iran-emrooz.net | Tue, 06.11.2007, 10:49
خطای چند فرهنگه
برگردان: علیمحمد طباطبایی
سیران آتیش یکی از مهترین صاحب نظران در خصوص موضوع تلفیق و جذب مهاجرین در جامعه آلمان است. او اکنون کتاب جدیدی نوشته است با عنوان «خطای چند فرهنگه». کاترین اردمن با سیران آتی در بارهی خطاهایی که توسط چپ دراین خصوص انجام شده است و این که یک سیاست جایگزین برای تلفیق چگونه میتوان باشد به گفتگونشسته است. او از یک طرف خواهان تساهل کمتر در برابر مسلمانان است و از طرف دیگر معتقد است که اکثریت جامعه باید در برابر خارجیها حسن نیت و علاقهی بیشتری از خود نشان دهد.
اردمن: شما در کتاب جدید خود نگاه منتقدانهای به ویژه به چپها داشته اید. آنها چه کار اشتباهی انجام داده اند؟
آتیش: به عقیدهی من چپگراها به ویژه در خطاهایی که در سیاست تلفیق فعلی انجام شده است مقصر هستند، زیرا آنها برای مدتهای طولانی جلوی هرگونه بحث در این خصوص را گرفته بودند و آنها بر خلاف اصل مسلم اندیشهی چپ به دقت نگاه نکردند که ببینند در این جامعهها و فرهنگهایی که به آلمان مهاجرت کرده است به واقع چه رخ میدهد.
اردمن: یکی از نقل قولهای معروف شما این است که « این جامعه مدتها است که دیگر به نقطهی جوش رسیده است ». به عقیدهی شما حتی در آلمان هم ناقدین اسلام باید بیم جان خود را داشته باشند.
آتیش: من سال گذشته مجبور شدم که دفتر وکالت خودم را برای مدتی تعطیل کنم، زیرا در یک قضیهی حقوقی طرف مقابل مرا مورد حمله قرار داده بود. پیش از آن نیز من به طور دائم دشمنیهایی را تجربه کرده بودم. احساس من این است که صدای نقادانهی ما هرچقدر بلند تر میشود به همان نسبت نیز وضعیت در آلمان تهاجمی تر میگردد. و هرچقدر وضعیت تهاجمی تر شود، زودتر از محدودههایی عبور میکنیم که درآن سویش خشونت به سهولت اعمال میگردد. ما دیگر مدتها است که در اینجا به وضعیت مشابهی مانند آنچه در فرانسه و انگلستان میگذرد رسیدهایم.
اردمن: شما خارجیها و مهاجرین را با اصطلاحی که خود ساختهاید Deutschlaender مینامید و منظورتان این است که اینها در ظاهر آلمانی هستند اما هنوز هم جذب فرهنگ اینجا نشدهاند و خارجیاند. شما برآورد کرده اید که ۸۰ درصد آنها هنوز هم در جامعهی آلمان تلفیق نشدهاند. این قضیه چه معنایی برای جذب خارجیها در جامعه غربی دارد؟
آتیش: معنایش این است که ما هنوز هم یک راه طولانی در برابر خود داریم، به ویژه برای نسل بعدی. اگر نگاهی به نسل سومیها بیندازیم آنگاه پی خواهیم برد پیامدهای ناکامی در آنچه میبایست در دهههای گذشته به انجام میرساندیم چیست. و این همان نکتهای است که باعث ناامیدی در من میشود، زیرا همه به نحوی وانمود میکنند که گویی اوضاع و احوال بر وفق مراد است، حال آن که نسل سومیها در وضعیت فلاکت باری به سر میبرند.
اردمن: بخش قابل توجهی از کتاب شما به موضوع زنان و خشونت اختصاص یافته است. جامعهی اکثریت در این زمینه چه وظیفهای دارد؟
آتیش: ما باید ازدواج اجباری را به عنوان نوعی جرم غیرقانونی تلقی کنیم و باید در حوزهی خشونت خانگی همان چیزی را به رسمیت بشناسیم که مطالعات بسیاری در این زمینه به اثبات رساندهاند. این پژوهشها نشان میدهند مهاجرینی که در معرض خشونت قرار میگیرند نیازمند نوع دیگری از محافظت از خود هستند. آنها نیازمند تسهیلاتی هستند که به وضعیت بخصوص آنها به سرعت واکنش مناسب نشان دهد.
اردمن: اما آیا این گونه نیست که اتفاقاً در مورد زنان مسلمان آستانهی تحمل بالاتر است و برای آنها مدت طولانی تری به طول میانجامد تا بر احساس خجالت و شرم خود غلبه کرده و از مقامات تقاضای کمک کنند؟
آتیش: برای مثال در سه یا چهار سال گذشته ما یک بحث بسیار علنی و قطبی شده را در بارهی موضوع ازدواج اجباری پیش بردیم و اکنون به مرور نتایج آنها را در شکل مراکز مشاوره میبینیم. زنان جوان و حتی مسن تر بیشتر و بیشتری جرئت به خرج میدهند و خود را نشان داده و در بارهی معضلات خود سخن میگویند و تقاضای کمک میکنند. معنای آن این است که گفتگوی عمومی و علنی همان نتایجی را به دنبال داشته که من با کارهای خودم خواهان رسیدن به آنها بودم و این کتاب را هم به همین خاطر نوشتم. اما این بحث باید همچنان به عنوان مسئلهی روز باقی بماند تا زنها بدانند که مانند گذشته موضوع مهمی است و این که مکانهایی وجود دارد که آنها میتوانند برای کمک به آنجا مراجعه کنند.
اردمن: یک علت اصلی برای فقدان جذب و تلفیق به باور شما تفاوت در معنا و مفهوم شرافت و آبرو در اسلام و جهان غرب است. آلمانیها چگونه باید با این مسئله کنار آیند؟
آتیش: بیشتر آلمانیها باید در بارهی این واقعیت آگاه گردند که آنها در جامعهی خودشان این جریانها را از سرگذراندهاند و آنها همینطوری به طور تصادفی به اینجایی که اکنون هستند نرسیدهاند. آنها ابتدا مجبور بودند که مسیر طولانی را به سوی ایجاد برقراری دموکراسی و روشنگری پشت سر گذارند. از این رو به ویژه چپگراها و لیبرالها باید درک کنند که ما مخالفین و منتقدین اسلام در حال انجام چه کاری هستیم. ما در واقع در حال تلاش ایجاد یک گفتگوی درون اسلام هستیم تا بحثی برای ایجاد رفرم در آن به راه افتد و برای این منظور نیازمند کمک و حمایت جامعهی اکثریت هستیم.
اردمن: شما نسبت به کشور آلمان این انتقاد را مطرح ساخته اید که دارای ملاکهای دوگانه است: از یک طرف تبلیغات تجاری کاملاً آزاد و مسامحه آمیز را به اجرا گذارده است و در عین حال دانش آموزان را به دلایل مذهبی از شرکت در کلاسهای ورزش باز میدارد.
آتیش: من بحث در مورد این نکته را ریاکارانه میبینم، زیرا آلمانیها جوری رفتار میکنند که گویی آنها باورهای اخلاقی و مبتنی بر آداب و رسوم اقلیتها را مراعت میکنند، در حالی که هم زمان به تبلیغات شدیداً پورنوگرافیک اجازهی پخش میدهند. جامعه اکثریت در واقع باید با تبلیغات بسیار منتقدانه تر از اینها برخورد کند.
در مدارس نیز وجود ملاکهای دوگانه غیر قابل پذیرش است. نمیتوان دختران را به این بهانه که مسلمان هستند از شرکت در کلاسهای آموزش شنا محروم کرد و به این ترتیب فرصتهای آموزشی را از آنها مضایقه نمود و این در واقع نوعی مخالفت با اهداف نظام آموزش در آلمان است. دختران باید حتماً در کلاسهای ورزش و شنا شرکت کنند و برای چنین چیزی میتوان تمهیدات قانونی لازم را در نظر گرفت. انجام آن در آلمان هیچ مسئلهای نیست.
اردمن: عنوان فرعی کتاب شما چنین است: « چگونه میتوانیم در کنار هم زندگی بهتری داشته باشیم ». ما به راستی چگونه میتوانیم در کنار هم بهتر زندگی کنیم؟
آتیش: ما همچون کانادا، استرالیا یا ایالات متحده نیازمند قانونی برای مهاجرت هستیم. انسانها باید بر اساس تخصصی که دارند تقاضانامههای مهاجرت را پر کنند و فقط به این ترتیب بتوانند به آلمان بیایند. نظام آلمان بیش از اندازه بر جمع کردن خانواده به دور هم متمرکز شده است.
علاوه بر آن، ما نیازمند یک وزارت امور مهاجرت هستیم. نظام فعلی ما که یک آش در هم جوش است به عقیدهی من دیگر کارایی خود را از دست داده است. هر ایالتی در آلمان برداشتهای خاص خود را از اختیارات مربوط به امور مهاجرین دارد و ما فاقد یک سیاست یکپارچهی فدرالی در این زمینه هستیم. ما نیازمند یک وزارت مرکزی هستیم که خود را بر موضوع سیاست مهاجرت متمرکز کند.