ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 19.01.2022, 23:19
درس‌های مدیریت ژاپنی برای دیگران

صالح‌ سپهری‌فر

هفته‌نامه تجارت فردا

تصویری که معمولاً از ژاپن در رسانه‌ها ارائه می‌شود، یکدست نیست. تصویر اول، کشوری رو به زوال است که جمعیت سالمندش به سرعت رو به افزایش است و به سرعت، شادابی و پیشتازی اقتصادی خود را در چند دهه اخیر از دست می‌دهد. اما تصویر دوم نشانگر کشوری ثروتمند است که با وجود توسعه‌یافتگی، توانسته ارزش‌های فرهنگی خود را حفظ کند. با وجود اینکه هر کدام از این دو تصویر، بخشی از واقعیت‌های ژاپن را در خود دارد، اما باز هم ناگفته‌های زیادی درباره این کشور و الگویی که برای توسعه در پیش گرفته وجود دارد.

آزمایشگاه ژاپنی

واقعیت این است که ژاپن آن قدرها هم کشوری متفاوت و استثنایی نیست، بلکه معمولاً صرفاً رویدادهایی را که گریبان بسیاری از کشورها را گرفته (یا می‌گیرد) زودتر تجربه کرده (یا می‌کند). موقعیت جغرافیایی ژاپن در کنار ویژگی‌های جمعیتی خاص این کشور موجب شده خیلی زودتر از برخی دیگر از کشورها درگیر برخی مشکلات شود. روند سریع پیری جمعیت، مخاطرات ناشی از بلایای طبیعی و نیز چالش‌های مربوط به قرارگیری بین دو ابرقدرت دنیای امروز، یعنی ایالات متحده و چین، فقط برخی از دشواری‌هایی است که ژاپنی‌ها با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

اگر خوشبینانه به قضیه نگاه کنیم، واکنشی که ژاپنی‌ها به این چالش‌ها داده‌اند (یا می‌دهند)، می‌تواند درس‌های ارزشمندی برای سایر دولت‌ها و ملت‌ها به همراه داشته باشد. در واقع، ژاپن را می‌توان آزمایشگاهی جهانی دانست. سایر کشورها با نگاهی دقیق‌تر به واکنش‌های ژاپن به چالش‌های گوناگونی طبیعی، سیاسی یا اقتصادی، می‌توانند موثرترین راهبردها را برای آینده خود شناسایی کنند.

درس‌های ژاپنی برای بلایای طبیعی

یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که ژاپن به ما آموخته این است که باید زندگی در کنار مخاطرات مختلف را بپذیریم و با آن کنار بیاییم. بلایای طبیعی و پیامدهای ناخوشایند پدیده تغییرات اقلیمی ممکن است برای بسیاری از کشورهای دنیا بسیار گران تمام شود. اما باید بیاموزیم که چطور می‌توان با این پیامدها روبه‌رو شد و واکنشی درست به آنها نشان داد.

ژاپن تجربیات ناگوار ولی ارزشمند زیادی را از روبه‌رویی با انواع بلایای طبیعی به دست آورده و سعی کرده خود را در برابر این مخاطرات تقویت کند. ساختمان‌ها، پل‌ها و بسیاری دیگر از سازه‌ها در این کشور از مقاومت بسیار بالایی در برابر زلزله برخوردارند. با اینکه ژاپن مدرن، پس از جنگ جهانی به تقویت خود در برابر زلزله پرداخته، اما این روند در زمان متوقف نشده است. ژاپنی‌ها پیوسته از اتفاقات مختلف طبیعی درس می‌گیرند و راهکارهایی نوین برای کاهش اثرات آن اجرا می‌کنند.

برای مثال، زلزله سال ۱۹۹۵ کوبه موجب اخلال جدی در شبکه آبرسانی شهری شد. پس از شوک ناشی از این اتفاق، یکسری اقدامات جدی برای جلوگیری از بروز مشکلاتی مشابه صورت گرفت و برای نمونه، یک منبع زیرزمینی با قابلیت ذخیره آب به مدت ۱۲ روز برای ساکنان شهر ساخته شد. خلاصه اینکه پویایی سازوکار تصمیم‌گیری برای مقابله با بحران‌های مختلف از جمله درس‌هایی است که ژاپنی‌ها می‌توانند به سایر کشورها بدهند.

نقش محوری مردم

بارها در رسانه‌ها درباره حس شدید مسوولیت در میان مردم ژاپن شنیده‌ایم. این ذهنیت در دوره‌های بحران می‌تواند به واکنش درست‌تر و نیز کاهش اثرات ناخوشایند ناشی از چالش موجود کمک کند. بر خلاف بسیاری از کشورهای دنیا، شهروندان ژاپنی بر این باور نیستند که آمادگی در برابر انوع بلایا فقط بر عهده دولت است. در واقع، ژاپنی‌ها خودشان را نیز در این زمینه مسوول می‌دانند. سودمندی این دیدگاه در دوره همه‌گیری کرونا کاملاً مشخص شد.

پس از اعلام اثربخشی ماسک در جلوگیری از انتقال ویروس، تقریباً همه مردم در این کشور به استفاده از ماسک روی آوردند. آمارهای رسمی نیز نشانگر نتایج این رویکرد بود. با وجود تراکم جمعیتی بالا در ژاپن، میزان مرگ‌ومیر ناشی از کووید ۱۹ در این کشور کمتر از سایر کشورهای عضو گروه جی ۷ بود.

همچنین درصد جمعیت دریافت‌کننده هر دو دوز واکسن نیز در ژاپن بالاتر از شش کشور دیگر صنعتی دنیا بود. البته تردیدی نیست که دیدگاهی که مردم ژاپن درباره مسوولیت خود نسبت به جامعه دارند، علاوه بر اینکه به ویژگی‌های خاص فرهنگی آن سرزمین مربوط می‌شود، به رفتار توام با اعتماد دولت و مردم نیز ربط دارد.

واکنش ژاپن به پیری جمعیت

یکی دیگر از درس‌های ژاپن برای سایر کشورها به موضوع رشد جمعیت مربوط می‌شود. بیشتر کشورها در نهایت با روندی مشابه ژاپن روبه‌رو می‌شوند و با پدیده پیری جمعیت روبه‌رو خواهند شد. تا سال ۲۰۵۰، از هر شش نفر در جهان، یک نفر بالای ۶۵‌ سال خواهد داشت. این در حالی است که در سال ۲۰۱۹، فقط یک نفر از هر ۱۱ نفر بالای ۶۵ ‌سال بود. جمعیت ۵۵ کشور دنیا تا سال ۲۰۵۰ با افت روبه‌رو می‌شود که البته چین نیز در این فهرست قرار دارد. برخی مطالعات جدید همچنین نشان می‌دهد که کاهش جمعیت در هند زودتر از پیش‌بینی‌های قبلی روی خواهد داد.

پدیده پیری جمعیت همانند برخی چالش‌های جدی دیگر (مثل تغییرات اقلیمی) به شکلی تدریجی روی می‌دهد و شاید در نگاه اول اصلاً مشخص نباشد. درست همان‌طور که برای مقابله با پدیده تغییرات اقلیمی نیازمند مجموعه‌ای از تغییرات اساسی در سطح رفتار فردی شهروندان و نیز رفتارهای حاکمیتی هستیم، کاهش پیامدهای پیری جمعیت هم نیازمند عزمی جدی و همه‌جانبه خواهد بود.

یکی از راهبردها برای کاهش این پیامدها، افزایش دوره فعالیت موثر شهروندان است. دولت ژاپن به همین منظور، سن بازنشستگی را از ۶۵ به ۷۰ سال افزایش داده است. جالب اینجاست که برخی از ژاپنی‌ها حتی پس از ۷۰ سالگی همچنان به کار خود ادامه می‌دهند. در حال حاضر، ۳۳ درصد از ژاپنی‌های ۷۰ تا ۷۴‌ساله به کار مشغول‌اند. برای مقایسه، کافی است بدانیم این میزان در حدود یک دهه پیش فقط ۲۳ درصد بود.

تغییرات جمعیتی یکسری چالش‌های بزرگ اقتصادی را با خود به همراه دارد. یکی از دلایل رشد آهسته اقتصاد ژاپن به همین کاهش جمعیت و افزایش سن سالمندان در این کشور مربوط می‌شود.

پیر، ولی همچنان پرقدرت

البته اگر نگاهی ریزبینانه‌تر به وضعیت اقتصادی ژاپنی‌ها بیندازیم، با تصویری نه‌چندان متناسب با این روند پیری جمعیت روبه‌رو می‌شویم. در بازه ده‌ساله بین ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹، ژاپنی‌ها جایگاه سوم رشد تولید ناخالص داخلی را در میان کشورهای عضو جی ۷ به خود اختصاص دادند. در این فهرست، آلمان و ایالات متحده جایگاهی بالاتر از ژاپن داشتند.

ژاپن یکی از بزرگ‌ترین وام‌دهندگان در جهان است و با در نظر گرفتن نرخ کنونی ارز در بازارهای جهانی، سومین اقتصاد بزرگ دنیا به شمار می‌رود. میانگین عمر ژاپنی‌ها از میانگین عمر شهروندان سایر کشورهای دنیا بیشتر است. ژاپن بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار در حوزه فناوری در دنیاست و برخی از بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا در حوزه‌های مختلف، ژاپنی هستند.

تخصص بالای ژاپنی‌ها در الکترونیک و روباتیک به شرکت‌های این کشور کمک کرده تا بتوانند در صنایع مختلفی حضور یابند. افزون بر این، جایگاه ژئوپولیتیک ژاپن را نیز نباید فراموش کنیم. ژاپن نقش مهمی بین دو قطب اقتصاد جهانی یعنی چین و ایالات متحده دارد. چین بزرگ‌ترین شریک تجاری ژاپن است و از سوی دیگر، ایالات متحده نیز اصلی‌ترین شریک دفاعی و امنیتی این کشور به شمار می‌رود.

عبرت‌های ژاپن

البته این‌طور نیست که ژاپن الگویی بی‌نقص برای کشورهای دیگر باشد. این کشور به دلیل مختصات خاص فرهنگی و جغرافیایی خود، سیاست‌هایی را در زمینه توسعه پایدار یا توسعه نیروی انسانی در پیش گرفته که شاید با آنچه در برخی دیگر از کشورهای توسعه‌یافته اجرا می‌شود متفاوت باشد و البته می‌تواند در درازمدت به‌شدت به این کشور آسیب برساند.

به طور کلی، رویارویی با مخاطرات مختلف موجب می‌شود تعیین اولویت‌ها دشوارتر شود. درست همان‌طور که خانواده‌ای که در تامین نیازهای اولیه‌اش با مشکل روبه‌رو است، ممکن است در تعیین اولویت‌ها با مشکل روبه‌رو شده و تصمیماتی بر خلاف مصالح بلندمدت خود بگیرد، ژاپن نیز در برخی زمینه‌ها با چنین معضلی روبه‌روست. از سوی دیگر، ساختار سنتی جامعه ژاپن نیز می‌تواند در نهایت به بی‌توجهی به نوآوری به عنوان موتور محرک اقتصاد فردا  بینجامد.

ناباوری به سوخت‌های پاک؟

پدیده تغییرات اقلیمی یکی از موضوعات داغ چند سال اخیر است و کشورهای زیادی، به ویژه کشورهای توسعه‌یافته، گام‌هایی عملی برای کاهش تولید آلاینده برداشته‌اند. حتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز چشم‌اندازهایی برای چند دهه آینده به منظور تولید انرژی‌های پاک و کاهش مصرف موادی مثل پلاستیک را تدوین کرده‌اند.

با وجود این، به نظر می‌رسد ژاپنی‌ها آن‌قدر درگیر مخاطرات ریز و درشت سرزمین خود هستند که چشمان خود را بر روی پدیده تغییرات اقلیمی بسته‌اند. این در حالی است که این پدیده شاید نتایجی به مراتب ناگوارتر از بسیاری دیگر از مخاطرات به همراه داشته باشد. ژاپن خیلی دیر به جنبش مبارزه با تغییرات اقلیمی پیوست. این کشور در سال ۲۰۲۰ برنامه‌ای برای حذف آلاینده‌های کربنی تا سال ۲۰۵۰ تدوین کرد. با وجود این، نگاهی دقیق‌تر به این سند نشان می‌دهد که انگار ژاپنی‌ها با زیرکی، جزئیات دقیقی برای این چشم‌انداز مطرح نکرده‌اند.

دولتمردان ژاپن به دنبال راه‌اندازی دوباره نیروگاه‌های هسته‌ای هستند که فعالیتشان پس از حادثه فوکوشیما در سال ۲۰۱۱ به حالت تعلیق درآمده بود. البته احتمالاً این تلاش‌ها به جایی نرسد، زیرا اکثر ژاپنی‌ها با فعالیت دوباره این نیروگاه‌ها مخالف‌اند. آنچه عجیب به نظر می‌رسد این است که بسیاری از دولتمردان ژاپنی نگاهی تردیدآمیز نسبت به انرژی‌های تجدیدپذیر دارند. شاید به همین دلیل باشد که ژاپن همچنان از زغال‌سنگ که بیشترین میزان آلایندگی را در میان انواع سوخت‌های فسیلی دارد استفاده می‌کند.

دردسرهای توجه به موی سپید

گفتیم که پدیده پیری جمعیت یکی از چالش‌های اساسی ژاپن است و دولت این کشور، گام‌هایی را برای افزایش سن بازنشستگی و تشویق شرکت‌ها به حفظ کارکنان سالمند خود برداشته است. تردیدی نیست که یکی از راه‌ها برای مقابله با پدیده پیری جمعیت، بهره‌گیری حداکثری از نیروی کار است. با وجود این، ژاپن از برخی جهات نتوانسته از نیروی انسانی خود به خوبی استفاده کند.

فرهنگ ژاپن تا حد زیادی بر اولویت «موی سفید» تاکید دارد. به همین دلیل، بسیاری از جوانان تحصیل‌کرده با وجود همه شایستگی‌هایی که دارند، از رشد و ترقی شغلی محروم می‌شوند. الگوی ترفیع در بسیاری از شرکت‌های سنتی‌تر موجب سرخوردگی جوانان و البته، ایجاد مانع در مسیر نوآوری می‌شود. شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از جوانان ژاپنی، کار کردن در استارت‌آپ‌ها را به حضور در شرکت‌های باسابقه‌تر ترجیح می‌دهند.

اما دردسرهای اولویت «موی سفید» فقط به عدم بهره‌گیری درست از نیروی انسانی خلاصه نمی‌شود و می‌تواند جلوی نوآوری سازمانی را نیز بگیرد. در محیطی که انتقاد از مدیران صرفاً به دلیل سن بالاتر آنها امکان‌پذیر نیست، مطرح کردن و آزمودن موارد جدید و شکل‌گیری نوآوری نیز به شدت محدود می‌شود. به این ترتیب، شاید نوآوری سازمانی فقط در اختیار واحدهای تحقیق‌وتوسعه قرار گیرد، حال آنکه بسیاری از نوآوری‌ها در دنیای امروز، نه نوآوری در محصول، بلکه نوآوری در فرآیند و سازمان هستند. این فرهنگ سازمانی شاید بخشی از پاشنه‌آشیل شرکت‌های ژاپنی در رقابت با شرکت‌های پیشرو دیگر نقاط جهان باشد.

وفاداری تا کی؟

وفاداری یکی از مهم‌ترین مفاهیمی در فرهنگ ژاپن است که البته مصادیقش در زندگی فردی و شغلی ژاپنی‌ها به خوبی دیده می‌شود. در این کشور، کار کردن از ابتدا تا پایان دوره اشتغال و بازنشستگی برای یک کارفرما از اهمیت زیادی برخوردار است، در حالی که چنین تفکری به تدریج در دنیای مدرن رنگ می‌بازد. در سال‌های اخیر شاهد این هستیم که بسیاری از کارکنان سازمان‌ها، به ویژه کارکنان نخبه هر‌از‌چند‌گاهی از یک سازمان به سازمانی دیگر می‌روند که البته این گردش نیروی انسانی در نهایت به نفع بهره‌وری خواهد بود. اما بسیاری از ژاپنی‌ها همچنان به الگوی قدیمی «یک شغل برای تمام عمر» باور دارند.

این تفکر در روزگاری که اتوماسیون و ورود هوش مصنوعی می‌تواند به از بین رفتن برخی مشاغل بینجامد، می‌تواند زیان‌بار باشد. این تفکر همچنین موجب می‌شود کارکنان سازمان از جسارت کمتری برای مذاکره با مدیران ارشد برای ترفیع یا افزایش حقوق برخوردار باشند که در نهایت شاید به ضرر نیروی انسانی و حتی بالندگی سازمان تمام ‌شود.

زنان، جوانان و مهاجران

مساله بعدی به حضور زنان در فعالیت‌های اقتصادی مربوط می‌شود. با وجود اینکه درصد مشارکت زنان در این زمینه افزایش یافته است، بسیاری از آنها با موانعی جدی برای پیشرفت شغلی روبه‌رو می‌شوند. در حال حاضر، بسیاری از زنان و جوانان صرفاً می‌توانند در مشاغل پاره‌وقت حضور داشته باشند. در یکی دو دهه اخیر، آمار تعداد افرادی که در مشاغل پاره‌وقت و قراردادهای منعطف کاری به فعالیت مشغول هستند به شدت افزایش یافته است. این وضعیت به ناپایداری شغلی و درآمدی این افراد و در نتیجه، کاهش تمایل آنها به فرزندآوری ختم می‌شود.

بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته برای مقابله با پیری جمعیت و کاهش آمار زاد‌و‌ولد، درهای خود را بر روی مهاجران می‌گشایند. ورود مهاجران نه‌تنها می‌تواند بخشی از نیروی کار مورد نیاز را تامین کند، بلکه بازار مصرف را نیز گسترش داده و در نهایت می‌تواند به بزرگ‌تر شدن اقتصاد بینجامد. اما ژاپن تنها کشور توسعه‌یافته‌ای است که موضعی بسیار جدی در برابر ورود مهاجران دارد. با وجود اینکه تراکم بالای جمعیتی و نبود زیرساخت‌های لازم برای زندگی مهاجران از جمله مواردی است که از سوی ژاپنی‌ها به عنوان دلایل مقاومت در برابر ورود مهاجران خارجی اعلام می‌شود، نمی‌توان منکر موانع فرهنگی پذیرش مهاجر در بدنه جامعه این کشور شد.

دولتی که از تغییر بیزار است

در این میان، به نظر می‌رسد دولتمردان ژاپن نیز هیچ فشاری برای تغییر وضعیت موجود حس نمی‌کنند. حزب لیبرال دموکرات از سال ۱۹۵۵ تقریباً به شکلی پیوسته، قدرت را در این کشور در دست داشته است. یکی از اصلی‌ترین دلایل این یکه‌تازی را باید در نبود احزابی با جایگاه و قدرت اجتماعی مشابه دانست. این یک‌دستی نسبی در دنیای سیاست می‌تواند به انفعال دولتی بینجامد و به همین دلیل است که ژاپن نقش پیشگام را در تحولات مختلف جهان ندارد.

دولتمردان ژاپنی معمولاً چهره‌هایی کهنه‌کار در دنیای سیاست هستند که البته از محافظه‌کاری بیشتری نسبت به مردم عادی برخوردارند. اما این محافظه‌کاری دولتمردان شاید نتایج چندان خوشی برای آینده ژاپن به همراه نداشته باشد.

شاید آخرین درسی که کشورها می‌توانند از ژاپن بگیرند، تلاش برای دور ماندن از خودرضایتی، کفایت به ادامه وضعیت کنونی و عدم تلاش برای ایجاد تغییراتی جدی باشد. در دنیای امروز، چالش‌هایی مثل پدیده تغییرات اقلیمی یا بیکاری ناشی از اتوماسیون با سرعتی بیش از گذشته در حال گسترش است. در این دنیای پرتغییر، در پیش گرفتن نگاه محافظه‌کارانه ژاپنی می‌تواند آینده‌ای نه‌چندان روشن را به همراه داشته باشد!

نتیجه‌گیری: قابی برای همه کشورها

ژاپن به دلیل موقعیت خاص جمعیتی و جغرافیایی خود بیشتر و زودتر از بسیاری دیگر از کشورها در معرض چالش‌هایی بنیادی قرار می‌گیرد. واکنش ژاپن به این کشورها که در واقع ترکیبی از سیاست‌های دولتی و نیز مختصات فرهنگی مردم این کشور است می‌تواند درس‌ها و البته عبرت‌هایی ارزشمند برای سایر کشورها به همراه داشته باشد.