iran-emrooz.net | Thu, 22.06.2006, 19:43
ترور رازپوشانهی مخالفين در كوبا
واسلاوهاول و ديگران / برگردان: علیمحمد طباطبايی
پنجشنبه ١ تير ١٣٨٥
بهار امسال سومين سالگرد موجی از سركوب دگرانديشان است كه طی آن رژيم فيدل كاسترو ٧٥ نفر از مخالفين برجستهی كوبايی را توقيف نموده و سپس به حبسهای طولانی مدت محكوم نمود. به زودی پس از آن رويداد من و بسياری از دوستانم كميتهای بينالمللی برای پشتيبانی از دموكراسی در كوبا تشكيل داديم.
شجاعت آن كسانی كه وجدان بيدار اجتماعی خود را كشف نموده، بر ترس غلبه كرده و در برابر ديكتاتوری كمونيستی به مقاومت برخاستند در خاطر من همچنان تازه باقی مانده است و مرا به ياد جرنگ و جرنگ دسته كليدها میاندازد كه در ميدان ونزل در پراگ و در پائيز ١٩٨٩ طنين انداز شدند و البته بعداً همين شيوهی مبارزه در بقيهی كشوری كه در آن زمان چكسلواكی نام داشت تكرار گرديد.
به همين خاطر هم بود كه طی كنفرانسی كه سه سال پيش كميتهی ما در پراگ برای پشتيبانی از دموكراسی در كوبا برگزار نمود من ابتدا دسته كليد خودم را به صدا در آوردم. قصد من اين بود كه توجه جامعه بينالملل را به وضعيت حقوق بشر در كوبا جلب نمايم، تا به اين ترتيب مخالفين كوبايی مورد حمايتهای بينالمللی قرار گرفته و تمامی نيروهای طرفدار دموكراسی دلگرمی يابند. متعاقب آن اروپا تحريمهای ديپلوماتيكی كه البته بيشتر جنبهی نمادين داشتند بر ضد رژيم كاسترو اعمال نمود.
هرچند كه به زودی پس از آن وضعيتی متضاد با قبل ظاهر گشت. اتحاديهی اروپا وارد گفتگو با رژيم كوبا شد، تحريمها به طور مشروط به حالت تعليق درآمدند و به طريقی به مخالفين اين پيام رسانده شد كه علاقهی چندانی به آفتابی شدن آنها در سفارتخانههای بسياری از كشورهای دموكراتيك در كوبا وجود ندارد. يك سازش بزدلانه و بهانهها سياسی ـ كه نظير آنها غالباً در تاريخ مشاهده شده است ـ بر يك موضع اصولی پيروز شدند. در عوض رژيم كوبا با ژستی ساختگی تعداد اندكی از زندانيان سياسی را آزاد كرد ـ كه بيشتر آنها وحشيانه شكنجه شده و به شدت بيمار بودند. در واقع اينها كسانی بودند كه رژيم بيم آن داشت كه با توجه به وخامت سلامتی آنها در زندانهای بدنام كوبا بميرند و باعث رسوايی شوند.
آن كسانی از ميان ما كه در دموكراسیهای پساكمونيستی زندگی میكنند زدوبندهای مشابهی را تجربه كردهاند، يعنی هنگامی كه ما در پشت پردهی آهنی سابق زندگی میكرديم. بنابراين ما با اين استدلال كه خط مشیهای اروپايی به توقيفهای دسته جمعی در كوبا منجر نشده است آشنايی داريم. ليكن دموكراسی ضعف نشان داد و رژيم كوبا در عوض شگردهای خود را با آنها سازگار نمود.
سازمانهای معتبری مانند خبرنگاران بدون مرز و سازمان عفو بينالمللی شواهد فراوانی از خشونت و ارعاب برضد آزادانديشان كوبايی جمع آوری نمودهاند، كسانی كه میتوانند در انتظار نوع ديگری از طنينهای صدا باشند تا جرنگ و جرنگ دسته كليدها. مواردی كه آنها درگيرش هستند غالباً نه به دادگاهها كه به بيمارستانها ختم میشود. گروهی با نام « مبارزان انقلاب كوبا » كه در واقع همان پليس مخفی كوبا هستند، با خشونت تمام مخالفين سياسی خود را مورد حمله قرار میدهند و آنها را به جرائم واهی متهم میكنند تا به اين ترتيب يا آنها را به سكوت وادار كنند و يا آن كه آنها مجبور به ترك كشور شوند. در آن جزيره چنين مزاحمتهای برنامه ريزی شده اصطلاحا actos de repudio گفته میشود كه معنای آن « عمليات دفع » است.
آن نوع از خشونت سياسی كه احساسی از جنايتهای خيابانی را برمی انگيزد به سهولت نمیتواند به اثبات برسد، يعنی برخلاف مجازاتهای طولانی مدت در زندان و از اين رو هرگز از مراجع بين المللی آن توجه شايسته را كه بايد به دست نمیآورد. هرچند هزاران نفر از زندانيان سياسی سابق در اروپای مركزی و شرقی میتوانند اين واقعيت را گواهی دهند كه آن لگدی كه انسان از پليس مخفی نوش جان میكند همان قدر جريحه دار كننده است كه لگدی از يك نگهبان در پشت دروازههای زندان.
ناتوانی و عجز قربانيان نبردهای سازمان دهی شده توسط حكومت و تهديد خانوادهی آنها باعث همان تجربه در انسان میشود كه ناتوانی و عجز فردی ديگر طی جلسات بازجويی و تحقيق توسط مقامات امنيتی حكومت. بسياری از سياستمداران اروپايی كه در تلاش برای شناخت موقعيت واقعی اين مناطق بودند در سالهای اخير يا اجازهی ورود به دست نياوردهاند و يا آن كه از كشور اخراج شدهاند.
بعضی اروپايیها ظاهراً كوبا را به عنوان كشوری دور دست مینگرند كه نياز چندانی به توجه به مسائل داخلی آن احساس نمیشود، زيرا به باور آنها كوبا نيز بالاخره مسائل و مشكلات خودش را دارد. ليكن آنچه مردم كوبا اين روزها تحمل میكنند بخشی از تاريخ خود ما اروپايیها است. چه كسی در بارهی رنج و عذابهايی كه به مردم كوبا تحميل شده است بهتر از ما اروپايیها میتواند نظر بدهد كه كمونيسم را به وجود آورده، آن را به جهان صادر كرده و سپس طی چندين دهه هزينههای گزافی برايش پراخت كرده ايم؟
بشريت همچنان هزينههای كمونيسم را پرداخت خواهد كرد، مگر آن كه سرانجام بياموزد كه در برابر آن با تمامی مسئوليت و قاطعيت سياسی ايستادگی كند. برای انجام چنين امر مهمی ما در اروپا و كوبا امكانات بسياری در اختيار داريم. و اين به هيچ وجه شگفت آور نيست كه كشورهای جديداً به عضويت اتحاديه اروپا در آمده با خود تجربيات تاريخی تازهای نيز به اروپا آوردهاند و همراه با آن به مراتب درك و تحمل كمتری برای توافق و مصالحه.
نمايندگان كشورهای عضو اتحاديه اروپا در اواسط ماه جون در بروكسل همديگر را برای بررسی يك خط و مشی جديد در برابر كوبا ملاقات خواهند نمود. ديپلوماتهای اروپايی بايد پيامدهای تطبيق يافتن و همكاری نمودن با رژيم كاسترو را مورد ارزيابی دقيق قرار دهند. آنها بايد نشان بدهند كه نه تمايلی به ناديده گرفتن شيوههای حكومت دولت كوبا دارند و نه حاضر به بی اعتنايی به درد و رنج زندانيان سياسی كوبا هستند. ما هرگز نبايد قربانيان به ظاهر گمنام « عمليات دفع » رژيم كاسترو را فراموش كنيم.
واسلاوهاول رئيس جمهور پيشين جمهوری چك است و بنيان گذار كميتهی بين المللی دموكراسی برای كوبا. مادلين آلبرايت وزير امور خارجهی پيشی آمريكا است. آندره گلوكسمن فيلسوف فرانسوی است. آپاد كونچ يكی از رئيس جمهوران پيشين مجارستان است. ويتاتوس لاندسبرگيس يكی از رئيس جمهوران سابق در ليتوانيا است. آدام ميچنيك يك دگرانديش است و سردبير نشريهی گازتا ويبورچا.
The Discreet terror of Fidel Castro by Havel and Others.
Project Syndicate 2006.