تا پایان قرن هفدهم، عربستان بهعنوان تأمینکننده قهوه جهان بدون رقیب بود. همانطور که یک نویسنده پاریسی در سال ۱۶۹۶ توضیح داد: «قهوه در حوالی مکه برداشت میشود. از آنجا به بندر جده منتقل میگردد. سپس به سوئز حمل میشود و با شتر به اسکندریه برده میشود. در اینجا، در انبارهای مصری، بازرگانان فرانسوی و ونیزی ذخیره دانههای قهوه مورد نیاز خود را برای کشورهایشان خریداری میکنند.» گاهی اوقات قهوه مستقیماً از طریق هلندیها از بندر موخا نیز صادر میشد. اما با افزایش محبوبیت قهوه، کشورهای اروپایی شروع به نگرانی در مورد وابستگی خود به این محصول خارجی کردند و برای ایجاد منابع تأمین خود اقدام نمودند. عربها بهطور قابلدرکای هر کاری که میتوانستند برای حفظ انحصار خود انجام دادند. دانههای قهوه قبل از حمل، بهگونهای فرآوری میشدند که نابارور باشند و نتوان از آنها برای کاشت گیاهان جدید استفاده کرد؛ همچنین خارجیها از مناطق تولید قهوه منع شدند.
اولین کسانی که انحصار عربها را شکستند، هلندیها بودند که در قرن هفدهم جای پرتغالیها را بهعنوان قدرت مسلط اروپایی در هند شرقی گرفتند و در این فرآیند کنترل تجارت ادویه را به دست آوردند و برای مدتی کوتاه به قدرت پیشرو تجاری جهان تبدیل شدند. ملوانان هلندی قلمههایی از درختان قهوه عربی را دزدیدند که به آمستردام برده شد و با موفقیت در گلخانهها پرورش یافت. در دهه ۱۶۹۰، شرکت هند شرقی هلند مزارع قهوه را در باتاویا در جاوه (Batavia in Java)، مستعمرهای جزیرهای در اندونزی امروزی، تأسیس کرد. در عرض چند سال، قهوه جاوه که مستقیماً به روتردام حمل میشد، کنترل بازار قهوه را به هلندیها داد. قهوه عربی نتوانست از نظر قیمت رقابت کند، هرچند خبرگان معتقد بودند که طعم آن برتر است.
پس از آن نوبت به فرانسویها رسید. هلندیها بهطور مفیدی نشان داده بودند که قهوه در آبوهوایی مشابه آبوهوای مورد نیاز نیشکر رشد میکند، که نشان میداد این گیاه بهخوبی در هند غربی نیز رشد خواهد کرد، همانطور که در هند شرقی رشد کرده بود. یک افسر نیروی دریایی فرانسه به نام گابریل ماتیو دو کلو (Gabriel Mathieu de Clieu)، که در جزیره مارتینیک (Martinique) مستقر بود، به خود مأموریت داد تا قهوه را به هند غربی فرانسه معرفی کند. در طول یک سفر به پاریس در سال ۱۷۲۳، او یک طرح کاملاً غیررسمی را آغاز کرد تا قلمهای از یک درخت قهوه را به دست آورد و به مارتینیک ببرد. تنها درخت قهوه در پاریس نمونهای بهخوبی محافظتشده در گلخانهای در باغ گیاهان بود که در سال ۱۷۱۴ توسط هلندیها به لوئی چهاردهم اهدا شده بود؛ با این حال، به نظر میرسید لوئی علاقهای به قهوه نداشت. دو کلو نمیتوانست به سادگی از این درخت سلطنتی قلمه بگیرد، بنابراین از ارتباطات خود استفاده کرد. او از یک بانوی اشرافی جوان درخواست کرد تا قلمهای از پزشک سلطنتی بگیرد، که مجاز بود از هر گیاهی که میخواست برای تهیه دارو استفاده کند. این قلمه سپس به دو کلو تحویل داده شد، که با دقت از آن مراقبت کرد و آن را در یک جعبه شیشهای قرار داد و به کشتی عازم هند غربی برد.

اگر قرار باشد به روایت خودستایانه دو کلو اعتقاد داشته باشیم، این گیاه در طول سفر خود در اقیانوس اطلس با خطرات متعددی روبرو شد. دو کلو سالها بعد در ابتدای شرح مفصلی از سفر پرخطر خود نوشت: «بیفایده است که جزئیات مراقبتهای بیپایانی را که مجبور بودم در طول این سفر طولانی از این گیاه ظریف به عمل آورم و مشکلاتی که در نجات آن داشتم را بازگو کنم.» ابتدا گیاه مجبور شد توجهات یک مسافر مرموز را تحمل کند که با لهجه هلندی فرانسوی صحبت میکرد. هر روز دو کلو گیاه خود را به عرشه کشتی میبرد تا در معرض نور خورشید قرار گیرد، و پس از چرت زدن کنار گیاهش یک روز بیدار شد و دید که مرد هلندی یکی از شاخههای آن را شکسته است. با این حال، مرد هلندی در مادیرا از کشتی پیاده شد. سپس کشتی با یک دزد دریایی برخورد کرد و به سختی جان سالم به در برد. جعبه شیشهای گیاه قهوه در این درگیری آسیب دید، بنابراین دو کلو مجبور شد از نجار کشتی بخواهد که آن را برایش تعمیر کند. سپس طوفانی رخ داد که دوباره جعبه را آسیب زد و گیاه را با آب دریا خیس کرد. در نهایت، کشتی برای چند روز در آرامش کامل قرار گرفت و آب آشامیدنی جیرهبندی شد. دو کلو نوشت: «آب بهقدری کم بود که برای بیش از یک ماه مجبور شدم سهم ناچیز خود را با گیاه قهوهام تقسیم کنم، که تمام امیدهای خوشبختی من به آن بسته بود.»
در نهایت، دو کلو و محموله گرانبهایش به مارتینیک رسیدند. او نوشت: «با رسیدن به خانه، اولین کارم این بود که گیاهم را با دقت زیاد در بخشی از باغم که برای رشدش مساعد بود، بکارم. با وجود اینکه آن را زیر نظر داشتم، بارها ترسیدم که از من گرفته شود؛ و در نهایت مجبور شدم آن را با بوتههای خاردار احاطه کنم و تا زمانی که به بلوغ برسد، نگهبانی برای آن قرار دهم... این گیاه گرانبها که به دلیل خطراتی که از سر گذرانده بود و مراقبتهایی که از من طلبیده بود، برایم عزیزتر شده بود.» دو سال بعد، دو کلو اولین برداشت خود را از این گیاه جمعآوری کرد. سپس شروع به دادن قلمههایی از گیاه به دوستانش کرد تا آنها نیز بتوانند کشت را آغاز کنند. دو کلو همچنین گیاهان قهوه را به جزایر سنتدومینگو و گوادلوپ فرستاد، جایی که رشد کردند. صادرات قهوه به فرانسه در سال ۱۷۳۰ آغاز شد و تولید بهحدی از تقاضای داخلی فراتر رفت که فرانسویها شروع به ارسال قهوه مازاد از مارسی به شرق مدیترانه کردند. یک بار دیگر، قهوه عربی به سختی میتوانست رقابت کند. به پاس این دستاورد، دو کلو در سال ۱۷۴۶ به لوئی پانزدهم (Louis XV) معرفی شد که نسبت به پیشینیانش علاقه بیشتری به قهوه داشت. در همان زمان، هلندیها قهوه را به سورینام، مستعمرهای در آمریکای جنوبی، معرفی کردند. نوادگان گیاه اصلی دو کلو نیز در منطقه، در هائیتی، کوبا، کاستاریکا و ونزوئلا گسترش یافتند. در نهایت، برزیل به تأمینکننده اصلی قهوه در جهان تبدیل شد و عربستان را بهکلی پشت سر گذاشت.

شرح تصویر: گابریل ماتیو دو کلو سهمیه آب خود را در کشتی به گلدان قهوه میدهد
قهوه راه درازی را از خاستگاه مبهم خود بهعنوان یک نوشیدنی مذهبی در یمن پیموده بود. پس از نفوذ در جهان عرب، در سراسر اروپا پذیرفته شد و سپس توسط قدرتهای اروپایی در سراسر جهان گسترش یافت. قهوه بهعنوان جایگزینی برای الکل، عمدتاً مورد علاقه روشنفکران و بازرگانان، به شهرت جهانی رسیده بود. اما مهمتر از این نوشیدنی جدید، روش نوین مصرف آن بود: در قهوهخانهها، که بهاندازه قهوه، گفتوگو نیز ارائه میکردند. بدین ترتیب، قهوهخانهها محیطی کاملاً جدید برای تبادل اجتماعی، فکری، تجاری و سیاسی فراهم کردند.
ادامه دارد ...
بخش بعدی اینترنت قوهخانهای (فصل هشتم کتاب)
بخشهای پیشین:
بخش نخست؛ مقدمه کتاب تاریخ جهان در شش پیاله
بخش دوم؛ آبجوی عصر حجر
بخش سوم؛ آبجوی عصر حجر
بخش چهارم؛ آبجو در جهان متمدن
بخش پنجم؛ خاستگاه خط
بخش ششم؛ خاستگاه اندیشه غربی
بخش هفتم؛ فلسفه نوشیدن
بخش هشتم؛ تاکستان امپراتوری
بخش نهم؛ شراب، نوشیدنی برای همه؟
بخش دهم؛ چرا مسیحیان شراب مینوشیدند اما مسلمانان نه؟
بخش دهم؛ نشاط در دوران استعماری
بخش یازدهم: روحها، شکر و بردگان
بخش دوازدهم: نوشیدنیهایی که آمریکا را ساختند
بخش سیزدهم: روحیه پیشگامی
بخش چهاردهم: قهوه در عصر خرد
بخش پانزدهم: پیروزی قوه