iran-emrooz.net | Wed, 26.12.2007, 18:15
مرگ اعدام
اما بونینو / برگردان: علیمحمد طباطبایی

بالاخره بوقوع پیوست. پس از ۱۳ سال مذاکرات، به تعویق انداختنها و دودلیهای بسیار، مجمع عمومی سازمان ملل در همین ماه در بارهی قطعنامهای برای تعلیق جهانی مجازات اعدام رای خواهد داد. یک اکثریت بزرگ از اعضای سازمان ملل علیرغم تلاش بعضی از کشورهای عضو جهت جلوگیری، تغییر یا کنار گذاشتن آن، در ۱۵ نوامبر طرح اولیه آن را به تصویب رساند. خوشبختانه سرانجام مخالفین مجبور به مبارزه بر علیه ارادهی کسانی که از ارادهی خود آنها قویتر بود گردیدند، عزم و ارادهی کسانی که پس از لغو بردهداری و شکنجه، اکنون میخواهند که یک نقطه عطف دیگر را در تمدن ما به ثبت برسانند.
اما آیا رایگیری در ماه دسامبر صرفاً یک تشریفات خشک و خالی باقی خواهد ماند؟ تجربه به ما میآموزد که دوراندیش باشیم. در هر حال من که هنوز شیشهی شامپاین خود را باز نکردهام.
راستش را بخواهید من هنوز هم مطمئن نیستم که تمامی حکومتهای جهان این امر اجتناب ناپذیر را پذیرفتهاند یا این که حتی یکدندهترین آنها با این قطعنامه موافق هستند. اما من همچنان مانند گذشته اطمینان دارم که مجمع عمومی چون همیشه میداند که چگونه با چنین چالشهایی کنار آید.
ما همگی به خوبی میدانیم که اگر رایگیری موفقیتآمیز باشد، قطعنامه سازمان ملل الزامآور نیست و رسمیت بخشیدن و به اجرا درآوردن این تعلیق فقط یک گام لازم به سوی براندازی کامل مجازات اعدام است. به عقیده من سازمان ملل متحد باید برای تعلیق بالفعل و فوری آن فشار آورده و به انتظار به جریان افتادن مباحثات برای انجام اصلاحات قانونی مجازات اعدام در هر کدام از کشورهای عضو نباشد. من امیدوارم که این رویکرد یک اتفاق نظر گسترده را در مجمع عمومی به دنبال داشته و هرگونه تغییر در احساسات قلبی در آخرین لحظه موثر واقع نشود.
طی تلاش برای ایجاد دادگاه جنایی بینالمللی (ICC) و اکنون دوباره در خلال مبارزه برای تعلیق مجازات اعدام من این درس مهم را آموختم که غالباً بهتر است انسان بهجای کوشش برای رسیدن به یک آرمان بزرگ، برای رسیدن به یک هدف و نتیجه واقعگرایانه تلاش کند. قبل از آن که جامعه بینالملل دادگاه جنایی بینالمللی را تشکیل دهد، دو هیئت حل اختلاف نیمه رسمی وجود داشت. یکی برای یوگوسلاوی سابق و دیگری برای رواندا. کار آنها مسیر بعدی برای رسیدن به دادگاه جنایی بینالمللی را هموار نمود.
بعضی از کشورهای اتحادیه اروپا خواستار الغای کامل و فوری مجازات اعدام بودند. موضع آنها برای من قابل درک بود و من خود نیز همان هدف را داشتم. لیکن اگر از آن مسیر رفته بودیم به احتمال بسیار تلاش ما به جایی نمیرسید.
برای اتحادیه اروپا در زمانهای که سعی میکند تبدیل به یک بازیگر جهانی شود، درس مهمی در اینجا وجود دارد: ما باید به یک موافقت درونی برسیم و هرگز به این قضیه بیتوجه نباشیم که تصمیم ما چه تاثیرات و پیامدهای بیرونی خواهد داشت. در خصوص تعلیق مجازات اعدام ما کشورهای اروپایی اهل عمل باقی مانده و یک سیاست خارجی قوی اروپایی را تشکیل دادیم. و این در مذاکرات سازمان ملل یک امتیاز بود که ما یک موضع مشترک اروپایی داشتیم و با یک صدای واحد سخن میگفتیم.
درس دیگری که من آموختم برای اتحادیه اروپا مفید است، یعنی کشورهایی که خود را اکنون در جهانی مییابند که در آن قدرتهای جدید سربرآورده و جایی که تمام بازیگران از مانیل تا الجزایر، از دوهه تا لیبرویل باید بر چالشهای جهانی سازی و وابستگی متقابل، هرروزه از نو غلبه کنند. این درس به ما میآموزد که اروپا در سطح جهانی بیشتر از آن که دشمنانی داشته باشد دوستانی را برای خود به دست آورده است.
این دوستان مستحق احترام و توجهاند. اگر اتحادیه اروپا و ایتالیا نیاز برای همکاری با کشورهای غیر اروپایی را درک نکرده بودند و در آنها این احساس را ایجاد نمیکردند که آنها خود چهرههای اصلی تمام عیار و مسئول میباشند، تلاش برای برقراری دادگاه جنایی بینالمللی بینتیجه میماند و این احتمال که امروز بتوانیم تعلیق مجازات اعدام را به رای گذاریم نیز به جایی نمیرسید.
من به خوبی آگاهم که این یک درس جدید نیست اما هر وقت به یک سیاست چندجانبه کارآمد میاندیشم به همین نتیجه میرسم. این روش نه فقط به درستی کار میکند بلکه مهمتر از هر چیز در بعضی موارد تنها شیوه ممکن برای جلوتر رفتن نیز هست.
ودر نهایت یک درس سوم ـ در رابطه با مبارزه بر علیه مجازات اعدام و در واقع برای رسیدن به پیروزی در هر نبردی ـ پشتکار و پایداری است، آنچه از نظر من ترکیبی است از کله شقی و توانایی برای حفظ موقعیت و موضع شخصی. بدون استقامت و پایداری پیشرفتی هم در کار نخواهد بود.
تمامی اینها یک موفقیت است. نه فقط برای مخالفین سرسخت مجازات اعدام که برای انجمن «به قابیل دست نزن»، دولت ایتالیا و برای اتحادیه اروپا و دوستانش در سراسر جهان: این موقعیتی است برای تمامی کسانی که باور دارند که هنوز هم میتوان جهان ما ـ و در نهایت شرایط انسانی را ـ هر روزه بهبود بخشید.
Killimg the Death Penalty by Emma Bonino.
Project Syndicate 2007.