ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 18.09.2025, 10:46
لذت شراب در دنیای باستان

برگردان: علی‌محمد طباطبایی

به سرعت یک پیاله شراب برایم بیاور، تا ذهنم را تر نمایم و سخنی هوشمندانه بگویم.
آریستوفان (Aristophanes)، شاعر کمدی یونانی (حدود ۴۵۰-۳۸۵ پیش از میلاد)

ضیافتی بزرگ

یکی از بزرگترین ضیافت‌های تاریخ توسط آشورناصیرپال دوم (Ashurnasirpal II)، پادشاه آشور، در حدود سال ۸۷۰ پیش از میلاد به مناسبت افتتاح پایتخت جدیدش در نمرود (Nimrud) برگزار شد. در مرکز این شهر جدید، کاخی بزرگ قرار داشت که بر روی سکویی آجری به سبک سنتی بین‌النهرین ساخته شده بود. هفت تالار باشکوه آن دارای درهای چوبی و برنزی مزین و سقف‌هایی از چوب سرو، سرو کوهی و ارس بودند. نقاشی‌های دیواری پیچیده، پیروزی‌های نظامی پادشاه در سرزمین‌های خارجی را جشن می‌گرفتند. کاخ توسط کانال‌ها، آبشارها، باغ‌ها و بوستان‌هایی احاطه شده بود که پر از گیاهان محلی و همچنین گونه‌هایی بودند که پادشاه در لشکرکشی‌های دورافتاده خود جمع‌آوری کرده بود: درختان خرما، سرو، زیتون، آلو، انجیر و مو، که همگی «در رقابت با یکدیگر عطرافشانی می‌کردند» به گفته یک کتیبه خط میخی معاصر. آشورناصیرپال پایتخت جدیدش را با مردمانی از سرتاسر امپراتوری‌اش که بخش بزرگی از شمال بین‌النهرین را در بر می‌گرفت، پر کرد. با این جمعیت‌های جهانی از گیاهان و مردم، پایتخت نمایشی کوچک از امپراتوری پادشاه بود. هنگامی که ساخت‌وساز به پایان رسید، آشورناصیرپال ضیافتی عظیم برای جشن گرفتن ترتیب داد.

ضیافت به مدت ده روز ادامه یافت. سند رسمی گواهی می‌دهد که این جشن با حضور ۶۹٬۵۷۴ نفر برگزار شد: ۴۷٬۰۷۴ مرد و زن از سراسر امپراتوری، ۱۶٬۰۰۰ از ساکنان جدید نمرود، ۵٬۰۰۰ مقام خارجی از سایر کشورها و ۱٬۵۰۰ مقام کاخ. هدف نمایش قدرت و ثروت پادشاه به مردم خود و نمایندگان خارجی بود. به میهمانان در مجموع ۱٬۰۰۰ گاو فربه، ۱٬۰۰۰ گوساله، ۱۰٬۰۰۰ گوسفند، ۱۵٬۰۰۰ بره، ۱٬۰۰۰ بره بهاری، ۵۰۰ غزال، ۱٬۰۰۰ اردک، ۱٬۰۰۰ غاز، ۲۰٬۰۰۰ کبوتر، ۱۲٬۰۰۰ پرنده کوچک دیگر، ۱۰٬۰۰۰ ماهی، ۱۰٬۰۰۰ جربیل (نوعی جونده کوچک) و ۱۰٬۰۰۰ تخم‌مرغ سرو شد. سبزیجات چندان زیاد نبودند: تنها ۱٬۰۰۰ جعبه ارائه شد. اما حتی با در نظر گرفتن کمی اغراق پادشاهی، به وضوح ضیافتی در مقیاس حماسی بود. پادشاه با افتخار گفت که از میهمانانش «به شایستگی پذیرایی کرد و آن‌ها را سالم و خوشحال به کشورهای خود بازگرداند.»


آشور ناصیرپال دوم به صورت رسمی نشسته و کاسه شرابی کم‌عمق در دست دارد. خدمتکاران در دو طرف او مگس‌کش‌هایی در دست دارند تا مگس‌ها را از پادشاه و شرابش دور نگه دارند.

اما آنچه بیش از همه چشمگیر و مهم بود، انتخاب نوشیدنی توسط پادشاه بود. با وجود پیشینه بین‌النهرینی، آشورناصیرپال در ضیافت خود جایگاه اصلی را به نوشیدنی معمول بین‌النهرینی‌ها نداد. نقش‌برجسته‌های سنگی در کاخ او را در حال نوشیدن آبجو با نی نشان نمی‌دهند. در عوض، او را به تصویر کشیده‌اند که با ظرافت یک کاسه کم‌عمق، احتمالاً از جنس طلا، را روی نوک انگشتان دست راست خود نگه داشته است، به طوری که همسطح صورتش است. این کاسه حاوی شراب بود.

آبجو ممنوع نشده بود: آشورناصیرپال ده هزار کوزه از آن را در ضیافت خود سرو کرد. اما او همچنین ده هزار مشک شراب نیز سرو کرد — مقداری برابر، اما نمایشی بسیار چشمگیرتر از ثروت. پیش از این، شراب در بین‌النهرین فقط به مقدار بسیار کمی در دسترس بود، زیرا باید از مناطق کوهستانی و شراب‌خیز شمال شرقی وارد می‌شد. هزینه حمل شراب از کوهستان‌ها به دشت‌ها آن را حداقل ده برابر گران‌تر از آبجو می‌کرد، بنابراین در فرهنگ بین‌النهرینی به عنوان یک نوشیدنی خارجی عجیب و غریب در نظر گرفته می‌شد. بر این اساس، فقط نخبگان توانایی نوشیدن آن را داشتند و استفاده اصلی آن مذهبی بود؛ کمیابی و قیمت بالای آن، هنگامی که در دسترس بود آن را شایسته مصرف توسط خدایان می‌کرد. اکثر مردم هرگز آن را نچشیده بودند.

بنابراین توانایی آشورناصیرپال در ارائه شراب و آبجو به هفتاد هزار میهمانش به مقدار مساوی، نمایشی زنده از ثروت او بود. سرو شراب از مناطق دورافتاده امپراتوری‌اش نیز وسعت قدرت او را برجسته می‌کرد. حتی چشمگیرتر این بود که بخشی از شراب از تاکستان‌های باغ خود او آمده بود. این تاک‌ها به روش مرسوم آن زمان به دور درختان پیچیده شده بودند و با سیستم پیچیده‌ای از کانال‌ها آبیاری می‌شدند. آشورناصیرپال نه تنها فوق‌العاده ثروتمند بود، بلکه ثروت او به معنای واقعی کلمه روی درختان می‌رویید. افتتاح رسمی شهر جدید با پیشکشی آیینی از این شراب محلی به خدایان مشخص شد.

صحنه‌های بعدی ضیافت از نمرود نشان می‌دهند که مردم شراب را از کاسه‌های کم‌عمق می‌نوشند، روی نیمکت‌های چوبی نشسته‌اند و خدمتکارانی در کنارشان هستند که برخی از آن‌ها کوزه‌های شراب را نگه داشته‌اند، در حالی که دیگران بادبزن یا احتمالاً مگس‌کش در دست دارند تا حشرات را از این مایع گران‌بها دور نگه دارند. گاهی اوقات ظروف بزرگ ذخیره‌سازی نیز به تصویر کشیده شده‌اند که خدمتکاران از آن‌ها کوزه‌های آماده پذیرایی خود را دوباره پر می‌کنند.

در دوران آشوریان، نوشیدن شراب به یک آیین اجتماعی پیچیده و رسمی تبدیل شد. یک ابلیسک از حدود ۸۲۵ پیش از میلاد، شلمانصر سوم (Shalmaneser III)، پسر آشورناصیرپال را نشان می‌دهد که زیر یک چتر ایستاده است. او کاسه شرابی در دست راست خود دارد، دست چپش روی قبضه شمشیرش قرار گرفته و یک متقاضی در پای او زانو زده است. به لطف این نوع تبلیغات، شراب و لوازم نوشیدن مرتبط با آن به نمادهای قدرت، رفاه و امتیاز تبدیل شدند.

«آبجوی عالی» کوهستان‌ها 

شراب مد جدیدی بود، اما به هیچ وجه تازه نبود. مانند آبجو، ریشه‌های آن در پیش از تاریخ گم شده است: اختراع یا کشف آن آنقدر قدیمی بود که فقط به طور غیرمستقیم در اسطوره‌ها و افسانه‌ها ثبت شده است. اما شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد که شراب برای اولین بار در دوره نوسنگی، بین ۹۰۰۰ تا ۴۰۰۰ پیش از میلاد، در کوه‌های زاگرس در منطقه‌ای که تقریباً با ارمنستان و شمال ایران امروزی مطابقت دارد، تولید شد. همگرایی سه عامل تولید شراب را در این منطقه ممکن ساخت: وجود تاک وحشی اوراسیایی، Vitis inifera sylvestris ، در دسترس بودن محصولات غله برای تأمین ذخایر غذایی سالانه جوامع شراب‌ساز، و حدود ۶۰۰۰ پیش از میلاد، اختراع سفال که برای ساخت، ذخیره و سرو (serving) شراب ضروری بود.

شراب به سادگی از آب تخمیرشده انگورهای له‌شده تشکیل می‌شود. مخمرهای طبیعی موجود روی پوست انگور، قندهای موجود در آب میوه را به الکل تبدیل می‌کنند. بنابراین، تلاش برای ذخیره طولانی‌مدت انگور یا آب انگور در ظروف سفالی منجر به تولید شراب می‌شد. قدیمی‌ترین شواهد فیزیکی آن، به صورت رسوب قرمز رنگ در داخل یک کوزه سفالی، از حاجی فیروز تپه (Hajji Firuz Tepe)، یک روستای نوسنگی در کوه‌های زاگرس به دست آمده است. این کوزه به سال ۵۴۰۰ پیش از میلاد تاریخ‌گذاری شده است. احتمالاً منشأ شراب در این منطقه در داستان کتاب مقدس نوح منعکس شده است، که گفته می‌شود پس از نجات از سیل، اولین تاکستان را در دامنه‌های کوه آرارات که در نزدیکی قرار دارد کاشته است.

از این زادگاه، دانش شراب‌سازی به غرب به یونان و آناتولی (ترکیه امروزی) و به سمت جنوب از طریق شام (سوریه، لبنان و اسرائیل امروزی) به مصر گسترش یافت. در حدود ۳۱۵۰ پیش از میلاد، یکی از اولین فراعنه مصر، پادشاه عقرب اول (King Scorpion I)، با هفتصد کوزه شراب که با هزینه زیادی از جنوب شام، یک منطقه مهم تولید شراب در آن زمان، وارد شده بود، به خاک سپرده شد. هنگامی که فراعنه ذائقه‌شان به شراب عادت کرد، تاکستان‌های خود را در دلتای نیل تأسیس کردند و تولید محدود داخلی تا ۳۰۰۰ پیش از میلاد آغاز شد. اما همانند بین‌النهرین، مصرف به نخبگان محدود بود، زیرا آب و هوا برای تولید در مقیاس بزرگ نامناسب بود. صحنه‌های شراب‌سازی در نقاشی‌های مقبره‌ها ظاهر می‌شوند، اما این‌ها تصویر نامتناسبی از رواج آن در جامعه مصر ارائه می‌دهند، زیرا فقط ثروتمندان شراب‌نوش می‌توانستند مقبره‌های پرزرق و برق را تقبل کنند. توده‌ها آبجو می‌نوشیدند.

شرایط مشابهی در شرق مدیترانه حاکم بود، جایی که تا ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد در کرت (Crete) و احتمالاً در سرزمین اصلی یونان نیز کشت انگور رواج داشت. این واقعیت که تاک بعداً معرفی شده بود و از ابتدا وجود نداشت، در اساطیر یونان بعدی تصدیق شده است. بر اساس این اساطیر، خدایان در ابتدا نوشابه بهشتی (nectar) که احتمالاً منظور همان شراب عسل بوده می‌نوشیدند و شراب انگور بعداً برای مصرف انسان معرفی شد. تاکستان‌ها در کنار زیتون، گندم و جو کشت می‌شدند و اغلب با درختان زیتون یا انجیر در هم تنیده بودند. با این حال، در فرهنگ‌های موکنی و مینوسی (Mycenaean and Minoan) در هزاره دوم قبل از میلاد، به ترتیب در یونان اصلی و کرت، شراب همچنان نوشیدنی نخبگان باقی ماند. در لوح‌های جیره‌بندی برای کارگران برده یا مقامات مذهلی رده پایین ذکری از شراب نیامده است. دسترسی به شراب نشانه وضعیت اجتماعی بود.

سلطنت آشورناصیرپال و پسرش شلمنسر (Shalmaneser) نقطه عطفی را رقم زد. شراب به عنوان یک نوشیدنی اجتماعی و همچنین مذهبی شناخته شد و به تدریج در سراسر خاور نزدیک و شرق مدیترانه مد شد. در دسترس بودن آن از دو جنبه افزایش یافت. اولاً تولید شراب افزایش یافت و حجم تجارت دریایی شراب نیز بیشتر شد که باعث شد شراب در منطقه جغرافیایی وسیع‌تری در دسترس قرار گیرد. تشکیل دولت‌ها و امپراتوری‌های بزرگ‌تر نیز دسترسی به شراب را افزایش داد، زیرا هرچه مرزهای کمتری برای عبور وجود داشت، مالیات و عوارض کمتری باید پرداخت می‌شد و حمل شراب در مسافت‌های طولانی ارزان‌تر بود. خوش‌شانس‌ترین حاکمان، مانند پادشاهان آشوری، امپراتوری‌هایی داشتند که مناطق تولید شراب را شامل می‌شد. ثانیاً با افزایش حجم تولید و کاهش قیمت‌ها، شراب برای بخش وسیع‌تری از جامعه قابل دسترس شد. افزایش در دسترس بودن شراب در اسنادی که هدایای ارائه شده به دربار آشوری را فهرست می‌کنند، مشهود است. در دوران سلطنت آشورناصیرپال و شلمنسر، شراب به عنوان هدیه مطلوب همراه با طلا، نقره، اسب، گاو و سایر اقلام باارزش ذکر شده است. اما دو قرن بعد از فهرست هدایا حذف شد، زیرا حداقل در آشور آنقدر گسترده شده بود که دیگر به اندازه کافی گران یا عجیب برای استفاده به عنوان پیشکش محسوب نمی‌شد.

لوح‌های میخی از نمرود مربوط به حدود ۷۸۵ قبل از میلاد نشان می‌دهد که در آن زمان جیره شراب به شش هزار نفر در خانواده سلطنتی آشوری ارائه می‌شد. ده مرد یک قه (qa) شراب در روز برای تقسیم بین خود دریافت می‌کردند. این مقدار حدود یک لیتر تخمین زده می‌شود، بنابراین هر مرد تقریباً یک لیوان شراب به سبک امروزی در روز دریافت می‌کرد. کارگران ماهر بیشتر دریافت می‌کردند و یک قه بین شش نفر تقسیم می‌شد. اما همه افراد در خانواده سلطنتی، از بالاترین مقامات گرفته تا چوپان‌های جوان و دستیار آشپزها، جیره دریافت می‌کردند.

همزمان با گسترش اشتیاق به شراب به سمت جنوب به بین‌النهرین، جایی که تولید محلی عملی نبود، تجارت شراب در امتداد رودخانه‌های فرات و دجله گسترش یافت. با توجه به سنگینی و فسادپذیری شراب، حمل آن از راه زمینی دشوار بود. تجارت از راه دور از طریق آب و با استفاده از قایق‌های چوبی و نی‌ای (reeds) انجام می‌شد. هرودوت (Herodotus)، تاریخ‌نگار یونانی که حدود ۴۳۰ قبل از میلاد از این منطقه دیدن کرد، قایق‌هایی را که برای حمل کالا به بابل استفاده می‌شد توصیف کرده و اشاره می‌کند که «مهم‌ترین بار آنها شراب است». هرودوت توضیح می‌دهد که پس از رسیدن به پایین دست و تخلیه بار، قایق‌ها تقریباً بی‌ارزش می‌شدند، زیرا حمل آنها به بالادست بسیار دشوار بود. در عوض، آنها را می‌شکستند و می‌فروختند، اگرچه معمولاً فقط به یک دهم ارزش اولیه. این هزینه در قیمت بالای شراب منعکس می‌شد.

بنابراین اگرچه شراب در جامعه بین‌النهرینی مد شد، هرگز خارج از مناطق تولید شراب به طور گسترده مقرون به صرفه نشد. هزینه گزاف آن برای اکثر مردم در ادعای نابونید (Nabonidus)، آخرین حاکم امپراتوری نو- بابلی قبل از سقوط به دست پارسیان در ۵۳۹ قبل از میلاد، مشهود است. نابونید ادعا کرد که شراب که آن را «آبجوی عالی کوهستان‌ها که کشور من فاقد آن است» می‌نامید، در دوران حکومت او آنقدر فراوان شده بود که یک کوزه وارداتی حاوی هجده سیلا (sila) (حدود هجده لیتر یا بیست و چهار بطری شراب امروزی) به قیمت یک شکل (shekel) نقره فروخته می‌شد. در آن زمان، یک شکل (shekel) نقره در ماه حداقل دستمزد محسوب می‌شد، بنابراین شراب فقط می‌توانست در میان ثروتمندترین افراد به نوشیدنی روزمره تبدیل شود. برای سایرین، نوشیدنی جایگزین محبوبیت یافت: شراب خرما، یک نوشیدنی الکلی که از شیره تخمیر شده خرما تهیه می‌شد. درختان خرما به طور گسترده در جنوب بین‌النهرین کشت می‌شدند، بنابراین «شراب» حاصل فقط کمی گران‌تر از آبجو بود. در طول هزاره اول قبل از میلاد، حتی بین‌النهرینی‌های عاشق آبجو نیز به آبجو پشت کردند که از مقام خود به عنوان متمدن‌ترین نوشیدنی برکنار شد و عصر شراب آغاز گردید.

ادامه دارد ...

بخش‌های پیشین:
بخش نخست؛ مقدمه کتاب تاریخ جهان در شش پیاله
بخش دوم؛ آبجوی عصر حجر
بخش سوم؛ آبجوی عصر حجر
بخش چهارم؛ آبجو در جهان متمدن
بخش پنجم؛ خاستگاه خط

بخش بعدی خاستگاه اندیشه غربی


A History of the World in Six Glasses, Tom Standage