iran-emrooz.net | Sat, 29.10.2005, 14:39
آرشيو ميتروخين، جلد دوم
امير طاهری / برگردان: علیمحمد طباطبايی
شنبه ٧ آبان ١٣٨٤
دختر جوان زيبا است و شاه كه در ديداری از پاريس دانشجويان ايرانی را به حضور پذيرفته نمیتواند نسبت به او بی توجه بماند. مردی كه مسئول دفتر امور دانشجويان ايرانی در خارج است آن دختر را به جلو هدايت میكند و چنان از او تعريف میكند تا شاه را وادارد كه در جلوی آن دختر توقفی نمايد.
عشق در نگاه اول؟ شايد، و شايد هم خير. اما چند ماه بعد، آن دختر دانشجو با لبخندی مليح در مراسمی بسيار باشكوه با شاه ازدواج میكند تا از آن پس ملكه فرح پهلوی ايران باشد.
اما آنچه نه شاه و نه فرح از آن مطلع بودند آن كه « فرصت برخورد و آشنايی » آنها از قبل به دقت توسط سرويس مخفی شوروی يعتی كا گ ب و از طريق يكی از « سرمايههای » آنها، ديپلوماتی ايرانی به نام جهانگير تفضلی كه در آن زمان رئيس دفتر دانشجويانی ايرانی بود طراحی گرديده بود.
علت آن كه كا گ ب فرح را به عنوان همسری برای شاه میخواست اين بود كه يكی از « خويشان نزديك » فرح كه به هنگام تحصيل در پاريس به استخدام كا گ ب در آمده بود بر اين نظر بود كه ملكهی آيندهی ايران دارای « همدلی شديد كمونيستی » است.
اين يكی از افشاگریهای جنجالی از كتاب « آرشيو ميتروخين، جلد دوم » است، كتابی مبتنی اسناد كا گ ب كه واسيلی ميتروخين يك تحليل گر سازمان اطلاعات شوروی كه در ١٩٩٢ به بريتانيا پناهنده گرديد آنها را قبلاً به سرقت برده بود. برای مدت بيش از ٣٠ سال وظيفهی ميتروخين طبقه بندی استاد كا گ ب بود. اما پس از چند سالی او اين عادت را پيدا كرد كه برای خود نيز كپیهايی از آن اسناد تهيه و نگهداری كند. سپس او اين كپیها را به خانهی ييلاقی خودش در حومهی مسكو برده و در آنجا مخفی و نگهداری میكرد.
جلد اول از آرشيو ميتروخين كه توسط سازمان سيا به عنوان « بزرگترين گنجينهی اسناد سری اتحاد جماهير شوروی سوسياليستی » توصيف شده است، يك دهه قبل منتشر گرديد و به فعاليتهای كا گ ب در غرب مربوط میشد. انتشار آن كتاب با فاش ساختن نام تعداد زيادی از مامورين كا گ ب در غرب از جمله مقامات رسمی بالا و روشنفكران مطرح اروپا و آمريكا جنجالی به پا كرد.
جلد دوم اين كتاب به عمليات كا گ ب در جهان سوم و به ويژه خاورميانه میپردازد و مانند جلد قبلی دارای افشاگریهای بسياری است. ما از طريق اين كتاب پی میبريم كه وادی حداد چهرهی نمادين مقاومت فلسطين از همان ابتدا از حقوق بگيران كا گ ب بوده و هيچ عملياتی را بدون چراغ سبز مسكو انجام نمیداده است. استخدام حداد به قدری مهم بود كه يوری آندروپوف رئيس كا گ ب شخصاً موضوع را به لئونيد برژنف منتقل نمود.
ك گ ب همچنين يكی از برادران پرزيدنت حافظ اسعد را به استخدام خود درآورد و برای او اسم رمزی Munzer را انتخاب نمود. از ديگر ماموران ك گ ب يكی هم سامی شرف از نزديك ترين دستياران پرزيدنت جمال عبدالناصر بود. « سرمايه » ارزشمند ديگر آنهاهانی الحسين رهبر فلسطينی بود كه ياسر عرفات او را به عنوان « قابل اطمينان ترين » همكار خود میدانست. آنها همچنين يك مامور تمام وقت ك گ ب را نيز كه نام مستعار Gidar داشت برای همكاری با او در نظر گرفته بودند.
ميتروخين فاش میسازد كه تهاجم تروريستی در المپيك مونيخ كه در آن ١١ ورزشكار اسرائيلی جان باختند بر خلاف باور رايج توسط خود ياسر عرفات سفارش شده بود و اين كه اين حمله توسطهانی الحسن و نه آن گونه كه تصور میشد « عناصر خودسر » فلسطينی تنظيم شده بود.
همچنين از ميان كسانی كه برای ك گ ب كار میكردند يكی هم از « خويشان نزديك » اميرعباس هويدا بود، همان هويدايی كه برای مدت ١٢ سال نخست وزير ايران بود.
بزرگترين موفقيتهای به دست آمدهی ك گ ب در الجزيره، مصر، لنبان، سوريه و عراق حاصل شده بود. در بيشتر موارد ماموران مخفیی آينده توسط پول يا زنان زيبا اغوا میشدند. كسانی كه موافقت میكردند كه صرفاً به دلايل عقيدتی برای ك گ ب كار كنند معمولاً از اعضای احزاب كمونيستی آن كشورها بودند. بعضی از رهبران اين احزاب مانند خالد بكداش سوری و نورالدين كيانوری از حزب تودهی ايران به طور مرتب در ليست حقوق بگيران ك گ ب قرار داشتند. ديگرانی مانند عزيز محمد از عراق گاه و بيگاه به طور بكجا مقاديری دريافت میكردند در حالی كه رهبران حزب كمونيست يمن جنوبی از طريق امضای قراردادهای تجاری با اتحاد شوروی و اقمارش به پول میرسيدند.
يكی از قسمتهای جالب توجه كتاب به ديكتاتور مخلوع عراق صدام حسين میپردازد، كسی كه ابتدا توسط انگليسیها پشتيبانی میشد. البته صدام حسين ديكتاتور شوروی يوزف استالين را ستايش میكرد و سعی مینمود كه در زندگی او را سرمشق خود قرار دهد. اين علاقهی صدام به استالين بالاخره باعث گرديد كه ك گ ب نظر او را به طرف خود جلب كند و او را قانع سازد كه يك قرار داد صلح و همكاری با مسكو امضا نمايد و به نيروی دريايی اتحاد شوروی حق كشتيرانی و لنگر انداختن در بندر ام القصر در بالای خليج فارس را بدهد.
يكی از كسانی كه نقش كليدی در تمامی اين ماجراها داشت ايوگونی پريماكوف يعنی پرسابقه دارترين مامور ك گ ب در جهان عرب بود. اين كتاب چنان انباشته از افشاگریهای جالب توجه است كه در يك نقد و بررسی به تنهايی نمیتوان به همهی آنها پرداخت.
اما ارزش واقعی آن در دو واقعيت نهفته است:
اولی اين است كه آن اسناد به ما نشان میدهند كه در ميانهی دههی ١٩٧٠ اتحاد جماهير شوروی سوسياليستی بخشی از جنگ سرد را در « كشورهای در حال توسعه » برنده شده بود. در ميان كشورهای عربی فقط عربستان سعودی، امارات متحده عربی، عمان و مراكش بودند كه در « پاكيزه ماندن » از نفوذ ك گ ب در سطوح بالای حكومتی در امان مانده بودند. به استثنای ٩ كشور از ٧٧ كشور وابسته به « جنبش عدم تهعد » بقيه رژيمهايی بودند كه طرفدار شوروی بودند.
و با اين وجود رهبری شوروی عاجز بود از اين كه با چنين پيروزی به دست آمده، به ويژه پس از عقب نشينی تحقيرآميز ايالات متحده از ويتنام در ١٩٧٥ چه كند. اما روند حوادث به همت مردی در مسيری سير نمود كه به ضرر شورویها از آب در آمد: وی پرزيدنت انور سادات از مصر بود، كسی كه تصميم گرفت مسير كشورش را به سوی اردوگاه امريكايیها تغيير جهت دهد آن هم در زمانی كه به نظر میرسيد طرف شوروی در حال پيروز شدن در آن رقابت است. تغيير جهت سادات جنبشی را به راه انداخت كه حتی هنگامی كه نزديك ترين متحد منطقهای او شاه ايران توسط ائتلاف اسلام گرايان و كمونيستهايی كه هزينهی آنها از مسكو تامين میشد از قدرت سرنگون گرديد، همچنان به حركت خود ادامه داد.
واقعيت دوم كه بايد مورد توجه قرار گيرد بی اعتنايی و تحقيرهايی است كه رهبران ارشد شوروی ـ به ويژه آندره گروميكو وزير امور خارجه برای مدت ٢٥ سال ـ نسبت به كشورهای جهان سوم روا میداشتند. برای گروميكو فقط يك قدرت بود كه اهميت داشت، يعنی ايالات متحده آمريكا. تمامی كشورهای ديگر به ويژه كشورهای « جهان سوم » جز سربازانی در صفحهی شطرنجی به وسعت جهان نبودند، بازی كه در اصل و از نظر او ميان واشنگتن و مسكو در جريان بود. در نتيجه خط و مشی شورویها در جهان سوم به انضمام ايجاد و سرپرستی دهها حزب كمونيست يكجا به ك گ ب واگذار گرديد و ك گ ب هم با بهره گيری از هر نيرنگ زشتی كه به تصور درآيد بازی خشن و ناآرامی را به سهم خود به جلو برد.
ك گ ب اطلاعات غلطی به آيت الله روح الله خمينی فقيد رد میكرد تا توقيف و اعدام دهها نفر از افسران ارتش و نيروی هوايی را به اتهام واهی دوستی و همدلی با آمريكا ميسر گرداند. ك گ ب همچنين در ايجاد اسناد جعلی كه نشان میدادند صادق قطب زاده يكی از نزديكترين دستياران آيت الله خمينی در توطئهای برای قتل او به عنوان بخشی از طرحی با همكاری آمريكا شركت دارد مسئول بود. آن اطلاعات جعلی از دو كانال ارسال شده بودند: هانی الحسن مرد شماره يك پی ال او درتهران و شمس الدين اميرعلايی سفير وقت ايران در پاريس كه خودش نيز سالها در ليست حقوق بگيران ك گ بود قرار داشت.
بعضی نيرنگهای كثيف ك گ ب دارای پيامدهای غم بارتری هم بودند. ارسال اطلاعات جعلی به دمشق رژيم بعثی را به تير باران ٢٠٠ افسر واداشت. و در عراق صدام حسين تعداد نامعلومی انسان را به قتل رساند زيرا مطابق با اطلاعات جعلی ك گ ب آنها ماموران انگليسی يا آمريكايی بودند.
در تمامی اين دوران علی رغم آن كه بودجهی سازمان سيا صد بار بيشتر از بودجهی ك گ ب بود، اما ثمرهی كارهايش به مراتب كمتر و بدتر بود. هرچند كه سازمان مخفی بريتانيا كه با نام SIS مشهور است در اسناد ميتروخين با تحسين مورد تقدير قرار گرفته است. در حالی كه ك گ ب مشغول انجام حقههای كثيف خود در تهران پس از انقلاب بود، بريتانيايیها نيز مشغول استخدام ولاديمير كوزنيسكين يعنی رئيس ك گ ب در پايتخت ايران بودند.
نا گفته نماند كه فرح به زودی ك گ ب را با نشان دادن اين كه يك « طرفدار پرشور سلطنت » است مايوس نمود. اسناد ميتروخين نشان میدهند كه همدلی فرضی فرح با كمونيستها چيزی نبود بيش از لغزشهای دورهی نوجوانی.
1: http://www.asharqalawsat.com/english/news.asp?id=2206§ion=8