیری شود. مسئولان جمهوری اسلامی میدانند که تهدید اصلی بقای حکومت، نه جاسوسهای اسرائیلی، بلکه شهروندان ناراضی ایرانی هستند که یک حکومت ناکارآمد، فاسد و سرکوبگر را نمیخواهند.»
براساس گزارشهایی که به سازمان حقوق بشر ایران رسیده است، حکومت از ابتدای آغاز جنگ به تعداد زیادی از شهروندان پیام تهدید آمیز ارسال کرد و چندین فعال مدنی سرشناس را نیز برای مدت کوتاهی بازداشت و یا تلفنی مورد تهدید قرار داد تا در شبکههای اجتماعی «به نفع دشمن» چیزی ننویسند. همچنین سرکوب گسترده و بازداشت شهروندان در کنار بازداشت فعالان مدنی و سیاسی تنها به خاطر اظهار نظر در شبکههای اجتماعی، با شدت ادامه دارد.
رسانههای جمهوری اسلامی از بازداشت بیش از ۷۰۰ تن به اتهام «جاسوسی برای اسرائیل» خبر میدهند که بیشترین میزان بازداشتها در استان کرمانشاه (۱۲۶ تن)، اصفهان (۷۶ تن)، خوزستان (۶۲ تن)، فارس (۵۳ تن) و لرستان (۴۹ تن) گزارش شده.
تحقیقات سازمان حقوق بشر ایران از روی مطالعه رسانههای داخلی و گزارشهای رسیده نشان میدهد که دستکم ۹۰۰ تن بازداشت شدند که اتهام ۲۰۰ تن از آنان تنها اظهارنظر یا انتقاد از سران نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی در شبکههای اجتماعی است. این اتهامها طیف گستردهای مانند «توزیع مطالب تحریکآمیز و توهین، حمایت از اسرائیل، تشویش اذهان عمومی، سیاه نمایی و تخریب چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، فعالیت تبلیغاتی در فضای مجازی به نفع اسرائیل، ایجاد رعب و وحشت و برهم زدن آرامش روانی مردم، حمایت رسانهای از اسرائیل، توهین به مقام شهدا و عامل اخلالگر امنیت روانی جامعه» را در بر میگیرد. ۷۰۰ تن دیگر با طیفی از اتهامها مانند «همکاری با اسرائیل، عامل تروریستی، جاسوسی برای اسرائیل، انتقال یا نگهداری و بهکارگیری ریزپرندهها یا مواد منفجره» بازداشت شدند.
علاوه بر اتباع پرشمار افغانستان که طی این مدت در ایران دستگیر شدند، رسانههای رسمی خبر از بازداشت دستکم چهار توریست غربی در کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، همدان و بوشهر دادند.
کنشگران سیاسی و مدنی بسیاری نیز مانند مصطفی مهرآیین، مطهره گونهای، توماج صالحی و حسین رونقی ملکی بازداشت شدند که برخی از آنها مانند توماج صالحی پس از بازجویی آزاد شدند و از روند قضایی پرونده بقیه یا اتهامهای آنان گزارشی در دست نیست.
از سوی دیگر در پی حمله اسرائیل به بخشی از زندان اوین تهران، مقامهای جمهوری اسلامی زندانیان سیاسی را از این زندان به مکانهای دیگری منتقل کردهاند. نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «تا کنون هیچ اطلاعی از محل انتقال و نگهداری زندانیان بندهای امنیت ۲۰۹ و ۲۴۰ وزارت اطلاعات ، بند امنیت ۲- الف سپاه پاسداران و بند امنیت ۲۴۱ حفاظت اطلاعات قوهی قضاییه که در اوین بودند، وجود ندارد.»
همچنین شماری از زندانیان زن به زندان قرچک منتقل شدند؛ زندانی که سازمان حقوق بشر در گزارشی مفصل از آن به عنوان جهنم کودکان و زنان یاد کرده است.
همزمان با تشدید بازداشتها به اتهام ارتباط با اسرائیل، غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی، در اظهاراتی گفت که متهمان به ارتباط با اسرائیل باید «بسیار سریع و با توجه به شرایط جنگی» محاکمه و مجازات شوند.
شمار قابل توجهی از بازداشتشدگان را مهاجران افغانستانی ساکن ایران تشکیل میدهند. سازمان حقوق بشر ایران پیشتر همراه با ۸۳ سازمان حقوق بشری دیگر از افزایش اعدام شهروندان افغانستان ابراز نگرانی کرده و آنان را کمهزینهترین قربانیان ماشین اعدام جمهوری اسلامی خوانده بود.
جان گامبرل و لی کیث / خبرگزاری آسوشیتدپرس / ۲۶ ژوئن ۲۰۲۵
درگیری ۱۲ روزه ایران با اسرائیل فروکش کرده و بمبارانها متوقف شده است. حالا تئوکراسی آسیبدیده ایران و رهبر ۸۶ ساله آن، آیتالله علی خامنهای، باید در چشماندازی تغییر یافته، خود را بازسازی و سازماندهی کنند.
حملات هوایی اسرائیل، ردههای بالای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را که نیرویی قدرتمند محسوب میشود، نابود کرد و زرادخانه موشکهای بالستیک ایران را به شدت کاهش داد. موشکهای اسرائیلی و بمبهای سنگرشکن آمریکایی به برنامه هستهای ایران آسیب رساندند، هرچند میزان دقیق این خسارتها هنوز مورد مناقشه است.
«محور مقاومت» خودخوانده ایران، که مجموعهای از کشورهای متحد و شبهنظامیان در خاورمیانه است، از زمان حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به شدت از سوی اسرائیل تضعیف شده است. حمایت خارجی که تهران ممکن بود از چین و روسیه انتظار داشته باشد، هرگز محقق نشد. در داخل کشور نیز مشکلات قدیمی همچنان پابرجاست، بهویژه اقتصاد ویرانشدهای که تحت تأثیر تحریمهای بینالمللی، فساد و سوءمدیریت قرار دارد.
گروه مشاوره ریسک سیاسی یوراسیا در تحلیلی که روز چهارشنبه منتشر کرد، اظهار داشت: «رهبری ایران ضربه سنگینی خورده و به حفظ آتشبس، که به رژیم فضایی برای تنفس و تمرکز بر امنیت داخلی و بازسازی میدهد، پایبند خواهد بود.»
تقویت وفاداری
یکی از نکات برجسته کارزار اسرائیل، میزان نفوذ سازمانهای اطلاعاتی این کشور در ایران، بهویژه توانایی سریع آنها در شناسایی و هدف قرار دادن فرماندهان نظامی و سپاه و دانشمندان ارشد هستهای بود.
اولویت اصلی برای خامنهای ممکن است ریشهکن کردن هرگونه سوءظن به خیانت در میان ردههای مختلف باشد.
حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر مهمان در مؤسسه آلمانی امور بینالملل و امنیت، میگوید: «باید نوعی پاکسازی انجام شود. اما سؤال این است که چه کسی آن را اجرا خواهد کرد؟»
او افزود: «سطح بیاعتمادی که اکنون ظاهراً وجود دارد، هرگونه برنامهریزی مؤثر یا اصلاحات امنیتی را فلج خواهد کرد.»
عزیزی اظهار داشت که این بیاعتمادی و عدم اطمینان میتواند دلیلی باشد که «خامنهای هنوز از پناهگاه خود بیرون نیامده است.»
در چنین فضایی، بازسازی ارتش ایران، بهویژه سپاه پاسداران، چالشی بزرگ خواهد بود. با این حال، این نیروها دارای کادر گستردهای از افسران هستند. یکی از بازماندگان ارشد جنگ، سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه، روز سهشنبه در ویدئوهایی از یک تظاهرات طرفدار دولت در تهران دیده شد.
در حوزه غیرنظامی، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، به سطحی از قدرت رسیده که تقریباً نقش نخستوزیر غیررسمی را ایفا میکند و حتی بیانیههایی درباره آتشبس منتشر کرده است، در حالی که دیگران در تهران سکوت اختیار کردهاند.
خامنهای همچنین باید سیاست امنیتی را که در دو دهه گذشته شکل داده بود، بازنگری کند. اتحادهای «محور مقاومت» به ایران اجازه میداد قدرت خود را در خاورمیانه گسترش دهد. این اتحادها بهعنوان سپری دفاعی برای دور نگه داشتن درگیریها از مرزهای ایران طراحی شده بودند. این سپر اکنون ناکارآمد ثابت شده است.
مسابقه برای ساخت بمب؟
پس از آن که کارزار اسرائیل آسیبپذیریهای ایران را آشکار کرد، خامنهای ممکن است به این نتیجه برسد که تنها راه محافظت از کشورش، تبدیل توانایی هستهای به بمب واقعی است، همانطور که کره شمالی انجام داد.
ایران همواره تأکید کرده که برنامه هستهایاش صلحآمیز است. اما این کشور تنها دولت غیرهستهای است که اورانیوم را تا ۶۰ درصد غنیسازی کرده، گامی کوتاه تا رسیدن به سطح تسلیحاتی.
به گفته عزیزی، بسیاری از ناظران معتقدند که خامنهای با ساخت سلاح هستهای مخالف بود تا از وقوع جنگ جلوگیری کند.
اما او افزود که اکنون احتمالاً صداهایی در داخل نظام که خواستار ساخت بمب هستند، بلندتر شدهاند. «ممکن است از آستانهای گذشته باشیم که دیدگاه خامنهای تغییر کرده باشد.»
با این حال، هرگونه تلاش برای ساخت سلاح هستهای ریسک بزرگی خواهد بود. میزان خسارت ناشی از حملات آمریکا و اسرائیل هنوز مشخص نیست، اما ایران قطعاً نیاز به بازسازی تأسیسات هستهای و زیرساخت سانتریفیوژهای خود دارد، فرایندی که ممکن است ماهها یا سالها طول بکشد.
ایران باید بازسازی برنامه هستهای خود را در نهایت پنهانکاری و به دور از چشم سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام دهد. اگر اسرائیل از این اقدامات باخبر شود، ممکن است حملات خود را از سر بگیرد.
خامنهای همچنین میتواند مسیر متفاوتی را در پیش گیرد و با ازسرگیری مذاکرات با ایالات متحده، به دنبال کاهش تحریمها باشد.
استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در خاورمیانه، شامگاه سهشنبه در برنامه «زاویه اینگراهام» شبکه فاکس نیوز، چشمانداز مذاکرات آینده را «امیدوارکننده» توصیف کرد.
او گفت: «ما در حال حاضر با یکدیگر در حال گفتوگو هستیم. امیدواریم بتوانیم به یک توافق صلح بلندمدت دست یابیم که ایران را احیا کند.»
چالشهای داخلی
بسیاری نیز نگران تشدید سرکوب مخالفان هستند، چرا که رهبری آسیبدیده از جنگ در میان مشکلات فزاینده داخلی در حال بازسازی خود است. اقتصاد شکننده ایران تحت تأثیر تحریمهای بینالمللی، فساد و سالها سوءمدیریت ویران شده است.
برای ماهها، شبکه برق فرسوده ایران با قطعیهای طولانیمدت و متناوب مواجه بوده است. فرار بخش بزرگی از جمعیت تهران در طول جنگ، فشار بر این شبکه را موقتاً کاهش داد. اما با بازگشت مردم، انتظار میرود قطعیهای برق در بدترین ماههای تابستان طولانیتر شوند و از نانواییها تا کارخانهها را مختل کنند.
جنگ همچنین بازار بورس تهران و صرافیهای ارز را تعطیل کرد و مانع از سقوط بیشتر ارزش ریال ایران شد.
در سال ۲۰۱۵، زمانی که ایران به توافق هستهای با قدرتهای جهانی دست یافت، هر دلار آمریکا معادل ۳۲,۰۰۰ ریال بود. امروز، این نرخ به حدود یک میلیون ریال به ازای هر دلار رسیده است. با بازگشایی کامل کسبوکارها، احتمال ازسرگیری سقوط ارزش پول وجود دارد.
اقتصاد در گذشته جرقه ناآرامیهایی را زده است. پس از افزایش قیمت بنزین توسط دولت در سال ۲۰۱۹، اعتراضات به حدود ۱۰۰ شهر و شهرک گسترش یافت و پمپبنزینها و بانکها به آتش کشیده شدند. در سرکوب متعاقب آن، طبق گزارش سازمان عفو بینالملل، دستکم ۳۲۱ نفر کشته و هزاران نفر بازداشت شدند.
سپس در سال ۲۰۲۲، اعتراضات به دلیل مرگ مهسا امینی، زنی جوان که به اتهام عدم رعایت حجاب مورد نظر نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، شکل گرفت. در سرکوب چندماهه، بیش از ۵۰۰ نفر کشته و بیش از ۲۲,۰۰۰ نفر بازداشت شدند.
بسیاری از زنان در تهران همچنان از پوشیدن حجاب خودداری میکنند. اما فعالان نگرانند که جنگ به اعمال محدودیتهای جدید منجر شود.
نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، در نامهای سرگشاده در آخر هفته گذشته نوشت: «جمهوری اسلامی یک رژیم مذهبی، اقتدارگرا و زنستیز است که قادر به اصلاح نیست و بهطور سیستماتیک حقوق بنیادین مردم ایران را نقض میکند.»
اما او خواستار آتشبس در جنگ شد و اظهار داشت: «من عمیقاً باور دارم که دموکراسی و صلح از مسیرهای تاریک و وحشتناک جنگ و خشونت پدیدار نخواهد شد.»
پرسشها درباره جانشین خامنهای
با وجود اظهارات اسرائیل درباره حذف خامنهای، او از این رویارویی جان سالم به در برد. اما آنچه پس از او خواهد آمد، همچنان نامعلوم است.
جنگ ممکن است تغییراتی در خود جمهوری اسلامی ایجاد کند و آن را به سوی حکومتی با سبک نظامی سوق دهد.
در ساختار جمهوری اسلامی، روحانیون ارشد شیعه در رأس سلسلهمراتب قدرت قرار دارند و خطوطی را تعیین میکنند که دولت غیرنظامی، ارتش و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی باید از آن تبعیت کنند. خامنهای بهعنوان رهبر انقلاب، نماد این قدرت روحانی است.
هیئتی از روحانیون شیعه مسئول انتخاب یکی از میان خود بهعنوان جانشین او هستند. نامهای متعددی مطرح شدهاند، از جمله پسر خامنهای و نوه آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار انقلاب اسلامی ۱۹۷۹. برخی از نامزدها تندروتر و برخی دیگر اصلاحطلبتر تلقی میشوند.
هر که انتخاب شود، فرماندهان نظامی و سپاه ممکن است بیش از پیش قدرت پشت پرده باشند.
عزیزی گفت: «مردم درباره گذار از جمهوری اسلامی تحت سلطه روحانیون به جمهوری اسلامی تحت سلطه نظامیان صحبت میکنند. این جنگ این سناریو را محتملتر کرده است... دولت بعدی بیشتر نظامی-امنیتی خواهد بود.»
فرناز فصیحی / نیویورکتایمز / ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵
در حالی که تمام ملت ایران چشم به تلویزیون داشتند، مجری تلویزیون دولتی ایران پرسشی را مطرح کرد که ذهن بسیاری از مردم کشور ــ از نخبگان سیاسی گرفته تا مردم کوچه و بازار ــ را مشغول کرده بود.
مجری خطاب به یکی از مسئولان دفتر آیتالله علی خامنهای گفت: «مردم خیلی نگران رهبر هستند. میتوانید بگویید حال ایشان چطور است؟»
او اشاره کرد که بینندگان سیلی از پیامها را با همین مضمون فرستادهاند. اما مقام مورد نظر، یعنی مهدی فضائلی، رئیس دفتر اسناد رهبر جمهوری اسلامی، پاسخ روشنی نداد.
فضائلی در عوض گفت او نیز پیامهای متعددی از سوی مقامات و افراد نگران درباره آیتالله، پس از بمباران گسترده اسرائیل و آمریکا، دریافت کرده است.
فضائلی گفت: «همه باید دعا کنیم.»
او افزود: «افرادی که مسئول حفاظت از رهبر هستند، بهخوبی کار خود را انجام میدهند. انشاءالله مردممان بتوانند در کنار رهبرشان جشن پیروزی بگیرند، انشاءالله.»
آیتالله خامنهای، که حرف آخر را در تصمیمگیریهای کلان کشور میزند، در نزدیک به یک هفته گذشته ــ با وجود بحرانی بیسابقه که کشور را دربرگرفته ــ نه در انظار عمومی دیده شده و نه صدایی از او شنیده شده است.
تنها در چند روز اخیر، ایالات متحده سه مرکز هستهای ایران را بمباران کرده، ایران در پاسخ موشکهای بالیستیک به پایگاهی آمریکایی در قطر شلیک کرده، و سپس ایران و اسرائیل بر سر آتشبس به توافق رسیدهاند که از صبح سهشنبه به اجرا درآمده است.
با این حال، رهبر جمهوری اسلامی ــ که به گفته مقامات در پناهگاهی مخفی بهسر میبرد و برای جلوگیری از سوءقصد از هرگونه ارتباط الکترونیکی خودداری کرده است ــ همچنان غایب مانده و نه بیانیهای عمومی صادر کرده و نه پیامی ضبطشده فرستاده است.
این غیبت، از محافل سیاسی تا مردم عادی را غافلگیر و نگران کرده است.
محسن خلیفه، سردبیر روزنامه «خانمان» که بر حوزه مسکن و توسعه شهری تمرکز دارد، در گفتوگویی اظهار داشت: «غیبت چندروزه رهبر معظم همه ما را که ایشان را دوست داریم، بهشدت نگران کرده است.» او، با اشاره به امکانی که تا دو هفته پیش غیرقابل تصور به نظر میرسید، افزود: «اگر خدای ناکرده ایشان فوت کرده باشند، مراسم تشییعشان باشکوهترین و تاریخیترین خواهد بود.»
بهعنوان رهبر عالی کشور، خامنهای در تمام امور کلان حکومتی حرف آخر را میزند. همچنین، در مقام فرمانده کل نیروهای مسلح، انتظار میرود که او هر تصمیم نظامی مهمی ــ از جمله حمله به پایگاه آمریکایی یا توافق آتشبس با اسرائیل ــ را تأیید کرده باشد.
توافق آتشبس، که به درخواست رئیسجمهور ترامپ و با میانجیگری امیر قطر حاصل شده، ظاهراً بهسرعت شکل گرفته است. با این حال، فرماندهان ارشد نظامی و مقامات دولتی درباره اینکه آیا در روزهای اخیر با آیتالله خامنهای ملاقات یا گفتوگو داشتهاند، پاسخهایی طفرهآمیز دادهاند.
سکوت عمومی او موجی از گمانهزنی و تردید را به راه انداخته است: او تا چه حد در تصمیمهای اخیر دخیل بوده است، آن هم با توجه به دشواریها و تأخیرهای احتمالی در دسترسی به او؟ آیا همچنان بر امور روزمره کشور نظارت دارد؟ آیا مجروح، بیمار یا حتی درگذشته است؟
حمزه صفوی ــ تحلیلگر سیاسی و فرزند سردار یحیی صفوی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران و مشاور ارشد نظامی رهبر ــ گفت که مسئولان امنیتی ایران بر این باورند که حتی در دوران آتشبس نیز احتمال دارد اسرائیل در پی ترور رهبر باشد. بنابراین، او گفت که آنها تدابیر امنیتی فوقالعادهای را به اجرا گذاشتهاند، از جمله محدودیت شدید در تماس با دنیای خارج.
صفوی گفت: «نگاه واقعگرایانهای در حال شکلگیری است برای اینکه کشور از این بحران عبور کند»؛ و افزود که این امر با تقویت نقش دیگر رهبران از جمله رئیسجمهور مسعود پزشکیان در حال انجام است.
با این حال، صفوی اظهار داشت که باور دارد آیتالله خامنهای همچنان از راه دور در تصمیمگیریهای کلیدی مشارکت دارد.
حتی با این حال، برخی از هواداران آیتالله خامنهای در شبکههای اجتماعی مینویسند و در پیامهای متنی به یکدیگر میگویند تا زمانی که رهبر را نبینند یا صدای او را نشنوند، حس نمیکنند که ایران در جنگ با اسرائیل پیروز شده است.
چهار مقام ارشد ایرانی که از بحثهای جاری سیاستگذاری در دولت آگاهاند، گفتهاند که در غیبت آیتالله خامنهای، سیاستمداران و فرماندهان نظامی مشغول ائتلافسازی و رقابت برای قدرت هستند. این جناحها دیدگاههای متفاوتی درباره مسیر آینده ایران دارند، از جمله در زمینه برنامه هستهای، مذاکرات با ایالات متحده، و رویارویی با اسرائیل.
به گفته این چهار مقام، جناحی که در حال حاضر دست بالا را دارد، خواهان اعتدال و دیپلماسی است. این جناح شامل رئیسجمهور مسعود پزشکیان نیز میشود که علناً آمادگی خود را برای بازگشت به میز مذاکره با آمریکا اعلام کرده است، حتی پس از آنکه دونالد ترامپ تاسیسات هستهای ایران را بمباران کرد. متحدان پزشکیان شامل غلامحسین محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه که به رهبر جمهوری اسلامی نزدیک است، و همچنین سرلشکر عبدالرحیم موسوی، فرمانده جدید کل نیروهای مسلح، میشوند.
«فرصت تغییر در نگاه به حکمرانی»
در جلسه هیئت دولت روز چهارشنبه، پزشکیان ــ که سال گذشته با وعدههایی برای رونق اقتصادی، گشایش اجتماعی، و تعامل بیشتر با غرب به قدرت رسید ــ اعلام کرد که زمان تغییر در شیوه حکمرانی کشور فرا رسیده است.
پزشکیان در این جلسه، بنا بر گزارش منتشرشده از سوی دفتر ریاستجمهوری، به وزرای خود گفت: «جنگ و همبستگی میان مردم، فرصت تغییر در نگاهمان به حکمرانی و رفتار مسئولان را فراهم کرده است. این یک فرصت طلایی برای تحول است.»
دولت ایران تلاش دارد بر موج احساسات ملیگرایانه که در واکنش به بمبارانهای سنگین اسرائیل شکل گرفته، سوار شود. مقامات میگویند این حملات بیش از ۶۰۰ کشته برجای گذاشته است. روز سهشنبه، ارکستر ملی ایران در فضای باز میدان آزادی تهران ــ نمادی از “آزادی” ــ کنسرتی اجرا کرد. سپس یک نورپردازی با نمایش تصاویری از نیروهای امدادی بر برج نمادین این میدان برگزار شد.
اما به گفته مقامات، جناحهای رقیب دیگری نیز در پی کسب نفوذ هستند.
یک جناح محافظهکار رقیب، به رهبری سعید جلیلی، سیاستمدار تندرو و بانفوذ، علناً از رئیسجمهور و وزیر خارجهاش انتقاد کرده است. این جناح مشروعیت آنچه «آتشبس غافلگیرکننده» خوانده را زیر سوال برده و بازگشت به مذاکرات هستهای با ایالات متحده را محکوم کرده است.
در میان این گروه، تندروهایی حضور دارند که اکثریت مجلس را در اختیار دارند، و نیز شماری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران.
فؤاد ایزدی، تحلیلگر سیاسی محافظهکار نزدیک به جلیلی و سپاه، در مطلبی در شبکههای اجتماعی گفت که صحبتهای پزشکیان درباره مذاکره این تصور را ایجاد میکند که «رئیسجمهور ایران شایستگی سیاسی لازم برای اداره کشور را ندارد.»
علی احمدنیا، رئیس دفتر ارتباطات رئیسجمهور، در واکنش به این اظهارات در شبکههای اجتماعی نوشت که حملات محافظهکاران به رئیسجمهور و وزیر خارجه را محکوم میکند.
او نوشت: «قرار نیست ۱۲ روز با اسرائیل بجنگیم، بعد بیاییم جواب امثال شما را بدهیم! شما که مشغول کامل کردن پازل دشمن با قلمتان هستید.»
برنامه ایران برای تاسیسات هستهای آسیبدیدهاش همچنان پرسشی اساسی باقی مانده است. هم عباس عراقچی، وزیر خارجه، و هم محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در مصاحبه با رسانههای داخلی گفتهاند که ایران برنامه هستهای خود را بازسازی و احیا خواهد کرد و غنیسازی اورانیوم را ادامه خواهد داد.
صنم وکیل، مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده «چتم هاوس»، گفت که غیبت خامنهای قابلتوجه است و نشان میدهد که رهبران ایران «با نهایت احتیاط و امنیتمحوری» عمل میکنند.
خانم وکیل گفت: «اگر تا روز عاشورا خامنهای را نبینیم» ــ مراسم مذهبی مهمی برای شیعیان که امسال اوایل ژوئیه برگزار میشود ــ «نشانه خوبی نیست. او باید خودش را نشان دهد.»
رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، سرلشکر عیال زمیر، در سخنرانی تلویزیونی روز چهارشنبه اعلام کرد که نیروهای کماندو در طول جنگ بهصورت مخفیانه در خاک ایران عملیات انجام دادهاند. این عملیات با همکاری نیروی هوایی اسرائیل و سازمان موساد صورت گرفته است.
زمیر اظهار داشت: «ما کنترل کامل آسمان ایران و هر مکانی که برای عملیات انتخاب کردیم را به دست آوردیم. این موفقیت تا حدی به لطف تلاشهای مشترک و عملیات مخفیانه نیروهای هوایی و کماندوهای ما در میدان بهدست آمد.»
وی افزود: «این نیروها بهصورت مخفیانه در قلب قلمرو دشمن فعالیت کردند و آزادی عمل عملیاتی را تضمین نمودند.»
عملیات موساد در ایران
پیشتر، رئیس موساد، داوید بارنئا، در سخنرانی خطاب به مأموران این سازمان که در عملیات علیه ایران مشارکت داشتند، اظهار داشت که دستاوردهای موساد در برابر ایران «غیرقابل تصور» بوده است. جزئیات عمومی نشان میدهد که این سازمان در ترور فرماندهان ارشد نظامی ایران، دانشمندان هستهای، انفجار تأسیسات هستهای، کارخانههای تولید پهپاد و تأسیسات موشکهای بالستیک نقش داشته است.
بارنئا برای اولین بار تأیید کرد که در اوج عملیاتها، سازمان جاسوسی اسرائیل صدها مأمور در خاک ایران داشته است که از همان ابتدای جنگ، رژیم ایران را در موضع دفاعی قرار دادند.
او گفت که موساد ماهها و سالها «برای انجام اقدامات درست در لحظه مناسب» تلاش کرده است و افزود: «ما اهمیت حساسیت این لحظه را درک کردیم.»
ویدئوی منتشرشده توسط موساد
موساد روز جمعه تصاویری ویدئویی از نقش مشترک خود با نیروی هوایی در حمله پیشدستانه اسرائیل به موشکهای بالستیک و سامانههای دفاع هوایی ایران منتشر کرد.
بر اساس این ویدئوها، به نظر میرسد موساد از پهپادهایی که از داخل خاک ایران هدایت میشدند، برای حمله به اهداف مختلف استفاده کرده است.
ایران پیشتر موساد را متهم کرده بود که در ژوئن ۲۰۲۱ از پهپادها برای حمله به تأسیسات کرج و همچنین دیگر عملیاتها استفاده کرده است.
منبع: اورشلیم پست
آرون باکسرمن و لیلی نیکونظر / نیویورکتایمز / ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵
دانشآموزان اسرائیلی به مدارسی بازگشتند که به دلیل درگیری با ایران تعطیل شده و برخی از آنها به عنوان پناهگاه ضد بمب استفاده میشدند. خدمات اینترنتی ایران نیز که مقامات در طول نزدیک به دو هفته جنگ به شدت محدود کرده بودند، روز چهارشنبه از سر گرفته شد.
در هر دو کشور، مردم اولین گامهای محتاطانه را برای بازگشت به زندگی عادی برداشتند در حالی که آتشبس برای دومین روز پابرجا بود. برخی هنوز تحت تأثیر لحظات وحشتناک جنگ کوتاه اما شدید قرار داشتند.
اسرائیلیها پس از روزها غیبت، زمانی که ارتش به کارگران غیرضروری دستور داده بود در خانه بمانند، به دفاتر خود بازمیگشتند، همزمان ساکنان تهران که از بمبارانهای شدید اسرائیل به پایتخت ایران فرار کرده بودند، شروع به بازگشت به خانههای خود کردند.
در ایران، نگرانیهایی در مورد اینکه آیا پس از جنگ، سرکوب شدید منتقدان توسط دولت در تلاش برای اعمال مجدد کنترل بر کشور رخ خواهد داد، وجود داشت.
مریم، ۳۵ ساله، گفت: «من و خانوادهام به یک اندازه از جنگ و آتشبس میترسیم.» او دلیل این ترس را چنین توضیح داد: «میدانیم که پس از آتشبس، با مُلاهای تحقیرشده و انتقامجو روبهرو خواهیم بود که به دنبال تلافی هستند.»
مریم که از زادگاهش در بندر انزلی در کنار دریای خزر صحبت میکرد، گفت که این منطقه هنوز پر از کسانی است که از بمبارانهای تهران فرار کردهاند. او و سایر ایرانیانی که روز چهارشنبه با نیویورکتایمز صحبت کردند، خواستار شدند که فقط با نام کوچکشان معرفی شوند تا توجه مقامات را جلب نکنند.
اسرائیل و ایران هر دو اعلام پیروزی کردهاند، اگرچه ادعاهای آنها با تردیدهایی همراه است.
اسرائیل چندین فرمانده امنیتی ایران را کشت و با همراهی آمریکا به تعدادی از تأسیسات هستهای این کشور آسیب زد. بر اساس اعلام وزارت بهداشت ایران، بیش از ۶۰۰ نفر در حملات اسرائیل کشته و هزاران نفر زخمی شدند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، این حمله را «پیروزی بزرگی در نبرد با دشمنی که به دنبال نابودی ما بود» توصیف کرد. اما برای اسرائیل و متحدان آمریکاییاش، این سؤال مطرح است که آیا این جنگ ضربهای قطعی به توانایی ایران برای تولید سلاح هستهای وارد کرده یا فقط این برنامه را برای مدتی کوتاه به تأخیر انداخته است.
عسل، زن ۲۱ ساله ایرانی که در حوزه بازاریابی کار میکند، گفت برخی جنبههای زندگی در حال بازگشت به روال قبل از جنگ است. ترافیک جادهها را پر کرده چون بسیاری به محل کار بازگشتهاند. اما او گفت حتی صدای موتورسیکلت هم الآن او را به وحشت میاندازد و به یاد موشکها میاندازد.
عسل گفت: «ما در این فکریم که بعد از این چه بلایی سرمان میآید.» او گفت حکومت نه تنها به برنامه هستهایاش، بلکه به اعتبار و آبرویش نیز آسیب دیده است.
او افزود: «غرور بیپروای آنها ما را یک قرن به عقب برد.»
در اورشلیم، اسرائیلیها روز چهارشنبه به تدریج به رستورانها بازمیگشتند و برخی از کسانی که از خانههای خود فرار کرده بودند، در حال بازگشت بودند. برخی از ساکنان شهرهای بزرگی مانند تلآویو و حیفا — که تحت حملات مکرر موشکی ایران قرار گرفته بودند — به خانههای دوستان و اقوام خود پناه برده بودند.
بسیاری در اسرائیل از جنگ با ایران حمایت کردند، زیرا آن را حمله پیشدستانهای موجه برای جلوگیری از توسعه سلاح هستهای توسط دشمن میدانستند. با این حال، آنها هنوز هم تحت تأثیر حملات موشکی شبانه بودند.
ایدو امانوئل، ۳۰ ساله، که صاحب یک کافیشاپ در خیابان معمولاً شلوغ عَزَّه در اورشلیم، به یاد آورد که چگونه با دریافت هشدارهای حمله موشکی ایران، مشتریان را به پناهگاهها میبرد. این حملات روز سهشنبه پایان یافت، اما او گفت برخی از کارکنانش هنوز نگران آمدن به محل کار بودند و منتظر بودند ببینند آیا آتشبس پابرجا خواهد ماند یا خیر.
امانوئل گفت: «ورود مردم به فضای ذهنی شرایط اضطراری، بسیار راحتتر از خروج از آن است.»
بر اساس اعلام دولت اسرائیل، از زمان آغاز عملیات اسرائیل در ۱۳ ژوئن، دستکم ۲۸ نفر در حملات تلافیجویانه ایران کشته و بیش از ۱۰۰۰ نفر زخمی شدند. ارتش اسرائيل گفت حدود ۱۵۰۰۰ نفر از خانههایی که در حملات موشکی آسیب دیده یا ویران شده بودند، تخلیه شدند.
اگرچه جنگ با ایران ممکن است پایان یافته باشد، اما درگیری طولانی در غزه — که بیش از ۲۰ ماه ادامه داشته و هنوز پایان آن مشخص نیست — همچنان بر کشور سایه افکنده است. صبح روز چهارشنبه، اسرائیلیها با خبر کشته شدن هفت سرباز اسرائیلی در غزه از خواب بیدار شدند.
امانوئل گفت: «اگر کسی در حالت سرخوشی پس از جنگ و پیروزی اسرائیل — اگر بتوان آن را پیروزی نامید — بود، الآن یک سیلی محکم به صورتش خورده. دیگر هیچ سرخوشیای وجود ندارد.»
برخی اسرائیلیها در حال جمعوجور کردن تکههای زندگی خود بودند.
الداد آلبو گفت که پس از آسیب دیدن آپارتمانش در شهر مرکزی بات یام توسط موشک ایرانی، او به همراه همسر و دخترانش هنوز آواره است.
البو گفت که هیچ یک از فرزندانش روز چهارشنبه به مدرسه نرفتند؛ مدرسهشان در طول جنگ آسیب دیده بود. مقامات این خانواده را برای چند هفته آینده در یک هتل اسکان دادهاند تا زمانی که خانه جدیدی پیدا کنند.
او گفت: «ما هنوز در آن وضعیت آزادی نیستیم که دیگران به آن بازگشتهاند.»
باراک راوید / اکسیوس
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در کنفرانس خبری پایان اجلاس ناتو در روز چهارشنبه ادعا کرد که ایالات متحده و ایران هفته آینده برای بحث درباره یک توافق هستهای احتمالی دیدار خواهند کرد.
چرا این موضوع اهمیت دارد: ایران هنوز بهصورت علنی برگزاری هیچگونه نشستی با مقامات آمریکایی را تأیید نکرده است. این دیدار در صورت وقوع، تنها یک هفته پس از دستور بیسابقه ترامپ برای حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران انجام خواهد شد.
ایران در واکنش به این حمله، روز دوشنبه با شلیک موشک به پایگاه نظامی آمریکا در قطر پاسخ داد، اما نشانههایی از آمادگی برای کاهش تنش نشان داد و بعداً با اسرائیل به توافق آتشبس رسید.
ترامپ که حضورش در اجلاس ناتو بهعنوان فرصتی برای جشن گرفتن عملیات بمباران B-2 که خسارات سنگینی به برنامه هستهای ایران وارد کرد، تلقی میشد، از ایران خواسته است که به میز مذاکره بازگردد.
جزئیات خبر: آخرین دیدار بین استیو ویتکاف، نماینده کاخ سفید، و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، بیش از یک ماه پیش برگزار شده بود.
مقامات آمریکایی و اسرائیلی به آکسیوس گفتند که قرار بود ویتکاف و عراقچی در تاریخ ۱۵ ژوئن در عمان دیدار کنند، دیداری که انتظار میرفت ایران پاسخ رسمی خود به آخرین پیشنهاد آمریکا برای توافق هستهای را ارائه دهد.
یک مقام اسرائیلی اظهار داشت که اسرائیل آماده بود تا زمان مشخص شدن نتایج این دیدار، از حمله به ایران خودداری کند.
اما در تاریخ ۱۲ ژوئن، آمریکا و اسرائیل اطلاعاتی دریافت کردند که نشان میداد ایران قصد شرکت در این نشست را ندارد.
این مقام اسرائیلی گفت: «در آن لحظه، ما به آمریکا اعلام کردیم که دلیلی برای انتظار کشیدن نداریم و حمله را آغاز میکنیم.»
در پی این تصمیم، جنگی ۱۲ روزه آغاز شد که طی آن اسرائیل کنترل آسمان ایران را در دست گرفت، به تأسیسات هستهای و نظامی حمله کرد و شماری از رهبران ارشد نظامی و دانشمندان هستهای ایران را ترور کرد.
سپس ایالات متحده روز شنبه با حملهای بزرگ مداخله کرد. پس از این حمله، ترامپ بارها ادعا کرده است برنامه هستهای ایران را «نابود کرده است».
آنچه آنها میگویند: ترامپ به خبرنگاران گفت که آمریکا و ایران «ممکن است سندی را امضا کنند»، اما افزود که «چندان به این موضوع اهمیت نمیدهد»، زیرا به گفته او، برنامه هستهای ایران نابود شده است.
او تأکید کرد که اولویت اصلی در مذاکرات، اخذ تعهدی از ایران برای عدم دستیابی به سلاح هستهای است.
ترامپ همچنین به رسانهها به دلیل گزارش ارزیابی اولیه اطلاعاتی آمریکا که مدعی بود برنامه هستهای ایران تنها چند ماه و نه چند سال به عقب افتاده است، تاخت.
آنچه باید دید: مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی ترامپ، اظهار داشت که ایران باید «مستقیماً با ایالات متحده مذاکره کند، نه از طریق یک کشور سوم یا چهارم».
ترامپ در کنفرانس خبری ناتو خطاب به روبیو پرسید: «آیا میخواهید توافقنامه کوچکی برای امضای آنها تهیه کنید؟»
او افزود: «فکر میکنم میتوانیم آنها را وادار به امضای آن کنیم، اما فکر نمیکنم این کار لازم باشد.» او معتقد است که ایران احتمالاً بر تلاشهای بازسازی پس از جنگ تمرکز خواهد کرد.
ترامپ در پایان گفت: «فکر نمیکنم آنها دیگر به دنبال فعالیت در حوزه هستهای باشند. به نظرم آنها دیگر به قدر کافی رنج کشیدهاند.»
فلیس فریدسون / اورشلیم پست / ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵
در کمتر از دو هفته و پس از سالها فشار فزاینده، ایران متحمل مجموعهای از ضربات ویرانگر شده است. فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای کشته شدهاند، زیرساختهای استراتژیک و تأسیسات هستهای نابود شدهاند و تسلط رژیم ایران بر قدرت به لرزه درآمده است. نفوذ منطقهای ایران که زمانی ترسناک به نظر میرسید، ضعف خود را نشان داده و گروههای نیابتی آن یا ناتوان از اقدام به نمایندگی از حامی خود بودهاند یا تمایلی به این کار نداشتهاند.
ژنرال ذخیره «امیر آویوی»، بنیانگذار و رئیس «انجمن دفاع و امنیت اسرائیل»، در گفتوگو با «مدیا لاین»، چند ساعت پیش از اعلام آتشبس توسط رئیسجمهور دونالد ترامپ بین اسرائیل و ایران، به تشریح نتایج این تقابل پرداخت. او تأکید کرد که این نتیجه، از پیش تعیینشده نبود. به گفته او، اگر ایران هوشمندانهتر عمل میکرد، رژیم اسلامی و گروههای نیابتیاش احتمالاً «میتوانستند اسرائیل را به آستانه نابودی بکشانند یا آن را نابود کنند.»
آویوی مجموعهای از اشتباهات محاسباتی ایران را که منجر به خسارات سنگین این رژیم شد، شرح داد. مهمترین این خطاها، اقدام گروه نیابتی ایران، حماس، به حمله در ۷ اکتبر پیش از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای بود.
او گفت: «آنها میتوانستند یک یا دو سال صبر کنند تا کاملاً هستهای شوند. عاقلانهتر این بود که به سمت تسلیحات هستهای پیش بروند در حالی که همه گروههای نیابتی کاملاً آماده حمله بودند. این امر اسرائیل را، همانطور که سالها چنین بود، در یک دوراهی بزرگ قرار میداد؛ زیرا اگر به ایران حمله کنید، بلافاصله وارد یک جنگ چندجبههای میشوید که همه گروههای نیابتی همزمان به شما شلیک میکنند.»
حمله ۷ اکتبر حماس همچنین فاقد هماهنگی با دیگر جبههها بود، حرکتی که به گفته آویوی از همان ابتدا محکوم به شکست بود.
او افزود: «یادم میآید ساعت ۶:۳۰ صبح وقتی جنگ [حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائيل] شروع شد، اولین سؤالم بهعنوان کسی که سازمانی را رهبری میکند که دو سال پیش از جنگ، وقوع آن را پیشبینی کرده بود، این بود: چرا حزبالله حمله نمیکند؟ چرا ایرانیها حمله نمیکنند؟ چطور ممکن است فقط حماس باشد؟ وقتی فقط حماس بود، میتوانم بگویم چهار ساعت پس از ۷ اکتبر، برایم کاملاً روشن بود که آنها جنگ را باختهاند و ما قاطعانه پیروز خواهیم شد. آنها اشتباه بزرگی مرتکب شدند.»
حزبالله روز بعد به جنگ پیوست، اما بدون هماهنگی، که به گفته آویوی منجر به فروپاشی عملی این گروه شد.
آویوی همچنین حمله موشکی بالستیک ایران به اسرائیل در آوریل ۲۰۲۴ را خطای بزرگ دیگری دانست، زیرا این اقدام حمایت بینالمللی بیشتری را برای مقابله مستقیم اسرائیل با تهدید ایران فراهم کرد.
او گفت: «وقتی آنها با موشکهای بالستیک به ما شلیک کردند، کل جهان دید که ایران چیست و چه تواناییهایی دارد. هر کشور اروپایی متوجه شد که اگر آنها به اسرائیل با موشکهای بالستیک شلیک کنند، میتوانند به آنها نیز شلیک کنند.»
این اشتباهات به اسرائیل فرصت داد تا مستقیماً ضربه [به ایران] بزند و اعتماد به نفس پیدا کند. او افزود: «ما چالش را دیدیم و به خودمان گفتیم، خوب، چالشبرانگیز است، اما میتوانیم با آن مقابله کنیم. برای اولین بار به ایران حمله تلافیجویانه کردیم و این به ما اعتماد به نفس زیادی داد. ما میتوانیم تا آخر پیش برویم. میتوانیم حمله کنیم. آنها قادر به متوقف کردن ما نیستند.»
«از آن لحظه به بعد، برای اسرائیل روشن بود که میتوانیم قاطعانه پیروز شویم و این لحظه ما برای حرکت به سمت یک حمله تمامعیار است»، آویوی ادامه داد. «اکنون که حزبالله شکست خورد و سوریه سقوط کرد، برای اسرائیل واضح بود که در این مرحله، ایران به سمت دستیابی به قابلیتهای هستهای و موشکهای بالستیک شتاب خواهد گرفت، زیرا تمام عمق استراتژیک خود را از دست داده است. وقتی گروههای نیابتی خود را از دست دادند، متوجه شدند که اگر میخواهند بقا پیدا کنند، باید به سرعت هستهای شوند.»
با هماهنگی و چراغ سبز آمریکا
او گفت که اسرائیل در آوریل برنامهریزی کرده بود به ایران حمله کند، اما ابتدا به دلیل مذاکرات آمریکا و ایران دست نگه داشت. رئیسجمهور ترامپ به ایران ۶۰ روز فرصت داده بود تا مذاکره کند. آویوی افزود: «وقتی آنها این کار را نکردند، در روز شصت و یکم، اسرائیل با هماهنگی آمریکا و با چراغ سبز، حمله را آغاز کرد و بقیه ماجرا تاریخ است.»
به نظر او، ایران اکنون توانایی بازدارندگی خود را از دست داده است.
او گفت: «فکر نمیکنم آنها واقعاً بتوانند کسی را تهدید کنند. اگر با تواناییهای باقیمانده خود تصمیم بگیرند تنگه هرمز را ببندند یا به پایگاههای آمریکایی یا متحدانش، شاید سعودیها یا امارات، شلیک کنند، این پایان رژیم خواهد بود. واضح است که اگر این کار را بکنند، قطعاً تصمیمی برای سرنگونی رژیم گرفته خواهد شد. آیا آنها پس از این همه اشتباه، باز هم این اشتباه بزرگ را مرتکب میشوند؟ شاید. اما اگر ذرهای حس واقعیت داشته باشند، نمیبینم که به پایگاههای آمریکایی شلیک کنند یا تنگه هرمز را ببندند.»
کمی پس از مصاحبه با آویوی، ایران یک حمله نمادین به پایگاه آمریکایی در قطر انجام داد که از قبل هماهنگ شده بود تا تلفاتی نداشته باشد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق، این حمله را «بسیار ضعیف» توصیف کرد و در شبکههای اجتماعی نوشت: «آنها همه چیز را از ‘سیستم’ خود بیرون ریختند و امیدوارم دیگر نفرتی وجود نداشته باشد.»
اندکی پس از اعلام آتشبس توسط رئیسجمهور ترامپ، ایران رگبار دیگری از موشکها را به سمت اسرائیل شلیک کرد. یکی از آنها در شهر جنوبی بئرشبع اصابت کرد و چهار نفر را کشت.
از زمان آغاز جنگ، ۲۹ اسرائیلی در حملات ایران کشته شدهاند. آویوی گفت این تعداد بهطور قابلتوجهی کمتر از پیشبینیها بود.
او گفت: «در تمام سناریوهایی که تصور میکردیم، در جنگ بزرگ با ایران، سناریوهای بسیار بزرگتری میدیدیم، با صدها و صدها موشک بالستیک که هر بار شلیک میشدند، با ویرانی، و شاید هزاران کشته و زخمی.» او ضمن تأکید بر اینکه هر تلفات «جهانی کامل» را نمایندگی میکند.
آویوی افزود که اسرائیل در برابر موشکهای بالستیک و پهپادهای ایرانی انعطافپذیر قابلتوجهی از خود نشان داد. او اشاره کرد که تنها یکی از صدها پهپاد شلیکشده توسط ایران در اسرائیل خسارت ایجاد کرد. او گفت: «ما ویرانیهای ناشی از حملات پهپادی در روسیه و اوکراین را میبینیم، اما قابلیتهایی که اسرائیل برای مقابله با این تهدید توسعه داده، فوقالعاده است».
اسرائیل به هدف اصلی خود رسیده است
نرخ رهگیری موشکهای بالستیک ایران کمتر بود، اما همچنان چشمگیر بود. آویوی گفت: «ما توانستیم ۹۰ درصد این موشکهای بالستیک را رهگیری کنیم و اصابتها به اسرائیل را به حداقل برسانیم.» او افزود: «همزمان، ایده این است که ابتدا در ایران حمله کنیم و پرتابگرها را نابود کنیم. ما بیش از ۵۰ درصد پرتابگرها را نابود کردیم. کل صنایعی که موشکهای بالستیک، سوخت و خود موشکها را تولید میکردند، نابود کردیم.»
آویوی تأیید کرد که اسرائیل هدف اصلی خود یعنی از بین بردن قابلیتهای هستهای ایران را محقق کرده است.
او گفت: «همراه با آمریکا، ما موفق به انجام این کار شدیم. اسرائیل شروع به ارسال سیگنالهایی کرده که نشان میدهد در حال دستیابی به تمام اهدافش است و اسرائیل میخواهد این درگیری را زمانی که به همه اهداف رسید، پایان دهد. اسرائیل با جنگ فرسایشی موافقت نخواهد کرد. ما به ایران اجازه نخواهیم داد که بهطور مداوم به اسرائیل شلیک کند، حتی اگر هفتهای یک موشک بالستیک باشد یا چیزی شبیه به آن.»
آویوی تأکید کرد که اهداف اسرائیل نهتنها شامل فلج کردن برنامه هستهای ایران، بلکه هدف قرار دادن تولید موشکهای این کشور نیز بود. او گفت: «ایران به سمت تولید ۳۰۰ موشک بالستیک در ماه حرکت میکرد. در یک سال، آنها میتوانستند اسرائیل را با موشکهای بالستیک بهگونهای تحت فشار قرار دهند که وجود اسرائیل را بهطور جدی به خطر بیندازد. ترکیب این با قابلیتهای هستهای، البته، ویرانگر میبود. اسرائیل حاضر نیست با چنین تهدیدی، چه هستهای و چه موشکهای بالستیک، روبرو شود.»
اوایل این هفته، آمریکا تأسیسات هستهای ایران در اصفهان، نطنز و فوردو را هدف قرار داد. اگرچه ایران ادعا کرده که اورانیوم غنیشده پیش از این حملات جابهجا شده بود، آویوی گفت که میزان خسارت واردشده هنوز نامشخص است.
او افزود: «فرض من این است که اسرائیل در حال نظارت بود و اطلاعات بسیار خوبی از آنچه در جریان است دارد، و آنها واقعاً همهچیز را در اطراف این تأسیسات هستهای رصد میکنند. این سایتها نابود شدهاند و فکر میکنم این موفقیت بسیار خوبی در تخریب قابلیتهای هستهای آنها بوده است. آنها در آستانه تسلیحاتی کردن نه بمب بودند. انجام این حمله و تخریب این سایتها حیاتی بود.»
بحث تغییر رژیم در ایران
یکی از اهدافی که همچنان بحثبرانگیز است، تغییر رژیم است. در ابتدای جنگ، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر، از مردم ایران خواست علیه رهبران خود قیام کنند. رئیسجمهور ترامپ روز یکشنبه ایده تغییر رژیم را مطرح کرد، اما روز سهشنبه به خبرنگاران گفت که تغییر رژیم منجر به «هرجومرج» خواهد شد.
آویوی تأکید کرد که اگرچه اسرائیل نمیتواند تغییر رژیم را سازماندهی کند، اما میتواند شرایط مناسب را برای مردم ایران ایجاد کند تا خودشان این کار را انجام دهند.
او گفت: «من میگویم شرایط را ایجاد کنید و نه اینکه تغییر رژیم را انجام دهید، زیرا تغییر رژیم به مردم ایران بستگی دارد. آنها باید کاری در این مورد انجام دهند. اسرائیل نمیتواند رژیم را تغییر دهد. آنها باید قیام کنند و رژیم را تغییر دهند، اما ما میتوانیم کنترل رژیم بر جامعه را تضعیف کنیم.»
آویوی افزود که اگر جمهوری اسلامی در قدرت بماند، ایران در نهایت به تلاش برای ساخت سلاح هستهای بازخواهد گشت. او گفت: «این امر مستلزم آن است که اگر رژیم را سرنگون نکنیم، باید این درگیری را به شرایط خودمان پایان دهیم.»
او توضیح داد که اگرچه اسرائیل نمیتواند خود تغییر رژیم را انجام دهد، اما میتواند شرایط را در میدان تغییر دهد. «ما میتوانیم تصمیمگیری برای تغییر رژیم را برای آنها آسانتر کنیم، همانطور که با حزبالله اتفاق افتاد. ما حزبالله را بهاندازه کافی تضعیف کردیم تا واقعیتی ایجاد شود که در آن دولت لبنان بسیار جسورتر شده و با حزبالله به روشهایی برخورد میکند که یک یا دو سال پیش غیرقابلتصور بود.»
آویوی ادامه داد: «در نهایت، این مردم ایران هستند که باید این کار را انجام دهند. مشکل این است که آنها بهاندازه کافی سازمانیافته نیستند. موضع روشنی ندارند. رهبر مورد توافقی ندارند و این مشکل و تراژدی اصلی مردم ایران است. هشتاد درصد آنها از این رژیم متنفرند، اما بهاندازه کافی سازمانیافته نیستند که کاری انجام دهند.»
در همین حال، عملیات اسرائیل در غزه ادامه دارد. آویوی تأکید کرد که حتی در طول جنگ با ایران، نیروهای اسرائیلی اجساد چندین گروگان اسرائیلی که توسط حماس نگهداری میشدند را بازگرداندند.
او گفت که اسرائیل اکنون ۶۰ درصد نوار غزه را تحت کنترل دارد و انتظار میرود بهزودی ۷۵ درصد آن را کنترل کند. نیروهای این کشور بهصورت سیستماتیک در حال پاکسازی ساختمانهای بمبگذاریشده، تونلها و زیرساختهای تسلیحاتی هستند.
آویوی اظهار داشت: «حماس بهشدت تحت تأثیر اتفاقاتی که در ایران در جریان است قرار خواهد گرفت، و این باید ما را قادر سازد به توافقی برای بازگرداندن گروگانها برسیم.» او افزود: «اسرائیل، به نظر من، بهتدریج به سمت پیروزی قاطع در غزه نیز پیش میرود، و این جنگ با پیروزی بزرگ علیه ایران کوتاهتر خواهد شد. زمانی که حماس دیگر پشتیبانی ایران را نداشته باشد، در واقعیتی کاملاً متفاوت قرار میگیرد، و این بر اتفاقات در غزه تأثیر خواهد گذاشت.»
جف میسون و گرام اسلتری / خبرگزاری رویترز
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، روز چهارشنبه تأثیر حملات آمریکا به تأسیسات هستهای ایران را با پایان جنگ جهانی دوم مقایسه کرد و مدعی شد که خسارات وارده بسیار شدید بوده است، هرچند گزارشهای اطلاعاتی موجود قطعی نبودند.
اظهارات او پس از گزارشهایی از رویترز و دیگر رسانهها در روز سهشنبه منتشر شد که نشان میداد آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا ارزیابی کرده بود که این حملات تنها چند ماه برنامه هستهای ایران را به تعویق انداختهاند، در حالی که ترامپ و مقامات دولتش ادعا کرده بودند که این برنامه کاملاً نابود شده است.
ترامپ در دیدار با مارک روته، دبیرکل ناتو، پیش از اجلاس سران در لاهه به خبرنگاران گفت: «اطلاعات... بسیار غیرقطعی بود. اطلاعات میگویند، ‘ما نمیدانیم، ممکن است بسیار شدید بوده باشد.’ این چیزی است که اطلاعات میگویند. فکر میکنم این درست است، اما میتوانیم ‘ما نمیدانیم’ را کنار بگذاریم. این بسیار شدید بود. نابودی بود.»
اهمیت موفقیت حملات به ایران برای ترامپ
ترامپ رابطهای پرتنش با جامعه اطلاعاتی آمریکا دارد و موفقیت این حملات از نظر سیاسی برای او حیاتی است. حامیان راستگرای او پیشتر با صدای بلند استدلال کرده بودند که چنین مداخله نظامی با برنامه «دوباره آمریکا را بزرگ کنیم» که بر مسائل داخلی متمرکز است و وعده اجتناب از درگیریهای خارجی، سازگار نیست.
ترامپ در پاسخ تأکید کرده است که ایران هرگز نباید به سلاح هستهای دست یابد - موضعی که با یک حمله دقیق و قاطع از آن حمایت میکند.
ترامپ گفت که حملات آمریکا به پایان جنگ بین اسرائیل و ایران منجر شده و آن را با استفاده ایالات متحده از بمبهای اتمی در هیروشیما و ناگازاکی در ژاپن مقایسه کرد که در سال ۱۹۴۵ به پایان جنگ جهانی دوم منجر شد.
او گفت: «نمیخواهم از هیروشیما مثال بزنم، نمیخواهم از ناگازاکی مثال بزنم، اما اساساً همان بود. آن جنگ را پایان داد. این هم جنگ را پایان داد.»
ترامپ ادعا کرد که برنامه هستهای ایران «برای دههها عقب افتاده، چون فکر نمیکنم دیگر این کار را انجام دهند» و به مشاوران ارشد خود روی آورد تا این پیام را تایید کنند.
هگست و روبیو پیام ترامپ را تایید کردند
ترامپ که اواخر سهشنبه برای اجلاس سالانه ناتو به هلند رسیده بود، در کنار مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، و پیت هگست، وزیر دفاع، نشسته بود که هر دو نیز در مورد قابلیت اطمینان ارزیابی آژانس اطلاعات دفاعی تردید ایجاد کردند.
هگست گفت: «وقتی واقعاً به گزارش نگاه میکنید ـــ راستی، این یک گزارش فوقمحرمانه بود ـــ مقدماتی بود، با اطمینان پایین.» او افزود: «اینجا یک انگیزه سیاسی وجود دارد.»
او گفت که افبیآی در حال بررسی احتمال نشت اطلاعات است. روبیو نیز اظهار داشت که افرادی که گزارش را به اشتراک گذاشتهاند، آن را نادرست توصیف کردهاند و گفت: «این یک بازی است که آنها بازی میکنند.»
هر سه نفر از گزارشهای رسانهای درباره ارزیابیهای اطلاعاتی انتقاد کردند.
در اجلاس سران ناتو، کشورهای عضو ناتو قرار بود نیت مشترک خود را برای افزایش هزینههای دفاعی به ۵ درصد تولید ناخالص داخلی اعلام کنند. در حالی که برخی کشورها پیشنهاد دادهاند که ممکن است به این آستانه نرسند، دولت ترامپ به تعهد مورد انتظار به عنوان یک پیروزی مهم در سیاست خارجی اشاره کرده است.
تیموتی گاردنر / خبرگزاری رویترز
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، روز سهشنبه گفت که چین میتواند پس از توافق اسرائیل و ایران برای آتشبس، به خرید نفت ایران ادامه دهد. کاخ سفید تصریح کرد این اقدام به معنای کاهش تحریمهای آمریکا نیست.
ترامپ در پستی در سوشیال تروت، تنها چند روز پس از دستور بمباران سه سایت هستهای ایران توسط آمریکا، نوشت: “چین اکنون میتواند به خرید نفت از ایران ادامه دهد. امیدواریم که آنها مقدار زیادی نیز از آمریکا خریداری کنند.”
یک مقام ارشد کاخ سفید به رویترز گفت: ترامپ توجه را به این نکته جلب کرد که تاکنون هیچ تلاشی از سوی ایران برای بستن تنگه هرمز به روی نفتکشها صورت نگرفته است، زیرا بستن تنگه هرمز برای چین، بزرگترین واردکننده نفت ایران در جهان، دشوار بوده است.
این مقام گفت: “رئیس جمهور همچنان از چین و همه کشورها میخواهد که نفت پیشرفته ما را وارد کنند، نه اینکه نفت ایران را که نقض تحریمهای آمریکا است، وارد کنند.”
پس از اعلام آتشبس، اظهارات ترامپ در مورد چین، سیگنال نزولی دیگری برای قیمت نفت بود که روز سهشنبه تقریباً ۶ درصد کاهش یافت.
ترامپ در ماه فوریه اعلام کرد که به دلیل برنامه هستهای و تأمین مالی شبهنظامیان در سراسر خاورمیانه، فشار حداکثری را با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران، دوباره اعمال میکند. حال هرگونه کاهش در اجرای تحریمها علیه ایران، نشاندهنده تغییر سیاست ایالات متحده خواهد بود.
ترامپ در ماههای اخیر موجی از تحریمهای مرتبط با ایران را بر چندین پالایشگاه مستقل “تیپات” چین و اپراتورهای ترمینال بندری به دلیل خرید نفت ایران اعمال کرد.
اسکات مادل (Scott Modell)، افسر سابق سیا و مدیرعامل فعلی گروه انرژی راپیدان، گفت: “چراغ سبز رئیس جمهور ترامپ به چین برای ادامه خرید نفت ایران، نشان دهنده بازگشت به استانداردهای اجرایی سهلگیرانه است.”
علاوه بر عدم اجرای تحریمها، ترامپ میتواند تحریمهای اعمال شده توسط فرمان اجرایی یا تحت اختیاراتی که به یک رئیس جمهور در قوانین مصوب کنگره اعطا میشود را به حالت تعلیق درآورد یا لغو کند.
مادل گفت که ترامپ احتمالاً پیش از دورهای بعدی مذاکرات هستهای ایالات متحده و ایران، تحریمها را لغو نخواهد کرد. این اقدامات با توجه به درخواست تهران مبنی بر لغو دائمی تحریمها، اهرم فشاری را فراهم میکند.
جرمی پنر، شریک شرکت حقوقی «هیوز هابارد اند رید»، گفت اگر ترامپ تصمیم به تعلیق تحریمهای نفتی ایران بگیرد، به کار زیادی بین سازمانها نیاز خواهد بود. خزانهداری ایالات متحده باید مجوز صادر کند و وزارت امور خارجه باید معافیتهایی صادر کند که نیاز به اطلاعرسانی کنگره دارد.
تاجران و تحلیلگران نفت در آسیا گفتند که انتظار ندارند اظهارات ترامپ تأثیر کوتاهمدتی بر خرید نفت چین از ایران یا ایالات متحده داشته باشد.
نفت ایران تقریباً ۱۳.۶ درصد از خرید نفت چین در سال جاری را تشکیل میدهد و بشکههای تخفیفدار، راه نجاتی برای پالایشگاههای مستقل تحت فشار حاشیهای فراهم میکنند. نفت ایالات متحده تنها ۲ درصد از واردات چین را تشکیل میدهد و تعرفههای ۱۰ درصدی پکن بر نفت ایالات متحده، مانع خرید بیشتر میشود.
فشار بر چین
چین مدتهاست که با آنچه «سوءاستفاده واشنگتن از تحریمهای یکجانبه غیرقانونی» مینامد، مخالف است.
گوئو جیاکون، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، روز چهارشنبه در پاسخ به سوالی در مورد پست ترامپ در یک نشست خبری عادی، گفت که چین اقدامات امنیتی انرژی معقولی را مطابق با منافع ملی خود اتخاذ خواهد کرد.
خرید بیشتر نفت ایران توسط چین و سایر مصرفکنندگان میتواند عربستان سعودی، متحد آمریکا، بزرگترین صادرکننده نفت جهان را ناراحت کند.
با این حال، تأثیر تحریمهای ایالات متحده بر صادرات نفت ایران از زمان اولین دولت ترامپ که او سختگیری بیشتری علیه تهران اعمال کرد، محدود بوده است.
اسکات مادل با اشاره به تهدید با اسلحه گفت که ترامپ امسال با تحریم شرکتها و پایانههای تجاری چینی “با گلاک” بازی کرده است. مادل افزود، اما نتایج آن بسیار بیشتر “فشار حداقلی” بوده تا فشار حداکثری.
تامی بروس، سخنگوی وزارت امور خارجه، به خبرنگاران گفت که ترامپ آنچه را که میخواست اتفاق بیفتد، اعلام کرده است و دولت او بر تحقق آن متمرکز است. او نگفت که این فرآیند مستلزم چه چیزی خواهد بود.
بروس گفت: «اما واضح است که ما بر این تمرکز داریم که مطمئن شویم دست هدایتگر رئیس جمهور ترامپ پیروز میشود و این دولت را به جلو میبرد، بنابراین باید منتظر بمانیم و ببینیم که در نهایت چه اتفاقی خواهد افتاد.»
مجلس ایران روز چهارشنبه ۴ تیرماه طرحی را برای تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرٰی هستهای تصویب کرد. این اقدام که برای اجرا نیاز به تأیید نهایی شورای عالی امنیت ملی دارد، واکنشی به حملات اسرائيل و آمریکا به مراکر اتمی ایران در جنگ هوایی ۱۲روزه است.
به گزارش تسنیم، علی خضریان، نماینده پیشنهاد دهندگان طرح تعلیق همکاری با آژانس گفت: «به خوبی میدانید که موضوع حق فعالیت صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران توسط دشمنان این کشور، رژیم صهیونیستی، آمریکای جنایتکار و کشورهای غربی مورد تعرض قرار گرفت. از سوی دیگر ارتباط و همکاری سازمان انرژی اتمی با آژانس بین المللی انرژی اتمی در طول این سالها با ارتباطات حتی بیش از پادمان در برههای از تاریخ اثبات کرد که ما دنبال فعالیت صلح آمیز هستهای هستیم و هیچ انحرافی از اقدامات مبتنی بر پادمان انجام ندادهایم اما آژانس، مدیر کل آژانس و شورای حکام آژانس با ارائه گزارشهای غلط، خلاف واقع و رفتار سیاسی به جای رفتار فنی تلاش کردند این حق هستهای ما را مورد تعرض خودشان قرار دهند.»
وی افزود: «آنها در این مدت همه فعالیتها و بازرسیهای خودشان را انجام دادند اما آنچه اتفاق افتاد، صدور بیانیهای بر اساس گزارش غیر واقع آقای گروسی بود که زمینه بهانه جویی سگ هار منطقه یعنی رژیم صهیونیستی به کشورمان را فراهم کرد و کشورهایی که خودشان دارای سلاح هستهای هستند به ملت مظلوم و غیور ما حمله ور شدند.»
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس ادامه داد: «در چنین شرایطی به نظر میرسد تا زمانی که ما اعتماد نکنیم که ارتباط ما با آژانس بین المللی انرژی اتمی، ارتباطی است که منافع ملی ما را تأمین میکند، نیازمند تعلیق همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی هستیم.»
این طرح خروج ایران از معاهده NPT نیست
محمود نبویان نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی با بیان اینکه «موضوع این طرح خروج جمهوری اسلامی ایران از معاهده NPT نیست»، گفت: «ما به این معاهده مقید بوده و به دنیا نیز اعلام کردهایم همه فعالیتهای هستهای ما صلحآمیز بوده و هست لذا در این طرح موضوع همکاری با آژانس مطرح است به این معنا که نصب هرگونه دوربین پادمانی و فراپادمانی در کشورمان ممنوع خواهد شد.»
نبویان افزود: «همچنین ورود هرگونه بازرس اعم از رئیس، مرئوس، مدیرکل و یا مأمور به کشور ممنوع خواهد شد. تا پیش از این از فعالیتهای هستهای خود گزارشی به آژانس بین المللی انرژی اتمی میدادیم که آنها نیز متأسفانه این گزارش را مستقیماً به رژیم صهیونیستی ارائه میکرد لذا در این طرح ارائه هرگونه گزارشی به آژانس ممنوع اعلام شده است.»
وی گفت: «یکی از اهداف این طرح، تأمین امنیت مراکز هستهای کشورمان است. همچنین بر اساس ماده ۴ معاهده NPT که به هر عضو خود ۳ حق تحقیق و توسعه، تولید و بهره برداری از صنعت هستهای را میدهد، ما نیز باید این حقوق را برای خود قائل شویم و تا زمان تأمین آن و تأمین امنیت مراکز هستهای این الزام وجود دارد و دولت حق هیچگونه همکاری با آژانس به ویژه گروسی رئیس جاسوس آن را نخواهد داشت.»
پس از سخنرانی نمایندگان، مجلس وارد بررسی جزئیات طرح الزام دولت به تعلیق همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی شد و ماده واحده آن را با ۲۲۲ رأی موافق، بدون رأی مخالف و یک رأی ممتنع از مجموع ۲۲۳ نماینده حاضر در جلسه تصویب کرد.
در ماده واحده این طرح آمده است: با توجه به نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران توسط رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا نسبت به تأسیسات هستهای صلح آمیز کشور و به مخاطره افتادن منافع عالیه جمهوری اسلامی ایران، مستندا به ماده ۶۰ عهدنامه ۱۹۶۹ وین در خصوص معاهدات، دولت مکلف است بلافاصله پس از تصویب این قانون هرگونه همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی بر اساس معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای(NPT) و پادمان مبتنی بر آن را تا حصول شروط زیر به حالت تعلیق درآورد:
۱- حصول اطمینان از رعایت کامل حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران و تأمین امنیت مراکز هستهای و دانشمندان هستهای بر اساس چارچوب منشور سازمان ملل متحد و به تشخیص شورای عالی امنیت ملی.
۲- حصول اطمینان از رعایت کامل حقوق ذاتی جمهوری اسلامی ایران در بهره مندی از کلیه حقوق مصرح در ماده ۴ معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای به ویژه غنی سازی اورانیوم در داخل کشور به تشخیص شورای عالی امنیت ملی.
در تبصره این ماده واحده نیز آمده؛ اطمینان از تحقق شروط مذکور پس از گزارش سازمان انرژی اتمی با تصویب شورای عالی امنیت ملی احراز خواهد شد. دولت مکلف است هر ۳ ماه یک بار گزارش تحقق شروط مذکور را به مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی ارائه کند.
در ادامه این جلسه محمدصالح جوکار پیشنهاد الحاق یک تبصره دیگر به این ماده واحده را مطرح کرد و گفت: در حال حاضر هیچ ضمانت اجرایی برای اجرای این قانون وجود ندارد، لذا طی پیشنهادی خواستار الحاق تبصرهای به این ماده واحده با موضوع تعیین مجازات برای مستنکفان و متخلفان از اجرای این قانون هستیم.
سپس این تبصره به رأی نمایندگان گذاشته شد که آنها با ۱۹۰ رأی موافق، ۲۳ رأی مخالف و ۵ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۱ نماینده حاضر در جلسه با این الحاق موافقت کردند.
در تبصره الحاقی آمده است: هرگونه فعل و یا ترک فعل توسط هر شخص یا اشخاص که سبب عدم اجرا یا اجرای ناقص تکلیف مقرر در این قانون شود، در صورتی که مشمول مجازات شدیدتری نباشد، جرم محسوب شده و مرتکبان و مستنکفان به مجازات تعزیری درجه ۶ موضوع ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی مصوب یک اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، محکوم میشوند.
جنگ هوایی میان ایران و اسرائيل پایان یافته و آتشبس برقرار شده با میانجیگری دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، بین دو کشور، روز چهارشنبه ظاهراً برقرار است.
هر دو طرف روز سهشنبه پس از ۱۲ روز جنگ، ادعای پیروزی کردند. استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ به خاورمیانه، اواخر روز سهشنبه گفت که مذاکرات بین ایالات متحده و ایران «امیدوارکننده» بوده و واشنگتن به یک توافق صلح بلندمدت امیدوار است.
ویتکاف در مصاحبهای در برنامه «اینگراهام انگل» شبکه فاکس نیوز گفت: «ما همین حالا هم با هم صحبت میکنیم، نه فقط مستقیماً، بلکه از طریق طرفهای گفتگو. فکر میکنم این گفتگوها امیدوارکننده هستند. ما امیدواریم که بتوانیم به یک توافق صلح بلندمدت برسیم که ایران را احیا کند.»
وی افزود: «اکنون نوبت ماست که با ایرانیها بنشینیم و به یک توافق صلح جامع برسیم و من بسیار مطمئنم که به این هدف دست خواهیم یافت.»
ترامپ آخر هفته گفت که بمبافکنهای رادارگریز ایالات متحده برنامه ایران برای توسعه سلاحهای هستهای را «نابود» کردهاند. اما به گفته سه نفر از افراد آگاه، به نظر میرسد ادعای ترامپ با گزارش اولیه یکی از آژانسهای اطلاعاتی دولتش در تضاد است.
یکی از منابع گفت که ذخایر اورانیوم غنیشده ایران از بین نرفته است و برنامه هستهای این کشور که بخش عمدهای از آن در اعماق زمین دفن شده است، ممکن است تنها یک یا دو ماه به عقب افتاده باشد. کاخ سفید اعلام کرد که ارزیابی اطلاعاتی «کاملاً اشتباه» است.
بر اساس این گزارش که توسط آژانس اطلاعات دفاعی تهیه شده است، حملات هوایی ورودیهای دو تأسیسات را مسدود کرده، اما ساختمانهای زیرزمینی را فرو نریخته است.
واشنگتن پست به نقل از یک فرد ناشناس آشنا با این گزارش نوشت که برخی از سانتریفیوژها دست نخورده باقی ماندهاند.
دولت ترامپ روز سهشنبه به شورای امنیت سازمان ملل متحد اعلام کرد که حملات آخر هفتهاش برنامه هستهای ایران را «تضعیف» کرده است، البته به جز ادعای ترامپ مبنی بر «نابودی» تأسیسات.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، روز سهشنبه گفت که این حمله تهدید هستهای علیه اسرائیل را از بین برده است و او مصمم است هرگونه تلاش تهران برای احیای برنامه تسلیحاتی خود را خنثی کند.
وی گفت: «ما دو تهدید وجودی فوری برای خود را از بین بردهایم: تهدید نابودی هستهای و تهدید نابودی توسط ۲۰ هزار موشک بالستیک.»
ایران اعلام پیروزی کرد!
به گزارش رسانههای ایران، مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، گفت که کشورش با موفقیت به جنگ پایان داده و آن را «پیروزی بزرگ» نامیده است.
به گزارش خبرگزاری رسمی ایرنا، پزشکیان همچنین به محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، گفت که تهران آماده حل اختلافات با ایالات متحده است.
اسرائیل در ۱۳ ژوئن جنگ هوایی غافلگیرکنندهای را آغاز کرد و به تأسیسات هستهای ایران حمله کرد و فرماندهان ارشد نظامی را کشت که بدترین ضربه به جمهوری اسلامی از زمان جنگ دهه ۱۹۸۰ با عراق بود.
ایران که تلاش برای ساخت سلاحهای هستهای را انکار میکند، با شلیک موشک به سایتها و شهرهای نظامی اسرائیل تلافی کرد.
وبسایت نورنیوز، نزدیک به شورای عالی امنیت ملی، روز چهارشنبه گزارش داد که ایران ۷۰۰ نفر را به اتهام ارتباط با اسرائیل در طول جنگ ۱۲ روزه دستگیر کرده است و خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه ایران، گزارش داد که ایران روز چهارشنبه سه مرد را به جرم همکاری با سازمان جاسوسی موساد اسرائیل و قاچاق تجهیزات مورد استفاده در یک ترور بدون نام، اعدام کرد.
محدودیتها لغو شد
ارتش اسرائیل روز سهشنبه ساعت ۸ شب به وقت محلی (۱۷۰۰ به وقت گرینویچ) محدودیتهای فعالیت در سراسر کشور را لغو کرد و مقامات اعلام کردند که فرودگاه بن گوریون، فرودگاه اصلی این کشور در نزدیکی تلآویو، بازگشایی شده است. نورنیوز، وابسته به دولت، گزارش داد که حریم هوایی ایران نیز بازگشایی خواهد شد.
قیمت نفت اندکی آرامش یافت، زیرا سرمایهگذاران ثبات آتشبس و کاهش احتمال محاصره تنگه هرمز توسط ایران را ارزیابی کردند.
آتشبس شکننده به نظر میرسید: هم اسرائیل و هم ایران ساعتها طول کشید تا اذعان کنند که آتشبس را پذیرفتهاند و یکدیگر را به نقض آن متهم کردند.
ترامپ هر دو طرف را سرزنش کرد، اما به ویژه انتقادات تندی را متوجه اسرائیل کرد و به متحد نزدیک ایالات متحده گفت که “اکنون آرام باشد”. او بعداً گفت که اسرائیل حملات بیشتر را به دستور او لغو کرده است.
اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، گفت که به همتای آمریکایی خود، پیت هگست، گفته است که کشورش به آتشبس احترام خواهد گذاشت، مگر اینکه ایران آن را نقض کند. پزشکیان نیز به همین ترتیب گفت که ایران تا زمانی که اسرائیل به آتشبس احترام بگذارد، به آن احترام خواهد گذاشت، به گزارش رسانههای ایران.
ایال زمیر، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اسرائیل، گفت که “فصل مهمی” از این درگیری به پایان رسیده است، اما مبارزه علیه ایران تمام نشده است. او گفت که ارتش دوباره بر جنگ خود علیه شبهنظامیان حماس تحت حمایت ایران در غزه تمرکز خواهد کرد.
مقامات ایرانی گفتند که ۶۱۰ نفر در کشورشان در اثر حملات اسرائیل کشته و ۴۷۴۶ نفر زخمی شدهاند. بمباران تلافیجویانه ایران ۲۸ نفر را در اسرائیل کشت، این اولین باری بود که دفاع هوایی آن توسط تعداد زیادی موشک ایرانی مورد نفوذ قرار گرفت.
خبرگزاری رویترز
جان لِیستر / آسوشیتدپرس
اسرائیل در ارزیابی خود از خسارات جنگی واردشده به ایران، به کشتار هدفمند دستکم ۱۴ دانشمند اشاره کرده است؛ اقدامی بیسابقه علیه مغزهای متفکر برنامه هستهای ایران که به گفته کارشناسان مستقل، تنها میتواند این برنامه را به عقب بیندازد، اما قادر به توقف آن نیست.
یوشوا زارکا، سفیر اسرائیل در فرانسه در گفتوگویی با خبرگزاری آسوشیتدپرس اعلام کرد این ترورها باعث خواهد شد که ایران، حتی در صورت باقیماندن بخشی از زیرساختها و مواد هستهای پس از نزدیک به دو هفته بمبارانهای هوایی اسرائیل و پرتاب بمبهای سنگرشکن عظیم توسط بمبافکنهای پنهانکار آمریکایی، دیگر «تقریباً» قادر به ساخت سلاح هستهای نباشد.
سفیر اسرائیل، گفت: «این واقعیت که کل آن گروه [دانشمندان] از میان رفتند، عملاً برنامه [هستهای ایران] را برای چندین سال، برای مدت نسبتاً زیادی، به عقب برگرداند.»
با این حال تحلیلگران هستهای میگویند ایران دانشمندان دیگری نیز دارد که میتوانند جای آنها را بگیرند. دولتهای اروپایی نیز میگویند نیروی نظامی به تنهایی قادر به از بین بردن دانش هستهای ایران نیست؛ به همین دلیل خواهان راهحلی مذاکرهشده برای پایان دادن به نگرانیها درباره برنامه هستهای ایران هستند.
دیوید لامی، وزیر امور خارجه بریتانیا، در مجلس عوام گفت: «حملات هوایی نمیتوانند دانشی را که ایران در طول چند دهه به دست آورده از بین ببرند، و نه جاهطلبیهای حاکمیتیای را که ممکن است از این دانش برای ساخت سلاح هستهای استفاده کند.»
ایران همواره تأکید داشته که برنامه هستهایاش صلحآمیز است و آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحده نیز ارزیابی کردهاند که تهران بهطور فعال در پی ساخت بمب نیست. با این حال رهبران اسرائیل استدلال میکنند که ایران میتواند در مدت کوتاهی سلاح هستهای تولید کند.
در ادامه نگاهی دقیقتر به این ترورها خواهیم داشت:
شیمیدانها، فیزیکدانها و مهندسان در میان کشتهشدگان
زارکا به آسوشیتدپرس گفت که حملات اسرائیل منجر به کشتهشدن دستکم ۱۴ فیزیکدان و مهندس هستهای شد؛ چهرههای برجسته علمی ایران که «همه چیز در ذهنشان بود.»
او گفت: «آنها نه بهخاطر اینکه فیزیک میدانستند، بلکه بهخاطر مشارکت شخصیشان در مبارزه — یعنی در طراحی، ساخت و تولید سلاح هستهای — کشته شدند.»
به گفته ارتش اسرائیل، ۹ نفر از این افراد در موج نخست حملات اسرائیل در ۱۳ ژوئن کشته شدند. ارتش اسرائيل اعلام کرد این افراد «دههها تجربه انباشتهشده در توسعه سلاحهای هستهای» داشتند و از جمله متخصصان در حوزه شیمی، مواد، مواد منفجره و همچنین فیزیکدان بودند.
زارکا روز دوشنبه ۲۴ ژوئن با آسوشیتدپرس گفتوگو کرد. روز سهشنبه ۲۵ ژوئن، تلویزیون دولتی ایران گزارش داد که یک دانشمند هستهای دیگر به نام محمدرضا صدیقی صابر نیز در حملهای اسرائیلی کشته شده است؛ حملهای که پس از نجات او از حمله قبلی انجام شد. حمله ۱۳ ژوئن، جان پسر ۱۷ سالهاش را گرفته بود.
ترورهای هدفمند با هدف دلسرد کردن جانشینان احتمالی
کارشناسان میگویند دههها فعالیت هستهای ایران — که غرب آن را دارای ابعاد نظامی میداند — برای این کشور ذخایری از دانش فنی و کارشناسانی فراهم کرده که میتوانند برنامه ساخت کلاهکهای قابل نصب بر موشکهای بالیستیک ایران را ادامه دهند.
مارک فیتزپاتریک، دیپلمات پیشین آمریکایی و متخصص در زمینه عدم اشاعه هستهای، میگوید: «نقشهها همچنان باقی خواهند ماند و نسل بعدی دانشجویان دکتری میتوانند آنها را رمزگشایی کنند.»
به گفته او، بمباران تأسیسات هستهای «یا کشتن دانشمندان باعث بهتعویقافتادن برنامه برای مدتی میشود. اگر هر دو با هم انجام شود، تأخیر بیشتری به همراه دارد، اما برنامه در نهایت بازسازی خواهد شد.»
فیتزپاتریک که اکنون تحلیلگر اندیشکده مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک در لندن است، افزود: «ایران نیروهای جایگزین در ردهای پایینتر دارد. آنها به اندازه دانشمندان قبلی توانمند نیستند، اما در نهایت کار را پیش خواهند برد.»
سرعت ازسرگیری فعالیتهای هستهای ایران، تا حدی به این بستگی دارد که آیا حملات اسرائیل و آمریکا موفق شدهاند ذخایر اورانیوم غنیشده و تجهیزات مورد نیاز برای رساندن آن به سطح مناسب جهت استفاده احتمالی در سلاح را نابود کنند یا نه.
پاول پودویگ، تحلیلگر مستقر در ژنو که در حوزه زرادخانه هستهای روسیه تخصص دارد، گفت: «عنصر کلیدی، خودِ ماده \[هستهای] است. وقتی آن ماده را داشته باشید، باقی مسیر نسبتاً شناختهشده است.» او افزود که هدف از کشتن دانشمندان شاید این بوده که «افراد را بترسانند تا در این برنامهها همکاری نکنند.»
او سپس پرسید: «اما پرسش این است که \[این روند] کجا متوقف میشود؟ یعنی شروع میکنید به کشتن دانشجویانی که فیزیک میخوانند؟» و هشدار داد: «این سراشیبی بسیار لغزندهای است.»
سفیر اسرائیل نیز گفت: «من واقعاً فکر میکنم افرادی که از این پس از آنها خواسته میشود در برنامه تسلیحات هستهای ایران مشارکت کنند، پیش از پذیرش، دو بار فکر خواهند کرد.»
اسرائیل بهطور گسترده بهعنوان تنها کشور خاورمیانه دارای سلاح هستهای شناخته میشود؛ هرچند این کشور هرگز وجود چنین زرادخانهای را بهطور رسمی تأیید نکرده است.
حملات پیشین به دانشمندان
سالهاست که گمان میرود اسرائیل در قتل دانشمندان هستهای ایران نقش داشته، اما پیش از این هیچگاه مسئولیت آنها را بهطور علنی نپذیرفته بود، برخلاف این بار.
در سال ۲۰۲۰، ایران اسرائیل را متهم کرد که با استفاده از تیربار کنترل از راه دور، محسن فخریزاده، دانشمند ارشد هستهای خود را ترور کرده است.
لوا رینل، تحلیلگر مستقر در پاریس از اندیشکده بنیاد پژوهشهای راهبردی، گفت: «این اقدام برنامه را به تأخیر انداخت، اما برنامه همچنان ادامه دارد. پس این روش مؤثر نیست.» او افزود: «این اقدامات بیشتر جنبه نمادین دارند تا راهبردی.»
زارکا، سفیر اسرائیل، بدون آنکه بهطور مستقیم تأیید کند که اسرائیل فخریزاده را کشته، گفت: «اگر مجموعهای از موانع مکرر برای برنامه هستهای ایران به وجود نیامده بود — که برخی از آنها نتیجه خرابکاری اسرائیل بودهاند — ایران خیلی وقت پیش به بمب دست یافته بود.»
او افزود: «آنها هنوز به بمب نرسیدهاند. هر یک از این اتفاقات، برنامه را کمی به عقب انداخته است.»
منطقه خاکستری قانونی
قوانین بشردوستانه بینالمللی کشتن عمدی غیرنظامیان و افرادی را که مستقیماً در درگیریها شرکت ندارند، ممنوع میکند. اما برخی کارشناسان حقوقی میگویند اگر این دانشمندان عضو نیروهای مسلح ایران بوده یا بهطور مستقیم در عملیاتهای خصمانه مشارکت داشته باشند، ممکن است این ممنوعیت شامل حالشان نشود.
استیون آر. دیوید، استاد علوم سیاسی دانشگاه جانز هاپکینز، گفت: «برداشت شخصی من این است که این دانشمندان برای رژیمی سرکش کار میکردند که بهطور مداوم خواهان نابودی اسرائیل بوده و به آن کمک میکردند تا سلاحهایی بسازد که این تهدید را عملی کند. بنابراین، آنها اهداف مشروعی بودند.»
او افزود: «رهبران نازی آلمان یا ژاپن در جنگ جهانی دوم اگر میتوانستند، لحظهای در کشتن دانشمندانی که روی پروژه مَنهَتن \[ساخت نخستین بمب هستهای] کار میکردند، تردید نمیکردند.»
لوری بلنک، متخصص حقوق بشردوستانه در دانشکده حقوق اموری، گفت که هنوز برای قضاوت درباره قانونی بودن کارزار حذف هدفمند دانشمندان از سوی اسرائیل خیلی زود است.
او در ایمیلی به آسوشیتدپرس نوشت: «ما بهعنوان ناظران بیرونی، تمام اطلاعات لازم درباره نقش و فعالیتهای این دانشمندان یا دادههای اطلاعاتی در اختیار اسرائیل را نداریم. بنابراین نمیتوانیم قضاوت قطعی داشته باشیم.»
زارکا، سفیر اسرائیل، میان تحقیقات هستهای غیرنظامی و دانشمندانی که هدف قرار گرفتند تفاوت قائل شد.
او گفت: «یاد گرفتن فیزیک و دانستن دقیق اینکه هسته اتم چگونه عمل میکند و اورانیوم چیست، یک چیز است.»
اما تبدیل اورانیوم به کلاهکی که قابل نصب روی موشک باشد، «به این سادگی نیست،» او افزود. «این افراد دانش لازم برای این کار را داشتند و در حال توسعه بیشتر این دانش بودند — و به همین دلیل حذف شدند.»
ایراناینترنشنال: رسانههای حکومت از اجرای حکم اعدام ادریس آلی، آزاد شجاعی و رسول احمد محمد، کولبرانی که به کمک در انتقال تجهیزات و سلاح مورد استفاده در کشتن محسن فخریزاده متهم شده بودند، خبر دادند.
در این گزارشها، بدون اشاره به نام فخریزاده، از چهرههای تاثیرگذار در برنامه اتمی جمهوری اسلامی و از فرماندهان سپاه پاسداران، آمده این سه نفر «در پوشش محموله مشروبات الکلی، اقدام به وارد کردن تجهیزات به کشور کردند که در نهایت منجر به ترور یکی از شخصیتها شد.»
محمود علوی، وزیر اطلاعات دولت حسن روحانی، آذرماه ۱۴۰۱ اعلام کرده بود تعقیب عوامل کشتن فخریزاده ناکام مانده است.
علوی با اشاره به این که نیروهای امنیتی توانستند در پرونده فخریزاده، «افراد درگیر در حادثه را مشخص کنند»، گفت: «ما منزل افرادی در غرب تهران را شناسایی کردیم، به سمت آن رفتیم تا نیم ساعت قبل از این که ما برسیم منزل را ترک کردند. بعد در اراک رد آنها را پیدا کردیم و باز هم صحنه را ترک کردند. بعد به همدان رفتند و از همدان به سنندج و بعد به سقز اما چون در سقز دوربین نبود، امکان شناسایی نبود. بعد هم از کشور خارج شدند.»
فخریزاده، از برجستهترین چهرههای برنامه هستهای جمهوری اسلامی، پیشتر مدیریت سپند (نهاد زیرمجموعه وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در برنامه هستهای جمهوری اسلامی) را بر عهده داشت.
او هفتم آذر ۱۳۹۹ در جاده آبسرد در حدود ۸۰ کیلومتری شرق تهران به ضرب گلوله کشته شد.
ایراناینترنشنال آذر ماه سال ۱۴۰۳ در گزارشی نوشت به اطلاعاتی اختصاصی دست یافته که نشان میدهد پنج شهروند کرد براساس اعتراف اجباری به دست آمده در شکنجه، به اتهام کمک در انتقال تجهیزات سلاح مورد استفاده در کشتن فخریزاده به اعدام و زندان طولانیمدت محکوم شدهاند.
جزییات بیشتر درباره سه کولبر اعدامی
ادریس آلی، فرزند صالح، متولد دهم دی ماه سال ۶۸ در روستای دولهگرم سردشت بود. به گفته یک منبع نزدیک به خانواده ادریس، او را که دو فرزند دختر دارد هشت ماه در بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری کردند و بعدا به زندان مرکزی ارومیه بردند.
آزاد شجاعی، فرزند رحمان، متولد پنجم مرداد ماه سال ۵۸ در سردشت بود. یک منبع محلی به ایراناینترنشنال گفت که آزاد و ادریس، کولبر بودند و مشروبات خارجی وارد میکردند. آنها در ملاقات با خانوادهشان گفتهاند که تحت شکنجه در اعتراف اجباری جلوی دوربین تلویزیون گفتهاند که تجهیزات سلاح رباتیک به کار رفته در ترور فخریزاده را وارد کشور کردهاند.
رسول احمد محمد هم اهل سلیمانیه عراق بود. به گفته یک منبع مطلع، این کاسبکار مرزی در قلادزه ساکن بود. ماموران امنیتی شماره تلفن او را روی گوشی ادریس پیدا کردند و یک هفته بعد او را دستگیر کردند، یعنی دو سال پس از مرگ فخریزاده.
عوامل اصلی ترور که بودند؟
فخریزاده ساعت ۱۴:۲۰ روز هفتم آذرماه سال ۱۳۹۹ در در تقاطع جاده فیروزکوه و آبسرد در ۹۱ کیلومتری تهران کشته شد. اگرچه در روایتهای اولیه از هجوم چند فرد مسلح به خودروی فخریزاده گزارش شده بود، اما پس از پنج روز خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران خبر داد که او با یک تیربار اتوماتیک کنترل از راه دور ترور شده است.
دی ماه همان سال شبکه ۱۳ تلویزیون اسرائیل با پخش تصاویر بازسازی شده، روایتی از ترور فخریزاده ارائه کرد که در آن تیرباری که پشت نیسان جاسازی شده بود، از فاصله ۱۵۰ متری به فخریزاده شلیک کرد، با دستوری که از طریق هوش مصنوعی از خاک اسرائیل صادر شد.
دو روز بعد از این اتفاق، برخی رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران، و یک کانال تلگرامی وابسته به کارکنان ارتش، تصویر و مشخصات فردی به نام محسن کیانپور، ۳۱ ساله را به عنوان یکی از متهمان ترور فخریزاده منتشر کردند و از شهروندان خواستند در صورت مشاهده او به وزارت اطلاعات خبر بدهند.
پاییز سه سال پیش، یک افسر موساد به نام خگای ایتکین در مصاحبهای با شبکه ۱۲ اسرائیل، جزئیات بیشتری از عملیات ترور را فاش کرد. ایتکین در زمان ترور فخریزاده، مدیر بخش فنآوری موساد بود. این شبکه به نقل از این افسر موساد خبر داد فخریزاده با یک مسلسل رباتیک به وزن یک تن ترور شد، سلاحی که اسرائیل طی چند ماه به طور قاچاقی در قطعات کوچک به ایران فرستاد و در مقصد دوباره سرهمبندی شد.
به گفته این افسر موساد، دوربینهایی که از قبل در محل ترور نصب شده بود، زوایای دید را در جهتهای مختلف برای اپراتورهای اسرائیلی فراهم کرد و نرم افزار هوش مصنوعی فاصله زمانی لحظه ورود تصاویر به مرکز راه دور تا زمان بازگشت فرمان به میدان را محاسبه میکرد.
علاوه بر این، یک دوربین با نرمافزار تشخیص چهره قرار داده شد تا گلولهها فقط به فخریزاده برخورد کند و نه همسرش. عملیاتی که کلا سه دقیقه طول کشید و تنها نقصش این بود که قرار بود سلاح رباتیک بعد از ترور جوری منفجر شود که آثاری از آن باقی نماند. منفجر شد، اما تکههایی از آن باقی ماند.
۱۰ روز بعد از ترور فحزیزاده نیروهای سپاه پاسداران و نیروی انتظامی دستکم ۲۰ نفر را در شهر بانه بازداشت کردند. رسانه ههنگاو خبر داد ماموران در جریان تفتیش ده خانه، عکس محسن کیانپور را به شهروندان نشان میدادند. کیانپور عضو تیم حفاظت فخریزاده معرفی شد. ظاهرا ماموران به دنبال کسی بودند که نیسان آبی حاضر در صحنه ترور، به نام او ثبت شده بود.
همان موقع رادیو بینالمللی فرانسه به نقل از یک روزنامهنگار عرب ساکن لندن، خبر داد وزارت اطلاعات عکس و مشخصات سه نفر دیگر به نامهای حمید باقرپناهی، حسن کماندار و غلام سبزواری را برای شناسایی در هتلهای کشور توزیع کرده است.
با اذعان وزیر پیشین اطلاعات مشخص شده عوامل اصلی مشارکتکننده در این ترور منتسب به موساد، از کشور گریختهاند و جمهوری اسلامی برای سرپوش گذاشتن بر شکست اطلاعاتی در این ترور، دستکم سه کولبر را براساس اعتراف اجباری متاثر از شکنجه شدید، به اعدام محکوم کرده است.
ایراناینترنشنال
بر اساس یک گزارش محرمانه اولیه در ایالات متحده، بمباران تأسیسات هستهای ایران توسط آمریکا، تنها ورودیهای دو سایت را مسدود کرده اما سازههای زیرزمینی این تأسیسات را منهدم نکرده است. مقامهایی که با محتوای این گزارش آشنا هستند این موضوع را اعلام کردهاند.
به گفته این مقامها، یافتههای اولیه نشان میدهد که حملات هوایی در آخر هفته گذشته، برنامه هستهای ایران را تنها برای چند ماه به عقب انداخته است.
پیش از این حمله، نهادهای اطلاعاتی آمریکا تخمین زده بودند که اگر ایران تصمیم بگیرد با سرعت به سوی ساخت بمب پیش برود، این روند حدود سه ماه طول خواهد کشید. اما اکنون، پس از عملیات بمباران آمریکا و چند روز حملات نیروی هوایی اسرائیل، گزارش سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) برآورد کرده که این برنامه حداکثر کمتر از شش ماه به تأخیر افتاده است.
مقامهای سابق میگویند اگر ایران به دنبال ساخت بمب در کوتاهترین زمان ممکن باشد، محصول اولیه احتمالاً یک وسیله انفجاری کوچک و ابتدایی خواهد بود. ساخت یک کلاهک کوچکشده و قابل نصب بر موشک بهمراتب دشوارتر است، و هنوز روشن نیست که چه میزان از تحقیقات پیشرفتهتر در این حوزه آسیب دیده است.
این یافتهها نشان میدهند که اظهارات دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مبنی بر “نابودی کامل” تأسیسات هستهای ایران، با ارزیابیهای اولیه همخوان نیست و بزرگنمایی شده است. قرار بود کنگره روز سهشنبه در جلسهای رسمی درباره جزئیات این حمله توجیه شود و پرسشهایی درباره این ارزیابی مطرح کند، اما جلسه به تعویق افتاد. اکنون قرار است این جلسه روز پنجشنبه برگزار شود.
در این گزارش همچنین آمده است که بخش زیادی از ذخایر اورانیوم غنیشده ایران پیش از حملات جابهجا شدهاند، بهگونهای که مقدار بسیار کمی از مواد هستهای در جریان حمله نابود شده است. احتمال میرود بخشی از این ذخایر به سایتهای مخفی هستهای منتقل شده باشد که ایران همچنان آنها را در اختیار دارد.
برخی مقامهای اسرائیلی نیز معتقدند که ایران تأسیسات غنیسازی کوچکی را بهصورت پنهانی حفظ کرده است تا در صورت حمله به سایتهای اصلی، امکان ادامه برنامه هستهای وجود داشته باشد.
مقامها هشدار دادهاند که این گزارش پنجصفحهای، تنها یک ارزیابی اولیه است و ارزیابیهای دیگری در راه است، بهویژه پس از گردآوری اطلاعات بیشتر و همچنین بررسیهای ایران از سه سایت فردو، نطنز و اصفهان. یکی از مقامها گفته است گزارشهایی که تاکنون به اعضای دولت ارائه شدهاند «ارزیابیهایی متنوع و بعضاً متضاد» بودهاند و هنوز تحلیل نهایی صورت نگرفته است.
با این حال، گزارش سازمان اطلاعات دفاعی نشان میدهد که خسارت وارده به تأسیسات کمتر از آن چیزی بوده که برخی مقامهای دولت انتظار داشتند، و ایران همچنان کنترل تقریباً تمام مواد هستهای خود را در اختیار دارد. به این معنا که اگر تصمیم بگیرد به سمت ساخت سلاح اتمی حرکت کند، احتمالاً همچنان قادر خواهد بود این کار را در مدت نسبتاً کوتاهی انجام دهد.
مقامهایی که برای این گزارش مورد مصاحبه قرار گرفتهاند، به دلیل محرمانه بودن یافتهها، خواستار ناشناسماندن شدند.
مخالفت کاخ سفید با نتایج گزارش
کاخ سفید با محتوای این ارزیابی مخالفت کرده است. کارولاین لویت، سخنگوی کاخ سفید، در بیانیهای اعلام کرد که این گزارش «کاملاً نادرست» است.
او گفت: «افشای این ارزیابی ادعایی، تلاشی آشکار برای بیاعتبار کردن رئیسجمهور ترامپ و بیاهمیت جلوه دادن مأموریت شجاعانه خلبانان نیروی هوایی ماست که با دقت کامل، مأموریت نابودی برنامه هستهای ایران را اجرا کردند. همه میدانند که وقتی ۱۴ بمب ۳۰ هزار پوندی با دقت کامل بر اهداف فرود میآیند، نتیجه چیزی جز نابودی کامل نیست.»
برخی از بخشهای گزارش اطلاعاتی پیشتر توسط شبکه سیانان گزارش شده بود.
مقامها میگویند حملات هوایی، بهشدت به سامانه برقرسانی در سایت فردو آسیب زده است؛ سایتی که در عمق کوه ساخته شده تا از حملات هوایی در امان بماند. هنوز مشخص نیست که ایران چه مدت زمان نیاز خواهد داشت تا دوباره به سازههای زیرزمینی دسترسی پیدا کرده، سامانههای برقرسانی را تعمیر و تجهیزاتی که از محل منتقل شدهاند را نصب کند.
ارزیابیهای اولیه از میزان خسارت توسط اسرائیل نیز پرسشهایی را درباره اثربخشی این حملات مطرح کردهاند. مقامهای دفاعی اسرائیل گفتهاند که شواهدی در اختیار دارند که نشان میدهد تأسیسات زیرزمینی فردو نابود نشدهاند.
پیش از حمله، ارتش آمریکا مجموعهای از سناریوهای ممکن را به مقامها ارائه داده بود که طیف گستردهای از تخمینها را درباره میزان تأخیر در برنامه هستهای ایران شامل میشد. این برآوردها از چند ماه در پایینترین حالت تا چند سال در خوشبینانهترین حالت متفاوت بود.
برخی مقامها هشدار دادهاند که چنین برآوردهایی نادقیق هستند و عملاً نمیتوان بهطور قطعی مشخص کرد که در صورت تصمیم ایران به بازسازی، این روند دقیقاً چقدر زمان خواهد برد.
دونالد ترامپ اعلام کرده است که حملات هوایی توسط بمبافکنهای B-2 و شلیک موشکهای تاماهاوک از ناوگان دریایی آمریکا، سه سایت هستهای ایران را «نابود» کردهاند؛ ادعایی که پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، نیز در نشست خبری روز یکشنبه در پنتاگون تکرار کرد.
اما ژنرال دن کین، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، با احتیاط بیشتری درباره تأثیر این حملات صحبت کرده است.
ژنرال کین در همان نشست خبری روز یکشنبه گفت: «این عملیات با هدف تضعیف شدید زیرساختهای مرتبط با تسلیحات هستهای ایران طراحی شده بود.»
او همچنین گفت که ارزیابی نهایی از میزان خسارت ناشی از عملیات نظامی علیه ایران هنوز تکمیل نشده است. ژنرال کین که در کنار وزیر دفاع صحبت میکرد، افزود: ارزیابی اولیه نشان میدهد هر سه سایت هستهای ایران که هدف حمله قرار گرفتند، دچار «خسارت و تخریب شدید» شدهاند.
در جلسه سنای آمریکا در روز دوشنبه، دموکراتها نیز با احتیاط بیشتری به ارزیابی ترامپ واکنش نشان دادند.
سناتور جک رید از ایالت رود آیلند، عضو ارشد دموکرات در کمیته نیروهای مسلح سنا، گفت: «ما همچنان منتظر ارزیابی نهایی از خسارات وارده در نبرد هستیم.»
مقامهای نظامی پیشتر گفته بودند که برای وارد آوردن آسیب جدیتر به سایتهای زیرزمینی، باید حملات در چند نوبت و با شدت بیشتری انجام میشد. اما ترامپ پس از تأیید موج نخست حملات، اعلام کرد که تصمیم دارد حملات بیشتر را متوقف کند.
نهادهای اطلاعاتی آمریکا پیش از حملات نتیجهگیری کرده بودند که ایران هنوز تصمیم به ساخت سلاح هستهای نگرفته است، اما میزان کافی از اورانیوم غنیشده را در اختیار دارد که اگر تصمیم به ساخت بمب بگیرد، میتواند این کار را در مدت نسبتاً کوتاهی انجام دهد.
در حالی که تحلیلگران اطلاعاتی پیشبینی کرده بودند که حمله به فردو یا دیگر تأسیسات هستهای ممکن است ایران را به ساخت بمب سوق دهد، مقامهای آمریکایی میگویند هنوز مشخص نیست که ایران چنین تصمیمی خواهد گرفت یا نه.
نمایندگان سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) به درخواستها برای اظهار نظر در این باره پاسخ ندادند.
نیویورک تایمز / ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵
نویسندگان: جولیان ای. بارنز، هلن کوپر، اریک اشمیت، رونن برگمن، مگی هابرمن و جاناتان سوان
آدام راسگون / نیویورک تایمز / ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵
پیش از نیمهشب دوشنبه، مقامات قطری گروهی از روزنامهنگاران را در اتاقی به رنگ بنفش گردهم آوردند تا به حمله موشکی ایران به یک پایگاه بزرگ نظامی ایالات متحده در صحرای اطراف پایتخت قطر، دوحه، اعتراض کنند.
ماجد الانصاری، سخنگوی وزارت امور خارجه قطر، اعلام کرد که کشورش حق پاسخگویی به این حمله را که چند ساعت پیش رخ داده بود، برای خود محفوظ میدارد. در عین حال، او خواستار کاهش تنش در جنگ جدید بین اسرائیل و ایران و مذاکرات برای آتشبس شد.
اما به نظر میرسد که قطر پیشتر برای کمک به برقراری آتشبس اقدام کرده بود و بهصورت مخفیانه با متحدان آمریکایی اسرائیل و دولت ایران در پشت صحنه در ارتباط بود.
صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در چتم هاوس، گفت: «این اتفاق نشان میدهد که قطر میتواند ضربهای را تحمل کند اما عملگرا باشد.»
پس از آنکه ایالات متحده به نفع اسرائیل مداخله کرد و صبح یکشنبه سایتهای هستهای ایران را بمباران کرد، ایران با حمله به پایگاه امدادی العدید در قطر پاسخ داد.
به گفته سرگرد ژنرال شایق مسفر الحجری، معاون رئیس ستاد مشترک عملیات قطر، این کشور از پیش میدانست که حملهای به این پایگاه برنامهریزی شده و تقریباً تمام موشکهای شلیکشده به این سایت رهگیری شدند.
روز سهشنبه، وزارت امور خارجه قطر سفیر ایران در دوحه را احضار کرد اما هیچ اقدام تنبیهی علیه ایران اعلام نکرد.
به گفته نیکلاس هاپتون، که بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ سفیر بریتانیا در قطر بود، تغییر سریع رویکرد دولت قطر از دفاع از حق پاسخگویی به ایفای نقش میانجی، نشاندهنده نوعی «طراحی هماهنگ» بود.
در حالی که قطر و دیگر کشورهای خلیج فارس طی دو هفته گذشته شاهد گسترش جنگ اسرائیل-ایران بودند، نگران بودند که تشدید تنش ممکن است منجر به هدف قرار گرفتن منابع انرژی استراتژیک آنها توسط ایران شود، که منبع حیاتی درآمدشان را تهدید میکند.
دولت ایران ممکن است پایگاه قطر را هدفی با ریسک کمتر نسبت به دیگر گزینههای منطقهای در نظر گرفته باشد، اگر قصد داشته باشد تشدید تنش را به حداقل برساند و به روابط رو به بهبود خود با دیگر کشورهای عربی خلیج فارس در سالهای اخیر آسیب نزند.
امارت ثروتمند قطر به طور کلی روابط نزدیکتری با ایران نسبت به اکثر کشورهای خلیج فارس حفظ کرده است. همچنین از زمان آغاز جنگ در غزه در اکتبر ۲۰۲۳، نقش برجستهای در میانجیگری بین اسرائیل و حماس، گروه شبهنظامی فلسطینی مورد حمایت ایران، ایفا کرده است.
اگر ایران به کشور دیگری در خلیج فارس حمله میکرد، ممکن بود با مشکلات پیچیدهتری مواجه شود.
ستاد ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده در بحرین و تأسیسات نفتی عربستان سعودی نیز میتوانستند هدف قرار گیرند. اما روابط دیپلماتیک ایران با این دو کشور خلیجی هنوز جدید و نسبتاً شکننده است.
امارات متحده عربی یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایران است و پیوند حیاتی ایران با اقتصاد جهانی را در حالی که با تحریمهای طولانیمدت غربی مواجه است، فراهم میکند. احتمال پرواز موشکها بر فراز دبی، کلانشهر پرزرقوبرق امارات، میتوانست همسایهای را که ایران به آن وابسته است، بیگانه کند.
به گفته سه دیپلمات آگاه از این موضوع که به شرط ناشناس ماندن درباره دیپلماسی حساس صحبت کردند، مقامات قطری به نمایندگی از دولت ترامپ با ایران وارد گفتوگو شدند. آنها گفتند که آقای ترامپ به امیر قطر، شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، گفته بود که اسرائیل پیشنهاد آتشبس آمریکایی را تأیید کرده است.
دیپلماتها گفتند که رئیسجمهور آمریکا از قطر خواسته بود تا ایران را به پذیرش این پیشنهاد ترغیب کند. نخستوزیر قطر، شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، سپس در تماسی با رهبری ایران تا اواخر دوشنبه ایران را متقاعد کرد که پیشنهاد آتشبس را بپذیرد.
یک مقام ارشد کاخ سفید، که به دلیل عدم مجوز برای بحث عمومی درباره مذاکرات، خواستار ناشناس ماندن بود، گفت که امیر قطر در گفتوگوهای آتشبس نقش ایفا کرده است.
آتشبس صبح زود سهشنبه اجرایی شد و تا غروب به نظر میرسید که پایدار مانده است.
هاپتون، دیپلمات سابق بریتانیایی، گفت که مدیریت بحران توسط قطر نشاندهنده ارزشی است که این امارت ثروتمند خلیجی برای رابطهاش با ایالات متحده قائل است.
او گفت: «ترامپ خواستار کاهش تنش بود و قطر توانست به او در این زمینه کمک کند.»
یکی از ستونهای سیاست خارجی قطر حفظ رابطه نزدیک با ایالات متحده است و مقامات قطری اغلب از فرصتها برای اثبات این موضوع به دولت آمریکا استفاده میکنند که میتوانند متحد استراتژیک در اهداف مهم سیاست خارجی آمریکا باشند.
با ارتشی کوچک، قطر به ایالات متحده وابسته است تا سپر امنیتی برایش فراهم کند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی، کشورهای قدرتمند همسایه، گاهبهگاه مواضع خصمانهای علیه قطر اتخاذ کردهاند.
حمله اسرائیل به زندان اوین؛ تخریب زیرساختها، انتقال گسترده زندانیان و نگرانیهای فزاینده
در پی حملات هوایی روز ۲ تیرماه توسط نیروی هوایی اسرائیل به شهر تهران، زندان اوین بهعنوان یکی از اهداف مستقیم این حملات مورد اصابت قرار گرفت. این رویداد که همزمان با زمان ملاقات خانوادهها با زندانیان رخ داد، منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از نیروهای کادر اداری، سربازان وظیفه، و پرسنل زندان شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، حمله به زندان اوین، نهتنها آسیبهای انسانی و زیرساختی بهبار آورده، بلکه منجر به یک بحران انسانی و روانی برای خانوادههای زندانیان شده است. تا زمان تنظیم این گزارش، درخواستها برای آزادی فوری زندانیان سیاسی و اطلاعرسانی شفاف در خصوص محل نگهداری زندانیان منتقلشده، همچنان بیپاسخ ماندهاند.
تخریب و خسارات
گزارشهای منابع مختلف، از جمله روایات شاهدان عینی، حاکی از تخریب گسترده در بخشهای مختلف زندان هستند:
● دروازه ورودی، ساختمان دادسرا و بهداری زندان بهطور کامل تخریب شدهاند.
● سالن ملاقات و آشپزخانه مرکزی نیز در جریان این حمله نابود شدند.
● شیشههای بند ۴ و بند زنان شکسته و بخشهایی از دیوارهای این بندها فروریخته است.
● بهداری زندان نیز آسیب جدی دیده که منجر به اختلال در خدمات درمانی شده است.
● بر اساس گزارش رسمی خبرگزاری فارس، دکتر سید داوود شیروانی بروجنی، یکی از پزشکان بهداری، در جریان این حمله جان باخته است.
وضعیت امنیتی و واکنشها
پس از وقوع حمله، وضعیت فوقالعادهای در زندان برقرار شد:
● تلفنهای زندان در اغلب بندها قطع یا محدود شد.
● ملاقاتها و هواخوری زندانیان به حالت تعلیق درآمد.
● سخنگوی قوهقضاییه اعلام کرد حمله در زمان ملاقات انجام شده و تعدادی از کارکنان و خانوادهها نیز قربانی شدهاند.
● بر اساس اعلام رسمی، تیمهای خنثیسازی موفق به بیاثر کردن دو موشک عمل نکرده در محدوده زندان شدهاند.
انتقال زندانیان و نگرانیهای خانوادهها
بهدنبال تخریب گسترده، سازمان زندانها اقدام به انتقال اضطراری زندانیان به سایر زندانهای استان تهران از جمله زندان تهران بزرگ و قرچک ورامین کرد. طبق ادعای این سازمان، فرایند انتقال از ساعات اولیه پس از حمله آغاز شده و پایان یافته است.
سازمان زندانها در اطلاعیهای مدعی شده است که زندانیان منتقلشده «با خانوادههای خود تماس گرفته و محل جدید نگهداریشان را اطلاع دادهاند». این ادعا در حالی مطرح میشود که خانوادهی شماری از زندانیان در تماس با هرانا، از بیاطلاعی نسبت به محل نگهداری عزیزان خود خبر دادهاند.
یکی از زندانیان سیاسی در نامهای سرگشاده، این رویداد را «بدترین روز زندگی» توصیف کرده و نوشت «در واقع زندان اوین از کار افتاد. این آرزوی قدیمی دستگاه امنیتی برای تخلیه اوین، با موشکهای اسرائیل محقق شد.»
این زندانی ضمن تأکید بر فقدان ارتباط خانوادهها با بند زنان تا بیش از ۲۴ ساعت، اعلام کرده است که زندانیان بند ۴ و ۸ به تهران بزرگ و زنان به قرچک منتقل شدهاند، اما عدم ثبت رسمی و فقدان تماس، موجب اضطراب و نااطمینانی شدید در میان خانوادهها شده است.
مرگ پزشک و عیادت رسمی
در پی حمله، رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور، عباس مسجدی، از مجروحان بازدید کرد. همزمان، اعلام شد که دکتر داوود شیروانی بروجنی، از کادر درمانی زندان، در جریان این حمله جان باخته است.
بازتاب حقوق بشری
زندان اوین به دلیل سابقه طولانی خود در نگهداری از زندانیان سیاسی و عقیدتی، همواره تحت نظارت نهادهای حقوق بشری بوده است. حمله مستقیم به این زندان، در زمانی که بخش زیادی از زندانیان آن را زندانیان مالی و کمخطر تشکیل میدادند، نگرانیهایی جدی نسبت به نقض اصول حقوق بشر و قواعد جنگی ایجاد کرده است.
بر اساس گزارشات شاهدان، برخی از سربازان وظیفه، نگهبانان و حتی خانوادههای پرسنل، در جریان حمله جان خود را از دست دادند. یکی از شاهدان گفت «تمام سربازهای وظیفه ای که دم در ورودی بودند، کلاً تبدیل شده بودند به یک حفره… ما هم که زندانی و خانواده زندانی بودیم، آنها را در آغوش میگرفتیم.»
فرناز فصیحی / نیویورک تایمز / ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵
ساکنان تهران گفتند، ساعاتی پیش از اجرای آتشبس بین اسرائیل و ایران در صبح سهشنبه، تهران هدف شدیدترین و مداومترین حملات هوایی از زمان آغاز جنگ در ۱۳ ژوئن قرار گرفت.
۱۵ نفر از ساکنان تهران، که از طریق تلفن و پیامک و پیامهای صوتی صحبت میکردند، گفتند که شعلههای بزرگ آسمان شب بر فراز شهر را روشن کرده و تودههای عظیمی از دود وجود دارد. به گفته چهار نفر از ساکنان پایتخت در نقاط مختلف شهر، نزدیک به طلوع آفتاب، حملات پایان یافت.
رئیس جمهور ترامپ عصر دوشنبه ـــ حدود ساعت ۱:۳۰ بامداد سهشنبه در تهران ـــ اعلام کرد که ایران و اسرائیل بر سر آتشبس توافق کردهاند. تلویزیون دولتی ایران بعداً صبح زود سهشنبه به وقت محلی آتشبس را اعلام کرد.
تا آن زمان، ساکنان تهران یک شب دیگر از حملات سنگین و ترور را تحمل کرده بودند.
مریم، ۵۴ ساله، صاحب گالری هنری، در یک پیام صوتی اشکآلود گفت که او و پسر نوجوانش به دلیل شدت حملات هوایی در اطرافشان، از خانه خود به آپارتمان والدینش فرار میکنند. پیش از این در روز دوشنبه، ارتش اسرائیل از ساکنان یک منطقه مسکونی و تجاری پرجمعیت در مرکز تهران، خواسته بود خانههای خود را تخلیه کنند.
مریم در این پیام گفت: “دعا میکنم وقتی فردا برمیگردم، هنوز خانهای داشته باشم، آنها امشب شهر را با خاک یکسان میکنند.” او مانند همه ساکنانی که برای این مقاله با آنها تماس گرفته شد، به دلیل ترس از انتقام مقامات، فقط نام کوچک خود را ارائه داد.
مصطفی شمس، یک روزنامهنگار در تهران، گفت که انفجارها در اطراف خانهاش بلند و مداوم بود. او گفت که میتوانست دو جت را ببیند که بر فراز منطقهای که در آن زندگی میکند، پرواز میکردند. همانطور که او در کلابهاوس، یک پلتفرم رسانه اجتماعی مبتنی بر صدا صحبت میکرد، هزاران نفر از مخاطبان میتوانستند صدای غرش و صدای انفجارها را بشنوند.
امیر، ساکن ۴۸ ساله محله جردن تهران، ویدیویی را به اشتراک گذاشت که انفجارهای بلند و نورهای نارنجی عظیمی را در آسمان شب نشان میداد.
علیرضا، دانشجوی ۲۷ ساله کارشناسی ارشد در تهران، در یک پیام تلفنی گفت: «هیچ شبی مثل این نبوده است، صداها عظیم هستند، میتوانیم آتش و دود را از پنجره خود در چندین مکان ببینیم، نمیدانیم که آیا فردا صبح زنده خواهیم بود یا نه.» او گفت که برق ندارد.
ساکنان چندین منطقه دیگر در تهران نیز گفتند که برق ندارند. رویا، ۶۰ ساله، که میگوید با همسر و دخترش در راه پله ساختمان آپارتمانش جمع شده است، گفت: «این وحشتناکترین شبی است که تجربه کردهایم، در تاریکی نشستهایم و صدای انفجار چیزهایی را میشنویم.»
رامین، که در چیتگر، حومه غربی تهران زندگی میکند، گفت که بسیاری از مردم محلهاش به خیابانها آمدهاند زیرا میترسند که اگر در خانه بمانند، از حملات جان سالم به در نبرند.
او حدود ساعت ۳ بامداد به وقت محلی گفت: «انگار امشب از بمبهای خیلی بزرگتری استفاده میکنند.» او گفت محلهاش «به شدت میلرزد». رامین حدود ساعت ۶ صبح پس از اعلام آتشبس از طریق تلویزیون دولتی، تلفنی با او تماس گرفت و گفت: «واقعاً تمام شد؟ خدا را شکر.»
باراک راوید / اکسیوس
مقامات اسرائیلی و آمریکایی روز سهشنبه اعلام کردند که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تحت فشار رئیسجمهور ترامپ، به طور قابل توجهی از اقدامات تلافیجویانه برنامهریزی شده علیه نقض توافق آتشبس توسط ایران، عقبنشینی کرد.
چرا این موضوع مهم است: این بحران تنها چند ساعت پس از اجرایی شدن آتشبس متزلزل و با میانجیگری ایالات متحده بین اسرائیل و ایران رخ داد.
بمباران تهران ـــ همانطور که اسرائیل قصد داشت روز سهشنبه انجام دهد ـــ میتوانست منجر به واکنش گسترده ایران و فروپاشی آتشبس شود.
مرور خبرها: دفتر نخستوزیر اسرائیل اعلام کرد که ایران پس از اجرایی شدن آتشبس، سه موشک به سمت اسرائیل شلیک کرده است ـــ یکی ساعت ۷:۰۶ صبح و دو موشک ساعت ۱۰:۲۵ صبح به وقت محلی، اما این موشکها «بدون ایجاد جراحت یا خسارت، در مناطق باز رهگیری یا فرود آمدهاند.»
اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، گفت که به نیروهای دفاعی اسرائیل دستور داده است تا به تلافی نقض آتشبس توسط ایران، اقدام کنند.
ترامپ در حالی که جنگندههای اسرائیلی در حال حرکت به سمت ایران بودند، عازم اجلاس ناتو در اروپا شد. ترامپ در حالی که برای سوار شدن به سمت هواپیمای ویژه ریاست جمهوری میرفت، با ناامیدی آشکار به خبرنگاران گفت که از ایران و اسرائیل به خاطر نقض آتشبس ناراضی است.
منظور آنها این است: “وقتی میگویم ۱۲ ساعت [آتشبس]، شما در ساعت اول بیرون نمیروید و هر چه دارید روی آنها نمیاندازید. من از اینکه اسرائیل امروز صبح به خاطر یک موشک که [توسط ایران] شلیک شده، شاید به اشتباه، بیرون میرود، راضی نیستم.”
او گفت: “ما دو کشور داریم که آنقدر طولانی و آنقدر سخت جنگیدهاند که نمیدانند چه کار احمقانهای میکنند.”
پس از صحبت با خبرنگاران، ترامپ در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «سوشیالتروت» پستی گذاشت و به اسرائیل گفت که علیه ایران تلافی نکند.
او نوشت: “اسرائیل. آن بمبها را نیندازید. اگر این کار را بکنید، نقض بزرگی است. خلبانان خود را همین الان به خانه بیاورید!”.
پشت صحنه: ترامپ قبل از عزیمت هواپیمای «ایر فورس وان» از مریلند با نتانیاهو صحبت کرد و از نخست وزیر خواست که به ایران حمله نکند.
یک مقام ارشد اسرائیلی گفت نتانیاهو به ترامپ گفته است که نمیتواند حمله را به طور کامل لغو کند و نقض آتشبس توسط ایران، نیاز به واکنش دارد.
این مقام اسرائیلی گفت: “در نهایت، تصمیم گرفته شد که حمله به طور قابل توجهی کاهش یابد، حمله به تعداد زیادی از اهداف لغو شود و فقط یک سیستم راداری در خارج از تهران مورد حمله قرار گیرد.”
یک منبع کاخ سفید گفت که ترامپ با نتانیاهو “به روشی فوقالعاده قاطع و مستقیم” در مورد اعتراضات خود به حمله اسرائیل صحبت کرد.
این منبع گفت: “رئیس جمهور به نتانیاهو گفت که برای حفظ آتشبس چه باید کرد. نخستوزیر شدت اوضاع و نگرانیهایی را که رئیس جمهور ترامپ ابراز کرده بود، درک کرد.”
دفتر نخستوزیر در بیانیهای اعلام کرد که در طول این تماس، ترامپ “از اسرائیل ـــ که به تمام اهداف جنگ دست یافت ـــ عمیقاً قدردانی کرد. او همچنین به ثبات آتشبس ابراز اطمینان کرد.”
وضعیت فعلی: پس از تماس تلفنی با نتانیاهو، ترامپ دوباره در «سوشیالتروت» نوشت که اسرائیل را متقاعد کرده است که ماموریت خود را لغو کند.
ترامپ نوشت: «اسرائیل قصد حمله به ایران را ندارد. همه هواپیماها برمیگردند و به خانه برمیگردند، در حالی که یک «دست تکان دادن هواپیما» دوستانه برای ایران انجام میدهند. هیچ کس آسیبی نخواهد دید، آتشبس برقرار است! از توجه شما به این موضوع متشکرم!»
باراک راوید، زاخاری باسو / اکسیوس
* ترامپ با پذیرش آتشبس توسط ایران و اسرائیل، پیروزی خود را اعلام کرد
آتشبس میان ایران و اسرائیل که با میانجیگری ترامپ برقرار شد، فعلاً پایانی ناگهانی و خارقالعاده به یکی از انفجاریترین رویاروییهای خاورمیانه در دهههای اخیر بخشیده است.
چرا مهم است: جنگ ۱۲ روزه، منطقهای را که از نزدیک به دو سال بیثباتی و خشونت تاریخی، که با حمله تروریستی حماس در ۷ اکتبر به اسرائیل آغاز شد، در شوک فرو برد.
مداخله نظامی رئیسجمهور ترامپ برای نابودی سایتهای هستهای ایران، ایالات متحده را به پرتگاه یک درگیری بزرگ کشاند که چهار نفر از اسلاف او سعی در جلوگیری از آن داشتند.
اما همچنین زمینه را برای آتشبس فراهم کرد که ـــ در صورت تداوم ـــ میتواند دوران اساساً جدیدی را برای خاورمیانه، امنیت آن و قدرتهای مسلط آن رقم بزند.
وضعیت فعلی: اسرائیل ایران را به نقض آتشبس متهم میکند. چند ساعت قبل از شروع آتشبس ـــ و چند دقیقه پس از آن ـــ ایران با شلیک موشک به اسرائیل، غیرنظامیان را کشت و تهدید کرد که توافق ترامپ را لغو خواهد کرد.
پس از آنکه ترامپ ساعت ۶:۰۲ بعد از ظهر به وقت شرق آمریکا در رسانههای اجتماعی اعلام کرد که اسرائیل و ایران با “آتشبس کامل و تمامعیار” موافقت کردهاند، تلویزیون دولتی ایران سرانجام اعلام کرد که آتشبس برقرار شده است.
حدود ساعت ۲ بامداد به وقت شرق آمریکا، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تأیید کرد که اسرائیل با هماهنگی ترامپ با آتشبس با ایران موافقت کرده است.
پشت صحنه: تلاشهای ترامپ برای پایان دادن به جنگ، روز شنبه، اندکی پس از آنکه بمبافکنهای B-2 ایالات متحده ۱۴ بمب سنگرشکن عظیم را پرتاب کردند که تقریباً سه تأسیسات اصلی هستهای ایران را به طور کامل نابود کرد، به طور جدی آغاز شد.
به گفته یک مقام کاخ سفید، رئیسجمهور به استیو ویتکاف، فرستاده خود، دستور داد تا تمایل خود را برای مذاکره برای پایان دادن به جنگ به ایرانیها ابلاغ کند.
یک منبع آگاه گفت: ایران در ابتدا از تعامل خودداری کرد و گفت که دیپلماسی تنها پس از انتقام گرفتن با حمله به اهداف آمریکایی امکانپذیر خواهد بود.
ایران زمان و اهداف حمله را به آمریکا اطلاع داد
اما یک مقام کاخ سفید گفت، پیش از حمله موشکی روز دوشنبه به پایگاه هوایی العدید در قطر، ایران از طریق قطر پیامهایی را به ایالات متحده ارسال کرد و زمان و اهداف مورد نظر خود را برای حمله اعلام کرد.
بلافاصله پس از این حمله که هیچ تلفاتی بر جای نگذاشت، ایرانیها پیام دیگری از طریق کانالهای مخفی به کاخ سفید ارسال کردند و به کاخ سفید اطلاع دادند که دیگر هیچ حملهای به اهداف آمریکایی انجام نخواهند داد.
کاخ سفید ـــ باز هم از طریق قطریها ـــ پاسخ داد و گفت که ایالات متحده حمله ایران را تلافی نخواهد کرد و آمادگی خود را برای از سرگیری مذاکرات تکرار کرد.
این مقام کاخ سفید گفت، عصر دوشنبه، هنگامی که مشخص شد حمله ایران به العدید پایان یافته است، ترامپ با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، تماس گرفت و به او گفت که میخواهد جنگ پایان یابد.
به گفته این مقام کاخ سفید، نتانیاهو با آتشبس موافقت کرد و گفت تا زمانی که ایران پرتاب موشک را متوقف کند، اسرائیل هیچ حمله دیگری انجام نخواهد داد.
ترامپ با امیر قطر صحبت کرد و ونس، معاون رئیس جمهور، با نخست وزیر قطر صحبت کرد که سپس پیام را به ایران منتقل کرد و شرایط آتش بس ـــ از جمله زمان شروع آن ـــ را نهایی کرد.
وقتی همه چیز مورد توافق قرار گرفت، ترامپ آتش بس را در پستی در Truth Social با لحنی خاص و پرطمطراق اعلام کرد.
ترامپ عصر دوشنبه نوشت: «میخواهم به هر دو کشور، اسرائیل و ایران، به خاطر داشتن استقامت، شجاعت و هوش برای پایان دادن به چیزی که باید «جنگ ۱۲ روزه» نامید، تبریک بگویم.»
این جنگی است که میتوانست سالها ادامه یابد و کل خاورمیانه را نابود کند، اما این اتفاق نیفتاد و هرگز هم نخواهد افتاد! خدا اسرائیل را حفظ کند، خدا ایران را حفظ کند، خدا خاورمیانه را حفظ کند، خدا ایالات متحده آمریکا را حفظ کند، و خدا جهان را حفظ کند!
تصویر بزرگ: جنگ غافلگیرکنندهای که اسرائیل در ۱۳ ژوئن علیه ایران آغاز کرد، ضربه نهایی را به به اصطلاح “محور مقاومت”، شبکهای از گروههای تحت حمایت ایران که مدتهاست منافع ایالات متحده و اسرائیل را در سراسر منطقه هدف قرار دادهاند، وارد کرد.
در نتیجه مستقیم و غیرمستقیم اقدام اسرائیل، تواناییهای نظامی حماس از بین رفت، حزبالله به طور قابل توجهی تضعیف شد، رژیم اسد در سوریه فروپاشید و شبهنظامیان طرفدار ایران در عراق عملاً منصرف شدند.
آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران ـــ که هنوز گمان میرود در یک پناهگاه پنهان شده است ـــ اکنون با از دست دادن رهبری ارشد نظامی خود، نابودی تقریباً کامل برنامه هستهای خود، مرگ دانشمندان هستهای کلیدی، حذف نیمی از نیروی موشکهای بالستیک خود و فروپاشی تقریباً کامل دفاع هوایی خود روبرو است.
زیر ذرهبین: جنگ در حالی پایان یافت که ایران در ضعیفترین نقطه خود از زمان جنگ ویرانگر هشت ساله با عراق در دهه ۱۹۸۰ قرار داشت.
مقامات اسرائیلی و آمریکایی هر دو ادعا میکنند که سالها طول میکشد تا ایران قدرت نظامی خود را بازسازی کند، شبکه نیابتی خود را دوباره برقرار کند و بازدارندگی خود را احیا کند.
در همین حال، برنامه هستهای ایران احتمالاً سالها به عقب رانده شده است ـــ و اکنون اگر رژیم به دنبال بازسازی آن باشد، با تهدید اقدام نظامی بیشتر ایالات متحده و اسرائیل روبرو است.
در میان سطور: یک مقام کاخ سفید استدلال کرد که حمله ایالات متحده به تأسیسات هستهای ایران بود که در نهایت شرایط را برای پایان دادن به جنگ فراهم کرد.
این مقام کاخ سفید گفت: “ایرانیها فهمیدند که ترامپ بازی نمیکند و اسرائیلیها سپاسگزار بودند که ترامپ کاری را انجام داد که آنها به تنهایی نمیتوانستند انجام دهند ـــ و وقتی از آنها خواست که متوقف شوند، نتوانستند نه بگویند.”
این مقام گفت که ایرانیها میخواستند جنگ را پایان دهند زیرا “دیگر نمیتوانستند تحمل کنند” ـــ و ایالات متحده مطمئن است که تأسیسات هستهای و ذخایر اورانیوم غنیشده ایران نابود شده است.
این مقام کاخ سفید گفت: “آنها اکنون هیچ توانایی برای ساخت سلاح هستهای ندارند.” ادعا شده است.
نکته آخر: دستاورد ترامپ به ویژه از این جهت اهمیت دارد که به نظر میرسد ایالات متحده از یک جنگ طولانی مدت در خاورمیانه اجتناب کرده است ـــ سناریویی که او از آن میترسید و حامیان MAGA او از آن متنفر بودند.
برای یک معاملهگر خودخوانده که برای پایان دادن به درگیریها در اوکراین و غزه تلاش کرده است ـــ و روز سهشنبه به اجلاس ناتو میرود ـــ آتشبس ایران و اسرائیل نشان دهنده موفقیت بزرگی در دکترین او مبنی بر “صلح از طریق قدرت” خواهد بود.
منتظر یک تور پیروزی بزرگ از سوی ترامپ و متحدانش در هفتهها و ماههای آینده باشید ـــ تور پیروزی که مطمئناً شامل لابیگری برای جایزه صلح نوبلی خواهد بود که مدتها آرزوی آن را داشته است.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، روز سهشنبه اعلام کرد که آتشبسی بین اسرائیل و ایران اکنون برقرار شده است و از هر دو طرف خواست که آن را نقض نکنند. این اظهارات امیدها را برای پایان یافتن جنگ ۱۲ روزه افزایش داد، هرچند گزارشهایی از حملات مرگبار در هر دو کشور منتشر شده است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اعلام کرد که اسرائیل با پیشنهاد آتشبس ارائهشده توسط ترامپ موافقت کرده و اظهار داشت که اسرائیل به هدف خود یعنی حذف تهدید هستهای و موشکی بالستیک ایران دست یافته است. با این حال، او هشدار داد که در صورت هرگونه نقض آتشبس، پاسخ قاطعی خواهد داد.
ترامپ پیشتر در شبکه اجتماعی تروث سوشال نوشت: «آتشبس اکنون برقرار است. لطفاً آن را نقض نکنید!»
این اعلام پس از آن صورت گرفت که ایران موج جدیدی از موشکها را شلیک کرد که بر اساس گزارش سرویس اورژانس اسرائیل، چهار نفر را کشت. همچنین مقامات ایرانی گزارش دادند که در حملهای در صبح سهشنبه در شمال ایران، نه نفر کشته شدند.
هنگامی که ترامپ روز دوشنبه آنچه را «آتشبس کامل» برای پایان جنگ نامید اعلام کرد، به نظر میرسید که پیشنهاد داده است اسرائیل و ایران فرصت داشته باشند مأموریتهای در حینانجام خود را تکمیل کنند و سپس آتشبس بهصورت مرحلهای آغاز شود.
این اعلامیه پس از تشدید شدید درگیریها از روز یکشنبه صادر شد، زمانی که ایالات متحده سایتهای هستهای ایران را بمباران کرد و ایران در پاسخ، روز دوشنبه موشکهایی به پایگاه نظامی آمریکا در قطر شلیک کرد.
صبح سهشنبه، شاهدان عینی گزارش دادند که انفجارهایی در نزدیکی تلآویو و بئرشبع در جنوب اسرائیل شنیده شده است. خبرگزاری نیمهرسمی «دانشجو» گزارش داد که تهران آخرین دور موشکهای خود را پیش از اجرایی شدن آتشبس شلیک کرده است.
ارتش اسرائیل اعلام کرد که ایران شش موج موشکی شلیک کرده و سرویس اورژانس ملی اسرائیل گزارش داد که چهار نفر در بئرشبع کشته شدهاند.
ترور یک دانشمند هستهای دیگر ایران
طبق گزارش خبرگزاری نیمهرسمی تسنیم، معاون استاندار استان شمالی گیلان اعلام کرد که در یک «حمله تروریستی» صبح سهشنبه، چهار واحد مسکونی کاملاً تخریب شده و نه نفر کشته و ۳۳ نفر زخمی شدهاند.
مشخص نبود که آیا این مقام به حمله اسرائیل اشاره داشته است یا خیر، اما نورنیوز ایران گزارش داد که محمدرضا صدیقی، دانشمند هستهای، در این حمله که پیش از اجرای آتشبس توسط اسرائیل انجام شده بود، کشته شده است.
یک مقام ارشد کاخ سفید گفت که ترامپ این توافق آتشبس را طی تماسی با نتانیاهو میانجیگری کرده و اسرائیل پذیرفته است به شرطی که ایران حملات بیشتری انجام ندهد.
ترامپ در سوشیالتروث نوشت: «با فرض اینکه همه چیز آنطور که باید پیش برود، که خواهد رفت، میخواهم به هر دو کشور، اسرائیل و ایران، به خاطر داشتن استقامت، شجاعت و هوش برای پایان دادن به چیزی که باید “جنگ ۱۲ روزه” نامیده شود، تبریک بگویم.»
یک مقام ایرانی پیشتر تأیید کرده بود که تهران با آتشبس موافقت کرده است، اما وزیر امور خارجه این کشور اظهار داشت که تا زمانی که اسرائیل حملات خود را متوقف نکند، هیچ توقف درگیری وجود نخواهد داشت.
پرسشهای بیپاسخ
هنوز فهرستی از سوالات بزرگ بیپاسخ باقی مانده است، از جمله اینکه آیا آتشبس بین دو دشمن سرسخت که سالها درگیری پنهان آنها به یک جنگ هوایی در ۱۲ روز گذشته با حملات به خاک یکدیگر تبدیل شده بود، واقعاً میتواند پایدار بماند یا خیر.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، صبح سهشنبه اعلام کرد که اگر اسرائیل «تجاوز غیرقانونی» خود علیه مردم ایران را تا ساعت ۴ صبح به وقت تهران متوقف کند، ایران قصد ادامه پاسخ نظامی خود را ندارد.
عراقچی در پستی در شبکه ایکس افزود: «تصمیم نهایی درباره توقف عملیات نظامی ما بعداً گرفته خواهد شد.»
اسرائیل، با همراهی ایالات متحده در آخر هفته، حملاتی به تأسیسات هستهای ایران انجام داد و مدعی شد که تهران در آستانه دستیابی به سلاح هستهای بوده است. ایران هرگونه برنامه تسلیحات هستهای را رد کرده، اما رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، گفته است که اگر ایران بخواهد سلاح هستهای بسازد، رهبران جهان «نخواهند توانست جلوی ما را بگیرند.»
اسرائیل، که عضو معاهده بینالمللی منع گسترش تسلیحات هستهای نیست، تنها کشور در خاورمیانه است که گمان میرود دارای سلاح هستهای باشد. اسرائیل این موضوع را نه تأیید و نه تکذیب کرده است.
میانجیگری قطر
یک مقام آگاه از مذاکرات روز سهشنبه به رویترز گفت، نخستوزیر قطر، شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، طی تماسی با مقامات ایرانی، موافقت تهران را برای آتشبس جلب کرد.
یک مقام کاخ سفید گفت که جیدی ونس، معاون رئیسجمهور آمریکا، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با ایرانیها در تماس بودند.
نه نمایندگی ایران در سازمان ملل و نه سفارت اسرائیل در واشنگتن به درخواستهای جداگانه رویترز برای اظهارنظر پاسخ ندادند.
ساعاتی پیشتر، سه مقام اسرائیلی اعلام کرده بودند که اسرائیل به دنبال پایان دادن به عملیات خود در ایران است و این پیام را به ایالات متحده منتقل کرده است. تلویزیون کانال ۱۲ اسرائیل گزارش داد که نتانیاهو به وزرای دولت دستور داده است که بهصورت عمومی اظهارنظر نکنند.
بازارها به این خبر واکنش مثبتی نشان دادند.
منطقه مسکونی آسیبدیده در بئرشبع اسرائیل، در حمله موشکی صبح سهشنبه ایران
در بازار سهام آمریکا، قراردادهای آتی اساندپی ۵۰۰ در اواخر دوشنبه ۰.۴ درصد افزایش یافت، که نشاندهنده انتظار معاملهگران برای بازگشایی مثبت در روز سهشنبه بود.
قیمت نفت خام آمریکا در ساعات اولیه معاملات آسیایی روز سهشنبه به پایینترین سطح خود در بیش از یک هفته رسید، پس از آنکه ترامپ اعلام کرد آتشبسی توافق شده است که نگرانیها درباره اختلال در عرضه منطقه را کاهش داد.
اعلام اولیه
ترامپ روز دوشنبه اعلام کرد حمله ایران به پایگاه هوایی آمریکا را که هیچ تلفاتی نداشت و از تهران بهخاطر اطلاعرسانی زودهنگام تشکر کرد. او گفت اسرائیل را به حرکت بهسوی صلح تشویق خواهد کرد.
ترامپ گفت که ایران ۱۴ موشک به پایگاه هوایی آمریکا شلیک کرده و آن را «پاسخی بسیار ضعیف» خواند که «ما انتظارش را داشتیم و بهطور مؤثری با آن مقابله کردیم.»
مدیریت ایران در این حمله یادآور درگیریهای قبلی با ایالات متحده و اسرائیل بود. تهران تلاش کرد تعادلی بین حفظ آبروی خود با پاسخ نظامی و جلوگیری از چرخه تشدید درگیری که توانایی تحمل آن را ندارد، برقرار کند.
حمله ایران پس از آن صورت گرفت که بمبافکنهای آمریکایی در آخر هفته بمبهای سنگرشکن ۳۰ هزار پوندی را بر روی تأسیسات هستهای زیرزمینی ایران انداختند و به جنگ هوایی اسرائیل پیوستند.
دولت ترامپ مدعی است که هدفش صرفاً نابودی برنامه هستهای ایران بوده است، نه آغاز جنگی گستردهتر.
جیدی ونس، معاون رئیسجمهور آمریکا، در مصاحبهای با برنامه «گزارش ویژه با برت بایر» در فاکس نیوز گفت: «ایران به داشتن سلاح هستهای بسیار نزدیک بود.»
او افزود: «اکنون ایران با تجهیزات موجود قادر به ساخت سلاح هستهای نیست، زیرا ما آن را نابود کردیم.»
ترامپ بدون ارائه جزئیات بیشتر، به گزارشهای اطلاعاتی مبنی بر نزدیک بودن ایران به ساخت سلاح هستهای استناد کرده است. با این حال، سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده در اوایل سال جاری اعلام کردند که ارزیابی آنها این است که ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست و منبعی که به گزارشهای اطلاعاتی ایالات متحده دسترسی دارد، هفته گذشته به رویترز گفت که این ارزیابی تغییر نکرده است.
ترامپ روز یکشنبه در یک پست در شبکههای اجتماعی، از سرنگونی حاکمان تندروی مذهبی که از زمان انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ دشمنان اصلی واشنگتن در خاورمیانه بودهاند، سخن گفت.
با این حال، اسرائیل روشن کرده بود که حملاتش به زندان اوین ـــ زندانی بدنام برای نگهداری زندانیان سیاسی ـــ و دیگر اهداف در تهران، با هدف ضربه زدن گسترده به ساختار حاکمیتی ایران و توانایی آن برای حفظ قدرت انجام شده است.
استیو هالند، اندرو میلز و پریسا حافظی / خبرگزاری رویترز
نویسندگان: وارن پی. استروبل، سعاد مختنت و یگانه تربتی
واشنگتن پست – ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵
هشدار تلفنی اسرائیل به یک ژنرال ارشد ایرانی: «دوازده ساعت وقت داری فرار کنی»
* یک فایل صوتی که در اختیار واشنگتن پست قرار گرفته، پرده از کارزار پنهانی سازمان اطلاعاتی اسرائیل برای ارعاب و ایجاد شکاف در میان فرماندهان نظامی ایران برمیدارد.
ساعاتی پس از آغاز موج نخست حملات اسرائیل به ایران در تاریخ ۱۳ ژوئن — حملاتی که به کشته شدن شماری از فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای ایران انجامید — عملیات پنهانی دیگری از سوی مأموران اطلاعاتی اسرائیل آغاز شد؛ عملیاتی برای ارعاب مقامهای ارشد جمهوری اسلامی با هدف آشکارِ ایجاد تفرقه و بیثباتسازی رژیم دینی حاکم بر تهران. این موضوع را سه منبع مطلع از جزئیات عملیات تأیید کردهاند.
بر اساس گفتههای این منابع که به شرط ناشناس ماندن درباره این عملیات مخفی سخن گفتهاند، مأموران سرویسهای امنیتی اسرائیل که به زبان فارسی مسلط هستند، با استفاده از تلفنهای همراه به چند تن از مقامهای ارشد ایرانی تماس گرفتند و به آنها هشدار دادند که در صورت ادامه حمایت از رژیم آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، به زودی کشته خواهند شد. یکی از این منابع تخمین زد که بیش از ۲۰ تن از مقامات صاحبنفوذ هدف چنین تماسهایی قرار گرفتهاند.
روزنامه واشنگتن پست به یک فایل صوتی و نسخهای مکتوب از یکی از این تماسها دست یافته است؛ تماسی که همان روز ۱۳ ژوئن، یعنی همزمان با آغاز بمبارانهای اسرائیل صورت گرفته بود.
در این فایل صوتی، یکی از مأموران اطلاعاتی اسرائیل به یک ژنرال ارشد ایرانی که از نزدیکان به رهبران جمهوری اسلامی محسوب میشود، میگوید: «الان میتونم بهت مشورت بدم؛ دوازده ساعت وقت داری با زن و بچهات فرار کنی. در غیر این صورت، همین الان توی لیست ما هستی.» این مأمور سپس هشدار میدهد که اسرائیل میتواند در هر لحظه سلاحهایش را متوجه این ژنرال و خانوادهاش کند. او میگوید: «ما از رگ گردنت بهت نزدیکتریم. اینو بکن توی سرت. خدا به همراهت.»
در ادامه، از این ژنرال که عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، خواسته میشود ظرف ۱۲ ساعت ویدیویی ضبط کند و در آن از حکومت ایران اعلام برائت کند.
ژنرال میپرسد: «چطور باید بفرستمش؟»
مأمور پاسخ میدهد: «آیدی تلگرام بهت میدم. بفرست.»
اینکه چنین ویدیویی در نهایت ضبط یا ارسال شده یا نه، مشخص نیست. به گفته یکی از منابع آگاه، ظاهراً ژنرال مورد نظر همچنان در قید حیات و در داخل ایران است. اما به گفته منبع دوم، هدف اصلی از این عملیات، ایجاد رعب و سردرگمی در میان مقامات ارشد تهران بوده است.
دفتر نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، در پاسخ به درخواست واشنگتن پست برای اظهار نظر، پاسخی ارائه نکرد.
این فایل صوتی و نسخه انگلیسی آن، از سوی یک فرد اسرائیلی که به این اطلاعات دست یافته و آنها را در اختیار واشنگتن پست گذاشته، منتشر شده است. این فرد همچنین شرح تماس مشابهی با یک مقام ارشد دیگر ایرانی که از نزدیکان خامنهای است، در اختیار روزنامه قرار داده است. واشنگتن پست نسخهای انگلیسی از این گفتوگوی تقریباً چهار دقیقهای که به زبان فارسی انجام شده را خود تهیه کرده است.
فردی که فایل صوتی را در اختیار واشنگتن پست قرار داده، تأکید کرده که محتوای این فایل به هیچوجه دستکاری نشده، جز آنکه برای محافظت از هویت مأمور اطلاعاتی اسرائیل، صدای او پوشانده شده است. واشنگتن پست نام ژنرال ایرانی را به دست آورده، اما آن را منتشر نمیکند و صدای او را نیز از فایل صوتی حذف کرده تا هویتش فاش نشود.
این تماسهای تلفنی با فرماندهان ارشد نظامی و امنیتی ایران، تنها یکی از اجزای کارزار پنهانی گستردهتری بودهاند که مقامهای امنیتی اسرائیل از آن بهعنوان مکمل عملیات نظامی این کشور علیه سایتهای هستهای، مراکز تولید سلاح و پرتابگرهای موشک یاد میکنند.
بر پایه اظهارات مقامهای اسرائیلی، کل این عملیات که «شیر برمیخیزد» (Rising Lion) نام گرفته، متکی بود بر فعالسازی تیمهای اطلاعاتی مخفی، انبارهای تسلیحاتی از پیش تعبیهشده و سایر ظرفیتهایی که طی هفتهها یا حتی ماهها در داخل خاک ایران در حالت انتظار قرار داشتند.
نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، اعلام کرده که این عملیات غافلگیرکننده — که اکنون وارد دومین هفته خود شده — برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای آغاز شده است. دولت اسرائیل مدعی شده که در ماههای اخیر، ایران به نقطهای نزدیک شده بود که میتوانست ذخایر اورانیوم غنیشده خود را به یک سلاح هستهای تبدیل کند. با این حال، اسرائیل هیچ مدرک تازه و دقیقی درباره اهداف تسلیحاتی ایران یا فعالیتهای مربوط به ساخت سلاح ارائه نکرده است.
مقامهای کنونی و پیشین ایالات متحده نیز گفتهاند اطلاعاتی در اختیار دارند که نشان میدهد ایران مشغول تحقیق درباره فناوریهایی بوده که به آن امکان میدهد در صورت تصمیمگیری، بهسرعت یک سلاح هستهای ابتدایی تولید کند؛ اما هیچ نشانهای دال بر اینکه ایران تصمیم نهایی برای ساخت بمب اتمی گرفته باشد، وجود ندارد.
در آخر هفته گذشته، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، دستور حملهای چندجانبه به تأسیسات هستهای ایران را صادر کرد. این حمله با استفاده از بمبهای نفوذگر که توسط بمبافکنهای B-2 Spirit رها شدند، و موشکهای کروز Tomahawk که از زیردریاییها شلیک شدند، صورت گرفت. این سلاحها، تأسیسات غنیسازی اورانیوم در فردو — که در اعماق زمین واقع شده — و همچنین سایتهای هستهای نطنز و اصفهان را هدف قرار دادند.
مقامهای ارشد وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اعلام کردند که این سه سایت متحمل «آسیب شدید» شدهاند، اما افزودند که هنوز برای اظهار نظر قطعی درباره اینکه آیا ایران همچنان توانمندی هستهای خود را حفظ کرده یا نه، زود است.
حملات نظامی آمریکا هشت روز پس از آغاز تهاجم اسرائیل به ایران صورت گرفت. در ساعات اولیه حمله اسرائیل، شماری از افراد حلقه نزدیک به خامنهای و چهرههای کلیدی در نهاد علمی-هستهای ایران کشته شدند؛ برخی از آنها در پی انفجار پهپادهای انتحاری یا ابزارهای انفجاری دیگری که دیوارهای برجهای مسکونی و سازههای دیگر در مرکز تهران را منفجر کردند. این اطلاعات توسط مقامهای امنیتی اسرائیلی و غربی، و همچنین بیانیههای رسمی جمهوری اسلامی درباره کشتهشدگان تأیید شده است.
از جمله افرادی که هدف قرار گرفته و به احتمال زیاد کشته شدهاند، میتوان به سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ سردار سرلشکر محمد باقری، از فرماندهان باسابقه سپاه و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران؛ و دکتر فریدون عباسی دوانی، فیزیکدان هستهای و یکی از چهرههای برجسته در توسعه برنامه هستهای ایران اشاره کرد.
مأمور اطلاعاتی اسرائیل در تماس تلفنی خود با ژنرال ایرانی، بر ترورهای انجامشده تأکید میکند. او میگوید: «میخوام یه چیزی رو برات روشن کنم. خوب گوش کن. من از کشوری تماس میگیرم که دو ساعت پیش، باقری، سلامی، شمخانی رو یکییکی فرستاد جهنم.»
در فهرستی که این مأمور از کشتهشدگان ارائه میدهد، نام دریادار علی شمخانی، رئیس پیشین شورای عالی امنیت ملی ایران نیز به چشم میخورد. رسانههای ایرانی هفته گذشته گزارش دادند که شمخانی بهرغم آنکه بهشدت زخمی شده، از حمله اسرائیل جان سالم به در برده و پیامی برای خامنهای فرستاده که در آن وعده داده «سپیده پیروزی برای ایران نزدیک است».
اسرائیل پیشتر نیز نشان داده بود که توانایی انجام عملیات ترور هدفمند در قلب تهران را دارد. در ماه ژوئیه گذشته، رهبر جنبش حماس، اسماعیل هنیه، با استفاده از یک ابزار انفجاری که بهصورت مخفیانه به داخل مهمانسرای دولتی محل اقامت او در پایتخت ایران منتقل شده بود، ترور شد.
بر اساس گفتههای دو منبع آگاه از این عملیات، کارزار پنهانی ارعاب علیه مقامهای کلیدی ایرانی که از موج نخست حملات اسرائیل جان سالم به در بردند یا اصلاً هدف قرار نگرفته بودند، با مشارکت چندین نهاد امنیتی و نظامی اسرائیل انجام شده و هدف آن ایجاد وحشت در میان چهرههای رده دوم و سوم جمهوری اسلامی بوده است. هدف نهایی این بوده که کار برای علی خامنهای — که سیاستهای کلان امنیت ملی ایران را تعیین میکند — در زمینه پر کردن خلأ ناشی از کشتهشدن افراد کلیدی دشوارتر شود.
یکی از این منابع میگوید: «رهبران رده دومی که قرار است جای مقامات حذفشده را پر کنند، به شدت وحشتزده شدهاند.» وی اضافه میکند: «به آنها شخصاً یادآوری شده که چه بلایی سر جانشینان نصرالله و فرماندهان حزبالله که توسط اسرائیل حذف شدند، آمد.»
مقام اسرائیلی مورد اشاره به حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان اشاره دارد که در ماه سپتامبر در یک حمله هوایی توسط اسرائیل کشته شد. اسرائیل بعدتر جانشین احتمالی او را نیز به قتل رساند.
این مقام اسرائیلی میگوید: «خامنهای با مشکل جدی در انتخاب جانشین برای مقامهایی که در این عملیات حذف شدند، روبهرو است. و حتی اگر موفق شود کسانی را منصوب کند، اینها افرادی نیستند که خودش در ابتدا انتخاب کرده بود. چون چهرههای جدیتر اکنون از پذیرش این پستها سر باز میزنند.»
مقامهای اطلاعاتی غربی میگویند تاکنون هیچ نشانهای از جدایی یا فرار مقامات عالیرتبه نظامی ایران یا سپاه پاسداران مشاهده نکردهاند.
مقام اسرائیلی گفته که برخی از چهرههای ارشد ایرانی یادداشت هشدارآمیزی را زیر در خانه خود دریافت کردهاند، برخی مستقیماً تماس تلفنی داشتهاند و برخی دیگر از طریق همسرانشان هدف قرار گرفتهاند. او میافزاید: «آنها کاملاً فهمیدهاند که برای ما شفاف و شناختهشدهاند و نفوذ اطلاعاتی ما صد درصدی است.»
یکی از منابع مطلع از جزئیات عملیات گفته که برخی از مقامات ارشد ایرانی چندین بار تماس دریافت کردهاند و این تماسها به گفتوگوی مستقیم میان آنها و اطلاعات اسرائیل منجر شده است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در آخرین دقایق روز دوشنبه ۲۳ ژوئن (به وقت راوپای مرکزی) اعلام کرد بین اسرائیل و ایران برای برقراری آتشبس توافق شده است.
ترامپ در پستی در «سوشیال تروت» نوشت: «بین اسرائیل و ایران کاملاً توافق شده است که یک آتشبس کامل و تمامعیار... به مدت ۱۲ ساعت برقرار شود و در آن زمان جنگ پایان یافته تلقی شود!»
متن کامل پست دونالد ترامپ در «سوشیال تروت»:
تبریک به همه! کاملاً توافق شده است که یک آتشبس کامل و تمامعیار (تقریباً ۶ ساعت دیگر، زمانی که اسرائیل و ایران به پایان رسیده و مأموریتهای نهایی و در حال انجام خود را به پایان رسانده باشند!) به مدت ۱۲ ساعت برقرار شود و در آن زمان جنگ پایان یافته تلقی شود!
رسماً، ایران آتشبس را آغاز خواهد کرد و در ساعت ۱۲، اسرائیل آتشبس را آغاز خواهد کرد و در ساعت ۲۴، پایان رسمی جنگ ۱۲ روزه توسط جهانیان مورد استقبال قرار خواهد گرفت. در طول هر آتشبس، طرف مقابل صلحجو و محترم باقی خواهد ماند.
با فرض اینکه همه چیز آنطور که باید پیش برود، که خواهد رفت، مایلم به هر دو کشور، اسرائیل و ایران، به خاطر داشتن استقامت، شجاعت و هوش برای پایان دادن به چیزی که باید «جنگ ۱۲ روزه» نامیده شود، تبریک بگویم.
این جنگی است که میتوانست سالها ادامه یابد و کل خاورمیانه را نابود کند، اما این اتفاق نیفتاد و هرگز هم نخواهد افتاد!
خدا اسرائیل را حفظ کند، خدا ایران را حفظ کند، خدا خاورمیانه را حفظ کند، خدا ایالات متحده آمریکا را حفظ کند و خدا جهان را حفظ کند!
دونالد جی. ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا
باراک راوید / اکسیوس
ایران روز دوشنبه در تلافی حمله آمریکا به تأسیسات هستهای خود در این آخر هفته، چندین موشک به سمت یک پایگاه نظامی آمریکایی در قطر شلیک کرد.
منابع به اکسیوس گفتهاند که هیچ تلفاتی گزارش نشده است و قطر و دولت ترامپ پیش از حمله ایران از آن مطلع شده بودند.
چرا این موضوع مهم است: مشخص نیست که آیا حمله به پایگاه هوایی العدید، تمام ابعاد انتقام ایران را نشان میدهد یا خیر. سه ساعت پس از حمله، رئیس جمهور ترامپ بیانیهای صادر کرد و از ایران به خاطر «اطلاعرسانی زودهنگام» برای آنچه که او حمله موشکی «بسیار ضعیف» نامید، تشکر کرد.
رئیس جمهور پیش از این هشدار داده بود که هرگونه تلافیجویی با «قدرتی بسیار بیشتر از آنچه در حمله نظامی ایالات متحده به سه سایت هستهای ایران در آخر هفته مشاهده شد» مواجه خواهد شد.
اما یک مقام کاخ سفید به اکسیوس گفت که هدف ترامپ اکنون پایان دادن به جنگ است و او قصد دارد این موضوع را برای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، روشن کند. این مقام گفت: «ما خواهان توافق هستیم و جنگ دیگری نمیخواهیم.»
آخرین خبر: به گفته یک منبع آگاه، در مجموع ۱۴ موشک ایرانی توسط پدافند هوایی قطر رهگیری شد.
این منبع گفت که یک موشک به ساختمانی در نزدیکی پایگاه العدید برخورد کرد، اما هیچ تلفات جانی نداشت و هیچ خسارتی به زیرساختهای نظامی وارد نشد.
یک مقام دفاعی ایالات متحده به اکسیوس گفت: «میتوانم تأیید کنم که پایگاه هوایی العدید امروز مورد حمله موشکهای بالستیک کوتاهبرد و میانبرد از ایران قرار گرفت. در حال حاضر، هیچ گزارشی از تلفات آمریکاییها وجود ندارد.»
اگرچه آژیرها و بسته شدن حریم هوایی در عراق، بحرین، امارات متحده عربی و کویت گزارش شده است، اما به نظر میرسد پایگاه ایالات متحده در قطر تنها مکانی بوده که هدف موشکهای ایران قرار گرفته است.
آنچه آنها میگویند: آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، پس از حمله ایران، تصویری از پرچم در حال سوختن آمریکا را در شبکه ایکس منتشر کرد و نوشت: «ما تسلیم تجاوز هیچکس نخواهیم شد. این منطق ملت ایران است.»
شورای عالی امنیت ملی ایران پیش از این بیانیهای منتشر کرد و ادعا کرد که تعداد موشکهای شلیک شده به قطر برابر با تعداد بمبهایی است که ایالات متحده در حمله روز شنبه خود استفاده کرد ـــ که نشاندهنده تمایل به کاهش تنش است.
در این بیانیه آمده است: «پایگاهی که در حمله نیروهای قدرتمند ایرانی هدف قرار گرفت، از تأسیسات شهری و مناطق مسکونی قطر دور بود.»
«این اقدام هیچ تهدیدی برای کشور دوست و برادر ما، قطر، و مردم شریف آن ایجاد نکرد.»
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نیز بیانیهای منتشر کرد و ادعا کرد که «حمله موشکی ویرانگر و قدرتمندی» علیه العدید انجام داده است.
در بیانیه سپاه آمده است: «این پایگاه، مقر نیروی هوایی و بزرگترین دارایی استراتژیک ارتش تروریستی ایالات متحده در منطقه غرب آسیا است.»
در این بیانیه تأکید شده است که ایران «تحت هیچ شرایطی هیچ حملهای به تمامیت ارضی، حاکمیت و امنیت ملی خود را بیپاسخ نخواهد گذاشت».
وزارت امور خارجه قطر با صدور بیانیهای اعلام کرد که پدافند هوایی قطر «حمله را خنثی و با موفقیت موشکهای ایرانی را رهگیری کرد» و هیچ زخمی یا کشتهای گزارش نشده است.
قطر که اغلب به عنوان واسطه مذاکرات دیپلماتیک در منطقه عمل میکند، حمله ایران را به شدت محکوم کرد و خواستار بازگشت به میز مذاکره شد.
این بیانیه طولانی دقایقی پس از حمله منتشر شد و به نظر میرسید که از قبل آماده شده باشد.
وضعیت فعلی: قطر پیش از این اعلام کرده بود که به دلیل افزایش تنشهای منطقهای، موقتاً حریم هوایی خود را میبندد.
پایگاه هوایی العدید در قطر بزرگترین تأسیسات نظامی ایالات متحده در منطقه است. در هفتههای اخیر، بسیاری از هواپیماها و پرسنل این پایگاه تخلیه شدهاند.
ایالات متحده، بریتانیا و چین روز دوشنبه هشدارهایی صادر کردند و به اتباع خود در قطر توصیه کردند که به عنوان یک اقدام احتیاطی در محل پناه بگیرند.
سه ساعت پس از حمله، سفارت ایالات متحده در دوحه دستور قرنطینه خانگی خود را لغو کرد. بر اساس اطلاعیهای که در وبسایت سفارت منتشر شده است، این سفارت روز سهشنبه بازگشایی خواهد شد و خدمات کنسولی بدون وقفه ادامه خواهد یافت.
برگردان: شاهرخ بهزادی
جنگ اسرائیل میتواند باعث بیداری ملیگرایی و میهنپرستی ایرانیان شود
برنارد هورکاد[۱]، در مقالهای برای شماره روز سهشنبه ٢٤ ژوئن روزنامه لوموند، میگوید: بسیج قدرتمندی در ایران علیه جنگ تحمیلی اسرائیل وجود دارد، جنگی که هدف آن تضعیف دائمی ملت ایران، صرف نظر از رژیم سیاسی آن است. جامعه ایران در سال ٢٠٢۵ عمیقاً تغییر کرده و پس از چهار دهه تجربه سخت اسلام سیاسی، به بلوغ سیاسی واقعی دست یافته است.
او همچنین می گوید: حمله اسرائیل، که با بمباران آمریکاییها پشتیبانی میشود، در ایران با حملهای که ایالات متحده در سال ۲۰۰۳ علیه عراقِ صدام حسین انجام داد، مقایسه میشود. او بر این نظر تأکید میکند که این جنگ میتواند جرقهای برای احیای ملیگرایی و میهنپرستی ایرانی باشد.
برنارد هورکاد اعتقاد دارد که جنگ اسرائیل علیه ایران برای تضعیف دائمی ایران است: جنگ اسرائیل علیه ایران، جنگی کلی و تمامعیار است. هدف آن آشکارا تغییر ساختار کلی خاورمیانه و اعمال سلطه اسرائیل بر این منطقه از طریق برتری بلامنازع نیروهای مسلح خود است. فراتر از «تهدید هستهای» و «تغییر رژیم سیاسی»، هدف اسرائیل، با حمایت همه جانبه ایالات متحده - که سه سایت هستهای ایران را در نیمه شب یکشنبه ۲۲ ژوئن بمباران کرد، تضعیف دائمی دولت ایران به نحوی است که این کشور نتواند به یک قدرت منطقهای پایدار تبدیل شود.
برنارد هورکاد در ادامه می گوید: پروژه اسرائیل ممکن است توهمی بیش نباشد، زیرا جنگ میتواند، برعکس آنچه اسرائیل تصور می کند، موجب بیداری ملیگرایی و میهنپرستی ایرانی شود، به جمهوری اسلامی فرصت بیشتری بدهد و باعث تغییرات سیاسی در منطقه شود که به نفع اسرائیل نخواهد بود. نابود کردن غزه آسانتر از یافتن یک راهحل سیاسی برای مسئله فلسطین است، و به همین قیاس، بمباران ایران آسانتر از کنترل کشوری با ۹۲ میلیون نفر جمعیت است که گذشته ملی، ایدئولوژیک و نظامی آن به خوبی شناخته شده است.
تخریب تأسیسات اصلی غنیسازی اورانیوم ایران (اما نه ذخایر) توسط ایالات متحده در شب ۲۱ به ۲۲ ژوئن، از نظر فنی به هرگونه مذاکرهای در این مورد پایان میدهد. با این حال، آیا این امر میتواند اسرائیل را به توقف بمباران و ایران را به پذیرش وضعیت تحمیل شده از طریق مذاکره با آمریکاییها تشویق کند؟ این شکست در مسئله هستهای کمتر نظامی و بیشتر «فلسفی» است، زیرا بر غرور ملی ایرانیان تأثیر میگذارد. درباره مسئله هستهای در واقع یک اجماع در ایران و حتی (به ویژه؟) نزد ایرانیان خارج از کشور وجود دارد.
برنامه هستهای ایران، با ابعاد غیرنظامی و با امکان توسعه نظامی، در واقع توسط شاه در دهه ۱۹۷۰ تعریف و آغاز شد و توسط جمهوری اسلامی ادامه یافت. تعداد کمی از ایرانیان برای مرگ سرداران سپاه پاسداران که در ۱۳ ژوئن کشته شدند، سوگواری کردند، اما همه از ترور ۹ دانشمند و مهندس هستهای ایران به شدت متأثر شدند.
برخلاف «حق غنیسازی اورانیوم» برای مصارف غیرنظامی (۳.۵درصدی) تحت کنترل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، سیاست غنیسازی اورانیوم تا سطوح نظامی (۶۰درصد و بالاتر) که توسط رادیکالترین جناحها در جمهوری اسلامی پس از خروج ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) دنبال شد، در ایران مورد اجماع نبود. ایران در مورد غنیسازی اورانیوم از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای پیروی نمیکرد، اما رسماً از تولید سلاح اتمی صرف نظر کرده و در حال مذاکره برای بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ بود. سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده نیز در ماه مه گذشته تأیید کرده بودند که ایران، با نقض مقررات غنیسازی، برنامه تولید سلاح هستهای ندارد.
بنابراین، حمله اسرائیل به ایران که با بهانه تهدید قریبالوقوع هستهای صورت گرفت، برای ایرانیان قابل مقایسه با حملهای بود که ایالات متحده در سال ۲۰۰۳ علیه عراق انجام داد. همانطور که می دانیم این حمله پس از اظهارات دروغ و گمراه کننده کالین پاول [وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده] در مورد وجود سلاحهای کشتار جمعی صدام حسین، انجام شده بود. احتمال برخورد ناعادلانه با عراق و اولین تخریب ساختمانها در تهران توسط اسرائیل، به سرعت به ایرانیان نشان داد که برای نجات کشور و تحقیر نشدن اولویتها چه بوده است.
افرون بر این، برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تازگی لایحهای را ارائه کردهاند که از دولت این کشور میخواهد که اقدام به تولید سلاح اتمی کرده و از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی)[٢] خارج شود تا در نهایت استقلال ملی تضمین شود و جبران شکست نظامی تأمین گردد.
احتمال بسیار کمی وجود دارد که ایران امروز اراده سیاسی، چه رسد به ابزار لازم، برای انجام اقدامات رادیکال علیه آمریکا را داشته باشد ـــ حتی اگر تحریک همیشه امکانپذیر باشد. در واقع، سپاه پاسداران، که در لبنان و سوریه شکست خورده و به دو بخش رادیکالها و عملگرایانی تقسیم شده است که بیشتر نگران حفظ منافع خود، به ویژه منافع مالی هستند. سپاه پاسداران دیگر در موقعیتی نیست که بتواند خود را نشان دهد و حداقل حمایت مردمی راکسب کند. دیگر در ایران آن مردم سال ۱۹۸۰ نیست که از آنها حمایت کند.
حمله عراقِ به ایران در آن سال، بسیج مردمی را برانگیخت و کشور را حول محور آیتالله خمینی متحد کرد، که سپس قدرت را به دست گرفت. جامعه ایران در سال ٢٠٢۵ عمیقاً تغییر کرده و پس از چهار دهه تجربه سخت اسلام سیاسی، به بلوغ سیاسی واقعی دست یافته است.
بنابراین، بسیج قدرتمندی در ایران علیه جنگ تحمیلی اسرائیل وجود دارد، جنگی که کل قلمرو ملی و جمعیتها را تحت تأثیر قرار میدهد و هدف آن تضعیف دائمی ملت ایران، صرف نظر از رژیم سیاسی آن است. اتحادیهها، انجمنها و احزاب مخالف، که از دیرباز رقیب و دچار اختلاف بودهاند، از خواستههای خود علیه رژیم اسلامی دست نمیکشند، بلکه حول محور دولت و نهادهای حاکم بر کشور متحد میشوند.
در میان ایرانیان خارج از کشور، درخواستهای مخالفت با جنگ به وفور یافت میشود. اما, کسانی که مانند سلطنت طلبان آرزوی پیروزی اسرائیل را دارند و رویای یک شورش مردمی عظیم برای سرنگونی جمهوری اسلامی را در سر میپرورانند، به نظر میرسد از واقعیت بیخبرند و از گذشته و قدرت ملیگرایی ایرانی که در دوران سخت، همواره باعث اجماع علیه تجاوز خارجی شده و راه را برای تغییرات عمیق هموار کرده است، بیخبرند.
در حال حاضر، به نظر میرسد دولت اصلاحطلب مسعود پزشکیان، به دلیل فقدان راهحل بهتر، تنها نیرویی است که قادر به مدیریت این وحدت ملی و عملکرد دولت برای مقاومت واقعبینانه در برابر حمله اسرائیل است، آن هم با ادامه مذاکرات با ایالات متحده، که به نظر میرسد مداخله خود را فقط به سایتهای هستهای ایران محدود کرده است. در آن صورت، لغو تحریمهای اقتصادی میتواند، مانند سال ۲۰۱۵، مقدمهای برای بیداری سیاسی مردم باشد. در این صورت، می توان گفت که جنگ به ایران مهلت می دهد و چشماندازهایی را میگشاید که در جهت دلخواه اسرائیل پیش نمیروند.»
—————-
۱- برنارد هورکاد(Bernard Hourcade) جغرافیدان، متخصص امور ایران و مدیر ممتاز پژوهشی در مرکزتحقیقات ملی فرانسه
۲- Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons (NPT)
خبرگزاری رویترز / ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵
مداخله ایالات متحده در جنگ هوایی ایران با اسرائیل، احساسات متفاوتی را در میان ایرانیان خارج از کشور برانگیخته است، به طوری که برخی نگران امنیت بستگان خود در داخل کشور هستند و این سوال را مطرح میکنند که آیا بمباران بهترین راه برای سرنگونی رهبری در تهران است یا خیر.
پس از حمله بمبافکنهای ایالات متحده به سه تأسیسات هستهای ایران در روز شنبه، مقامات آمریکایی گفتند که هدف آمریکا «تغییر رژیم» نیست، اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بعداً احتمال سرنگونی حاکمان تندروی مذهبی ایران را مطرح کرد.
برخی از اعضای جامعه ایرانیان خارج از کشور مدتهاست که رویای سرنگونی رهبری ایران را در سر میپرورانند و رضا پهلوی، پسر شاه مورد حمایت آمریکا که در انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ سرنگون شد، روز دوشنبه از رهبران غربی خواست که «تغییر رژیم» را دنبال کنند.
اما بر اساس مصاحبههای متعدد با اعضای جامعه ایرانیان خارج از کشور در شهرهای اروپایی از جمله پاریس، برلین و لندن، برخی دیگر در مورد مداخله ایالات متحده تردید دارند.
برخی گفتند که میترسند اگر مقامات فعلی زنده بمانند، از مردم ایران انتقام بگیرند.
توران دانا، مهندس فناوری اطلاعات که ۳۷ سال پیش ایران را ترک کرد، ابراز نگرانی کرد که بمباران جمهوری اسلامی ـــ که باعث ویرانی و احتمالاً مرگ و میر بیشتر میشود ـــ رهبری کشور را تقویت خواهد کرد.
دانا در تجمعی در پاریس علیه جنگ، رهبری ایران و عملیات نظامی اسرائیل علیه گروه شبهنظامی فلسطینی حماس در نوار غزه گفت: «این جنگ، جدا از ویرانی، به معنای فقر برای مردم ایران است.»
دانا گفت: «مردم ایران به قدرتهای بزرگ نیازی ندارند. ما خودمان کشورمان را آزاد خواهیم کرد.»
بهار آزادی، جامعهشناس ۳۹ ساله، همچنین در پاریس گفت که نگران است اگر دولت خامنهای توسط قدرتهای خارجی سرنگون شود، ایران نیز دچار هرج و مرجی مشابه لیبی شود.
لیبی از زمان قیام تحت حمایت ناتو در سال ۲۰۱۱ که منجر به سرنگونی معمر قذافی، دیکتاتور دیرینه، شد و این کشور بین جناحهای رقیب شرقی و غربی تقسیم شد، ثبات کمی داشته است.
نگرانی از گسترش هرج و مرج
مقامات ایرانی بلافاصله در مورد اظهارات اعضای جامعه ایرانیان خارج از کشور اظهار نظر نکردند، اما تهران تهدید به تلافی بمباران آمریکا کرده است. ارتش ایران روز دوشنبه اعلام کرد که به پایگاه هوایی العدید آمریکا در قطر حمله موشکی انجام داده است.
ایالات متحده و اسرائیل میگویند اقدامات آنها با هدف جلوگیری از توسعه سلاحهای هستهای توسط ایران انجام میشود. تهران میگوید برنامه هستهای آن صلحآمیز است و به دنبال سلاحهای اتمی نیست.
مینا زمانی، حسابدار ۴۱ ساله، از گسترش هرج و مرج در ایران به سراسر خاورمیانه نگران است.
زمانی در پاریس گفت: «تاریخ به ما نشان داده است که هر بار آمریکاییها... تصمیم به مداخله در جایی گرفتهاند، فقط هرج و مرج، مشکلات و بیثباتی به همراه آوردهاند.»
حمید نوذری، ایرانی که از سال ۱۹۸۰ در برلین زندگی میکند و یک مرکز مشاوره برای پناهندگان ایرانی و افغان را مدیریت میکند، گفت که با رهبری ایران مخالف است اما با جنگ موافق نیست.
او گفت: «آرزوی من این است که روزی رژیم از طریق ابتکار مردم ایران و از طریق مطالبات سیاسی سرنگون شود. این آرزویی است که برای ما بسیار مهم است و نباید در سایه جنگ فراموش شود.»
در لندن، حامیان پهلوی از مداخله ایالات متحده استقبال کردند و خواستار تشکیل یک دولت انتقالی شدند.
سارا ثابت، پزشک بیوشیمی، گفت: «ما همه سازمانها را داریم. ما برای زمان گذار آمادهایم. ما برای تغییر آمادهایم و فقط به حمایت بینالمللی نیاز داریم.»
بهناز، یک ایرانی که بیش از یک دهه در اروپای غربی زندگی کرده است، گفت که به انگیزههای ایالات متحده و اسرائیل اعتماد ندارد، اما بسیاری از تبعیدیان اگر جنگ باعث تغییر رژیمی شود که دهههاست به دنبال آن بودهاند، از آن استقبال میکنند.
او که از ذکر نام خانوادگی خود به دلیل نگرانی از اعضای خانوادهاش در ایران خودداری کرد، گفت: «دشمنِ دشمن من، دوست من است.»
«من فکر نمیکنم ترامپ یا اسرائیل به دنبال آزادی و دموکراسی باشند. آنها به دنبال دستور کار خودشان هستند، به خصوص (بنیامین) نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل... اما اگر آن جنگ بتواند به تغییر رژیم در ایران کمک کند، ما از آن حمایت میکنیم.»
پریسا حافظی / خبرگزاری رویترز / ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵
زمان برای روحانیون بلندپایهای که در جستوجوی جانشینی برای رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیتالله علی خامنهای هستند، بهسرعت در حال سپری شدن است.
به گفتهی پنج منبع مطلع از این گفتگوها، یک کمیتهی سهنفره از یک نهاد عالی روحانی، که دو سال پیش بهفرمان خود خامنهای برای شناسایی جانشین وی منصوب شده بود، از زمان حملهی اسرائیل به ایران و تهدید این کشور به ترور رهبر سالخورده، برنامهریزیهای خود را شتاب بخشیده است.
به گفتهی منابع ایرانی که خواستار ناشناسماندن شدند تا بتوانند دربارهی موضوعی بسیار حساس سخن بگویند، خامنهای ۸۶ ساله بهطور منظم از روند این گفتگوها مطلع میشود. یک مقام عالی امنیتی نیز گفت که او همراه با خانوادهاش به مخفیگاه رفته و تحت حفاظت یگان ویژه «ولیامر» از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار دارد.
به گفتهی این منابع، اگر خامنهای کشته شود، ساختار حاکم بلافاصله تلاش خواهد کرد تا جانشینی برای وی معرفی کند تا پیام ثبات و تداوم را به جامعه مخابره نماید، هرچند آنها اذعان دارند که پیشبینی مسیر سیاسی ایران پس از آن بسیار دشوار خواهد بود.
بر اساس گفتهی یکی از نزدیکان دفتر رهبری که در جریان بحثهای مربوط به جانشینی قرار دارد، رهبر جدید همچنان باید به اصول انقلابی بنیانگذار جمهوری اسلامی، آیتالله روحالله خمینی، پایبند باشد.
با این حال، به گفتهی این فرد، در سطوح عالی قدرت همزمان در حال بررسی این موضوع هستند که کدام نامزد میتواند چهرهای میانهروتر ارائه دهد تا هم از حملات خارجی پیشگیری شود و هم از بروز شورشهای داخلی جلوگیری گردد.
پنج منبع مطلع گفتند که دو نامزد اصلی در گفتوگوهای مربوط به جانشینی برجسته شدهاند: مجتبی خامنهای، پسر ۵۶ سالهی رهبر، که مدتهاست بهعنوان گزینهی استمرار شناخته میشود، و رقیب تازهای بهنام حسن خمینی، نوهی بنیانگذار انقلاب اسلامی.
به گفتهی این منابع، هرچند حسن خمینی از متحدان نزدیک جناح اصلاحطلب است که خواستار کاهش محدودیتهای اجتماعی و سیاسیاند، اما بهدلیل نسب خانوادگیاش نزد روحانیون بلندپایه و سپاه پاسداران نیز احترام قابلتوجهی دارد.
این چهرهی ۵۳ ساله روز شنبه، ساعاتی پیش از بمباران تأسیسات هستهای ایران توسط ایالات متحده، در پیامی عمومی به رهبر جمهوری اسلامی اعلام کرد: «بار دیگر با کمال فروتنی عرض میکنم که این بندهی کوچک و ناچیز مردم ایران، با افتخار آمادهی حضور در هر جبهه یا صحنهای است که شما لازم بدانید.»
حسن خمینی و علی خامنهای
به گفتهی پنج فرد مطلع، در بحبوحهی درگیریهای اخیر با اسرائیل و آمریکا، حسن خمینی اکنون بهطور جدیتر بهعنوان یک گزینهی میانهرو و سازشپذیرتر چه در سطح بینالمللی و چه داخلی وارد میدان شده است.
در مقابل، به گفتهی منابع نزدیک، مجتبی خامنهای بهشدت به سیاستهای سختگیرانهی پدرش وفادار است. با این حال، آنها هشدار دادند که هیچ چیز قطعی نشده، امکان تغییر در فهرست نامزدها وجود دارد و تصمیم نهایی نیز با خود رهبر خواهد بود.
با این حال، این منابع افزودند که با ادامهی درگیری نظامی، هنوز روشن نیست که آیا رهبر جدید میتواند بهراحتی انتخاب یا با امنیت کامل منصوب شود و اینکه آیا خواهد توانست همان سطح از اقتدار خامنهای را کسب کند یا نه.
حملات اسرائیل همچنین شماری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران را کشته است؛ عاملی که میتواند انتقال قدرت را پیچیدهتر کند، چرا که این نیروی نظامی نخبه سالهاست نقش محوری در تحکیم حاکمیت رهبر ایفا میکند.
دفتر رهبر جمهوری اسلامی و مجلس خبرگان رهبری ـــ نهادی که کمیتهی جانشینی از آن برگزیده شده ـــ برای اظهارنظر در دسترس نبودند.
ترامپ: خامنهای هدف آسانی است
به گفتهی این منابع، بهدلیل کهولت سن خامنهای و نگرانیهای دیرینه دربارهی وضعیت سلامت رهبری که دههها بر همهی جنبههای سیاست ایران سلطه داشته، برنامهریزی برای انتقال قدرت پیشاپیش آغاز شده بود.
اهمیت و فوریت این مسئله در ماه سپتامبر، زمانی که اسرائیل سید حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان و متحد نزدیک خامنهای را به قتل رساند، پررنگتر شد. پس از حملات اسرائیل به سایتهای هستهای ایران در اوایل ماه جاری، و سپس بمبارانهای آمریکا در آخر هفته، این برنامهریزی بهطور چشمگیری شتاب گرفت.
رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، هفتهی گذشته در شبکههای اجتماعی هشدار داد: «ما دقیقاً میدانیم این بهاصطلاح “رهبر عالی” کجا پنهان شده است.» او خواستار تسلیم بیقید و شرط تهران شد و افزود: «او هدف آسانی است.»
آیتالله خامنهای تاکنون بهصورت علنی هیچ ترجیحی برای جانشینی خود اعلام نکرده است. به گفتهی منابع، او در گذشته در جریان بحثهای مربوط به جانشینی، بارها با انتقال قدرت به فرزندش مخالفت کرده، چرا که نگران بود چنین اقدامی شائبهی بازگشت ایران به نوعی سلطنت موروثی را ایجاد کند؛ همان شیوهای که با سرنگونی شاه در سال ۱۹۷۹ پایان یافت.
نقش رهبری پس از انقلاب اسلامی تعریف شد و سپس در قانون اساسی تثبیت گردید؛ جایگاهی که به یک روحانی بلندپایه اختیارات نهایی برای هدایت رئیسجمهور منتخب و مجلس شورای اسلامی را میدهد.
بهطور رسمی، رهبر از سوی مجلس خبرگان رهبری انتخاب میشود؛ نهادی متشکل از ۸۸ روحانی ارشد که از طریق انتخابات سراسری برگزیده میشوند، اما صلاحیت همهی نامزدهای این انتخابات باید نخست به تأیید شورای نگهبان، نهادی همراستا با خامنهای، برسد.
حسین رَسّام، تحلیلگر سیاسی ایرانی ساکن لندن، گفت: «چه جمهوری اسلامی بماند چه نماند، ایران آینده کشوری متفاوت خواهد بود، چرا که زمینهای که جمهوری اسلامی در آن رشد کرده بهطور بنیادی دگرگون شده است.» او افزود که حسن خمینی ممکن است گزینهای مناسب برای رهبری باشد که ایران را در مسیر تازهای هدایت کند.
به گفتهی او، «حاکمیت باید فردی را انتخاب کند که بتواند گذار تدریجی را ممکن سازد.»
مجتبی خامنهای
ارتباط نزدیک حسن خمینی با جناح اصلاحطلب در سیاست ایران ـــ جناحی که در دهه ۱۹۹۰ تلاش کرد سیاست گشودگی به جهان خارج را پیش ببرد اما در نهایت ناکام ماند ـــ باعث شد که مسئولان تندرو در سال ۲۰۱۶ مانع از کاندیداتوری او برای عضویت در مجلس خبرگان شوند.
به گفتهی پنج منبع آگاه، برنامهریزان جانشینی بهخوبی آگاهاند که حسن خمینی در مقایسه با چهرهای تندرو، برای افکار عمومی ایران مقبولتر است. او سال گذشته نسبت به «بحران نارضایتی فزایندهی مردم» بهدلیل فقر و محرومیت هشدار داده بود.
در مقابل، دیدگاههای مجتبی خامنهای در همهی موضوعات عمده ـــ از سرکوب مخالفان گرفته تا موضعگیری سختگیرانه در برابر دشمنان خارجی ـــ بازتاب مستقیم دیدگاههای پدرش است. منابع این رویکرد را در شرایطی که ایران در معرض حمله است، خطرناک میدانند.
مجتبی خامنهای، که روحانی میانپایهای است و در یکی از حوزههای علمیهی قم ـــ مرکز حیات دینی ایران ـــ به تدریس الهیات مشغول است، هرگز سمت یک رسمی در جمهوری اسلامی نداشته، اما به گفتهی ناظران ایران، بهعنوان واسطه و دروازهبان دسترسی به پدرش در پشتصحنه نفوذ قابل توجهی دارد.
وزارت خزانهداری ایالات متحده در سال ۲۰۱۹ مجتبی خامنهای را تحریم کرد و اعلام داشت که او بهرغم آنکه هرگز در هیچ مقام دولتی انتخاب یا منصوب نشده، نمایندهی رسمی رهبر ایران محسوب میشود و در دفتر پدرش فعالیت دارد.
نامزدهای دیگر کنار رفتهاند
برخی از چهرههایی که سالها بهعنوان جانشینان احتمالی خامنهای مطرح بودند، دیگر در قید حیات نیستند.
اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور پیشین، در سال ۲۰۱۷ درگذشت؛ محمود هاشمی شاهرودی، رئیس اسبق قوه قضائیه، در سال ۲۰۱۸ بر اثر بیماری فوت کرد؛ و ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور پیشین، در سال ۲۰۲۴ در سانحهی سقوط بالگرد کشته شد. روحانی برجستهی دیگر، صادق آمُلی لاریجانی، نیز به حاشیه رانده شده است.
به گفتهی پنج منبع مطلع، دیگرانی مانند آیتالله علیرضا اعرافی، عضو مجلس خبرگان رهبری، همچنان مطرحاند اما نسبت به مجتبی خامنهای و حسن خمینی جایگاه پایینتری دارند.
علی واعظ، مدیر پروژهی ایران در گروه بحران بینالمللی (International Crisis Group)، گفت: فراتر از گزینههای محتمل کنونی، این احتمال هم وجود دارد که روحانی کمنامونشانتری از سوی سپاه پاسداران بهعنوان مهرهای در خدمت این نهاد انتخاب شود.
او اظهار داشت: «ممکن است کسی را مطرح کنند که هیچکس تاکنون نامش را نشنیده و قدرت و اختیاراتی مشابه آنچه آیتالله خامنهای در این ۳۰ سال داشته نخواهد داشت.»
صدای رهبر جمهوری اسلامی هنوز نیرومند است.
پس از درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی، روحالله خمینی، در سال ۱۹۸۹، خامنهای بهطور علنی بهعنوان انتخاب او برای رهبری ستایش شد. هرچند او پیشتر سمت ریاستجمهوری را بر عهده داشت، اما تنها یک روحانی میانپایه محسوب میشد و در آغاز از سوی برخی از روحانیون بانفوذ بهدلیل ضعف و فقدان کاریزما، گزینهای نامحتمل برای جانشینی دانسته میشد.
با این حال، او بهتدریج کنترل اوضاع را در دست گرفت و به تصمیمگیرندهی بیرقیب ایران بدل شد؛ با تکیه بر سپاه پاسداران، رقبای خود را کنار زد و خیزشهای مردمی را در نطفه خفه کرد.
امروز دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴، در پی حمله هوایی جنگندههای اسرائیل به زندان اوین، بخشهایی از ساختمانهای اداری، بهداری و دفتر انتظامی دادسرای زندان بهشدت تخریب شد. بخشی از بند چهار فرو ریخته، شیشهها شکسته، و به دلیل هجوم زندانیان به طبقه پایین برای نجات جان خود، تعدادی زخمی شدهاند.
بهداری زندان عملاً نابود شده و هیچ امکانات اولیهای برای درمان زخمیها در بند وجود ندارد. مسئولان زندان از اعزام مجروحان به بیرون خودداری میکنند و عملاً زندانیان مجروح را بدون رسیدگی رها کردهاند.
در همین حال، نیروهای امنیتی و گارد زندان با حضور گسترده در داخل بندها، بهجای کمکرسانی، فضا را بهشدت امنیتی و سرکوبگرانه کردهاند. تهدید، ارعاب و فشار بر زندانیان بهویژه پس از وقوع حمله افزایش یافته است.
در بیرون زندان، اتوبانهای منتهی به اوین مسدود شده و از رسیدن خانوادهها جلوگیری میشود. با اینحال جمعی از خانوادهها با وجود خطر، مقابل زندان اوین تجمع کردهاند.
ما، زندانیانِ در محاصره و بیپناه، اعلام میکنیم:
نه در برابر بمباران جایی برای فرار داشتیم، نه در برابر جنایت سازمانیافتهای که سالهاست جان و کرامت ما را زیر چکمه نگه داشته است.
ما از مردم، خانوادهها و همه کسانی که وجدان دارند میخواهیم:
سکوت نکنید.
برای نجات جان ما، همین حالا مقابل زندان اوین تجمع کنید.
ما زخمی هستیم، تهدید شدهایم، و هر لحظه ممکن است جانمان را از دست بدهیم.
جمعی از زندانیان زندان اوین
«نیروهای مسلح ایران» در بیانیهای اعلام کرد؛ در پی حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران، پایگاه هوایی العدید قطر را هدف حمله موشکی قرار داده است.
پایگاه هوایی آمریکا در قطر، بزرگترین پایگاه ایالات متحده در خاورمیانه است و به عنوان ستاد منطقهای فرماندهی مرکزی ایالات متحده عمل میکند. حدود ۱۰ هزار سرباز در آنجا مستقر هستند.
پایگاه هوایی العدید توسط مجموعهای از پدافندهای هوایی به شدت تقویت شده است. ارتش ایالات متحده از روزهای پس از حملات ۱۱ سپتامبر، زمانی که هواپیماهای خود را برای هدف قرار دادن طالبان و القاعده در افغانستان در آنجا مستقر کرد، از العدید استفاده میکند. دو سال بعد، العدید به قطب اصلی عملیات هوایی ایالات متحده در منطقه تبدیل شد.
بیانیه «نیروهای مسلح ایران» میگوید، با تدبیر شورای عالی امنیت ملی و راهبری قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا، سپاه پاسداران، در عملیاتی موسوم به «بشارت فتح»، پایگاه العدید قطر را هدف تهاجم ویرانگر و قدرتمند موشکی قرار داده است.
در ادامه این بیانیه آمده است: “جمهوری اسلامی ایران با اتکا به خداوند متعال، اتکاء به مردم مومن و پرآوازه ایران اسلامی تحت هیچ شرایطی تعرض به تمامیت سرزمینی، حاکمیت و امنیت ملی خود را بیپاسخ نخواهد گذاشت.”
«دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی» نیز در بیانیهای اعلام کرده در پاسخ به حمله آمریکا علیه اماکن و تأسیسات هستهای ایران، «نیروهای مسلح قدرتمند جمهوری اسلامی ایران، پایگاه هوایی نیروهای آمریکایی در العدید قطر را درهم کوبیدند».
این بیانیه میگوید: تعداد موشکهای به کار گرفته شده در این عملیات موفق، به تعداد بمبهایی بوده است که آمریکا در حمله به تاسیسات هستهای ایران استفاده کرده بود؛ و پایگاهی هم که در حمله نیروهای مقتدر ایران مورد هدف قرار گرفته از تأسیسات شهری و مناطق مسکونی در قطر فاصله زیادی داشته است.»
«شورای عالی امنیت ملی» تاکید کرده «این اقدام فاقد هرگونه جنبه خطرآفرین برای کشور دوست و برادر ما، قطر و مردم شریف آن بوده و جمهوری اسلامی ایران همچنان، بر حفظ و ادامه روابط گرم و تاریخی با قطر متعهد است.»
رهگیری موشکهای ایران بر فراز دوحه
قطر میگوید پدافند هواییاش موشکها را رهگیری کرده و گزارش داده که هیچ تلفاتی نداشته است. دولت قطر همچنین حمله موشکی ایران را محکوم کرد.
پیش از حملات موشکی ایران، قطر حریم هوایی خود را به طور موقت بسته بود.
سفارت آمریکا در قطر نیز به آمریکاییها توصیه کرده بود که در محل خود پناه بگیرند، زیرا آن را «حداکثر احتیاط» خوانده بود.
یک مقام وزارت دفاع ایالات متحده شامگاه دوشنبه به وقت ایران تأیید کرد که ایران چندین موشک کوتاهبرد و میانبرد به پایگاه هوایی العدید در قطر شلیک کرده است. این مقام آمریکایی گفت ارزیابی خسارات در حال انجام است.
شبکه قطری الجزیره اعلام کرد بقایای موشکهای ایرانی یا موشکهای رهگیر در قطر افتاده است. این شبکه فیلمی را پخش کرد که نشان میداد قطعهای در خیابان افتاده و مردم در اطراف آن جمع شدهاند.
ویدیویی از پرواز شش موشک رهگیر قطری منتشر شده که در آسمان پرواز میکنند تا موشکهای ایرانی را سرنگون کنند.
یک مقام ارتش آمریکا گفت که ترکیبی از موشکهای میانبرد و بالستیک شلیکشده از سوی ایران، رهگیری و منهدم شدند و هیچ خسارتی به پایگاه هوایی العدید وارد نشده است.
عربستان حمله ایران به قطر را محکوم کرد
تلویزیون دولتی عربستان سعودی گزارش داد که عربستان سعودی حمله ایران به قطر را «به شدیدترین لحن» محکوم کرده و آن را «نقض آشکار قوانین بینالمللی» خوانده است.
عربستان سعودی در چند سال گذشته روابط نزدیکتری با ایران، که مدتها رقیب استراتژیک این کشور بوده، برقرار کرده است. اما حمله به قطر، که این پادشاهی با آن مرز مشترک دارد، میتواند این روابط رو به بهبود را به بوته آزمایش بگذارد.
امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، در مصاحبه با شبکه تلویزیونی «ایکس» گفت: «من از همه طرفها میخواهم که حداکثر خویشتنداری را نشان دهند، تنشزدایی کنند و به میز مذاکره بازگردند. این مارپیچ هرج و مرج باید پایان یابد.»
بیانیه وزارت امور خارجه قطر در مورد حمله ایران
وزارت امور خارجه قطر در بیانیهای اعلام کرد:
قطر حمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به پایگاه هوایی العدید را به شدت محکوم میکند.
حمله به پایگاه هوایی العدید نقض آشکار حاکمیت قطر، حریم هوایی و قوانین بینالمللی است.
قطر حق پاسخ مستقیم متناسب با ماهیت و مقیاس تجاوز آشکار و مطابق با قوانین بینالمللی را برای خود محفوظ میدارد.
پدافند هوایی ما این حمله را خنثی و با موفقیت موشکهای ایرانی را رهگیری کرد. بیانیهای در مورد شرایط حمله منتشر خواهد شد.
ما تأکید میکنیم که ادامه چنین اقدامات نظامی تشدیدکنندهای، امنیت و ثبات منطقه را تضعیف میکند.
ما خواستار توقف فوری همه اقدامات نظامی و بازگشت جدی به میز مذاکره و گفتگو هستیم.
پایگاه هوایی العدید پیش از این مطابق با اقدامات امنیتی و احتیاطی تخلیه شده بود.
تمام اقدامات لازم برای تضمین امنیت پرسنل پایگاه هوایی العدید، از جمله اعضای نیروهای قطری و دوست، انجام شده است.
بیانیه ترامپ درخصوص حمله موشکی ایران:
«ایران رسماً به نابودی تأسیسات هستهای خود با واکنشی بسیار ضعیف پاسخ داده است، که ما انتظار داشتیم و به طور بسیار مؤثری با آن مقابله کردیم. ۱۴ موشک شلیک شده است - ۱۳ موشک سرنگون شده و ۱ موشک «رها» شده است، زیرا به سمت هدف خاصی حرکت نمیکرده است.
خوشحالم که به اطلاعتان برسانم، هیچ آمریکایی در این حمله آسیب ندیده است و خسارتی وارد نشده است و مهم تر از همه ایرانی ها خودشون رو خالی کردند و امیدوارم دیگر تنفری وجود نداشته باشد.
میخواهم از ایران به خاطر اطلاعرسانی زودهنگام به ما تشکر کنم، که باعث شد هیچ جانی از دست نرود و هیچکس زخمی نشود. شاید ایران اکنون بتواند به سمت صلح و هماهنگی در منطقه حرکت کند و من با اشتیاق اسرائیل را نیز به انجام همین کار تشویق خواهم کرد.
دونالد جی. ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا»
نوشته مارک لندلر / نیویورک تایمز /۲۳ ژوئن ۲۰۲۵
رئیس جمهور ترامپ با اعلام «موفقیت نظامی چشمگیر» گفت که بمبهای آمریکایی ستونهای کلیدی برنامه هستهای ایران را از کار انداختهاند. حتی اگر حق با او باشد، این عملیات ممکن است ضربه مهلکی به برنامهای که عمیقاً در تاریخ، فرهنگ، احساس امنیت و هویت ملی ایران ریشه دوانده است، وارد نکرده باشد.
از زمانی که ایران برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ تحت حکومت محمدرضا پهلوی، برنامه هستهای غیرنظامی بلندپروازانهای را آغاز کرد، رهبران ایران آن را به عنوان نمادی افتخارآمیز از رهبری کشور در جهان اسلام، بازتابی از تعهد آن به تحقیقات علمی و یک بیمه نامه در همسایگی خطرناک خود میدانستند.
آنچه در زمان شاه صادق بود، در زمان حاکمان مذهبی ایران پس از انقلاب نیز صادق بوده است. و چندین کارشناس مسائل ایران گفتند که این موضوع در مورد هر دولت احتمالی آینده ایران، حتی اگر رهبر فعلی، آیتالله علی خامنهای، از درگیری فزاینده با اسرائیل و ایالات متحده جان سالم به در نبرد، صادق خواهد بود.
رهام الوندی، مدیر طرح تاریخ ایران در مدرسه اقتصاد لندن، گفت: «در کوتاهمدت، تحت فشار شدید، خامنهای یا جانشینان او مجبور به دادن امتیاز خواهند شد. در درازمدت، هر رهبر ایرانی به این نتیجه خواهد رسید که ایران باید یک عامل بازدارنده هستهای داشته باشد.»
آقای ترامپ با پیوستن به کارزار نظامی اسرائیل علیه ایران، هزینههای رهبران ایران را در امتناع از پذیرش محدودیتهای سختگیرانه بر برنامه غنیسازی اورانیوم خود به شدت افزایش داده است. با این حال، کارشناسان میگویند که این درگیری هر طور هم که پایان یابد، او ممکن است دلایل قانعکنندهتری برای آنها جهت دستیابی به یک عامل بازدارنده هستهای ایجاد کرده باشد.
پروفسور الوندی با اشاره به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، و محمد بن سلمان، ولیعهد، گفت: «هر متفکر استراتژیک در ایران، چه در حال حاضر و چه در آینده، متوجه میشود که ایران در خاورمیانه واقع شده است، همسایگان آن اسرائیل نتانیاهو، طالبان افغانستان و محمد بن سلمان عربستان سعودی هستند.»
ایران اکنون میتواند ایالات متحده را به این فهرست تهدیدها اضافه کند.
بمباران آمریکا احتمالاً خسارات جدی به تأسیسات غنیسازی نطنز و فردو و مجتمع تحقیقاتی اصفهان وارد کرده است. حملات قبلی اسرائیل منجر به کشته شدن چندین دانشمند برجسته هستهای ایران و همچنین آسیب رساندن به تأسیسات شد. در مجموع، این امر میتواند برنامه ایران را سالها به عقب بیندازد.
اما بمبها به تنهایی نمیتوانند دانشی را که ایرانیان طی نزدیک به هفت دهه، از سال ۱۹۵۷، زمانی که ایران برای اولین بار توافقنامه همکاری هستهای غیرنظامی را با دولت آیزنهاور امضا کرد، جمعآوری کردهاند، پاک کنند. ایالات متحده در آن زمان کشورها را از طریق ابتکار «اتم برای صلح» رئیس جمهور دوایت دی. آیزنهاور، به مشارکت در اکتشافات صلحآمیز علوم هستهای تشویق میکرد.
در سال ۱۹۶۷، با کمک آمریکا، ایران یک رآکتور تحقیقاتی کوچک در تهران ساخت که هنوز هم وجود دارد. یک سال بعد، ایران پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا کرد، که نمادی از تمایل شاه برای پذیرفته شدن در باشگاه کشورهای غربی بود.
شاه که از شوک نفتی سال ۱۹۷۳ سرشار از پول نقد بود، تصمیم گرفت به سرعت برنامه هستهای غیرنظامی ایران، از جمله توسعه ظرفیت غنیسازی داخلی، را گسترش دهد. او دهها دانشجوی ایرانی را برای تحصیل در رشته مهندسی هستهای به موسسه فناوری ماساچوست فرستاد.
شاه این را یک پروژه پرستیژ میدانست که ایران را به صف مقدم کشورهای خاورمیانه میرساند. اما این امر او را در تضاد با ایالات متحده قرار داد، که نگران بود ایران سوخت مصرف شده را به مواد شکافتپذیر که میتوانند در سلاح استفاده شوند، بازفرآوری کند.
پروفسور الوندی که کتاب «نیکسون، کیسینجر و شاه: ایالات متحده و ایران در جنگ سرد» را منتشر کرده است، میگوید: «این [پروژه] نمادی از کشوری بود که به عنوان یک قدرت بزرگ ظهور کرده بود، با این ایده جانبی که اگر عراق ایران را تهدید کند، میتوان آن را به سمت استفاده نظامی منحرف کرد.»
شاه حتی گفت که ایران «بدون شک و زودتر از آنچه فکرش را بکنید» به سلاح هستهای دست خواهد یافت، بیانیهای که بعداً آن را رد کرد.
هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، به دنبال اعمال پادمانهایی بر برنامه ایران بود که شاه آن را رد کرد. در نتیجه، فرانسه و آلمان، به جای ایالات متحده، قراردادهای پرسودی را برای ساخت صنعت ایران به دست آوردند. شرکتهای آلمانی ساخت نیروگاه هستهای بوشهر را در سال ۱۹۷۵ آغاز کردند، پروژهای که پس از انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ متوقف شد.
حاکمان جدید ایران در ابتدا برنامه هستهای را یک ولخرجی بیفایده از سوی شاه میدانستند. آنها آن را تا پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۸ کنار گذاشتند، زمانی که بمباران مکرر نیروگاه بوشهر توسط عراق، و البته استفاده از سلاحهای شیمیایی در این درگیری، ایرانیها را متقاعد کرد که یک برنامه هستهای قوی، ارزش بازدارندگی مفیدی خواهد داشت. (بوشهر که توسط روسها بازسازی شد، هنوز در حال اجرا است.)
ری تکیه، متخصص امور ایران در شورای روابط خارجی، گفت: «از برخی جهات، محاسبات جمهوری اسلامی همان محاسبات شاه بود ـــ ابراز قدرت و اعتبار.»
برنامه هستهای از ملیگرایی افراطی دولت، چماق پشت اعتراضات روزانه سازمانیافته دولتی با فریادهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» جداییناپذیر شد. در سال ۲۰۰۶، در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، این برنامه تقریباً به یک بت تبدیل شد. رقصندگان در اجراهایی که حق غنیسازی ایران را جشن میگرفتند، شیشههایی را در دست داشتند که گفته میشد حاوی نوعی اورانیوم است.
این برنامه در یک مسیر دوگانه تهاجمی عمل میکرد: یک برنامه غیرنظامی که سهم کمی در نیازهای انرژی ایران داشت، و یک برنامه غنیسازی مخفی که ایران را در مسیر برخورد با اسرائیل و ایالات متحده قرار داد.
به گفته تحلیلگران، دههها سرمایهگذاری در این برنامه و ستایش آن، دست کشیدن از آن را برای هر رهبر ایرانی دشوار خواهد کرد. حتی در میان ایرانیانی که از دولت عصبانی هستند یا توجه کمی به محاسبات مربوط به بازدارندگی استراتژیک دارند، برنامه هستهای به منبع غرور ملی تبدیل شده است.
آقای تکیه، نویسنده کتاب «آخرین شاه: آمریکا، ایران و سقوط سلسله پهلوی»، گفت: «رژیم جانشین، هر که باشد و هر طور که به قدرت برسد، دیدگاه مشابهی» در مورد پیگیری جاهطلبیهای هستهای کشور خواهد داشت.»
او گفت: «این رژیم بر علم هستهای به عنوان بالاترین شکل تحقیق علمی تأکید خواهد کرد. این رژیم به دنبال داشتن یک برنامه هستهای با جزئیات و با هدایت بومی خواهد بود.» آقای تکیه گفت، سوال این است که آیا «این [رویکرد] تا حدودی برای ایالات متحده قابل قبولتر خواهد بود، همانطور که جاهطلبیهای شاه قابل قبول بود.»
عباس میلانی، مدیر مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد، میگوید: «خامنهای با یک تنگنای وجودی دوگانه روبرو است.»
پروفسور میلانی گفت: «او میتواند به لفاظیهای خود و توصیههای آن رادیکالهای حلقهی نزدیک خود گوش دهد»، که به معنای تلاش برای بستن تنگهی هرمز و تلافی علیه کشتیها و پایگاههای آمریکایی در منطقه است. یا میتواند علناً آسیب به تأسیسات هستهای را کماهمیت جلوه دهد و به دنبال سازش با ایالات متحده باشد و بدین ترتیب «رژیم خود را برای جنگیدن در روزی دیگر نجات دهد.»
پروفسور میلانی گفت: «مردم بیگناه ایران در هر صورت هزینهی سنگینی خواهند پرداخت.»
—————
* مارک لندلر، رئیس دفتر لندن روزنامهی تایمز است که اخبار بریتانیا و همچنین سیاست خارجی آمریکا در اروپا، آسیا و خاورمیانه را پوشش میدهد. او بیش از سه دهه روزنامهنگار بوده است.
حوالی ساعت ۱۲ ظهر دوشنبه دوم تیرماه، چند نقطه از تهران همزمان بمباران شد. در این حملات ساختمان اداری زندان اوین در شمال تهران هدف حملات اسرائیل قرار گرفته است. گفته میشود زندانیان آسیبی ندیدهاند.
ارتش اسرائیل ادعا کرده که در حمله به زندان اوین، به ساختمانهای محل نگهداری زندانیان آسیبی وارد نشده است.
گیدئون سار، وزیر امور خارجه اسرائیل، ویدئویی را در ایکس منتشر کرد که انفجاری را در ساختمانی نشان میدهد که تابلویی آن را به عنوان ورودی زندان معرفی میکند. سار نوشت: “زنده باد آزادی!”
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ویدئویی منتشر کرد که نشان میدهد امدادگران در حال جستجوی بقایای مسطح زندان اوین هستند و یک مرد زخمی را روی برانکارد حمل میکنند.
ارتش اسرائیل اعلام کرد که اسرائیل همچنین به مراکز فرماندهی سپاه پاسداران که مسئول امنیت داخلی در منطقه تهران هستند، حمله کرده است.
اسرائیل کاتز، وزیر دفاع، در بیانیهای گفت: “نیروهای دفاعی اسرائیل در حال حاضر با نیروی بیسابقه، اهداف رژیم و نهادهای سرکوب دولتی در قلب تهران در حال حمله هستند.”
خبرگزاری تسنیم از حمله به یک ایستگاه تغذیه برق در محله اوین خبر داد. شرکت برق توانیر گزارش داد که برخی از مناطق پایتخت دچار قطعی برق شدهاند.
شبکه خبری دانشجویان ایران گزارش داد که دانشگاه شهید بهشتی، یکی از دانشگاههای اصلی تهران، نیز مورد اصابت قرار گرفته است. دفتر روابط عمومی دانشگاه این موضوع را تکذیب کرد.
مرکز رسانه قوه قضاییه نیز اعلام کرده که در ادامه حملات اسرائیل، زندان اوین مورد هدف قرار گرفته و «بخشهایی از زندان آسیب دیده است.»
خبرگزاری میزان مدعی شد که «همه امکانات در جهت مدیریت مجموعه زندان به کار گرفته و وضعیت هم اکنون تحت کنترل است.» قوه قضاییه در اطلاعیه خود به آسیبهای جانی و مالی وارده ناشی از این حمله، اشاره ای نکرده است.
در روزهای اخیر، مقر یگان ویژه نیروی انتظامی و پلیس فتا نیز هدف قرار گرفتند.
بهمن دارالشفایی:
حوالی ساعت ۱۲ ظهر دوشنبه همزمان چند نقطه از تهران بمباران شد. هنوز دقیق مشخص نیست کجاها ولی سردر زندان اوین (بخش اداری دادسرا) یکی از نقاط بوده. شیشههای خانه دوستم که در منطقه اوین-درکه است کامل ریخته و برق بخشهایی از ولنجک، سعادتآباد و شهرک غرب رفته.
یکی هم ظاهرا بالاتر از میدان ونک بوده و یکی هم حوالی صداوسیما.
فخری محتشمیپور:
مصطفی دوباره زنگ زد گفت زندانیان سیاسی در اندرزگاه چهار آسیب ندیدهاند از قسمتهای دیگر بیخبریم.
احمد قدیانی، فرزند ابوالفضل قدریانی:
پدرم از زندان اوین زنگ زد. به زندان اوین حمله شده است و تمام شیشههای بند شکسته است. از قرار معلوم بهداری هم آسیب دیده است و کسی هم میگفت سردر زندان را زدهاند. واقعاً ج.ا میخواهد این همه زندانی سیاسی را، که بسیاری از آنها بیمارند، در زندان نگه دارد؟ این چه جنایت و حماقتی است؟
حسین رزاق، زندانی سیاسی:
مثلا خبرنگارانی که مینویسند در اقدامی نمادین به سر در زندان اوین حمله شده انگار یک ذره نمیفهمند که آنجا دادسرای امنیت است و در طول روز فقط زندانی سیاسی به آنجا میبرند. گور پدر بازپرسها و قاضیهای جا. زندانیان ما چه گناهی کردهاند؟!
جان #زندانیان_سیاسی در خطر است.
یکی از زندانیای سابق در بند زنان اوین:
به بند نسوان اوین خسارت جدی وارد شده اما بچهها حالشون خوبه. به خانوادهها پاسخی داده نشده و کل منطقه بسته شده. ساختمان بهداری، کتابخانه بند ۴ خسارت دیده و چند نفر در بند ۸ زخمی شدهاند.
عالیه مطلبزاده، زندانی سیاسی سابق:
زندان اوین را زدند، بند زنان اوین آسیب دیده… خانوادهها نگران و سراسیمه راه به جایی ندارند. کسانی که در این شرایط جزو آسیب پذیرترین و بیپناهترینها هستند، چرا چرا همچنان باید در اسارت باشند؟
میلاد علوی، وکیل دادگستری:
اخبار غیررسمی حمله اسرائیل به زندان اوین، نگران کننده است. زندانیان در تماسهایشان ابراز نگرانی کردهاند. اخبار دقیقی درباره وضعیت زندان وجود ندارد. وکلا میگویند از ابتدای جنگ، امکان اخذ مرخصی یا پیگیری پرونده زندانیان سیاسی وجود نداشته و خواستار آزادی موکلانشان هستند.
آتنا دائمی، زندانی سیاسی سابق:
پشت درِ ورودی زندان اوین، محل استقرار سربازان وظیفه، نگهبانان و همچنین مسیر ورود و خروج زندانیان قرار دارد.
دادسرای اوین (مقدسی) نیز محل بازپرسی از بازداشتیهای جدید، زندانیان سیاسی و عقیدتی و محل مراجعه خانوادهها و وکلا جهت پیگیری امور زندانیان است.
این حمله در ساعات و روز اداری و در یکی از روزهای پرالتهاب تهران رخ داده؛ روزی که بسیاری از خانوادهها برای پیگیری پرونده و آزادی یا مرخصی عزیزان خود به دادسرا مراجعه کرده بودند و تردد زندانیان، خانوادهها، وکلا و سربازان در جریان بوده است.
پس از این حمله، جو امنیتی در بندهای زندان اوین بهشدت تشدید شده و جان زندانیان بیش از پیش در معرض خطر قرار گرفته است.
در شرایط جنگی، زندانیان باید فورا آزاد شوند.
پریسا پوینده، دختر جعفر پوینده:
پس از حمله نظامی به زندان اوین، تیراندازی در زندان رخ داده است.
#جان_زندانیان_سیاسی_درخطر_است
برنارد موکام / نیویورک تایمز / ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵
معترضان در بیش از دوازده شهر ایالات متحده روز یکشنبه علیه حملات هوایی دولت ترامپ به ایران تظاهرات کردند.
برخی از تجمعات صدها نفر را به خود جذب کردند، در حالی که در برخی دیگر دهها نفر شرکت کردند. میزان کلی مشارکت بسیار کمتر از اعتراضات آخر هفته گذشته علیه رئیس جمهور ترامپ بود که در هر ۵۰ ایالت برگزار شد.
بسیاری از تظاهرات روز یکشنبه که در شهرهایی از جمله نیویورک، بوستون، شیکاگو، واشنگتن و لسآنجلس برگزار شد، اواخر شنبه برنامهریزی شده بود و توسط برگزارکنندگان به عنوان “بسیج اضطراری” توصیف شده بود.
تظاهرکنندگان در چندین مکان پرچمهای جمهوری اسلامی ایران را حمل میکردند و برخی پلاکاردهایی در دست داشتند و بنرهایی را روی نردهها و ساختمانهایی قرار دادند که روی آنها نوشته شده بود “نه به جنگ در ایران!”
در بیرون دروازههای کاخ سفید در واشنگتن، حداقل ۲۰۰ تظاهرکننده، از جمله برخی از کهنه سربازان، رئیس جمهور را محکوم کردند. ران کارمایکل ۷۸ ساله که در جنگ ویتنام خلبان هلیکوپتر بود، گفت: «او سعی دارد پادشاه شود.»
در شیکاگو، بیش از ۲۰۰ نفر در یک تجمع در مرکز شهر شرکت کردند. علی تارخ، ساکنی که میگوید ۱۲ سال پیش پس از دو سال زندانی شدن به دلیل فعالیتهای سیاسی از ایران مهاجرت کرده است، خبر حملات هوایی را «بدترین اتفاقی که میتوانست رخ دهد» توصیف کرد.
آقای تارخ گفت اگرچه با رهبری ایران مخالف است، اما تغییر آهسته تنها راه اصلاح حکومت است. او گفت: «تغییر رژیم در آنجا تا حدودی غیرممکن است» و افزود که رئیس جمهور ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، تنها مانع هرگونه گذار به یک جامعه دموکراتیک شدهاند.
برخی از معترضان گفتند که تشدید درگیری با ایران، رنج فلسطینیان در غزه را بیشتر خواهد کرد.
در لسآنجلس، نور عبدالحق، پرستار ۲۶ ساله، گفت که به دلیل ارتباط نزدیکش با تنشهای خاورمیانه، دست به افشاگری زده است. او گفت که بیشتر خانوادهاش در غزه یا کرانه باختری زندگی میکنند. «ما قتل و ویرانی بیشتر نمیخواهیم.»
خانم عبدالحق در میان دهها نفری بود که در محله وستوود در یک تظاهرات مسالمتآمیز جمع شدند. در همان نزدیکی، گروه کوچکی از تفنگداران دریایی و مأموران فدرال با لباسهای تاکتیکی و اسلحههایشان ایستاده بودند.
در گرمای ۳۷ درجه سانتیگراد در ریچموند، ویرجینیا، ویولتا وگا، ۲۳ ساله، یک پرستار خانگی و رهبر حزب «سوسیالیسم و آزادی» در ریچموند، معترضان را در پارک «ابنر کلی» با شعارهایی از جمله «پول برای شغل و آموزش، نه برای جنگ و اشغال» رهبری کرد.
تعداد جمعیت به دهها نفر میرسید. پس از تجمع، خانم وگا با صدای گرفته گفت که این تجمع ضروری بود.
او گفت: «با دانستن اینکه امروز، روز اقدام در سراسر کشور است، احساس قدرت کردم.»
فرناز فصیحی / نیویورک تایمز / ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵
ایران پس از حملات نظامی آمریکا به سه سایت اصلی هستهای خود در بامداد یکشنبه، در شوک به سر میبرد. چهار مقام ایرانی فضای حاکم بر دولت را سرشار از حس شکست و تحقیر ملی توصیف کردند و در میان اختلافنظرها درباره نحوه پاسخگویی، سردرگمی وجود دارد.
در ظاهر، مقامات ایرانی تلاش کردهاند حس عادی بودن را به جامعه القا کنند، در حالی که هیچ چیز عادی نیست. آنها سعی کردهاند خسارات وارده به تأسیسات هستهای فوردو، نطنز و اصفهان را کم اهمیت جلوه دهند، با وجود اینکه تصاویر ماهوارهای نشاندهنده سوراخهای بزرگ در سایت زیرزمینی فوردو، واقع در منطقه کوهستانی، است.
اما حمید حسینی، عضو کمیته انرژی اتاق بازرگانی ایران، در گفتوگوی تلفنی از تهران اظهار داشت که ایران از نظر نظامی و فناوری برتری ندارد و اکنون زمان عقبنشینی است. او گفت: «باید منافع ملی را در اولویت قرار دهیم. قرار نیست تا ابد در جنگ باشیم.»
روز یکشنبه، رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، در پایتخت حضور عمومی داشت؛ او در تظاهراتی ضدآمریکایی در مرکز تهران شرکت کرد و از قربانیان حملات در بیمارستانی بازدید نمود. پزشکیان، که جراح قلب و وزیر بهداشت سابق است، از کادر پزشکی برای خدماتشان در طول جنگ تقدیر کرد.
او در پستی در شبکههای اجتماعی نوشت: «ما این مسیر را با هم طی خواهیم کرد. از ایران محافظت میکنیم و به جهان نشان میدهیم که مردم بزرگ ما شکستناپذیر هستند.» این پست با عکسی از پزشکیان در حال لبخند زدن و دست تکان دادن در خیابانهای تهران همراه بود.
تلویزیون دولتی و رسانههای وابسته به سپاه پاسداران گزارش دادند که سایتهای هستهای آسیب جدی ندیدهاند و ساکنان مناطق اطراف صدای انفجارهای بزرگی نشنیدهاند. آنها تصاویری از مردم در حال انجام کارهای روزمره، خرید در بازار و رانندگی در جادههای قم و اصفهان، نزدیکترین مناطق شهری به سایتهای هستهای، پخش کردند.
عبدالله عبداللهی، سردبیر محافظهکار خبرگزاری تسنیم، در سرمقالهای نوشت که برنامه هستهای ایران سه مؤلفه دارد: دانش، فناوری و زیرساخت، و حملات آمریکا تنها بخشی از مؤلفه آخر را آسیب زده است. او خواستار واکنش «بدون محدودیت» ایران به «تجاوز» اسرائیل و ایالات متحده شد.
مرکز ایمنی هستهای ایران در بیانیهای پس از حملات اعلام کرد که پیش از حملات آمریکا، به عنوان اقدامی احتیاطی، سایتهای هستهای تخلیه و تجهیزات جابهجا شده بودند.
هلال احمر ایران گزارش داد که ۱۱ نفر در این حملات زخمی شدهاند و چهار نفر همچنان در بیمارستان بستری هستند. حسین کرمانپور، سخنگوی وزارت بهداشت ایران، گفت هیچیک از مجروحان علائم آلودگی تشعشعی ندارند.
جنگ از زمانی که اسرائیل در ۱۳ ژوئن(۲۳ خرداد) به ایران حمله کرد، شدت گرفته است و مقامات ایرانی از همه جناحهای سیاسی به نظر متحد، در درخواست برای تلافی فوری و قاطع بودند. ایران و اسرائیل در حال تبادل حملات هستند و تلفات غیرنظامی در هر دو طرف رو به افزایش است.
اما ورود به جنگ با ایالات متحده، که دولتهایی را در منطقه از طریق جنگها و تهاجمات سرنگون کرده، از جمله در کشورهای همسایه شرقی و غربی ایران (افغانستان و عراق)، خطرات بزرگی برای حاکمان مذهبی ایران به همراه دارد.
واکنشهای مقامهای حکومتی و تحلیلگران برجسته سیاسی و نظامی ایران متفاوت بوده است.
اعضای محافظهکار و تندروی مجلس خواستار خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای و بستن تنگه هرمز شدند. ایران کنترل این تنگه را در دست دارد، اما هر اقدامی برای جلوگیری از عبور کشتیها از این آبراه میتواند حملات بیشتری از سوی آمریکا را به دنبال داشته باشد، زیرا حدود ۲۰ درصد از عرضه انرژی جهان روزانه از این مسیر عبور میکند.
ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیتههای امنیت ملی و امور خارجه مجلس ایران، به رسانههای ایرانی گفت که تهران فعالیتهای هستهای خود را تعلیق نخواهد کرد و اعضای کمیته «بر پاسخ قاطع و مناسب به ایالات متحده تأکید دارند.» او افزود: «تلافی به همان شکل و اقداماتی که بازدارندگی ایجاد کند، توصیه ما است.»
صداهای دیگر خواستار خویشتنداری شدند. محمد خاتمی، رئیسجمهور اسبق و پدر جنبش اصلاحطلبی در ایران، در بیانیهای گفت: «همه تصمیمات، مواضع، واکنشهای دیپلماتیک و دفاعی باید با حکمت، دوراندیشی و بدون هیجان و صرفاً بر اساس انتقامجویی اتخاذ شوند.»
رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله علی خامنهای، تصمیم نهایی را درباره نحوه پاسخ ایران به حملات آمریکا خواهد گرفت. اما تقریباً ۲۴ ساعت پس از حملات به سایتهای هستهای، او هیچ بیانیه رسمی صادر نکرده و با ملت سخن نگفته بود.
دو مقام ایرانی گفتند سؤالی که در ذهن همه است این است: «خامنهای کجاست؟ چرا صحبت نمیکند؟»
اما این مقامات، که با پروتکلهای امنیتی رهبر آشنا هستند و به دلیل بحث درباره مسائل حساس خواستند نامشان فاش نشود، گفتند برقراری ارتباط با رهبر جمهوری اسلامی بسیار دشوار است و پیامها به صورت کتبی و از طریق پیکهای انسانی منتقل میشوند، زیرا او در پناهگاهی بدون ارتباطات الکترونیکی به سر میبرد.
مشاور ارشد سیاست خارجی آیتالله خامنهای، علیاکبر ولایتی، در پستی در شبکههای اجتماعی موضعی سختگیرانه نشان داد، اما از تهدید به تلافی نظامی خودداری کرد. او نوشت: «اکنون که ایالات متحده جنگ را آغاز کرده، باید بداند که جمهوری اسلامی ایران حرف آخر را خواهد زد.»
زهرا علیپور / روزنامه شرق
«هر روز صبح وقتی میبینم یه نفر از یه گوشهی خیابون رد میشه، دلم گرم میشه که تو این شهر تنها نیستم؛ یعنی دوباره تهران شلوغ میشه؟»؛ این جمله را یکی از تهرانیها به «شرق» میگوید. آمار دقیقی از آنهایی که شهر را ترک کردند وجود ندارد. اما شهروندان در گفتوگو با «شرق» حدس میزنند که حدود نیمی از جمعیت ۱۴ میلیوننفری تهران این شهر را ترک کردهاند. محلههای جنوبی تهران، شلوغ و مانند روزهای قبل از جنگ است و هر چه به مناطق میانی و شمال تهران میرویم، جمعیت در سطح شهر کمتر میشود. در میان آنهایی که مانند هر کسی دلیل خودش را دارد؛ عدهای مانند «اسماعیل» میگویند «کجا بریم؟ پول رفتن از تهران رو ندارم»، عدهای باید از والدین سالمندشان مراقبت کنند. برخی هم این ماندن را نوعی مقاومت تعریف میکنند. بعضیها هم میگویند ما در خانههایمان احساس آرامش داریم و دوری از تهران، مضطربمان میکند. برخی هم برای همراهی با اعضای خانوادهشان که در اورژانس، آتشنشانی و... شاغل است، میمانند.
«مهرداد عربستانی»، انسانشناس و استاد دانشگاه تهران این وضعیت خروج مردم از تهران را به درک متفاوت انسانها از خطر مرتبط میداند. ایمان واقفی، جامعهشناس شهری اما از سوی دیگری به ماجرا نگاه میکند؛ به اعتقاد او «شهر فقط یک مکان برای زندگی نیست و به هویت انسانها گره خورده است و اضطراب افرادی که رفتهاند طبیعی است چراکه تهران نه خطهای جغرافیایی بلکه بخشی از خود ماست. وقتی ترکش میکنیم، دلمان برایش تنگ میشود، برای جایی که در آن بزرگ شدیم، رنج کشیدیم، خاطره ساختیم».
جنوب تهران؛ «چیزی نشده، ما هستیم»!
در منطقههای مختلف شهر، قدم میزنم و با مردم معاشرت میکنم؛ محلههای جنوب تهران مانند روزهای غیرجنگ، پرتردد و همهی مغازهها باز است. خانوادههایی هم مانند یک دورهمی جمعی عادی با آرامش کنار یک آبمیوهفروشی نشستهاند و آبهویجبستنی میخورند. با این حال دربارهی جنگ حرف میزنند. اما تمام جنوب شهر همین نیست و برای مثال اسماعیل، ۶۵ ساله و رانندهی خط تهرانپارس به انقلاب و ساکن میدان خراسان است. او میگوید: «هم دلم میخواد که بروم و استرس دارم اما مجبورم که بمانم. راهی ندارم که بروم».
اسماعیل ادامه میدهد: «پولشو ندارم که برم. خیلی میترسیدم اما الان دیگه مسافرکشی میکنم و راهی ندارم دیگه. چیکار کنم؟ باید نون دربیارم. اگه هم بمب خورد تو سرمون، خورد دیگه. چیکار میتونم بکنم؟». به میدان که میرسم عدهای از اهالی که بهنظر جوانهای مذهبی هستند، شربتی را پخش میکنند و با یک باند و میکروفن، موسیقی حماسی پخش میکنند. آن طرفتر چند زن چادری با پرچمهای ایران عرض خیابان را طی میکنند».
کافههای مرکز شهر؛ «هنوز «پای سیب» میپزیم»!
هرچه از جنوب به سمت مرکز میروم، خیابانها خلوتتر و مغازههای بیشتری بسته است. چند کافه در منطقهی ایرانشهر که به محل تفریحهای طبقهی متوسط روشنفکر شناخته میشود، باز است. کافهدار سفارشهای غذا را میگیرد و میگوید «باید چراغ رو روشن نگه داریم». نگاهی به طبقهی شیرینی و کیکها میاندازم؛ فقط پای سیب دارد. میگویم چیزکیک ندارید؟ نگاهی میاندازد «همهی کارمندها رفتن و فقط خودم موندم که بلدم پای سیب بپزم». لبخند میزنیم و به سمت محلههای مسکونی مرکز شهر میروم. مغازهها بافاصله باز هستند. زنها و مردهایی از ترهبار مرکزی محله خرید کردهاند. یکی از سبزیفروشهای خیابان «پلیس» میگوید: «انگار نصف همسایهها موندن و مشتریهای روزانهام، حدود ده یازدهنفری هستن که برای خرید سبزی میان». در صف میوهها با اهالی صحبت میکنم؛ تعدادی از آنها از اینکه مردم در زمان جنگ، اجناس را گران میفروشند، شکایت دارند. یکیشان میگوید: «بالاخره باید این وقتها هوای همو داشته باشیم». کمی دورتر در صف خرید بامیه و سیبزمینی یک زن با کارمند ترهبار بحثش میشود؛ زن میگوید: «تو این وضعیت تو باید مراقب باشی که من چی رو ورچین میکنم و چی رو نه»؟
کیمیا، ۲۴ ساله و طراح تجربهی کاربری در یک شرکت خصوصی و ساکن این محله است. ماندن در خانهاش در تهران برای او نوعی احساس امنیت روانی است و میگوید: «من توی خونهی خودم امنیت روانی بهتری دارم؛ میتونم ساز بزنم، نقاشی بکشم، برای همین در تهران میمونم. درک میکنم که آدمها تو موقعیتهای اینشکلی مدلهای مختلفی از خودشون مراقبت میکنن. به آدمهایی که رفتن هم حق میدم که اینشکلی از خودشون مراقبت کنن ولی باید در نظر بگیریم که شهرستانهای کشور توان میزبانی از این میزان جمعیت رو ندارن و این مساله احتمالا باعث بینظمی میشه».
بهنظر کیمیا، هجوم گستردهی مردم به شهرهای کوچک، آسیبهای اقلیمی بلندمدتی به این شهرها وارد میکند. او میگوید که این شهرها برای مدیریت تغذیه، سوخت، رفتوآمد این میزان جمعیت طراحی و برنامهریزی نشده است و تحمل جمعیت بیشتر از استاندارد ظرفیتشان هم در حال حاضر و هم در آینده آسیبهای زیادی به این بومیها و شهرها میزند.
محمدحسین، ۲۷ ساله- فعال اقتصاد دیجیتال و ساکن منطقهی ۷ تهران است: «در تهران موندم و این موندنم رو نسخهای از مقاومت میدونم. حتی این روزها برخلاف روزهای قبل جنگ، بیشتر حضوری به محل کارم میرم. گاهی بیدلیل بین خیابونهای شهر با موتورم دور میزنم تا بگم این شهر خالی نیست. با مامورهای گشت بازرسی معاشرت و حتی شوخی میکنم که بهشون بگم حواسمون هست که شماها مراقب مایید. این نسخه و بضاعت من از مقاومته».
محمدحسین ادامه میدهد: «احساس میکنم که تهرانیهایی که ماندند، احساس روانی بهتر و ترس کمتری دارند. این دلایل و اینکه به هرحال خیلی از افرادی که رفتند نمیتوانند دائما محل کارشان را ترک کنند و حتی خیلیها به کار کردن برای فرار از روزمره برای زندگی عادی نیاز دارند. با همهی این دلایل بهنظرم احتمالا حجم خوبی از آنهایی که رفتند، برمیگردند».
شمال تهران؛ «تعطیلی مغازهها به دلیل جنگه»!
به محلههای شمالی تهران میروم، خیابانها خلوتتر و رفتوآمدهای عابرها خیلی کمتر از مناطق میانی تهران است. حوالی «جردن» چند مهاجر افغانستانی در کنار یکی از کوچهها نشستهاند. سوپرمارکتها هم در اینجا منظم باز نیستند و از هرچند فروشگاه، یکیشان باز است. روی دیوار یکی هم نوشته بود به علت وضعیت جنگی از ساعت ۹ تا ۱۶ که البته در بین همین ساعت که روبرویش ایستادهام، بسته است. عابری در یکی از همین خیابانها به «شرق» میگوید: «تکوتوک از اهالی موندن و تو خونههاشونند و بیرون نمیان، انگار خاک مرده پاشیدن تو خیابون، دل آدم میگیره».
آنهایی که رفتند و نیستند
این ماجرا سمت دیگری هم دارد، آنهایی که تصمیم گرفتند از تهران بروند. آنها احساس اضطراب متفاوتی را تجربه میکنند. روزهایی که اینترنت وصل بود، عکسهای زیادی از افرادی که خانههایشان را ترک کرده بودند، دیدیم که از اینکه خانهشان را ترک میکردند احساس دلتنگی را نمایش میدادند. حالا آنها با ترس از اضطراب و باسرعت شهر و خانههایشان را ترک کردند. فاطمه، 45 ساله به مازندران رفته است. او که با همسر و دو فرزندش از تهران رفته، ساکن یکی از مناطق جنوب تهران بود. میگوید: «اینجا احساس بیخانمانی دارم؛ حس میکنم که آوارهام و میخوام برگردم به تهران و دوباره محله رو شلوغ ببینم، میخوام همسایههام رو وقت رفتن به نونوایی ببینم. میخوام برم عروسی پسر آقای داووی؛ همسایهی بالاییمان».
عبدالله، ۴۲ ساله از شمال تهران به روستایی در آبادان رفته، میگوید اینجا احساس بهتری دارم. و میگوید: «آدم عاقل نباید میموند تو تهران». او چشماندازی از روزی که به تهران برگردد ندارد و تاکید میکند: «من اینجا هستم تا اوضاع عادی شود». شغل عبدالله، برنامهنویسی است و میتواند بعد از وصل شدن اینترنت به شکل دورکاری کار کند اما همسرش که کارمند یک ادارهی دولتی است، نمیتواند بیش از این از تهران دور بماند.
اضطراب ناشی از دوری دوستانی و آشنایانی که در تهران هستند، بهشکلی دیگر روزهای این افراد را با اضطراب مواجه کرده است. احمد، ۲۳ ساله است و روز گذشته بعد از ساعتها رانندگی خودش را از تهران به گرگان رسانده است. او هم نوعی اضطراب متفاوت دوری از تهران را تجربه میکند: «اینجا جام امنه اما دلشورهی خونه و بچههایی که موندن رو دارم. خیلی نگرانم».
«مساله تفاوت مواجههمان از وضعیت است»
مهرداد عربستانی، استاد انسانشناس دانشگاه تهران در اینباره در گفتوگو با «شرق» مساله را از سوی مواجهههای طبیعی انسانها تحلیل میکند. به نظر او، انسانها در موقعیتهای خطر متفاوت عمل میکنند و این تفاوت در مواجهه هم به عوامل زیادی بستگی دارد. عربستانی میگوید: «مشاهدههایم نشان میدهد که افراد به دلیل آرامش اطرافیانشان یا احساس خطر، شهر را ترک میکنند. بنابراین در چنین وضعیتی اضطراب هم طبیعی است. به نظر میرسد این روزها نوعی گمگشتی و بلاتکلیفی در میان مردم شاهد باشیم که بعد از قطعی اینترنت، این بلاتکلیفی و بیاطلاعی بیشتر هم شده است».
ایمان واقفی، پژوهشگر شهری این مساله را از اینگونه تحلیل میکند: «این روزها بخشی از تهرانیها شهرشان را ترک کردند، بخشی دیگر در خانههایشان پناه گرفتهاند. هر دو گروه اما با اضطراب و دلهره شب و روز را سر میکنند. دسته اول دلشان پیش خانه و زندگیشان است و نگرانند که وقتی برمیگردند با چه چیزی روبهرویند. این را از پیامهای جسته و گریخته میتوان فهمید. یکی از کاربران با تشویش از این میگوید که «وقتی برمیگردم شهرم را میشناسم»؟ دسته دوم از صداها و لرزشهای گاه و بیگاه در اضطراباند. با خبرهایی که اینور و آنور میآید، میترسند موشک بعدی خانهی آنها باشد. بهرغم این، بخش بزرگی از تهرانیها در شهر ماندهاند. چه چیز بزرگتر از این تهدید وجودی آنها را در خانهشان نگه داشته است؟ حتماً بخشی امکان رفتن از تهران را ندارند. سالمندان، بیماران، حامیان حیوانات خانگی، کادر درمان و کارمندانی که باید بر سر کار بمانند تا چرخ شهر بچرخد».
او ادامه میدهد: «جدا از این، بهگمانم چیز دیگری نیز در این بین در کار است. چیزی جز قیدوبندهای معمول که انسان را پاگیر میکند. دوست دارم نام این چیز را «هویت شهری» بگذارم. واقعیت آنکه شهر چیزی بیش از صرفِ مکان یا «جا»یی است که در آن زندگی میکنیم. جا را میشود عوض کرد. از این جا به آن جا رفت. اما وقتی به جایی هویت پیدا میکنیم، وقتی یک جا برایمان خاطرهساز میشود، وقتی حافظه جمعیمان در یک جا متراکم میشود، دیگر با یک چارچوب فیزیکی خنثی روبهرو نیستیم. جا هویت مییابد. از صرف مکان بیتاریخ، به بخشی از خودِ ما تبدیل میشود. تهران به این معنا تبدیل به بخشی از هویت ساکنانش شده است. تهران نه خطهای جغرافیایی بلکه بخشی از خود ماست. وقتی ترکش میکنیم، دلمان برایش تنگ میشود، برای جایی که در آن بزرگ شدیم، رنج کشیدیم، خاطره ساختیم. این درست همان معنای واژه لاتین هویت (identity) است: اینهمانی. وقتی با چیزی هویت پیدا میکنیم یعنی اینهماناش میشویم. شهر همان ماست. بخشی از وجودمان که با ترککردنش انگار کنده شده و یک گوشه زیر تیر و ترکش افتاده. چه آنها که رفتهاند، چه آنها که ماندهاند، خیلی زود به خودشان برمیگردند. خیلی زود بازمیگردیم و دوباره آن بخش جدانشده از خودمان را به بر میکشیم».
باراک راوید / آکسیوس
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، روز یکشنبه در پستی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «سوشیال تروث» به امکان «تغییر رژیم» در ایران اشاره کرد.
او نوشت: «استفاده از اصطلاح ‘تغییر رژیم’ از نظر سیاسی درست نیست، اما اگر رژیم کنونی ایران نتواند ایران را دوباره بزرگ کند، چرا نباید تغییر رژیم رخ دهد؟؟؟ ایران را دوباره بزرگ کنیم!!»
(Make Iran Great Again=MIGA)
چرا این موضوع اهمیت دارد: این اولین بار است که ترامپ از زمان آغاز جنگ اسرائیل علیه ایران در ده روز پیش، و پیوستن ایالات متحده به حملات هوایی علیه تأسیسات هستهای ایران در روز شنبه، به امکان تغییر رژیم در ایران اشاره میکند.
ترامپ سالها از جناح نومحافظهکار حزب جمهوریخواه به دلیل حمایتشان از تغییر رژیم در عراق، ایران و دیگر نقاط جهان انتقاد کرده است.
آخرین خبرها: این پست رئیسجمهور با موضعگیری بقیه دولت او متفاوت است. دولت آمریکا در چند روز گذشته چندین بار تأکید کرده که هدفش جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است و ایالات متحده به دنبال تغییر رژیم در ایران نیست.
جیمز ونس، معاون رئیسجمهور، روز یکشنبه در برنامه “Meet The Press” شبکه انبیسی گفت که دیدگاه دولت «کاملاً روشن بوده و ما به دنبال تغییر رژیم نیستیم.»
او افزود: «ما نمیخواهیم این درگیری طولانیتر شود یا بیش از این گسترش یابد. هدف ما پایان دادن به برنامه هستهای ایران است و سپس مذاکره با ایرانیها برای رسیدن به یک توافق بلندمدت.»
پشت پرده: تغییر رژیم در ایران از زمان آغاز جنگ در اوایل این ماه، به هدفی ناگفته برای دولت اسرائیل تبدیل شده است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، حتی گفته است که این میتواند یکی از نتایج جنگ باشد.
اما: از زمان آغاز جنگ، هیچ قیام قابلتوجهی علیه رژیم ایران رخ نداده است. کارشناسان به پدیدهای اشاره کردهاند که در ایران، حتی میان منتقدان رژیم، نوعی همبستگی ملی (تجمع دور پرچم) شکل گرفته است.
وضعیت کنونی: ترامپ همچنین روز یکشنبه در سوشیالتروث خود نوشت که خسارت واردشده به تأسیسات هستهای ایران در حملات هوایی آمریکا «گسترده» بوده و این حملات «دقیق و سنگین» انجام شدهاند.
او گفت بمبافکنهای B-2 که این حملات را انجام دادند، پس از بیش از ۳۶ ساعت پرواز، به پایگاه خود در ایالت میسوری بازگشتهاند.
باراک راوید / اکسیوس
سه مقام آمریکایی و اسرائیلی به اکسیوس گفتند که به درخواست دولت ترامپ، نیروی هوایی اسرائیل در ۴۸ ساعت منتهی به حمله ایالات متحده به تأسیسات هستهای فردو، چندین سامانه دفاع هوایی ایران را منهدم کرد.
چرا این موضوع مهم است: تصمیم تاریخی ترامپ برای پیوستن به جنگ اسرائیل علیه ایران، اوج ماهها هماهنگی شدید ـــ و گاهی اوقات پرتنش ـــ ایالات متحده و اسرائیل بر سر برنامه هستهای تهران بود.
این همکاری در ساعات پایانی قبل از حمله به اوج خود رسید، زمانی که اسرائیل نقش مستقیمی در امکانپذیر کردن عملیات نظامی ایالات متحده ایفا کرد.
ترامپ روز شنبه پس از اعلام حملات بیسابقه، در سخنرانی خطاب به ملت گفت: “میخواهم از نخستوزیر بیبی نتانیاهو تشکر و به او تبریک بگویم.”
“ما به عنوان تیمی کار کردیم که شاید هیچ تیمی قبلاً مانند آن کار نکرده باشد، و ما راه زیادی را برای از بین بردن این تهدید وحشتناک برای اسرائیل پیمودهایم.”
پشت صحنه: درخواست ترامپ هفته گذشته مستقیماً به نتانیاهو ارائه شد، پس از آنکه رئیس جمهور تصمیم گرفت در صورت عدم وجود یک فرصت دیپلماتیک غافلگیرکننده، حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران را انجام دهد.
به گفته مقامات اسرائیلی، نتانیاهو پرسید: “چگونه میتوانیم کمک کنیم؟”
ترامپ به نتانیاهو گفت که میخواهد نیروی هوایی اسرائیل تا حد امکان سیستمهای دفاع هوایی ایران را در جنوب ایران از بین ببرد تا مسیر را برای ورود بمبافکنهای رادارگریز B-2 ایالات متحده هموار کند.
یک مقام اسرائیلی به اکسیوس گفت، سپس ایالات متحده فهرستی از سیستمهای دفاع هوایی را که میخواست قبل از حمله از بین برود، در اختیار اسرائیل قرار داد.
روز پنجشنبه، نتانیاهو و اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، با ونس، معاون رئیس جمهور، و پیت هگست، وزیر دفاع، تماس تلفنی برقرار کردند تا هماهنگیها را ادامه دهند.
یک مقام اسرائیلی گفت: “آنها در آن تماس تلفنی برای ما روشن کردند که در حال پیشبرد عملیات هستند.”
این مقام گفت: “در ۴۸ ساعت قبل از عملیات ایالات متحده، ارتش اسرائیل چندین حمله در منطقه برای تضعیف دفاع ایران انجام داد.”
حملات اسرائیل که در جنوب ایران متمرکز شده بود، به گونهای طراحی شده بود که خطر بمبافکنهای B-2 در مسیر فردو ـــ یک تأسیسات هستهای عمیقاً مدفون که پنتاگون با بمبهای سنگرشکن ۳۰۰۰۰ پوندی هدف قرار داد ـــ را به حداقل برساند.
آنچه آنها میگویند: یک مقام اسرائیلی به اکسیوس گفت: “ما ایالات متحده را برای پیوستن به جنگ تحت فشار قرار ندادیم. ما مراقب بودیم که این تصور را ایجاد نکنیم که ما ایالات متحده را به جنگ میکشانیم.”
این مقام گفت: “اما خوشبختانه برای ما، خدا قلب فرعون را سخت کرد ـــ خامنهای مانند یک احمق رفتار کرد و هر پیشنهادی از سوی ایالات متحده را رد کرد.”
به گفته مقامات آمریکایی و اسرائیلی، اندکی پس از آغاز بازگشت بمبافکنهای B-2 به ایالات متحده، ترامپ با نتانیاهو تماس گرفت تا او را در جریان حمله قرار دهد.
ترامپ به نتانیاهو گفت که با نابودی تأسیسات هستهای ایران، هدف بعدی او دستیابی به توافق با تهران و تضمین صلح است.
یک مقام آمریکایی گفت: «رئیسجمهور نمیخواهد به حملات علیه ایران ادامه دهد. او آماده است در صورت تلافیجویی ایرانیها علیه نیروهای آمریکایی، این کار را انجام دهد، اما به نتانیاهو گفته است که خواهان صلح است.»
یک مقام اسرائیلی تأیید کرد که ترامپ این پیام را منتقل کرده و افزود: «ما هنوز نمیدانیم ایرانیها چگونه پاسخ خواهند داد ـــ و این میتواند همه چیز را تغییر دهد.»
«اما آمریکاییها برای ما روشن کردند که میخواهند این دور را ببندند. آنها اهمیتی نمیدهند که ما به حملات خود ادامه دهیم، اما وقتی نوبت به آنها میرسد، کارشان تمام است.»
فیلب استیوارت و ادریس علی / خبرگزاری رویترز / ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵
در آغاز عملیات «چکش نیمهشب» در روز شنبه، گروهی از بمبافکنهای B-2 از پایگاه خود در ایالت میسوری به پرواز درآمدند و هنگام حرکت بهسوی جزیره گوآم در اقیانوس آرام، توجه تحلیلگران را به خود جلب کردند؛ امری که از دید بسیاری بهعنوان زمینهسازی احتمالی برای اقدام نظامی آمریکا علیه ایران تلقی شد.
اما این گروه صرفاً نقش طعمه را ایفا میکرد. گروه واقعی متشکل از هفت فروند بمبافکن پنهانکار B-2 با بالهای خفاشیشکل، بهصورت مخفیانه و بدون شناسایی، در جهت شرق حرکت کرده و پس از ۱۸ ساعت پرواز با حداقل ارتباطات و سوختگیری هوایی، به مقصد نزدیک شدند. ارتش آمریکا روز یکشنبه این اطلاعات را منتشر کرد.
با نزدیک شدن این بمبافکنها به حریم هوایی ایران، یک زیردریایی آمریکایی بیش از دو دوجین موشک کروز تاماهاوک با قابلیت حمله به اهداف زمینی شلیک کرد. همزمان، جنگندههای آمریکایی نیز در نقش طعمه و برای شناسایی و پاکسازی مسیر از هرگونه تهدید هوایی یا موشکی ایران، پیشاپیش بمبافکنها پرواز کردند.
این حمله به سه سایت اصلی هستهای ایران، بزرگترین عملیات تاکتیکی ثبتشده توسط بمبافکنهای پنهانکار B-2 در تاریخ محسوب میشود و از نظر مدتزمان پرواز، دومین عملیات طولانی آنها بهشمار میآید؛ تنها عملیاتهای پس از حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ به آمریکا طولانیتر بودهاند.
این بمبافکنها در مجموع ۱۴ بمب سنگرشکن GBU-57 موسوم به «نفوذگر عظیم» (Massive Ordnance Penetrator) را رها کردند؛ هر کدام از این بمبها ۳۰ هزار پوند (حدود ۱۳.۶ تن) وزن دارند. بنا بر اعلام پنتاگون، این عملیات بیش از ۱۲۵ هواگرد نظامی آمریکایی را درگیر کرده است.
از منظر ارتش آمریکا، عملیات یک پیروزی کامل تاکتیکی بهشمار میآید. ژنرال دن کین، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، روز یکشنبه در پنتاگون به خبرنگاران گفت که نیروهای ایرانی حتی نتوانستند یک گلوله هم بهسوی هواپیماهای آمریکایی شلیک کنند و کاملاً غافلگیر شدند.
او افزود: «جنگندههای ایران به پرواز درنیامدند و به نظر میرسد که سامانههای پدافند هوایی ایران در طول کل عملیات، هیچگاه ما را ندیدند. ما عنصر غافلگیری را حفظ کردیم.»
کین گفت که ارزیابیهای اولیه از خسارات، حاکی از وارد آمدن آسیب بسیار شدید و تخریب گسترده به هر سه سایتی است که هدف قرار گرفتهاند، اما از اظهارنظر در مورد اینکه آیا توانمندیهای هستهای ایران همچنان بهطور کامل از بین نرفتهاند، خودداری کرد.
وزیر دفاع آمریکا، پیت هگست، با اطمینان بیشتری سخن گفت.
او در کنار ژنرال کین در اتاق رسانهای پنتاگون اظهار داشت: «کاملاً روشن است که برنامه هستهای ایران را ویران کردیم.»
به گفته کین، عملیات «چکش نیمهشب» بسیار محرمانه بود و «فقط شمار اندکی از افراد در واشنگتن از زمانبندی یا ماهیت آن اطلاع داشتند.» بسیاری از مقامات ارشد آمریکا تنها در شامگاه شنبه، از طریق نخستین پست دونالد ترامپ، رئیسجمهور، در شبکههای اجتماعی از وقوع این حمله باخبر شدند.
هگست گفت که آمادهسازیهای این عملیات ماهها به طول انجامید تا ارتش آمریکا در صورت صدور فرمان از سوی ترامپ، آمادگی کامل داشته باشد. با این حال، ژنرال کین افزود که طرح اجرایی خودِ مأموریت، تنها در چند هفته نهایی شد.
اینکه از این پس چه خواهد شد، هنوز مشخص نیست.
کشورهای حاشیه خلیج فارس که میزبان چندین پایگاه نظامی آمریکا هستند، روز یکشنبه در حال آمادهباش کامل بودند و درباره خطرات گسترش درگیری در منطقه ارزیابیهای جدیدی انجام دادند.
برای مقابله با واکنشهای احتمالی، ارتش آمریکا تجهیزات و نیروهای خود در خاورمیانه را پراکنده کرد و سطح تدابیر حفاظتی از نظامیان آمریکایی را افزایش داد.
هگست اعلام کرد که ارتش آمریکا در موقعیتی قرار دارد که میتواند از خود دفاع کند و همچنین در صورت عملیشدن تهدیدهای همیشگی ایران مبنی بر انتقامگیری، واکنشی متناسب و قاطع نشان دهد.
دولت ترامپ اعلام کرده که بهدنبال جنگی فراگیر با ایران نیست. هگست گفت که پیامهایی خصوصی به تهران ارسال شده و آنها را به گفتوگو تشویق کردهاند.
با این حال، ترامپ هشدار داده که اگر لازم باشد، آمریکا آماده است اهداف بیشتری را با نیرویی بهمراتب بزرگتر هدف قرار دهد.
هگست گفت: «ایران اگر عاقل باشد، این هشدارها را جدی میگیرد. او [ترامپ] این حرفها را قبلاً هم زده، و واقعاً هم بر آن باور دارد.»
استیون ارلانگر / نیویورک تایمز / ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵
در ژوئیه ۱۹۸۸، آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، در مواجهه با چشماندازهای تاریک در جنگ خود با عراق تحت حمایت آمریکا، با اکراه تصمیم به پذیرش آتشبس و پایان دادن به درگیری گرفت.
او به ایرانیان گفت: «این مانند نوشیدن جام زهر است». اما بقای جمهوری اسلامی جوان به سرکشیدن آن بستگی داشت.
جانشین او به عنوان رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله علی خامنهای، اکنون با تصمیم مشابهی روبرو است. اما او با رهبری کشور از سال ۱۹۸۹ و بازسازی آن به عنوان یک قدرت منطقهای و هستهای، به هیچ وجه مشخص نیست که همین انتخاب را انجام دهد.
در ۸۶ سالگی، با ویرانی بسیاری از دستاوردهای زندگیاش در اطرافش، ممکن است «شهادت» را به تسلیمی که رئیس جمهور ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، از او میخواهند، ترجیح دهد.
اولین پاسخ ایران، مقاومت بود. وزارت امور خارجه در بیانیهای اعلام کرد: «جمهوری اسلامی ایران مصمم است با تمام قوا و ابزارها از خاک، حاکمیت، امنیت و مردم ایران در برابر تجاوز جنایتکارانه ایالات متحده دفاع کند.»
ایران پیش از این، موشکهای زیادی را به سمت اسرائیل شلیک کرده است. همانطور که هشدار داده است، ممکن است به برخی از ۴۰ هزار سرباز آمریکایی در منطقه نیز حمله کند.
آنچه حیاتی خواهد بود این است که آیا انتقام ایران طولانی خواهد شد یا خیر. اگر آیتالله خامنهای به اندازه کافی تلاش کند تا مردم ایران را متقاعد کند که تسلیم نشده است، ممکن است تصمیم بگیرد که با ایالات متحده در مورد حل و فصل جنگ، وارد مذاکره شود.
گذشته از همه اینها، در ژانویه ۲۰۲۰، زمانی که آقای ترامپ دستور ترور سرلشکر قاسم سلیمانی، یک چهره کلیدی ایرانی را در دوره اول ریاست جمهوری خود با یک حمله پهپادی در عراق صادر کرد، ایران با موجی از حملات موشکی علیه نیروهای آمریکایی در عراق واکنش نشان داد. سپس از ترس جنگ گستردهتری که میتوانست رژیم را تهدید کند، این حملات را متوقف کرد.
صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در چتم هاوس، یک اندیشکده مستقر در لندن، گفت که ایران در صورت تمایل، واکنشهای متنوعی دارد که هم نشان دهنده مقاومت و هم نشان دهنده خویشتنداری است. آیتالله خامنهای میتواند خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای و اخراج بازرسان هستهای از آژانس بینالمللی انرژی اتمی که تأسیسات هستهای ایران را زیر نظر داشتهاند، تصویب کند. او میتواند پایگاههای آمریکایی در منطقه را که عمدتاً تخلیه شدهاند، هدف قرار دهد و حوثیهای یمن را برای از سرگیری حملات خود به کشتیهای آمریکایی در دریای سرخ فعال کند.
خانم وکیل گفت: «این در واقع ترکیبی محتاطانه از گزینههایی است که برای نشان دادن توانایی و جسارت ایران برای ایستادگی در برابر ترامپ طراحی شده است، اما همچنان سعی در جلوگیری از تشدید تنشهای تمامعیار منطقهای دارد.»
او گفت: «اگر خامنهای از حمله به ایالات متحده طفره برود، این مسیر دیپلماسی را هموار میکند و به ترامپ نشان میدهد که قصد دارد تنشزدایی کند.»
وکیل گفت آقای ترامپ نیز با هشدار قبلی به ایران در مورد حملات و محدود کردن آنها به سه سایت اصلی هستهای ایران ـــ حداقل تاکنون ـــ خویشتنداری خود را نشان داد. به عنوان مثال، حملات آمریکا اهداف سیاسی و پایگاههای نظامی را در امان نگه داشت.
اما آیتالله خامنهای پس از خروج یکجانبه آقای ترامپ از توافق هستهای ۲۰۱۵ که ایران با دولت اوباما و سایر دولتها امضا کرده بود، به سختی به او اعتماد دارد. خانم وکیل پرسید: «حتی اگر اکنون توافق جدیدی حاصل شود، آیا او میتواند به ترامپ اعتماد کند که تحریمها را کاهش دهد و اطمینان حاصل کند که اسرائیل نیز با خود همراه خواهد کرد؟»
البته ایران میتواند کارهای بسیار بیشتری انجام دهد. میتواند تنگه هرمز را به روی کشتیرانی ببندد، اقدامی که میتواند با مسدود کردن ورود یا خروج تانکرهای نفتی از خلیج فارس، قیمت نفت را افزایش دهد. میتواند به زیرساختهای انرژی کشورهای خلیج فارس حمله کند، همانطور که در سال ۲۰۱۹ انجام داد. ایراه همچنین یک برنامه جنگ سایبری پیچیده دارد که میتواند آن را فعال کند. و میتواند با القاعده برای ضربه زدن به منافع اسرائیل و آمریکا در منطقه و خارج از کشور، از پایگاهها گرفته تا سفارتخانهها، همکاری کند.
الی گرانمایه، متخصص ایران در شورای روابط خارجی اروپا ـــ یک اندیشکده ـــ گفت که ایران اقدامات بیشتری و تهاجمیتر انجام خواهد داد. او گفت: «ایران میدانست که این اتفاق در راه است و زنجیرهای از پاسخها را آماده کرده است» و بلافاصله حملات علیه اسرائیل را تشدید خواهد کرد.
او گفت، اما تلاشهای آقای ترامپ برای تعیین خط قرمز در حال حاضر شکست خواهد خورد. خانم گرانمایه گفت که حملات علیه ایالات متحده «اکنون اجتنابناپذیر است و سریع و چندلایه خواهد بود». «ایران میداند که نمیتواند در این جنگ پیروز شود ـــ اما میخواهد مطمئن شود که ایالات متحده و اسرائیل نیز شکست خواهند خورد.»
خیلی چیزها به ارزیابی خسارات وارده بستگی دارد که هنوز مشخص نیست. همچنین مشخص نیست که ذخایر عظیم اورانیوم غنیشده ایران که به گفته ارتش ایالات متحده برای ساخت تا ۱۰ کلاهک هستهای با کمی غنیسازی بیشتر کفایت میکند، کجا هستند. بسیاری از تحلیلگران فرض میکنند که ایران آن را پراکنده کرده است، شاید جایی که بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی نتوانند به آن دسترسی داشته باشند.
ولی نصر، استاد دانشکده مطالعات پیشرفته بینالمللی جانز هاپکینز و نویسنده کتاب «استراتژی بزرگ ایران: یک تاریخ سیاسی»، گفت: آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز یکشنبه اعلام کرد که هیچ نشانهای از نشت رادیواکتیو وجود ندارد، که اگر ذخایر اورانیوم مورد اصابت قرار میگرفت، چنین نمیشد. او گفت، این یکی از دلایلی است که ایالات متحده و اروپا باید تمام تلاش خود را برای نگه داشتن ایران در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای و آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام دهند تا جهان چشم و گوش خود را بر برنامه هستهای ایران از دست ندهد.
از نظر آقای نصر، این درگیری تازه شروع شده است، نه پایان. او گفت، ایران «دوباره آماده جنگیدن خواهد بود.» او افزود: «هیچ حرکت بزرگی وجود ندارد که پس از آن همه چیز تغییر کند.»
او گفت، از همه مهمتر، «درس بزرگتر برای ایران این است که به بازدارندگی جدی نیاز دارد و بمب تنها چیزی است که کارساز خواهد بود.» آقای نصر گفت، موشکها و نیروهای نیابتی ایران از آن محافظت نکردند. «حتی اگر آیتالله خامنهای بمیرد، کشور آسیبپذیر نشان داده شده است و بازدارندگی هستهای محتملترین پاسخ است.»
خانم گرانمایه با این گفتهها موافق است. او میگوید: «این طنز بزرگ است. اگرچه ترامپ به دنبال از بین بردن تهدید هستهای از ایران بوده است، اما اکنون احتمال تبدیل شدن ایران به یک کشور هستهای را بسیار بیشتر کرده است.» «و این میتواند به معنای آیندهای با ادامه بمبارانها و حملات متقابل ایران باشد.»
با این حال، خانم گرانمایه معتقد است که دیپلماسی بهترین راه برای همه طرفها است. او گفت، پس از یک هفته خشونت در منطقه، «ممکن است دریچهای برای تهران و واشنگتن وجود داشته باشد تا به خود بیایند.»
متیو کرونیگ از شورای آتلانتیک، یک اندیشکده، در این مورد تردید دارد. او در ایمیلی گفت با توجه به این همه آسیبی که به برنامه هستهای پرهزینهشان وارد شده، «احتمالاً آنها [ایران] بازسازی نخواهند کرد.» ایران «میلیاردها دلار هزینه و دههها وقت صرف کرده است، فقط برای اینکه تحریمها و جنگی ویرانگر را با قدرتمندترین کشور جهان به راه بیندازد. چرا باید آن نوار را دوباره پخش کرد؟»
او گفت اگر ایران بازسازی کند، ایالات متحده «میتواند دوباره به آنها حمله کند.»
مت اسپتالنیک / خبرگزاری رویترز
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، با تصمیم بیسابقه خود برای بمباران سایتهای هستهای ایران، که مستقیماً به حمله هوایی اسرائیل به دشمن اصلی منطقهایاش میپیوندد، کاری را انجام داده است که مدتها قول داده بود از آن اجتناب کند ـــ مداخله نظامی در یک جنگ خارجی بزرگ.
حمله دراماتیک ایالات متحده، از جمله هدف قرار دادن مستحکمترین تأسیسات هستهای ایران در اعماق زمین، بزرگترین قمار سیاست خارجی دو دوره ریاست جمهوری ترامپ و دورهای مملو از خطرات و ناشناختهها را نشان میدهد.
به گفته تحلیلگران، ترامپ که روز شنبه اصرار داشت ایران اکنون باید صلح کند یا با حملات بیشتر روبرو شود، میتواند با بستن تنگه هرمز، مهمترین شریان نفتی جهان، حمله به پایگاههای نظامی و متحدان ایالات متحده در خاورمیانه، افزایش حملات موشکی خود به اسرائیل و فعال کردن گروههای نیابتی علیه منافع آمریکا و اسرائیل در سراسر جهان، تهران را به تلافی تحریک کند.
چنین اقداماتی میتواند به یک درگیری گستردهتر و طولانیتر از آنچه ترامپ تصور میکرد، تبدیل شود و یادآور «جنگهای ابدی» آمریکا در عراق و افغانستان باشد، جنگهایی که او آنها را «احمقانه» خوانده و قول داده بود که هرگز به آنها کشیده نخواهد شد.
آرون دیوید میلر، مذاکرهکننده سابق خاورمیانه برای دولتهای دموکرات و جمهوریخواه، گفت: «ایرانیها از نظر تواناییهای نظامی به شدت ضعیف و تحلیل رفتهاند. اما آنها انواع روشهای نامتقارن را برای پاسخ دادن دارند... این [جنگ] به سرعت تمام نخواهد شد.»
در آستانه بمبارانی که اواخر روز شنبه اعلام کرد، ترامپ بین تهدید به اقدام نظامی و درخواست برای از سرگیری مذاکرات برای ترغیب ایران به دستیابی به توافقی برای برچیدن برنامه هستهای خود مردد بود.
یک مقام ارشد کاخ سفید گفت که وقتی ترامپ متقاعد شد که تهران هیچ علاقهای به دستیابی به توافق هستهای ندارد، تصمیم گرفت که این حملات «کار درستی» است.
این مقام گفت ترامپ پس از اطمینان از «احتمال بالای موفقیت» دستور حمله را صادر کرد ـــ تصمیمی که پس از بیش از یک هفته حملات هوایی اسرائیل به تأسیسات هستهای و نظامی ایران گرفته شد و راه را برای ایالات متحده برای وارد کردن ضربه نهایی هموار کرد.
تهدید هستهای همچنان پابرجاست
ترامپ از «موفقیت بزرگ» این حملات که به گفته او شامل استفاده از «بمبهای سنگرشکن» عظیم در سایت اصلی فردو بود، تمجید کرد. اما برخی از کارشناسان اظهار داشتند که اگرچه برنامه هستهای ایران ممکن است سالها به عقب رانده شده باشد، اما این تهدید ممکن است به هیچ وجه پایان نیافته باشد.
ایران ادعای تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای را رد میکند و میگوید برنامهاش صرفاً برای اهداف صلحآمیز است.
«انجمن کنترل تسلیحات»، سازمانی غیرحزبی مستقر در ایالات متحده که از قوانین کنترل تسلیحات حمایت میکند، در بیانیهای اعلام کرد: «در درازمدت، اقدام نظامی آمریکا احتمالاً ایران را به این نتیجه میرساند که سلاحهای هستهای برای بازدارندگی ضروری هستند و واشنگتن علاقهای به دیپلماسی ندارد.»
این گروه گفت: «حملات نظامی به تنهایی نمیتواند دانش گسترده هستهای ایران را نابود کند. این حملات برنامه ایران را به عقب خواهد راند، اما به قیمت تقویت عزم تهران برای بازسازی فعالیتهای حساس هستهایاش.»
اریک لاب، استادیار گروه سیاست و روابط بینالملل در دانشگاه بینالمللی فلوریدا، گفت که اقدام بعدی ایران همچنان یک سوال بیپاسخ است و اظهار داشت که از جمله اشکال تلافیجویی آن میتواند حمله به «اهداف نرم» ایالات متحده و اسرائیل در داخل و خارج از منطقه باشد.
اما او همچنین گفت که این احتمال وجود دارد که ایران بتواند به میز مذاکره بازگردد ـــ «اگرچه آنها این کار را در موقعیتی حتی ضعیفتر انجام خواهند داد» ـــ یا به دنبال یک راه خروج دیپلماتیک باشد.
با این حال، بلافاصله پس از حملات ایالات متحده، ایران تمایل کمی برای امتیازدهی نشان داد.
سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد که اجازه نخواهد داد توسعه «صنعت ملی» آن متوقف شود و یک مفسر تلویزیون دولتی ایران گفت که اکنون هر شهروند یا عضو نظامی ایالات متحده در منطقه اهداف مشروع خواهند بود.
اوایل روز یکشنبه، وزارت امور خارجه ایران بیانیهای صادر کرد و هشدار داد که تهران «حق خود میداند که با تمام قوا در برابر تجاوز نظامی ایالات متحده مقاومت کند.»
کریم سجادپور، تحلیلگر بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، در «ایکس» نوشت: «ترامپ خاطرنشان کرد که اکنون زمان صلح است. مشخص نیست و بعید است که ایرانیها نیز چنین دیدگاهی داشته باشند. این احتمال بیشتر وجود دارد که فصل جدیدی از جنگ ۴۶ ساله ایالات متحده و ایران را آغاز کند تا اینکه آن را به پایان برساند.»
«تغییر رژیم»
برخی از تحلیلگران اظهار داشتند که ترامپ، که دولتش قبلاً هرگونه هدفی برای سرنگونی رهبری ایران را رد کرده است، در صورت انجام اقدامات تلافیجویانه بزرگ یا اقدام به ساخت سلاح هستهای، ممکن است به دنبال «تغییر رژیم» باشد.
این امر به نوبه خود خطرات بیشتری را به همراه خواهد داشت.
لورا بلومنفلد، تحلیلگر خاورمیانه در دانشکده مطالعات پیشرفته بینالمللی جان هاپکینز در واشنگتن، گفت: «مراقب تغییر ماموریت با هدف تغییر رژیم و کمپینهای دموکراتیزاسیون باشید. استخوانهای بسیاری از ماموریتهای اخلاقی شکستخورده ایالات متحده را که در شنهای خاورمیانه دفن شدهاند، خواهید یافت.»
جاناتان پانیکوف، معاون سابق افسر اطلاعاتی ایالات متحده در امور خاورمیانه، گفت که رهبری ایران اگر احساس کند بقایش به خطر افتاده است، به سرعت درگیر «حملات نامتناسب» خواهد شد.
وی گفت، اما تهران نیز باید از عواقب آن آگاه باشد. در حالی که اقداماتی مانند بستن تنگه هرمز با افزایش قیمت نفت و تأثیر تورمی بالقوه در ایالات متحده، مشکلاتی را برای ترامپ ایجاد میکند، به چین، یکی از معدود متحدان قدرتمند ایران، نیز آسیب خواهد رساند.
در عین حال، ترامپ در حال حاضر با واکنش شدید دموکراتهای کنگره علیه حمله به ایران روبرو است و همچنین باید با مخالفت جناح ضد مداخلهگرایان پایگاه جمهوریخواه MAGA خود دست و پنجه نرم کند.
ترامپ که در دوره اول ریاست جمهوری خود با هیچ بحران بینالمللی بزرگی روبرو نبود، اکنون تنها شش ماه پس از دوره دوم ریاست جمهوری خود درگیر یک بحران است. حتی اگر او امیدوار باشد که دخالت نظامی ایالات متحده از نظر زمان و دامنه محدود شود، تاریخ چنین درگیریهایی اغلب عواقب ناخواستهای برای روسای جمهور آمریکا به همراه دارد.
شعار ترامپ مبنی بر “صلح از طریق قدرت” مطمئناً بیش از هر زمان دیگری مورد آزمایش قرار خواهد گرفت، به خصوص با گشایش یک جبهه نظامی جدید پس از عدم تحقق وعدههای انتخاباتی خود برای پایان دادن سریع به جنگها در اوکراین و غزه.
ریچارد گوان، مدیر سازمان ملل در گروه بحران بینالمللی، گفت: “ترامپ دوباره به تجارت جنگ بازگشته است.” «مطمئن نیستم کسی در مسکو، تهران یا پکن حرفهای او مبنی بر اینکه او یک صلحطلب است را باور کرده باشد. این حرف همیشه بیشتر شبیه یک عبارت تبلیغاتی بوده تا یک استراتژی.»
ساعاتی پس از آنکه ترامپ با اعزام بمبافکنهای B-2 به ایران، تنشهای خاورمیانه را به طرز چشمگیری تشدید کرد، ارتش اسرائیل به مردم هشدار داد که در برابر رگباری که به نظر میرسد سنگینتر از رگبارهای شلیک شده ایران در چند روز گذشته است، پناه بگیرند.
سرویس آمبولانس اسرائیل اعلام کرد که حداقل ۱۶ نفر در رگبار صبحگاهی زخمی شدهاند.
آژیرهای حمله هوایی در بیشتر نقاط کشور به صدا درآمد و میلیونها نفر را به اتاقهای امن و پناهگاههای بمب فرستاد، زیرا انفجارها به گوش میرسید و رهگیری موشکها بر فراز اورشلیم و سایر نقاط کشور مشاهده میشد.
بلافاصله مشخص نبود که چند موشک از سیستمهای دفاع هوایی اسرائیل عبور کرده است، اما پلیس حداقل سه محل برخورد را در مناطق مسکونی در مرکز و شمال اسرائیل تأیید کرد.
ویدئویی از مرکز تجاری اسرائیل، تلآویو، و شهر بندری حیفا در شمال، تیمهای نجات را در حال جستجوی آوار، آپارتمانهای تبدیل شده به آوار، ماشینهای متلاشی شده در امتداد خیابانی پر از آوار و پزشکان را در حال تخلیه افراد مجروح از ردیفی از خانههای منفجر شده نشان میدهد.
عباس، وزیر امور خارجه ایران، با خواندن حملات ایالات متحده به عنوان “نقض جدی” منشور سازمان ملل، قوانین بینالمللی و پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، گفت: “حوادث امروز صبح تکاندهنده است و عواقب ابدی خواهد داشت.”
عراقچی در «ایکس» نوشت: «ایران تمام گزینهها را برای دفاع از حاکمیت، منافع و مردم خود محفوظ میدارد.»
سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد که اجازه نخواهد داد توسعه «صنعت ملی» آن متوقف شود و یک مفسر تلویزیون دولتی ایران گفت که هر شهروند یا عضو نظامی ایالات متحده در منطقه، اهداف مشروع خواهند بود.
طبق گزارش وبسایت ردیابی پرواز FlightRadar24، اکثر خطوط هوایی پس از حملات ایالات متحده، همچنان از پرواز در بخشهای بزرگی از خاورمیانه خودداری میکنند، چرا که ترافیک هوایی در حال حاضر به دلیل تبادل موشکهای اخیر، از حریم هوایی این منطقه عبور میکند.
اصابت موشک به مناطق مسکونی اسرائیل
ترامپ میگوید ایران با «صلح یا تراژدی» روبروست
ترامپ، در یک سخنرانی تلویزیونی خطاب به مردم آمریکا، در کنار جی دی ونس، معاون رئیس جمهور، پیت هگزت، وزیر دفاع و مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، این حملات را «موفقیت نظامی چشمگیری» خواند که سه سایت اصلی هستهای ایران: نطنز، اصفهان و فردو را از بین برده است.
او به تهران هشدار داد که اگر با صلح موافقت نکند، با حملات ویرانگرتری روبرو خواهد شد.
پس از روزها بررسی و مدتها قبل از مهلت دو هفتهای خودخواستهاش، تصمیم ترامپ برای پیوستن به کارزار نظامی اسرائیل علیه رقیب اصلیاش ایران، بزرگترین قمار سیاست خارجی در دو دوره ریاست جمهوری اوست؛ قماری که مملو از خطرات و ناشناختههاست.
تشدید عمده درگیریهای نظامی در خاورمیانه، خطر آغاز دوره جدیدی از بیثباتی در خاورمیانه را به همراه دارد.
ترامپ گفت آینده ایران «یا صلح یا تراژدی» است و اهداف بسیار دیگری وجود دارد که میتواند توسط ارتش ایالات متحده مورد حمله قرار گیرد. «اگر صلح به سرعت برقرار نشود، ما با دقت، سرعت و مهارت به سراغ آن اهداف دیگر خواهیم رفت.»
تماس دیپلماتیک آمریکا با ایران
سیبیاس نیوز گزارش داد که ایالات متحده روز شنبه از طریق دیپلماتیک با ایران تماس گرفت تا بگوید که این حملات همگی برنامههای ایالات متحده هستند و هدف آنها تغییر رژیم نیست.
ترامپ در برنامه تلویزیونی «شان هانیتی» از فاکس نیوز گفت که شش بمب «سنگرشکن» به تأسیسات زیرزمینی فردو پرتاب شده است، در حالی که ۳۰ موشک تاماهاک به سایر سایتهای هستهای شلیک شده است. یک مقام آمریکایی که نخواست نامش فاش شود به رویترز گفت که بمبافکنهای B-2 ایالات متحده در این حملات شرکت داشتهاند.
رویترز از حرکت بمبافکنهای B-2 خبر داده بود که میتوانند برای حمل بمبهای عظیمی که به گفته کارشناسان برای حمله به فردو، که در زیر کوهی در جنوب تهران دفن شده است، لازم است، مجهز شوند. با توجه به استحکامات آن، احتمالاً روزها، اگر نه بیشتر، طول خواهد کشید تا تأثیر حملات مشخص شود.
شکست دیپلماتیک
آژانس بینالمللی انرژی هستهای اعلام کرد که پس از حملات ایالات متحده، هیچ افزایشی در سطح تشعشعات خارج از سایت گزارش نشده است.
حسن عابدینی، معاون سیاسی صدا و سیمای دولتی ایران، گفت که ایران مدتی پیش این سه سایت را تخلیه کرده است. او گفت: «ذخایر اورانیوم غنیشده از مراکز هستهای منتقل شده است و هیچ مادهای در آنجا باقی نمانده است که در صورت هدف قرار گرفتن، باعث ایجاد تشعشعات شود و برای هموطنان ما مضر باشد.»
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، به ترامپ به خاطر «تصمیم جسورانهاش» تبریک گفت و گفت: «تاریخ ثبت خواهد کرد که رئیس جمهور ترامپ برای جلوگیری از دسترسی خطرناکترین رژیم جهان، خطرناکترین سلاحهای جهان، اقدام کرد.»
اسرائیل و ایران بیش از یک هفته درگیر نبرد هوایی بودهاند که منجر به مرگ و زخمی شدن در هر دو کشور شده است. اسرائیل حملات خود را در ۱۳ ژوئن آغاز کرد و گفت که ایران در آستانه توسعه سلاحهای هستهای است.
ایران میگوید برنامه هستهای آن فقط برای اهداف صلحآمیز است. به طور گسترده فرض میشود که اسرائیل دارای سلاحهای هستهای است، که آن را نه تأیید و نه تکذیب میکند.
تلاشهای دیپلماتیک کشورهای غربی برای متوقف کردن خصومتها تاکنون شکست خورده است. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، حملات ایالات متحده را «تشدید خطرناک تنش در منطقهای که از قبل در لبه پرتگاه قرار دارد - و تهدیدی مستقیم برای صلح و امنیت بینالمللی» خواند.
در ایالات متحده، قانونگذاران دموکرات و برخی از اعضای حزب جمهوریخواه ترامپ استدلال کردهاند که او باید قبل از اعزام ارتش ایالات متحده به هرگونه نبردی علیه ایران، از کنگره اجازه بگیرد.
خبرگزاری رویترز
برگردان: شاهرخ بهزادی
نتیجه جنگ اسرائیل علیه ایران نامطمئن است، حتی اگر آمریکا به این درگیری بپیوندد
«پیتر بومونت»[۱] در مقالهای تحلیلی در روزنامه انگلیسی «گاردین» مینویسد که دخالت ایالات متحده در جنگ علیه ایران نمیتواند دستیابی به اهداف اسرائیل را تضمین کند و ممکن است عواقب ناخواستهای در بر داشته باشد. او میگوید کارشناسان به صراحت اعلام کردهاند بسیار بعید است که حمله اسرائیل به ایران، از جمله عملیات علیه برنامه تسلیحات هستهای و بالستیک این کشور، بتواند اهداف استراتژیک و بلندمدت اسراییل را تأمین کند، حتی اگر بنیامین نتانیاهو بتواند دونالد ترامپ را در روزها و هفتههای آینده متقاعد کند که به این درگیری بپیوندد.
به گفته دیپلماتها، متخصصان نظامی و تحلیلگران امنیتی، اسرائیل ـــ و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر آن ـــ احتمالاً در طول این عملیات با تند بادهای مخالف و بسیار خشونت بار روبرو خواهند شد، چرا که اتهاماتی علیه آنان مبنی بر بیثبات کردن خطرناک کل منطقه مطرح شده است.
تردیدها در مورد اینکه آیا بمبهای عظیم سنگر شکن آمریکا میتوانند سایت هستهای ایران در «فوردو» را که در زیر کوه دفن شده است، نابود کنند، رو به افزایش است. در همین حال، پرسش هایی در مورد توانایی اسرائیل برای ادامه یک جنگ طولانی که شهرهای آن را در معرض حملات متقابل موشکهای بالستیک قرار داده است، مطرح میشوند.
کارشناسان میان موفقیت های عملیاتی اسرائیل در هدف قرار دادن سایتها و افراد کلیدی رژیم حاکم بر ایران و اهداف استراتژیک آن که به نظر میرسد افزون بر نابودی برنامه هستهای، به تغییر رژیم در تهران نیز گسترش یافته است، تمایز قائل میشوند.
«تابی داج[٢] استاد روابط بینالملل در مدرسه عالی اقتصاد لندن، میگوید: «یک گرایش غالب در اسرائیل وجود دارد که به زمان تشکیل دولت در این کشور برمیگردد. این گرایش به سیاستمداران القا میکند که خشونت، تنها راه مناسب برای حل مشکلات سیاسی است.»
تابی داج، همچنین میگوید:«احساس میکنم رژیم ایران از آنچه دیگران میگویند، بسیار با ثبات تر است و از آنجایی که ایران سابقهای طولانی در نوسازی و گسترش فناوری هستهای دارد، نمیتوانید به سادگی با یک بمب آن را از بین ببرید.»
تحلیلگران همچنین از راهبرد اسرائیل که به نظر میرسد روی ایجاد درگیری و سپس کشاندن آمریکا به این درگیری قمار کرده، دچار سردر گمی شده اند. آنها میگویند اسراییل با این امید جنگ علیه ایران را آغاز کرد که بتواند دونالد ترامپ، رئیس جمهوری بسیار دمدمی مزاج ایالات متحده را با قدرت آتشی که از نظر بمبهای عظیم سنگر شکن و نابودکننده در اختیار دارد و اسراییل فاقد آن است، به درگیری با ایران بکشاند.
کارشناسان معتقدند که ایالات متحده احتمالاً مجبور خواهد شد از چندین بمب بزرگ سنگر شکن از این نوع استفاده کند که باید در نزدیکی سایت اتمی فوردو، که توسط لایهای از سنگ بسیار سخت(گرانیت) تا عمق ۹۰ متر محافظت میشود، در عملیاتی بسیارپیچیده و پرخطر که موفقیت آن تضمین شده نیست و احتمالاً منجر به عملیات تلافی جویانه ایران علیه پایگاهها و نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه میشود، استفاده کند. این امر درگیری با ایران را وارد ابعاد جدیدی خواهد کرد که میتواند منجر به تشدید بیشتر تنشها شود.
«دانیل سی. کورتزر»[٣]، سفیر سابق ایالات متحده در اسرائیل، و «استیون ان. سایمون»[٤]، از مقامات با سابقه شورای امنیت ملی، این هفته در نشریه فارن افرز نوشتند: «احاله وظیفه تخریب سایت فوردو، ایالات متحده را در تیررس اقدام تلافی جویانه ایران قرار میدهد... ایران مطمئناً با کشتن غیرنظامیان آمریکایی تلافی خواهد کرد. این امر ایالات متحده را مجبور به تلافی خواهد کرد.»
«به زودی، تنها اهداف باقیمانده برای واشنگتن، رهبران رژیم اسلامی ایران خواهد بود و ایالات متحده بار دیگر درگیر روند تغییر رژیم در کشوری دیگر خواهد شد - فعالیتی که تعداد بسیار کمی از آمریکاییها آن را تایید میکنند و خواستار آن هستند.»
چشمانداز تغییر رژیم، شاید با کشتن آیتالله علی خامنهای، رهبرجمهوری اسلامی ایران، که توسط مقامات اسرائیلی مطرح شده است (و طبق گزارشها توسط ترامپ وتو شده است)، در حال حاضر نگرانی عمیقی را در منطقه ایجاد کرده است.
آیتالله علی سیستانی، رهبر شیعیان عراق، در اقدامی نادر، نسبت به خطرات عمیقی که منطقه با آن مواجه است، هشدار داد.
«آندریاس کریگ»[۵]، دانشیار گروه مطالعات دفاعی در «کینگز کالج» لندن، که به طور گسترده در امور دفاعی خاورمیانه کار کرده است، نیز تردید های جدی دارد. او شک دارد که قدرت هوایی بتواند به تنهایی اهدافی را که اسرائیل به دنبال آن است، میسر کند. چه این اهداف به معنای از بین بردن دانش هستهای ایران و یا از بین بردن رژیم ملاها باشد.
او میگوید: «این اقدام به مثابه جام مقدس نیست. ما یاد گرفتیم که نیروی هوایی به تنهایی نمیتواند کارساز باشد. سپس در عراق و افغانستان یاد گرفتیم که حتی اعزام گسترده نیروهای زمینی نیز کارساز نیست.»
آنچه ما [امروز در جنگ اسرائیل علیه ایران] میبینیم، یک رویکرد استراتژیک نیست، بلکه یک اقدام عملیاتی با استفاده از قدرت هوایی است و اقدام عملیاتی، رویکرد استراتژیک را زایل میکند. رویکردی که به اهداف سیاسی مربوط میشود. [جنگیدن برای جنگیدن معنا و مفهومی ندارد و ما را به جایی رهنمون نمیکند.]
«بهترین چیزی که اسرائیل میتواند به آن امیدوار باشد چیزی شبیه به کارزار علیه حزبالله[لبنان] است که احتمالاً موفقیتی زودگذر داشته است، به این صورت که توانست شبکه حزبالله را تضعیف کند.»
«رژیم ایران از این نظر بسیار شبیه است. استراتژی دفاعی آن حول یک موزاییک غیرمتمرکز میچرخد. بریدن راس در این نوع شبکه جواب نمیدهد. شما میتوانید گرههای کلیدی شبکه را نابود کنید، اما بهترین چیزی که اسرائیل میتواند با کشتن خامنهای به آن امیدوار باشد، ایجاد بحران جانشینی است که به هر حال پیشبینی شده بود.
و اگر نتانیاهو اشتباه محاسبه کرده باشد، در حوزهای بوده که مدتهاست ادعای تخصص در آن را دارد: خواندن و بازی کردن در سیاست آمریکا.»
در حالی که حمایت آمریکاییها از مداخله نظامی آمریکا در نظرسنجیها با کاهش شدید همراه است و این موضوع جنبش «ماگا»[۶] طرفدار ترامپ را تهدید به تفرقه میکند، اسرائیل ممکن است خود را در موضع حساسی بیابد . یک بحث و نزاع سمی که برای دونالد ترامپ تامین نظرات طرفدرانش بسیار بیشتر از کمک به نتانیاهو اهمیت دارد.
اگر ایالات متحده نتواند برای تقویت کمپین نظامی اسرائیل علیه ایران مداخله کند، اسرائیل با چالشهای فزایندهای روبرو خواهد شد، زیرا برخی ازمهمات وموشک های رهگیری سامانه های ضد موشکی اش رو به اتمام هستند.
خستگی مفرط خدمه نیروی هوایی از پروازهای پر شمار و دوربرد، چرخههای تعمیر و نگهداری هواپیما و اتمام فهرست اهداف آماده شده، همگی این عوامل توانایی اسرائیل را برای ادامه یک درگیری طولانی در سطح و شدت کنونی آن با چالش روبرو میکند.
هرگونه کاهش روند حملات توسط رژیم ایران مورد استفاده قرار خواهد گرفت تا به ایرانیان این موضوع را القا کند که بدترین طوفان ها را پشت سر گذاشته است.
یک احتمال سوم هم وجود دارد. «وسلی کلارک»[۷]، فرمانده سابق نیروهای ناتو، در کتاب خود با عنوان «جنگ مدرن»[٨] پس از عملیات هوایی ناتو در کوزوو در سال ۱۹۹۹- که یکی از موفقترین کاربردهای نیروی هوایی در عملیات جنگی محسوب میشود - این عملیات را با یک هدف واحد توصیف کرد: وادار کردن صربها برای آمدن به پای میز مذاکره.
در حالی که تماسها با مذاکره کنندگان ایرانی از جمله مذاکرات روز جمعه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در ژنو با وزرای امور خارجه سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و بریتانیا و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دوباره برقرار شده است، دونالد ترامپ اظهار داشته که دیپلماسی هنوز زمان برای اجرا دارد.
با این فرض که حتی اگر ایران مجبور به پذیرش توافق جدید هستهای شود، اسرائیل ممکن است هزینههای پنهان سنگینی را متحمل شود، از جمله، احتمال آشکار شدن محدودیتهای قدرت نظامی اسرائیل و احتمال بقای یک رژیم مذهبی که دلایل زیادی برای خصومت بیشتر با اسرائیل و اسرائیلیها خواهد داشت.
تابی داج میگوید: «اگر خامنهای عقل سلیم داشته باشد که عقبنشینی کند، اگر آمریکا مداخله نکند، آنگاه حمله اسرائیل به ایران به مثابه انگشت گذاشتن در لانه زنبور است.»
—————————————-
1- Peter Beaumont
2- Toby Dodge, professor of international relations at the London School of Economics.
3- Daniel C Kurtzer
4- Steven N Simon
5- Andreas Krieg, an associate professor in the Department of Defence Studies at King’s College London
6- MAGA- Make America Great Again
7- Wesley Clark
8- Waging Modern War
گستردهترین ائتلاف جامعه مدنی ایران، خواستار محکومیت اسرائیل و آتشبس فوری شد
به نام خداوند جان و خرد
ما، جمعی از کنشگران حقوق بشری، سیاسی، مدنی و فرهنگی ایران که همواره منتقد و مخالف شیوه نادرست حکمرانی موجود بودهایم، در این مقطع حساس از تاریخ کشورمان که با تجاوز و گستاخی دولت نژادپرست اسراییل مواجه شدهایم که سوابق متعددی در جنگطلبی، نسلکشی و شکستن اصول بنیادین اخلاق و حقوق بینالملل دارد، با قاطعیت این حمله را محکوم میکنیم.
ما بر مخالفت جدی خود با هرگونه دخالت خارجی تأکید داریم. آن را به زیان تلاشهای حقوق بشری و دموکراسیخواهانه جامعه مدنی ایران میدانیم و در دفاع از تمامیت ارضی، استقلال، توان دفاع ملی میهنمان، دفاع از جان و کرامت انسانها و صلح در منطقه و جهان، متحد و استوار ایستادهایم.
همزمان، از نهادهای مسئول بینالمللی مانند سازمان ملل متحد، شورای امنیت سازمان ملل، شورای حقوق بشر سازمان ملل، دیوان بینالمللی دادگستری لاهه، اتحادیه اروپا، اتحادیه آفریقا و عموم کنشگران و احزاب صلحطلب و جنبشهای عدالتخواهانه در سراسر جهان میخواهیم که از خواست جامعه مدنی ایران برای محکومیت تجاوز رژیم اسراییل، برقراری آتشبس، حاکمیت دیپلماسی و بازگشت به مسیر گفتوگو حمایت کنند و مانع تداوم جنگ، ویرانی و کشتار بیشتر انسانها در این سرزمین کهن و تمدنساز شوند.
امضاکنندگان:
آبادی، ابراهیم (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی). آتشی، کیانوش (کارآفرین). آخوندی، محمدصادق (استاد دانشگاه، فعال سیاسی و مدنی) اخلومدی، رامین(فعال مدنی) آذرافزا، مرضیه (مسئول موسسه آموزشهای مدنی «مام» ). آذری، نرگس (پژوهشگر اجتماعی). آرمین، محسن (نماینده مجلس ششم از تهران، رییس دفتر سیاسی حزب توسعه ملی و نایب رییس جبهه اصلاحات ایران). آروین، بهاره (عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس). آزاد، مهرداد (فعال مدنی). آزادگان، ابراهیم (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف). آسیم، منصور (مترجم و فعال بخش خصوصی). آصف نخعی، فروزان (فعال رسانه و فعال مدنی). قاابراهیمی، محمدرضا (دانشیار برق). آقاجری، هاشم (استاد دانشگاه و زندانی سیاسی بعد از انقلاب). آهنگر سله بنی، اعظم (عضو هیئت علمی دانشگاه). آهنى، محمدرضا (فعال مدنى از اعضای حامیان جامعه مدنی). ابتهاج، فریبا (فعال سیاسی). ابراهیم فتاحی، محمد (مترجم). ابراهیم نژاد، مصطفی (وکیل پایه یک دادگستری). ابراهیمی، داود (فعال مدنی). ابولپور، سمانه (پژوهشگر). احساندار، احمد (فعال صلح). احصایی، محمد (هنرمند خوشنویس برجسته). احمدزاده، آرمان (فعال سیاسی چپ). احمدزاده، شهنار (فعال سیاسی چپ). احمدی، حسین (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). احمدی، سیدعباس (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). احمدی امویی، بهمن (پژوهشگر اقتصاد سیاسی و زندانی سیاسی پس از انقلاب). احمدوند، محسن (فعال مدنی). احمدی، زینب (ویراستار). احمدی، محمدرضا (پزشک، کنشگر مدنی). احمدی، حمید (عضو سازمان فداییان اکثریت). احمدی شیخانی، مهرداد (روزنامهنگار). احمدیه، مژگان (عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان). ادیب، مسعود (پژوهشگر دین و فلسفه). آزاد ارمکی، تقی (جامعه شناس). ارژنگ، مهران (عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران، محکوم سیاسی) اسدی، علی (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). اسدی، مشکات (پژوهشگر جامعهشناسی سیاسی). اسفندی، سیامک (پزشک متخصص مغز و اعصاب). اسکافی، ابراهیم (مترجم). اسکندری، احمد (رزیدنت رادیولوژی). اسماعیل، فرهاد (فعال اجتکاعی). اسماعیل نژاد، علیرضا (مدرس و فعال فرهنگی). اسماعیلی، احمد (دبیر بازنشسته). اسماعیلی، حمید امین (عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و استاد بازنشسته دانشگاه). اشتریان، کیومرث (استاد سیاستگذاری عمومی). اطهاری، کمال (پژوهشگر و مدرس اقتصاد توسعه). افشون، ظفر (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). اقبال، شهرام (منتقد و مترجم، و پژوهشگر ادبیات کودک). اقتناعی، امیر (روزنامه نگار -روزنامه سازندگی- و فعال سیاسی). اقدسی، نصرتالله (عضو سازمان فداییان اکثریت). اکبرزاده، اباذر (پزشک). اکبرزاده، عباس (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف). اکبری، محمد علی (استاد دانشگاه شهید بهشتی). باور، محمود (عضو سازمان فداییان اکثریت). الله بداشتی، رضا (فعال اقتصادی و مدیر کسب و کار). الویری، مرتضی (زندانی سیاسی قبل و بعد از انقلاب و شهردار پیشین تهران). الیاسی، بهروز (آموزگار و روزنامهنگار). امام، جواد (دبیرکل حزب مجمع ایثارگران و زندانی سیاسی پس از انقلاب). امامی، امیرعباس (اقتصاددان و کارشناس حوزه بلاکچین). امیری، حبیبالله (عضئ بازنشسته سپاه پاسداران و زندانی سیاسی پس از انقلاب). امیری، کامران (فعال سیاسی چپ)، امیری جرقویه (زندانی سیاسی پس از انقلاب). امین، احمد (دانشیار ادبیات فارسی). ایازی، محمدعلی (عضو ارشد مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشگاه). ایمانی، ناصر (موسسه مدنی همیاران نازی آباد). ایمانی، نرگس (جامعهشناس) ایمانی جاجرمی، محمد (جامعه شناس). بابا احمدى، دنا (پژوهشگر و کنشگر سیاسی-بریتانیا). باباصفری، علی (دانشیار ادبیات فارسی). بابایی، باربد (حقوقدان). بابایی، نعمت (پزشک). بادکوبهای، مصطفی (شاعر و زندانی سیاسی پس از انقلاب). بارنجی، کامران (روزنامهنگار). بازرگان، عبدالعلی (عضو ارشد نهضت آزادی ایران و پژوهشگر دینی). بازرگان، ابوالفضل (عضو شورای مرکزی و رییس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران). باصری، علی اکبر (دبیر انجمن جرم شناسی ایران). باقری، علی (تحلیلگر و فعال سیاسی). باقری، غلامرضا (پزشک). باقی، عمادالدین (موسس انجمن دفاع از حقوق زندانیان، نویسنده، کنشگر و پژوهشگر حقوق بشر، مدرس دانشگاه و زندانی سیاسی پس از انقلاب). باقی، مریم (قائم مقام جمعیت حقوق بشر زنان). بختیاری، حسن (کارشناسارشد روابط بینالملل). بدیعی، مجتبی (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی). برزین، سعید (پژوهشگر و فعال سیاسی). برقعی، منا (فعال صلح). بزرگ بیگدلی، سعید (عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس). بشریه، تهمورث (حقوقدان و هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی). بنیاسدی، محمد حسین (دبیر کل نهضت آزادی ایران و زندانی سیاسی پس از انقلاب). به فروتن، سارا. بهار، مهری (عضو هیئت علمی دانشگاه). بهاور، عماد (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران، زندانی سیاسی پس از انقلاب و عضو جبهه اصلاحات ایران). بهبهانی، کامبیز (فعال سیاسی و روزنامه نگار-آلمان). بهزادی، بهروز (سردبیر روزنامه اعتماد). بهزادی، دوستعلی (فعال مدنی). بهشتی، حمید (روزنامه نگار-آلمان). بهشتی شیرازی، سیدمحمد (روزنامهنگار، نویسنده، فعال سیاسی). بهمنش، علی اکبر (فعال سیاسی). بهنود، مسعود (نویسنده و روزنامه نگار). بورقانی، سهام (روزنامهنگار). بیانی، صفرعلی (مهندس کامپیوتر). پزشکیان، امین (عضو حزب کارگزاران سازندگی). پورامیر، مهدی (استاد بیوشیمی بالینی). پورخیری، علی (پژوهشگر). پورعبادی، صادق (نویسنده و مترجم به زبان های عربی و فارسی). پورعظیم، حسن (پزشک، کنشگر مدنی). پیمان، حبیبالله (دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز و زندانی سیاسی قبل و پس از انقلاب). تاج مهر، کرم رضا (داستان نویس و روزنامه نگار). تاجیک، عبدالرضا (فعال سیاسی، زندانی سیاسی پس از انقلاب و روزنامه نگار مقیم فرانسه). تاران، رضا (پژوهشگر دین و سیاست). ترکاشوند، محسن (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). ترکمان، محمد (نویسنده و محقق تاریخ). تواناییپور، نسیم (عضو سازمان فداییان اکثریت). تواناییپور، فرخ (عضو سازمان فداییان اکثریت). تقوی، گلی (عضو سازمان فداییان اکثریت). تقی پور، علی (فعال اقتصادی). تنکابنى، زهره (از اعضاى جمعیت مادران صلح ایران). تهرانی، رضا (مدیر مسئول مجله کیان). توحیدی، فرهاد (نویسنده و مدرس سینما). توسلی، محمد (دبیر کل سابق نهضت آزادی ایران و زندانی سیاسی قبل و پس از انقلاب). توفیقی، فاطمه (پژوهشگر). توکلی، فائزه (مورخ). جامی، مهدی عضو اتحادیه جمهوریخواهان. جعفری، سید محمد مهدی (استاد دانشگاه، پژوهشگر حوزه قرآن و نهج البلاغه). جعفری، مهرنوش (مدیر کل مطبوعات داخلی دوره اصلاحات). جعفری ثانی، مسلم (عضو هیئت علمی دانشگاه). جعفری قنواتی، جعفر (استاد دانشگاه و مدیر دانشنامه فرهنگ مردم). جعفریان، رضا (فعال مدنی). جلائىپور، حمیدرضا (استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران). جلائىپور، محمدرضا (پژوهشگر و فعال سیاسی و مدنی). جلالی، رسول (کارشناس رسمی کشاورزی). جلالی، سید یاسر (پژوهشگر علوم اجتماعی). جلوداری، میترا (فعال سیاسی). جمالی منفرد، رزا (نویسنده و فعال مدنی). جمشیدی گوهری، طوبی (فعال سیاسی). جمشیدی گوهری، محمد (دیپلمات بازنشسته). جهاندیده، افشین (مترجم). جواهری، فرزاد (عضو اتحادیه جمهوریخواهان). جورکش، محمدرضا (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگان). جوکار، منوچهر (عضو هیئت علمی دانشگاه). حاجی، رضا (عضو اعضا و علاقمندان نهضت آزادی ایران در اروپا). حجت پناه، حسین (جامعه شناس و عضو انجمن جامعه شناسی ایران). حری، زهره (دبیر بازنشسته و کنشگر اجتماعی). حسنی، فاطمه (پژوهشگر و فعال اجتماعی). حسینی، سید امیر (دبیرکل پیشین کمیته ملی المپیک). حسینی، سید صادق (روزنامهنگار). حسینی، جابر (عضو سازمان فداییان اکثریت). حسینی، نرگس (جامعه شناس). حسینی سارزی، سیدحسن (فعال سیاسی، کارشناس ارشد مهندسی عمران، مدیر عامل شرکت ساختمانی). حصیری، سید مهدی (فعال اجتماعی). حق پناه، جعفر (پژوهشگر مسائل قومی-فرهنگی). حمیدزاده، احمد (عضو سازمان فداییان اکثریت). حیدری، حافظ (عضو هیئت علمی دانشگاه). حیدری، محمد حسین (پژوهشگر اجتماعی). خائفی، منصوره (پژوهشگر اجتماعی). خانیکی، هادی (استاد ارتباطات دانشگاه علامه، کنشگر سیاسی و فرهنگی و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران). خدایاری، علیاصغر (معاون سیاسی حزب اتحاد ملت).خدیر، مهرداد (روزنامهنگار و مدیر مسئول هفتهنامه امید جوان). خرم، سیدامیر (فعال سیاسی و زندانی سیاسی پس از انقلاب). خرمشاهی، سید ضیاءالدین (حقوقدان از کرمانشاه). خرمایی، محمدحسین (فعال سیاسی و پژوهشگر فرهنگی). خرمی، حسین (عضو سازمان فداییان اکثریت). خرمی، مجید (عضو سازمان فداییان اکثریت). خیری، علی (عضو اتحادیه جمهوریخواهان). خشرو صفا، کاوه (فعال سیاسی مدنی-آمریکا). خطیبی نژاد، محمدرضا (جامعه شناس. فعال فرهنگی و مدنی).خلیلی، سعید (وکیل و مدافع حقوق بشر). خوشبخت، علیرضا (فعال سیاسی، روزنامهنگار و زندانی سیاسی پس از انقلاب). خوشدل، سیاوش (آموزگار). خوشمود، فواد (فعال صلح). خیاوی، علیرضا (فعال سیاسی ). دالوند، حمیدرضا (عضو هیئت علمی دانشگاه). دانشفر، ناصر (جانباز جنگ تحمیلی و زندانی سیاسی پس از انقلاب). دانایی، محمدرضا (مدیرمسئول گروه رسانهای خبرهای فوری مهم). داودی، محمد (مهندس آب). دباغ، سروش (نویسنده و محقق). دردکشان، محمود (زندانی سیاسی پس از انقلاب و از همراهان آیتالله منتظری). درویشزاده، محمد (رئیس پژوهشکدهی حقوق و قانون ایران، قاضی پیشین دیوانعالی کشور). درویشی، هادی (جامعه شناس و وکیل دادگستری). دستغیب، سید احسان (نویسنده و مترجم). دشتبانی، داود (روزنامه نگار و فعال سیاسی). دشتی، عسگر (پژوهشگر). دقتی، حسین (عضو جمعیت زیتون). دلاوری، ابوالفضل (دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی). دوستدار، اکبر (عضو سازمان فداییان اکثریت و اتحادیه جمهوریخواهان). دهقان، غلامعلی (کارشناس سیاسی و مدرس تاریخ). دهقانی، میلاد (فعال اجتماعی). دهقانی، یحیی (استاد بازنشسته دانشگاه و مدیر موسسه فرهنگی انتشاراتی مبتکران). دوستدار، بهرام (کنشگر سیاسی-آلمان). ذوقی رودسری، بهنام (پژوهشگر توسعه). راضى، فرید (فعال سیاسی). راعی، علی (مدیرمسئول هفتهنامه صدا). راعی، مجتبی (پژوهشگر). رجایی، علیرضا (عضو شورای فعالان ملی مذهبی و زندانی سیاسی پس از انقلاب). رجایی، غلامعی (فعال سیاسی اصلاحطلب و استاد دانشگاه). رجبیان، علیرضا (پزشک و زندانی سیاسی پس از انقلاب). رحمان، خبات (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی). رحمانی، جبار (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی). رحمانی، حسن (پژوهشگر جامعهشناسی شهری و سیاستگذاری فرهنگی). رحمانیان، محمد علی (فعال اجتماعی و اقتصادی). رحمانیان، مهدی (مدیر مسئول روزنامه شرق). رحمانیان، بیژن (عضو سازمان فداییان اکثریت). رحمتی، محمد مهدی (عضو هیئت علمی دانشگاه). رحیم پور، سینا (فعال سیاسی و رسانه ای). رزمگیر، سید محمد (فعال اقتصادی). رسایی، محمد جواد (عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس). رسوندی سرداری، یوسف (عضو سازمان فداییان اکثریت). رسولیان، حمیدرضا (وکیل دادگستری). رضایی، احد (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران و زندانی سیاسی پس از انقلاب). رضایی، احمد (عضو هیئت علمی و جانباز شیمیایی). رضایی، عبدالعلی (جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی). رضایی، مهران (استاد سختافزار). رضوی، کمال (جامعه شناس و روزنامه نگار). رضوی فقیه، سعید (زندانی سیاسی پس از انقلاب و از اعضای ارشد جنبش دانشجویی). رفیعی، حسین (فعال ملی مذهبی، زندانی سیاسی پس از انقلاب و استاد بازنشسته دانشگاه). رفیعی، حسن (روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه). رفیعی، مهدی (پژوهشگر اجتماعی). رمضانزاده، عبدالله (استاد بازنشسته دانشگاه تهران، سخنگوی دولت اصلاحات و زندانی سیاسی پس از انقلاب). رمضانی، احمد (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف). رمضانی، مهرانگیز (کنشگر مدنی). رمضانی، مهری (عضو مادران صلح ایران). رهبر، مصطفی (وکیل دادگستری و عضو حزب اتحاد ملت ایران اسلامی). روح، محمد جواد (سردبیر روزنامه هم میهن). روحانی فرد، مهدی (فعال رسانه). روحی، پیمان (کنشگر سیاسی مدنی-سوئد). رئوفمهر، مجید (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). زارع، اصغر (عضو سازمان فداییان اکثریت). زارع کهنمویی، اصغر (نویسنده و فعال سیاسی). زاقناد، سعیده (پژوهشگر اجتماعی). زاهد، سعید (جامعه شناس). زحمتکش، علیاکبر (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). زمانی قمی، محمود ( عضو حزب مجمع ایثارگران و استاندار پیشین استانهای مرکزی و یزد). زهتاب، ملیحه (عضو سازمان فداییان اکثریت). ساداتیان، سید جلال (استاد دانشگاه). سازگار، لی (مترجم و پژوهشگر علوم سیاسی). سالاری، مسعود (کنشگر سیاسی). سالاری فر، عباسعلی (کارشناس آزمایشگاه). سبطی، ملیحه (فعال مدنی وکارشناس ارشد تاریخ) سپهوند، حسین (فعال سیاسی وفرهنگی). سحابی، حامد (عضو شورای سردبیری و مدیر مسئول سابق نشریه ایران فردا و زندانی سیاسی پس از انقلاب). سحرخیز، عیسی (روزنامهنگار، کنشگر مدنی و زندانی سیاسی پس از انقلاب). سراج، محسن (فعال سیاسی). سرخوش، نیکو (مترجم). سعید افخم شعرا، محمدرضا (مهندسی منابع). سلحشوری، پروانه (نماینده سابق مجلس، تحلیلگر سیاسی و منتقد حکومت) سلطانی، سیامک (فعال سیاسی - مدنی-آلمان). سلطانی، حمید (عضو سازمان فداییان اکثریت). سلطانی رنانی، محمد (عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان). سلطانیه، مهدی (فعال اقتصادی دبیر اسبق شورای هماهنگی تشکلهای مهندسی، صنفی و حرفه ای کشور). سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم (مدرس حوزه و دانشگاه). سلیمان نوری، رضا (روزنامه نگار). سماواتی، لیلا (فعال سیاسی چپ). سمتی، محمدصادق. سمیعی، مرسده (روانپزشک). سنجری، مصطفی (پزشک). سهیمی، محمد (استاد دانشگاه). سیدی، محمود (عضو سازمان فداییان اکثریت). شادی، ژاله (استاد جامعهشناسی دانشگاه). شاطری، سمیه. شاهزیدی، علی (زندانی سیاسی پس از انقلاب). شجاعی، حامد (فعال سیاسی و روزنامهنگار). شجاعی، منیر (عضو موسسه آموزشهای مدنی “مام”). شجاعیان، صولت (پژوهشگر کسب و کار). شریعتی، سعید (روزنامهنگار، زندانی سیاسی پس از انقلاب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت) ایران). شریعتی، شمس الدین (دانشجو و مدرس علوم سیاسی، دانشگاه ملی ایرلند). شریف پور، الهه (وکیل حقوق بشر و مسئول سابق میز ایران در سازمان بین المللی دیدهبان حقوق بشر). شریفی، غلامحسین (ستاد ادبیات فارسی). شریفی زارچی، علی (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف). شفقی، شهریار (پژوهشگر). شکراللهی، آناهیتا (دوره دکترا، پژوهشگر ژئوپلیتیک انرژی). شکری، جواد (فعال اقتصادی و مدیر کسب و کار). شکوری راد، علی (نائب رییس اسبق مجلس و دبیرکل سابق حزب اتحاد ملت ایران). شکوفی، بابک (معمار و استاد دانشگاه). شکوهی، علی (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). شمس الواعظین، ماشالله (سردبیر چند روزنامه توقیف شده و زندانی سیاسی پس از انقلاب). شه بخش، رضا (فعال سیاسی-آلمان). شهرکی، منوچهر (مدرس). شیبانی، ریحانه (فعال سیاسی و مدنی). شیرازی، محمدحسین (مهندس). شیرزاد، احمد (استاد دانشگاه). شیری، ابراهیم (کنشگر سیاسی، مترجم، پژوهشگر). شیرین، مریم (فعال حقوق بشر و حقوق زنان از مونیخ) شیعهعلی، مجید (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران، محکوم سیاسی متصل به پابند الکترونیک). صابریان، محمد (فعال سیاسی). صادق زاده، اسفندیار (فعال مدنی). صادقی، محمود (دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه و نماینده پیشین مجلس). صادقی، مرتضی (فعال سیاسی از هلند). صادقی، مسعود (زندانی سیاسی پس از انقلاب). صادقیان، علیرضا (بازنشسته). صارمی، مرتضی (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). صافیان، محمدجواد (استاد فلسفه). صانعی فر، سپیده (وکیل و فعال مدنی). صباغیان، هاشم (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران و زندانی سیاسی قبل و پس از انقلاب). صدرنشین، زری (فعال سیاسی چپ). صداقت، حسین (پژوهشگر حوزه تامین اجتماعی و جوانان). صفایی فراهانی، محسن (رییس اسبق فدراسیون فوتبال، قائم مقام وزیر اسبق اقتصاد و زندانی سیاسی پس از انقلاب). صفرزائی، سامان (روزنامهنگار). صفوی، سید (فعال سیاسی). صفی، زهرا (موسسه مدنی همیاران نازی آباد). صلواتی، فضلالله (زندانی سیاسی قبل و بعد از انقلاب). صمیمی، کیوان (فعال سیاسی، زندانی سیاسی قبل و پس از انقلاب و روزنامهنگار). صنیعی، محسن (استاد برق). صولتی، مهران (جامعه شناس و فعال سیاسی-فرهنگی). ضیائی بیگدلی، محمدرضا (استاد حقوق بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی). طارانى، راحله (پزشک روانشناس). طالبزاده، خسرو (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). ظریفیان، غلامرضا (هیئت علمی دانشگاه تهران و عضو حزب مجمع ایثارگران). عارف، پیمان (روزنامه نگار-بریتانیا). عبادی، رحیم (عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان). عباس، اباذر (پزشک). عبدالکریمی، بیژن (استاد فلسفه). عبدالله، ابراهیم (جامعه شناس و فعال فرهنگی). عبدی، پوریا (پژوهشگر اجتماعی). عبدی، حسین (حقوقدان، شاعر و مدرس دانشگاه). عدالت، عباس (فعال صلح). عرب سرخی، فیض الله (رییس هیات اجرایی حزب توسعه ملی). عریضی، حمید (استاد روانشناسی صنعتی). عزلتی مقدم، محمد (عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران). عزیزی، احمد (دیپلمات پیشین، مترجم و نویسنده). عزیزی، پارمیس (وکیل و فعال دانشجویی). عسکری، حامد (مدرس و پژوهشگر مسائل بینالمللی). عطایی، محمد (استاد تاریخ، دانشگاه ماساچوست). علمداری، روزبه (روزنامه نگار). علوی، امیرطاها (کارشناس علوم آزمایشگاهی). علوی تبار، علیرضا (پژوهشگر و استاد بازنشسته دانشگاه). علی، عباس (پزشک و استاد اپیدمیولوژی). عماری، مناف (فعال سیاسی چپ). غروی، علی اصغر (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران و زندانی سیاسی قبل و پس از انقلاب). غروی، نورالدین (استاندار سابق آذربایجان شرقی و پژوهشگر). غفاری، اکرم الملوک (فعال مدنی). غفاری، مسعود (استاد بازنشسته دانشگاه تربیت مدرس)، غلامرضا کاشی، عبدالله (استاد فلسفه دانشگاه فرهنگیان). غیرت، فریده (کنشگر حقوق بشر، نایب رییس انجمن حمایت از زندانیان و عضو سابق هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز). فاضلی، نعمت (استاد دانشگاه، رشته انسانشناسی). فتاحی، کتایون (روانشناس، فعال سیاسی - اجتماعی). فتاحی، یحیی (مهندس عمران). فخرزاده، مهدی (روزنامهنگار). فراهانی، علی اکبر (فعال اقتصادی). فراهانی، علیرضا (استاد دانشگاه و فعال توسعه اقتصادی و اجتماعی). فرجی، حسین (فعال اجتماعی و سیاسی). فرجی، فاطمه (حقوقدان و وکیل دادگستری). فرجی، مرتضی (استاد بازنشسته دانشگاه). فرخنده، وحید (روزنامه نگار-سوئیس). فرزانه، فروهر (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف). فرزدی، غفار (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران و زندانی سیاسی پس از انقلاب). فرقانی، آزاده (کنشگر مدنی). فکری، محمد (پژوهشگر اجتماعی). فلاحت پیشه، حشمت (عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی). فهیمی، اشرف (مدرس). فهیمی، پروین (مادر شهید سهراب اعرابی از کشتهشدگان جنبش سبز ایران در سال 1388). فهیمی، مهین (کنشگر مدنی). قابل جامی، هادی (روحانی نواندیش، فعال سیاسی اصلاح طلب). قاسمی، حجت الله (فعال مذهبی سیاسی). قاسمی فیض آبادی، حمید (روزنامه نگار و فعال مدنی). قاهری، حسین (رئیس اندیشکده مطالعات راهبردی ایران و چین). قدیمی، هادی (فعال اجتماعی). قربانی، مهدی (گرافیست). قراگوزلو، شهناز. قریشی، سید محمد حسین (دانشیار زبان شناسی). قلی، علی (پژوهشگر سیاستگذاری عمومی، دانشگاه هوا و فضا نانجینگ). قمیشی، رحیم (اسیر جنگی در حکومت صدام و زندانی سیاسی پس از انقلاب و فعال سیاسی). قهرمانی، مصطفی (پزشک، کنشگر اجتماعی ساکن آلمان). کاتوزیان، امیرمصدق (روزنامهنگار مقیم اروپا). کاتوزی، زویا (فعال صلح). کاظمی، عباس (عضو سازمان معلمان ایران و فعال سیاسی اصلاح طلب). کاوئی، امین (پژوهشگر اقتصادی). کبیر، حسین (فعال فرهنگی و سیاسی). کتابی، سعید (فعال مذهبی و سیاسی). کدیور، محمدرضا (عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران). کرد، محمود (کنشگر مدنی). کروبی، تقی (استاد دانشگاه، فرزند آیت الله کروبی). کروبی، حسین (فعال سیاسی، فرزند آیت الله کروبی). کریم، عبدالله (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی). کریمی، ساسان (مدرس سیاست بینالملل دانشگاه تهران). کریمی مله، علی (استاد بازنشسته علوم سیاسی). کسرایی، محمد سالار (هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی). کلامی، شیوا (فعال سیاسی چپ). کلاهی، محمدرضا (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی). کلانتری، روحالله (مسئول سازمان معلمان گلستان و مسئول کمیته رسانه جبهه اصلاحات گلستان)، کمالی، حسین (استاد تمام دانشگاه بینالمللی هارتفورد). کمالی، خسرو (استاد تاریخ). کمالی احمد سرایی، فاطمه (مدیر انتشارات سرایی). کمیجانی، فرج (دبیر کل حزب مجمع فرهنگیان ایران اسلامی). کیانی، مهدی (عضو شورای مرکزی مجمع ایثارگران). کهزادی، پروین (روزنامه نگار). گرجی، علی (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران و زندانی سیاسی پس از انقلاب). گرجی، علی اکبر (استاد دانشگاه). گنجی، جعفر (عضو نهضت آزادی ایران و زندانی سیاسی پس از انقلاب). گودرزی، میثم (عضو موسسه مدنی همیاران نازی آباد). گیلزاد کهن، بهداد (پژوهشگر سیاستگذاری عمومی). لدنی، مسعود (فعال مدنی). لقمانیان، حسین (نماینده سابق مجلس و زندانی سیاسی پس از انقلاب). ماسالی، حسن (فعال سیاسی). مالجو، محمد (اقتصاددان). مجاهدی، محمدمهدی (سیاستپژوه، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی). مجدزاده، مینا (وکیل دادگستری). محتشمیپو، فخرالسادات (فعال سیاسی و زندانی سیاسی پس از انقلاب) محسن زاده، محسن (پژوهشگر). محمدپور، داریوش (استاد دانشگاه مقیم اروپا). محمدنیا، آرش (فعال سیاسی). محمدی، اوژن (موزیسین). محمدی، جمشید (کنشگر مدنی). محمدی، طوفان (عضو شورای مرکزی مجمع فرهنگیان ایران اسلامی). محمدی، ملیحه (نویسنده و فعال سیاسی). محمودآبادی، عظیم (پژوهشگر دینوفلسفه و عضو تحریریه روزنامه اعتماد). محمودی، سهیل (شاعر و نویسنده). مختاری، پژهان (استاد دانشگاه). مدیری، صادق (کنشگر اجتماعی). مرادی، مجید (فعال سیاسی). مرتاضی لنگرودی، مینو (از فعالان جامعه مدنی، عضو هیات مدیره انجمن دفاع از حقوق زندانیان). مرتضوی، جلیل (روزنامه نگار). مرجایى، فرید (نویسنده، فعال مدنى). مرکزی، رسول (داروساز). مروتی، محمد (عضو هیات علمی). مزروعی، علی (روزنامه نگار، فعال سیاسی و نماینده سابق ). مسرت، پروفسور محسن (استاد دانشگاه-آلمان). مسموعی، رضا (عضو اعضا و علاقمندان نهضت آزادی ایران در آمریکا). مظفر، محمد جواد (مدیر انتشارات کویر و عضو هیات مدیره انجمن دفاع از حقوق زندانیان و زندانی سیاسی پس از انقلاب). مظفرى، على (کنشگر مدنی). معتمدی، ابوذر (فعال مدنی و رسانه). معتمدی، ضحی (کنشگر مدنی). معتمدی، علی (فعال مدنی)، معتمدی مهر، مهدی (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران و زندانی سیاسی پس از انقلاب). معیدفر، سعید (رئیس انجمن جامعه شناسی ایران). معینی، زهرا (پژوهشگر اجتماعی). مفیدی احمدی، حسین (پژوهشگر مسائل بین الملل). مقیمی، محمد. ملاکی، احمد (متخصص توسعه اجتماعی). ملکشاه، میثم (پژوهشگر اجتماعی). ملکی، آرش (پژوهشگر حقوق بینالملل). ملکی، عباس (استاد سیاستگذاری انرژی دانشگاه صنعتی شریف). ملکی، کیوان. منتجبی، اکبر (رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران و سردبیر روزنامه سازندگی). منتظری، احمد (مسئول دفتر مرحوم آیت الله العظمی منتظری). منتظری، سعید (کنشگر سیاسی و مدنی، فرزند آیت الله العظمی منتظری). منتظری، حامد (کنشگر سیاسی و مدنی). منصوری، آذر (رییس جبهه اصلاحات ایران و دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران). منصوری، احسان. مهدوی، ناصر (استاد فلسفه). مهرابی، الهام (ویراستار و آموزگار). موحدی ساوجی، محمد حسن (عضو هیات علمی). موسایی، عباس (فعال سیاسی). موسوی، سید حسین (دانشجوی علوم سیاسی). موسوی، میرطاهر (استاد دانشگاه و زندانی سیاسی پس از انقلاب).موسوی خلخالی، سید علی (روزنامهنگار، نویسنده، مترجم و سردبیر دیپلماسی ایرانی). مولاوردی، شهیندخت (دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان و معاون رییس جمهور پیشین). مومنی، سمیه (جامعه شناس). مهرداد، علی (عضو نهضت آزادی ایران). میثمی، لطفالله (مدیرمسئول نشریه چشم انداز ایران و زندانی سیاسی دوران پهلوی و دوران نظام جمهوری اسلامی). میررمضانی، مصطفی ( روانپزشک). میردامادی، محسن ( دبیرکل حزب جبهه مشارکت ایران و زندانی سیاسی پس از انقلاب). میردامادی، سراج الدین (پژوهشگر). میردامادی، یاسر (پژوهشگر دین و فلسفه). میرزائی، فرامرز (استاد زبان وادبیات عربی). میرزایی، حسین (عضو هیئت علمی). میرزایی، یدالله (استاد بازنشسته).میرسعیدی، منصور (استاد دانشگاه علامه طباطبایی). میلانی، اشرف (فعال سیاسی چپ). نادری، محمد جواد. ناصری، امین (استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف). نامداری، رضا (فعال صلح). نجفی، محمد جواد (عضو هیئت علمی). نجفی مهر، فریبرز (روزنامه نگار و کنشگر سیاسی). نسائی، خبات (عضو هیئت علمی). نصر اصفهانی، محمد (عضو هیئت علمی بازنشسته دانشگاه اصفهان). نصری، رضا (حقوقدان بینالمللی و کارشناس سیاست خارجی). نصری، علی (کارشناس روابط بین الملل). نصیری فرد، حسین (فعال توسعه اجتماعی). نظری، علی (مدیر مسئول روزنامه مستقل). نعیمیپور، محمد (نماینده مجلس ششم و فعال سياسى ). نقره کار، صالح (وکیل و مدافع حقوق بشر). نقیئی، طاهره (دبیرکل سازمان معلمان ایران و محکوم سیاسی). نگهدار، فرخ (از رهبران سابق سازمان فداییان اکثریت و عضو ارشد اتحادیه جمهوریخواهان). نوروزی، صادق (دبیرکل حزب توسعه ملی ایران). نورانینژاد، حسین (قائم مقام حزب اتحاد ملت و زندانی سیاسی پس از انقلاب). نوربخش، مهدی (عضو اعضا و علاقمندان نهضت آزادی در آمریکا). نوروزی، نورمحمد (عضو هیئت علمی). نوری، الهه (فعال سیاسی). نوری، هادی (دانشیار جامعهشناسی). نیکجو، علی (رواندرمانگر تحلیلی). نیکجو، محمد امین (پژوهشگر اقتصاد توسعه). نیلی، زهره (کنشگر مدنی). هادوی، محمد امین (فعال مدنی و زندانی سیاسی پس از انقلاب). هادی، شهرام (ویراستار مطبوعات). هادی زاده، آزاده (استاد دانشگاه و فعال توسعه شهری و کسب و کار). هاشمی، اعظم السادات (پژوهشگر تاریخ و از اعضای سازمان حامیان جامعه مدنی ایران). هرمزی، خیرالله (استاد حقوق دانشگاه علامه). هنری، علی. وثوقى، داریوش (کنشگر مدنی). وحیدی، سراج (استاد دانشگاه و نماینده مجلس ششم از یزد). وزیری، طهماسب. وطنآبادی، مهرزاد. وفاپور، رضا (عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت). وفاپور، حسین (استاد دانشگاه). یزدان پناه، محسن (پژوهشگر توسعه). یورام، یاشا (داستاننویس). یوسفی، محمدرضا (عضو ارشد مجمع محققین و مدرسین حوزه و استاد دانشگاه). یوسفی، ایمان (مشاور فناوری ارتباطات). یوسفی اشکوری، حسن (پژوهشگر دینی و زندانی سیاسی پس از انقلاب). یوسفی جمارانی، مهدی (فعال سیاسی). یونسیان، مجید (روزنامه نگار)
باراک راوید / آکسیوس
ارتش ایالات متحده صبح یکشنبه به وقت محلی به تأسیسات هستهای ایران در فردو، نطنز و اصفهان حمله هوایی انجام داد.
رئیس جمهور ترامپ در یک سخنرانی تاریخی از کاخ سفید، این عملیات را «موفقیت نظامی چشمگیری» خواند و ادعا کرد که سایتهای کلیدی غنیسازی اورانیوم ایران «به طور کامل و مطلق نابود شدهاند.»
ترامپ در حالی که ونس، معاون رئیس جمهور، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و پیت هگست، وزیر دفاع در کنارش بودند، گفت: «ایران، قلدر خاورمیانه، اکنون باید صلح کند.»
ترامپ هشدار داد: «این وضعیت نمیتواند ادامه یابد. یا صلح برقرار خواهد شد یا فاجعهای برای ایران رخ خواهد داد که بسیار بزرگتر از آن چیزی است که در هشت روز گذشته شاهد آن بودهایم.»
چرا مهم است: تصمیم ترامپ برای مداخله مستقیم در حمایت از تلاش اسرائیل برای برچیدن برنامه هستهای ایران، نشاندهنده تشدید تاریخی تنش در خاورمیانه است.
این مداخلهای مملو از خطرات و عدم قطعیت است ـــ مداخلهای که ترامپ و بسیاری از اسلافش، از جمله از طریق دیپلماسی با ایران، سعی در اجتناب از آن داشتند.
این حمله که در نهمین شب جنگ بیسابقه بین اسرائیل و ایران رخ داد، میتواند انتقام تهران را علیه سربازان و تأسیسات نظامی ایالات متحده در سراسر منطقه برانگیزد.
ترامپ در سوشال تروت نوشت: ”هرگونه تلافیجویی ایران علیه ایالات متحده آمریکا با نیرویی بسیار بزرگتر از آنچه امشب شاهد آن بودیم، پاسخ داده خواهد شد.”
خبرهای داغ: ترامپ در سخنرانی خود در شب شنبه گفت که هدف از این حملات، نابودی ظرفیت غنیسازی هستهای ایران و متوقف کردن “تهدید هستهای از سوی حامی شماره یک تروریسم دولتی” بوده است.
ترامپ از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، تشکر کرد: “ما به عنوان تیمی کار کردیم که هیچ تیمی قبلاً هرگز کار نکرده است و ما راه زیادی را برای از بین بردن این تهدید برای اسرائیل پیمودهایم.”
ترامپ هشدار داد که ایالات متحده هنوز اهداف زیادی در ایران دارد و اگر صلح با جمهوری اسلامی «به سرعت برقرار نشود»، ارتش «ظرف چند دقیقه آنها را از بین خواهد برد».
پشت صحنه: ترامپ عصر شنبه با تیم امنیت ملی خود در اتاق وضعیت کاخ سفید دیدار کرد.
یک مقام اسرائیلی گفت که دولت ترامپ پیش از حملات ایالات متحده به ایران، اسرائیل را مطلع کرده است. یک مقام کاخ سفید به اکسیوس گفت که ترامپ پس از عملیات با نتانیاهو صحبت کرده است.
یک مقام ارشد دیگر اسرائیلی به اکسیوس گفت که از بمبافکنهای رادارگریز B2 برای این حمله استفاده شده است.
روی دیگر سکه: سازمان انرژی اتمی ایران حمله به سه سایت هستهای را تأیید کرد و «دشمن آمریکایی» را به خاطر «عمل وحشیانهای که با قوانین بینالمللی مغایرت دارد» محکوم کرد.
این سازمان اعلام کرد که «علیرغم توطئههای شیطانی دشمنانش»، ایران از ادامه توسعه صنعت انرژی هستهای ملی خود منصرف نخواهد شد.
آنچه آنها میگویند: ترامپ در سخنرانی خود گفت: «۴۰ سال است که ایران میگوید «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل». آنها مردم ما را کشتهاند، بازوهایشان را منفجر کردهاند، پاهایشان را با بمبهای کنار جادهای منفجر کردهاند.»
او با اشاره به فرمانده نظامی ایران که دستور ترورش را در دوره اول ریاست جمهوریاش داده بود، ادامه داد: «صدها هزار نفر در سراسر خاورمیانه و سراسر جهان در نتیجه مستقیم نفرت، خود جان خود را از دست دادهاند. به ویژه، بسیاری از آنها توسط ژنرال قاسم سلیمانی کشته شدهاند.»
ترامپ گفت: «من مدتها پیش تصمیم گرفتم که اجازه ندهم این اتفاق بیفتد. این وضعیت ادامه نخواهد یافت.»
نتانیاهو در ویدئویی که به زبان انگلیسی منتشر شد، گفت: «من و رئیس جمهور ترامپ اغلب میگوییم: «صلح از طریق قدرت. اول قدرت میآید، سپس صلح میآید. و امشب، رئیس جمهور ترامپ و ایالات متحده با قدرت زیادی عمل کردند.»
در روزهای منتهی به حمله، ترامپ و تیمش به طور فزایندهای متقاعد شدند که دیپلماسی مسیر خود را طی کرده است ـــ و اقدام نظامی برای از بین بردن برنامه هستهای ایران ضروری است.
رئیس جمهور روز پنجشنبه علناً اعلام کرد که “در دو هفته آینده” تصمیمی خواهد گرفت تا به ایران فرصت نهایی برای مذاکره بدهد، اما آمادهسازیها برای حمله در آخر هفته سرعت گرفت.
چندین بمبافکن رادارگریز B2 ـــ که قادر به حمل بمبهای سنگرشکن ۳۰۰۰۰ پوندی هستند ـــ روز شنبه در حال حرکت به سمت غرب در سراسر اقیانوس آرام شناسایی شدند، زیرا گمانهزنیها مبنی بر حمله ایالات متحده به فردو افزایش یافته بود.
ترامپ علناً ظرفیت اسرائیل برای حمله به تأسیسات زیرزمینی را به تنهایی زیر سوال برده بود و روز جمعه گفت: “آنها میتوانند از یک بخش کوچک عبور کنند، اما نمیتوانند خیلی عمیق نفوذ کنند.”
پشت صحنه: ترامپ، که پایگاه “اول آمریکا”ی او در مورد پیوستن به جنگ اسرائیل به شدت دچار اختلاف شده است، در یک موضع ثابت قدم مانده است: ایران هرگز نباید اجازه دستیابی به سلاح هستهای را داشته باشد.
او هفته گذشته آخرین تلاش خود را برای جلوگیری از مداخله ایالات متحده انجام داد و با میانجیگری رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، در استانبول، دیداری پشت پرده با مقامات ایرانی انجام داد.
ترامپ مایل بود استیو ویتکاف، فرستاده کاخ سفید و ونس، معاون رئیس جمهور، را بفرستد ـــ یا حتی در صورت لزوم خودش در مذاکرات شرکت کند.
اما این تلاش زمانی به شکست انجامید که علی خامنهای، رهبر ایران، که از ترس ترور اسرائیل پنهان شده بود، نتوانست برای صدور مجوز این دیدار با او تماس بگیرد.
از آن زمان، ایران از تعامل مستقیم با ایالات متحده خودداری کرده است، مگر اینکه اسرائیل حملات خود را متوقف کند. ترامپ که اکنون متقاعد شده است که هیچ توافقی امکانپذیر نیست، به نظر میرسد که گزینه نظامی را که زمانی امیدوار بود از آن اجتناب کند، پیش برده است.
پیام ترامپ در سوشال تروت:
«ما حمله بسیار موفق خود به سه سایت هستهای در ایران، شامل فردو، نطنز و اصفهان را تکمیل کردهایم. همه هواپیماها اکنون خارج از فضای هوایی ایران هستند. بار کامل بمبها روی سایت اصلی، فردو، ریخته شده است. همه هواپیماها بهسلامتی در حال بازگشت به خانه هستند. تبریک به جنگجویان بزرگ آمریکایی ما. هیچ ارتش دیگری در جهان نمیتوانست این کار را انجام دهد. اکنون زمان صلح است! از توجه شما به این موضوع سپاسگزارم.»
جزئیات حمله نظامی آمریکا به تأسیسات هستهای ایران
یک مقام آمریکایی بامداد امروز در گفتوگو با شبکه خبری سیانان از جزئیات حمله نظامی ایالات متحده به مراکز هستهای جمهوری اسلامی ایران پرده برداشت.
براساس این گزارش، نیروی هوایی آمریکا با استفاده از ۶ فروند بمبافکن رادارگریز B2، تعداد ۱۲ بمب فوقسنگین موسوم به «سنگرشکن» را بر روی سایت هستهای پرتاب کرد.
همچنین زیردریاییهای نیروی دریایی آمریکا ۳۰ فروند موشک کروز TLAM را بهسمت تأسیسات نطنز و اصفهان شلیک کردند.
انبیسی نیوز هم بهنقل از مقامهای آمریکایی گزارش داد که نیروی دریایی ایالات متحده ۳۰ موشک تاماهاوک را از زیردریاییها به سمت اهدافی در ایران شلیک کرد.
طبق ادعای مقام آمریکایی مذکور، یک B2 دیگر نیز دو بمب سنگرشکن را مستقیماً به سوی نطنز پرتاب کرد.
تیم ترامپ در اتاق بحران کاخ سفید:
مگی هابرمن، دوون لوم، اریک اشمیت و دیوید ای. سنگر / نیویورک تایمز / ۲۱ ژوئن ۲۰۲۵
به نظر میرسد چندین بمبافکن B-2 نیروی هوایی ایالات متحده در حال پرواز بوده و از ایالات متحده در سراسر اقیانوس آرام به سمت غرب در حرکت هستند و قرار است رئیس جمهور ترامپ اواخر بعد از ظهر شنبه از نیوجرسی به کاخ سفید بازگردد، زیرا او در حال بررسی این است که آیا به تلاشهای اسرائیل برای نابودی سایتهای هستهای ایران بپیوندد یا خیر.
ارتباطات کنترل ترافیک هوایی نشان داد که چندین هواپیمای B-2 - هواپیماهایی که میتوانند برای حمل بمبهای سنگرشکن ۳۰۰۰۰ پوندی که آقای ترامپ در حال بررسی استفاده از آنها علیه تأسیسات هستهای زیرزمینی ایران در فردو است، مجهز شوند - از پایگاه نیروی هوایی وایتمن در میسوری به پرواز درآمدهاند.
پروازهای B-2 در ابتدا قبل از ساعت ۱ بامداد به وقت شرقی روز شنبه در رسانههای اجتماعی ردیابی شدند. برخی از ردیابهای پرواز در رسانههای اجتماعی اعلام کردند که مقصد این هواپیما گوام، قلمرو ایالات متحده است که چندین تأسیسات نظامی دارد. دادههای ردیابی پرواز نشان میدهد که به نظر میرسد این بمبافکنها در بخشهایی از سفر با تانکرهای سوختگیری همراه بودهاند.
یک مقام آمریکایی روز شنبه گفت که جتهای جنگنده F-22، F-16 و F-35 نیروی هوایی از اروپا عبور کردهاند و اکنون در پایگاههایی در خاورمیانه هستند یا در حال رسیدن به آنجا هستند. این جتها میتوانند بمبافکنهای B-2 را که فردو را هدف قرار میدهند، اسکورت کنند یا در صورت حملات تلافیجویانه ایران از پایگاهها و نیروهای آمریکایی در منطقه محافظت کنند.
جابجایی هواپیماها به این معنی نیست که تصمیم نهایی در مورد حمله گرفته شده است. جابجایی تجهیزات نظامی به موقعیتهایی برای ارائه گزینههایی به رئیس جمهور و فرماندهان نظامی، حتی اگر در نهایت مستقر نشوند، غیرمعمول نیست.
برنامه کاخ سفید برای آخر هفته اعلام کرده بود که آقای ترامپ از باشگاه گلف خود در بدمینستر، نیوجرسی، باز خواهد گشت و ساعت ۶ بعد از ظهر شنبه و بار دیگر روز یکشنبه با تیم امنیت ملی خود دیدار خواهد کرد. آقای ترامپ معمولاً هر دو روز آخر هفته را در خارج از شهر و در یکی از املاک خود میگذراند.
سخنگوی کاخ سفید از اظهار نظر خودداری کرد.
آقای ترامپ به روشنی اعلام کرده است که در حال بررسی این موضوع است که آیا ایالات متحده به تلاش اسرائیل برای محدود کردن توانایی ایران در دستیابی به سلاح هستهای بپیوندد یا خیر، خطی که او بارها در طول سالها ترسیم کرده است.
اما او همچنین به خود زمان بیشتری داده تا بگوید قصد دارد چه کاری انجام دهد. کارولین لیویت، سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت که رئیس جمهور ظرف دو هفته آینده تصمیمی خواهد گرفت زیرا به ایران فرصت دیگری برای شرکت در مذاکرات میدهد.
رئیس جمهور ماههاست که به دنبال توافق با ایران است، اما از امتناع مقامات ایرانی از پذیرش پیشنهاد پایان غنیسازی اورانیوم در خاک ایران ناامید شده است. در همان زمان، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده در اوایل ژوئن به این نتیجه رسید که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، قصد دارد با کمک یا بدون کمک ایالات متحده، حملاتی را علیه ایران انجام دهد.
این حملات از صبح روز جمعه ۱۳ ژوئن آغاز شد و از آن زمان تاکنون ادامه داشته و منجر به کشته شدن چندین نفر از اعضای رهبری نظامی ایران و حملات تلافیجویانه ایران علیه اسرائیل شده است.
آقای ترامپ بین فرصت انجام حملهای که میتواند ضربهای ویرانگر به تأسیسات هستهای ایران باشد، در زمانی که دفاع ایران به شدت تضعیف شده است، و نگرانی از اینکه انجام این کار خطر نوعی از درگیری نظامی طولانی مدت ایالات متحده در منطقه را که او در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۴ علیه آن مبارزه میکرد، به دنبال خواهد داشت، گیر کرده است. این بحث همچنین باعث اختلاف بین حامیان او شده است.
روز جمعه، آقای ترامپ مجدداً بر چارچوب زمانی «دو هفتهای» خود، برای تصمیمگیری در مورد اقدام نظامی تأکید کرد و گفت که تفکر پشت این اقدام «فقط زمان آن است که ببینیم آیا مردم سر عقل میآیند یا خیر.»
ادامه حملات اسرائیل به مراکز هستهای ایران
همزمان با افزایش سوالات در مورد اینکه آیا آقای ترامپ در حال آماده شدن برای ورود به جنگ است یا خیر، اسرائیل حملات خود را به سایتهای هستهای که بخشی از زنجیره تأمینی هستند که ایران طی دو دهه گذشته ایجاد کرده و آن را قادر به غنیسازی اورانیوم کرده است، افزایش داد.
برای دومین بار در هشت روز، اسرائیل بر سایتهایی در کوههای نزدیک پایتخت باستانی اصفهان تمرکز کرد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نهاد سازمان ملل که بر سایتهای تولید هستهای نظارت دارد، گزارش داد که یک «کارگاه تولید سانتریفیوژ» هدف قرار گرفته است. این یکی از کارگاههایی است که ایران در آن ماشینهایی را تولید میکند که با سرعت مافوق صوت برای غنیسازی اورانیوم میچرخند.
همین نوع ماشینآلات در زیر کوه در فوردو قرار دارند. بازرسان آژانس اغلب از این کارگاه بازدید میکردند و دوربینهای نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آنجا نصب شده بودند.
رافائل ماریانو گروسی، مدیر کل آژانس، گفت: «ما این تأسیسات را به خوبی میشناسیم. هیچ ماده هستهای در این سایت وجود نداشت و بنابراین حمله به آن هیچ عواقب رادیولوژیکی نخواهد داشت.»
اما با هدف قرار دادن این کارگاهها، اسرائیل آشکارا به دنبال جلوگیری از بازسازی سایتهای غنیسازی هستهای ایران در جاهای دیگر، احتمالاً به صورت مخفیانه، در صورت از کار افتادن یا تخریب نیروگاه فوردو است.
با این حال، هنوز مشخص نیست که آیا دانشمندان ایرانی، که بسیاری از آنها در هفته گذشته کشته شدهاند، کارگاه اصفهان را در مکانهای اعلام نشده در سایر نقاط کشور تکرار کردهاند یا خیر.
روز چهارشنبه، آژانس هستهای گزارش داد که اسرائیل به مرکز تحقیقات تهران نیز حمله کرده است، جایی که ظریفترین و پیچیدهترین قطعات سانتریفیوژها - روتورهای با چرخش سریع - تولید و آزمایش میشوند.
خبرگزاری رویترز: دولت لیتوانی روز شنبه ۲۱ ژوئن اعلام کرد که سرگئی تیخانوفسکی، رهبر مخالفان بلاروس، و ۱۳ زندانی دیگر از زندان آزاد شده و اکنون در لیتوانی هستند. سخنگوی نخست وزیر لیتوانی گفت که این آزادی با میانجیگری کیت کلوگ، فرستاده ویژه ایالات متحده، انجام شده است.
خبرگزاری دولتی بلتا اعلام کرد که کیت کلوگ پیش از این با الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس، دیدار کرده است.
سوتلانا تیخانوفسکایا، همسر سرگئی تیخانوفسکی، در پستی در پلتفرم رسانه اجتماعی ایکس، از دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، و همچنین کیت کلوگ و دیگران به خاطر تلاشهایشان برای آزادی همسرش تشکر کرد.
تیخانوفسکایا در حساب ایکس خود نوشت: «کار ما تمام نشده است» و خواستار آزادی ۱۱۵۰ زندانی دیگر شد.
سخنگوی رئیس جمهور بلاروس، ناتالیا آیسمونت، در بیانیهای اعلام کرد که لوکاشنکو در پاسخ به درخواست ایالات متحده، برای همه آزادشدگان عفو صادر کرد.
آیسمونت در کانال تلگرامی پول پرووگو (Pul Pervogo)، نزدیک به رئیس جمهور، ادعا کرد که شهروندان بلاروسی در میان ۱۴ بازداشتی آزاد شده «به جرم فعالیتهای افراطی و تروریستی محکوم شده بودند». او گفت که تصمیم آزادی تیخانوسکی «توسط رئیس جمهور صرفاً بر اساس ملاحظات بشردوستانه با هدف اتحاد خانوادگی گرفته شده است».
ویدئویی که توسط ناتالیا آیسمونت منتشر شده نشان میدهد که سرگئی تیخانوفسکی در حالی که با سری تراشیده از یک ون بیرون میآید، لبخند میزند و بلافاصله برای در آغوش گرفتن طولانی همسرش قدم برمیدارد.
رویترز روز سهشنبه گزارش داد که کیت کلوگ، عالیرتبهترین مقام آمریکایی که در سالهای اخیر از بلاروس بازدید کرده است، ماموریت خود را ماموریتی میدانست که میتوانست به آغاز مذاکرات صلح با هدف پایان دادن به جنگ روسیه علیه اوکراین کمک کند.
جان کول، معاون کلوگ، در ویدئویی که در حساب کاربری خود در ایکس منتشر کرد، گفت: «رئیس جمهور ترامپ این سفر را تشویق کرد.»
لیتوانی اعلام کرد که پنج شهروند بلاروس به همراه سه لهستانی، دو شهروند لتونی، دو شهروند ژاپنی، یک استونیایی و یک سوئدی آزاد شدند.
در میان کسانی که توسط بلاروس آزاد شدند، ایهار کارنی، روزنامهنگار سابق رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی، نیز حضور داشت.
استیون کاپوس، رئیس و مدیرعامل رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی، در بیانیهای از ترامپ، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده و دیگران تشکر کرد. او افزود: «ما از وزیر روبیو و تیمش، دولت لیتوانی و جامعه بینالمللی به خاطر حمایتشان از روزنامهنگاران زندانیمان تشکر میکنیم.»
فون در لاین، لهستان، از آزادی استقبال میکند
اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، در پستی در ایکس گفت که این آزادی «خبر فوقالعاده و نمادی قدرتمند از امید برای همه زندانیان سیاسی است که تحت رژیم وحشیانه لوکاشنکو (به همین شکل) رنج میبرند».
رادوسلاو سیکورسکی، وزیر امور خارجه لهستان، در ایکس گفت: «جهان آزاد به تو نیاز دارد، سرگئی!»
دادگاهی در بلاروس در سال ۲۰۲۱، تیخانوفسکی، وبلاگنویس ۴۳ ساله را به جرم سازماندهی ناآرامیهای گسترده و تحریک نفرت اجتماعی مجرم شناخت و یکی از طولانیترین احکام زندان در تاریخ مدرن بلاروس را برای او صادر کرد.
طرفداران تیخانوفسکی گفتند که این اتهامات ساختگی و با انگیزه سیاسی بوده است و همسرش این حکم را انتقام سیاسی خوانده است.
همسرش به جای او در انتخابات شرکت کرد و پس از آنکه لوکاشنکو اعلام کرد در انتخابات پیروز شده است، اعتراضات گستردهای آغاز شد. تیخانوفسکایا از آن زمان کشور را به مقصد تبعید در لیتوانی ترک کرده است.
وزارت امور خارجه آمریکا بلافاصله به درخواست اظهار نظر در مورد دلیل سفر کلوگ به مینسک و ملاقات با لوکاشنکو پاسخی نداد.
باراک راوید / اکسیوس
رئیس جمهور ترامپ و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، این هفته در بحبوحه تشدید جنگ اسرائیل با ایران، بیسروصدا به دنبال ترتیب دادن دیداری بین مقامات ارشد آمریکایی و ایرانی در استانبول بودند.
اما به گفته سه مقام آمریکایی و یک منبع آگاه، این تلاش زمانی که رهبر جمهوری اسلامی ـــ که به دلیل ترس از ترور در خفا به سر میبرد ـــ برای تأیید آن در دسترس نبود، با شکست مواجه شد.
چرا مهم است: جزئیات جدید این تلاش کانال ارتباطی نشان میدهد که ترامپ تا چه حد برای دیدار مستقیم با ایرانیها تلاش میکرد ـــ حتی پیشنهاد حضور خود را در صورت لزوم ـــ به امید دستیابی به توافق هستهای و جلوگیری از مداخله نظامی ایالات متحده ارائه میداد.
به گفته مقامات آمریکایی، در روزهای پس از آن، ترامپ و مقامات ارشد کاخ سفید کمتر به امکان دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک اطمینان داشتند ـــ و بیشتر متقاعد شده بودند که ایالات متحده باید برای از بین بردن برنامه هستهای ایران به جنگ بپیوندد.
ترامپ روز جمعه بار دیگر تأکید کرد که در مورد پیوستن به جنگ در «دو هفته آینده» تصمیم خواهد گرفت و گفت که «زمان میخواهد تا ببیند آیا مردم سر عقل میآیند یا نه».
ترامپ به خبرنگاران گفت: «من به آنها یک دوره زمانی میدهم. خواهیم دید که آن دوره زمانی چقدر است. و به نظر من حداکثر دو هفته خواهد بود.»
قرار است عصر شنبه، ترامپ تیم امنیت ملی خود را در اتاق وضعیت کاخ سفید تشکیل دهد تا در مورد جنگ بین اسرائیل و ایران که وارد نهمین روز خود شده است، بحث کند.
پشت صحنه: ترامپ روز دوشنبه هنگام دیدار با رهبران گروه هفت در کانادا، تماس تلفنی از اردوغان دریافت کرد.
سه مقام آمریکایی و یک منبع آگاه به اکسیوس گفتند که اردوغان پیشنهاد میزبانی جلسهای در استانبول در روز بعد بین مقامات آمریکایی و ایرانی برای بررسی یک راه حل دیپلماتیک برای جنگ را داده است.
منابع گفتند ترامپ موافقت کرد و به اردوغان گفت که اگر برای رسیدن به توافق لازم باشد، حاضر است معاون رئیس جمهور ونس و فرستاده کاخ سفید، استیو ویتکوف، را بفرستد ـــ و حتی خودش برای دیدار با مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، به ترکیه سفر کند.
یک مقام کاخ سفید گفت که ساعاتی قبل از تماس اردوغان، ترامپ از طریق کانالهای مخفی دیگر “سیگنالهایی” از ایرانیها دریافت کرد که آنها میخواستند ملاقات کنند.
این مقام گفت در حالی که در مورد دخالت شخصی ترامپ بحث میشد، برنامه جدیتر اعزام ونس و ویتکاف بود.
منابع گفتند که اردوغان و هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، سپس این پیشنهاد را به پزشکیان و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، منتقل کردند.
دو مقام آمریکایی گفتند که پزشکیان و عراقچی سعی کردند با آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، تماس بگیرند تا موافقت او را جلب کنند. اما خامنهای، که از ترس ترور توسط اسرائیل پنهان شده است، نتوانست با او تماس بگیرد.
پس از چند ساعت، طرف ایرانی به ترکها اطلاع داد که نمیتوانند امضای خامنهای را بگیرند. یک مقام آمریکایی گفت، ترکیه سپس به ایالات متحده اطلاع داد که جلسه لغو شده است.
کمی پس از آن، ترامپ به «سوشیال تروت» رفت و یک پیام عمومی فوقالعاده برای خامنهای ارسال کرد.
ترامپ نوشت: «ایران باید «توافقی» را که به آنها گفته بودم امضا میکرد. چه شرمآور و اتلاف جان انسانها. به زبان ساده، ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد. من بارها و بارها این را گفتهام! همه باید فوراً تهران را تخلیه کنند!»
یک مقام ارشد کاخ سفید گفت که شکست مذاکرات تنها دلیل این پست نبوده و تأکید کرد که «هیچ ارتباط مستقیمی» وجود ندارد.
این مقام افزود که درخواست ترامپ از غیرنظامیان برای تخلیه تهران ـــ شهری با ۱۰ میلیون نفر جمعیت، که ۱۷ میلیون نفر آن در منطقه تهران بزرگ گستردهتر است ـــ نشان دهنده تمایل او برای محافظت از جان ایرانیان است.
وضعیت فعلی: در روزهای اخیر، ایرانیها چه به صورت علنی و چه خصوصی گفتهاند که تا زمانی که اسرائیل حملات خود را متوقف نکند، مستقیماً با ایالات متحده مذاکره نخواهند کرد.
ترامپ روز جمعه گفت که متوقف کردن جنگ برای اجازه دادن به مذاکرات مستقیم با ایالات متحده «بسیار دشوار» خواهد بود و خاطرنشان کرد که اسرائیل در تلاشهای خود برای از بین بردن برنامه هستهای ایران «به خوبی» عمل میکند.
روز شنبه، اردوغان با عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در استانبول دیدار کرد و از او خواست تا مذاکرات مستقیمی با دولت ترامپ داشته باشد.
بر اساس بیانیه دفتر ریاست جمهوری ترکیه، اردوغان به عراقچی گفت که ترکیه آماده است تا در اسرع وقت چنین مذاکراتی را تسهیل کند.
آنچه باید دید: بر اساس دادههای ردیابی پرواز، صبح شنبه، شش بمبافکن رادارگریز B2 از پایگاه خود در میسوری حرکت کردند و به سمت غرب حرکت کردند.
انتظار میرود B2ها نقش کلیدی در هرگونه حمله احتمالی ایالات متحده به ایران داشته باشند. این بمبافکنها و قادر به حمل بمبهای ۳۰۰۰۰ پوندی “سنگرشکن” باشند که احتمالاً برای تخریب تأسیسات غنیسازی اورانیوم به شدت مستحکم فردو استفاده خواهد شد.
پنتاگون پرسشهای خبرنگاران در این باره را به کاخ سفید ارجاع داد.
ترامپ روز جمعه گفت که اسرائیل “ظرفیت بسیار محدودی” برای آسیب رساندن به فردو دارد. ترامپ گفت: «آنها میتوانند از یک بخش کوچک عبور کنند، اما نمیتوانند خیلی عمیق نفوذ کنند. آنها چنین ظرفیتی ندارند. و باید ببینیم چه اتفاقی میافتد. شاید لازم نباشد.»
نوشته بن هابارد / نیویورک تایمز / ۲۱ ژوئن ۲۰۲۵
* جنگ بین دو قدرت منطقهای کاملاً مسلح، همسایگان آنها را نگران گسترش درگیری کرده است، نگرانیای که با احتمال دخالت ایالات متحده بدتر شده است.
در سراسر خاورمیانه، جتهای جنگنده و موشکها مرتباً در آسمان پرواز میکنند. جدیدترین جنگ در منطقه، این بار بین اسرائیل و ایران، بار دیگر میلیونها نفر را در معرض آتش جنگی قرار داده است که نمیخواهند هیچ ارتباطی با آن داشته باشند.
این جنگ، دو دشمن دیرینه و کاملاً مسلح را درگیر کرده است که از نظر قومی و سیاسی در منطقه منزوی هستند، اما بسیاری از همسایگانشان نگرانند که جنگ آنها به سرعت به فراتر از مرزهایشان کشیده شود.
روان محیدات، ۲۸ ساله، مادر دو فرزند در شهر کفر اسد در شمال اردن، میگوید: «ما دائماً در ترس به سر میبریم و تلفات روانی آن سنگین بوده است.» منظره موشکهای ایرانی بالای سرشان و غرش پدافند هوایی که آنها را قبل از رسیدن به اسرائیل سرنگون میکند، فرزندانش را وحشتزده کرده است. آنها بین او و شوهرش کز کردهاند و نگرانند که خانهشان مورد اصابت قرار گیرد.
خانم محیدات میگوید: «هر بار که موشکی عبور میکند و منفجر میشود، فکر میکنیم که ‘این همان موشکِ سرنوشتساز است’».
چیزی که به ترس بسیاری از مردم میافزاید، این احتمال است که رئیس جمهور ترامپ با انداختن بمبهای ۳۰ هزار پوندی بر روی یک تأسیسات غنیسازی هستهای ایران که در اعماق زمین دفن شده است، درخواست اسرائیل مبنی بر مداخله ایالات متحده را اجابت کند.
به گفته کارشناسان، چنین اقدامی میتواند ایران را به سمت تلافی علیه پایگاههای نظامی یا متحدان آمریکا در سراسر خاورمیانه سوق دهد، یا نیروهای نیابتی مانند حوثیها در یمن را برای مسدود کردن مسیرهای تجاری یا آسیب رساندن به زیرساختهای نفتی فعال کند و به اقتصاد جهانی آسیب برساند.
نرگس باجغلی، دانشیار مطالعات خاورمیانه در دانشگاه جان هاپکینز، گفت: «ما در حال باز کردن جعبه پاندورا هستیم.» «ایران پرچم سفید تسلیم را بالا نخواهد برد.»
این جنگ نشان میدهد که ساختار قدرت در سراسر خاورمیانه در سالهای اخیر چقدر تغییر کرده است.
کمی بیش از نیم دهه پیش، اسرائیل عمدتاً بر درگیری خود با فلسطینیها تمرکز داشت و در عین حال از طریق ترورهای گاه به گاه و سایر حملات مخفیانه، جنگی در سایه با ایران به راه انداخته بود. اما از رویارویی مستقیم اجتناب میکرد، تا حدی به دلیل ترس از انتقام شبکه شبهنظامیانی که ایران در لبنان، سوریه، عراق و یمن از آنها حمایت میکرد.
در آن زمان، اکثر کشورهای عربی از اسرائیل، یک دموکراسی با اکثریت یهودی، به دلیل رفتارش با فلسطینیها دوری میکردند و بسیاری نیز از ایران عمدتاً فارس به دلیل آنچه دخالت مخرب آن در جهان عرب میدانستند، منزجر بودند. اما چند کشور عربی شروع به دیدن اسرائیل به عنوان یک شریک بالقوه در رسیدگی به نگرانیهای خود در مورد ایران کردند و روابط دیپلماتیک رسمی با آن کشور برقرار کردند.
این تصویر اکنون تغییر کرده است.
حمله غافلگیرکننده و مرگبار گروه شبهنظامی فلسطینی حماس در اکتبر ۲۰۲۳، حس آسیبپذیری اسرائیل را تشدید کرد و این کشور در مقابله با تهدیدهای درکشده بسیار فراتر از مرزهای خود، به طور فزایندهای تهاجمی شده است.
برای ایران، جنگهای غزه و لبنان و سرنگونی بشار اسد، رئیسجمهور سوریه در سال گذشته، شبکه نیابتی منطقهای آن را از بین برد و آن را حتی منزویتر کرد.
کشورهای قدرتمند عربی، از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر، مسیرهای دیپلماتیک خود را با تهران برای کاهش تنشها دنبال کردند. اکنون، این کشورها امیدوارند از جنگی در همسایگی خود که میتواند آنها را به دلیل همکاریهایشان با ایالات متحده در تنگنا قرار دهد، جلوگیری کنند.
درگیری فعلی در ۱۳ ژوئن، در زمان بدی برای نهادهای بینالمللی که برای مهار چنین خصومتهایی تأسیس شده بودند، آغاز شد.
جنگ اسرائیل در غزه، که پس از حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، بیش از ۵۰ هزار نفر را کشته و باعث ویرانی و گرسنگی گسترده در غزه شده است.
به نظر میرسد تعداد کمی انتظار دارند که طرفهای درگیر در جنگ جدید به خاطر کشتن غیرنظامیان یا حمله به بیمارستانها پاسخگو باشند، همانطور که اسرائیل بارها در غزه انجام داده است ـــ گاهی اوقات به این دلیل که حماس تونلهایی در زیر آنها ساخته است ـــ و همانطور که ایران روز پنجشنبه در اسرائیل انجام داد.
انتظارات کم است که اقدام شورای امنیت سازمان ملل متحد جنگ را متوقف کند، به ویژه به این دلیل که ایالات متحده تقریباً مطمئناً هر اقدامی را که خواستار پایان آن باشد، وتو خواهد کرد. و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در جریان مذاکرات ژنو در روز جمعه به مقامات ارشد اروپایی گفت که ایران زیر آتش مذاکره نخواهد کرد.
آقای ترامپ نیر به هر دلیل تلاشهای اروپا را رد کرد و گفت: “ایران نمیخواهد با اروپا صحبت کند. آنها میخواهند با ما صحبت کنند.”
او گفته است که “ظرف دو هفته آینده” تصمیم خواهد گرفت که آیا ایالات متحده ایران را بمباران خواهد کرد یا خیر.
پروفسور باجغلی گفت که فقدان اقدام بینالمللی برای توقف جنگ، آقای ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، را آزاد گذاشته است تا هر طور که میخواهند پیش بروند.
او گفت: «ما در حال ورود به یک دوره بینالمللی جدید، یک نظم جهانی جدید هستیم و به نظر میرسد که از برخی جهات، یک نظم جهانی قدیمی مبتنی بر زور و قانون جنگل است، اما با فناوری و تسلیحات قرن بیست و یکم.»
اسرائیل جنگ را با یک حمله غافلگیرانه چندجانبه آغاز کرد که به سایتهای نظامی و هستهای ایران آسیب رساند، تا حد زیادی پدافند هوایی را نابود کرد و دانشمندان هستهای و مقامات نظامی ارشد را در خانههایشان و همچنین تعدادی از غیرنظامیان کشت. ایران با شلیک موشکهای بالستیک به اسرائیل پاسخ داده است که برخی از آنها به برجهای آپارتمانی غیرنظامی برخورد کردهاند. حداقل ۲۲۴ نفر (آخرین آمار بیش از ۶۵۰ نفر) در ایران و ۲۴ نفر در اسرائیل کشته شدهاند.
آقای نتانیاهو گفته است که اسرائیل این حمله را برای جلوگیری از ساخت سلاح هستهای توسط ایران انجام داده است، که اسرائیل آن را یک تهدید وجودی میداند. او همچنین اهداف گستردهتر تحول منطقهای و تغییر رژیم را مطرح کرده است.
او روز دوشنبه گفت: “ما در حال تغییر چهره خاورمیانه هستیم و این میتواند منجر به تغییرات اساسی در داخل خود ایران شود.”
ایران اصرار دارد که برنامه هستهایاش صلحآمیز است و سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده ارزیابی کردهاند که ایران تصمیمی برای دستیابی به سلاح هستهای نگرفته است، اگرچه اگر ایالات متحده تأسیسات غنیسازی زیرزمینی ایران در فردو را بمباران کند یا اگر اسرائیل، آیتالله علی خامنهای، رهبر عالی ایران، را ترور کند، این وضعیت میتواند تغییر کند.
از سوی دیگر، آیتالله خامنهای تهدید کرده است که در صورت حمله ایالات متحده به ایران، تلافی خواهد کرد.
او روز چهارشنبه در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: “آسیبی که ایالات متحده متحمل خواهد شد، اگر آنها به صورت نظامی وارد این درگیری شوند، قطعاً جبرانناپذیر خواهد بود.”
این جنگ در بقیه خاورمیانه به شدت ناخوشایند است، جایی که دولتهای دیگر ترجیح میدهند درگیریهای منطقه را پشت سر بگذارند تا بتوانند آنچه را که ویران شده است بازسازی کنند و بر تقویت اقتصاد خود تمرکز کنند.
همدلی کمی با هر یک از طرفین جنگ وجود دارد. اکثر کشورهای عربی از اسرائیل دوری میکنند و حتی دولتهایی که با آن روابط دیپلماتیک برقرار کردهاند، نحوه جنگیدن آن در غزه و حملهاش به ایران را محکوم کردهاند.
اما این بدان معنا نیست که آنها از ایران حمایت میکنند. در منطقهای که عمدتاً مسلمان سنی دارد، اکثر دولتهای عربی، حکومت دینی انقلابی شیعه ایران را منفور میدانند و بسیاری از مردم یمن، سوریه، لبنان و جاهای دیگر از مداخلات ایران در کشورهای خود خشمگین هستند.
دینا اسفندیاری، تحلیلگر ارشد خاورمیانه در بلومبرگ اکونومیکس، یک گروه تحقیقاتی، گفت: بسیاری از رهبران خاورمیانه واکنشهای پیچیدهای به جنگ دارند.
او گفت: «مقامات منطقه بیسروصدا خوشحال هستند که مقامات ارشد ایران، نیروهای نیابتی ایران و رهبران آنها، ذره ذره از بین میروند.» «از دیدگاه آنها، این کار یکی از تهدیدهای واقعی در منطقه را از بین میبرد.»
او افزود، اما بسیاری نیز با توجه به حمایت نظامی و دیپلماتیک عظیمی که اسرائیل از ایالات متحده دریافت میکند، از نقش گستردهتر آن در خاورمیانه میترسند.
او گفت، این باعث میشود کشورهای دیگر از خود بپرسند: «اسرائیل قرار است به کجا برود؟»
فرناز فصیحی / نیویورک تایمز / ۲۱ ژوئن ۲۰۲۵
به گفتهی سه مقام ایرانی آشنا با طرحهای اضطراری جنگی، در پی نگرانی از ترور، رهبر جمهوری اسلامی اکنون عمدتاً از طریق یکی از دستیاران مورد اعتماد خود با فرماندهانش ارتباط میگیرد و ارتباطات الکترونیکی را به حال تعلیق درآورده تا شناسایی محل اختفایش دشوارتر شود.
آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، که در پناهگاهی مستقر شده است، در صورت کشته شدنِ فرماندهان ارشدش، مجموعهای از جایگزینها را در زنجیره فرماندهی نظامی خود مشخص کرده است.
و به گفتهی این مقامات، آیتالله خامنهای در اقدامی کمسابقه حتی سه روحانی ارشد را نیز به عنوان نامزدهای جانشینی خود در صورت کشتهشدنش معرفی کرده است — اقدامی که شاید روشنترین نشانه از وضعیت پرمخاطرهای باشد که او و نظام سیوچندسالهاش با آن روبهرو هستند.
آیتالله خامنهای از زمان آغاز حملات غافلگیرانه اسرائیل در روز جمعه گذشته، مجموعهای از اقدامات فوقالعاده را برای حفظ جمهوری اسلامی بهکار گرفته است.
با وجود گذشت تنها یک هفته، این حملات اسرائیل گستردهترین تهاجم نظامی علیه ایران از زمان جنگ این کشور با عراق در دهه ۱۹۸۰ بهشمار میآید و تأثیر آن بر پایتخت، تهران، بهویژه شدید بوده است. تنها در عرض چند روز، این حملات، شدت و تخریبی بیش از تمام حملات صدام حسین در طول هشت سال جنگ با ایران داشتهاند.
به نظر میرسد ایران پس از شوک اولیه، بهسرعت سازماندهی مجدد کرده و توانسته ضدحملات روزانهای را علیه اسرائیل آغاز کند — از جمله حمله به یک بیمارستان، پالایشگاه نفت حیفا، اماکن مذهبی و خانههای مسکونی.
به گفتهی مقامات ایرانی که به دلیل ممنوعیت علنیکردن این اطلاعات، خواستار ناشناسماندن شدهاند، مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی در عین حال، در خفا برای سناریوهای گوناگونی آماده میشوند، بهویژه با توجه به شدتگرفتن جنگ و بررسیهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای ورود احتمالی به میدان درگیری.
گرچه درک روندهای درونی ساختار قدرت ایران دشوار است، اما به گفتهی همین مقامات و برخی دیپلماتها در ایران، زنجیره فرماندهی همچنان فعال به نظر میرسد و با وجود ضربههای سنگین، نشانهای آشکار از نافرمانی یا اختلاف در میان نخبگان سیاسی دیده نمیشود.
آیتالله خامنهای، ۸۶ ساله، به گفتهی این منابع، آگاه است که اسرائیل یا آمریکا ممکن است تلاش کنند او را ترور کنند — پایانی که او آن را شهادت تلقی میکند. با درنظر گرفتن این احتمال، رهبر ایران تصمیمی غیرمعمول گرفته و به مجلس خبرگان رهبری — نهادی متشکل از روحانیون مسئول تعیین رهبر — دستور داده تا در صورت مرگ او، از میان سه گزینهای که معرفی کرده، بهسرعت جانشیناش را انتخاب کنند.
در حالت عادی، روند انتخاب رهبر جدید ممکن است ماهها طول بکشد و روحانیون از میان فهرستهای متعدد خود دست به گزینش بزنند. اما در شرایط جنگی کنونی، به گفته مقامات، آیتالله خامنهای خواستار انتقال سریع و منظم قدرت و حفظ میراث خود است.
ولی نصری، کارشناس امور ایران و استاد روابط بینالملل در دانشگاه جانز هاپکینز میگوید: «اولویت نخست، حفظ نظام است. تمام این اقدامات حسابشده و واقعگرایانهاند.»
موضوع جانشینی همواره از حساسترین و پرچالشترین مسائل جمهوری اسلامی بوده که بهندرت بهطور علنی مورد بحث قرار گرفته — و عمدتاً در سطح گمانهزنی و شایعات در محافل سیاسی و مذهبی باقی مانده است. رهبر ایران اختیارات بسیار گستردهای دارد: او فرمانده کل نیروهای مسلح، و رئیس قوه قضائیه، قوه مقننه و قوه مجریه است. او همچنین بهعنوان «ولی فقیه»، بالاترین مرجع نگهبانی از مذهب شیعه محسوب میشود.
به گفتهی مقامات، مجتبی خامنهای، پسر آیتالله خامنهای که خود روحانی است و ارتباط نزدیکی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد — و مدتی بهعنوان یکی از گزینههای اصلی جانشینی مطرح بود — در میان نامزدهای معرفیشده نیست. ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور پیشین و محافظهکار ایران نیز که پیشتر یکی از گزینههای اصلی محسوب میشد، در سانحه سقوط بالگرد در سال ۲۰۲۴ کشته شد.
از آغاز جنگ تاکنون، آیتالله خامنهای دو پیام ویدیویی ضبطشده برای مردم منتشر کرده است. این پیامها در برابر پردههایی قهوهایرنگ و در کنار پرچم ایران ضبط شدهاند. او در این پیامها گفته است: «ملت ایران در برابر جنگ تحمیلی ایستادگی خواهد کرد» و وعده داده که تسلیم نخواهد شد.
ترس از نفوذ اسرائیل به درون ساختار امنیتی و اطلاعاتی نظام
در شرایط عادی، آیتالله خامنهای در یک مجموعه بسیار حفاظتشده در مرکز تهران موسوم به «بیت رهبری» زندگی و کار میکند و بهندرت این محل را ترک میکند، مگر در مناسبتهایی خاص مانند سخنرانیهای عمومی. مقامات بلندپایه و فرماندهان نظامی برای جلسات هفتگی به دیدار او میآیند و سخنرانیهای عمومیاش نیز از همین محل برنامهریزی و اجرا میشود.
عقبنشینی او به پناهگاه، نشان میدهد که تهران در جریان این جنگ با اسرائیل تا چه حد بهشدت هدف قرار گرفته — جنگی که مقامهای ایرانی میگویند در دو جبهه در حال جریان است.
یکی از این جبههها در آسمان است؛ جایی که حملات هوایی اسرائیل پایگاههای نظامی، تأسیسات هستهای، زیرساختهای حیاتی انرژی، فرماندهان ارشد و دانشمندان هستهای ایران را در آپارتمانهایشان در محلههای فشرده مسکونی هدف قرار داده است. برخی از فرماندهان عالیرتبه ایران بدون مقدمه از بین رفتهاند.
گروههای حقوق بشری در داخل و خارج از کشور میگویند صدها نفر کشته و هزاران نفر دیگر مجروح شدهاند و بسیاری از غیرنظامیان در سراسر ایران جان باختهاند.
اما مقامهای ایرانی میگویند که با جبهه دوم نیز مواجهاند: نفوذ مأموران مخفی و همکاران اسرائیل در سراسر خاک پهناور ایران، که با پهپاد به تأسیسات حساس نظامی و انرژی حمله میکنند. به گفته این مقامات، ترس از نفوذ اسرائیل به درون ساختار امنیتی و اطلاعاتی ایران، ساختار قدرت جمهوری اسلامی — حتی شخص آیتالله خامنهای — را بهشدت نگران کرده است.
مهدی محمدی، مشاور ارشد محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، در یک فایل صوتی که تحلیل او از جنگ را شامل میشد، گفت: «واضح است که ما با یک رخنهی گستردهی امنیتی و اطلاعاتی مواجه شدیم؛ نمیتوان این را انکار کرد. تمام فرماندهان ارشد ما ظرف یک ساعت ترور شدند.»
او همچنین گفت: «بزرگترین شکست ما این بود که متوجه نشدیم عوامل اسرائیل ماهها برنامهریزی کرده بودند تا قطعات موشک و پهپاد را وارد کشور کنند و حمله را تدارک ببینند.»
به گفته مقامات ایرانی، رهبری کشور اکنون بر سه نگرانی اساسی متمرکز است: تلاش برای ترور آیتالله خامنهای؛ ورود احتمالی ایالات متحده به جنگ؛ و حملات بیشتر به زیرساختهای حیاتی ایران، از جمله نیروگاههای برق، پالایشگاههای نفت و گاز، و سدها.
اگر ایالات متحده وارد جنگ شود، مخاطرات بهمراتب افزایش خواهد یافت. اسرائیل میگوید هدفش نابودی برنامه هستهای ایران است، اما کارشناسان میگویند تنها ایالات متحده بمبافکن و بمب عظیم ۳۰ هزار پوندیای را در اختیار دارد که ممکن است بتواند به اعماق کوهی نفوذ کند که تأسیسات حساس غنیسازی اورانیوم ایران در فردو در آن قرار دارد.
ایران تهدید کرده در پاسخ به ورود آمریکا، به اهداف آمریکایی در منطقه حمله خواهد کرد، اما این اقدام ممکن است جنگ را گسترش دهد و تبعات ویرانگر بیشتری برای ایران و دشمنانش داشته باشد.
قطع ارتباط ایران با دنیای خارج
ترس از ترور و نفوذ عوامل بیگانه در ساختار حکومتی ایران تا آنجا گسترش یافته که وزارت اطلاعات مجموعهای از پروتکلهای امنیتی جدید صادر کرده و از مقامات خواسته است از استفاده از تلفن همراه یا هرگونه دستگاه الکترونیکی برای برقراری ارتباط خودداری کنند. به گفته دو مقام ایرانی، وزارت اطلاعات همچنین دستور داده که همه مقامات ارشد دولتی و فرماندهان نظامی در زیرزمین مستقر شوند.
تقریباً هر روز، وزارت اطلاعات یا نیروهای مسلح دستورالعملهایی برای مردم صادر میکنند تا افراد و خودروهای مشکوک را گزارش دهند و از عکاسی و فیلمبرداری از حملات به اماکن حساس خودداری کنند.
ارتباط ایران با دنیای خارج نیز تقریباً بهطور کامل قطع شده است. اینترنت تقریباً بهطور کامل خاموش است و تماسهای بینالمللی ورودی مسدود شدهاند. وزارت ارتباطات در بیانیهای اعلام کرده که این اقدامات بهمنظور شناسایی عوامل دشمن در داخل کشور و مختلکردن توان آنها برای اجرای حملات انجام شده است.
علی احمدینیا، مدیر ارتباطات دفتر ریاستجمهوری مسعود پزشکیان، گفت: «نهادهای امنیتی به این نتیجه رسیدهاند که در این برهه حساس، از اینترنت برای آسیبزدن به جان و معیشت مردم سوءاستفاده میشود. ما با قطع اینترنت، در حال حفاظت از امنیت کشورمان هستیم.»
روز جمعه، شورای عالی امنیت ملی گامی فراتر نهاد و اعلام کرد هر فردی که با دشمن همکاری دارد باید تا پایان روز یکشنبه خود را به مقامات معرفی کرده، تجهیزات نظامی خود را تحویل دهد و «به آغوش مردم بازگردد». شورا هشدار داد هر کسی که پس از پایان این مهلت، در حال همکاری با دشمن شناسایی شود، با مجازات اعدام روبهرو خواهد شد.
پس از دستور اسرائیل به تخلیه چند منطقه پرجمعیت، تهران تا حد زیادی خالی شده است. ویدیوهایی که از شهر منتشر شده، بزرگراهها و خیابانهایی خلوت را نشان میدهد که معمولاً از ترافیک سنگین رنج میبرند. در گفتوگوهایی با ساکنان تهران که همچنان در شهر ماندهاند، گفته شد که نیروهای امنیتی در همه بزرگراهها، جادههای فرعی و مبادی ورودی و خروجی شهر ایستهای بازرسی برپا کردهاند و بهصورت موردی خودروها را تفتیش میکنند.
موج ملیگرایی در میان بسیاری از ایرانیان
محمدعلی ابطحی، سیاستمدار اصلاحطلب و معاون پیشین رئیسجمهور، در گفتوگویی تلفنی از تهران گفت که اسرائیل واکنش ایرانیان به جنگ را اشتباه محاسبه کرده است. به گفته ابطحی، جناحهای سیاسیِ عمیقاً متخاصم در ایران اکنون پشت سر رهبر ایستادهاند و تمرکز کشور را بر دفاع از خود در برابر تهدیدی خارجی قرار دادهاند.
ابطحی گفت: «این جنگ شکافهایی را که با یکدیگر و با افکار عمومی داشتیم، نرمتر کرده است.»
حملات اسرائیل موجی از ملیگرایی را در میان بسیاری از ایرانیان در داخل و خارج کشور، حتی در میان منتقدان سرسخت حکومت، برانگیخته است. این همبستگی عمومی در سیل پیامهای شبکههای اجتماعی و بیانیههای فعالان برجسته حقوق بشر و سیاسی، پزشکان، ورزشکاران ملی، هنرمندان و چهرههای مشهور تجلی یافته است. سعید عزتاللهی، بازیکن تیم ملی فوتبال ایران، در شبکههای اجتماعی نوشت: «مثل اعضای یک خانواده، ممکن است همیشه با هم توافق نداشته باشیم، اما خاک ایران خط قرمز ماست.»
به گزارش رسانههای ایران و ویدیوهای منتشرشده در فضای مجازی، هتلها، مهمانسراها و تالارهای عروسی درهای خود را به رایگان به روی آوارگان گریخته از تهران گشودهاند. روانشناسان در صفحات اجتماعی خود، جلسات درمانی رایگان مجازی ارائه میدهند. سوپرمارکتها تخفیف میدهند و به گفته کاربران فضای مجازی، در نانواییها مردم داوطلبانه خرید خود را به یک قرص نان محدود کردهاند تا نوبت به همه برسد. داوطلبان نیز خدماتی چون خرید روزانه یا سرکشی به سالمندان و معلولان را انجام میدهند.
رضا، بازرگان ۴۲ سالهای که به همراه خانوادهاش به نزدیکی دریای خزر پناه برده، در گفتوگویی تلفنی گفت: «ما شاهد اتحاد زیبایی در میان مردممان هستیم.» او که فقط از نام کوچک خود استفاده کرد تا از نظارت دولتی دور بماند، افزود: «توصیف این فضا دشوار است. میترسیم، اما به یکدیگر مهر و همدلی میدهیم. ما کنار هم هستیم. این یک حمله به کشور ماست، به ایران.»
نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و برجستهترین فعال حقوق بشر ایران، که سالها عمر خود را در زندان و بیرون از آن صرف تلاش برای دگرگونی دموکراتیک در ایران کرده است، حتی او نیز درباره حمله به کشور هشدار داد. او این هفته به بیبیسی گفت: «دموکراسی از مسیر خشونت و جنگ حاصل نمیشود.»
—-
* فرناز فصیحی رئیس دفتر سازمان ملل در نیویورک تایمز است و گزارشهای مربوط به این سازمان را پوشش میدهد. او همچنین خبرنگار حوزه ایران است و ۱۵ سال است درباره درگیریهای خاورمیانه مینویسد.
بیانیه بیست سازمان و نهاد حقوق بشری
در محکومیت هدفگیری غیرنظامیان و زیرساختهای غیرنظامی در ایران
شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ – کمپین حقوق بشر ایران به همراه ۱۹ سازمان و نهاد حقوق بشری در بیانیهای حملات هوایی اسرائیل به ایران وهدفگیری غیرقانونی غیرنظامیان و زیرساختهای غیرنظامی را نقض آشکار حقوق بینالملل بشردوستانه دانستند و خواستار آتشبس فوری، محکومیت جهانی این اقدامات، و آغاز تحقیقات مستقل بینالمللی شدند.
سازمانهای امضاءکننده این بیانیه تاکید کردهاند که هر مورد از هدفگیری غیرقانونی، به معنای پایان یک زندگی، فروپاشی یک خانواده، و از همگسیختگی یک جامعه است.
امضاکنندگان از جامعه جهانی خواستهاند که با «شفافیت اخلاقی» و «بدون تأخیر» در موضوع جنگ ایران و اسرائیل ورود کنند.
متن کامل بیانیه:
تا ساعت ۲۲:۰۰ به وقت هماهنگ جهانی در تاریخ ۱۹ ژوئن، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بیش از ۲۶۹۴ مورد تلفات در سراسر ایران را در نتیجه مستقیم حملات هوایی اسرائیل مستند کرده است؛ از جمله ۶۵۷ کشته و ۲۰۳۷ زخمی. ما، سازمانهای امضاکننده این بیانیه، نگرانی شدید خود را نسبت به هدفگیری غیرقانونی ایران توسط اسرائیل، و همچنین هدف قرار دادن غیرنظامیان ایرانی و زیرساختهای غیرنظامی، که ناقض حقوق بینالملل بشردوستانه است، ابراز میداریم.
در روزهای اخیر، گزارشهای مجموعه فعالان مواردی از حمله به مکانهایی را مستند کردهاند که بیتردید غیرنظامی بودهاند؛ از جمله مناطق مسکونی، مراکز خدمات عمومی، مراکز درمانی، و نهادهای رسانهای.
هدفگیری مکرر و عمدی زیرساختهای غیرنظامی محافظتشده، نقض اصل تمایز — یکی از ارکان بنیادین حقوق بینالملل بشردوستانه — محسوب میشود و میتواند طبق حقوق بینالملل جنایات جنگی تلقی شود.
اینها صرفاً نقضهای انتزاعی نیستند. هر حمله، زندگیها را در هم میشکند: کودکانی که در خانههایشان در خواب هستند، والدینی که برای صرف غذا دور هم جمع شدهاند، پدربزرگها و مادربزرگهایی که دههها در محلههایی زندگی کردهاند که اکنون به تلی از آوار بدل شدهاند. اینها اعداد نیستند. اینها انساناند. غیرنظامیان ایرانی که پیشتر نیز دههها سرکوب، مشقت اقتصادی، و خشونت ساختاری را تحمل کردهاند، اکنون زیر بمبارانهایی قرار گرفتهاند که مستقیماً جوامع زیستشان را هدف قرار دادهاند.
ما از تمامی کشورها و اعضای جامعه بینالمللی درخواست میکنیم که:
● با اولویت دادن به حفظ جان غیرنظامیان و تأکید بر ضرورت حفظ صلح و امنیت بینالمللی، خواستار برقراری آتشبس فوری و بدون شرط شوند.
● هدفگیری غیرقانونی غیرنظامیان و زیرساختهای غیرنظامی در ایران را بهصورت علنی و قاطع محکوم کرده و این اقدامات را به عنوان نقض جدی حقوق بینالملل به رسمیت بشناسند.
● پایبندی به حقوق بینالملل بشردوستانه را تقویت کرده و اطمینان حاصل کنند که رعایت استانداردهای حفاظت از غیرنظامیان در مرکز تمامی تعاملات دوجانبه و چندجانبه باقی بماند.
● از تحقیقات مستقل و قابل اعتماد درباره این حوادث حمایت کنند، از جمله از طریق سازوکارهای بینالمللی پاسخگویی.
● با تأکید بر تأثیر شخصی و اجتماعی جانهایی که از دست رفتهاند، گفتمان عمومی را بازتعریف کرده و تمرکز را بر انسانیت قربانیان قرار دهند.
عدم محکومیت و شناسایی این نقضها در مراحل ابتدایی، خطایی جدی است که به همدستی خاموش میانجامد. هر مورد از هدفگیری غیرقانونی، به معنای پایان یک زندگی، فروپاشی یک خانواده، و از همگسیختگی یک جامعه است.
جامعه جهانی باید با شفافیت اخلاقی و بدون تأخیر عمل کند. تضعیف این هنجارها نهتنها غیرنظامیان ایرانی، بلکه همه انسانهایی که در مناطق درگیر زندگی میکنند را در معرض خطر قرار میدهد. ما از تمامی بازیگران، کشورها، سازمانهای بیندولتی و جامعه مدنی میخواهیم که اکنون و بهصورت هماهنگ اقدام کنند تا حفظ جان غیرنظامیان همچنان یک اولویت جهانی باقی بماند.
امضا کنندگان:
- کمپین حقوق بشر ایران
- CIVICUS
- بنیاد سیامک پورزند
- Access Now
- ائتلاف بینالمللی مدافعان حقوق بشر زنان (WHRDIC)
- CLADEM – شبکه آمریکای لاتین و کارائیب برای حقوق زنان
- مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
- انجمن دفاع از حقوق بشر تونس
- Kandoo
- شبکه مدافعان حقوق بشر در آفریقای مرکزی
- De|Center
- سازمان توانمندسازی و راهنمایی زنان (WEmpower)
- SAPI International
- انجمن وبلاگنویسان کنیا (BAKE)
- زنان تحت قوانین مسلمان (WLUML)
- مجمع آسیا-اقیانوسیه برای زنان، قانون و توسعه
- سازمان کارزار عدالت
- کارزار زندگی برای لغو حکم اعدام در کردستان
- FORUMVERT
- حقوق دیجیتال کشمیر
خبرگزاری رویترز
ایران و اسرائیل در نخستین ساعات بامداد روز شنبه، حملات جدیدی را رد و بدل کردند. خبرگزاری فارس ایران اعلام کرد که اسرائیل تأسیسات هستهای اصفهان، یکی از بزرگترین تأسیسات هستهای کشور، را هدف قرار داده است، اما هیچ نشتی از مواد خطرناک وجود نداشته است.
اسرائیل روز شنبه اعلام کرد که یک فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را کشته است.
اسرائیل روز شنبه اعلام کرد که یک فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را کشته است. اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، گفت که سعید ایزدی، که رهبری سپاه فلسطین نیروی قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران ایران را بر عهده داشت، در حملهای در آپارتمانی در شهر قم ایران کشته شد.
کاتز با نامیدن قتل او به عنوان “دستاوردی بزرگ برای اطلاعات و نیروی هوایی اسرائیل”، در بیانیهای گفت که ایزدی پیش از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسرائیل که باعث جنگ در غزه شد، گروه شبهنظامی فلسطینی حماس را تأمین مالی و مسلح کرده بود.
در گزارشهای رسانههای ایران به کشته شدن ایزدی اشارهای نشده است. رسانههای ایران روز شنبه اعلام کردند که اسرائیل به ساختمانی در قم حمله کرده است و گزارشهای اولیه حاکی از کشته شدن یک نوجوان ۱۶ ساله و زخمی شدن دو نفر بود.
سعید ایزدی توسط ایالات متحده و بریتانیا به دلیل آنچه که روابط او با حماس و گروه شبهنظامی فلسطینی جهاد اسلامی، که در حملات ۷ اکتبر نیز شرکت داشتند، اعلام شد، تحریم شده بود.
سپاه پاسداران ایران کشته شدن او را تایید نکرده است.
نیروی قدس سپاه پاسداران شبکهای از متحدان عرب معروف به محور مقاومت را ایجاد کرد و حزبالله را در سال ۱۹۸۲ در لبنان تأسیس کرد و از گروه اسلامگرای فلسطینی حماس در نوار غزه حمایت کرد.
اما این شبکه متحد ایران در دو سال گذشته ضربات بزرگی متحمل شده است، زیرا حملات اسرائیل از زمان حملات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسرائیل، هم گروه فلسطینی و هم حزبالله را تضعیف کرده است.
سپاه پاسداران اعلام کرد که پنج نفر از اعضای آن در حملات به خرمآباد کشته شدهاند.
حمله به تأسیسات هستهای اصفهان
خبرگزاری فارس ایران اعلام کرد که اسرائیل تأسیسات هستهای اصفهان، یکی از بزرگترین تأسیسات هستهای کشور، را هدف قرار داده است، اما هیچ گونه نشت مواد خطرناکی گزارش نشده است.
ارتش اسرائیل اعلام کرد که موجی از حملات را علیه انبارهای موشکی و سایتهای زیرساخت پرتاب موشک در ایران آغاز کرده است.
علی شمخانی، متحد نزدیک رهبر ایران، گفت که از حمله اسرائیل جان سالم به در برده است. او در پیامی که توسط رسانههای دولتی منتشر شد، گفت: «سرنوشت من این بود که با بدنی زخمی بمانم، بنابراین میمانم تا همچنان دلیل خصومت دشمن باشم.»
اوایل روز شنبه، ارتش اسرائیل نسبت به رگبار موشکهای ایران هشدار داد و آژیرهای حمله هوایی را در بخشهایی از مرکز اسرائیل، از جمله تلآویو، و همچنین در کرانه باختری اشغالی به صدا درآورد.
رهگیریها در آسمان تلآویو قابل مشاهده بود و با واکنش سیستمهای دفاع هوایی اسرائیل، صدای انفجار در سراسر منطقه شهری طنینانداز شد. هیچ گزارشی از تلفات جانی وجود نداشت.
اسرائیل حمله به ایران را در ۱۳ ژوئن آغاز و ادعا کرد که دشمن دیرینهاش در آستانه توسعه سلاحهای هستهای است. ایران که میگوید برنامه هستهایاش فقط برای اهداف صلحآمیز است، با حملات موشکی و پهپادی به اسرائیل تلافی کرد.
به گفته خبرگزاری فعالان حقوق بشر ـــ هرانا ـــ یک سازمان حقوق بشری مستقر در ایالات متحده که ایران را رصد میکند، حملات هوایی اسرائیل ۶۳۹ نفر را در ایران کشته است. کشتهشدگان شامل مقامات ارشد نظامی و دانشمندان هستهای هستند.
به گفته مقامات اسرائیلی، در اسرائیل، ۲۴ غیرنظامی در حملات موشکی ایران کشته شدهاند.
نورنیوز ایران روز شنبه نام ۱۵ افسر و سرباز پدافند هوایی را که گفته میشود در درگیری با اسرائیل کشته شدهاند، منتشر کرد.
به گزارش فارس، محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت ایران، روز شنبه گفت که اسرائیل در جریان این درگیری به سه بیمارستان حمله کرده و دو کارمند بهداشت و یک کودک را کشته و شش آمبولانس را هدف قرار داده است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، روز جمعه گفت که فکر میکند ایران میتواند «ظرف چند هفته یا مطمئناً ظرف چند ماه» به سلاح هستهای دست یابد. او در فرودگاه موریستاون، نیوجرسی به خبرنگاران گفت: «ما نمیتوانیم اجازه دهیم این اتفاق بیفتد.»
او گفت که تولسی گابارد، مدیر اطلاعات ملی او، در این گفته که هیچ مدرکی مبنی بر ساخت سلاح هستهای توسط ایران وجود ندارد، اشتباه کرده است.
پیشرفت اندک در ژنو
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، گفت که «تا زمانی که تجاوز اسرائیل متوقف نشود، جایی برای مذاکره با ایالات متحده وجود ندارد». اما او روز جمعه برای گفتگو با وزرای امور خارجه اروپایی وارد ژنو شد که در آن اروپا امیدوار است راهی برای بازگشت به دیپلماسی ایجاد کند.
ترامپ بار دیگر تأکید کرد که تا دو هفته طول میکشد تا تصمیم بگیرد که آیا ایالات متحده باید به نفع اسرائیل وارد درگیری شود یا خیر، این زمان کافی است تا «ببیند که آیا مردم سر عقل میآیند یا خیر».
ترامپ گفت بعید است که اسرائیل را برای کاهش حملات هوایی خود تحت فشار قرار دهد تا مذاکرات ادامه یابد.
او گفت: «فکر میکنم ارائه این درخواست در حال حاضر بسیار دشوار است. اگر کسی در حال پیروزی باشد، انجام آن کمی دشوارتر از زمانی است که کسی در حال شکست باشد، اما ما آماده، مایل و قادر هستیم و با ایران صحبت کردهایم و خواهیم دید چه اتفاقی میافتد.»
مذاکرات ژنو نشانههای کمی از پیشرفت داشت و ترامپ گفت که شک دارد مذاکرهکنندگان بتوانند آتشبس را برقرار کنند.
ترامپ گفت: «ایران نمیخواهد با اروپا صحبت کند. آنها میخواهند با ما صحبت کنند. اروپا نمیتواند در این مورد کمکی کند.»
طبق یک تلگراف وزارت امور خارجه ایالات متحده که توسط رویترز مشاهده شده است، صدها شهروند آمریکایی از زمان شروع جنگ هوایی از ایران فرار کردهاند.
دنی دانون، نماینده اسرائیل در سازمان ملل متحد، روز جمعه به شورای امنیت گفت که کشورش حملات خود را «تا زمانی که تهدید هستهای ایران از بین نرود» متوقف نخواهد کرد. امیر سعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل متحد، خواستار اقدام شورای امنیت شد و گفت که تهران از گزارشهایی مبنی بر احتمال پیوستن ایالات متحده به جنگ نگران است.
روسیه و چین خواستار کاهش فوری تنش شدند.
یک مقام ارشد ایرانی به رویترز گفت که ایران آماده است تا در مورد محدودیتهای غنیسازی اورانیوم بحث کند، اما هر پیشنهادی را که آن را از غنیسازی کامل اورانیوم منع کند، «بهویژه اکنون که تحت حملات اسرائیل است»، رد خواهد کرد.
کمپین حقوق بشر ایران
با شدت گرفتن جنگ میان ایران و اسرائیل، کمپین حقوق بشر ایران عمیقا نگران سرنوشت زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در ایران است. در حال حاضر دستکم ۵۴ نفر، از جمله سه زن، با اتهامات سیاسی و عقیدتی به اعدام محکوم شدهاند. اکنون بیم آن میرود که مقامهای جمهوری اسلامی از شرایط جنگی بهعنوان پوششی برای اجرای این احکام استفاده کنند؛ ابزاری برای انتقامجویی، ارعاب، و خاموش کردن هرگونه مخالفت و ایجاد ترس در میان مردم.
کمپین حقوق بشر ایران بهویژه درباره زندانیانی که با اتهامات جاسوسی یا جرائم مرتبط با امنیت ملی متهم شدهاند نگران است—اتهاماتی که میتوانند منجر به صدور حکم اعدام شوند. جمهوری اسلامی سابقهای طولانی در استفاده از این اتهامات واهی برای صدور و اجرای حکم اعدام دارد. اتهاماتی که اغلب بر اساس اعترافاتی گرفتهشده تحت شکنجه و روندهای قضایی معیوب صادر شدهاند. این روند ناعادلانه منجر به صدور احکام سنگین زندان یا اعدام برای منتقدان سیاسی، اقلیتهای قومی، و دوتابعیتیها شده است.
به گفته هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر ایران، «نباید اجازه داد جمهوری اسلامی از فضای مهآلود جنگ برای حذف بیسر و صدای منتقدان خود استفاده کند».
هادی قائمی گفت: «زندگی زندانیان سیاسی در ایران به این بستگی دارد که رهبران جهانی موضعی قاطع و یکپارچه علیه مجازاتهای تلافیجویانه—بهویژه اعدامهای شتابزده—اتخاذ کنند و خواستار رعایت کامل دادرسی عادلانه و حقوق محاکمه منصفانه برای افرادی شوند که اتهامات سیاسی محکوم شدهاند».
یک فرد نزدیک به یکی از زندانیان محکوم به اعدام به کمپین حقوق بشر گفت: «بعد از شروع جنگ ما هیچ اطلاعی از وضعیت زندانیمان نداریم. تماسهای زندان قطع شده است و اصلا نمیشود به هیچ وجه از طریق نهادهای قضایی پیگیر شد و هیچکس در این شرایط پاسخگو نیست. بعد از حرفهای مقامات قضایی درباره برخورد قاطع و رسیدگی سریع به پروندههای مربوط به متهمان به همکاری با اسرائیل نگرانی ما بیشتر هم شده است».
بنا به یافتههای کمپین حقوق بشر ایران زندانیان در زندان وکیلآباد مشهد و زندان دیزلآباد کرمانشاه، از زمان آغاز جنگ، بهطور کامل از تماس با خانوادههایشان محروم بودهاند.
به گفته هادی قائمی: « فراتر از بیرحمی و بیعدالتی است که زندانیان سیاسی در ایران، که خود قربانیان سرکوب بیرحمانه جمهوری اسلامی هستند، حالا قربانی جنگی شوند که هیچ نقشی در شکلگیری آن نداشتهاند».
نگرانی از شرایط زندانیان محکوم به اعدام
از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا به امروز ۳ شهروند به نامهای محسن لنگرنشین – اعدام در ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ (۲۰ آوریل ۲۰۲۵)، – پدرام مدنی – اعدام در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ (۷ ژوئن ۲۰۲۵) و اسماعیل فکری – اعدام در ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ (۱۶ ژوئن ۲۰۲۵)، با اتهامات جاسوسی برای اسرائیل و ارتباط با موساد اعدام شدند.
دستکم ۵۴ زندانی سیاسی از جمله ۳ زن در ایران به اعدام محکوم شدند و احتمال اجرای قریبالوقوع حکم هرکدام از این افراد وجود دارد.
با شروع جنگ اسرائیل و ایران و به نوشته رسانههای حکومتی جمهوری اسلامی ایران دستکم ۳۵ نفر در شهرهای بانه،ایلام، ساوجبلاغ ، فشافویه ، کرج, یاسوج و تهران به اتهام جاسوسی برای موساد و همکاری امنیتی با دشمن، حمل مواد منفجره و نگهداری پهپاد بازداشت شدند و از وضعیت آنها هیچ اطلاعی در دست نیست.
روز چهارشنبه ۲۸ خرداد محسنی اژهای رئیس قوه قضاییه خواستار محاکمه فوری افرادی شد که در روزهای گذشته به اتهام همکاری با اسرائیل و جاسوسی بازداشت شدهاند.
در همین روز مجلس شورای اسلامی طرح ۲ فوریتی تشدید مجازات همکاری کنندگان با دولتهای متخاصم را با اکثریت آرا به تصویب رساند.
این در حالیست که بسیاری از زندانیان عقیدتی و سیاسی محکوم به اعدام در زندانهای کشور از مدتها قبل با اتهاماتی چون همکاری با دولت متخاصم و جاسوسی برای اسرائیل روبرو بودند.
در سالهای اخیر بسیاری از شهروندان کرد به اتهام جاسوسی و همکاری با اسرائیل در زندانهای ایران اعدام شدند که روند رسیدگی به پروندههای آنان با ابهامات فراوانی روبرو بوده است. در حال حاضر دستکم ۴ شهروند کرد به نامهای
آزاد شجاعی، ادریس آلی، شاهین وصاف و رسول احمد محمد که یا در جریان اعتراضات مردمی بازداشت شدهاند یا به عنوان کولبرهای مرزی تحت فشار نهادهای امنیتی قرار گرفتهاند با احکام اعدام روبهرو هستند و خطر اجرای قریبالوقوع آنان وجود دارد.
در کنار این افراد، احمدرضا جلالی، پزشک و پژوهشگر دوتابعیتی ایرانی-سوئدی، نیز از سال ۱۳۹۵ در زندانهای جمهوری اسلامی به سر میبرد و با اتهام “جاسوسی برای اسرائیل” به اعدام محکوم شده است. اعترافات او نیز همچون دیگر متهمان، تحت فشار و شکنجه از وی اخذ شده و نهادهای بینالمللی بارها خواستار توقف اجرای حکم وی شدهاند.
محمدامین مهدوی شایسته، شهروند ساکن تهران و زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج نیز که با اتهام جاسوسی برای اسرائیل به اعدام محکوم شده در خطر اجرای حکم اعدام است. این زندانی سیاسی در بازداشتگاه تحت فشار و شکنجه شدید وادار به اعتراف علیه خود شده بود.
تنها دو روز پس از شروع جنگ اسرائیل و ایران، مقامات قضایی( روز دوشنبه ۲۶ خرداد ) حکم اعدام اسماعیل فکری که به اتهام «همکاری اطلاعاتی و جاسوسی به نفع اسرائیل بازداشت و محاکمه شده بود به اجرا درآمد.
تشدید فشارها بر زندانیان سیاسی
روز چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۴، جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در اوین با ارسال نامهای از غلامحسین محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، خواستند زندانیان را با اخذ وثیقه متناسب، کفیل یا ضامن آزاد کند.
آنها در این نامه هشدار دادهاند که زندانهای کشور بهویژه اندرزگاه ۸ اوین فاقد امکانات ایمنی در برابر حملات موشکی و پهپادی هستند و ادامه نگهداری زندانیان در این شرایط میتواند جان آنها را به خطر بیندازد.
در این نامه که امضای چهرههایی چون رضا خندان، طاهر نقوی، نصراله امیرلو و چند زندانی سیاسی دیگر را دارد، به نبود پناهگاه، سیستم هشدار حمله هوایی و حتی امکانات اولیه مانند کپسول آتشنشانی اشاره شده است.
نویسندگان نامه با استناد به بخشنامه شورای عالی قضایی در سال ۱۳۶۵ و مواد ۲۰۱ و ۱۹۷ آییننامه اجرایی سازمان زندانها، تأکید کردهاند که وضعیت جنگی کنونی مصداق «شرایط بحرانی» است و رئیس قوه قضاییه باید بر اساس اختیارات قانونی خود دستور اعطای مرخصی بلندمدت به زندانیان را صادر کند.
در این نامه آمده است: «آیا باید حتما مناسبت ملی یا مذهبی باشد تا شما از اختیاراتتان در مورد مرخصی استفاده کنید؟ آیا نمیتوان در این شرایط جنگی، اندکی تحمل این وضعیت را برای شهروندان کشور آسان نمود؟»
در روزهای گذشته شمار دیگری از زندانیان سیاسی با انتشار نامه از درون زندان نسبت به شرایط زندانیان در وضعیت جنگ هشدار دادهاند؛ از جمله مهوش (سایه) صیدال، گلرخ ایرایی ، ریحانه انصاری، سکینه پروانه، وریشه مرادی و آنیشا اسدللهی ناهید خداجو و نسرین خضرجوادی.
براساس اطلاعات رسیده به کمپین حقوق بشر شرایط زندانیان سیاسی محبوس در زندان وکیلآباد مشهد و دیزلآباد کرمانشاه نیز پس از شروع جنگ از امکان تماس با خانوادههایشان محروم بودند.
همچنین روز ۲۸ خرداد، علی یونسی، دانشجوی نخبه محبوس در اوین، به دست مقامات زندان به مکان نامعلومی منتقل شد. به نوشته خواهر این زندانی سیاسی، شرایط روحی و جسمی مادر علی یونسی به هیچ وجه مناسب نیست و او دچار حملات عصبی شدید شده است.
کمپین حقوق بشر ایران از رهبران جهانی میخواهد که از هر طریق و امکان موجود به مقامات جمهوری اسلامی ایران فشار بیاورند که:
- توقف فوری تمام اعدامها، بهویژه در مورد زندانیان سیاسی
- اعطای مرخصی اضطراری یا آزادی مشروط به تمام زندانیان سیاسی مطابق با قوانین داخلی ایران در شرایط بحرانی
- دسترسی بدون وقفه زندانیان به وکیل و تماس با خانواده
- تأمین حفاظت کافی از زندانیان در زمان جنگ، از جمله پناهگاه، غذا، آب سالم، و مراقبتهای پزشکی
- اعلام فوری محل نگهداری تمامی بازداشتشدگان و موارد انتقال در طول درگیریها، و شفافسازی درباره وضعیت، محل، و سلامت زندانیان
کمپین حقوق بشر ایران همچنین از سازمان ملل و رهبران جهانی میخواهد تلاش فوری برای برقراری آتشبس و دستیابی به راهحلی برای پایان این درگیری به کار گیرند.
محافظت نکردن از زندانیان در زمان جنگ نقض جدی حقوق بینالملل است
ایران از نظر حقوقی موظف به محافظت از جمعیت زندانیان خود است. ایران بهعنوان یکی از کشورهای عضو میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR)، متعهد به اجرای ماده ۱۰ این میثاق است که تصریح میکند تمامی افراد محروم از آزادی باید با انسانیت و کرامت رفتار شوند، و همچنین ماده ۷ که هرگونه رفتار ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز را ممنوع میکند—و این ماده حتی در زمان جنگ نیز بهطور کامل لازمالاجرا باقی میماند.
افزون بر آن، طبق حقوق بینالملل بشردوستانه عرفی—که در زمان درگیریهای مسلحانه اعمال میشود و برای تمامی کشورها الزامآور است، فارغ از اینکه معاهدهای را امضا کرده باشند یا نه—ایران تعهد قانونی دارد که رفتار انسانی با تمامی غیرنظامیان از جمله افراد در بازداشت دولتی را تضمین کند.
کمیته بینالمللی صلیب سرخ (ICRC) قواعد الزامآوری را شناسایی کرده، از جمله قاعده ۱۳۱ که ایران را موظف میکند در زمان حملات نظامی از زندانیان خود در برابر آسیب محافظت کند، دسترسی مداوم به غذا، آب، مراقبت پزشکی و سرپناه را فراهم سازد، و از اعمال خشونت یا غفلت در برابر آنها جلوگیری کند. همچنین ایران یکی از کشورهای عضو کنوانسیون چهارم ژنو است که این تعهدات را در مواد ۲۷ و ۸۵مورد تأکید قرار میدهد و رفتار غیرانسانی را ممنوع میکند و اجرای تدابیر حمایتی در دوران مخاصمه را الزامی میسازد.
قواعد حداقلی استاندارد سازمان ملل برای رفتار با زندانیان که به نام «قواعد نلسون ماندلا» شناخته میشود و بهعنوان معیار جهانی برای وضعیت زندانها پذیرفته شدهاند، بر وظیفه مراقبت دولتها از زندانیان تأکید دارند. این قواعد شامل محافظت در برابر خشونت، دسترسی به خدمات درمانی، دسترسی به مشاوره حقوقی، رعایت فرآیند انضباطی منصفانه، و ممنوعیت رفتارهای غیرانسانی یا تحقیرآمیز است.
باراک راوید / اکسیوس
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، روز جمعه گفت که توقف جنگ اسرائیل علیه ایران برای آغاز مذاکرات مستقیم با ایالات متحده “بسیار دشوار” خواهد بود و خاطرنشان کرد که اسرائیل در تلاشهای خود برای از بین بردن برنامه هستهای ایران «به خوبی» عمل میکند.
چرا این موضوع اهمیت دارد: عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، روز جمعه به همتایان اروپایی خود اعلام کرد که تا زمانی که اسرائیل به کارزار نظامی خود ادامه دهد، ایران مستقیماً با ایالات متحده مذاکره نخواهد کرد. این اظهارات بر اساس اطلاعات مستقیم دو دیپلمات اروپایی بیان شده است.
آنچه میگویند: ترامپ در گفتوگو با خبرنگاران در کنار هواپیمای «ایر فورس وان» گفت: «فکر میکنم در حال حاضر درخواست آتشبس بسیار دشوار است. اگر کسی در حال پیروزی باشد، این کار کمی سختتر از زمانی است که کسی در حال شکست باشد.»
او افزود: «اما ما آماده، مایل و قادر به مذاکره هستیم و با ایران در تماس بودهایم و خواهیم دید چه اتفاقی میافتد.» این اظهارات به تماسهای مستقیم استیو ویتکاف، فرستاده کاخ سفید، با عراقچی اشاره دارد.
ترامپ گفت که “ممکن است” از آتشبس حمایت کند، “بسته به شرایط”، اما تأکید کرد که ممکن است این امر قابل دستیابی نباشد، زیرا اسرائیل “از نظر جنگی عملکرد خوبی دارد و ایران وضعیت خوبی ندارد.”
اخبار مرتبط: دیدار عراقچی در ژنو با دیپلماتهای ارشد اتحادیه اروپا، فرانسه، بریتانیا و آلمان، اولین تعامل حضوری ایران با قدرتهای غربی از زمان آغاز جنگ توسط اسرائیل در هفته گذشته بود.
این دیدار یک روز پس از آن برگزار شد که ترامپ اعلام کرد ظرف “دو هفته آینده” درباره حمله به برنامه هستهای ایران تصمیمگیری خواهد کرد و در عین حال راه را برای راهحل دیپلماتیک باز گذاشت.
اتحادیه اروپا، بریتانیا، فرانسه و آلمان پیش از این نشست با دولت ترامپ برای هماهنگی گفتوگو کرده بودند، اما رئیسجمهور تلاشهای دیپلماتیک اروپاییها را کماهمیت جلوه داد.
ترامپ به خبرنگاران گفت: «ایران نمیخواهد با اروپا صحبت کند. آنها میخواهند با ما صحبت کنند. اروپا در این مورد نمیتواند کمکی کند.»
وضعیت کنونی: نشست دوساعته با ایرانیها در روز جمعه هیچ پیشرفت دیپلماتیکی به همراه نداشت و هیچیک از طرفین پیشنهاد جدیدی ارائه نکردند.
دیپلماتهای اروپایی این مذاکرات را بهعنوان یک تعامل اولیه توصیف کردند و طرفین توافق کردند که هفته آینده دوباره دیدار کنند.
پشت پرده: دیپلماتهای اروپایی به اکسیوس گفتند که ایرانیها در مقایسه با مذاکرات قبلی، نسبت به بحث درباره نهتنها محدودیتهای برنامه هستهای خود، بلکه طیف وسیعی از مسائل غیرهستهای، از جمله برنامه موشکی ایران، شبکه نیابتی منطقهای، کمک نظامی به روسیه و زندانیان اروپایی در ایران، بازتر به نظر میرسیدند.
عراقچی به وزرای اروپایی گفت که ایران آماده است غنیسازی اورانیوم خود را به شیوهای به شیوهای مشابه توافق هستهای ۲۰۱۵ محدود کند، توافقی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ ایالات متحده را از آن خارج کرد.
وزرای خارجه اروپا از عراقچی خواستند که مستقیماً با دولت ترامپ وارد گفتوگو شود و پیشنهاد کردند که نمایندگان آمریکا در مذاکرات آینده حضور یابند، اما عراقچی این پیشنهاد را رد کرد.
بین خطوط: اگرچه وزیر خارجه ایران از زمان آغاز جنگ با ویتکاف در تماس مستقیم بوده، اما در ژنو تأکید کرد که تا زمانی که حملات اسرائیل ادامه دارد، ایران با آمریکا مذاکره نخواهد کرد.
آنچه میگویند: وزرای خارجه اروپا پس از نشست در بیانیهای مشترک اعلام کردند: «وزرای گروه سه و نماینده عالی اتحادیه اروپا نگرانیهای دیرینه خود را درباره گسترش برنامه هستهای ایران تکرار کردند.»
آنها افزودند: «آنها درباره راههای رسیدن به یک راهحل مذاکرهای برای برنامه هستهای ایران بحث کردند و بر فوریت این موضوع تأکید داشتند.»
اظهارات طرف مقابل: عراقچی پس از این دیدار به رسانههای ایرانی گفت که تهران به دیپلماسی متعهد است و آماده دیدار مجدد با وزرای خارجه اروپا است.
او تأکید کرد که ایران درباره توان دفاعی خود مذاکره نخواهد کرد.
گام بعدی: دیپلماتهای اروپایی اعلام کردند که در این نشست مشخص کردند که زمان برای رسیدن به یک راهحل دیپلماتیک رو به اتمام است.
عراقچی قرار است روز شنبه برای شرکت در نشست سازمان همکاری اسلامی به استانبول سفر کند.
انتظار میرود او روز دوشنبه به مسکو سفر کند تا با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، درباره جنگ گفتوگو کند.
نشست بعدی با وزرای خارجه اروپا احتمالاً پس از این دو سفر برگزار خواهد شد که ممکن است پنجره زمانی “دو هفتهای” ترامپ را محدود کند.
فرنوش امیری / آسوشیتدپرس / ۲۰ ژوئن ۲۰۲۵
با گذشت یک هفته از آغاز جنگ بین اسرائیل و ایران، ایرانیان نزدیک به نیمی از این مدت را در قطعی تقریباً کامل ارتباطات سپری کردهاند و نهتنها از ارتباط با جهان خارج، بلکه از تماس با همسایگان و عزیزان خود در سراسر کشور محروم بودهاند.
شهروندان ایرانی از زمان و مکان حملات بعدی اسرائیل بیاطلاع هستند، با وجود اینکه نیروهای اسرائیلی از طریق کانالهای آنلاین به زبان فارسی هشدارهایی صادر کردهاند. هنگامی که موشکها فرود میآیند، قطعی خدمات تلفن و اینترنت باعث میشود که مردم ساعتها یا حتی روزها از وضعیت خانواده و دوستان خود بیخبر بمانند. این وضعیت بسیاری را وادار کرده تا در اپلیکیشنهای مختلف شبکههای اجتماعی به دنبال اطلاعاتی درباره آنچه در جریان است بگردند.
فعالان این وضعیت را نوعی جنگ روانی میدانند که برای کشوری که با کنترل اطلاعات دولتی و قطعی هدفمند اینترنت در زمان اعتراضات و ناآرامیها آشناست، تازگی ندارد.
مروا فتفتا، مدیر سیاستگذاری و حمایت از حقوق دیجیتال در سازمان «اکسس ناو» مستقر در برلین، در مصاحبهای با آسوشیتدپرس گفت: «رژیم ایران فضای اطلاعات را بسیار بسیار سختگیرانه کنترل میکند. ما میدانیم چرا رژیم ایران اینترنت را قطع میکند. آنها میخواهند اطلاعات را کنترل کنند. بنابراین هدفشان کاملاً مشخص است.»
جنگ با اسرائیل فضای اطلاعاتی را تنگتر کرده است
این بار اما، این قطعی در جریان یک درگیری مرگبار رخ داده که در ۱۳ ژوئن با حملات هوایی اسرائیل به تأسیسات هستهای و نظامی، ژنرالهای ارشد و دانشمندان هستهای ایران آغاز شد. بر اساس گزارش گروه «فعالان حقوق بشر» مستقر در واشنگتن، دستکم ۶۵۷ نفر، از جمله ۲۶۳ غیرنظامی، در ایران کشته و بیش از ۲۰۰۰ نفر زخمی شدهاند.
بر اساس برآوردهای نظامی اسرائیل، ایران در پاسخ، ۴۵۰ موشک و ۱۰۰۰ پهپاد به سمت اسرائیل شلیک کرده است. بیشتر این حملات توسط سیستم دفاع هوایی چندلایه اسرائیل خنثی شده، اما دستکم ۲۴ نفر در اسرائیل کشته و صدها نفر زخمی شدهاند. راهنماییهای مقامات اسرائیلی و همچنین پخش اخبار شبانهروزی، آزادانه و مداوم به شهروندان اسرائیلی در هفت روز گذشته، تصویری نابرابر از مرگ و ویرانی ناشی از جنگ ایجاد کرده است.
دولت جمهوری اسلامی روز جمعه ادعا کرد که این اسرائیل است که «جنگی علیه حقیقت و وجدان انسانی» به راه انداخته است. وزارت امور خارجه ایران در پستی در پلتفرم ایکس، که برای بسیاری از شهروندانش مسدود است، ادعا کرد که اسرائیل رسانههای خارجی را از پوشش حملات موشکی منع کرده است.
این بیانیه افزود که ایران «تورهای مطبوعاتی جهانی را برای افشای جنایات جنگی اسرائیل» در این کشور برگزار خواهد کرد. ایران به گفته کمیته حفاظت از روزنامهنگاران، یکی از بزرگترین زندانهای روزنامهنگاران در جهان است و حتی در بهترین شرایط، روزنامهنگاران با محدودیتهای شدید مواجه هستند.
گروه حمایت از دسترسی به اینترنت، نتبلاکس، روز جمعه گزارش داد که ایران به مدت ۳۶ ساعت از اینترنت جهانی قطع بوده و معیارهای زنده این گروه نشان میدهد که اتصال ایران به اینترنت جهانی تنها در چند درصد سطح عادی باقی مانده است. این گروه اعلام کرد که تعداد کمی از کاربران توانستهاند از طریق شبکههای خصوصی مجازی (VPN) به اینترنت متصل بمانند.
راههای اندکی برای کسب اطلاعات وجود دارد
این تعداد اندک که به اینترنت دسترسی دارند، به خط نجات برای ایرانیانی تبدیل شدهاند که در تاریکی اطلاعاتی به سر میبرند. در روزهای اخیر، کسانی که برای مدت محدودی به اینترنت همراه دسترسی پیدا کردهاند، از این فرصت کوتاه برای تماس گرفتن به نمایندگی از دیگران، بررسی وضعیت والدین و پدربزرگها و مادربزرگها و یافتن کسانی که از تهران گریختهاند، استفاده کردهاند.
تنها دسترسی ایرانیان به اطلاعات، محدود به وبسایتهای داخل جمهوری اسلامی است. در همین حال، تلویزیون و رادیوی دولتی ایران بهصورت نامنظم اخباری درباره اتفاقات داخل کشور ارائه میدهند و بیشتر بر خسارات ناشی از حملات ایران به اسرائیل تمرکز دارند.
کمبود اطلاعات ورودی و خروجی از ایران شگفتانگیز است، بهویژه با توجه به پیشرفت فناوری در دهههای اخیر که درگیریهای دورافتادهای مانند اوکراین، نوار غزه و دیگر نقاط جهان را مستقیماً به گوشیهای مردم در سراسر دنیا آورده است.
کارشناسان برقراری این خط یکطرفه ارتباطی را ابزاری قدرتمند برای تغییر افکار عمومی درباره هر درگیری جاری میدانند که میتواند جامعه بینالمللی را وادار به جانبداری کند. همچنین این امر به اقدامات واقعی از سوی رهبران جهان تحت فشار عمومی و آنلاین برای اقدام یا استفاده از قدرتشان برای پایان دادن به درگیری منجر شده است.
اما مهدی یحیینژاد، چهرهای کلیدی در ترویج آزادی اینترنت در ایران، گفت که جمهوری اسلامی در تلاش است تا «تصویری از قدرت» را به نمایش بگذارد، تصویری که تنها روایت نابودی اسرائیل توسط سلاحهای پیشرفته ایرانی، از جمله موشکهای بالستیک با کلاهکهای چندگانه، را نشان میدهد.
او افزود: «به احتمال زیاد آنها فقط از این میترسند که اینترنت برای ایجاد ناآرامیهای گسترده در مرحله بعدی، استفاده شود. بخشی از این میتواند توسط مأموران اسرائیلی روی زمین برنامهریزی شده باشد و بخشی هم میتواند ناآرامیهای خودجوش مردم باشد، زمانی که متوجه شوند حکومت ایران به شدت تضعیف شده است.»
یحیینژاد گفت: “فکر میکنم به احتمال زیاد آنها فقط از اینکه اینترنت در مرحله بعدی هر آنچه که در حال وقوع است، برای ایجاد ناآرامیهای گسترده استفاده شود، میترسند.” او افزود: “یعنی، البته، بخشی از آن میتواند توسط اسرائیلیها از طریق عواملشان در صحنه برنامهریزی شده باشد، و بخشی از آن میتواند فقط یک ناآرامی خودجوش توسط مردم باشد، زمانی که متوجه شوند دولت ایران به شدت تضعیف شده است.”
خبرگزاری رویترز
اندرو مکاسکیل، فدریکو ماچیونی و پشا مجید
کارشناسان میگویند حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران تاکنون خطرات محدودی از آلودگی را ایجاد کرده است. اما آنها هشدار میدهند که هرگونه حمله به نیروگاه هستهای این کشور در بوشهر میتواند باعث یک فاجعه هستهای شود.
اسرائیل میگوید که مصمم است در عملیات نظامی خود، قابلیتهای هستهای ایران را نابود کند، اما همچنین میخواهد از هرگونه فاجعه هستهای در منطقهای که دهها میلیون نفر در آن زندگی میکنند و بخش زیادی از نفت جهان را تولید میکند، جلوگیری کند.
ترس از فاجعه روز پنجشنبه در خلیج فارس موج زد، زمانی که ارتش اسرائیل اعلام کرد که به سایتی در بوشهر در ساحل خلیج فارس ـــ محل تنها نیروگاه هستهای ایران ـــ حمله کرده است، اما بعداً گفت که این اعلام اشتباه بوده است.
اسرائیل تاکنون به چه چیزی حمله کرده است؟
اسرائیل حملاتی را به سایتهای هستهای در نطنز، اصفهان، اراک و خود تهران اعلام کرده است و میگوید هدفش جلوگیری از ساخت بمب اتم توسط ایران است. ایران هرگونه تلاش برای ساخت بمب اتم را انکار میکند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دیدهبان هستهای سازمان ملل، گزارش داده است که به کارخانه غنیسازی اورانیوم در نطنز، مجتمع هستهای اصفهان، از جمله تأسیسات تبدیل اورانیوم، و تأسیسات تولید سانتریفیوژ در کرج و تهران آسیب وارد شده است.
اسرائیل همچنین به تاسیسات آب سنگین اراک، که با نام تاسیسات خنداب نیز شناخته میشود، حمله کرده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که حملات نظامی اسرائیل به رآکتور تحقیقاتی آب سنگین خنداب که در حال ساخت بود و شروع به کار نکرده بود، اصابت کرد و به کارخانه مجاور آن نیز که آب سنگین تولید میکند، آسیب رساند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که این رآکتور عملیاتی نیست و حاوی هیچ ماده هستهای نیست، بنابراین هیچ اثر رادیولوژیکی وجود نداشته است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بهروزرسانی ارزیابی خود در روز جمعه اعلام کرد که ساختمانهای کلیدی در این محل آسیب دیدهاند. رآکتورهای آب سنگین میتوانند برای تولید پلوتونیوم مورد استفاده قرار گیرند که مانند اورانیوم غنیشده میتواند برای ساخت بمب اتم استفاده شود.
این حملات چه خطراتی را ایجاد میکنند؟
پیتر برایانت، استاد دانشگاه لیورپول در انگلستان که متخصص علوم حفاظت در برابر تشعشعات و سیاست انرژی هستهای است، گفت که تاکنون نگرانی زیادی در مورد خطرات ناشی از این حملات ندارد.
وی خاطرنشان کرد که سایت اراک عملیاتی نبود و هیچ گونه انتشار تشعشعی گزارش نشده است در حالی که تأسیسات نطنز زیرزمینی بود. وی گفت: مسئله این است که اتفاقات رخ داده در این تاسیسات (نطنز) کنترل شود. اما تأسیسات هستهای برای این منظور طراحی شدهاند. اورانیوم فقط در صورتی خطرناک است که به صورت فیزیکی استنشاق یا خورده شود یا در غلظتهای پایین وارد بدن شود.”
داریا دولزیکووا، محقق ارشد در اندیشکده RUSI لندن، گفت که حملات به تأسیسات در انتهای چرخه سوخت هستهای ـــ مراحلی که اورانیوم برای استفاده در راکتور آماده میشود ـــ و در درجه اول خطرات شیمیایی، نه رادیولوژیکی ایجاد میکند.
در تأسیسات غنیسازی، UF6 یا «هگزافلوراید اورانیوم» نگران کننده است. او گفت: «وقتی UF6 با بخار آب موجود در هوا ترکیب شود، مواد شیمیایی مضری تولید میکند.»
او افزود میزان پراکندگی هر مادهای به عواملی از جمله آب و هوا بستگی دارد. «در بادهای کم، میتوان انتظار داشت که بخش زیادی از مواد در مجاورت تأسیسات مستقر شوند؛ در بادهای شدید، مواد مسافت بیشتری را طی میکنند، اما احتمال پراکندگی گستردهتر آنها نیز وجود دارد.»
خطر پراکندگی برای تأسیسات زیرزمینی کمتر است.
سیمون بنت، رئیس واحد ایمنی و امنیت مدنی در دانشگاه لستر در بریتانیا، میگوید که اگر اسرائیل به تأسیسات زیرزمینی حمله کند، خطرات برای محیط زیست حداقل است زیرا شما “مواد هستهای را احتمالاً در هزاران تن بتن، خاک و سنگ دفن میکنید”.
در مورد رآکتورهای هستهای چطور؟
نگرانی اصلی حمله به رآکتور هستهای ایران در بوشهر خواهد بود.
ریچارد ویکفورد، استاد افتخاری اپیدمیولوژی در دانشگاه منچستر، اظهار داشت که آلودگی ناشی از حملات به تأسیسات غنیسازی اورانیوم عمدتاً یک “مشکل شیمیایی” برای مناطق اطراف ایجاد میکند، اما آسیب گسترده به راکتورهای بزرگ تولید برق “داستان متفاوتی” دارد.
وی افزود که عناصر رادیواکتیو یا از طریق انتشار مواد فرار در هوا یا به دریا آزاد میشوند.
جیمز آکتون، مدیر مشترک برنامه سیاست هستهای در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، میگوید که حمله به بوشهر “میتواند یک فاجعه رادیولوژیکی مطلق” ایجاد کند، اما حملات به تأسیسات غنیسازی “بعید است که پیامدهای قابلتوجهی در خارج از سایت داشته باشد.”
او گفت که اورانیوم قبل از ورود به رآکتور هستهای به سختی رادیواکتیو است. او ضمن ابراز مخالفت خود با حمله اسرائیل، افزود: «شکل شیمیایی هگزافلوراید اورانیوم سمی است... اما در واقع تمایلی به طی مسافتهای طولانی ندارد و به سختی رادیواکتیو است. تاکنون عواقب رادیولوژیکی حملات اسرائیل عملاً صفر بوده است.»
بنت از دانشگاه لستر گفت که حمله اسرائیلیها به بوشهر «احمقانه» خواهد بود زیرا آنها میتوانند رآکتور را سوراخ کنند که به معنای انتشار مواد رادیواکتیو در جو است.
چرا کشورهای خلیج فارس به ویژه نگران هستند؟
برای کشورهای حاشیه خلیج فارس، تأثیر هرگونه حمله به بوشهر با آلودگی احتمالی آبهای خلیج تشدید میشود، که منبع حیاتی آب شیرینکنی شده را به خطر میاندازد.
برای کشورهای خلیج فارس، تأثیر هرگونه حمله به نیروگاه بوشهر با آلودگی احتمالی آبهای خلیج فارس بدتر خواهد شد و منبع حیاتی آب آشامیدنی شیرینشده را به خطر میاندازد.
در امارات متحده عربی، بیش از ۸۰ درصد آب آشامیدنی از آب شیرینکن تأمین میشود، در حالی که بحرین از سال ۲۰۱۶ به طور کامل به آب شیرینکنی وابسته شده و طبق اعلام مقامات، ۱۰۰ درصد آبهای زیرزمینی را برای برنامههای اضطراری ذخیره کرده است.
قطر ۱۰۰ درصد به آب شیرینکنی وابسته است.
در عربستان سعودی، کشوری بسیار بزرگتر با ذخایر بیشتر آب زیرزمینی طبیعی، طبق اعلام اداره کل آمار، حدود ۵۰ درصد از آب مورد نیاز از سال ۲۰۲۳ از آب شیرین شده تأمین شده است.
در حالی که برخی از کشورهای خلیج فارس مانند عربستان سعودی، عمان و امارات متحده عربی به بیش از یک دریا برای برداشت آب دسترسی دارند، کشورهایی مانند قطر، بحرین و کویت در امتداد ساحل خلیج قرار دارند و ساحل دیگری ندارند.
نضال هلال، استاد مهندسی و مدیر مرکز تحقیقات آب دانشگاه نیویورک ابوظبی، گفت: «اگر یک فاجعه طبیعی، نشت نفت یا حتی یک حمله هدفمند، یک کارخانه آب شیرینکن را مختل کند، صدها هزار نفر میتوانند تقریباً فوراً دسترسی به آب شیرین را از دست بدهند.»
وی گفت: «کارخانههای آب شیرینکن ساحلی به ویژه در برابر خطرات منطقهای مانند نشت نفت و آلودگی احتمالی هستهای آسیبپذیر هستند.»
منبع: وبسایت آسو
روایت یک شهروند تهرانی
سحرگاه روز بیستوسوم خرداد ساعت پنج صبح تلفنم زنگ خورد، روی صفحه اسم برادرم بود، گفتم الان کی مرده که این ساعت برادرم تلفن کرده، بین خواب و بیداری جواب دادم و همان اول گفتم کی مرده؟ برادرم گفت زدند. گفتم کی رو؟ گفت خبرها رو ندیدی؟ گفتم نه من تا سه شب بیدار بودم و تازه خوابم برده بود که با صدای زنگ تلفن بیدار شدم. رفتم ایکس رو باز کردم دیدم عکس چندین فرمانده نظامی دست به دست میشود که از سوی اسرائیل هدف قرار گرفتند.
همینطوری گیج از این سایت به اون سایت میرفتم و میدیدم که خبر کشته شدن فرماندهان ارشد نظامی همه را شوکه کرده است.
همزمان بعد از چند سال تلویزیون را روشن کردم که زیرنویس میکرد انفجارهایی در نقاط مختلف انجام شده اما گویندهی تلویزیون میگفت که نمیدانیم چه شده است، خبرها را دنبال کنید و در کنار گوینده یک نفر مثل همیشه اسرائیل و آمریکا را نفرین میکرد. میگفت باید پاسخ اسرائیل را بدهیم و این پاسخ دندانشکن خواهد بود. اسرائیل هم در شبکههای اجتماعی میگفت که به فرماندهان نظامی و مراکز هستهای و نظامی حمله کرده است. در این زمان چند صدای انفجار به گوش رسید، خواستم بروم پشت بام و ببینم چه خبر است دیدم مدیر مجتمع درِ ورودی پشت بام را قفل کرده است.
هوا که روشن شد خبر مرگ فرماندهان نظامی یک پس از دیگری تأیید شد، خبرهای دیگر حاکی از حمله به سایتهای هستهای و نظامی بود.
لباس پوشیدم رفتم سرکوچه از فروشگاه چیزی بخرم. فروشگاه خلوت بود و در خیابان همه چیزی عادی به نظر میرسید و انگار خبری نشده، خیابان خلوت بود که در تعطیلی آخر هفته طبیعی به نظر میرسید.
ساعت یازدهونیم اینترنت قطع شد و فیلترشکنهایی که روی گوشی داشتم از کار افتاد، کم کم تلویزیون مرگ تعدادی از فرماندهان را تأیید کرد.
تا عصر به چند تا از دوستانم زنگ زدم و چند نفر هم به من زنگ زدند. همه نگران بودند و میپرسیدند چه اتفاقی دارد میافتد. شب حمله به شهر تهران شروع شد، صدای انفجار و ضدهوایی از گوشه و کنار به گوش میرسید.
روز دوم
فردا شب حملات ادامه یافت، فرودگاه مهرآباد و اطراف آن مورد حمله فرار گرفت، همسایهها پشت بام جمع شده بودند و به یکدیگر نقاط حمله را نشان میدادند صدای انفجار پشت هم شنیده میشد و ضدهواییهای مستقر در آن نزدیکی مدام شلیک میکردند.
یکی از همسایهها میگفت: «این همه سال میخواستید اسرائیل را از بین ببرید حالا با پای خودش آمده تهران اگر میتوانید همینجا کارش را تمام کنید، شما که اینقدر هارتوپورت میکردید چرا هیچکاری نمیکنید. نمیدانم اصلاً به ما چه ربطی داشت که برای اسرائیل شاخ و شانه بکشیم.»
یکی دیگر از همسایهها میگفت: «تو میدون فلسطین تابلو روزشمار گذاشتید که اسرائیل کی از بین میرود، حزبالله، حماس و حوثی درست کردید که با اسرائیل بجنگند، حالا اسرائیل همه را از بین برده، آمده سراغ شما، این جنگ ما نیست جنگ حکومت است و خودش باید هزینهاش را بدهد.»
پسر جوانی از همسایهها پرید وسط حرف همسایهی میانسال و گفت: «که اصلاً همه چیز مربوط به برنامهی هستهایه، این همه سال کلی پول خرج کردند، دنیا رو علیه ما متحد کردند و تحریم شدیم که چی؟ که ما میخواهیم غنیسازی کنیم. برای چی؟ ما یک نیروگاه اتمی تو بوشهر داریم که روسها ساختند با چندبرابر هزینه که خودشان هم اورانیومش را تأمین میکنند. ما میخواهیم با این اورانیوم چی کار کنیم جز اینکه هدف ما ساختن بمب بوده؟»
در همین موقع صدای یک انفجار مهیب به گوش رسید و ضدهوایی دوباره به کار افتاد. پیرمردی از راه پله آمد پشت بام و گفت: «چرا اینجا جمع شدین، الان میمیرید، برید تو خونههاتون. این مردک ناتانیاهو همهی ما رو میکشه.»
کسی حرفی نزد و همه سمت راهپله راه افتادند.
در طول شب هر از چندگاهی صدای انفجار میآمد. هنور خیلیها خیال میکردند فردا اوضاع بهتر میشود ولی وقتی تعطیلی شنبه تمام شد، اوضاع عوض شد.
روز سوم
صبح روز یکشنبه وقتی همه رفتند سرکار، حملات اسرائیل شروع شد. اولین بار بود که حملات به تهران بعد از حملات شبانه، در روز روشن شروع شد. اینجا بود که تازه گروهی از مردم متوجه فاجعه شدند. صدای انفجار از دور و نزدیک شنیده میشد و از پشت بام میشد دود ناشی از انفجار را دید. تجریش، خیابان مهناز و چند نقطهی دیگر بمباران شده بود، دود سیاه نشان از روزهای تیرهتری میداد.
دوستان و خانواده مدام زنگ میزدند و میگفتند چرا در تهرانی زودتر برو شمال یا یک جای امن.
من نمیخواستم تهران را ترک کنم اما ترس از بمباران و پیگیری دوستان و خانواده نمیگذاشت تمرکز کنم که چه کاری بهتر است؟
جادههای شمال پرترافیک شده بود و مسیرهای رسیدن به شهرهای شمالی در نقشههای آنلاین قرمز بود. دوستی وسط اتوبان تهران-شمال گیر کرده بود. و میگفت اشتباه کرده که زن و بچهاش را آورده و نمیتواند از ترافیک خلاصی پیدا کند. کلافه بود ولی من گفتم کار درستی کردی و بچهها را از این فضای جنگی خارج کردی، کمی آرام گرفت ولی گفت میبینی چه سرنوشتی پیدا کردیم حالا حتی نمیدانیم فردا زندهایم یا نه، به خنده گفتم تو زندهای اما من ممکن است نباشم! حالا نوبت او بود که بگوید تو هم که حرف گوش نمیکنی، مرا تشویق کردی از شهر خارج شوم ولی خودت هنوز آنجایی، گفتم تو برو منم فردا میآیم.
روز چهارم
شب که شد برعکس دو شب قبل بمباران کمتر بود یا صدای بمباران کمتر به منطقهی ما میرسید، صبح رفتم فروشگاه کمی مواد غذایی بخرم، فروشگاه بزرگِ سرکوچه خلوت بود، همه چی هم داشت، چند تا چیز خریدم و برگشتم به آپارتمانم. توی راهِ برگشت خیابان خلوت بود و هیچ شباهتی به روزهای پرترافیک قبلی نداشت، تلفنم مدام زنگ میزد، برادرم، خواهرم، پسرعموم و چندتا از دوستانم از اروپا و آمریکا، همه میگفتند زودتر برو شمال. به محض رسیدن به خانه، وسایلم را جمع کردم، سعی کردم اسنپ (تاکسی اینترنتی) بگیرم، اما هیچکس درخواستم را قبول نکرد. همسایهام را در راهپله دیدم گفت مرا تا ترمینال میبَرَد، رفتم ساکم را برداشتم و آمدیم ترمینال، خیابان خلوت بود و صفی طولانی جلوی پمپ بنزین تشکیل شده بود. جلوی در ورودی ترمینال، چند خودرو کنار در ورودی پارک شده بود. یکی داد میزد چالوس، تنکابن! یک نفر جا دارم، پرسیدم کرایه چقدر است؟ گفت پنج میلیون تومان، گفتم برای یک نفر؟ گفت بله الان من جانم را به خطر انداختم و این پولی نیست.
در روز عادی کرایهی سواریها به چالوس ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان است یعنی کرایه الان تقریباً ده برابر شده.
به چند تعاونی سواری خطی چالوس، نوشهر و تنکابن سر زدم، اما گفتند ماشین ندارند، برگشتم سمت همسایهام که کنار ترمینال پارک کرده بود. در فضای باز ترمینال غرب که همیشه پر از تاکسیهای زردرنگ خطی بود الان تنها چند تاکسی در گوشه و کنارش به چشم میخورد. خانوادههای زیادی در سایه با چمدان و ساک دستی ایستاده بودند، تعداد مسافران آنقدر زیاد بود که تقریباً جایی برای تکوتوک ماشینهایی که وارد ترمینال میشوند، وجود نداشت. پیرزنی روی ویلچر، ساک دستیاش را بغل کرده، کمی آنطرفتر زن جوانی دختر بچهای در بغل دارد و پسرک شش هفت سالهای دنبالش میدود، همسرش نیز چمدانی را با خود میکشد، انگار همه دارند شهر تهران را ترک میکنند، همسایهام کنار در ورودی منتظر است و من نمیدانم این جنگزدهها چطور خود را به جایی امن میرسانند و آیا به این زودی میتوانند به تهران بازگردند. همسایهام میگوید فعلاً برگردیم خانه، تا ببینیم چطور میتوانیم تاکسی ارزانتری پیدا کنیم، توی راه برگشت به خانه، به همسایهام میگویم یاد دوستی افتادم که اول جنگ ایران و عراق مجبور شدند خانهشان در اهواز را ترک کنند، دوستم میگفت با یک چمدان آمدیم تهران و فکر میکردیم چند روز یا چند هفته بعد بر میگردیم به خانه، اما وقتی چند سال بعد برگشتیم، اثری از آن خانه نبود و جنگ تمام شده بود و سالهای کودکی در اهواز به خاطره تبدیل شده بود.
***
چطور توانستم زیر بمباران از تهران خارج شوم
چهار روز از حملهی اسرائیل به ایران گذشته و مناطقی از تهران زیر بمباران قرار دارد و من دنبال پیداکردن ماشینی هستم که با آن از شهر خارج شوم. کرایهها سر به آسمان گذاشته.
هر کس که ماشین دارد و تصمیم به خروج از شهر دارد، در جاده است، همه جادههای خروجی تهران پرترافیک است اما جادههای منتهی به شمال کشور یعنی هراز، کندوان، فیروزکوه و رشت جا برای سوزن انداختن ندارد. جادهی کندوان از تهران به سمت چالوس یکطرفه است اما ماشینها ساعتها در جاده گیر کردهاند.
من هنوز سرگردانم و نمیدانم چطور باید از تهران به سمت چالوس حرکت کنم. دوستی خبر میدهد که یک کانال تلگرامی درست شده که به دانشجویان کمک میکند به شهرهای خودشان بروند. کانال «هماهنگی خروج دانشجویان از تهران» حالا ۱۸۷۰۰ عضو دارد و اعضای آن درخواستهای خود را آنجا میگذارند و کسانی هم که ماشین دارند در کانال پیغام میگذارند که کی و کجا میروند و چطور میشود از امکان سفر و جابهجایی آنها استفاده کرد.
من هم عضو این کانال میشوم و یک نفر پیغام میگذارد که برای فردا عصر یک نفر جا دارد ولی از جادهی هراز میرود و تا رویان میتواند مرا ببرد. تشکر میکنم و با هم قرار میگذاریم که اگر به هر دلیلی منصرف شدیم همدیگر را خبر کنیم.
در این کانال یک نفر که ماشین دارد پیغام گذاشته: «متأسفانه ترافیک به طرف رویان خیلی سنگینه و محدودیت بنزین هم دارم، اگر مشکلاتم حل بشه امشب راهیِ مازندران میشم و جا برای دو نفر ولی با بار خیلی کم خواهم داشت.»
یک نفر دیگر هم پیغام گذاشته: «ما یه خانوادهی ۶ نفره هستیم وسیله نداریم .میخوایم تا سمت بابل بریم. اسنپ و ماکسیم هم نیست. دوستانی که اون طرفی راهی هستن ممنون میشم اطلاع بدید ما هم بتونیم جابهجا بشیم.»
یکی هم نوشته: «دوست من یک نفره، یه گربه هم همراهش هست، لطفاً اگه کسی ترجیحاً امروز حرکت میکنه به هر نقطهای از مازندران اطلاع بده، با ماشین شخصی یا اگه اسنپ گیرش اومده. چون از دیروز اسنپ و ماکسیم قبول نمیکنن.»
این کانال حالا بیشتر از ۱۸هزار نفر عضو دارد، که ۱۶۰۰ نفر عضو برای رفتن به ترکیه، مازندران ۸۵۰ نفر ، اصفهان و چهارمحالوبختیاری بیش از ۱۲۰۰ نفر و ... .
هر کس دنبال راهی برای خروج از تهران است، با دوست، فامیل، تاکسی اینترنتی، اتوبوس، قطار، تاکسیهای بین شهری.
برادرم شمارهی یک تاکسی سواری خطی را برایم میفرستد و میگوید این راننده از جادهی هراز به سمت تهران در حرکت است و میتوانی با او به چالوس بیایی. زنگ میزنم راننده میگوید چه کسی تلفنش را به من داده وقتی اسم و رسم معرف را میدهم، میگوید من دارم خالی از چالوس میآیم و ترافیک زیاد است و هزینهاش به صورت دربست پنج میلیون تومان است، میگویم اشکالی ندارد وقتی رسیدی تهران خبر بده تا من خودم را برسانم به ترمینال. کمی بعد به کسی که در کانال خروج دانشجویان با او قرار گذاشته بودم، خبر میدهم که من امروز به چالوس میروم و میتواند کس دیگری را جای من به رویان برساند.
نیم ساعت بعد رانندهی سواری خطی تهران به چالوس زنگ میزند و میگوید یک مسافر دیگر هم دارد و با این حساب من فقط باید نصف کرایه را بدهم. قبول میکنم، ساعت چهار عصر سوار میشوم و خانمی با دو گربه و مقدار زیادی خوراکی از مرغ و گوشت تا آب معدنی را در شهرک آپادانا سوار میکنیم.
وارد بزرگراه آزادگان میشویم، پمپ بنزین صفی طولانی دارد و رانندگان در هوای داغ تهران منتظرند تا سوختگیری کنند. رانندهی جوان به همکارانش تلفن میکند آنها میگویند آزادراه تهران-شمال ترافیک سنگین است و بهتر است از جادهقدیم کرج به سمت چالوس برویم. وقتی به اتوبان همت میرسیم که به سمت کرج برویم، دود سیاهی از چند نقطهی شهر دیده میشود.
ترافیک جادهقدیم کرج به چالوس زیاد است ولی قطاری از ماشینها پشت هم در حرکت هستند. وقتی به نسا میرسیم ترافیک فشردهتر میشود و بخشی از خودروهای عبوری آزادراه هم وارد جادهقدیم میشوند. تا تونل قدیمی کندوان ترافیک سنگین است، اما وقتی به پل زنگوله میرسیم، همه چیز قفل میشود و خودروها پشت هم میایستند، مه همه جا را گرفته و نمنم باران فضا را بهاری کرده است. بعضی از مسافران پیاده شدهاند، صدای موسیقی از خودروها به گوش میرسد یکی شجریان گوش میدهد آن یکی شهرام شبپره آن دیگری هایده. بعضی پیاده شدهاند و سعی دارند ترس و فرار از مهلکهی جنگ را با باز کردن دستها و نفس عمیق با صدای موسیقی در فضای مهآلود جادهی کندوان فراموش کنند.
رانندهی جوان ما با برخی رانندهها که با عصبانیت راه بقیه را میبندند، شوخی میکند و با صدای بلند میگوید آقا اسرائیل تهران است اگر این طوری رانندگی کنید میگویم بیاید و خدمت شما برسد. سه ساعتی است که توی جاده هستیم و راننده میگوید نباید جایی توقف کنیم اگر نه ترافیک بیشتر میشود و ما ناچار باید چند ساعت دیگر در ترافیک بمانیم.
پیش از رسیدن به سیاهبیشه، عدهای از ماشین پیاده شدهاند و دارند از هم عکس میگیرند، رانندهی ما به آنها میگوید اسرائیل قرار است سیاهبیشه را بزند اینجا کلی تونل دارد و نیروگاه اینجا یکی از هدفهای اسرائیل است، زود سوار شوید و گرنه ممکن است آسیب ببینید.
وقتی به راننده اعتراض میکنم که چرا مردم را میترساند، میگوید اینها ترافیک درست میکنند و من دارم راه را باز میکنم.
بعد از نیم ساعت جاده کمی باز میشود و ماشینها حرکت میکنند. جاده یکطرفه است و کمکم سرعت ماشینها بیشتر میشود. تا نزدیکی مرزنآباد ماشینها پشت هم با سرعت کم حرکت میکنند اما دوباره جاده قفل میشود.
پنج ساعت است که توی جادهایم و رانندگان کلافه شدهاند. یک ساعت در یک جا میمانیم تا کمکم دوباره راه کمی باز میشود. علت ترافیک مرزنآباد فقط تعداد زیاد ماشینها نیست، گروهی وسط شهر راهشان را به سمت کلاردشت کج میکنند که یکی از مناطق ییلاقی و توریستی منطقه است، بعد از سه راهی مرزنآباد به کلاردشت، تعداد ماشینها کمتر میشود و حرکت ماشینها سرعت میگیرد.
در مسیر آزادراهِ مرزنآباد به چالوس شلوغی جاده بیشتر به چشم میآید، وقتی به پست عوارض چالوس میرسیم، گروهی از بسیجیها و پاسداران ایستگاه ایست و بازرسی گذاشتهاند و اکثر نیروهای بسیج و سپاه ماسک زدهاند و با چراغ داخل ماشینها را ورنداز میکنند.
مسیر سهساعته را هفتساعته آمدهایم. تازه جاده یکطرفه بوده، وگر نه معلوم نبود تا صبح هم بتوانیم به چالوس برسیم. راننده باید در ایستگاه پلیس ساعت بزند، پیاده میشوم، راننده میگوید در بارهی کرایه به مسافر دیگر چیزی نگویم و کرایهاش را از طریق ایتیامِ کنار ایستگاه پلیس کارت به کارت کنم. میگویم ۲/۵ میلیون تومان به حساب شما بریزم اما او میگوید میدانی که جنگ است و من میتوانستم مسافران کنار ترمینال را سوار کنم و از آنها بیشتر بگیرم اما شما را فلانی معرفی کرده و سه میلیون بریز، کافی است، یعنی شش برابر کرایهی روزهای عادی.
در چالوس پیاده میشوم و بارانِ ریزی میبارد و هوا در آخرین روزهای خرداد خنکتر از آن است که بشود با پیراهنِ آستینکوتاه هوای آزاد را تحمل کرد. گرمای ۳۴ درجهی تهران زیر بمباران کجا و هوای دلپذیر بارانی و فضای آرام چالوس کجا.
ایران: نگرانیهای فزاینده در مورد شکنجه و اعدام افراد متهم به «جاسوسی» برای اسرائیل
سازمان عفو بینالملل روز جمعه ۲۰ ژوئن اعلام کرد که مقامات ایرانی باید تمام برنامههای خود برای اجرای اعدامهای خودسرانه را متوقف کنند و از همه کسانی که به اتهام جاسوسی برای اسرائیل دستگیر شدهاند، در برابر ناپدید شدن اجباری، شکنجه و سایر بدرفتاریها محافظت کنند.
از زمان آغاز حملات اسرائیل به ایران در ۱۳ ژوئن، مقامات ایرانی دهها نفر را به اتهام «همکاری» با اسرائیل دستگیر کردهاند، درخواستهای تکاندهندهای برای تسریع محاکمه و اعدامها مطرح کردهاند و در ۱۶ ژوئن یک نفر را اعدام کردهاند.
همچنین نگرانیهای شدیدی در مورد کسانی که پیش از این در صف اعدام بودند، از جمله حداقل هشت مرد که پس از محاکمههای ناعادلانه به دلیل چنین اتهاماتی به اعدام محکوم شدهاند، وجود دارد.
حسین بائومی، معاون مدیر منطقهای خاورمیانه و شمال آفریقا در عفو بینالملل، گفت: «درخواستهای رسمی برای تسریع محاکمه و اعدام افراد دستگیر شده به اتهام همکاری با اسرائیل نشان میدهد که چگونه مقامات ایرانی از مجازات اعدام برای اعمال کنترل و ایجاد ترس در میان مردم ایران استفاده میکنند. مقامات باید اطمینان حاصل کنند که همه افراد بازداشت شده از ناپدید شدن اجباری، شکنجه و سایر بدرفتاریها محافظت میشوند و در همه زمانها، از جمله در طول درگیریهای مسلحانه، از محاکمه عادلانه برخوردار میشوند.»
«مجازات اعدام نهایت مجازات ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز است و نباید تحت هیچ شرایطی از آن استفاده شود. استفاده از آن برای جاسوسی یا سایر جرائم مرتبط که شامل قتل عمدی نمیشوند، به ویژه طبق قوانین بینالمللی ممنوع است. عجله برای اعدام افراد پس از «اعترافات» آلوده به شکنجه و محاکمات به شدت ناعادلانه، سوءاستفاده وحشتناک از قدرت و حمله آشکار به حق حیات خواهد بود. مقامات باید فوراً تمام برنامههای خود را برای اجرای اعدامهای بیشتر یا صدور احکام اعدام متوقف کنند و فوراً توقف همه اعدامها را اعلام کنند.»
درخواستهای نگرانکننده برای تسریع محاکمه و اعدام
نگرانی از اعدامهای خودسرانه پس از بیانیههای رسمی نگرانکنندهای در ایران که توسط عفو بینالملل بررسی شده است، افزایش یافته است. این بیانیهها از دستگیریهای متعدد در سراسر کشور به اتهام «جاسوسی» یا «همکاری» با اسرائیل، همراه با دستور محاکمه و اعدامهای سریع خبر میدهند.
در ۱۵ ژوئن، غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه ایران، به دادستان کل کشور و دادستانهای استانها دستور داد تا «عناصری را که آرامش و امنیت مردم را مختل میکنند» یا با اسرائیل «همکاری» میکنند، مجازات کنند. او گفت که تسریع در رسیدگی به پروندهها «بازدارندگی» ایجاد میکند و دستور داد افراد «به سرعت» محاکمه، محکوم و مجازات شوند.
در همان روز، شورای عالی امنیت ملی، بالاترین نهاد تصمیمگیری ایران، اعلام کرد که اقدامات به اصطلاح «به نفع اسرائیل» با پاسخ قاطع و شدیدترین مجازات اعدام تحت عنوان «محاربه با خدا» و «افساد فی الارض» که طبق قانون ایران مجازات اعدام را در پی دارد، مواجه خواهد شد.
در این بیانیه توضیح داده شده است که اقداماتی که شورای عالی امنیت ملی آنها را مشمول این دو اتهام اعدام میداند، شامل تلاش برای: «مشروعیت بخشیدن یا تطهیر چهره رژیم صهیونیستی»؛ «انتشار شایعات یا اطلاعات نادرست»؛ «تحریک یا تشویق افراد یا گروهها به اقدام علیه امنیت ملی»؛ یا «ایجاد تفرقه بین اقشار جامعه، قومیتها و فرقههای مذهبی کشور» میشود.
این بیانیه بر نگرانیهای دیرینه در مورد اتهامات بیش از حد کلی «محاربه» و «افساد فی الارض» تأکید میکند، اتهاماتی که طبق قانون ایران، استفاده از مجازات اعدام را برای مجازات اعمال حق آزادی بیان، که هرگز نباید جرمانگاری شود، و برای جرایم شناختهشده بینالمللی مانند جاسوسی که اگرچه مجرمانه هستند، اما در آستانه «جدیترین جرایم» شامل قتل عمد که طبق قوانین بینالمللی برای اعمال مجازات اعدام لازم است، قرار نمیگیرند، مجاز میداند.
در ۱۷ ژوئن ۲۰۲۵، مجلس ایران همچنین طرحی را برای تسریع در تصویب لایحهای تصویب کرد که استفاده بیشتر از مجازات اعدام را برای «جاسوسی» یا «همکاری با دولتهای متخاصم»، از جمله اسرائیل و ایالات متحده، تسهیل میکند. در حال حاضر، مجازات اتهام جاسوسی حبس است. بنابراین، برای پیگیری مجازات اعدام، دادستانها باید اقدامات مختلف مختلفی را با هم ترکیب کنند تا استدلال کنند که آنها در مجموع «افساد فی الارض» محسوب میشوند. بر اساس این لایحه، «جاسوسی» یا «همکاری با دولتهای متخاصم» به طور خودکار تحت عنوان «افساد فی الارض» قرار میگیرد و مجازات اعدام را در پی دارد.
با توجه به سابقه طولانی و هولناک مقامات ایرانی در نقض حقوق افراد بازداشت شده به اتهامات امنیت ملی، عفو بینالملل بار دیگر از آنها درخواست میکند تا اطمینان حاصل کنند که همه افراد دستگیر شده اخیر در برابر ناپدید شدن اجباری، شکنجه و سایر بدرفتاریها محافظت میشوند. همه افرادی که از آزادی خود محروم شدهاند باید از زمان دستگیری به وکلای منتخب خود دسترسی داشته باشند و بدون توسل به مجازات اعدام، محاکمه عادلانهای مطابق با قوانین بینالمللی برایشان فراهم شود. افرادی که به دلیل اعمال مسالمتآمیز حق آزادی بیان بازداشت شدهاند باید فوراً و بدون قید و شرط آزاد شوند.
افزایش خطر اعدام برای کسانی که در حال حاضر در صف اعدام هستند
پس از اعدام مردی به نام اسماعیل فکری در ۱۶ ژوئن در زندان قزل حصار کرج، استان البرز، پس از یک محاکمه به شدت ناعادلانه، عفو بینالملل نگران است که مقامات در تلاشی نادرست برای نمایش قدرت، ممکن است حداقل هشت نفر دیگر را که در پروندههای جداگانه به اتهام جاسوسی یا همکاری با اسرائیل پس از محاکمههای به شدت ناعادلانه به اعدام محکوم شدهاند، اعدام کنند.
در میان آنها احمدرضا جلالی، استاد دانشگاه سوئدی-ایرانی، که در زندان اوین تهران نگهداری میشود و از سال ۲۰۱۶ به طور خودسرانه بازداشت شده است، قرار دارد. دادگاه انقلاب در اکتبر ۲۰۱۷ پس از یک محاکمه به شدت ناعادلانه بر اساس «اعترافات» اجباری که تحت شکنجه و سایر بدرفتاریها، از جمله تهدید به اعدام او و کشتن یا آسیب رساندن به خانوادهاش، گرفته شده بود، او را به جرم «افساد فی الارض» به اعدام محکوم کرد.
از دیگر افراد در معرض خطر میتوان به افشین قربانی میشانی، آزاد شجاعی، ادریس عالی و رسول احمد رسول، تبعه عراق، که همگی در زندان مرکزی ارومیه، استان آذربایجان غربی، نگهداری میشوند؛ محمدامین مهدوی شایسته، که در زندان قزل حصار، استان البرز، نگهداری میشود؛ روزبه وادی، که در زندان اوین، استان تهران، نگهداری میشود؛ و شاهین باسامی، که در زندان عادل آباد، استان فارس، نگهداری میشود، اشاره کرد.
احمدرضا جلالی، افشین قربانی میشانی، آزاد شجاعی، ادریس عالی و محمدامین مهدوی شایسته، همگی در معرض خطر قریبالوقوع اعدام هستند، زیرا دیوان عالی کشور احکام اعدام آنها را تأیید کرده است.
عفو بینالملل بدون استثنا با مجازات اعدام مخالف است، صرف نظر از اینکه چه کسی متهم است، ماهیت یا شرایط جرم، گناهکار یا بیگناه بودن یا روش اعدام.
خبرگزاری حقوق بشری هرانا
امروز ـــ جمعه ۳۰ خرداد ـــ هفتمین روز از درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل است. در جریان حملات امروز دستکم دو تن کشته شدند. با احتساب آمار روز جاری، شمار کل جانباختگان و مجروحان از بامداد جمعه ۲۳ خرداد تاکنون به ۲۶۹۴ تن رسیده است.این آمار شامل ۶۵۷ کشته و ۲۰۳۷ مجروح است.
طی یک هفته گذشته، حملات اسرائیل به ۲۱ استان کشور گسترش یافته و زندگی روزمره میلیون ها ایرانی را با اختلال جدی مواجه کرده است. از نظام بانکی و حملونقل تا ارتباطات و خدمات درمانی دچار اختلال هستند. شهروندان با کمبود کالا، صف، جیرهبندی و اضطراب عمومی مواجهاند. در این میان، مهاجران افغان، بیماران، سالمندان و حتی حیوانات خانگی از آسیبهای بحران در امان نماندهاند. همزمان، بازداشتهای امنیتی، اختلال گسترده و قطعی اینترنت، حملات سایبری و نبود اطلاعرسانی شفاف، بر فضای بیاعتمادی و نگرانی افزوده است.
ابعاد جغرافیایی و سیر رویدادها
در روز نخست حملات، شماری از زیرساختها و تأسیسات در استانهای تهران، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، اصفهان، ایلام، کرمانشاه، مرکزی، همدان، فارس، خوزستان و کردستان مورد هدف قرار گرفتند.
این حملات در روز دوم، استان های لرستان، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، البرز، زنجان، همدان، تهران، بوشهر، قزوین، فارس، خوزستان، گیلان، هرمزگان، اصفهان و آذربایجان غربی را در بر گرفت.
در سومین روز، اسرائیل به استانهای تهران، البرز، اصفهان، کرمانشاه، فارس، البرز و خراسان رضوی حمله کرد.
در ادامه حملات نظامی اسرائیل به خاک ایران برای چهارمین روز متوالی، تعدادی از زیرساختهای انرژی، تأسیسات نظامی و اماکن مسکونی در استان های ایلام، کرمانشاه، تهران، قم، همدان، خوزستان، زنجان، البرز، مرکزی، آذربایجان شرقی، کردستان و فارس هدف قرار گرفتند.
در پنجمین روز از حملات، استانهای تهران، اصفهان، آذربایجان شرقی، البرز، مرکزی، قزوین، خوزستان، هرمزگان، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، کردستان، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری، همدان، بوشهر و کرمان شاهد تداوم حملات ارتش اسرائیل بودند. در این روز سخنگوی جمعیت هلال احمر بدون اشاره به اسامی استان هایی که مورد حمله قرار گرفتند، گفت: “از ابتدای حملات اسرائیل تاکنون ۲۱ استان درگیر شده اند.”
روز گذشته نیز هرانا با انتشار گزارشی دیگر به ششمین روز از حملات اسرائیل به ایران پرداخت. بر اساس این گزارش، روز چهارشنبه ۲۸ خردادماه شماری از زیرساختها و تأسیسات در استانهای زنجان، فارس، تهران، اصفهان، همدان، البرز، آذربایجان شرقی، سمنان، کرمانشاه، مازندران، خوزستان، ایلام، قم، بوشهر، گیلان و قزوین، مورد حمله قرار گرفتند. مطابق روزهای قبل تهران همچنان در صدر حملات قرار داشت.
امروز پنجشنبه ۲۹ خردادماه، درگیری نظامی ایران و اسرائیل به هفتمین روز خود رسید، در این روز زیرساختها و تأسیسات در استان های مرکزی، اصفهان، تهران، فارس، البرز، کرمانشاه، کرمان و لرستان مورد حمله ارتش اسرائیل قرار گرفتند.
تجهیزات نظامی و گستردگی حملات
طی سه روز نخست درگیریها، ارتش اسرائیل اعلام کرد که فقط در سه روز نخست بیش از ۷۲۰ حمله هوایی انجام داده و در مجموع بیش از ۶۰ نقطه را مورد هدف قرار داده است. این کشور در روز پنجم حملات مدعی شد طی سه موج جدید حمله، به دست کم ۴۰ هدف حمله کرده است.
در تحقیقات گروههای حقوق بشری موضوع تناسب در قوانین جنگ اهمیت ویژه ای دارد، این تناسب در ابعاد مختلف از جمله تناسب اهداف و سلاح ها نیز مهم است. بر اساس اطلاعات گردآوری شده از منابع معتبر، ارتش اسرائیل در حمله خود از سلاحهای زیر بهره برده است:
۱. Harop (هاروپ) – پهپاد انتحاری : پهپاد انتحاری ساخت صنایع هوافضای اسرائیل (IAI) است که قادر است تا مدت طولانی در آسمان باقی بماند و با شناسایی اهدافی چون رادارها یا سامانههای پدافندی، خود را به آنها بکوبد. در این عملیات برای کور کردن سامانههای راداری ایران بهکار رفته است.
۲. Harpy (هارپی) – پهپاد ضد رادار: نوع قدیمیتری از پهپادهای ضد رادار است که بهطور خودکار بهدنبال سیگنالهای راداری میگردد و بهمحض شناسایی، به آن حمله میکند. از این پهپاد برای انهدام رادارهای مستقر در سامانههای موشکی ایران استفاده شد.
۳. F-35I Adir (آدیر) – جنگنده پنهانکار چندمنظوره: نسخه سفارشی اسرائیلی از جنگنده نسل پنجمی F-35 آمریکا که با سامانههای بومی الکترونیکی تجهیز شده است. بهدلیل قابلیت پنهانکاری، رهبری موج اول حملات را برعهده داشت و اهدافی چون مراکز فرماندهی، سامانههای پدافند و تاسیسات هستهای را هدف قرار داد.
۴. F-15I Ra’am (رعام) – جنگنده تهاجمی دوربرد: جنگندهای دو موتوره با قابلیت حمل مقادیر زیاد تسلیحات سنگین که عمدتاً برای حمل بمبهای سنگرشکن مانند GBU-28 بهکار رفت. این جنگنده در حمله به تاسیسات زیرزمینی ایران از جمله نطنز نقش کلیدی داشت.
۵. F-16I Sufa (سوفا) – جنگنده چندمنظوره: نسخه ارتقاء یافته F-16D آمریکایی است که قابلیت پرواز برد بلند و حمل تسلیحات هوشمند متعددی دارد. در این عملیات با حمل بمبهایی چون SPICE و JDAM به اهدافی مانند پایگاههای نظامی، سکوی موشکی و زیرساختهای ارتباطی حمله کرد.
۶. Delilah (دلیلا) – موشک کروز هواپایه: موشک دوربردی است که میتواند در منطقه هدف پرواز کند و منتظر شناسایی دقیق هدف باقی بماند. این قابلیت باعث میشود برای هدف قرار دادن تجهیزات متحرک یا پنهانشده مانند سامانههای رادار یا خودروهای فرماندهی مؤثر باشد.
۷. Rampage (رمپیج) – موشک هواسطح مافوق صوت: موشکی دقیق و سریع ساخت شرکت Elbit Systems اسرائیل است که برای هدف قرار دادن زیرساختهای استراتژیک مانند پناهگاهها، کارخانههای موشکسازی و انبارهای مهمات بهکار میرود. سرعت زیاد آن موجب دشوار شدن رهگیری توسط پدافند میشود.
۸. Blue Sparrow (بلو اسپارو) – موشک بالستیک پرتابشونده از هوا: در اصل یک موشک آزمایشی برای شبیهسازی تهدیدات بالستیکی بوده، اما شواهد میدانی نشان میدهد اسرائیل از آن بهصورت عملیاتی برای هدف قرار دادن زیرساختهای استراتژیک استفاده کرده است.
۹. LORA (لورا) – موشک بالستیک کوتاهبرد: موشکی زمینپایه با برد ۴۰۰ کیلومتر که برای هدف قرار دادن اهداف ثابت با دقت بالا (کمتر از ۱۰ متر) طراحی شده است. در آغاز عملیات، اسرائیل از این موشک برای انهدام زیرساختهای کلیدی در غرب ایران استفاده کرد.
۱۰. SPICE-1000/2000 – بمب هدایتشونده گلاید: کیتهای هدایت هوشمند هستند که بمبهای سقوط آزاد را به بمبهای دقیق هدایتشونده با قابلیت قفل روی تصویر هدف تبدیل میکنند. در حمله به تاسیسات حساس ایران از این بمبها استفاده گسترده شد.
۱۱. JDAM – بمب هدایتشونده با GPS:کیتهای ساخت آمریکا هستند که به بمبهای معمولی امکان هدایت دقیق با GPS را میدهند. اسرائیل از انواع مختلف این بمبها برای حمله به اهداف ثابت استفاده کرده است.
۱۲. GBU-39 SDB – بمب کوچک هدایتشونده: بمبهایی کوچک با دقت بالا هستند که بهواسطه اندازه کوچکشان قابلیت حمل همزمان چندین عدد در یک جنگنده را دارند. برای حمله به اهدافی با احتمال تلفات جانبی بالا مناسباند.
۱۳. GBU-28 – بمب سنگرشکن: بمب ۵۰۰۰ پوندی با قابلیت نفوذ تا چندین متر در بتن مسلح و خاک که برای هدف قرار دادن پناهگاههای زیرزمینی بهکار میرود. در حمله به نطنز از این بمبها استفاده شده است.
۱۴. Spike ATGM (اسپایک) – موشک ضد زره هدایتشونده: یک موشک ضد تانک پیشرفته ساخت شرکت Rafael اسرائیل است که قابلیت شلیک و فراموشی (fire-and-forget) دارد. این موشک با استفاده از هدایت تصویری و حرارتی، قادر است اهداف زرهی، خودروهای نظامی و حتی استحکامات سبک را با دقت بالا هدف قرار دهد. در این عملیات از مدلهای دوربرد آن برای نابودی خودروها و ساختمان ها استفاده شده است.
آخرین آمار از تلفات و خسارات انسانی تا این لحظه
از زمان شروع حملات اسرائیل به ایران صدها شهروند نظامی یا غیرنظامی کشته یا زخمی شدند. نظامی یا غیرنظامی بودن شمار قابلتوجهی از قربانیان انسانی مورد اشاره در این گزارش، همچنان در دست بررسی است.
سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرد که از آغاز درگیریهای نظامی میان ایران و اسرائیل بیش از ۲۵۰۰ نفر از مجروحان در بیمارستانهای دولتی و دانشگاهی پذیرش شدهاند. به گفته حسین کرمانپور، از این تعداد، حدود ۱۶۰۰ نفر به صورت سرپایی درمان و نزدیک به ۵۰۰ نفر کماکان در مراکز درمانی بستری هستند. همچنین، طبق آمار اعلامشده، تاکنون ۳۸۰ عمل جراحی تخصصی بر روی مجروحان انجام شده است.
این مقام مسئول در خصوص تعداد کشته شدگان و نظامی بودن یا غیرنظامی بودن آنان اظهار نظری نکرد.
آمار خبرگزاری هرانا که متکی به شبکه داوطلبان و سایر گروههای غیردولتی است، با اندکی تفاوت با توجه به آخرین بروزرسانی های حاصل دریافت اسناد جدید مربوط به تلفات روزهای گذشته و همینطور در نظر گرفتن دو کشته شده نظامی امروز در شهر ابهر استان زنجان به شرح زیر است:
غیرنظامیان:
کشتهشده: ۲۶۳
مجروح: ۳۳۵
نظامیان:
کشتهشده: ۱۶۴
مجروح: ۱۲۶
نامشخص:
کشتهشده: ۲۳۰
مجروح: ۱۵۷۶
کل کشتهشدگان: ۶۵۷
کل مجروحان: ۲۰۳۷
مجموع تلفات انسانی: ۲۶۹۴ نفر
الکساندر کورنول، پریسا حافظی و ترور هانیکات / خبرگزاری رویترز
جنگ هوایی اسرائیل و ایران، امروز جمعه ۲۰ ژوئن/۳۰ خرداد، وارد هفته دوم شد و مقامات اروپایی پس از آنکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، گفت هرگونه تصمیمی در مورد دخالت احتمالی ایالات متحده ظرف دو هفته اتخاذ خواهد شد، به دنبال بازگرداندن تهران به میز مذاکره بودند.
اسرائیل جمعه گذشته حمله به ایران را آغاز کرد و گفت که هدف آن جلوگیری از توسعه سلاحهای هستهای توسط دشمن دیرینه خود است. ایران با حملات موشکی و پهپادی به اسرائیل تلافی کرد. ایران میگوید برنامه هستهایاش صلحآمیز است.
خبرگزاری «فعالان حقوق بشر» (هرانا) اعلام کرد که حملات هوایی اسرائیل ۶۳۹ نفر را در ایران کشته است. کشتهشدگان شامل مقامات ارشد نظامی و دانشمندان هستهای هستند. اسرائیل گفته است که دستکم ۲۴ غیرنظامی اسرائیلی در حملات موشکی ایران جان خود را از دست دادهاند. رویترز نتوانست به طور مستقل تعداد کشتهشدگان هر دو طرف را تأیید کند.
به گفته مقامات غربی و منطقهای، اسرائیل سایتهای هستهای و قابلیتهای موشکی را هدف قرار داده و به دنبال فروپاشی نظام حکومتی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بوده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، روز پنجشنبه گفت: «آیا ما سقوط رژیم را هدف قرار میدهیم؟ این ممکن است یک نتیجه باشد، اما این به مردم ایران بستگی دارد که برای آزادی خود قیام کنند.»
ایران گفته است که سایتهای نظامی و دفاعی در اسرائیل را هدف قرار میدهد، اگرچه به یک بیمارستان و سایر اماکن غیرنظامی نیز حمله کرده است.
اسرائیل روز پنجشنبه ایران را به هدف قرار دادن عمدی غیرنظامیان از طریق استفاده از مهمات خوشهای که بمبهای کوچک را در منطقهای وسیع پخش میکنند، متهم کرد. نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد بلافاصله به درخواست اظهار نظر پاسخ نداد.
قرار است وزرای امور خارجه بریتانیا، فرانسه و آلمان به همراه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز جمعه ۲۰ ژوئن در ژنو با وزیر امور خارجه ایران دیدار کنند تا برای کاهش تنش در این درگیری تلاش کنند.
دیوید لامی، وزیر امور خارجه بریتانیا، پیش از دیدار مشترکشان با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، گفت: «اکنون زمان آن رسیده است که به صحنههای وخیم در خاورمیانه پایان دهیم و از تشدید تنشهای منطقهای که به نفع هیچکس نیست، جلوگیری کنیم.»
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، نیز روز پنجشنبه با لامی دیدار کرد و تماسهای جداگانهای با همتایان خود در استرالیا، فرانسه و ایتالیا، برای بحث در مورد این درگیری داشت.
وزارت امور خارجه ایالات متحده اعلام کرد که روبیو و وزرای امور خارجه یادشده توافق کردند که «ایران هرگز نمیتواند سلاح هستهای تولید یا به دست آورد.»
لامی در شبکه ایکس نیز همین را گفت و افزود که وضعیت در خاورمیانه «همچنان خطرناک است» و «اکنون دریچهای برای دستیابی به یک راهحل دیپلماتیک در دو هفته آینده وجود دارد.»
کرملین روز پنجشنبه اعلام کرد که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، و شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، هر دو اسرائیل را محکوم کردند و توافق کردند که کاهش تنش ضروری است.
نقش ایالات متحده همچنان نامشخص است. منابع میگویند استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ در منطقه، از هفته گذشته چندین بار با عراقچی صحبت کرده است.
کاخ سفید اعلام کرد که ترامپ صبح جمعه در یک جلسه امنیت ملی شرکت خواهد کرد. رئیس جمهور بین تهدید تهران و ترغیب آن به از سرگیری مذاکرات هستهای که به دلیل درگیری به حالت تعلیق درآمده بود، متناوباً صحبت کرده است.
ساختمانی در محوطه موسسه علوم وایزمن در رخووت اسرائیل
حملات موشکی ایران به بئرشبع
سپیده دم امروز، جمعه ۲۰ ژوئن، ارتش اسرائیل هشدار جدیدی مبنی بر حمله موشکی ایران صادر کرد. حداقل یکی از این موشکها به طور مستقیم به بئرشبع، بزرگترین شهر جنوبی اسرائیل که در روزهای اخیر هدف حملات موشکی ایران بوده، برخورد کرد.
این موشک در نزدیکی آپارتمانهای مسکونی، ساختمانهای اداری و تأسیسات صنعتی برخورد کرد و دهانه بزرگی ایجاد کرد و نمای حداقل یک مجتمع آپارتمانی را از جا کند و به چندین مجتمع دیگر آسیب رساند.
شفیر بوتنر، امدادگر، گفت: «ما در کنار یکی از ساختمانها حمله مستقیم داشتیم. خسارت در اینجا بسیار (گسترده) است.»
کان، شبکه تلویزیونی اسرائیل، تصاویری را پخش کرد که نشان میداد خودروهایی در شعلههای آتش فرو رفتهاند، دود غلیظی از آنها بلند شده و پنجرههای شکسته در ساختمانهای آپارتمانی شکسته است.
به گفته بوتنر، حداقل شش نفر در این انفجار جراحات سطحی برداشتهاند و امدادگران هنوز در حال جستجوی آپارتمانها برای یافتن مجروحان هستند.
دیروز پنجشنبه ۱۹ ژوئن، ایران به یک بیمارستان بزرگ در بئرشبع حمله کرد. ایران اعلام کرد که مقر نظامی اسرائیل در نزدیکی بیمارستان را هدف قرار داده است، اما اسرائیل وجود چنین تأسیساتی را در این منطقه تکذیب کرده است.
از سوی دیگر، ارتش اسرائیل نیز اعلام کرد که شبانه در قلب پایتخت ایران به چندین هدف حمله کرده است. ارتش اسرائيل اعلام کرد که این اهداف شامل سایتهای تولید موشک و یک مرکز تحقیق و توسعه سلاحهای هستهای بوده است.
ترامپ همچنان در حال بررسی ورود ایالات متحده به جنگ با بمب “سنگرشکن” است. کاخ سفید اعلام کرد که ترامپ در دو هفته آینده تصمیم خواهد گرفت که آیا در جنگ شرکت کند یا خیر.
این مهلت ممکن است قطعی نباشد. ترامپ معمولاً از بازه زمانی «دو هفته» برای تصمیمگیری استفاده میکند و در گذشته نیز اجازه داده است که برخی ضربالاجلهای اقتصادی و دیپلماتیک دیگر تمدید شوند.
چالش مستقیم علیه حاکمیت
در حالی که جمهوری اسلامی با یکی از بزرگترین تهدیدات خارجی خود از زمان انقلاب ۱۳۵۷ مواجه است، هرگونه چالش مستقیم علیه حاکمیت ۴۶ ساله آن احتمالاً نیازمند نوعی قیام مردمی خواهد بود.
اما فعالانی که در اعتراضات پیشین نقش داشتند، میگویند حتی با وجود نفرت از نظام، مایل به برانگیختن ناآرامیهای گسترده نیستند، بهویژه زمانی که کشورشان تحت حمله قرار دارد.
آتنا دائمی، فعال برجستهای که شش سال را در زندان گذراند و سپس ایران را ترک کرد، گفت: «چطور انتظار میرود مردم به خیابانها بیایند؟ در چنین شرایط وحشتناکی، مردم تنها به فکر نجات خود، خانوادههایشان، هموطنانشان و حتی حیوانات خانگیشان هستند.»
پریسا حافظی / خبرگزاری رویترز
گروههای پراکنده اپوزیسیون ایران باور دارند که لحظه تعیینکننده آنها نزدیک است، اما فعالانی که در اعتراضات گذشته در ایران نقش داشتهاند، میگویند در شرایطی که کشورشان تحت حمله است، تمایلی به آغاز ناآرامیهای گسترده ندارند، حتی علیه نظامی که از آن متنفرند.
مخالفان تبعیدی جمهوری اسلامی که خود به شدت دچار اختلاف هستند، مردم را به اعتراضات خیابانی فرامیخوانند. در مناطق مرزی، گروههای جداییطلب کرد و بلوچ به نظر میرسد آماده قیام هستند، در حالی که حملات اسرائیل دستگاه امنیتی ایران را تحت فشار قرار داده است.
اگرچه جمهوری اسلامی ضعیفتر از تقریباً هر زمان دیگری پس از انقلاب ۱۳۵۷ به نظر میرسد، اما هر چالش مستقیمی علیه ۴۶ سال حاکمیت آن، احتمالاً نیازمند نوعی قیام مردمی خواهد بود.
اما اینکه آیا چنین قیامی محتمل یا نزدیک است، موضوع بحث است.
رضا پهلوی، پسر شاه فقید که مقیم آمریکاست، این هفته در مصاحبههای رسانهای گفت که میخواهد رهبری یک گذار سیاسی را بر عهده بگیرد و آن را بهترین فرصت برای سرنگونی جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته خواند و افزود: «این لحظه تاریخی ماست».
تحریک تغییر رژیم قطعاً یکی از اهداف جنگ اسرائیل است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، خطاب به ایرانیان گفت: «ما راه را برای رسیدن شما به آزادی نیز هموار میکنیم».
در داخل نظام حاکم در ایران که همواره در سرکوب اعتراضات مردمی مهارت داشته، نشانههایی دیده میشود که حاکی از آمادهباش برای مقابله با ناآرامیهاست.
محمدامین، یکی از اعضای بسیج که اغلب برای مقابله با معترضان بسیج میشود، گفت واحد او در قم برای ریشهکن کردن جاسوسان اسرائیلی و دفاع از جمهوری اسلامی در حالت آمادهباش قرار گرفته است.
با این حال، فعالان میگویند اگرچه حملات اسرائيل سلسله مراتب امنیتی را هدف گرفته که پیش از این اعتراضات را سرکوب کرده، اما برای مردم عادی نیز ترس و اختلال شدیدی ایجاد کرده و خشم توامان نسبت به مقامات ایرانی و اسرائیل را برانگیخته است.
آتنا دائمی، فعال مدنی سرشناس که پیش از ترک ایران شش سال در زندان بود، گفت: «چطور انتظار دارند مردم به خیابانها بریزند؟ در چنین شرایط وحشتناکی، مردم فقط به فکر نجات خود، خانوادهشان، هموطنانشان و حتی حیوانات خانگیشان هستند.»
اعتراضات گسترده
نگرانیهای آتنا دائمی را برجستهترین فعال ایرانی، نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح، نیز در پستی در شبکههای اجتماعی بیان کرد. او در پاسخ به درخواست اسرائیل از مردم برای تخلیه بخشهایی از تهران نوشت: «شهر مرا نابود نکنید.»
دو فعال دیگر که رویترز در ایران با آنها صحبت کرد و از میان صدها هزار نفری بودند که دو سال پیش در اعتراضات گسترده پس از مرگ مهسا امینی، شرکت داشتند، گفتند هنوز برنامهای برای اعتراض ندارند.
یکی از آنها، دانشجوی دانشگاه شیراز که به دلیل ترس از عواقب خواست ناشناس بماند، گفت: «پس از پایان حملات، صدایمان را بلند خواهیم کرد، زیرا این رژیم مسئول جنگ است.»
فعال دیگری که پس از اعتراضات ۲۰۲۲ جایگاه دانشگاهی خود را از دست داده و پنج ماه زندانی شده بود و او نیز خواستار ناشناس ماندن شد، گفت باور دارد که تغییر رژیم در ایران ضروری است، اما اکنون زمان حضور در خیابانها نیست.
او گفت که خود و دوستانش قصد سازماندهی یا پیوستن به تظاهرات را ندارند و از فراخوانهای خارج از کشور برای اعتراض استقبال نمیکنند: «اسرائیل و آن رهبران به اصطلاح اپوزیسیون در خارج فقط به منافع خود فکر میکنند.»
اپوزیسیون خارج از ایران: انشقاق و عدم اطمینان
علاوه بر سلطنتطلبان پهلوی، جناح اصلی اپوزیسیون خارج از ایران، سازمان مجاهدین خلق (MEK یا MKO) است. این گروه که در دهه ۱۳۵۰ یک جناح انقلابی بود، پس از سرنگونی شاه در جنگ قدرت با حکومت خمینی شکست خورد.
بسیاری از ایرانیان هنوز آنها را به دلیل همراهی با عراق در جنگ هشت ساله ۱۳۵۹-۱۳۶۷ نبخشیدهاند، و گروههای حقوق بشری این سازمان را به سوءرفتار در اردوگاههایش و رفتارهای فرقهگونه متهم کردهاند — اتهاماتی که این گروه رد میکند.
مجاهدین نیروی محرک اصلی شورای ملی مقاومت ایران هستند که مانند پهلوی، روابط نزدیکی با برخی سیاستمداران غربی برقرار کرده است. مریم رجوی، رهبر این شورا، در یک نشست این هفته در پاریس، بار دیگر مخالفت خود با بازگشت سلطنت را اعلام کرد و گفت: «نه شاه، نه ملاها».
میزان حمایت داخلی از گروههای اپوزیسیون خارج از ایران نامشخص است. اگرچه برخی ایرانیان نوستالژی دوران پیش از انقلاب را دارند، اما اکثر مردم آنقدر جوان هستند که آن دوره را به خاطر نمیآورند.
در داخل ایران نیز موجهای متوالی اعتراضات ملی حول محورهای متفاوتی شکل گرفته است. در سال ۱۳۸۸، معترضان به خیابانها ریختند زیرا معتقد بودند انتخابات ریاستجمهوری را از آنها دزدیدهاند. در سال ۱۳۹۶، اعتراضات بر کاهش سطح معیشت متمرکز بود و در سال ۱۴۰۱، حقوق زنان محرک اصلی بود.
میرحسین موسوی، نامزد انتخاباتی که معترضان در سال ۱۳۸۸ ادعا کردند تقلب علیه او شده، سالهاست در حبس خانگی به سر میبرد و اکنون ۸۳ سال دارد. سیاست او اصلاح جمهوری اسلامی بود، نه سرنگونی آن — هدفی که بسیاری از معترضان در جنبشهای بعدی دنبال کردند.
برای مخالفان جمهوری اسلامی در داخل ایران، این پرسشهای بیپاسخ — چه زمانی اعتراض کنند، چه برنامهای داشته باشند یا از چه رهبری پیروی کنند — با ادامه حملات هوایی اسرائیل، هر روز فوریتر میشود.
سامیا نخله، مت اسپتلنیک و معایان لوبل / خبرگزاری رویترز / ۱۹ ژوئن ۲۰۲۵
کارزار گسترده حملات هوایی اسرائیل، هدفی فراتر از نابودی سانتریفیوژهای هستهای و تواناییهای موشکی ایران دارد. به گفتهی مقامهای اسرائیلی، غربی و منطقهای، این عملیات در پی آن است که بنیانهای حکومت آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، را در هم بشکند و آن را در آستانهی فروپاشی قرار دهد.
منابع مطلع میگویند بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، میخواهد ایران آنقدر تضعیف شود که ناگزیر به پذیرش امتیازهای اساسی در زمینهی کنار گذاشتن دائمی برنامهی غنیسازی هستهای، برنامهی موشکهای بالیستیک، و حمایت از گروههای شبهنظامی در سراسر منطقه شود.
او همچنین خواهان آن است که حکومت خامنهای فلج شود. به گفتهی یکی از مقامات ارشد منطقه، این کارزار با هدف «فرسودهکردن توان رژیم برای اعمال قدرت و حفظ انسجام داخلی» انجام میشود.
حکومت اسلامی ایران با بحرانی موجودیتی مواجه است که از زمان انقلاب ۱۹۷۹ تاکنون سابقه نداشته است — حتی جنگ خونین ایران و عراق در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ نیز چنین تهدید مستقیمی علیه نظام روحانیت محسوب نمیشد. اسرائیل، پیشرفتهترین قدرت نظامی خاورمیانه، اکنون توانایی آن را دارد هر نقطهای از ایران را با پهپادها، جنگندههای پیشرفتهی F-35، عملیات ترور توسط عوامل موساد، و فناوری جنگ سایبری هدف قرار دهد.
در روزهای اخیر، اسرائیل دامنهی اهداف خود را گسترش داده و نهادهای حکومتی مانند پلیس و ساختمان مرکزی تلویزیون دولتی در تهران را نیز هدف گرفته است. به گفتهی چهار منبع دولتی و دیپلماتیک، دولت نتانیاهو دستکم برای دو هفته حملات هوایی سنگین برنامهریزی کرده، هرچند سرعت و مدت این حملات به مدت زمان لازم برای نابودی ذخایر موشکی و توان شلیک ایران بستگی دارد.
دنیس راس، فرستاده پیشین آمریکا در امور خاورمیانه و مشاور چند دولت ایالات متحده، بر این باور است که ایران تحت فشار قرار گرفته و ممکن است پس از آنکه بسیاری از چهرههای کلیدی اطراف خامنهای کشته شدند، زیرساختهای هستهای و موشکی آسیب دید و مقامات امنیتی بلندپایه از میان رفتند، بهتدریج به سمت میز مذاکره حرکت کند.
راس، که اکنون پژوهشگر مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک است، میگوید: «فکر میکنم رژیم احساس آسیبپذیری میکند.» او تأکید دارد که هدف اصلی اسرائیل، فلجکردن برنامههای هستهای و موشکی ایران است، اما اذعان میکند که اگر در نتیجهی این حملات، رژیم سقوط کند، «اسرائیل ناراحت نخواهد شد.»
با وجود لحن تند دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در روزهای اخیر، به گفتهی راس، اگر تهران مسیر معتبری برای دستیابی به توافق ارائه دهد، احتمالاً ترامپ آن را خواهد پذیرفت.
با این حال، از آنجا که ایران در شش دور پیشین مذاکرات هستهای هیچ امتیازی نداده است، واشنگتن پیش از حمایت از آتشبس، به تضمینهای محکم از سوی تهران نیاز دارد که اهداف مورد نظرش، از جمله کنار گذاشتن دائمی غنیسازی، محقق خواهد شد.
راس میگوید: «فکر میکنم هزینهای که ایران باید بپردازد، سنگین خواهد بود.»
برای ایران، یک محاسبهی کلیدی وجود دارد: اینکه اجازه دهد آیتالله ۸۶ ساله خامنهای بدون تحقیر عقبنشینی کند. دو منبع ایرانی میگویند اگر شأن و جایگاه او زیر سؤال برود یا چشمانداز بقا از میان برود، ممکن است راه رویارویی تمامعیار را در پیش بگیرد.
پس از آنکه ترامپ روز سهشنبه در شبکههای اجتماعی خواستار «تسلیم بدون قید و شرط» ایران شد، خامنهای در سخنرانی تلویزیونی وعده داد که هرگونه مداخلهی نظامی آمریکا در ایران با «خسارات جبرانناپذیر» روبهرو خواهد شد.
در روزهای اخیر، نتانیاهو بهصراحت از احتمال تغییر رژیم سخن گفته و به مردم ایران وعده داده است که «روز رهایی در راه است.»
دولتهای منطقه نگران آن هستند که اوضاع از کنترل خارج شود؛ چه به آشوب کشیدهشدن ایران — کشوری با ۹۰ میلیون جمعیت و تنوع قومی که میان خاورمیانه و آسیا قرار دارد — و چه آغاز جنگی که ممکن است به آن سوی مرزها سرایت کند.
انور قرقاش، مشاور رئیسجمهور امارات متحده عربی، میگوید: «شما نمیتوانید با نیروی قهرآمیز، منطقه را بازسازی کنید. ممکن است برخی مشکلات را حل کند، اما مشکلات دیگری خلق خواهد کرد.»
انزوای ایران
کتاب بازی چند دههای ایران — جنگ نیابتی در سایه — پس از حمله گروه اسلامگرای فلسطینی حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و در پی آن، عملیات تهاجمی اسرائیل، فروپاشید. محور مقاومت منطقهای ایران از هم پاشید: حماس در غزه در هم کوبیده شد، حزبالله در لبنان شکست خورد، بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، به دست شورشیان برکنار شد، و نیروهای حوثی در یمن به موضع دفاعی عقب رانده شدند.
روسیه و چین — که متحدان بالقوه تهران به شمار میرفتند — در حاشیه ماندهاند و ایران را در برابر قدرتهای غربی که مصمم به پایاندادن به نفوذ منطقهای و جاهطلبیهای هستهای آن هستند، تنها گذاشتهاند.
الکس وطنخواه، مدیر برنامه ایران در مؤسسه خاورمیانه در واشنگتن دیسی، میگوید: «ایران فقط با اسرائیل روبهرو نیست. با ایالات متحده و قدرتهای اروپایی طرف است.»
اگرچه کشورهای عرب سنی خلیج فارس بهطور علنی حملات اسرائیل را محکوم کردهاند، تحلیلگران میگویند که در خفا، رهبران ریاض و ابوظبی — که از متحدان دیرینه آمریکا هستند — احتمالاً از تضعیف رقیب شیعه خود، که نیروهای نیابتیاش زیرساختهای حیاتی خلیج، از جمله تأسیسات نفتی را هدف قرار دادهاند، استقبال میکنند.
از نظر نظامی، تهران گزینههای اندکی در اختیار دارد. اسرائیل اکنون کنترل کامل آسمان ایران را در دست دارد و بخش اعظم پدافند هوایی ایران را نابود کرده است. باور بر این است که قسمت زیادی از انبار موشکهای بالیستیک ایران در جریان حملات اسرائیل آسیب دیدهاند و از حدود ۴۰۰ موشکی که ایران شلیک کرده، بیشترشان بهوسیله سامانه دفاع هوایی چندلایه اسرائیل منهدم شدهاند.
وطنخواه میپرسد: «وقتی موشکها تمام شود، چه چیزی باقی میماند؟»
با این حال، بهدلیل پراکندگی و تفرقه در میان گروههای اپوزیسیون ایرانی و نبود نشانهای از شکاف درون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی — نیرویی قدرتمند با حدود ۲۵۰ هزار نفر نیرو از جمله بسیجیهای داوطلب — چشمانداز سقوط سریع حاکمیت ایران بسیار ضعیف است.
تا کنون هیچ تظاهرات بزرگی در خیابانهای تهران شکل نگرفته و بسیاری از ایرانیان نسبت به حملات اسرائیل خشمگین هستند. مقامات میگویند بدون تهاجم زمینی یا خیزش داخلی، تغییر رژیم در ایران دور از دسترس است.
روز سهشنبه، ترامپ تهدیدی غیرمستقیم متوجه خامنهای کرد و گفت که دستگاه اطلاعاتی آمریکا از محل اقامت او اطلاع دارد، اما «در حال حاضر» قصدی برای ترور او ندارد.
ترور حسن نصرالله، رهبر حزبالله، توسط اسرائیل در ماه سپتامبر، این گروه لبنانی را دچار آشفتگی کرد، اما مقامهای منطقهای و ناظران هشدار دادهاند که کشتهشدن خامنهای سالخورده، تأثیری مشابه نخواهد داشت.
یکی از منابع منطقهای میگوید: «قدرت واقعی اکنون در دست پسرش، مجتبی، و سپاه پاسداران است که با وجود از دستدادن فرماندهان کلیدی، همچنان بهشدت در ساختار رژیم ریشه دارد. آنها ستون فقرات نظام هستند.»
ترور خامنهای، که برای میلیونها شیعه رهبر مذهبی محسوب میشود، میتواند واکنشی شدید بهدنبال داشته باشد.
جاناتان پانیکوف، معاون پیشین افسر اطلاعات ملی ایالات متحده در امور خاورمیانه در دولت اول ترامپ، میگوید اگر عملیات اسرائیل در نهایت منجر به تغییر رژیم در ایران شود، نتیجهی آن — دستکم در آغاز — ممکن است رویکارآمدن دولتی تندروتر باشد.
پانیکوف، که اکنون در اندیشکده شورای آتلانتیک فعالیت میکند، میگوید: «آنچه احتمالاً پس از یک حکومت دینی در ایران روی کار خواهد آمد، دموکراسی نیست، بلکه چیزی شبیه “سپاهپاسدارانستان” خواهد بود. اسرائیل ممکن است خود را درگیر جنگی بیپایان، دائمی و بسیار شدیدتر بیابد — جنگی که دیگر در سایهها انجام نمیشود.»
اسرائیل به آمریکا نیاز دارد
دنیس راس میگوید که گام بعدی در دست ترامپ است؛ او باید تصمیم بگیرد که آیا بهصورت نظامی مداخله کند تا ایران را به پذیرش خواستهها وادار سازد یا نه.
مقامات اسرائیلی اذعان دارند که برای نابودی کامل ظرفیتهای هستهای ایران — که در مکانهای امن و عمیقاً زیرزمینی مانند سایت مستحکم فردو در نزدیکی تهران پنهان شدهاند — به بمبهای سنگرشکن بسیار بزرگ آمریکا نیاز دارند.
از سوی دیگر، اگر ترامپ آتشبس را در چارچوب توافقی هستهای با ایران اعلام کند، نتانیاهو مخالفتی نخواهد کرد، به شرطی که بتواند بهطور قابل قبول ادعا کند که تهدید ایران علیه اسرائیل بهطور اساسی از میان رفته است.
ترامپ در روزهای اخیر لحن خود را در برابر ایران تندتر کرده و در عین حال، ضمن تهدیدهای تلویحی نظامی، راه را برای مذاکره باز گذاشته است.
او روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت: «هیچکس نمیداند من چه خواهم کرد»، و افزود که مقامهای ایرانی برای مذاکره تماس گرفتهاند. «کمی دیر شده.»
به گفتهی راس، پیام به ایران روشن است: گفتوگوهای جدی را هرچه زودتر آغاز کن، وگرنه با وضعیت نظامیای روبهرو خواهی شد که بسیار بدتر از شرایط کنونی است.
کاخ سفید در پاسخ به درخواست رویترز، به سخنان اخیر ترامپ ارجاع داد و از اظهار نظر بیشتر درباره این گزارش خودداری کرد. در تلاش برای ازسرگیری مذاکرات، وزرای خارجه آلمان، فرانسه و بریتانیا قرار است روز جمعه در ژنو با عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، گفتوگوهای هستهای برگزار کنند.
مارک دوبوویتز، مدیرعامل اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها در واشنگتن، میگوید بر این باور است که ترامپ در نهایت خواهان راهحلی دیپلماتیک است، اما احتمال دارد برای تقویت موضع آمریکا در میز مذاکره، به اسرائیل زمان بیشتری برای ادامه عملیات نظامی بدهد.
دوبوویتز، کارشناس امور ایران که دولت ترامپ در تدوین سیاستهایش با او مشورت کرده، میگوید هدف اصلی اسرائیل به نظر میرسد این است که برنامه هستهای ایران را تا حد امکان سالها عقب بیندازد. در مرکز این هدف، حذف ظرفیت انسانی از طریق ترور دانشمندان هستهای و تسلیحاتی قرار دارد. دوبوویتز میگوید تیم او بین ۱۰ تا ۱۲ نفر دیگر را شناسایی کرده که احتمالاً توسط اسرائیل تحت تعقیب قرار دارند.
در همین حال، احزاب مخالف اسرائیل — و افکار عمومی — از نتانیاهو حمایت کردهاند و به او برای پیشبرد این عملیات دشوار اختیار عمل دادهاند، با وجود آنکه موشکهای ایرانی به خاک اسرائیل اصابت کردهاند. اسرائیل در فاصله ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلومتری از خاک خود عمل میکند، با نیازهای لجستیکی پیچیده و پرهزینه.
یکی از منابع اسرائیلی میگوید: «این ماجرا یک معادله است؛ چند تا موشک شلیک میکنند، چند تا را ما نابود میکنیم، و چقدر میتوانیم این روند را ادامه دهیم.»
حملات اسرائیل تاکنون شماری از اعضای کلیدی «گروه تسلیحاتی» را کشته است — افرادی که اسرائیل ادعا میکند وظیفه تبدیل اورانیوم غنیشده به سلاح واقعی را بر عهده داشتند — و توانایی ایران در تولید موشکهای دوربرد را تضعیف کرده است.
رهبران اسرائیل استدلال میکنند که این شرایط، زمینه را برای توافقی میان آمریکا و ایران فراهم میکند که خطوط قرمز اسرائیل را نیز در بر گیرد.
یولی ادلشتاین، رئیس کمیته امور خارجی و دفاعی کنست (پارلمان اسرائیل) و از چهرههای برجسته حزب حاکم لیکود، به رویترز گفت اگر واشنگتن و قدرتهای کلیدی اروپایی بهصورت دیپلماتیک وارد عمل شوند، فشار بیاورند، و نقشه راه روشنی ترسیم کنند، «میتوانند از پیشرفت تحولات غیرضروری در این جنگ جلوگیری کنند.»
خلأ خطرناک
اگر درگیری تشدید شود، مقامات منطقهای نگراناند که سقوط حکومت خامنهای نه به دموکراسی، بلکه به فروپاشی و حتی بدتر از آن — جنگ داخلی — منجر شود؛ جنگی که توسط اقلیتهای به حاشیهراندهشده ایران، از جمله عربها، کردها، آذریها، بهاییها، بلوچها و مسیحیان، شعلهور شود و در خلأ قدرتی خطرناک بروز کند.
یکی از منابع کشورهای خلیج هشدار داد: «و هیچکس برای آن آماده نیست.»
وزارت خارجه امارات در پاسخ به پرسش رویترز، به بیانیههای پیشین خود در محکومیت حملات اسرائیل به ایران اشاره کرد. دفاتر رسانهای دولتهای عربستان سعودی و قطر به درخواست برای اظهار نظر پاسخی ندادند.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، نیز در نشست رهبران گروه هفت در این هفته هشدار مشابهی داد و گفت تغییر اجباری رژیم در ایران به هرجومرج منجر خواهد شد. او به شکستهای حمله تحت رهبری آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و مداخله ناتو در لیبی در سال ۲۰۱۱ به عنوان نمونههای عبرتآموز اشاره کرد.
وطنخواه از مؤسسه خاورمیانه هشدار داد که پیامدهای فروپاشی حکومت در تهران، محدود به مرزهای ایران نخواهد بود.
او افزود: «ایران بیثبات میتواند از آذربایجان تا پاکستان را دچار ناآرامی کند. فروپاشی آن در سراسر منطقه طنینانداز خواهد شد، کشورهای شکننده را بیثبات خواهد کرد و منازعات خاموش را دوباره شعلهور میسازد.»
نیل مکفارکوهار و رهام مرشد / نیویورک تایمز / ۱۹ ژوئن ۲۰۲۵
سوریه با اعلام روز پنجشنبه مبنی بر تکمیل اولین انتقال الکترونیکی خود با یک بانک غربی در ۱۴ سال گذشته، گامی کوچک اما مهم در جهت پیوستن مجدد به سیستم بانکی بینالمللی برداشت.
این انتقال، که اوایل این هفته به یک بانک اروپایی انجام شد، نشانهای از این بود که علیرغم تشدید تنشها در خاورمیانه، چند جوانه سبز در تلاش برای احیای حیات اقتصادی در سوریه پس از جنگ داخلی ویرانگر آن در حال ظهور است.
عبدالقادر حصریه، رئیس بانک مرکزی سوریه، روز پنجشنبه در بیانیهای با تأیید این تراکنش گفت: “این گام نشان دهنده پیشرفت تدریجی در جهت ادغام مجدد سیستم مالی سوریه در کانالهای مالی جهانی است.”
به طور نمادین، فعالسازی مجدد سیستم سوئیفت، مخفف شبکه جهانی برای انتقال الکترونیکی بین بانکها، یکی از اولین گامهای محکمی بود که نشان میداد سوریه در حال گذر از یک دوره طولانی انزوا از جامعه مالی بینالمللی است.
بانکهای سوریه از طریق تحریمهایی که اندکی پس از آغاز سرکوب طولانی و وحشیانه معترضان طرفدار دموکراسی سوریه توسط رژیم اسد در سال ۲۰۱۱ اعمال شد، از سیستم بینالمللی جدا شدند، که منجر به جنگ داخلی ۱۳ ساله شد. دولت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، در ماه دسامبر، هنگامی که شورشیان دمشق، پایتخت را تصرف کردند، سرنگون شد.
جاسم اجاکا، یک کارشناس اقتصادی لبنانی، گفت: «این تراکنش آغاز دوران جدیدی برای سوریه است. این اولین سفارش سوئیفت نماد پایان تحریمها و بازگشت سوریه به زیر چتر جامعه بینالمللی است.»
تا به حال، هر مدیر اجرایی خارجی که میخواست در سوریه سرمایهگذاری کند یا حتی به کارمندان محلی حقوق بدهد، باید انبوهی از پول نقد را با خود حمل میکرد. سوریها مجبورند برای اقلام روزمره مانند نان از کیسههای پلاستیکی پر از اسکناس استفاده کنند، زیرا پول رایج سوریه تقریباً بیارزش است.
تحلیلگران خاطرنشان کردند که هنوز گامهای زیادی در زمینه بازسازی سیستم بانکی وجود دارد، سیستمی که در طول دههها در دست دولت بود، زمانی که سوریه یک اقتصاد سوسیالیستی با برنامهریزی مرکزی بود. بانکهای غربی خواستار تغییرات متعددی از جمله مقرراتی برای مبارزه با پولشویی و مقابله با تأمین مالی تروریسم هستند.
آقای حصریه در جلسهای که روز چهارشنبه با بانکداران آمریکایی در زومیت داشت، قول داد که چنین گامهایی را اجرا کند. او در بیانیه روز پنجشنبه خود گفت، با باز شدن مسیرهای تبادل مالی بینالمللی، دسترسی به بانکهای آمریکایی مرحله بعدی است. آقای حصریه گفت با توجه به اینکه اکنون نقل و انتقالات الکترونیکی در دسترس است، این بدان معناست که برای اولین بار از زمان جنگ، بانکهای سوریه میتوانند از حسابهای خارجی که دیگر تحت تأثیر تحریمها قرار نمیگیرند، سود کسب کنند.
تصمیم بانکهای آمریکایی برای شروع تبادلات با شبکه بانکی سوریه، هدفی کلیدی برای تقویت بازسازی و توسعه محسوب میشود.
رئیس جمهور ترامپ ماه گذشته به طور موقت برخی از تحریمها علیه سوریه را حداقل برای شش ماه لغو کرد. گذشته از لغو تحریمها، رهبران تجاری که سرمایهگذاری در سوریه را مد نظر دارند، به دنبال محیطی دوستانهتر برای تجارت نیز هستند، به ویژه در مورد مسائلی مانند بازگرداندن سود یا دادگاههای مستقل.
جنگ بین اسرائیل و ایران نیز تأثیر منفی بر فضای سرمایهگذاری به طور کلی در منطقه داشته است. اگرچه سوریه از درگیریها خارج شده است، اما برخی از بقایای موشکهای سرنگون شده ایرانی بر روی این کشور افتاده است. اکثر خطوط هوایی بینالمللی پروازهای خود را به دمشق لغو کردهاند یا آنها را به شهر شمالی حلب منتقل کردهاند.
با این حال، ایمن عبدالنور، سیاستمدار مخالف سوری، در مورد اولین انتقال الکترونیکی جدید گفت: “با این حال، اولین انتقال الکترونیکی “بزرگ بود، زیرا این بدان معناست که بانکها شروع به اعتماد به سیستم بانکی سوریه کردهاند.” “ما میخواهیم همه بانکهای اروپایی به آن بپیوندند و به زودی امیدواریم بانکهای آمریکایی نیز به آن بپیوندند زیرا این بزرگترین بخش در جهان است.”
آقای عبدالنور گفت: اولین تراکنش شامل یک بانک ایتالیایی بود زیرا بسیاری از مشاغل ایتالیایی اخیراً در سوریه بودهاند و در حالی که سوریها کار دلهرهآور بازسازی را آغاز میکنند، نیاز گسترده به مصالح ساختمانی مانند کاشی را بررسی میکنند.
طبق آمار سازمان ملل متحد، بیش از یک سوم کل موجودی مسکن سوریه یا آسیب دیده یا نابود شده است و تخمین زده میشود که هزینههای بازسازی از ۲۵۰ میلیارد دلار شروع شود.
سه دیپلمات به خبرگزاری رویترز گفتند، فرستاده ویژه آمریکا، استیو ویتکاف، و وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی، از زمان آغاز حملات اسرائیل به ایران در هفته گذشته، چندین بار تلفنی گفتوگو کردهاند تا راهحلی دیپلماتیک برای پایان دادن به بحران پیدا کنند.
به گفته این دیپلماتها که به دلیل حساسیت موضوع نخواستند نامشان فاش شود، عراقچی اظهار داشت که تهران تا زمانی که اسرائیل حملات خود را که از ۱۳ ژوئن آغاز شده است، متوقف نکند، به مذاکرات بازنخواهد گشت.
آنها افزودند که این گفتوگوها شامل بحث کوتاهی درباره پیشنهادی از سوی آمریکا بود که اواخر ماه مه به ایران ارائه شده و هدف آن ایجاد کنسرسیومی منطقهای برای غنیسازی اورانیوم در خارج از ایران است؛ پیشنهادی که تهران تاکنون آن را رد کرده است.
مقامات آمریکایی و ایرانی بلافاصله به درخواست رویترز برای اظهارنظر در این باره پاسخ ندادند.
گفتوگوهای تلفنی این هفته، مهمترین مذاکرات مستقیم از زمان آغاز مذاکرات دو طرف در ماه آوریل بوده است. در آن زمان، در عمان و ایتالیا، این دو نفر پس از برگزاری مذاکرات غیرمستقیم، بهصورت گذرا با یکدیگر گفتوگو کرده بودند.
یک دیپلمات منطقهای نزدیک به تهران به رویترز گفت که عراقچی به ویتکاف اعلام کرده است که تهران «میتواند در موضوع هستهای انعطاف نشان دهد»، اگر واشنگتن اسرائیل را برای پایان دادن به جنگ تحت فشار قرار دهد.
یک دیپلمات اروپایی اظهار داشت: «عراقچی به ویتکاف گفت که ایران آماده بازگشت به مذاکرات هستهای است، اما اگر اسرائیل به حملات خود ادامه دهد، این امکان وجود ندارد.»
به جز دیدارهای کوتاه پس از پنج دور مذاکره غیرمستقیم از ماه آوریل برای بحث درباره مناقشه هستهای چنددههای ایران، عراقچی و ویتکاف پیشتر تماس مستقیمی نداشتند.
دیپلمات منطقهای دیگری به رویترز گفت: «تماس اولیه توسط واشنگتن آغاز شد و همچنین پیشنهاد جدیدی برای رفع بنبست بر سر خطوط قرمز متضاد ارائه داد.»
غنیسازی اورانیوم
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، از تهران میخواهد غنیسازی اورانیوم در خاک خود را متوقف کند، اما علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی گفت که حق غنیسازی تهران غیرقابل مذاکره است.
ترامپ درباره اینکه آیا به نیروهای آمریکایی دستور خواهد داد به حملات اسرائیل بپیوندند که به گفته اسراییل هدفش نابودی برنامه هستهای و توان موشکی ایران است، محتاطانه عمل کرده است. او دو روز پیش روزنهای برای ازسرگیری دیپلماسی نشان داد و گفت که مقامات ایرانی میخواهند برای دیدار به واشنگتن بیایند.
ترامپ اوایل این هفته پیشنهاد رئیسجمهور فرانسه، امانوئل ماکرون، را رد کرد. ماکرون گفته بود که ترامپ در نشست سران گروه هفت در کانادا به رهبران این گروه اعلام کرده بود که آمریکا پیشنهادی برای برقراری آتشبس و سپس آغاز گفتوگوهای گستردهتر ارائه کرده است.
بریتانیا، فرانسه و آلمان، که به عنوان گروه E3 شناخته میشوند و از امضاکنندگان توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میان قدرتهای جهانی و ایران هستند، روز یکشنبه تماسی در سطح بی با عراقچی داشتند. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، اسماعیل بقایی، و یک مقام اتحادیه اروپا اعلام کردند که این سه کشور و اتحادیه اروپا قرار است روز جمعه در ژنو با عراقچی دیدار کنند.
به گفته سه دیپلمات، اوایل این هفته، روبیو و عراقچی در گفتوگوهای جداگانه به اروپاییها درباره ابتکار دیپلماتیک ممکن اطلاع دادند.
یک دیپلمات ارشد اروپایی اظهار داشت که در نشست گروه هفت مشخص شد که ترامپ خواستار پایان سریع عملیاتها بود و مایل بود ایرانیها با او گفتوگو کنند، اما به صراحت اعلام کرد که اگر آنها بخواهند جنگ پایان یابد، باید خواستههای او را بپذیرند.
با توجه به حملات اسرائیل و لفاظیهای ترامپ، دیپلماتها گفتند که ایران در موقعیتی نیست که بتواند مذاکرات علنی با آمریکا برگزار کند، اما دیدار با اروپاییها به عنوان واسطهای برای پیشبرد دیپلماسی برای تهران واقعبینانهتر به نظر میرسد.
پریسا حافظی و جان آیریش / خبرگزاری رویترز
باراک راوید، مارک کاپوتو / اکسیوس
مشاوران ترامپ میگویند این روزها یک سوال کلیدی ذهن رئیسجمهور ترامپ را مشغول کرده است: اگر ایالات متحده به جنگ اسرائیل بپیوندد و بمبهای عظیم سنگرشکن خود را پرتاب کند، آیا واقعاً مستحکمترین تأسیسات هستهای ایران (فردو) را نابود خواهد کرد؟
چرا این موضوع مهم است: تردیدهای ترامپ در روز چهارشنبه در مورد قطعیت موفقیت، یکی از دلایلی است که او هنوز در مورد اقدام به حمله تردید داشت.
مقامات آمریکایی میگویند ترامپ میخواهد مطمئن شود که چنین حملهای واقعاً مورد نیاز است، ایالات متحده را به یک جنگ طولانی مدت در خاورمیانه نمیکشاند ـــ و مهمتر از همه، واقعاً به هدف نابودی برنامه هستهای ایران دست مییابد.
یک مقام آمریکایی گفت: “ما آماده حمله به ایران خواهیم بود. ما هنوز متقاعد نشدهایم که وجود ما ضروری است. و میخواهیم غیرضروری باشیم. فکر میکنم رئیسجمهور هنوز متقاعد نشده که وجود ما ضروری است.”
اگر ترامپ وارد جنگ شود، تقریباً مطمئناً سایت غنیسازی اورانیوم فردو را که در کوهی در جنوب تهران ساخته شده است، نابود خواهد کرد.
این سایت در صدر فهرست اهداف اسرائیل قرار دارد. اما اسرائیل فاقد بمبهای سنگرشکن ۳۰ هزار پوندی مورد نیاز برای نابودی آن از هوا و همچنین هواپیمای بمبافکن B-2 برای حمل آنها است. ایالات متحده هر دو را در برد پروازی ایران در اختیار دارد.
اگر فردو از جنگ جان سالم به در ببرد
مقامات اسرائیلی نگرانند که اگر فردو از جنگ جان سالم به در ببرد، برنامه هستهای ایران نیز از این مخمصه جان سالم به در خواهد برد.
ترامپ روز چهارشنبه در پاسخ به این سوال که آیا تخریب فردو را ضروری میداند، گفت: “ما تنها کسانی هستیم که توانایی انجام این کار را داریم، اما این بدان معنا نیست که من این کار را خواهم کرد.” “همه در این مورد از من سوال کردهاند، اما من تصمیمی نگرفتهام.”
پشت صحنه: یک مقام آمریکایی گفت که ترامپ به طور خاص از مشاوران نظامی خود پرسیده است که آیا بمب عظیم سنگرشکن (MOP)، فردو را نابود خواهد کرد یا خیر.
به گفته این مقام آمریکایی، مقامات پنتاگون به ترامپ گفتند که مطمئن هستند که این اتفاق خواهد افتاد. اما مشخص نیست که ترامپ کاملاً متقاعد شده باشد.
مقامات فعلی و سابق آمریکایی میگویند که بمبهای سنگرشکن هرگز در میدان نبرد استفاده نشدهاند، اگرچه در طول توسعه چندین آزمایش را پشت سر گذاشتهاند.
یکی دیگر از مقامات ارشد آمریکایی گفت: “بمب سنگرشکن کار خواهد کرد. این مسئله مربوط به تواناییها نیست. ما توانایی آن را داریم. اما یک طرح کامل (برای حمله احتمالی) وجود دارد. این فقط پرتاب یک بمب سنگرشکن و اعلام پیروزی نیست.”
این مقام گفت: «پایان بازی برای ما ساده است: بدون سلاح هستهای.» «ممکن است برای اسرائیلیها متفاوت باشد. و اگر منطقی باشد، ما حاضریم به آنجا برویم و یک حمله دقیق انجام دهیم ـــ شاید، در صورت لزوم» و اگر رئیس جمهور آن را «منطقی و مؤثر» بداند.
مقامات اسرائیلی معتقدند که ترامپ به نفع حمله ایالات متحده تصمیم خواهد گرفت، اما ادعا میکنند که حتی اگر مجبور شوند به تنهایی این کار را انجام دهند، میتوانند آسیب قابل توجهی به تأسیسات فردو وارد کنند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، و یِشیل لیتر، سفیر اسرائیل در واشنگتن، در مصاحبههای اخیر خود اشاره کردند که نیروهای دفاعی اسرائیل گزینههایی فراتر از حملات هوایی دارند.
گزینه حمله کماندویی
یکی از این گزینهها میتواند یک حمله کماندویی پرخطر باشد. نیروهای ویژه اسرائیل سپتامبر گذشته چنین عملیاتی را، البته در مقیاسی کوچکتر، انجام دادند، زمانی که یک کارخانه موشک زیرزمینی در سوریه را با کارگذاری مواد منفجره و انفجار آن نابود کردند.
اکنون که اسرائیل کنترل کامل حریم هوایی ایران را در دست دارد و ضربه سنگینی به ارتش ایران وارد کرده است، به نظر میرسد این گزینه نسبت به حالت عادی، کمتر افراطی باشد.
یک مقام آمریکایی گفت که اسرائیلیها به دولت ترامپ گفتهاند که اگرچه ممکن است نتوانند با بمب به عمق کافی در کوه برسند، اما ممکن است “این کار را با انسان انجام دهند.”
دو مقام آمریکایی و یک منبع آگاه گفتند که در روزهای اخیر، در حالی که ترامپ در حال بررسی این موضوع بوده است که آیا به جنگ بپیوندد یا خیر، استیو ویتکاف، فرستاده ویژه او، به طور مستقیم با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در ارتباط بوده است.
یک مقام آمریکایی گفت: «ما همچنان این را مطرح میکنیم: بیایید صحبت کنیم. بیایید صحبت کنیم، میدانید، چون امید جاودانه است. بعضی روزها استیو [ویتکاف] میگوید: «با من تماس گرفته شد. آنها علاقهمند به صحبت هستند. و بعضی روزهای دیگر، میگوید: «با من تماس نگرفتند.» بنابراین ما ذرهای از این موضوع دست نمیکشیم.»
یک منبع آگاه از اوضاع گفت: روز جمعه، وزرای امور خارجه فرانسه، آلمان و بریتانیا به همراه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ژنو با عراقچی دیدار خواهند کرد.
یک مقام اروپایی گفت که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز چهارشنبه با مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، تلفنی صحبت کرد و او را از دیدار برنامهریزی شده با همتای ایرانیاش مطلع کرد.
حفظ ابهام؛ تاکتیک حکمرانی ترامپ
ترامپ روز چهارشنبه جلسه دیگری در اتاق وضعیت با تیم ارشد امنیت ملی خود در مورد جنگ بین اسرائیل و ایران برگزار کرد.
یک مقام آمریکایی گفت: «صبر رئیسجمهور هر دقیقه که میگذرد، رو به پایان است. زمان برای ایران واقعاً در حال گذر است و همه گزینهها روی میز است.»
ترامپ پیش از این جلسه در گفتگو با خبرنگاران گفت که هنوز در مورد حمله به ایران تصمیم نگرفته و تأکید کرد که در را به روی یک راهحل دیپلماتیک نبسته است.
نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد روز چهارشنبه در توییتی نوشت که تهران «تحت فشار مذاکره نخواهد کرد»، بهویژه با «یک جنگطلب که مدتهاست به اهمیت خود چسبیده است»، که اشارهای آشکار به نتانیاهو بود. اما نشانههای دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد ایرانیها مایل به گفتگو هستند.
مقامات آمریکایی گفتند که ترامپ معتقد است حفظ ابهام در مورد تصمیماتش، فشار بیشتری را بر ایران وارد میکند.
رئیسجمهور روز چهارشنبه گفت: «من ایدههایی دارم. اما دوست دارم در آخرین لحظه تصمیم بگیرم.»
مؤسسه «زنان نوبل» روز پنجشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ با انتشار بیانیهای خواستار آتشبس فوری میان اسرائیل و جمهوری اسلامی شد. در این بیانیه، این جنگ «ناقض قوانین بینالمللی» توصیف شده و نسبت به «رنج گسترده انسانی» و «خطر گسترش یک درگیری منطقهای و جهانی» هشدار داده شده است.
در متن بیانیه آمده است:
«غیرنظامیان، از جمله زنان و کودکان، در حال کشتهشدن هستند. ما، زنان برنده جایزه صلح نوبل، در کنار صلح، عدالت و پرهیز از خشونت ایستادهایم. از همه طرفها — و جامعه بینالمللی — میخواهیم که فوراً اقدام کنند: جنگ را متوقف کنید و گفتوگو را جایگزین ویرانی کنید.»
زنان نوبلیست در ادامه تأکید کردهاند:
«ما پژواک صدای شجاعانه مردم منطقهای هستیم که میگویند: نه به جنگ.»
نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۲۳، نیز از داخل ایران پیامی را به این بیانیه افزوده است:
«جنگ نباید آینده ما را رقم بزند. من برای مردم ایران، منطقه و جهان خواستار صلح هستم.»
در این بیانیه، با اشاره به تبعات انسانی جنگ آمده است:
«بالاترین بهای جنگ را مردم غیرنظامی میپردازند — جانهایی که از دست میرود، خانههایی که ویران میشود، خانوادههایی که آواره میشوند. در ایران، مردم با فشار اقتصادی فزاینده و ترسی دائمی روبهرو هستند.»
نگرانی ویژهای نیز نسبت به وضعیت زنان مدافع حقوق بشر ابراز شده است:
«ما عمیقاً نگران وضعیت همه غیرنظامیان هستیم، از جمله زنان مدافع حقوق بشر و خواهرمان، نرگس محمدی. شجاعت زنان ایران الهامبخش است.»
در پایان، زنان برنده جایزه صلح نوبل، خواستار بلند کردن صدایی واحد و صریح برای پایان جنگ شدند:
«بیایید صدای خود را بلند و بدون ابهام برای پایان فوری این جنگ، پایان همه اشکال خشونت، و تعهدی دوباره به صلح، حقوق و آزادیها بلند کنیم.
آتشبس فوری.
نه به جنگ.
۱۹ ژوئن ۲۰۲۵ / ۲۹ خرداد ۱۴۰۴
گفتوگوی نرگس محمدی با بیبیسی جهانی:
سوال خبرنگار بیبیسی: در حال حاضر اوضاع اینطور است؛اسرائیلیها در حال بمباران تهران هستند.
پاسخ: من از تهران خارج شدهام. چند روز بعد از حملات اسرائیل، مجبور شدم این شهر را ترک کنم
سوال: درست است. پس الان از کجا با من صحبت میکنید؟
پاسخ: الان در اطراف تهران هستم، در شهری دیگر. اما خودم آنچه در تهران رخ داد را با چشم دیدم.
سوال: خب برایمان تعریف کن، چطور بود؟
پاسخ: من شاهد حملات وحشتناکی بودم. زیرساختها را میزنند، بسیاری از غیرنظامیان کشته شدهاند. صدای وحشتناک پهپادها و انفجارهابالای سر… از بدترین و ترسناکترین تجربههایی بود که ما داشتیم.میخواهم یکی از دوستانم را توصیف کنم که فقط دو روز پیش، وقتی انبار نفتیای در تهران به نام شهران را زدند و همهچیز شعلهور شد…او مجبور شد با همان لباسهایی که بر تن داشت، خانهاش را ترک کند و این واقعاً یک فاجعه است.
سوال: چه زمانی تصمیم به فرار گرفتید؟
پاسخ: چهار روز در تهران بودم. دیروز، در روز پنجم، خارج شدم. اما قلبم هنوز در تهران است و آرزوی بازگشت دارم.
سوال: شنیدهایم که صفهای طولانی برای خروج از تهران شکل گرفته بود. خروج برای شما دشوار بود؟
پاسخ: مسافتی که دو ساعت زمان میبرد، برای ما ۱۲ ساعت طول کشید.
سوال: عجب. نرگس، اجازه بده بپرسم حالتان چطور است؟ چون شما فقط چند ماه پیش، دسامبر گذشته، از زندان آزاد شدید و وضعیت جسمیتان هم خوب نبود. با توجه به همه این فشارها، الان چطورید؟
پاسخ: من دو تومور داشتم؛ یکی در سینه و یکی در پا. موفق شدیم تومور پا را جراحی کنیم. اما وقتی قرار بود تومور سینه را عمل کنیم، همه این اتفاقات افتاد. حالا نمیدانیم که چه زمانی دوباره امکان عمل فراهم خواهد شد.
سوال: بسیار متأسفم که این را میشنوم. با این حال، با وجود تمام فشارها و شرایط سخت، زمانی پیدا کردید و متنی نوشتید که در روزنامه فرانسوی لوموند منتشر شده؛ در آن خواستار پایان حملات نظامی اسرائیل و همچنین توقف غنیسازی اورانیوم از سوی جمهوری اسلامی ایران شدهاید.چرا چنین درخواستی کردید؟
پاسخ: من ده سال از زندگیام را فقط بهخاطر دفاع از حقوق بشر و صلح در زندان گذراندهام. حالا ما در تقاطع جنگها هستیم. جنگ تمامعیار میان اسرائیل و جمهوری اسلامی و جنگ جمهوری اسلامی با مردم سرزمین ایران. من به عنوان یک ایرانی که همیشه از حقوق بشر و صلح دفاع کردهام، اکنون در یک نقطهی عطف بزرگ قرار دارم. نقطهای در تقاطع بین جنگها. من عمیقاً باور دارم که دموکراسی، حقوق بشر و آزادی از مسیر خشونت و جنگ حاصل نمیشوند. بنابراین، بهعنوان کسی که طرفدار دموکراسی است، باید خواستار توقف این جنگ از سوی اسرائیل باشم. جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل باید به آتشبس برسند. این جنگ باید متوقف شود. من این جنگ را با شدیدترین لحن ممکن محکوم میکنم.
سوال: شما این جنگ را «تهدیدی جدی برای بنیانهای تمدن بشری» خواندهاید. چرا از چنین ادبیات تندی استفاده میکنید؟
پاسخ: خاورمیانه اکنون در آتش و خون غرق است. در کجای خاورمیانه میتوان نشانهای از امید به صلح دید؟ سیاستمدارانی مانند علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، این خشونتها را رقم زدهاند، چون وعده میدهند که میتوان از طریق جنگ و کشتار و خشونت آیندهی بهتری ساخت. اما این امکانپذیر نیست. تصور کنید؛ در ایران یک حکومت زنستیز و دینی حاکم است با علی خامنهای در رأس، که ما را به جهنم برده در حالی که وعدهی بهشت میداد. هم زمان نتانیاهو نیز ما را به جهنم میبرد، در حالی که وعدهی آزادی و دموکراسی میدهد.
سوال: نرگس، شما بهطور خاص خواستار توقف غنیسازی اورانیوم از سوی دولت ایران شدهاید. فکر میکنم بسیاری از ایرانیها، البته شما بهتر از من میدانید، اما بسیاری از مردم میگویند این مسئله به خود ما مربوط است. چرا باید غنیسازی متوقف شود؟ چون اسرائیل یا آمریکا میخواهند؟
پاسخ: ما باید به شرایطمان توجه کنیم؛ ما تحت حکومت یک دیکتاتوری مذهبی هستیم که به خواست مردم احترام نمیگذارد. من همیشه گفتهام این حکومت دروغگو و فریبکار است .بارها گفتهام این حکومت ناتوان و غیرقابل اصلاح است. بنابراین، علیرغم آنچه رژیم میگوید، مردم ایران هیچ بهرهای از برنامهی غنیسازی اورانیوم نبردهاند. این برنامه نه منبع جدید انرژی برای ما فراهم کرده، نه مشکلی را حل کرده است.
ما روزانه ساعتها قطعی برق داریم. گفتند برای تحقیقات پزشکی و درمانی نیاز به غنیسازی داریم، اما هیچگاه چنین چیزی محقق نشد. پس این برنامهی هستهای هیچ سودی برای مردم ایران نداشته است. در عوض، این برنامه منبع دشمنیهای بینالمللی شده. بنابراین باید بگویم که برنامهی هستهای جمهوری اسلامی پروژهای متعلق به حکومت است، نه مردم. و عملاً مردم را به گروگان گرفتهاند.
سوال: نگران نیستید که اگر این حکومت به شکلی آشفته فرو بپاشد، آنچه در پی میآید بهجای دموکراسی، درگیریهای بیشتری باشد؟ شاید حتی جنگ داخلی یا حاکم شدن جریانهایی افراطیتر؟
پاسخ: چیزی که من به آن یقین دارم این است که جنگ هرگز دموکراسی، حقوق بشر و آزادی به ارمغان نمیآورد. این را با اطمینان میگویم.
سوال: شما همیشه بهشدت از حکومت ایران انتقاد کردهاید و بیپروا صحبت کردهاید. آیا نگران نیستید که چنین سخنانی باعث بازداشت دوبارهی شما شود؟
پاسخ: ممکن است، اما نگران نیستم.
سوال: چرا نگران نیستید؟
پاسخ: این مبارزهای است که ما خود آن را انتخاب کردهایم. مبارزهای که بهای سنگینی برای آن پرداختهایم، و باید آن را تا پایان ادامه دهیم.
پاتریک کینگزلی، آدام راسگون، رونن برگمن، ناتان اودنهایمر و جولیان ای. بارنز
نیویورک تایمز / ۱۹ ژوئن ۲۰۲۵
علاوه بر احتمال دخالت تعیینکننده آمریکا که میتواند سرنوشت برنامه هستهای ایران را رقم بزند، دو عامل دیگر مدت زمان جنگ ایران و اسرائیل را تعیین خواهند کرد: ذخیره رهگیرهای موشکی اسرائیل و موجودی موشکهای دوربرد ایران.
از زمانی که ایران هفته گذشته در پاسخ به حملات اسرائیل اقدام به تلافی کرد، سامانه پدافند هوایی پیشرفته اسرائیل موفق شده است اکثر موشکهای بالستیک ایرانی را رهگیری کند و به نیروی هوایی اسرائیل زمان بیشتری برای حمله به ایران بدون متحمل شدن تلفات عمده در خاک خود بدهد.
اکنون با طولانی شدن جنگ، اسرائیل رهگیرهای خود را سریعتر از توان تولیدش شلیک میکند. به گفته هشت مقام فعلی و سابق، این موضوع باعث نگرانی در میان مقامات امنیتی اسرائیل شده که آیا ذخایر موشکهای پدافندی کشور پیش از اتمام زرادخانه موشکی ایران کاهش خواهد یافت یا نه.
ارتش اسرائیل ناگزیر شده در مصرف رهگیرها صرفهجویی کند و اولویت بیشتری به دفاع از مناطق پرجمعیت و زیرساختهای راهبردی بدهد. اکثر مقامات به شرط ناشناس ماندن صحبت کردند تا آزادانهتر اظهارنظر کنند.
ژنرال ران کوخاو، فرمانده سابق پدافند هوایی اسرائیل، میگوید: «رهگیرها دانه برنج نیستند. تعداد آنها محدود است.» او افزود: «اگر موشکی قرار باشد به پالایشگاههای حیفا اصابت کند، واضح است که رهگیری آن مهمتر از موشکی است که به صحرای نگب میخورد. صرفهجویی در مصرف رهگیرها یک چالش است. میتوانیم از پساش بربیاییم، اما چالش است.»
ارتش اسرائیل در پاسخ به سؤالی درباره محدودیت ذخایر رهگیرها، در بیانیهای کوتاه اعلام کرد: «برای مقابله با هر سناریویی آماده است و به صورت دفاعی و تهاجمی برای رفع تهدیدات علیه شهروندان اسرائیلی عمل میکند.»
در آغاز جنگ، برخی مقامات اسرائیلی تخمین زدند که ایران حدود ۲۰۰۰ موشک بالستیک در اختیار دارد. به گفته مقامات اسرائیلی، بین یکسوم تا نیمی از این موشکها یا شلیک شدهاند یا به دلیل حملات اسرائیل به انبارهایشان از بین رفتهاند. ایران اکنون در هر حمله تعداد کمتری موشک شلیک میکند، شاید به این دلیل که نگران تمام شدن مهماتش است. نمایندگی ایران در سازمان ملل پاسخی به درخواست اظهارنظر نداده است.
در همین حال، اسرائیل نیز به سرعت در حال مصرف رهگیرهای خود است. تا صبح چهارشنبه، ایران حدود ۴۰۰ موشک شلیک کرده بود که تقریباً ۴۰ فروند از آنها از سامانه پدافندی اسرائیل عبور کرده و به مناطق مسکونی اصابت کردند. ۳۶۰ موشک دیگر یا رهگیری شدند یا تا سقوط در مناطق خالی یا دریا تحت نظارت قرار گرفتند. برخی موشکهای ایرانی ممکن است بیش از یک بار هدف قرار گرفته باشند و تعداد دقیق رهگیرهای مصرفشده مشخص نیست.
هیچ مقام اسرائیلی حاضر نشد تعداد رهگیرهای باقیمانده را اعلام کند؛ افشای این موضوع میتواند به ایران برتری نظامی بدهد.
پاسخ به این سؤال بر توان اسرائیل برای ادامه یک جنگ فرسایشی بلندمدت تأثیرگذار است. ماهیت جنگ تا حدی به این بستگی دارد که آیا رئیسجمهور ترامپ تصمیم میگیرد به اسرائیل در حمله به سایت غنیسازی هستهای فردو در شمال ایران بپیوندد یا اینکه ایران تصمیم میگیرد برای جلوگیری از چنین مداخلهای برنامه غنیسازی خود را کنار بگذارد.
اما پایان جنگ همچنین به این بستگی دارد که هر دو طرف تا چه مدت میتوانند خسارات وارده به اقتصاد و روحیه ملی ناشی از افزایش تلفات غیرنظامیان را تحمل کنند.
هفت نوع سامانه پدافند هوایی
اسرائیل دستکم به هفت نوع سامانه پدافند هوایی متکی است. بیشتر آنها سامانههای خودکار هستند که با رادار موشکهای ورودی را شناسایی کرده و به افسران پیشنهادهایی برای رهگیری میدهند. افسران برای واکنش به آتش کوتاهبرد فقط چند ثانیه و برای حملات دوربرد چند دقیقه فرصت دارند. گاهی سامانههای خودکار پیشنهاد نمیدهند و تصمیمگیری به عهده افسران میافتد.
سامانه «آرو» موشکهای دوربرد را در ارتفاع بالا رهگیری میکند؛ سامانه «فلاخن داوود» در ارتفاع پایینتر و «گنبد آهنین» معمولاً راکتهای کوتاهبرد شلیکشده از غزه یا تکههای موشکهای رهگیریشده را هدف قرار میدهد.
آمریکا دستکم دو سامانه دفاعی دیگر نیز تأمین کرده که برخی از آنها از کشتیهای مستقر در مدیترانه شلیک میشوند. اسرائیل همچنین در حال آزمایش یک سامانه لیزری جدید و نسبتاً آزمایشنشده است. در نهایت، جنگندهها برای سرنگونی پهپادهای کندپرواز به کار گرفته میشوند.
برخی اسرائیلیها معتقدند اکنون زمان پایان دادن به جنگ است پیش از آنکه پدافند اسرائیل بیش از حد تحت فشار قرار گیرد. تاکنون دستکم ۲۴ غیرنظامی در حملات ایران کشته و بیش از ۸۰۰ نفر زخمی شدهاند. برخی زیرساختهای کلیدی، از جمله پالایشگاههای نفت در شمال اسرائیل و خانههای غیرنظامی هدف قرار گرفتهاند. یک بیمارستان در جنوب اسرائیل نیز صبح پنجشنبه هدف حمله قرار گرفت.
تلفات که هماکنون با معیارهای اسرائیل بالا است، میتواند به شدت افزایش یابد اگر ارتش اسرائیل ناچار شود برای تضمین حفاظت بلندمدت از چند سایت راهبردی مانند راکتور هستهای دیمونا یا ستاد ارتش در تلآویو، استفاده عمومی از رهگیرها را محدود کند.
زوهار پالتی، افسر ارشد پیشین موساد، میگوید: «اکنون که اسرائیل موفق شده بیشتر اهداف هستهای ایران را هدف قرار دهد، پنجرهای دو یا سه روزه برای اعلام پیروزی و پایان جنگ دارد.» او افزود: «در برنامهریزی دفاعی اسرائیل برای جنگهای آینده، هیچکس سناریویی را پیشبینی نکرده بود که در آن مجبور باشیم در چندین جبهه بجنگیم و در برابر این همه موج موشک بالستیک دفاع کنیم.»
برخی دیگر مطمئناند که اسرائیل میتواند با نابود کردن بیشتر پرتابگرهای موشکی ایران، مانع استفاده ارتش ایران از باقیمانده ذخایرش شود. ایران هم پرتابگرهای ثابت و هم متحرک دارد که در سراسر کشور پراکندهاند. برخی موشکها در زیرزمین نگهداری میشوند که نابود کردنشان دشوارتر است و برخی دیگر در انبارهای سطحی قرار دارند.
ارتش اسرائیل اعلام کرده بیش از یکسوم پرتابگرها را نابود کرده است. به گفته مقامات و کارشناسان، این موضوع تعداد موشکهایی را که ایران میتواند در یک حمله شلیک کند، محدود کرده است. مقامات آمریکایی نیز گفتهاند حملات اسرائیل به پرتابگرها توان ایران برای شلیک موشک و انجام حملات گسترده را به شدت کاهش داده است.
آساف کوهن، فرمانده پیشین بخش ایران در اطلاعات نظامی اسرائیل، میگوید: «مسئله اصلی تعداد پرتابگرهاست، نه تعداد موشکها. هرچه پرتابگر بیشتری نابود شود، شلیک موجی برای آنها سختتر میشود. اگر متوجه شوند در ظرفیت پرتاب مشکل دارند، به آزار و اذیت روی میآورند: هر از گاهی یکی دو موشک به دو نقطه مختلف شلیک میکنند.»
—-
* پاتریک کینگزلی رئیس دفتر اورشلیم نیویورک تایمز و مسئول پوشش اخبار اسرائیل، غزه و کرانه باختری است.
* آدام راسگون خبرنگار نیویورک تایمز در اورشلیم و پوششدهنده امور اسرائیل و فلسطین است.
* رونن برگمن نویسنده مجله نیویورک تایمز مستقر در تلآویو است.
* ناتان اودنهایمر خبرنگار نیویورک تایمز در اورشلیم و پوششدهنده امور اسرائیل و فلسطین است.
* جولیان ای. بارنز خبرنگار حوزه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و مسائل امنیت بینالملل برای نیویورک تایمز است و بیش از دو دهه در این حوزه فعالیت دارد.
از آغاز حمله اسرائیل به ایران، جمهوری اسلامی به بازداشتهای گسترده شهروندان با اتهامهایی از قبیل جاسوسی برای اسرائیل دست زده است. همچنین دسترسی به اینترنت بهشدت محدود شده و دو زندانی سیاسی زندان اوین، علی یونسی و حمید کاشانی، بهطور ناگهانی به مکان نامعلومی منتقل شدهاند. از سوی دیگر قوه قضاییه و مجلس جمهوری اسلامی خواستار تشدید احکام مرتبط با اسرائیل و تسریع در اجرا شدهاند.
سازمان حقوق بشر ایران با اشاره به پیشینه جمهوریاسلامی در تشدید سرکوب و اعدام در شرایط جنگی، با ابراز نگرانی شدید خواستار توجه جامعه جهانی به وضعیت شهروندان در داخل ایران شد. این سازمان همچنین از فقدان روند قضایی شفاف، در رابطه با این اتهامها که میتوانند مجازات اعدام در پی داشته باشند، ابراز نگرانی کرد و در مورد تشدید سرکوب و اعدام در روزهای پیش رو هشدار داد.
محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، گفت: «در شرایطی که چشم جهان بهسوی درگیری نظامی اسرائیل و ایران است، جامعه جهانی و مردم، بهخصوص ایرانیان خارج از کشور نباید اجازه دهند که در سایه جنگ فاجعه حقوقبشری دیگری در زندانها توسط جمهوری اسلامی رخ دهد.»
بازداشتهای گسترده از ۲۴ خرداد (۱۴ ژوئن) یعنی یک روز پس از آغاز حملات جاری اسرائیل به اهدافی در ایران آغاز شد. طبق گزارش رسانههای داخل کشور که سازمان حقوق بشر ایران آنها را گردآوری کرده، طیف گستردهای از اتهامها مانند «همکاری با اسرائیل و عکسبرداری از مکانهای حساس، تشویش اذهان عمومی، ایجاد رعب و وحشت و برهم زدن آرامش روانی مردم، حمایت رسانهای از اسرائیل، اخلال در امنیت روانی جامعه، ارتباط با عوامل اسرائیل، جاسوسی برای موساد» و موارد مشابه به عنوان دلیل این بازداشتها ذکر شدهاند.
بر مبنای آمارهای منتشرشده در رسانههای ایران، دستکم ۲۲۳ تن در این مدت بازداشت شدهاند. گمان میرود که تعداد بازداشتها بیش از این باشد.
همچنین پراکندگی این بازداشتها در استانهای «یزد، هرمزگان، کرمان، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، گلستان، تهران، البرز، اردبیل، فارس، مازندران، خراسان شمالی، خراسان رضوی، لرستان، ایلام، بوشهر، آذربایجان غربی، زنجان، قزوین، مرکزی، کرمانشاه و کردستان» گزارش شده است.
شمار قابل توجهی از بازداشتشدگان را مهاجران افغانستانی ساکن ایران تشکیل میدهند. سازمان حقوق بشر ایران پیشتر همراه با ۸۳ سازمان حقوق بشری دیگر از افزایش اعدام شهروندان افغانستان ابراز نگرانی کرده و آنان را کمهزینهترین قربانیان ماشین اعدام جمهوری اسلامی خوانده بود.
همزمان با تشدید بازداشتها به اتهام ارتباط با اسرائیل، غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی، در اظهاراتی گفت که متهمان به ارتباط با اسرائیل باید «بسیار سریع و با توجه به شرایط جنگی» محاکمه و مجازات شوند.
مجلس شورای اسلامی نیز به دو فوریت طرح تشدید مجازات همکاریکنندگان با اسرائیل رای مثبت داد. در صورت تصویب قانون جدید، «جاسوسی یا همکاری با دول متخاصم از جمله دولت آمریکا» بهعنوان «افساد فی الارض» محسوب و مشمول مجازات مندرج در ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی یعنی اعدام میشود.
حملات هوایی و موشکی ایران و اسرائيل علیه یکدیگر برای هفتمین روز متوالی ادامه یافت. بامداد پنجشنبه ۱۹ ژوئن/۲۹ خرداد، موشکهای ایران به بیمارستانی در اسرائیل اصابت کردند. اسرائیل نیز اهدافی در سراسر ایران را مورد حمله قرار داد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، جهان را در انتظار نگه داشته است تا مشخص شود آیا ایالات متحده به اسرائیل در حملات هوایی برای نابودی تأسیسات هستهای تهران خواهد پیوست یا خیر.
ترامپ روز چهارشنبه در گفتوگو با خبرنگاران در خارج از کاخ سفید، از اظهارنظر درباره تصمیمگیری برای پیوستن به کارزار هوایی اسرائیل خودداری کرد. او گفت: «ممکن است این کار را بکنم، ممکن است نکنم. هیچکس نمیداند چه تصمیمی خواهم گرفت.»
ترامپ در ادامه اظهار داشت که مقامات ایرانی خواستار سفر به واشنگتن برای برگزاری نشستی هستند. او افزود: «ممکن است این کار را انجام دهیم»، اما گفت که «کمی دیر شده» برای چنین گفتوگوهایی.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی ضبطشدهای که روز چهارشنبه ۱۸ ژوئن/۲۸ خرداد از تلویزیون پخش شد و اولین حضور علنی او از روز جمعه، روز آغاز جنگ هوایی ایران و اسرائیل، درخواست قبلی ترامپ برای تسلیم شدن ایران را رد کرد. او گفت: «هرگونه مداخله نظامی آمریکا بدون شک با خسارات جبرانناپذیری همراه خواهد بود. ملت ایران تسلیم نخواهد شد.»
وزرای امور خارجه آلمان، فرانسه و بریتانیا قصد دارند روز جمعه در ژنو با همتای ایرانی خود مذاکرات هستهای برگزار کنند تا ایران را به بازگشت به میز مذاکره ترغیب کنند. این خبر را یک منبع دیپلماتیک آلمانی به رویترز اعلام کرد.
حملات موشکی و پهپادی
صبح پنجشنبه، چندین موشک ایرانی به مناطق پرجمعیت اسرائیل، از جمله بیمارستانی در جنوب این کشور، اصابت کردند. این خبر را یک مقام نظامی اسرائیلی اعلام کرد.
رد موشکها و تلاشها برای رهگیری آنها در آسمان تلآویو قابل مشاهده بود و صدای انفجارهایی شنیده شد که نشاندهنده رهگیری موشکهای ورودی بود. رسانههای اسرائیلی همچنین از اصابت مستقیم موشکهای ایران در مرکز اسرائیل خبر دادند.
خدمات اضطراری (اورژانس) اسرائيل اعلام کرد که پنج نفر در این حملات به شدت مجروح شدهاند و دهها نفر دیگر در سه مکان جداگانه آسیب دیدهاند. اورژانس اسرائيل افزود که هنوز افرادی در ساختمانی در محلهای در جنوب تلآویو گرفتار هستند.
تصاویر نشاندهنده خسارات گسترده به ساختمانها در «رامات گان» نزدیک تلآویو بود و امدادگران در حال کمک به ساکنان، از جمله کودکان، دیده شدند. مرکز پزشکی «سوروکا» در بئرشبع، در جنوب اسرائیل، اعلام کرد که دچار خسارت شده است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد که مقرهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل در نزدیکی بیمارستان را هدف قرار داده است.
در ایران، خبرگزاری ایسنا گزارش داد که منطقهای نزدیک به تأسیسات آب سنگین خنداب (در نزدیکی اراک) مورد حمله اسرائیل قرار گرفته است.
پیشتر، پدافند هوایی در تهران فعال شده و پهپادهایی را در حومه پایتخت رهگیری کرده بود. این خبر را خبرگزاری نیمهرسمی SNN گزارش داد.
خبرگزاریهای ایرانی همچنین اعلام کردند که ۱۸ «عامل دشمن» را که در شهر مشهد در شمال شرق ایران در حال ساخت پهپاد برای حملات اسرائیل بودند، دستگیر کردهاند.
خروج ساکنان تهران، شهری با ۱۰ میلیون نفر جمعیت، روز چهارشنبه بزرگراههای خروجی شهر را مسدود کرد. آرزو، یک ساکن ۳۱ ساله تهرانی، در گفتوگو تلفنی با رویترز گفت که به شهر تفریحی لواسان در نزدیکی تهران رسیده است.
او گفت: «خانه دوستم در تهران مورد حمله قرار گرفت و برادرش مجروح شد. آنها غیرنظامی هستند. چرا ما باید بهای تصمیم رژیم برای پیگیری برنامه هستهای را بپردازیم؟»
درخواستها از درون آمریکا برای دیپلماسی
ترامپ گاهی از پیشنهاد پایان سریع دیپلماتیک جنگ سخن گفته و گاهی نیز احتمال پیوستن ایالات متحده به این درگیری را مطرح کرده است.
منبعی آگاه از بحثهای داخلی دولت آمریکا به رویترز گفت که ترامپ و تیمش در حال بررسی گزینههایی هستند که شامل پیوستن به اسرائیل در حملات علیه تأسیسات هستهای ایران میشود.
اما احتمال حمله آمریکا به ایران، شکافهایی را در ائتلاف حامیانی که ترامپ را به قدرت رساندند، آشکار کرده است. برخی از پایگاه حامیان ترامپ از وی خواستهاند که کشور را درگیر جنگ جدیدی در خاورمیانه نکند.
سناتورهای ارشد دموکرات آمریکا از ترامپ خواستند که دیپلماسی را در اولویت قرار دهد و به دنبال توافقی الزامآور برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای باشد. آنها نسبت به رویکرد دولت او ابراز نگرانی کردند.
آنها در بیانیهای اعلام کردند: «ما از عدم پاسخگویی دولت ترامپ به پرسشهای اساسی نگران هستیم. طبق قانون، رئیسجمهور باید با کنگره مشورت کند و در صورتی که قصد ورود کشور به جنگ را دارد، مجوز دریافت کند.»
آنها افزودند: «او به کنگره و مردم آمریکا بدهکار است که استراتژی ایالات متحده برای تعامل در منطقه را ارائه دهد.»
واکنش پوتین به احتمال ترور خامنهای
ترامپ روز سهشنبه در پستهایی در شبکههای اجتماعی به کشتن آیتالله خامنهای اشاره کرد.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، روز پنجشنبه در پاسخ به این پرسش که اگر اسرائیل با کمک ایالات متحده رهبر انقلاب ایران را ترور کند، چه واکنشی نشان خواهد داد، گفت: «حتی نمیخواهم این احتمال را بحث کنم. نمیخواهم.»
پوتین گفت که همه طرفها باید به دنبال راههایی برای پایان دادن به خصومتها باشند، به گونهای که هم حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و هم حق اسرائیل برای امنیت بیقیدوشرط دولت یهودی تضمین شود.
از روز جمعه، ایران حدود ۴۰۰ موشک به سمت اسرائیل شلیک کرده که حدود ۴۰ مورد از آنها از پدافند هوایی عبور کرده و طبق اعلام مقامات اسرائیلی، ۲۴ نفر، همگی غیرنظامی، را کشتهاند.
این حملات موشکی ایران، برای اولین بار در دهههای اخیر جنگ سایهای و درگیری نیابتی، تعداد قابلتوجهی از پرتابههای شلیکشده از ایران را نشان میدهد که با عبور از دفاعها، اسرائیلیها را در خانههایشان کشتهاند.
ایران گزارش داده که دستکم ۲۲۴ نفر در حملات اسرائیل، عمدتاً غیرنظامی، کشته شدهاند، اما این آمار را از چند روز پیش بهروزرسانی نکرده است.
خبرگزاری حقوق بشری هرانا مستقر در آمریکا اعلام کرد که تا ۱۸ ژوئن، ۶۳۹ نفر در حملات اسرائیل کشته و ۱,۳۲۹ نفر زخمی شدهاند. رویترز نتوانست این گزارش را به طور مستقل تأیید کند.
استیو هلند، پریسا حافظی و الکساندر کورنول / خبرگزاری رویترز
ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه، روز پنجشنبه ۱۹ ژوئن، در گفتوگو با سردبیران ارشد خبرگزاریهای بینالمللی در شهر سن پترزبورگ، درباره مناقشه ایران و اسرائیل، ناتو و جنگ در اوکراین اظهاراتی کرد.
این اظهارات توسط گزارشگران خبرگزاری رویترز از روسی ترجمه شده است.
در مورد واکنش او به احتمال کشته شدن علی خامنهای توسط اسرائیل و آمریکا:
«اگر اجازه دهید، امیدوارم این پاسخ مناسبی به سؤال شما باشد: من حتی نمیخواهم این احتمال را مورد بحث قرار دهم. اصلاً تمایلی به این بحث ندارم.»
«این حرفها را میشنوم، اما حتی نمیخواهم دربارهشان صحبت کنم.»
در مورد احتمال تغییر رژیم در ایران:
«همیشه باید دید که آیا شروع یک اقدام به هدف مورد نظر میرسد یا خیر. امروز در ایران، با تمام پیچیدگیهای فرآیندهای داخلی سیاسی که در جریان است (و ما از آن آگاهیم و فکر میکنم نیازی به ورود عمیقتر به آن نیست)، شاهد انسجام جامعه حول رهبری سیاسی کشور هستیم. این تقریباً همیشه و در همه جا اتفاق میافتد و ایران هم مستثنی نیست. این نکته اول است.»
«نکته دوم که بسیار مهم است این است که همه درباره آن صحبت میکنند: کارخانههای زیرزمینی (تأسیسات هستهای) وجود دارند و اتفاقی برایشان نیفتاده است. به نظر من، درست این است که همه به دنبال راههایی برای پایان دادن به خصومتها و یافتن توافقی بین طرفهای این مناقشه باشند تا هم منافع ایران در زمینه فعالیتهای هستهای (از جمله انرژی صلحآمیز هستهای) تأمین شود و هم امنیت اسرائیل به عنوان یک دولت یهودی تضمین گردد. این مسئله حساسی است و باید با دقت بسیار برخورد کرد، اما به طور کلی، چنین راهحلی قابل دستیابی است.»
در مورد حمایت از ایران:
«ما به طور مستمر با شرکای ایرانی خود در تماس هستیم. امروز در ارتباطیم و فردا و پسفردا نیز ادامه خواهد داشت. این روابط ادامه دارد.»
«ثانیاً، همانطور که گفتم، متخصصان ما در بوشهر حضور دارند — ۲۵۰ نفر به همراه سایر مسافران کاری که تعدادشان ممکن است به ۶۰۰ نفر برسد. ما نمیرویم. آیا این حمایت نیست؟ ایران از ما درخواست حمایت دیگری نکرده است.»
در مورد کمک نظامی به ایران:
«ما زمانی به دوستان ایرانی خود پیشنهاد همکاری در زمینه سیستمهای دفاع هوایی دادیم، اما آنها چندان علاقهای نشان ندادند و موضوع خاتمه یافت. در مورد توافق مشارکت استراتژیک که اشاره کردید، هیچ مادهای مربوط به حوزه دفاعی وجود ندارد... و سوم اینکه، دوستان ایرانیمان حتی چنین درخواستی از ما ندارند. بنابراین عملاً چیزی برای بحث وجود ندارد.»
«پیشنهاد ما ایجاد یک سیستم بود، نه تحویل جداگانه تجهیزات. یک بار این موضوع را مطرح کردیم، اما طرف ایرانی علاقهای نشان نداد و موضوع مسکوت ماند. در مورد تحویلهای جداگانه، بله، در گذشته چنین همکاریهایی داشتیم، اما این به بحران امروز ربطی ندارد. این همان چیزی است که به آن همکاری عادی در حوزه فنی-نظامی در چارچوب هنجارهای بینالمللی میگویند.»
در مورد روابط با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا:
«در مورد امکان دیدار با آقای ترامپ، قطعاً چنین ملاقاتی میتواند بسیار مفید باشد. من با رئیسجمهور آمریکا موافقم — این ملاقات باید آماده شود و به نتایج مثبتی بینجامد... ما برای تلاش او جهت احیای روابط با روسیه در بسیاری از حوزههای امنیتی و اقتصادی احترام زیادی قائل هستیم.»
«در حال حاضر تماسهایی بین ما و شرکتهای بزرگ که مایل به بازگشت هستند وجود دارد. این تا حدی خوشبینی محتاطانهای ایجاد میکند. امیدوارم هم رئیسجمهور آمریکا و هم حلقه نزدیکانش این را ببینند و بشنوند و همراه با نمایندگان کسبوکار، تصمیماتی برای احیای روابط روسیه و آمریکا گرفته شود.»
در مورد ناتو:
«ما هیچ گونه تجدید تسلیحات ناتو را تهدیدی برای فدراسیون روسیه نمیدانیم، زیرا از نظر تأمین امنیت خودکفا هستیم و به طور مداوم توان دفاعی و نیروهای مسلح خود را ارتقا میدهیم. هرچه ناتو انجام دهد، البته تهدیدهایی ایجاد میکند، اما ما همه این تهدیدها را خنثی خواهیم کرد. شکی در این نیست. از این منظر، افزایش بودجه ناتو به ۵٪ تولید ناخالص داخلی کشورهای عضو، کاملاً بیمعناست.»
«نکته دوم این که متأسفانه در طول قرنها، غرب همواره مسئله تهدید روسیه را مطرح کرده است. این برای نخبگان غربی ابزاری راحت جهت توجیه سیاست داخلی خود بوده است — با توسل به یک تهدید خیالی از شرق، میتوانستند از مالیاتدهندگان پول بگیرند و اشتباهات خود در حوزه اقتصاد را به گردن تهدید شرق بیندازند.»
«اگر کشورهای ناتو میخواهند بودجه خود را افزایش دهند، خب، این انتخاب خودشان است. اما این به نفع هیچکس نخواهد بود. البته ریسکهای اضافی ایجاد میکنند. بله، میکنند. اما این تصمیم ما نیست. به نظر من این کاملاً غیرمنطقی و بیهدف است. و البته هیچ تهدیدی از سوی روسیه وجود ندارد. این حرفها پوچ است.»
در مورد روابط با غرب:
«واضح است که بحران فعلی در روابط روسیه و اروپای غربی از سال ۲۰۱۴ آغاز شد. اما مشکل این نیست که روسیه کریمه را ضمیمه کرد، بلکه این است که کشورهای غربی به کودتا در اوکراین کمک کردند. همیشه به ما میگویند: باید طبق قواعد زندگی کرد. چه قواعدی؟ وقتی سه کشور — فرانسه، آلمان و لهستان — به کیف رفتند و به عنوان ضامن، توافقنامهای بین مخالفان و دولت ویکتور یانوکوویچ امضا کردند، اما چند روز بعد مخالفان کودتا راه انداختند و هیچکس حتی سرفهای هم نکرد، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است.»
«و بعد میگویند: باید طبق قواعد زندگی کرد. چه قواعدی؟ شما دارید چه فکری میکنید؟ آیا دارید برای دیگران قانون مینویسید، اما خودتان هیچ چیز را رعایت نمیکنید؟ خب، چه کسی میتواند اینگونه زندگی کند؟ بحران از همین جا شروع شد. نه به این دلیل که روسیه از موضع قدرت عمل کرد.»
«شرکای غربی ما همیشه، حداقل پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، از موضع قدرت عمل کردهاند. زیرا نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم بر اساس توازن قوا بین پیروزمندان شکل گرفت. حالا یکی از پیروزمندان — اتحاد جماهیر شوروی — از بین رفته است. پس غربیها شروع به نوشتن قواعد جدید برای خود کردند. چه قواعدی؟»
در مورد اشتباهات احتمالی در دوران قدرت خود:
«هر که گناه نکرده، سنگ اول را پرتاب کند. بگذارید بحث را همینجا تمام کنیم.»
در مورد دیدار با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین:
«ما آماده دیدار هستیم، همانطور که گفتم، من آماده ملاقات با همه، از جمله زلنسکی، هستم. مسئله این نیست.»
«اگر دولت اوکراین به کسی اعتماد دارد که مذاکره کند، به خدا، زلنسکی باشد. مسئله این نیست. مسئله این است که چه کسی اسناد را امضا میکند... وقتی با مسائل جدی سر و کار داریم، برای ما جنبه تبلیغاتی مهم نیست، بلکه جنبه قانونی آن اهمیت دارد.»
«اما نکته اینجاست که امضا باید توسط مقامات قانونی باشد، وگرنه فرد بعدی میآید و همه چیز را دور میریزد. اما اینطور هم نمیشود — ما با مسائل جدی روبرو هستیم. به همین دلیل من از این موضوع صرفنظر نمیکنم، اما کار زیادی باید انجام شود.»
در مورد گفتوگو با مرتس، رهبر اپوزیسیون آلمان:
«اگر صدراعظم آلمان بخواهد تماس بگیرد و صحبت کند، بارها گفتهام — ما هیچ تماسی رد نمیکنیم. و همیشه برای این کار آمادهایم... در مقطعی، وقتی شرکای اروپایی ما تصمیم گرفتند در میدان نبرد شکست استراتژیکی به ما وارد کنند، خودشان این تماسها را قطع کردند. آنها قطع کردند، پس خودشان باید از سر بگیرند. ما پذیرای آنها هستیم.»
«اما تردید دارم که آلمان بتواند بیش از آمریکا به عنوان میانجی در مذاکرات ما با اوکراین نقش داشته باشد. یک میانجی باید بیطرف باشد. وقتی ما تانکهای آلمانی و لئوپارد را در میدان نبرد میبینیم، و حالا میبینیم که آلمان در حال بررسی ارسال موشکهای تاوروس برای حمله به خاک روسیه است — نه تنها تجهیزات، بلکه حتی با استفاده از افسران Bundeswehr (ارتش آلمان) — قطعاً سؤالات بزرگی مطرح میشود. واضح است که اگر این اتفاق بیفتد، تأثیری بر روند جنگ نخواهد داشت (این محال است)، اما روابط ما را کاملاً تخریب خواهد کرد.»
«بنابراین، امروز ما جمهوری فدرال آلمان را — همانند بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی — نه به عنوان یک دولت بیطرف، بلکه به عنوان حامی اوکراین و در برخی موارد شاید به عنوان شریک در این درگیریها میبینیم. با این حال، اگر تمایلی برای گفتوگو درباره این موضوع و ارائه ایدههایی در این زمینه وجود دارد، تکرار میکنم که ما همیشه آماده شنیدن هستیم.»
یک منبع دیپلماتیک آلمانی به خبرگزاری رویترز گفت که وزرای امور خارجه آلمان، فرانسه و بریتانیا قصد دارند روز جمعه در ژنو با همتای ایرانی خود گفتوگوهای هستهای برگزار کنند.
به گفته این منبع، وزرای اروپایی ابتدا در نمایندگی دائم آلمان در ژنو با کایا کالاس، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، دیدار خواهند کرد و سپس جلسه مشترکی با وزیر امور خارجه ایران برگزار میکنند.
این ابتکار اروپایی در حالی مطرح شده است که نگرانیها از تشدید درگیریها در خاورمیانه پس از حملات گسترده نظامی اسرائیل علیه ایران، دشمن اصلی خود، در هفته گذشته و پاسخ ایران با شلیک موجی از موشکها به اهداف اسرائیلی افزایش یافته است.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، از اظهارنظر درباره مشارکت ایالات متحده در کارزار نظامی متحد خود، اسرائیل، خودداری کرده و این امر نگرانیها از شدت گرفتن بحران را تقویت کرده است.
هدف از گفتوگوهای ایران و کشورهای اروپایی، که به گفته منبع آلمانی با هماهنگی ایالات متحده انجام میشود، متقاعد کردن طرف ایرانی به ارائه تضمینهای قاطع مبنی بر استفاده صرفاً غیرنظامی از برنامه هستهای خود است.
به گفته این منبع، قرار است پس از این گفتوگوها، مذاکراتی ساختاریافته در سطح کارشناسان ادامه یابد.
اسرائیل اعلام کرده هدفش از بین بردن توانایی تهران برای توسعه سلاح هستهای است. ایران اما تأکید دارد که برنامه هستهایاش اهداف نظامی ندارد.
فردریش مرتس، صدراعظم آلمان، این هفته با حمایت از حمله اسرائیل و اظهاراتی که خشم تهران را برانگیخت، گفت که ایران باید تنشها را کاهش دهد، در غیر این صورت با تهدید تخریب بیشتری مواجه خواهد شد.
از سوی دیگر، یوهان وادفول، وزیر امور خارجه آلمان، روز چهارشنبه از رهبران ایران خواست تا برای یافتن راهحلی تلاش کنند که شامل تضمینهایی درباره برنامه هستهای این کشور باشد. او به تهران گفت: «هیچگاه برای آمدن به پای میز مذاکره دیر نیست».
فرانسوا مورفی / خبرگزاری رویترز
اسرائیل حملاتی را به تأسیسات هستهای ایران انجام داده و ادعا کرده است که تهران به دستیابی به سلاح هستهای نزدیک شده است.
در زیر خلاصهای از آنچه در این مورد میدانیم آمده است:
اسرائیل چگونه حمله خود را توضیح داد؟
نیروهای دفاعی اسرائیل در بیانیهای در روز جمعه، زمانی که این حملات آغاز شد، اعلام کردند که برای اولین بار طرح مخفی و رو به رشد ایران برای توسعه سلاح هستهای که میتواند اسرائیل را تهدید کند، افشا کردهاند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، سالهاست که اتهامات مشابهی را مطرح میکند، حتی یک بار در سال ۲۰۱۲ کارتونی از یک بمب را در سازمان ملل متحد ارائه داد. با این حال، اسرائیل مدرکی ارائه نکرده است که نشان دهد ایران به اندازهای که اکنون ادعا میکند، به سلاح هستهای نزدیک شده است.
سازمان دیدهبان هستهای سازمان ملل متحد(آژانس بینالمللی انرژی اتمی) که بازرسیهایی را در ایران انجام میدهد، گفته است که اگرچه نمیتواند تضمین کند که برنامه هستهای ایران کاملاً صلحآمیز است، اما «هیچ نشانه معتبری» از یک برنامه فعال و هماهنگ برای ساخت سلاح نیز ندارد.
چگونه به اینجا رسیدیم؟
با تضعیف تدریجی توافق هستهای سال ۲۰۱۵ ایران با قدرتهای بزرگ، تهران برنامه هستهای خود را گسترش و تسریع کرد و در نتیجه، زمان مورد نیاز برای ساخت بمب هستهای در صورت تصمیم به این کار را کاهش داد – هرچند ایران منکر چنین هدفی است.
توافق ۲۰۱۵ محدودیتهای شدیدی را بر فعالیتهای اتمی ایران در ازای لغو تحریمها اعمال کرد. این توافق، ذخایر اورانیوم غنیشده ایران را کاهش داد و تنها مقدار کمی اورانیوم غنیشده تا ۳.۶۷ درصد خلوص برای آن باقی گذاشت که با خلوص تقریباً ۹۰ درصد که برای ساخت سلاح هستهای مناسب است، فاصله زیادی دارد.
ایالات متحده در آن زمان اعلام کرد که هدف اصلی افزایش زمان مورد نیاز ایران برای تولید مواد شکافتپذیر کافی برای ساخت بمب هستهای ـــ بزرگترین مانع در یک برنامه تسلیحاتی ـــ به حداقل یک سال است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در سال ۲۰۱۸، در دوره اول ریاست جمهوری خود، ایالات متحده را از این توافق خارج کرد و تحریمهایی را علیه تهران اعمال کرد که فروش نفت این کشور را کاهش داد و اقتصاد آن را تحت تأثیر قرار داد. در سال ۲۰۱۹، ایران شروع به نقض محدودیتهای فعالیتهای هستهای خود کرد و سپس بسیار فراتر از آنها عمل کرد.
در ادامه ایران تمام محدودیتهای کلیدی توافق، از جمله در مورد محل، نوع دستگاهها و اینکه تا چه سطحی میتواند اورانیوم را غنیسازی کند و چه مقدار مواد میتواند جمعآوری کند، را نقض کرد.
بر اساس آخرین گزارش فصلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ذخایر اورانیوم غنیشده این کشور که طبق توافق سال ۲۰۱۵ به ۲۰۲.۸ کیلوگرم محدود شده بود، در ماه مه ۹.۲ تن تخمین زده شد.
ایران تا کجا پیش رفته است؟
وضعیت دقیق تأسیسات و مواد هستهای مختلف ایران از زمان حملات اسرائیل مشخص نیست.
طبق معیار نظری آژانس بینالمللی انرژی اتمی، حداقل تا زمان حملات اسرائیل، ایران اورانیوم را تا ۶۰ درصد خلوص غنیسازی میکرد و در آن سطح، در صورت غنیسازی بیشتر، مواد کافی برای ساخت ۹ سلاح هستهای در اختیار داشت.
این بدان معناست که به اصطلاح «زمان گریز» ایران ـــ زمانی که برای تولید اورانیوم کافی در سطح تسلیحاتی برای یک بمب هستهای نیاز دارد ـــ نزدیک به صفر بوده است؛ تحلیلگران میگویند احتمالاً چند روز یا کمی بیشتر از یک هفته.
ایران سه تأسیسات غنیسازی فعال داشت: یک کارخانه روی زمین و یک کارخانه بزرگتر زیرزمینی در مجتمع نطنز و دیگری که در داخل کوهی در فردو دفن شده بود.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده است که به نظر میرسد فقط فردو از آسیب حملات اسرائيل در امان مانده است. رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گفته است که کارخانه روی زمین تخریب شده و سانتریفیوژهای غنیسازی اورانیوم کارخانه زیرزمینی نطنز احتمالاً به شدت آسیب دیده یا از بین رفته است.
این امر حداقل تا حدودی زمان گریز ایران را طولانیتر کرده است، زیرا اگر سانتریفیوژی فعال باشد، تعداد بسیار کمتری از آنها فعال هستند. وضعیت ذخایر اورانیوم غنیشده آن نیز نامشخص است.
ایران چقدر سریع میتواند به سمت بمب حرکت کند؟
گذشته از غنیسازی اورانیوم، این سوال مطرح است که اگر ایران تصمیم به ساخت بمب بگیرد، چقدر طول میکشد تا بقیه اجزای سلاح هستهای را تولید و احتمالاً آن را به اندازهای کوچک کند که بتوان آن را در یک سامانه پرتاب مانند موشک بالستیک قرار داد. تخمین این موضوع بسیار دشوارتر است زیرا روشن نیست که ایران در این زمینه چقدر دانش فنی دارد.
تخمینها در مورد مدت زمان لازم برای تسلیحاتی شدن توسط ایران عموماً بین ماهها تا حدود یک سال متغیر است.
گروسی روز سهشنبه در پاسخ به این سوال که ایران چقدر طول میکشد تا یک بمب تولید کند، به سیانان گفت: “مطمئناً برای فردا نبود... فکر نمیکنم مسئله سالها باشد.”
و آیا ایران این کار را میکرد؟
سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی معتقدند که ایران یک برنامه هماهنگ تسلیحات هستهای داشت که در سال ۲۰۰۳ آن را متوقف کرد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش سال ۲۰۱۵ خود دریافت که ایران روی جنبههایی از تسلیحاتی شدن کار میکرد و برخی از کارها تا اواخر سال ۲۰۰۹ ادامه داشت. گروسی این ماه گفت که آخرین یافتههای آن هنوز هم به طور کلی با این موضوع مطابقت دارد.
ایران داشتن برنامه تسلیحات هستهای را انکار میکند، اگرچه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، گفته است که اگر ایران چنین تصمیمی بگیرد، «رهبران جهان نمیتوانند مانع ما شوند».
آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده است که نگرانیهایی در مورد اظهارات مقامات ارشد سابق در مورد توانایی ایران در ساخت بمب دارد.
دیپلماتها گفتند که این اظهارات شامل مصاحبه تلویزیونی علی اکبر صالحی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی ایران، است که در آن تولید سلاح هستهای را به ساخت ماشین تشبیه کرد و گفت که ایران میداند چگونه تمام قطعات مورد نیاز را بسازد.
در نتیجه توقف اجرای بخشهایی از توافق ۲۰۱۵ توسط ایران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیگر نمیتواند به طور کامل بر تولید و موجودی سانتریفیوژهای ایران نظارت داشته باشد و دیگر نمیتواند بازرسیهای سرزده انجام دهد. این موضوع باعث گمانهزنیهایی درباره امکان راهاندازی یک سایت غنیسازی مخفی توسط ایران شده است، اما هیچ نشانه محکمی در این مورد وجود ندارد.