ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 24.02.2022, 19:05
کرملین، کعبه من نیست

علی‌محمد اسکندری‌جو

سالهاست روسی نمی‌خوانیم اما باید روسیه را بخوانیم ‏چرا که به باورم آینده ما، آلمان نیست که فردای ما امروز ‏روسیه است. اصولا آگاهی عمومی ما از فرهنگ روسی ‏و سیاست کرملین به گونه حیرت‌آوری کم است. بی‌‏گمان روسیه “پوشکین” هم همان روسیه “پوتین” نیست. ‏روسیه پوشکین سرشار از ادب و زیبایی و هنر و لطافت ‏است حال آنکه روسیه پوتین همان روسیه “دوگین” است؛ ‏روسیه آکنده از نفرت و انزجار از غرب به‌ویژه آمریکا. ‏هر چه پوشکین بشارت عشق و دوستی می‌دهد دوگین ‏اما بر فراز کرملین ندای شوم جنگ و بوی خون می‌‏دهد.

الکساندر دوگین که در ایران سالهاست برخی او را ‏فیلسوف فیلسوفان و دانشمند و نابغه دهر خطاب می‌کنند ‏همان موجودی است که در غرب او را فاشیست متوهم و ‏‏”مغز” ولادیمیر پوتین می‌شناسند. دوگین سالها در ایران ‏‏”خیمه” زد و اینجا و آنجا سخن راند تا سرانجام توانست ‏در نگاه به شرق به‌ویژه کرملین سهیم باشد. هشت سال ‏پیش این تئوریسین دکترین “اوراسیا” در حالی که آر.پی.‏جی بر دوش می‌کشد فریاد جنگ با اوکراین سر می‌‏دهد. رجزخوانی او چنان بالا گرفت که حتی کرملین ‏مجبور شد وی را از دانشگاه اخراج کرده و بی‌صدا به ‏تهران بفرستد تا آنجا به عنوان استاد مدعو به تبیین ‏دکترین اوراسیایی بپردازد و در ضمن بذر نفرت از ‏غرب را نیز پراکنده کند و حتی جایزه هم بگیرد!‏

این سرنوشت تراژیک که اوکراین امروز دچار آن گشته ‏نتیجه سالها تلاش الکساندر دوگین و حلقه یاران او در ‏همان “دهلیز” کرملین و مجلس دوما است. بی‌سبب ‏نیست که تمام مقامات روسی که اتحادیه اروپا و امریکا ‏امروز آنها را تحریم کردند همه از دوستان و عاشقان ‏الکساندر دوگین هستند؛ همان یارانی که سالها همنشین ‏پوتین و یار غار و شکار او هستند. نظرات افراطی ‏دوگین علیه ارزش‌های غربی چنان در نهادهای امنیتی و ‏نظامی و نیز اتاق فکرهای رنگارنگ روسیه نفوذ کرده ‏است که به باورم نباید حیرت کنیم که چرا امروز تانک‌های روسی به بهانه مبارزه با “فاشیسم” وارد اوکراین ‏شدند بلکه حیرت کنیم چرا هشت سال پیش چنین نکردند ‏که امروز می‌کنند. مگر کرملین با کاپیتالیسم الیگارشیک ‏روسی می‌تواند به جنگ کاپیتالیسم غربی رفت؟ آیا ‏‏”حقیقت” نخستین قربانی جنگ نیست؟ جنگ روسیه با ‏اوکراین آیا جنگ حق علیه حق است یا جنگ حق علیه ‏باطل؟

در سال‌های گذشته بسیار به نظرات افراطی و جایگاه ‏هولناک دوگین در کرملین و نفوذ او در خارج از مرزها ‏هشدار دادم و حتی وی را “گوژپشت” کرملین خواندم و ‏نوشتم که این گوژپشت گاهی “ناقوس” جنگ و خون و ‏تجاوز را از بام کرملین به صدا در می‌آورد.‏

پیداست تراژدی خونین اوکراین در این روزهای سخت ‏نباید بهانه شود تا فرصت‌طلب شوم و با قلم قلیایی علیه ‏روسوفیل‌های وطنی بنویسم، به‌ویژه علیه آنها که این ‏سال‌ها نان “برلین” می‌خورند و منت کرملین می‌کشند. ‏کتاب‌ها و مقالاتم نشان می‌دهند که بیست سال است ‏روسیه و پوتین و دوگین را می‌خوانم و البته علیه ‏فراکسیونی از حزب توده هم که هر هفته “جیره خشکه” ‏از کرملین دریافت می‌کنند تا به نام نقد و تفسیر هفتگی ‏در ارگان حزب منعکس کنند نیز نقدهایی نوشته‌ام و ‏اهانت‌ها شنیده‌ام.‏

مدتی ست رفقا به برخی منتقدان که گاهی نقدی نسبت به ‏مواضع فراکسیون حزب توده دارند به‌جای پاسخ اما حمله ‏و اهانت می‌کنند که ملالی نیست به‌جز دوری دیالوگ!‏

با این حال رفقا هم‌چنان چشم انتظار مسکو هستند که این ‏بار جیره خشکه هفتگی را چگونه ترجمه کنند تا در تبیین ‏سیاست مسکو همه روسوفیل‌های وطنی از چپ و راست ‏خشنود شوند. گویی رفقا بر قامت پوتین “شنل” فرماندهی ‏استالین انداخته‌اند تا ارتش رهایی بخش سرخ را به جبهه ‏جنگ علیه “فاشیسم” اوکراینی بفرستد و “زلنسکی” هم ‏پنداری هیتلر زمانه گشته است.

شاید هم این شاخه از حزب توده با حزب کمونیست ‏روسیه قرارداد “کاپیتولاسیون” امضا کرده است؛ مگر نه ‏اینکه این رفقا در چند سال گذشته از ساورنتی و استقلال ‏حزبی بسیار دور شده‌اند. کاپیتولاسیون روسی چنان ‏گریبان گرفته است که بعید به نظر می‌رسد رفقا روزی ‏تحت لوای “انترناسیونال” یا جهان وطنی بخواهند حتی ‏نقدی “نرم” و نمکین از بلندپروازی پوتین در اوکراین ‏داشته باشند. البته کادر مرکزی حزب دیرین توده تمایل ‏ندارد اعلام کند برخی مطالب ترجمه شده و انتشار یافته ‏در ارگان حزبی را همان شاگردان “الکساندر دوگین” می‌‏نویسند و به عنوان جیره خشکه به برلین می‌فرستند تا در ‏سایت منعکس شود. امروز چندان حیرت‌انگیز نیست که ‏ائتلاف شوم مشهور به “نعل اسب” از کرملین به برلین ‏رسیده است.‏

هزار سال پیش که روس‌ها برای یافتن و انتخاب دین و ‏جهان‌بینی جدید به یونان رفتند و از امپراتوری بیزانس با ‏کوله‌باری از سخت‌افزار و نرم‌افزار فرقه دینی ‏ارتدوکسی (صلیب و انجیل و تسبیح و بیرق و عَلم و ‏کتل) به کشور بازگشتند، زیبنده بود آن زمان عنایتی هم ‏به میراث آتن و ارسطو و افلاطون و سقراط می‌داشتند. ‏شایسته بود آنها “دیالوگ” را نیز به دوش می‌کشیدند و ‏همراه کشیشان ارتدوکسی چند مستشار یونانی هم به ‏روسیه می‌آوردند تا اندک اندک دولت و ملت را با ‏سازوکار دیالوگ آشنا کند تا امروز جهان شاهد چنین ‏ریشخند و نیشخند پوتین به دیالوگ و عقلانیت و منطق ‏غرب نباشد. الکساندر دوگین به سبب کرونا به ایران سفر نمی‌کند اما از طریق ویدئو کنفرانس همچنان فعال است؛ ‏یاران و شاگردان وی هم تفسیرها و نقدهای بسیاری را ‏هفتگی در اختیار حزب قرار می‌دهند. امید که روزی ‏کرملین کعبه هیچ ایرانی نباشد، خواه چپ باشد و خواه ‏راست.‏


الکساندر دوگین در تهران



نظر خوانندگان:


■ جناب اسکندری جو عزیز. این آقایان همه گفته ها و نوشته‌های راجع به نقشه حمله روسیه به اوکراین را تبلیغات و دروغ غرب می‌دانستند و حالا بعد از حمله روسیه به اوکراین باید یک دروغ دیگری دست و پا کنند. فکر نکنم که فقط جیره خشک بگیرند چون در مقابله با غرب از چین هم حمایت می‌کنند احتمالا از اربابشان خاویار هم دریافت می‌کنند. این طنز را چند روز پیش از “م.ش. بیدار” خواندم که گویای حال این جماعت است. قلمتان هم چنان توانا.
سالاری


■ مطالب سایت پیک نت و راه توده در هفته اخیر به اندازه‌ای مشمئزکننده شده که انسان فرق اینها را با کیهان شریعتمداری نمی‌تواند تشخیص دهد. اما از گروهی که محمدشان راسپوتین و کعبه‌شان کرملین است انتظاری جز این هم نمی‌رود.
هوشور