برگردان: شریفزاده - آزاد
فارین پالیسی / ۲ ژوئیه ۲۰۲۵
برای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، جنگ ۱۲ روزه با ایران، چشمانداز دلنوازی از یک «پیروزی کامل» را به همراه داشت که وی مدتها در جنگ غزه بدنبال آن بود. در واقع، چنین پیروزی میتواند همان چیزی باشد که او برای پاک کردن لکه تاریک کارنامه خود از قتل عام حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به آن نیاز داشت. این پیروزی نه تنها موقعیت پر افنخارش را درتاریخ اسرائیل تضمین میکند، بلکه و شاید به همان اندازه مهمتر که این پیروزی میتواند درها را برای یک دوره دیگر از نخستوزیر را برای او باز کند؟
اما آیا اینطور خواهد بود؟
در ایالات متحده، بحثی بسیار پرتنش در جریان است که آیا حملات اسرائیل و آمریکا برنامه هستهای ایران را «نابود» کرده است (همانطور که دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده إصرار دارد) یا فقط چیزی بیش از چند ماه آنرا به تعویق انداخته است (بر أساس یافتههای اولیه آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا). اما در اسرائیل، این جنگ به عنوان یک موفقیت بزرگ تلقی میشود. پوشش رسانهای بر دستاوردهای نیروی هوایی اسرائیل و موساد متمرکزاست. ارزش شِکِل [پول اسرائیل] در برابر دلار، در بیش از دو سال اخیر، به قویترین سطح خود رسیده است. و بازار سهام محلی با این فرض که تهدید هستهای و موشکهای بالستیک ایران به طور موثر از بین رفته است، در حال صعود به اوجهای جدیدی است، موضوعی که ریسکهای خطرات سیاسی اسرائیل را کاهش میدهد. از طرف اسرائیل، جنگ بدون هیچ تلفات نظامی، تنها ۲۸ کشته غیر نظامی (در مقایسه با صدها یا حتی بیش ازهزار کشته در ایران) و خسارات مادی محدود پایان یافت.
با این حال، تا به امروز، نشانههای کمی وجود دارد که نتانیاهو توانسته باشد ازاین جنگ برای بهبود بخشیدن به سرمایه سیاسی خود بهره ببرد. در شش نظر سنجی معتبر که از ۱۸ ژوئن انجام شده است (تقریبا زمانی که مشخص بود جنگ با ایران به نفع اسرائیل پیش میرود)، حزب لیکود نتانیاهو در مقایسه با شش نظرسنجی در آستانه جنگ، شاهد جهشی نه چندان چشمگیردر طرفدارانش شد: بر اساس میانگین نظرسنجی اخیر، اگر انتخابات امروز برگزار شود، حزب لیکود، ۲۶ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست را به دست میآورد، در حالیکه نسبت به ۲۲ کرسی قبل از جنگ، افزایش یافته، اما از ۳۶ کرسی کنونی حزب بسیار کمتر است. علاوه بر این، برخی از دستاوردهای لیکود به قیمت از دست دادن شریک ائتلافی راست افراطی آن، اتسما یِهودیت، به دست آمده است. بقیه آرا از یک حزب تازه تأسیس به رهبری نخست وزیر سابق، نفتالی بنت، سیاستمدار راستگرا، حاصل شده است که اگر نظرسنجیها درست باشند، فردی است که در صورت برکناری نتانیاهو، به احتمال زیاد دولت بعدی را تشکیل خواهد داد. نظرسنجیها همچنین نشان میدهد که بنت تنها دو کرسی عقب است و شانس او برای تشکیل ائتلاف بیشتر است.
بنابراین، نتیجه نهایی تقریباً مانند قبل از جنگ ایران باقی میماند. دولت نتانیاهو - ائتلافی از احزاب راست، راست افراطی و ارتدکس افراطی - قادر به کسب اکثریت کنست نخواهد بود. اپوزیسیون (حتی بدون سه حزب تحت رهبری اعراب در کنست) همچنان در موقعیت بهتری برای انجام این کار قرار دارد، حتی با اینکه نخست وزیر در تب و تاب پس از جنگ غرق شده است. با توجه به اینکه دیگر پیروزیهای قابل توجهی در پیش رو ندارد، بعید است که نتانیاهو بتواند از موفقیتهای دوران جنگ خود بیشتر استفاده کند.
چرا مردم اسرائیل از نخستوزیر طرفداری نمیکنند؟
بخش زیادی از این موضوع به خود نتانیاهو مربوط میشود. او و متحدانش برای فرار از سرزنش به خاطر فاجعه ۷ اکتبر، انگشت اتهام را به سمت نهاد دفاعی نشانه گرفتند که نتوانسته حمله حماس را پیشبینی کند و به محض شروع آن به سرعت واکنش نشان دهد. حتی افراطیترین متحدان نتانیاهو سعی کردند شکست ارتش را به عنوان خیانتی آگاهانه با هدف سرنگونی نخستوزیر جلوه دهند.
طبق نظرسنجیها، مردم هرگز این روایت از وقایع را باور نکردند، اما پیامهای نتانیاهو تأثیر نامطلوبی بر ایجاد دیوار بین رهبری سیاسی و نظامی کشور داشت. آنها دیگر به عنوان تیمی که برای دفاع از اسرائیل با هم کار میکنند، دیده نمیشدند. و در حالی که رهبران منتخب به دلیل عملکردشان در زمان جنگ نمرات ضعیفی دریافت کردند، ارتش و سازمانهای اطلاعاتی مورد تحسین قرار گرفتند. این شکاف سال گذشته پس از آنکه نهاد دفاعی حزبالله را در لبنان شکست داد و بخش زیادی از پدافند هوایی ایران را در حملات تلافیجویانه از کار انداخت، حتی بیشتر هم شد.
نکته قابل توجه این است که نتانیاهو نتوانست هیچ سرمایه سیاسی به دست آورد و این موضوع امروز نیز صادق است. یک نظرسنجی که در اواسط ژوئن انجام شد نشان داد که نهاد دفاعی از اعتماد عمومی (۸۲ درصد در رابطه با ارتش) برخوردار است، که بسیار بیشتر از نتانیاهو (۳۵ درصد) یا دولت او (۳۰ درصد) است. حتی رأیدهندگان راستگرا نیز اعتماد بیشتری به نیروهای دفاعی اسرائیل نسبت به دولت ابراز کردند.
وسوسهانگیز است که نتانیاهو را با وینستون چرچیل مقایسه کنیم (طبق گزارشها، نتانیاهو خودش هم این کار را نمیکند)، کسی که بریتانیا را به یک پیروزی تاریخی در جنگ جهانی دوم رساند، اما اندکی پس از روز پیروزی در اروپا، به طرز شرمآوری از سمت خود برکنار شد. ممکن است شباهتهایی وجود داشته باشد. در حالی که رأیدهندگان بریتانیایی رهبری چرچیل در زمان جنگ را تحسین میکردند، محافظهکاران تحت فشار سیاستهای شکستخورده پیش از جنگ آنها بودند. درخواست کلمنت اتلی، رهبر حزب کارگر، از بریتانیا که اکنون باید با نگاه به آینده «صلح را به دست آورد»، حال و هوای ملی را بهتر منعکس میکرد. نتانیاهو نه تنها شکست ۷ اکتبر را بر دوش خود دارد، بلکه رهبری دولتی به شدت نامحبوب را بر عهده دارد که مملو از وزرایی است که از تواناییهای لازم بیبهره هستند. این وزرا اندکی پس از روی کار آمدن با طرحی ضعیف و اجرا نشده برای تضعیف و سیاسی کردن سیستم قضایی، جنجالی سراسری به پا کردند.
گام بعدی نتانیاهو هنوز مشخص نیست. انتخابات برنامهریزیشده بعدی اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۶ است، اما بعید است که دولت او تا آن زمان دوام بیاورد. این دولت همچنان با مسئله خدمت سربازی برای ارتدکسهای افراطی یا حریدیها دست و پنجه نرم میکند. دو حزب حریدی ائتلاف اصرار دارند که دولت را سرنگون خواهند کرد (و تقریباً دو روز قبل از شروع جنگ ایران این کار را کردند) مگر اینکه او لایحهای را که حریدیها را از رفتن به سربازی معاف کند، از تصویب کنست بگذراند. اما این معافیت در بین اسرائیلیهای غیر حریدی، از جمله پایگاه دولت ائتلاف نتانیاهو، بسیار نامحبوب است. دولت ممکن است در پاییز بر سر این موضوع شکست بخورد. حتی اگر دوام بیاورد، با آزمون دشوار دیگری در تلاش برای تصویب بودجه ۲۰۲۶ روبرو است که طبق قانون، باید تا مارس آینده آن را انجام دهد. در زمانی که جنگ اسرائیل در غزه و ایران باعث افزایش شدید هزینههای دفاعی شده است، ائتلاف برای یافتن راهی برای تأمین تمام این هزینههای نظامی بدون برداشتن گامهای سیاسی نامحبوب افزایش مالیاتها، کاهش برنامههای غیرنظامی یا افزایش کسری بودجه ـــ که به طور گسترده از نظر اقتصادی غیرمسئولانه تلقی میشود ـــ با مشکل مواجه خواهد شد.
خود نتانیاهو اعلام کرده است که هیچ برنامهای برای خروج از سیاست ندارد و دوره دیگری را به عنوان نخست وزیر در نظر دارد. او درباره «وظایف زیادی» که باید انجام دهد صحبت کرده و در حالی که از ۷ اکتبر به بعد عمدتاً از گفتوگو با رأیدهندگان خودداری میکرد، شروع به معاشرت با آنها و شرکت در مصاحبههای تلویزیونی (فقط رسانههای دوست) کرده است. برخی از افراد نزدیک به او بلافاصله پس از آتشبس اسرائیل و ایران میگفتند که نتانیاهو در حال بررسی انتخابات زودهنگام است. اما اگر آمار نظرسنجیهای او به سمت بهتر شدن تغییر نکند، این یک استراتژی خطرناک به نظر میرسد.
تحلیلگران دیگر میگویند که نخست وزیر میخواهد قبل از اعلام انتخابات، دو افتخار دیگر به کارنامه خود اضافه کند. اول، پایان دادن به جنگ غزه که اکنون در بیستمین ماه خود است و بازگرداندن گروگانهای باقیمانده که هنوز در اسارت حماس هستند. دوم، عادیسازی روابط با عربستان سعودی و آوردن آن و شاید سایر کشورهای عربی به توافقنامه ابراهیم. هر دو از نظر سیاسی در بین توده رأیدهندگان اسرائیلی محبوب خواهند بود، اما شرکای ائتلافی نتانیاهو و بخش زیادی از پایگاه او به هیچ یک از این دو معیار نگاه مثبتی نخواهند داشت. شرکای راست افراطی او میخواهند به جنگ در غزه با هدف پنهانی اخراج جمعیت فلسطینی و بازسازی شهرکهای اسرائیلی که در سال ۲۰۰۵ تخلیه شدند، ادامه دهند. آنها با هرگونه حرکتی در جهت تشکیل یک کشور فلسطینی مخالفت خواهند کرد، که احتمالاً شرط سعودیها برای عادیسازی روابط خواهد بود.
یک سناریوی احتمالی این است که نتانیاهو بحث در مورد این دو موضوع را آغاز کند، شورشیان راست افراطی و/یا حریدیها به دلیل پیشنویس قانون، دولت را ترک کنند و انتخابات زودهنگام برگزار شود. سپس او میتواند برای رأیدهندگان این استدلال را مطرح کند که برای تکمیل کاری که شروع کرده است ـــ برای آزادی همه گروگانهای باقیمانده و تضمین عادیسازی روابط با عربستان سعودی ـــ به یک دوره دیگر نیاز دارد. اپوزیسیون در حال حاضر ناتوان هستند و به چهار حزب با قدرت تقریباً برابر تقسیم شدهاند و هیچ رهبر مشخصی ندارند. حزب جدید بنت ممکن است این خلأ را پر کند، اما برای گفتن چنین چیزی خیلی زود است. سیاستمداران ناجی که رهبری احزاب جدید را بر عهده دارند، معمولاً در اسرائیل به سرعت ظهور و سقوط میکنند. خود بنت در ژوئن ۲۰۲۲ پس از یک سال نخست وزیری، از سمت خود کنارهگیری کرد و به دلیل موافقت با ریاست دولتی که شامل احزاب چپگرا و عرب بود، مورد نفرت پایگاه راستگرای خود قرار گرفت. حضور قوی او در نظرسنجیها ممکن است بیشتر به دلیل فقدان جایگزینهای الهامبخش غیر نتانیاهو باشد و میتواند تا روز انتخابات محو شود.
در این صورت، نتانیاهو میتواند در انتخابات زودهنگام پیروز شود، با حزبی که ضعیف شده اما شاید هنوز بزرگترین جناح در کنست باشد. بنت اخیراً گفته است که به دولتی به رهبری نتانیاهو ملحق نخواهد شد، اما او و دیگر راستگرایانی که فاصله خود را از نتانیاهو حفظ کردهاند، ممکن است پس از شکست در انتخابات، لحن خود را تغییر دهند، به خصوص اگر گزینه جایگزین، بازگشت به اپوزیسیون یا قرار دادن کشور در انتخابات بیشتر باشد. احتمالات همچنان کم است، اما نتانیاهو ممکن است برخلاف همه انتظارات، دوباره خود را در دفتر نخستوزیری بیابد.
* دیوید روزنبرگ سردبیر اقتصاد و ستون نویس نسخه انگلیسی هاآرتص و نویسنده کتاب اقتصاد فناوری اسرائیل است.