تبليغات در ايران امروز
با قيمت مناسب و كيفيت عالی |
راهكارهايی برای رفع تبعيض و نارضايتی اقوام ايرانی“كردستان را دريابيد”
Fri / 12 08 2005 / 20:54
نهضت آزادی ايران، با ابراز نگرانی عميق نسبت به تحريكات، تشنجات و درگيریها در شهرهای مختلف استان كردستان، قتل شهروندان، اعم از مردم عادی و نيروهای انتظامی، مجروح شدن مردم، تعطيل روزنامهها و بازداشتهای گسترده را محكوم نموده، همدردی خود را با خانواده¬های قربانيان و زخمیشدگان اين درگيریها اعلام میكند. نهضت آزادی ايران ، با توجه به وضعيت متلاطم و بحرانی منطقه، بويژه عراق، و تغييرات سياسی در ايران، ادامه و گسترش ناآرامیها و درگيریها و بكارگيری سياست مشت آهنين را به نفع كردستان و در راستای منافع و امنيت ملی كشورمان نمیداند. بحران كنونی كردستان از يك سو محصول رويدادهای تاريخی و از سوی ديگر بازتاب وضعيت سياسی، اقتصادی، فرهنگی ـمذهبی موجود در كردستان و تاثير رويدادهای منطقه و تحريكات خارجی است. بنابر اين، هر گونه راه حلی بايد با در نظر گرفتن عوامل يادشده و با خويشتنداری، سعه صدر و دورنگری گزينش و اعمال شود. واكنشهای تند و خشن نه تنها كارساز نخواهد بود بلكه موجب افزايش سريع ابعاد بحران در حدی كه مهار آن از دست برود، خواهد گرديد. اقوام ايرانی، از جمله كردها، بخش جدايیناپذير از فرهنگ و تمدن ايران محسوب میشوند. كردها از جمله قديمترين و اصيلترين اقوام ايرانی ـ آريايی هستند. آنان خود را بيش از هر ايرانی ديگری، ايرانی میدانند و از ملا مصطفی بارزانی چنين نقل میكنند كه «كردی كه خود را ايرانی نداند، كرد نيست»، برپايه چنين احساس تعلق و وابستگی، كردها در طول قرنهای پیدرپی گذشته از جدیترين پاسداران استقلال و تماميت ارضی كشورمان بودهاند. تاريخ گذشته ايران نشان میدهد كه بلوچها در بلوچستان، تركها در آذربايجان و كردها در غرب كشور نه تنها خود را ايرانی میدانستهاند بلكه مدافعان جدی در برابر تجاوزهای خارجی بودهاند. در انقلاب مشروطيت، هنگامی كه به دستور محمدعلی شاه - و به دست نيروی قزاق، به فرماندهی يك افسر روسي- مجلس شورای ملی به توپ بسته شد و مشروطه خواهان شكست خوردند و پراكنده شدند، ستارخان و باقرخان، قيام كرده، پس از شكست دادن قوای استبداد در آذربايجان راهی تهران شدند و شاه مستبد و نيروهای قزاق را وادار به فرار كردند. رهبران اين جنبش هرگز، سخنی كه حاكی از گرايشهای قومگرايانه در برابر ايران گرايی باشد بر زبان نراندند. پس چه شده است كه ما امروز با بحران قومگرايی روبرو شدهايم؟ متاسفانه، از سالهای آغازين قرن بيستم، يعنی از سال ١٣٠٠ هجری شمسی به بعد، با روی كار آمدن رضاخان و اجرای سياست دگرگونی ريشهای بافت و ساختار اجتماعی ايران و سركوبی ايلات و عشاير، درگيریهای شديدی ميان دولت مركزی و كردها پديد آمد. در آن زمان، اگر چه كردها حق ويژهای برای خود مطرح يا مطالبه نمیكردند، سياست تمركز قدرت در دولت مركزی از عوامل و موجبات اصلی درگيری های شديد نظامی در كردستان محسوب میشد. از آن پس، سياست محوری دولت مركزی در دوران استبداد مطلقه سلطنتی بر سركوبی مستمر كردها و جلوگيری از رشد و توسعه سياسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنان متمركز بوده است.اجرای اين سياست موجب شد كه در آستانه انقلاب اسلامی ايران، در آمارهای رسمی كشورمان، كردستان و سيستان و بلوچستان جزء فقيرترين و محرومترين استانهای كشور گزارش شوند. سركوبهای سياسی و نظامی، محدوديتهای فرهنگی و محروميتهای اقتصادی موجب فراهمشدن زمينههای مساعد برای رشد گرايشهای جدايیطلبانه شد. قدرتها و توطئهگران خارجی نيز در گذشته از همين زمينههای مساعد بهرهگيری كردهاند و اينك تحريكات و تبليغاتشان اوج تازهای يافته است ـ ريشهها و دلايل گرايشها و حركتهای جدايیخواهانه در ميان برخی از اقوام ايرانی، در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، را بايد در همين زمينههای داخلی و تحريكات خارجی جستجو كرد. ناآرامیهای اخير كردستان از يك درگيری ساده و ابتدايی در مهاباد -كه منجر به قتل يك هموطن كرد شد-، آغاز گرديد و اعتراضات مردمی به سرعت به شهرهای ديگر استان سرايت كرد. اگر چنين حادثهای، در يك منطقه ديگر، يا در شرايط ديگری در همان منطقه رخ دادهبود، احتمالاً اين گونه پيامدها را نمیداشت و تخلف يك مامور انتظامی با پيگيریهای عادی قضايی حل و فصل میشد. آن چه موجب بروز اين ناآرامیها گرديده است وجود شرايط و زمينههای مناسب، نارضايتیهای گسترده و عميق مردم از وضعيت كلی حاكم بر كشور و كردستان میباشد. در طول سالهای پس از انقلاب ، بويژه در جمهوری دوم، گامهای موثری در راستای رشد و ارتقای سطح آموزش در كردستان برداشته شد، به گونهای كه امروز شاهد نيروی تحصيل كرده و با ارزشی در ميان برادران كرد هستيم. اين سياستهای آموزشی آثار فراوانی در بالا بردن سطح آگاهی سياسی كردها و بهبود روابط آنان با دولت مركزی داشته است. در دو دوره رياست جمهوری آقای خاتمی، گامهای مثبت و موثری در انتصاب مديران كرد سنی در سطح استان و در سطح ملی برداشته شد و برنامههای ويژهای برای توسعه صنعتی و اقتصادی در كردستان به اجرا گذاشته شدهاست، اما، متاسفانه، پس از گذشت ٢٧ سال از پيروزی انقلاب هنوز ميانگين شاخصهای توسعه در كردستان (و نيز در سيستان و بلوچستان)، در مقايسه با ساير استانهای ايران، در پايينترين رديفها قرار دارد. محروميت اقتصادی در كردستان يكی از علل كارساز در ايجاد نارضايتیهای عمومی است. ميزان مشاركت مردم كردستان در انتخابات اخير، كمترين حد (زير ٢٠%) ، در سطح ملی بوده است. پايين بودن اين درصد مشاركت، بازتاب و نشانه روشن نارضايتی كردها از وضع موجود است. مقايسه اين آمار با آمار مشاركت مردم كردستان در انتخابات دو دوره گذشته رياست جمهوری، كاهش شديد آن را نشان میدهد. بیترديد، اين كاهش چشمگير، علاوه بر آن چه در بالا اشاره شد، متاثر از تغيير وضعيت كردهای شمال عراق نيز بودهاست. رخدادهای كردستان عراق سطح توقعات كردهای ايران را بالا برده و بر ميزان نارضايتی آنان افزوده است. رشد گرايشهای جدايیخواهانه در ميان برخی از كردها همچنين واكنشی به وضعيت نه چندان مطلوب كل كشور است. در شرايط نامطلوب كنونی، به همانگونه كه سرمايههای مادی به كشورهای ديگر، از جمله به امارات متحده عربی ، فرار میكنند، نيروهای انسانی نيز با الهام از شعر زيباي: «سعديا حب وطن گر چه حديثی است شريف ـ نتوان مرد به سختی كه من اينجا زادم»، دست به مهاجرت میزنند، تا آنجا كه فرار مغزها از ايران به بالاترين سطح در جهان رسيده است، آن دسته از مردم كه نه امكان مهاجرت و گريز دارند و نه خود را قادر به تغيير شرايط نامطلوب میبينند، ناگزير به تمامی سابقه و هويت تاريخی خويش پشت پا میزنند و نجات را در جدايی و گريز از مركز تصور میكنند. اما جدايی به رهايی نمیانجامد، بلكه گام برداشتن به سوی سراب و ناكجا آباد است. مقايسه وضعيت كردها در عراق و ايران قياس معالفارق است. زيرا در حالی كه كردها در هر جا كه باشند خود را ايرانی میدانند و احساس تعلق و وابستگی به ايران دارند، كردهای عراق هرگز خود را عرب ندانستهاند و نمیدانند، با اين كه اكثريت كردهای عراق سنی هستند، اشتراك مذهب آنان با اعراب سنی نتوانسته است آنان را به قبول حكومت عربی قانع يا وادار سازد. وضعيت كردهای تركيه و روابط آنان با اكثريت تركها تشابهی با وضع كردهای عراق دارد، اما آنها نيز وضعيت ويژهای دارند كه با وضع گروههای ايرانی به كلی متفاوت است. در چنين شرايطی، مقامات تصميمگيرنده و نيروهای انتظامی و امنيتی، با توجه به حساسيتهای بسيار بالايی كه وجود دارد، بايد با آرامش، سعه صدر و خويشتنداری با بحران روبرو شوند و در پی راهحلهای سنجيده باشند. متاسفانه مسايل كردستان- كه زمانی صرفا قومی و سياسی و اقتصادی بود- امروزه به دليل بروز و ظهور تعصبات مذهبی و كشيدهشدن اين تعصبات به سطح مديريت ها و انعكاس آن در ابعاد فرهنگی رسانههای ملی، با اعتراضات مذهبی همراه شده است. رفتارهای برخی از سنتگرايان شيعه نيز در تحريك احساسات مذهبی هموطنان اهل سنت به شدت موثر بوده است. از سوی ديگر،ما با برادران كردمان، بويژه روشنفكران و برگزيدگان كرد، نيز سخن داريم. محور اصلی سخنمان اين است كه مشكلات كردستان جدا از مسائل اساسی و كليدی كشورمان نيست، فشارهای سياسی، محروميت اقتصادی و محدوديت فرهنگی منحصر و محدود به كردستان نمیباشد. مگر فعالان سياسی غير كرد، تحت فشار نيستند؟ مگر بخش قابل توجهی از كل جمعيت كشورمان زير خط فقر زندگی نمیكنند؟ مگر دگرانديشان، اعم از دينی و غيردينی، مورد بیلطفی، فشار و سركوبی قرار ندارند؟ مگر سنتگرايان با تنگ نظری انديشههای متفاوت روشنفكران دينی را تحريم نمیكنند؟ حل مشكلات كردها با گزينش راهی جدا و مستقل از كل ايران و يا دست زدن به روشهای افراطی و تند و ناكجا آبادی مقدور نيست. در سراسر ايران، راه نجات مبارزه مستمر، پيگير، قانونی و مسالمتآميز برای ايجاد تغييرات تدريجی در راستای اهداف راهبردی است. برپايه آنچه گفته شد، ١ـ نهضت آزادی ايران فعالان فرهيخته و نخبگان كرد را به موضعگيری صريح عليه خشونتها و تحريكات ضد ملی و دعوت به اعتراضات مدنی و مسالمتآميز توصيه میكند. ٢ـ نهضت آزادی ايران مقامات مسئول و تصميم گيرنده در نهادهای امنيتی و انتظامی را به خويشتنداری در برخورد با ناآرامیها سفارش میكند. ٣ـ اگر دولت جديد درباره آن چه به عنوان «عدالت» مطرح كردهاست، جدی است، بايد عدالت را به عنوان يك هدف راهبردی در سطح ملی و در ميان اقوام ايرانی عملكند و با اجرای طرحهای مطالعه شده اقتصادی ـ صنعتی، ميانگين شاخصهای توسعه در كردستان (و در سيستان و بلوچستان) را به سطح ساير استانها ارتقا دهد. ٤ ـ اگر چه در كردستان چند زبان كردی وجود دارد، با اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی میتوان گام موثری در كاهش تشنجات و جلب نظر اقوام مختلف ايرانی، از جمله قوم كرد، برداشت. ٥ ـ ادامه وضعيت امنيتی در كردستان در راستای حل مسالمتآميز مشكلات اين استان نيست. مشكلات را بايد براساس ماهيتشان تفكيك كرد. مثلاً، مبارزه با قاچاق در كردستان بايد از ساير برنامهها به كلی جدا شود. تا زمانی كه فقر، محروميت و بيكاری در كردستان بيداد میكند، مردم را نمیتوان به آسانی از روی آوردن به قاچاق برای تامين حداقل هزينه زندگی بازداشت. در رويدادهای اخير، مناطق فقير نشين در مهاباد، و در ساير شهرهای كردستان، از كانونهای اصلی اعتراضات و ناآرامیها بوده است. ٦ ـ نهضت آزادی ايران فعالان سياسی كشور را، از هر قشر و گروه و با هر گرايشی، دعوت میكند كه نسبت به ناآرامیهای قومی و برخوردهای خشونتآميز كه در استانهای آذربايجان، خوزستان، كردستان و ... رخ میدهد توجه داشته و به مشكلات و اعتراضات مردم اين استانها حساس باشند و با جديت از حقوق و آزادیهای اساسی آنان، در چارچوب يك ايران متحد و يكپارچه، دفاع كنند. معترضان كرد نبايد احساس تنهايی كنند و نبايد اجازه و رضايت داد كه تنها راديوها و تلويزيونهای خارجی، با انگيزههای خاصی كه دارند، مدافع و بيان كننده اعتراضات كردها باشند. نهضت آزادی ايران در چهار سال گذشته، با بررسی اوضاع و احوال كشور، بارها ادامه وضعيت اقتصادی، سياسی، فرهنگی و اجتماعی كنونی را خطر آفرين ارزيابی كرده و هشدار داده است كه اگر اين روند متوقف نشود با فروپاشی جغرافيايی و اجتماعی روبرو خواهيم شد. ما برای پيشگيری از اين خطرات تهديد كننده، طرح وفاق ملی را مطرح كرديم و ما همچنان بر اجرای اين طرح پای میفشاريم و معتقديم كه اصرار بر تداوم اجرای سياستهای نامطلوب گذشته هزينههای سنگينتری را برای كشورمان به بار خواهد آورد. هم اكنون، آثار شوم ادامه اين سياستها را در خوزستان و كردستان میتوان ديد. بنابراين، تا دير نشده است بايد همگان برای رفع بحران ، فكری عاجل كنند و به اقداماتی فوری ولی سنجيده، ريشهای و خردورزانه دستزنند تا در پيشگاه خداوند و در برابر خلق او شرمسار نشوند. نهضت آزادی ايران |
ايران امروز (نشريه خبری سياسی الكترونيك) Iran Emrooz (iranian political online magazine) iran emrooz©1998-2005 ........... editor@iran-emrooz.net |