تبليغات در ايران امروز
با قيمت مناسب و كيفيت عالی
بازگشت به صفحه اول

"خلبان حاضر به پرواز نبود"، "جعبه‌ی سياه هواپيما كجاست؟"

چه كسی پاسخ می‌دهد؟

● هواپيمای سی۱۳۰ ارتش قرار بود ساعت ۷ صبح ديروز پرواز كند، اما اين پرواز بدليل نقص فنی با حدود شش ساعت تاخير انجام شد.
● "محمد كربلايی احمد" عكاس روزنامه‌ی همشهری لحظاتی پيش از پرواز در تماسی با تلفن همراه برادرش از وجود نقص فنی در هواپيما خبر داده و گفته است خلبان با پرواز هواپيما موافق نيست.
● «عليرضا برادران» عكاس "خبرگزاری فارس" قبل از پرواز در تماسی با همكارانش می‌گويد: «هواپيمای ما نقص فنی دارد؛ بطوريكه خلبان حاضر نيست سوار شود. به همين خاطر به دستور مسؤولان، منتظر هستيم خلبان شيفت بعد بيايد و پرواز كنيم؛ می‌گويند دل و جرأت او بيشتر است.»
● همشهری: هواپيما برای فرود اضطراری در فرودگاه مهرآباد، ۲ بار تقاضای فرود كرده اما به خلبان اجازه فرود داده نشده است.

Tue / 06 12 2005 / 13:41

چه كسی پاسخ می‌دهد؟

ايران امروز: هواپيمای سی ۱۳۰ ارتش قرار بود ساعت ۷ صبح ديروز پرواز كند، اما اين پرواز با حدود شش ساعت تاخير انجام شد. اين تاخير بدليل نقص فنی بود. همچنين خلبان هواپيما از پرواز با اين هواپيما اكراه داشته است. اين را اظهارات پيش از پرواز دو تن قربانيان سانحه با همكاران و خانواده‌ی خود بروشنی اثبات می‌كند. اين خبر را حتی "حسين شريعتمداری" مديرمسئول روزنامه‌ی كيهان نيز در گفتگويش با "ايرنا" تاييد كرده است. به اين ترتيب بايد به اين سئوال پاسخ داده شود چرا به اين هوايما اجازه پرواز داده شده است؟
علاوه براين تاكنون هيچ خبری از سرنوشت "جعبه سياه" هواپيما منتشر نمی‌شود. براستی "جعبه سياه" هواپيما كجاست؟
در اين ميان همه‌ی دغدغه‌ی ستاد كل نيروهای مسلح گويا آن بوده كه روشن كند كشته‌شده‌گان حادثه "شهيد" هستند يا قربانيان عادی!

قبل از پرواز می‌دانستند هواپيما نقص فنی ‌دارد

يكی ‌از خبرنگاران – جواد روح - در وبلاگ خود نوشته است: «عليرضا برادران» از عكاسان خوب "خبرگزاری فارس" كه در جريان حادثه كشته شد، حدود ساعت ١١و ٣٠ دقيقه (يعنی قبل از پرواز) در تماسی با همكارانش در خبرگزاری می‌گويد: « هواپيمای ما نقص فنی دارد؛ بطوريكه خلبان حاضر نيست سوار شود. به همين خاطر به دستور مسؤولان، منتظر هستيم خلبان شيفت بعد بيايد و پرواز كنيم؛ می‌گويند دل و جرأت او بيشتر است.»

يك روزنامه‌نگار دیگری بر روی وبلاگ خود نوشته است "اسماعیل عمرانی" خبرنگار تازه‌کار ایسنا در اولین ماموریت خود جزو کشته شدگان هواپیمای سی – ١٣٠ بوده است. به گفته او چون خبرنگاران قدیمی گروه سیاسی خبرگزاری دانشجویان تمایل نداشته‌اند که به این ماموریت بروند به ناچار قرعه به نام او افتاده بود.

اين هم عين خبر روزنامه همشهری (چهارشنبه): محمد كربلايی احمد لحظاتی پيش از اين كه سوار بر كجاوه مرگ شود، در تماسی با تلفن همراه برادرش از وجود نقص فنی در هواپيما خبر داد و اعلام كرد خلبان با پرواز هواپيما موافق نيست. با اين وجود پرواز صورت گرفت و آخرين سفر محمد كربلايی احمد و ساير سرنشينان هواپيمای ارتش را رقم زد. به اين پرسش چه كسی بايد پاسخ گويد كه چرا به هواپيمايی كه نقص فنی داشت و نقص آن به طور كامل رفع نشده بود اجازه پرواز داده شد؟

خلبان حاضر به پرواز نبود

روزنامه همشهری: چهره‌ها اشك آلود بود. همگی در شوك حادثه سقوط هواپيمای حامل خبرنگاران و عكاسان و از همه دردناك تر از دست دادن همكار دوست داشتنی‌مان "محمد كربلايی احمد" بوديم كه ناگهان صدای گريه سه زن در فضا پيچيد. او ناله می‌زد و می‌گفت: آخر كار خود را كرد.
همسر كربلايی احمد بر سر و صورتش می‌كوبيد و گريه می‌كرد. همگی اشك می‌ريختند. يك بار ديگر حادثه سقوط هواپيما عزيزانی را از ما گرفت.
خانواده مرحوم كربلايی احمد با راهنمايی همكاران به اتاق سردبيری رفتند.
او آخرين فردی بود كه با همسرش صحبت كرده بود. فضا غم آلود و چهره‌ها در غم از دست دادن عزيزترين، اشك آلود بود.
همسرش اين طور شروع كرد: ساعت ۷ صبح قرار بود پرواز كنند. مثل هميشه آماده از خانه بيرون رفت. ساعت نزديك ۸ بود كه با من تماس گرفت و گفت: پرواز با تأخير انجام می‌شود. سپس برايم آرزوی سلامتی كرد. مكالمه را قطع كرد. دلم شور می‌زد. ساعت ۹ صبح مجدداً به او تلفن كردم. او گفت: ظاهرا هواپيما نقص فنی دارد و پرواز تأخير دارد. ساعت ۱۰ او دوباره تلفن زد. آنها هنوز پرواز نكرده بودند. محمد گفت: ظاهراً نقص فنی دارد و خلبان حاضر به پرواز نيست. حالا نمی‌دانم اصلا پرواز می‌كنيم يا نه؟ به او گفتم: فقط مراقب خودت باش!ديگر از او خبری نداشتم تا اين كه از طريق تلويزيون متوجه سقوط هواپيما شدم.


يادداشت همشهری:

سوك رسانه‌ای ايران

حادثه تلخ سقوط هواپيمای حامل خبرنگاران و عكاسان رسانه ها به بزرگترين سوك رسانه ای كشور تبديل شد. اگرچه شغل خبرنگاری با سختی و مصيبت و رنج پيوند خورده است اما حادثه ديروز كه در آن قريب به دهها نفر از خبرنگاران و عكاسان و تصويربرداران رسانه های جمعی ايران جان باختند، مصيبتی فراتر از حد تصور است و تحمل آن برای جامعه رسانه ای كشور بسيار دشوار. عصر روز گذشته در هريك از روزنامه ها و رسانه های كشور سوك و شيون برای دوست و همكار از دست رفته ای برپا بود. چشم های همكاران مدام با ذكر خاطره ای و يادآوری جمله ای از دوستان از دست رفته اشكبار می شد و بغض ها در گوشه و كنار تحريريه می تركيد.
تلخ تر از همه شرايط سقوط هواپيما و اخبار پيرامون آن است. اولا انتقال يكجا و گروهی جمعيتی از خبرنگاران آن هم با هواپيمايی كه بر اثر فرسودگی، عمر آن به سر آمده نكته ای است كه مسئولان ذيربط بايد پاسخگوی آن باشند. به هر حال صدمه وارد آمده به جامعه رسانه ای كشور به سادگی قابل جبران نخواهد بود و يقينا اين ماجرا از ابعاد مختلف از جانب رسانه ها مورد بررسی و پيگيری قرار خواهد گرفت.
نكته دوم اين كه هواپيمای ياد شده به دليل نقص فنی مجبور به بازگشت از ميانه راه شده و براساس اخبار اعلام شده برای فرود اضطراری در فرودگاه مهرآباد، ۲ بار تقاضای فرود كرده كه به خلبان اجازه فرود داده نشده است. مسئولان فرودگاه بايد پاسخگوی اين مسئله باشند كه به چه دلايل قابل قبولی اجازه فرود به هواپيما در حال سقوط نداده‌اند تا اين كه منجر به سقوط هواپيما در فاصله يك كيلومتری فرودگاه و در منطقه مسكونی شده است. البته اگر مسئولان، خلبان جان باخته در حادثه را به عنوان مقصر معرفی نكنند!
و نكته سوم جا خوش كردن فرودگاه مهرآباد در منطقه مسكونی است كه هر از گاهی مصيبت آن بر سر ساكنان مناطق اطراف فرودگاه آوار می شود. البته غير از آن هم آلودگی صوتی و گرفتاری ناشی از ترافيك و آمد و شد به فرودگاه آرامش عمومی را سلب كرده است. شهردار تهران ديروز از تصميمات شهرداری تهران و محدوديت های اعمال شده از سوی دولت سخن گفته بود و ساعاتی بعد خود وی در اولين لحظات وقوع حادثه سقوط هواپيما در محل حادثه حضور يافت. يقينا يكی از مهم ترين گرفتاری های شهری تهران وجود فرودگاه نظامی و مسافری در داخل شهر و در دل مناطق مسكونی است كه دولت همچنان برای رفع اين معضل اقدامی نكرده است. آيا باز هم بايد منتظر فاجعه ای ديگر بود؟


جعبه‌ی سياه هواپيما كجاست؟

چرا در اينهمه خبرهايی که در مورد اين سانحه از سوی منابع فارسی از مقصد داخل كشور منتشر می‌شود يک خبر از سرنوشت جعبه سياه اين هواپيما گفته نمی‌شود. براستی جعبه سياه اين هواپيما کجاست؟ و کداميک از ارگانهای مسئول برای از بين بردن رد پای سانحه‌سازان حرفه‌ای آنرا در اختيار گرفته است؟

همه‌ی دغدغه‌ی ستاد كل نيروهای مسلح

"ستاد كل نيروهای مسلح" به جای جستجوی علل سانحه و پاسخگويی به افكار عمومی ، گويا همه‌ی دغدغه‌اش اين بوده روشن كند ، كشته‌شدگان "شهيد" هستند يا قربانيان عادی.
"معاونت فرهنگی و تبليغاتی دفاعی ستاد كل نيروهای مسلح" با انتشار اطلاعيه‌ای اعلام كرده: "كادر پروازی و سرنشينان اين هواپيما شهيد محسوب می‌شوند."
بنا بر اين اطلاعيه "برابر تدبير مقام معظم رهبری و فرمانده‌ی كل قوا، نظر نهايی برای تعيين مصاديق شهادت با ستاد كل نيروهای مسلح است. از آن جا كه عزيمت هواپيمای ياد شده به سوی منطقه‌ی رزمايش آبی و خاكی عاشقان ولايت جزء رزمايش تلقی می‌شود، برابر بند هـ ماده‌ی ١٠٧ قانون ارتش، كادر پروازی و همه‌ی سرنشينان هواپيما شهيد تلقی می‌شوند."!


آن چه شاهدان ديده‌اند

گزارش روزنامه همشهری
«ليلا» يكی از ساكنين طبقه ۶ ساختمان ۳۶ واحدی بلوك ۵۲ شهرك توحيد می‌گويد: «همراه برادرم سعيد در سالن پذيرايی پشت ميز كامپيوتر نشسته بوديم. من از بيرون آپارتمان صدای عجيبی شنيدم. وقتی از پنجره نگاه كردم، يك هواپيما را ديدم كه مستقيم به طرف پنجره ما می‌آمد. چرخ‌ها باز بودند و هنگامی كه به ملخ‌های هواپيما دقت كردم متوجه شدم كه هيچكدام مرتب كار نمی‌كنند و چرخش آنها طبيعی نيست. چند لحظه بعد شيشه‌های پنجره از انعكاس آتش هواپيما، نارنجی رنگ شد و ما ديديم كه هواپيما با پايين پنجره برخورد كرد. بلافاصله توده‌ای از آتش و دود شيشه‌های پنجره را شكست و موجی قوی من و برادرم را محكم به عقب پرتاب كرد و ما را به طرف ديواری كه پشتمان بود پرتاب كرد. وقتی می‌خواستيم از روی زمين بلند شويم، همه جا سياه بود و هيچ چيزی را نمی‌ديديم. تنفس دشوار بود. برادرم دست من را گرفت و از روی زمين بلند شديم. سپس روی ديوار دست كشيديم تا دستگيره در را پيدا كرديم. اما در از شدت موج تا حدی محكم بسته شده بود كه چوب آن داخل چارچوب آهنی فرو رفته بود. در حالی كه به سختی نفس می‌كشيديم، در ديگری را پيدا كرديم. به برادرم گفتم كه نمی‌توانم نفس بكشم. او با دستش دهانم را گرفت و من را به طرف راه پله كشاند. اگر چند ثانيه ديرتر از آپارتمان خارج می‌شديم، حتما خفه می‌شدم.»
«سعيد»ادامه می‌دهد: «شيشه‌های پاگردهای راه پله شكسته بود و من و خواهرم با پاهای برهنه پله‌هايی كه پر از تكه‌های شيشه بود را پايين رفتيم. بعد از اينكه به فضای باز رسيديم، با جهنمی از آتش و آهن مواجه شديم. من برای كمك به همسايه‌هايی كه گرفتار شده بودند دوباره به داخل ساختمان برگشتم. ابتدا يك خانم مسن را بر پشتم گذاشتم و به پايين آوردم. مرتبه دوم يك بچه را نجات دادم. وقتی برای بار سوم به داخل ساختمان رفتم، نفسم را از دست دادم و روی پله‌ها افتادم. چند دقيقه بعد امدادگران آتش نشانی من را از آنجا بيرون آوردند.»
«محمدرضا» با دوستانش در پاركينگ مقابل بلوك ۵۲ كنار يك ستون ايستاده بودند و صحبت می‌كردند. او می‌گويد: «ناگهان يكی از دوستانم با دست به سمتی اشاره كرد و به ما گفت كه آنجا را تماشا كنيم. ما يك هواپيمای غول پيكر را ديديم كه از فاصله ۲۰۰ متری به ما نزديك می‌شد. فكر كرديم كه خلبان قصد انجام حركات نمايشی را دارد. پس همانجا ايستاديم و تماشا كرديم. هواپيما در حالی كه تكان‌های شديدی داشت خيلی به ما نزديك شد و از كنار ساختمان عبور كرد اما لحظه‌ای بعد بال آن با كنار ساختمان برخورد كرد، هواپيما ناگهان چرخيد و با سر به ديوار كوبيده شد. ناگهان موجی از آتش و دود به اطراف بلند شد.»
«مسعود»كه همراه محمدرضا شاهد صحنه برخورد هواپيما بوده می‌گويد: «من وحشت كردم كه آتش به پمپ بنزين نزديك بلوك سرايت كند. گستردگی دامنه آتش تا حدی بود كه فضای سبز و درختان اطراف، تا شعاع ۳۰۰ متری سوخته بود. آن لحظه بيشتر از ۲۰ خودرو در پاركينگ پارك بود كه تعدادی از آنها متعلق به يك مؤسسه كرايه اتومبيل بود. مردمی كه در خيابان برای تماشا جمع شده بودند، درهای مجتمع را شكستند و داخل شدند. تعداد افراد لباس شخصی در حالی كه بيسيم به دست داشتند هر لحظه بيشتر می‌شد. امدادگران آتش نشانی و اورژانس تهران به سختی فعاليت می‌كردند و مردم و افراد متفرقه مزاحم آنها بودند. من هميشه هنگام تماشای سريال «هشدار برای كبرا ۱۱» فكر می‌كردم كه آن فقط يك فيلم است. اما چيزی كه روز سه شنبه با چشمان خودم ديدم، از تصاوير فيلم‌ها هم وحشتناك تر بود.»
محمد علوی ۱۲ ساله در گفت وگو با خبرنگار ما گفت: همراه بقيه بچه‌ها در حال بازی فوتبال در بلوك ۰ ۵ بوديم كه ديديم هواپيما مستقيم به طرف زمين می‌آيد.
انگار كاملا عادی درحال فرود بود اما مستقيم به طرف ما می‌آمد. بعد از عبور از بالای سر ما، بال راست آن به ضلع B بلوك ۵۲ برخورد كرد و هواپيما با صدای مهيبی منفجر شد. در اثر اين انفجار ما همه به عقب پرتاب شديم .
يك دختر دانشجو نيز به خبرنگار ما گفت: در حال ورود به شهرك، ناگهان هواپيمايی را ديدم كه به طرف ساختمان مسكونی در شهرك پرواز می‌كرد. همان لحظه صدای مهيبی را شنيدم و كل ساختمان قرمز شد.


گزارش اوليه از سقوط هواپيما

هواپيمای نظامی از نوع هركولس C130 بود كه با ٩٤ سرنشين و خدمه به مقصد بندرعباس به پرواز درآمده بود. اما از بد حادثه دچار سانحه شد و در حدود ساعت ٤٥/١٣ به وقت تهران ، به هنگام فرود اضطراری‌ بر روی منطقه مسكونی "توحيد" در كنار فرودگاه مهرآباد سقوط كرد. همه‌ی ٩٤ سرنشين هواپيما كه بيشتر آنها خبرنگار ، عكاس و فيلمبردار بودند ، جان خودرا از دست دادند.

بنا به آخرين گزارش‌های رسانه‌های خبری ‌ايران در اين حادثه حدود ١١٦ نفر كشته و ٥٠ نفر زخمی شده‌اند كه ٢٨ نفر ازآنان بستری در بيمارستان هستند. حال تعدادی از زخمی‌ها وخيم گزارش شده است. در اين حادثه حدود ١٠ خودرو نيز در آتش سوختند. در ميان ١١٦ نفر قربانيان ٩٤ جسد مربوط به سرنشينان هواپيما و ٢٢ جسد نيز از آن ساير قربانيان حادثه است.

خبرگزاری دانشجويان ايران گزارش داده است خلبان توانسته بود از برخورد هواپيما با بلوك مسكونی شماره ٥٢ شهرك توحيد جلوگيری كند اما يكی از بالهای هواپيما هنگام سقوط با ساختمان مذكور برخورد كرده آن را به آتش كشيده بود.

"ميرعبداللهی" مديركل روابط عمومی وزارت كشور به خبرگراری دانشجويان ايران گفته است: علت اين حادثه تا اين لحظه نقص فنی هواپيما اعلام شده اما بررسی‌ها در اين زمينه هنوز ادامه دارد.

براساس ليست اسامی سرنشينان هواپيما كه توسط «ايسنا» انتشار يافته، ٤٨ نفر از قربانيان اين حادثه مرگبار خبرنگار ، عكاس و فيلمبردار رسانه‌های مختلف ايران بودند. اين عده برای برای پوشش خبری مانور دريايی ارتش در چابهار عازم اين منطقه بودند. انجمن صنفى روزنامه‌نگاران ايران در پيام تسليت خود،‌ خبر از جان‌باختن ٨٤ نفر از خبرنگاران و عكاسان و گزارشگران داده است.

اسامی ٦٩ نفر از ليست مسافرين پرواز هواپيمای سی - ١٣٠ سانحه ديده

اسامی ٦٩ نفر از ليست مسافرين پرواز هواپيمای C130 سانحه ديده كه تاكنون اعلام شده ، به شرح ذيل است:
١- اسماعيل عمرانی - خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا)
٢ - محمد حسن قريب - عكاس خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا)
٣- داريوش شاهين واحد مركزی خبر
٤- محمود ايل‌بيگی واحد مركزی خبر
٥- محمود توران‌پشتی واحد مركزی خبر
٦- مجيد عسگری واحد مركزی خبر
٧ - ابراهيم بقايی واحد مركزی خبر
٨ - سيد يحيی مهدوی واحد مركزی خبر
٩ - محمدرضا شادروح شبكه‌ی يك گروه اجتماعی
١٠ - حميدرضا خيرخواه شبكه‌ی يك گروه اجتماعی
١١ - حسن نجفی شبكه‌ی يك گروه اجتماعی
١٢- علی‌زاده شبكه‌ی يك گروه اجتماعی
١٣ - رمامی شبكه‌ی يك گروه اجتماعی
١٦- تاجيك شبكه‌ی يك گروه اجتماعی
١٧- سيد هادی حسينی شبكه‌ی يك گروه اجتماعی
١٨- جليل حيدری‌زاده شبكه‌ی يك گروه اجتماعی
١٩- كاظم‌نژاد سرويس عكس كيهان
٢٠- احمد كربلايی همشهری
٢١- ميرافضلی ايرنا
٢٢- سپهدار ساجدی ايرنا
٢٣- مسعود جان‌نثاری صدا راديو
٢٤- امير صحرايی صدا راديو
٢٥- بابك غياوث‌وند مستندسازی معاونت سيما
٢٦- ميرزايی مستندسازی معاونت سيما
٢٧- فريس‌آبادی مستندسازی معاونت سيما
٢٨- نصرالله‌زاده عوامل فنی واحد سيار
٢٩- رحيمی عوامل فنی واحد سيار
٣٠- استوار سجاد اسدی عوامل فنی واحد سيار
٣١- غلامرضا بيات عوامل فنی واحد سيار

شبكه‌ی خبر

٣٢- عليرضا افشار
٣٣- حسين عرب‌احمدی
٣٤- مهدی اناری
٣٥- حسن حيدری
٣٦- جواد فراهانی
٣٧- محمدرضا احمدی
٣٨- حبيب اسدی
٣٩- منصور محمودی
٤٠- مهدی يونسی
٤١- حسين باباپور
٤٢- حسين خسروآبادی
٤٣- سپهدار مهاجری
٤٤- مكی‌آبادی
٤٥- خداعفو عبديانی
٤٦- سيد حسن شيرازی

روابط عمومی نيروی دريايی ارتش جمهوری اسلامی ايران

٤٧- محمدعلی بخشی
٤٨- ناوبان يكم عليرضا ارسطويان
٤٩- ناوبان دوم مهدی صادقی
٥٠- ناوبان دوم محمدباقر بابارشانی
٥١- مقصودی
٥٢- روح‌الله احمدون
٥٣- ناواستوار وظيفه علی عليزاده
٥٤-قمصری
٥٥- عليرضا خدادادی
٥٦- مهناوی يكم حسين آزموده
٥٧- آرمان‌نسب
٥٨- ستوان بابايی
٥٩- صفری
٦٠- محمديان
٦١- مهدی ابراهيمی
٦٢- حسين مشكين
٦٣- ناوسروان علی‌اصغر سليمانی
٦٤- ستوان يكم قاسم محمدی
٦٥- محمدرضا سليمانی
٦٦- حجت‌الاسلام محدث
٦٧- سرتيپ دوم عباس واعظی معاون روابط عمومی كل ارتش جمهوری اسلامی
٦٨- صادق نيلی خبرنگار خبرگزاری فارس
٦٩- عليرضا برادران عكاس خبرگزاری فارس


ايران امروز (نشريه خبری سياسی الكترونيك)
Iran Emrooz (iranian political online magazine)
iran emrooz©1998-2005 ........... editor@iran-emrooz.net