ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 06.09.2007, 7:12
چرا آنچه را که من می‌بينم نمی‌نويسيد؟

برگردان: علی‌محمد طباطبايی



برلينر سايتونگ: آقای پاسکو، آيا شما به عنوان يک روزنامه‌نگار منتقد حکومت روسيه بيم آن نداريد که به همان سرنوشتی گرفتار شويد که دوست و همکار شما آنا پوليتکوفسکا دچار گرديد و در اکتبر ۲۰۰۶ به قتل رسيد؟

پاسکو: هر روزنامه نگاری که منتقد حکومت است اگر صداقت داشته باشد به شما خواهد گفت که اين روزها ترس بخشی از زندگی او شده است. اما من خيالم از اين بابت کمی راحت تر است، زيرا ديگر خود را از شر اين بيم و هراس‌ها خلاص کرده ام.

برلينر سايتونگ: در ۱۹۹۷ زمانی که شما يک روزنامه‌نگار نظامی بوديد، از يک کشتی ارتش روسيه فيلمی تهيه کرديد که نشان می‌داد آن کشتی مشغول تخليه زباله‌های هسته‌ای در دريای ژاپن است. شما با اين کار خود يک رسوايی زيست محيطی را افشا کرديد و به همين خاطر محکوم به سه سال زندان شديد که شش ماه از آن در اردوگاه کار اجباری می‌گذشت و اتهام شما هم کلاً خيانت به کشور بود. آيا دقيقاً همين تجربه بود که باعث تغيير رويه‌ی روزنامه نگاری شما گرديد؟

پاسکو: شيوه‌ی کار من امروز با گذشته تفاوتی نکرده است. من از مخاطره‌ی افتادن به زندان در هر لحظه‌ای آگاهم. اما می‌خواهم که اين مخاطره را بپذيرم. اگر هيچ کس به موضوعاتی نپردازد که حکومت سعی در پنهان نگه داشتن آنها دارد، مردم هرگز نخواهند دانست که در جامعه‌ی آنها چه می‌گذرد.

برلينر سايتونگ: در حال حاضر شما کار خود را بر پروژه‌ی خط لوله گاز روسيه متمرکز کرده‌ايد.

پاسکو: برای مثال خط لوله‌ی Nord-Stream را در نظر بگيريم که از ميان دريای بالتيک عبور می‌کند و به احتمال بسيار زياد برای مردم آلمان مقدار زيادی گاز و راحتی می‌آورد. اما برای مردم روسيه نه گاز می‌آورد و نه خوشبختی، زيرا سودها به جيب تعداد اندکی سرازير می‌شوند. مسئله‌ی ديگر هزينه‌ی چنين پروژه‌های بزرگ و گسترده است. چگونه ممکن است ساخت يک خط لوله ابتدا دو ميليارد برآورد هزينه شود، اما در نهايت شش ميليارد هزينه بردارد؟ اگر پول لازم برای ساخت اين خط لوله از جيب پوتين يا گرهارد شرودر می‌آمد يا از جيب رئيس گازپروم آلکسی ميلر، من نگرانی نمی‌داشتم. اما اين پول ماليات دهندگان روسی است که به زور از جيب آنها بيرون کشيده شده است.

برلينر سايتونگ: چرا رسانه‌های روسيه گزارشی در باره‌ی اين موارد منتشر نمی‌کنند؟

پاسکو: من با روزنامه نگاران بسياری صحبت کره ام که از شهرهايی می‌آيند که اين خطر لوله از آنها می‌گذرد. من از آنها پرسيدم که چرا در باره‌ی آنچه من می‌بينم چيزی نمی‌نويسند. و آنها پاسخ دادند: ما حقوق خود را از گازپروم دريافت می‌کنيم.

برلينر سايتونگ: وضعيت آزادی مطبوعات در روسيه‌ی امروز چگونه است؟

پاسکو: طی دوره‌ی شش ساله رياست پوتين ۲۱ روزنامه‌نگار به قتل رسيده و بيش از ۳۰۰ اقامه‌ی دعوا بر ضد آنها به جريان افتاده است. روزنامه نگارانی که گزاراشات انتقادی می‌نويسند به خاطر دستيابی به اطلاعات محرمانه کتک کاری می‌شوند و به روزنامه نگاران خارجی اجازه‌ی ورود به کشور داده نمی‌شود. هنگامی که رئيس جمهور و ساير مقامات کرملين مصاحبه‌ی مطبوعاتی ترتيب می‌دهند فقط به روزنامه نگاران طرفدار دولت اجازه‌ی شرکت داده می‌شود. علاوه بر آن آنها فقط می‌توانند پرسش‌هايی را مطرح کنند که مشاوران مطبوعاتی رئيس جمهور قبلاً با طرح آنها موافقت کرده‌اند. دومای فعلی می‌خواهد که قانون آزادی بيان را به زودی تغيير دهد. حقوق روزنامه نگاران بيش از پيش محدود خواهد شد. حتی همين امروز به دادگاه کشانيدن روزنامه نگاران کار ساده‌ای است و در ۹۹ درصد از چنين مواردی پيروزی با شاکيان است.

برلينر سايتونگ: مطابق با يک بررسی جديد که در روسيه منتشر شده است ولاديمير پوتين در ميان ۸۰ درصد از مردم اين کشور از محبوبيت بسيار بالايی برخوردار است. ۷۰ درصد چنين اظهار داشته‌اند که حاضرند برای بار ديگر به او رای دهند.

پاسکو: من به اين رقم‌های رسمی باوری ندارم. علاوه بر آن بيشتر مردم روسيه اطلاعات خود را از ايستگاه‌های تلويزيونی که تحت کنترل حکومت هستند می‌گيرند، مانند کانال اول و يا ام تی وی که ديدگاه‌های انتقادی نسبت به پوتين ندارند. پوتين خود محصولی از اين تلويزيون‌ها است. بر روی صفحه‌ی نمايش شما او را می‌بينيد که مشغول اسکی کردن است يا در حال اجرای ورزش‌های رزمی است. تمامی اين‌ها تصوير پوتين را بزک می‌کنند. به همين خاطر است که او تا اين اندازه محبوبيت دارد.

برلينر سايتونگ: هنگامی که انسان حمايت زياد از پوتين در روسيه را مورد توجه قرار دهد شايد به اين فکر افتد که بسياری از مردم روسيه به راستی علاقه‌ای به دموکراسی ندارند.

پاسکو: اگر مردم ندانند که دموکراسی چيست، نمی‌توانند تصميم بگيرند که آيا خواهان آن هم هستند يا خير. آنها ابتدا بايد از اين امکان برخوردار باشند که از طريق انتخابات آزاد در اين باره به تصميم گيری برسند. در يک چنين حالتی احتمالاً تعداد بسيار بيشتری از مردم از آنچه فعلاً تصور می‌شود خواهان آن خواهند بود.

برلينر سايتونگ: با توجه به کنترل رسانه‌ها توسط حکومت، اميد چندانی برای بازتر شدن اين بحث وجود ندارد.

پاسکو: تقريباً ديگر هيچ رسانه‌ی مستقلی باقی نمانده است و آن چندتايی هم که هنوز مانده‌اند نفوذ چندانی بر مردم ندارند.

برلينر سايتونگ: کانال راديويی Echo Moskwy به عنوان تنها ايستگاه راديويی که تحت کنترل کرملين نيست تلقی می‌شود. چگونه است که هنوز هم اين فرستنده راديويی بسته نشده است؟

پاسکو: به اين دليل که حکومت بهانه هم برای اين ادعای خود داشته باشد که در روسيه هنوز هم رسانه‌های مستقل وجود دارند. البته يک روزنامه‌ی مستقل هم هست يعنی "نووايا گازتا" Nowaja Gazeta . اما ايستگاه تلويزيونی وجود ندارد که بتواند برنامه‌های انتقادی پخش کند. چنين چيزی هم البته در شرايط فعلی تقاضای زياده از حدی خواهد بود، زيرا رسانه‌ی تلويزيون به اکثريت مردم دسترسی دارد و می‌تواند آنها را مورد تاثير قرار دهد.

برلينر سايتونگ: تاچه اندازه اينترنت می‌تواند در روشنگری مردم کمک کند؟

پاسکو: مطابق با آمار رسمی ۲۵ ميليون استفاده کننده‌ی اينترنت در روسيه وجود دارد. احتمالاً تعداد آنها کمتر از اين‌ها بايد باشد. اما مدت‌ها است که حکومت در جستجوی شيوه‌هايی برای به زير کنترل درآوردن اينترنت است.

برلينر سايتونگ: تعداد بيشماری روزنامه‌نگار در روسيه وجود دارد که با حکومت همکاری می‌کنند و به عنوان « وجهه سازان » حکومت عمل می‌کنند. چرا بسياری از روزنامه نگاران می‌گذارند که به اين شکل مورد سوء استفاده قرار گيرند؟

پاسکو: هرکس خود بهتر می‌داند که برای چه کسی بايد کار کند. اما بسياری از آنها بيم آن دارند که درآمد‌های خود يا محبوبيتشان را از دست بدهند. آنها از اين هراس دارند که اگر در شيوه‌ای که پوتين خواهان آن است عمل نکنند توقيف شوند يا حتی به قتل رسند. البته ما در روسيه روزنامه نگاران وظيفه شناس و جستجوگر هم داريم. اما امکانات لازم برای انتشار مطالب آنها بسيار محدود است. برای مثال قرار بود مقاله‌ای از من در يکی از نشريات منتشر شود. وقتی نوشتن آن به اتمام رسيد آنها فقط حاضر بودند که مطلب مرا تحت يک نام جعلی منتشر کنند. من مواقت نکردم زيرا فکر می‌کنم استحقاق آن را دارم که اسم خودم زير انديشه‌هايم قرار گيرد.

برلينر سايتونگ: به بارو شما چه کسی می‌تواند امروزه بر حکومت شوروی فشار وارد آورد؟

پاسکو: اولين شخصی که نشان داد که او با روش و مسير پوتين موافقتی ندارد رئيس پيشين يوکوس ميخائيل خودروکوفسکی بود. او اولين فردی بود که به طور علنی در خصوص اين نکته نظر انتقادی خود را مطرح ساخت که حکومت به طور مرتب در اقتصاد و مالکيت خصوصی دخالت می‌کند. او فعلاً در زندان نشسته است. قضيه‌ی او به نحو احسن سرشت شرايط امروز روسيه را نشان می‌دهد: اگر سابق بر اين استالين و برژنوف از طريق ايدئولوژی حکومت می‌کردند، تلاش حکومت امروز در روسيه فقط و فقط پول و کسب درآمد است.

برلينر سايتونگ: در روسيه‌ی امروز نقش گروه سالاران چگونه است؟

پاسکو: پس از توقيف خودروکوفسکی من نسبت به آنها فقط و فقط احساس ترحم و تهوع دارم. آنها مانند سربازان به يک صف می‌شوند و آنچه را انجام می‌دهند که اطرافيان پوتين به آنها دستور می‌دهند.

برلينر سايتونگ: هدف شما از افشای آن رسوايی محيط زيستی در واقع چه بود؟

پاسکو: واقعيت اين است که پس از آن فيلم افشاگرانه‌ی من روسيه به خالی کردن زباله‌های اتمی به اقيانوس‌ها خاتمه داده است ـ البته پس از آن که ۳۰ سال تمام چنين کرده بود. اين که امروزه ديگر زباله‌ی هسته‌ای به دريا‌ها تخليه نمی‌شود برای من کافی است که احساس کنم من شخصاً حرفه‌ی روزنامه نگاری خود را به نحو احسن به انجام رسانده ام.


"Warum schreibt ihr nicht, was ich sehe?"
Der russische Journalist Grigori Pasko über Abhängigkeit und Käuflichkeit der Presse unter Putin
http://www.berlinonline.de/