تحقیقات باستانشناسی در جدیدترین شماره مجله اشپیگل
اینکه قدیمیترین سلاحهای شکار باقیمانده در جهان چقدر عمر دارند، نامشخص است. ۲۰۰۰۰۰ سال؟ یا شاید هم ۳۰۰۰۰۰ سال که در این صورت یک شگفتی و کشف حیرتانگیز خواهد بود؟ یک پژوهشگر از شهر توبینگن (Tübingen) میخواهد بالاخره پاسخ را پیدا کند.
مکانی که قرار است یک معمای تاریخ بشریت در آن حل شود، در طبقهٔ دوم مرکز تحقیقات زمینشناسی و محیطزیست در توبینگن، در انتهای راهرویی با دیوارهای بتنی مدرن قرار دارد. توبیاس لائور (Tobias Lauer)، ۴۴ ساله، مردی قدبلند با ریشی انبوه، کلیدش را داخل قفل درِ سفیدرنگ ورودی میگرداند و خودش را به زودی به داخل اتاقکی باریک میفشرد. سپس دوباره در را میبندد و با کلیدی دیگر درِ دوم را باز میکند. این روش برای جلوگیری از نفوذ نور روز است. لائور میگوید: «نور روز برای ما به طور جدی قاتل و نابودگر محسوب میشود».
در دو اتاق بدون پنجره با نور قرمز که پشت این درِ دوقلو قرار دارند، نمونههای معدنی حساس به نور بررسی میشوند. روی قفسهها دستگاههایی قرار دارند که به آرامی بوق میزنند، به علاوه دو صفحهنمایش رایانه که نمودارها و جدولهایی روی آنها دیده میشود که لائور را از شدت سیگنالهای نوری ساطعشده از نمونهها، آگاه میسازند. این اندازهگیریها باید به پاسخگویی به پرسشهایی کمک کنند که پژوهشهای پیش از تاریخ را در حدود ۳۰ سال گذشته تقریباً بیش از هر چیز دیگری به خود مشغول کرده است: «نیزههای شونینگن» (Schöninger Speere) چقدر قدمت دارند؟ و چه کسی آنها را ساخته است؟
این ده سلاح شکار از سال ۱۹۹۴ به بعد در یک منطقهٔ معدنکاری روباز در نیدرزاکسن (Niedersachsen) کشف شدند و از جمله مهمترین یافتههای تاریخ باستانشناسی جدید به حساب میآیند، فقط به این دلیل که بسیار خوب حفظ شدهاند. طول آنها تا ۲.۵۰ متر است و ابزارهای تیزِ سریعساختهشدهای نیستند، بلکه همانطور که آزمایشها نشان دادند، دارای ویژگیهای پروازی مشابه و قدرت نفوذ نیزههای مسابقهای مدرن هستند. انسانهای اولیهای که آنها را ساختهاند، از مهارت فنی و تواناییهای ارتباطی برخوردار بودند: وگرنه چگونه میبایست دانش ساخت این سلاحهای شکار حیرتانگیز را انتقال میدادند؟
باستانشناسان بسیاری نیزههای شونینگن را بررسی کردهاند، اما تاکنون هیچکس نتوانسته است سند قانعکنندهای برای سن آنها ارائه دهد. این سلاحها ممکن است ۲۰۰۰۰۰ سال پیش ساخته شده باشند، اما شاید هم ۳۰۰۰۰۰ سال پیش یا در زمانی میان این دو. همهٔ تحلیلها را میتوان با استدلالهایی که برخی خوب هستند، به چالش کشید. اکنون لائور با روشی به نام «زمانسنجی به روش لومینسانس نوری تحریکشده» (Optisch Stimulierte Lumineszenz (OSL)) تلاش دیگری برای حل راز نیزهها انجام میدهد.
توبیاس لاور، دانشمند علوم زمین: «این مهمترین پروژه تحقیقاتی دوران کاری من تاکنون است.» / عکس: ایلکای کاراکورت / اشپیگل
مسئله بر سر حقیقت علمی، و همچنین پول، اعتبار و این پرسش است که آیا سایت کشف نیزهها شایستگی آن را دارد که به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت گردد یا نه. اگر درست باشد که نمونههای یافتشده حدود ۳۰۰۰۰۰ سال قدمت دارند، به دلایل خوبی میتوان آنها را یک یافتهٔ حیرتانگیز خواند. در این صورت، به احتمال زیاد هنوز توسط نمایندگان گونهٔ «هایدلبرگنسیس» (Homo heidelbergensis) ساخته شدهاند که پس از کشف یک آرواره در نزدیکی هایدلبرگ به این نام خوانده شدند و تا قبل از کشف اولین نیزهها، بیشتر به عنوان «ابلهان عصر حجر» در نظر گرفته میشدند. قبلاً هیچکس به این ایده نرسیده بود که آنها، تقریباً نابغهوار، با نیزههایی کاملاً متعادل به صورت گروهی به شکار حیوانات بزرگ میرفتهاند. در عوض، بیشتراین گمان وجود داشت که «هایدلبرگیها» در زمان گرسنگی در کمین باقیماندهٔ لاشهها مینشستهاند یا مانند شامپانزهها با چوبها به کندوهای مورچه ها میزدهاند.
در مقابل، اگر سلاحهای شکار فقط ۲۰۰۰۰۰ سال قدمت داشته باشند، همانطور که یک گروه پژوهشگر اخیراً ادعا کرده است، در این صورت نه توسط «هایدلبرگیها»، بلکه توسط نوادگان آنها، یعنی «نئاندرتالها» ساخته شدهاند. هوش و مهارت معروفترین انسانتباران اولیه [یعنی نئاندرتالها] واقعیتی ثابتشده در نظر گرفته میشود، و بنابراین نیزهها دیگر یک شگفتی جهانی نخواهند بود، بلکه فقط یک دلیل دیگر بر قدرت آفرینندگی نئاندرتالها هستند، اگرچه نمونهای بهطور ویژه چشمگیر.
مشکل اینجاست که با وجود پیشرفتهای بزرگ، تعیین سن در باستانشناسی هنوز هم با عدم قطعیتهای زیادی همراه است. این کار بهویژه زمانی دشوار میشود که با یافتههایی سر و کار داریم که چندین صدهزار سال قدمت دارند. اشیاء جوانتر ساختهشده از مواد آلی، مانند نیزههای شونینگن که از چوب ساخته شدهاند، اغلب با روشی به نام «تجزیه و تحلیل رادیوکربن» (Radiokarbonanalyse) میتوانند با دقت تا چند دهه تاریخگذاری شوند.
این روش آزموده شده بر این اساس است که یک گونهٔ رادیواکتیو کربن - ایزوتوپ۱۴C - پس از مرگ یک حیوان، انسان یا گیاه به طور پیوسته تجزیه میشود. به این ترتیب میتوان مثلاً تعیین کرد که یک درخت چه زمانی قطع شده است. برای نیزههای شونینگن این روش مورد استفاده نیست، زیرا ۱۴C پس از حدود ۵۰۰۰۰ سال تقریباً به طور کامل تجزیه شده و بنابراین دیگر به مقدار کافی قابل تشخیص نیست. پژوهشگران ناچارند برای یافتههای قدیمیتر به روشهای تحلیل دیگر متوسل شوند، و همهٔ آنها به هیچ وجه کامل یا دقیق نیستند.
گروه علمی که اخیراً نیزهها را ۲۰۰۰۰۰ ساله تاریخگذاری کرده است، ابتدا بقایای ریز حلزونهای آبشیرین را از نمونههای رسوبی در سایت مورد نظر در شونینگن - جایی که زمانی یک دریاچه وجود داشت - جدا کرد. سپس اسیدهای آمینهای را که در پوستهٔ این صدفها وجود دارد، بررسی نمود. این اسیدهای آمینه تقریباً همیشه در دو شکل ظاهر میشوند، که در آن پس از مرگ حیوان، یکی از آنها با سرعتی ثابت به شکل دیگر تبدیل میشود. بنابراین، از نسبت این دو گونه میتوان به سن نمونه پی برد.
برخی از پژوهشگران در مورد اینکه آیا این روش به اندازه کافی دقیق است یا نه، تردید دارند، به ویژه زیرا دمای محیط میتواند بر نسبت دو نوع اسید آمینه تأثیر بگذارد. با این وجود، تیمی که از جمله متشکل از دانشمندان ماینتس (Mainzer Wissenschaftlern) بود، یک بیانیهٔ مطبوعاتی با این عنوان که تقریباً رسمی به نظر میرسید منتشر کرد: «سن نیزههای شونینگن به ۲۰۰۰۰۰ سال تصحیح شد».
این خبر در بسیاری از رسانهها انعکاس یافت و در میان مورخان دوران پیش از تاریخ که پیش از این سعی در تعیین سن نیزهها داشتند، باعث نگرانی شد. این نیزههایک بار دیگر نیز، آن هم در بازهای عظیم۱۰۰۰۰۰ ساله، تاریخگذاری مجدد شده بودند، یعنی در اوایل دههٔ ۲۰۰۰. در آن زمان، سن اولیهٔ تخمینزدهشدهٔ۴۰۰۰۰۰ سال به عنوان عددی بسیار زیاد کنار گذاشته شد. این برآورد اولیه به طور کلی به عمق کشف آثار باستانی متکی بود. هرچه چنین بقایایی در خاک عمیقتریافت شوند، قدیمیتر در نظر گرفته میشوند.
شاید تحقیق بر روی سن نیزههای شونینگن برای افراد غیرمتخصص مانند یک حدسزنی شاد و سرگرمکننده به نظر برسد، اما در دنیای علم، بازتفسیر نتایج اندازهگیری امری متداول است. این را لائور نیز تأکید میکند، کسی که اکنون میخواهد با استفاده از تحلیل OSL به حقیقت نزدیک شود. به زبان بسیار ساده، این روش از این ویژگی بهره میبرد که کانیها میتوانند با قرار گرفتن در معرض تشعشعات طبیعی رادیواکتیو، وقتی که دیگر در نور خورشید نیستند بلکه در زیر سطح زمین هستند، مانند باتری شارژ شوند. وقتی که آنها از زمین بیرون آورده میشوند و سپس در دستگاههای تحلیل ویژه با نور تحریک میگردند، انرژی ذخیرهشدهٔ خود را آزاد میکنند. هرچه مقادیر اندازهگیریشده در این فرآیند بالاتر باشد، نمونه مدت طولانیتری در تاریکی قرار داشته است. بدین ترتیب، روش OSL میتواند به تعیین سن نیزهها نیز کمک کند. زیرا پس از آنکه شکارچیان عصر حجر سلاحها را رها کردند، این نیزهها به تدریج بیشتر و بیشتر با رسوبات پوشیده شدند – درست مانند کانیهایی که در اطراف آنها قرار داشتند.
لائور به شونینگن رفت و چندین استوانهٔ فولادی را درون رسوبات همان لایههایی که نیزهها در آنها یافت شده بودند، کوبید. او ۳۱ نمونه برداشت که گمان میرود از زمان رها شدن سلاحهای شکار، به طور مداوم و بدون وقفه در تاریکی قرار داشته و در این مدت فرصت «شارژ» شدن پیوسته را داشتهاند. او در آزمایشگاه نور قرمز توبینگن، سنگ رسوبی را خشک و آماده کرد. در این فرآیند، نمونهها به هیچ عنوان نباید با نور خورشید یا سایر نورهای سفید تماس پیدا میکردند، وگرنه کانیهای مهم برای تحلیل به طور ناگهانی «تخلیه» میشدند.
لائور فقط میتواند از کوارتز و فلدسپات استفاده کند. سایر اجزای نمونهها، مانند هوموس و آهک، باید به وسیله الک و فیلتر جدا شوند. مقادیر کمی از مواد قابل استفاده باقی میماند که روی صفحههای بسیار کوچکی قرار گرفته و وارد دستگاههای علمی تحلیل کننده میشوند و همانطور که لائور میگوید، در آنجا دوباره «روشنایی داده شده و خوانده میشوند».
موفقیت روش OSL نیز مانند دیگر راهبردهای تاریخگذاری به عوامل بسیاری بستگی دارد – از جمله به این دلیل که رسوبات مانند بتن ثابت نمیمانند. آنها نه تنها میتوانند بر اثر زمینلرزه و بارانهای شدید جابهجا شوند، بلکه ممکن است حرکت کرمهای خاکی، موشکورها یا موشهایی که در زمین حفاری میکنند نیز باعث جابجایی شوند. بنابراین، هیچکس نمیتواند مطمئن باشد که آیا نمونهها ممکن است در طول صدها هزار سال، برای مدتی در معرض نور خورشید قرار نگرفته باشند. در مورد شونینگن، این مسئله نیز اضافه میشود که در ساحل سابق دریاچهٔ آنجا آب در حرکت بوده است. بنابراین ممکن است کانیها به طور موقت در معرض نور قرار گرفته باشند.
با این وجود، لائور، به عنوان دانشمند علوم زمین (Geowissenschaftler)، مطمئن است که میتواند «سهم مهمی» در بحث تاریخگذاری ایفا کند. اما در مورد چنین یافتههای قدیمی، هرگز نمیتوان قطعی بود. انحراف تا ۳۰۰۰۰ سال «کاملاً طبیعی» است.
همه با اشتیاق فراوانی منتظر نتایج لائور هستند، به ویژه در موزهٔ تحقیقاتی شونینگن. این ساختمان نمایشگاهی در مجاورت بسیار نزدیکی به سایت کشف نیزهها ساخته شده است و فرم و نمای آینهای آن یادآوریک ایستگاه فضایی از یک فیلم علمی- تخیلی است. در داخل موزه، یافتههای دیگری از منطقهٔ معدنکاری روباز سابق نیز به نمایش گذاشته شده است، از جمله بقایای گربههای دندانخنجری و چندین چوب پرتابی که احتمالاً برای شکار روباه یا اردک استفاده میشدهاند. این آثار نیز گواهی بر مهارت فوقالعادهٔ سازندگان آنها هستند.
نمایشگاه حول این فرضیه میچرخد که انسان «هایدلبرگنسیس» (Homo heidelbergensis) صنعتگران مبتکر عصر حجر بودند که در ساحل دریاچه شکار میکردند. حتی در وبسایت موزه نیز آمده است: «نیزهها ثابت میکنند: هايدلبرگنسیس اقدامات خود را برنامهریزی میکرد، دارای تواناییهای فناورانه بود، از استراتژیهای شکار پیچیده و همچنین توانایی ارتباطی و یک ساختار اجتماعی پیچیده برخوردار بود.» اگر تحلیلهای لائور نیز نشان دهد که نیزهها فقط حدود ۲۰۰۰۰۰ سال قدمت دارند، دلیلی خواهد بود برای بازنگری در تبلیغات و مفهوم نمایشگاه.
مایک رایش (Mike Reich)، مدیر موزه، میگوید که مدتی است بحثهایی درباره بازنگری در نحوه ارائه آثار در جریان است. این دیرینهشناس میگوید: «ما این بحثها را میپذیریم و آن را به عنوان یک فرصت تبلیغاتی ثبت میکنیم.» با این حال، اگر نظریه نئاندرتالها اثبات شود، موزه از نظر اعتبار و پرستیژ متضرر خواهد شد. علاوه بر این، ممکن است شانس ثبت این محوطه به عنوان میراث جهانی یونسکو نیز کاهش یابد. قرار است در سال آینده درخواست ثبت ارائه شود، البته صرفنظر از نتیجه مطالعه پژوهشگران توبینگن.
زمینشناس، لائور، تنها میتواند حدس بزند که آمادهسازی و تحلیل تمام نمونهها چقدر طول خواهد کشید. او میگوید نمیخواهد «آرامش خود را از دست بدهد» و پیشبینی میکند که نتایج ممکن است تا پایان سال ۲۰۲۶ در یک مجله تخصصی منتشر شوند. او تمایلی به پیشبینی جهتگیری این نتایج ندارد. علاوه بر این، او تأکید میکند که باید در نظر داشت پژوهشهای باستانشناسی به طور مداوم پیشرفتهای بزرگی را گزارش میدهند. احتمالاً محققان آینده با روشهای جدید به نتایج متفاوتی دست خواهند یافت. بنابراین، قابل تصور است که نیزهها بار دیگر به طور قابل توجهی جوانتر یا قدیمیتر اعلام شوند. دست کم برای مدتی.
Guido Kleinhubbert
Heidelberger oder Neandertaler?
DER SPIEGEL 40 | 2025