ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 21.11.2025, 15:47
مادورو، در آستانه سقوط

فیل گانسون

فارِن افرز – ۲۱ نوامبر ۲۰۲۵

برای بسیاری از مقام‌های واشنگتن، رئیس‌جمهور ونزوئلا، نیکولاس مادورو، در آستانه سقوط به نظر می‌رسد. ارتش ایالات متحده بزرگ‌ترین استقرار دریایی خود را در دریای کارائیب جنوبی از زمان بحران موشکی کوبا در دهه ۱۹۶۰ به این سو انجام داده، قایق‌های کوچکی را که گفته می‌شود حامل مواد مخدر بوده‌اند منهدم کرده و یک ناو هواپیمابر، «یواس‌اس جرالد آر. فورد»، را به منطقه اعزام کرده است. در ماه اکتبر، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا به سازمان سیا اجازه اجرای عملیات مخفیانه در ونزوئلا را داد. اعضای ارشد تیم ترامپ اصرار دارند که مادورو کنترل اوضاع را از دست می‌دهد و به زودی یا استعفا خواهد کرد یا از سوی ارتش خود برکنار می‌شود. همان‌طور که جیمز استوری، سفیر پیشین آمریکا در ونزوئلا، به پایگاه خبری پولیتیکو گفت، دولت ترامپ سه گزینه پیش روی مادورو می‌بیند: «تبعیدش کنیم، استردادش کنیم یا او را روانه دیدار با خالقش کنیم.»

ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا که در ماه اکتبر برنده جایزه صلح نوبل شد، نیز به همان اندازه نسبت به سقوط قریب‌الوقوع مادورو اطمینان دارد. او در مصاحبه‌ای پس از دریافت این جایزه گفت: «چه با مذاکره، چه بدون آن، مادورو رفتنی است.» ماچادو آشکارا از فشار نظامی آمریکا بر مادورو حمایت کرده است، هرچند اصرار دارد که یک حمله نظامی کامل به ونزوئلا لازم نخواهد بود. او این ماه اعلام کرد: «مادورو این جنگ را آغاز کرد و ترامپ دارد آن را به پایان می‌رساند.» مقام‌های ارشد دولت ونزوئلا بی‌شک از احتمال فزاینده حملات هدفمند پهپادی، راکتی یا موشکی آمریکا آگاه‌اند. ترامپ مدت‌ها مدعی بوده که طرفدار خویشتنداری در سیاست خارجی است، اما حملات آمریکا به سایت‌های هسته‌ای ایران در ماه ژوئن پیامی روشن فرستاد: دولت او آماده است فراتر از مرزهای آمریکا نیز مداخله کند.

اکثریت قاطع مردم ونزوئلا خواهان رفتن مادورو هستند. اما این فرض که سرنگونی اجباری دولت کنونی به یک گذار بی‌دردسر به دموکراسی منجر خواهد شد، بسیار خطرناک است. ونزوئلا پر است از گروه‌های مسلحی که در برابر فروپاشی رژیم مقاومت خواهند کرد و هر تلاشی برای بازگرداندن حاکمیت قانون را تضعیف خواهند نمود. ژنرال‌هایی که هم‌اکنون به مادورو وفادارند ممکن است فردی حتی سرکوبگرتر را جایگزین او کنند. بدون وجود یک استراتژی قابل اجرا برای آنچه پس از سقوط دولت رخ خواهد داد، برکناری مادورو می‌تواند به سرکوبی شدیدتر و رنجی افزون‌تر برای مردم ونزوئلا بینجامد.

به‌جای تلاش برای وادار کردن مادورو به تسلیم از نوک تفنگ، آمریکایی‌ها و اپوزیسیون باید بر تنها راهبردی تمرکز کنند که احتمالاً به یک گذار پایدار و مسالمت‌آمیز منجر می‌شود: مذاکرات جامع با پشتوانه بین‌المللی. چنین مذاکراتی دشوار خواهد بود و زمان خواهد برد. با توجه به جایزه ۵۰ میلیون دلاری که برای دستگیری مادورو تعیین شده، کیفرخواست دادگاه عالی فدرال آمریکا علیه او به اتهام قاچاق مواد مخدر، و تحقیقات جاری دیوان کیفری بین‌المللی درباره احتمال ارتکاب جنایت علیه بشریت، رئیس‌جمهور ونزوئلا می‌داند که ماندن در قدرت امن‌ترین گزینه برای اوست. به عبارت دیگر، شرایط لازم برای دیپلماسی هنوز فراهم نشده است. اما میان‌بُرهای خشونت‌آمیز تنها اوضاع را بدتر خواهند کرد.

غلبه تندروها

اپوزیسیون اصلی ونزوئلا همیشه رویکرد تهاجمی نداشته است. طی دو دهه گذشته، کنترل این جریان میان تندروها و میانه‌روها در نوسان بوده است. اما در سال ۲۰۱۴، زمانی که ماچادو هنوز یک چهره سیاسی نسبتاً کم‌اهمیت بود، او و دو سیاستمدار برجسته دیگر از رهبری میانه‌رو اپوزیسیون جدا شدند تا راهبردی را دنبال کنند که آن را «لا سالیدا» یا «راه خروج» می‌نامیدند؛ این راهبرد به ماه‌ها تظاهرات گسترده انجامید که هدف آن فشار بر مادورو برای کناره‌گیری فوری بود. مادورو با سرکوبی خشن پاسخ داد و در این سرکوب ۴۳ نفر کشته شدند. اعتراضات گسترده مشابه در سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ نیز با همین نتیجه روبه‌رو شد. ماچادو از این وقایع نتیجه گرفت که برکناری مادورو مستلزم مداخله نظامی خارجی است.

برخی دیگر از مخالفان ارشد مادورو با او هم‌نظر نبودند. دولت موازی مورد حمایت آمریکا (که از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ خود را رهبری قانونی ونزوئلا می‌دانست، هرچند نفوذ اندکی داشت) شامل هر دو جناح میانه‌رو و تندرو بود. ماچادو که در حاشیه مانده بود، این دولت موقت را به‌خاطر آنچه «تردیدش در درخواست برای نیروی مداخله منطقه‌ای جهت سرنگونی مادورو» می‌دانست، به‌شدت مورد انتقاد قرار می‌داد. این درخواست قرار بود به استناد «پیمان بین‌الامریکایی کمک متقابل» یا همان پیمان ریو مطرح شود؛ یک معاهده امنیت جمعی در نیمکره غربی که ونزوئلا در سال ۱۹۴۷ به آن پیوست، اما مادورو آشکارا آن را رد کرده است.

فروپاشی دولت موقت در پایان سال ۲۰۲۲ و فرار رهبر آن، خوان گوایدو، به تبعید باعث شد اغلب کسانی که با آن ساختار سیاسی همراه بودند بی‌اعتبار شوند. اما موضع مستقل ماچادو و برداشت عمومی از پاکدستی او، وی را از این سرنوشت دور نگه داشت. او با وجود آنکه سال‌ها طرفدار اقدام مستقیم به‌جای رقابت انتخاباتی بود، فرصت را غنیمت شمرد تا از راه صندوق رأی به رهبری اپوزیسیون برسد. در اکتبر ۲۰۲۳، او در انتخابات درون‌سازمانی اپوزیسیون پیروز شد و به عنوان نامزد اصلی ائتلاف عمده مخالفان، یعنی «پلتفرم واحد دموکراتیک»، برگزیده شد تا در انتخابات ریاست‌جمهوری ژوئیه ۲۰۲۴ مادورو را به چالش بکشد.

ماچادو بلافاصله از سوی دولت از نامزدی در انتخابات منع شد. اما سرانجام پذیرفت از نامزد جایگزین، ادموندو گونسالس – دیپلمات بازنشسته – حمایت کند و با وجود موانع متعدد ایجادشده از سوی دولت، همراه او کارزار انتخاباتی به راه انداخت. بنا بر آمار رسمی و کاملاً راستی‌آزمایی‌شده اپوزیسیون، گونسالس بیش از دو برابر مادورو رأی آورد. با این حال، دولت نتیجه را نپذیرفت و مادورو را برای دوره‌ای دیگر سوگند داد.

پس از اعلام پیروزی مادورو از سوی مقامات، هزاران شهروند خشمگین به خیابان‌ها آمدند. اما ماچادو و تیمش نتوانستند از این فرصت بهره‌برداری کنند. کارلوس بلانکو، از مشاوران ارشد ماچادو، در مصاحبه‌ای اخیر اذعان کرد که تیم ماچادو تصور می‌کرد نتیجه انتخابات ژوئیه ۲۰۲۴ مادورو را ناگزیر خواهد کرد که درباره کناره‌گیری مذاکره کند. در عوض، نیروهای حکومتی طی روزهای پس از انتخابات ۲۴ معترض را کشتند و بیش از ۲ هزار نفر را بازداشت کردند. مخالفان درس تلخی گرفتند: ترس از سرکوب، دست‌کم فعلاً، توان اپوزیسیون برای بسیج گسترده مردم را فلج کرده است.

ناکامی ماچادو در کنار زدن مادورو باعث ریزش محبوبیت او شد. اما او همچنان چهره‌ای پرطرفدار است و امیدواری را منعکس می‌کند. یکی از نظرسنجی‌های معتبر در کاراکاس به من گفت که اگرچه مردم ونزوئلا نسبت به توانایی ماچادو در تحقق وعده‌هایش تردید دارند – اعتبار او نسبت به پیش از انتخابات ۲۰۲۴ تقریباً به نصف کاهش یافته – اما «تصویر عمومی او هنوز قوی است. اگر شرایط تغییر کند، او می‌تواند دوباره اوج بگیرد.» به بیان دیگر، اگر ایالات متحده بتواند تغییر رژیم را با موفقیت تحمیل کند و اپوزیسیون قدرت را به دست بگیرد، ماچادو بیشترین بهره را خواهد برد.

تقلا برای بقا

در میان تهدیدهای مداوم مداخله آمریکا، ترس از تشدید سرکوب، و بی‌اعتمادی به گام‌های بعدی اپوزیسیون، مردم ونزوئلا اکنون با بحرانی بی‌ثبات‌کننده دیگر مواجه‌اند: سختی شدید اقتصادی. اقتصاد ونزوئلا که پس از سقوطی عمیق – از ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ – به حدود یک‌چهارم اندازه سابق خود رسیده بود (بر اثر سوءمدیریت اقتصادی، سقوط بهای نفت، و تحریم‌های آمریکا)، طی چند سال اخیر نشانه‌هایی از رشد نشان داده بود؛ اما اکنون بار دیگر علائم فشار جدی را بروز می‌دهد.

بر اساس برآورد صندوق بین‌المللی پول، تورم سالانه که سال گذشته تنها دو رقمی بود، در سال ۲۰۲۶ ممکن است به حدود ۷۰۰ درصد برسد. شکاف میان نرخ رسمی ارز دولتی و نرخ موازی، یعنی نرخی که در بازار آزاد برای معاملات غیررسمی استفاده می‌شود، به‌سرعت رو به افزایش است؛ نشانه‌ای از آنکه پول ملی به‌شدت بیش‌ازحد ارزش‌گذاری شده است. در ژانویه ۲۰۲۵ این دو نرخ تقریباً یکی بودند، اما اکنون نرخ رسمی یعنی ۲۲۶ بولیوار برای هر دلار، بسیار از نرخ موازی – بیش از ۳۰۰ بولیوار برای هر دلار – عقب مانده است.

حداقل دستمزد که ۱۳۰ بولیوار در ماه است و اکنون ارزشی کمتر از یک دلار آمریکا دارد، بسیار کمتر از آن است که بتواند نیازهای ابتدایی یک کارگر را تأمین کند. حتی با احتساب پاداش‌های نسبتاً بزرگ، بسیاری از کارکنان بخش دولتی خوش‌شانس‌اند اگر بیش از معادل ۱۰۰ دلار در ماه درآمد داشته باشند. در حالی که هزینه تغذیه یک خانواده در ونزوئلا اکنون حدود پنج برابر این مبلغ است.

دولت کاراکاس منکر بحران اقتصادی است. در واقع، در ماه اکتبر دلسی رودریگز، معاون رئیس‌جمهور، با افتخار اعلام کرد که کشور ۱۸ فصل پیاپی رشد اقتصادی را پشت سر گذاشته و امسال رشد ۸.۵ درصدی را تجربه خواهد کرد – آماری به‌شدت خوش‌بینانه که عمدتاً بر افزایش تولید نفت استوار است. اما در واقعیت، ۸۰ درصد مردم ونزوئلا زیر خط فقر زندگی می‌کنند و طبقه متوسط در حال ناپدید شدن است. یک تعمیرکار خودرو که این ماه با او صحبت کردم گفت سال ۲۰۲۴ بدترین سال اقتصادی زندگی‌اش بوده و محاسبه کرده که درآمدش نسبت به ۲۰۲۳ حدود ۶۰ درصد کاهش یافته است. حدود هشت میلیون ونزوئلایی نیز طی سال‌های اخیر کشور را ترک کرده‌اند، عمدتاً به این دلیل که دیگر توان زندگی در آنجا را نداشتند.

با توجه به گستردگی رنج و دشواری‌ها، بسیاری از ونزوئلایی‌ها آماده‌اند از یک پایان خشونت‌آمیز برای دوران مادورو حمایت کنند؛ به شرط آنکه این پایان سریع باشد. این وضعیت باعث شده بسیاری از حامیان اپوزیسیون از هر رویکردی که بتواند روند تغییر رژیم را تسریع کند، صرف‌نظر از خطرات آن، پشتیبانی کنند. متحدان ماچادو هشدارها درباره بی‌ثباتی احتمالی پس از فروپاشی حکومت را «ترساندن مردم» می‌خوانند و منتقدان مداخله نظامی آمریکا را متهم می‌کنند که هم‌سو با مادورو هستند. اما چنین طرز فکری خطرناک است.

آنچه در پسِ ماجراست

صرف‌نظر از اینکه حکومت مادورو تا چه حد بد است، برخی از مسیرهای احتمالی آینده ونزوئلا می‌تواند بسیار بدتر باشد. اگر یک جناح قدرتمند در ارتش به این نتیجه برسد که مادورو برایش دردسرساز شده و بخواهد او را برکنار کند، هیچ تضمینی وجود ندارد که نخستین انتخاب آنها سپردن قدرت به تندروهای اپوزیسیون مانند ماچادو باشد. یکی از نتایج ممکن این است که رژیمی به همان اندازه سرکوبگر — یا حتی بی‌کفایت‌تر — روی کار بیاید.

سقوط مادورو همچنین می‌تواند نیروهای مسلح غیردولتی متنوعی را که در ونزوئلا فعال‌اند، از جمله چریک‌های کلمبیایی و باندهای جنایت‌کار، به قدرت برساند. این گروه‌های قدرتمند از آنچه ممکن است پس از پایان رژیم کنونی رخ دهد بیم دارند و احتمالاً در برابر هر اقدامی برای احیای حاکمیت قانون مقاومت خواهند کرد. ارتش آزادی‌بخش ملی، یک گروه چریکی مارکسیست کلمبیایی که از دهه ۱۹۶۰ دست به اسلحه برده، گفته می‌شود هزاران جنگجوی مسلح در ونزوئلا دارد. تا جایی که این نیروها اکنون مهار شده‌اند، به دلیل اتحاد آنها با دولت مادورو است.

همین وضعیت در مورد سایر گروه‌های مسلح نیز صادق است. به اصطلاح «کولکتیوها» — دسته‌هایی از اوباش مسلح که برای سیاستمداران ارشد کار می‌کنند — در چندین شهر بزرگ ریشه دوانده‌اند. برخلاف ادعاهای ترامپ، مادورو رهبر شبکه تبهکاری مشهور «ترین دِ آراگوا» نیست؛ شبکه‌ای جنایی قدرتمند که طی دهه گذشته در میان مهاجران ونزوئلایی گسترش یافته و ترامپ آن را رسماً یک گروه تروریستی اعلام کرده است. اما بسیاری از مقام‌های دولتی از روابط نزدیک با این باند سود برده‌اند. پس از آنکه مادورو در سال ۲۰۱۳ به ریاست‌جمهوری رسید، دولت او کوشید با امضای توافق‌های عدم‌تجاوز با ترین د آراگوا و دیگر گروه‌های مسلح، نرخ رو به افزایش قتل را کاهش دهد؛ توافق‌هایی که در نهایت به افزایش قدرت این گروه‌ها انجامید. اخیراً دادستان‌های شیلی ادعا کردند دولت کاراکاس اعضای این باند را برای ترور یک مخالف تبعیدی به کار گرفته است.

ثبات شکننده‌ای که میان این گروه‌ها و دولت وجود دارد، به احتمال زیاد با خروج مادورو فروخواهد پاشید، به‌ویژه اگر تغییر به‌صورت ناگهانی رخ دهد و کنترل متحدان رئیس‌جمهور بر اهرم‌های قدرت را به چالش بکشد. همان‌طور که خوان گونسالس، یکی از مشاوران ارشد پیشین جو بایدن در امور آمریکای لاتین، اشاره کرده، شرایط ونزوئلا مستعد یک دوره طولانی از جنگ کم‌شدت است. در چنین حالتی، تصویر ونزوئلا ممکن است بیشتر شبیه کلمبیا یا مکزیک شود؛ کشورهایی آکنده از ترورهای هدفمند، بمب‌گذاری‌ها و درگیری‌های پراکنده خیابانی، اما بدون دولتی انتخابی و نسبتاً باثبات مانند بوگوتا یا مکزیکوسیتی. ماچادو با اعتمادبه‌نفس از برنامه جاه‌طلبانه ۱۰۰روزه‌ای سخن می‌گوید که آماده کرده است؛ برنامه‌ای شامل بازگرداندن نظم نهادی، تثبیت اقتصاد، اصلاح نیروهای مسلح و رسیدگی به بحران انسانی ناشی از فقر. اما اگر دولت ترامپ از اعزام نیروهای زمینی قابل‌توجه به ونزوئلا خودداری کند، یک دولت اپوزیسیونِ تازه بر سر کار آمده مجبور خواهد بود برای بقا به همان ژنرال‌هایی تکیه کند که اکنون او آنها را متهم به اداره کارتل‌های مواد مخدر می‌کند.

ماچادو و دیگران می‌گویند بسیاری از افسران ارتش آماده‌اند طرف خود را عوض کنند و در صورت وقوع یک کودتا، مادورو حتی می‌تواند تحویل مقام‌های آمریکایی داده شود. اما فرض‌های مشابه در گذشته پوچ از کار درآمده‌اند. در سال ۲۰۱۹، چند ماه پس از تأسیس دولت موقت، گوایدو و دیگر رهبران اپوزیسیون بیهوده در بیرون یک پایگاه هوایی در کاراکاس منتظر کودتایی ماندند که گفته شده بود در شرف وقوع است اما هرگز عملی نشد.

محتمل است که پیش‌بینی ماچادو در این مورد که برخی افسران ارتش در صورت موفقیت او از او حمایت خواهند کرد، تا حدی درست باشد. اما بعید است که همه آن‌ها همراه شوند. و اگر ارتش به جناح‌های رقیب تقسیم شود یا یک دولت پسامادورو تصمیم بگیرد ارتش را منحل و کارمندان غیرنظامی را برکنار کند، احتمال بروز آشوب خشونت‌بار بیش از پیش خواهد شد. دولتی به رهبری ماچادو-گونسالس بدون پشتیبانی کافی نظامی — چه داخلی و چه خارجی — بعید است بتواند در برابر کارزار خشونت‌آمیز گروه‌های مسلح که به دنبال بی‌ثبات کردن آن هستند دوام بیاورد.

دموکراسی پایدار

بزرگ‌ترین دستاوردهای اپوزیسیون ونزوئلا در ربع قرنی که از ریاست‌جمهوری هوگو چاوز — مربی و پیشینی مادورو — در سال ۱۹۹۹ می‌گذرد، نه از مسیر خشونت، بلکه از طریق مذاکره و صندوق رأی حاصل شده است. در همه‌پرسی سال ۲۰۰۷، مردم با موفقیت تلاش چاوز برای گنجاندن سوسیالیسم در قانون اساسی ونزوئلا را رد کردند. در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۵، اپوزیسیون متحد شامل بیش از دوازده حزب توانست اکثریت قاطع کرسی‌ها را به دست آورد؛ اکثریتی که در صورت باقی ماندن اختیارات مجلس، می‌توانست ترکیب دیوان عالی و نهاد انتخاباتی کشور را به نفع خود تغییر دهد—اما دولت برای جلوگیری از کنترل اپوزیسیون، پارلمان را از قدرت خلع کرد. و اگرچه مادورو پس از شکست در انتخابات ۲۰۲۴ در مقام ریاست‌جمهوری باقی ماند، اما شاید آن انتخابات بزرگ‌ترین پیروزی سیاسی اپوزیسیون تا امروز بوده است. مخالفان مادورو با جمع‌آوری و دیجیتالی کردن بیش از ۸۰ درصد صورت‌جلسات انتخاباتی، شواهدی غیرقابل‌انکار ارائه کردند مبنی بر اینکه رئیس‌جمهور هیچ ادعای مشروعی برای باقی‌ماندن در قدرت ندارد.

مذاکرات با میانجی‌گری بین‌المللی نیز فضای لازم برای پیشروی اپوزیسیون را فراهم کرده است. این «توافق‌نامه‌های باربادوس» میان دولت و ائتلاف اپوزیسیون «پلتفرم واحد دموکراتیک» در اکتبر ۲۰۲۳ — که با پیشنهاد دولت بایدن برای کاهش تحریم‌ها همراه بود — راه را برای پیروزی ماچادو در انتخابات درون‌حزبی آن ماه و پیروزی گونسالس در انتخابات ریاست‌جمهوری ژوئیه ۲۰۲۴ هموار کرد. مادورو تنها به این دلیل با برگزاری انتخاباتی تحت نظارت بین‌المللی موافقت کرد که این امر بخشی از مفاد آن توافق‌ها بود.

اما این پیروزی‌ها به‌جای آنکه اپوزیسیون را تشویق کند بر موفقیت‌های گذشته خود بیفزاید، موجب شده تندروهای اپوزیسیون به دنبال مسیرهای سریع‌تر برای برکناری مادورو باشند. در این مسیر، آنان در خطر تکرار همان اشتباهی هستند که مخالفان مادورو هنگام تأسیس دولت موقت در سال ۲۰۱۹ مرتکب شدند: سپردن راهبرد سیاسی به یک قدرت خارجی که گرچه اهدافی همپوشان دارد، اما در بنیاد با اهداف اپوزیسیون متفاوت است. ماچادو و دیگران به دنبال اجرای حاکمیت قانون و پایان‌دادن به میراث شکست‌خورده چاویسم هستند؛ اما ایالات متحده تمرکز خود را بر مهار قاچاق مواد مخدر، مدیریت مهاجرت، کنترل هزینه‌های انرژی و مهار نفوذ چین در منطقه گذاشته است. این یعنی حتی اگر نیروهای آمریکایی وارد ونزوئلا شوند، واشنگتن احتمالاً رهایی‌ای را که اپوزیسیون انتظار دارد فراهم نخواهد کرد. ترامپ بار دیگر از احتمال ازسرگیری مذاکرات با مادورو سخن گفته است، که روزنه‌ای از امید برای دیپلماسی می‌گشاید. اما این راهبرد تنها زمانی کارساز خواهد بود که واشنگتن و تندروهای اپوزیسیون در ونزوئلا درک کنند گذار سیاسی فرایندی تدریجی است، نه رویدادی آنی.

به بیان دیگر، ونزوئلا را نمی‌توان به سرعت به کشوری آزاد تبدیل کرد. هر چقدر هم که دولت مادورو در میز مذاکره غیرقابل اعتماد باشد، تلاش برای براندازی خشونت‌آمیز رژیم در نهایت هدف اپوزیسیون و اکثریت قاطع مردم ونزوئلا را — یعنی ایجاد نظامی امن، باثبات و مبتنی بر قانون به‌جای حکومت مادورو — تضعیف خواهد کرد. تلاش برای یک میان‌بُر ممکن است کشور را در وضعیتی حتی بدتر از شرایط کنونی رها کند.

——————-
* فیل گانسون تحلیلگر ارشد بحران بین‌المللی در حوزه آند است و در ونزوئلا مستقر است.