اجرای پروژه میدان امام علی بزرگترین جنایت فرهنگی و باستانشناسی در حق اصفهان یعنی تخریب میدان عتیق، بافت دیلمی و سلجوقی اصفهان است
اگر محوطه تاریخی میدان نقش جهان دستکاری یا به آن دستاندازی شود، با توجه به نوع دستکاری و دست اندازی به محوطه این احتمال وجود دارد که از فهرست یونسکو خارج شود
در آخرین مورد جلوی چشم اداره كل میراث فرهنگی، شهرداری اصفهان چهارباغ را شخم زد و آن را نابود كرد؛ تمام این اتفاقات گواه روشنی بر این مساله است كه تبانی میان اداره میراث فرهنگی و شهرداری وجود دارد؛ چرا كه اگر وجود نداشت، اداره كل میراث فرهنگی اصفهان حداقل در یك مورد جلوی این تخلفات را میگرفت.
خانههای مردم برای اجرای این پروژه بهزور و با اخطار تملك شده است. نكته قابل توجه درباره طرح گذر آقانجفی، قرارگیری آن در حریم درجه یك میدان نقش جهان است. سال ۵۸ با ثبت جهانی میدان نقش جهان، حریم آن نیز مشخص شد، به همین دلیل اجرای این پروژه براساس طرح جامع هیچ توجیه منطقی و قانونی ندارد.
۱۶ سال است که مترو ،کابوس میراث فرهنگی اصفهان شده است كه ابتدا کاخ هشت بهشت تخریب را میكند. این کاخ تنها از خشت درست شده و فرکانس عبور مترو روی آن تاثیر میگذارد و در کمتر از پنج سال تخریب میشود. قربانی بعدی، بازارچه بلند است که آننیز از خشت درست شده است؛ بعد از این بناها، نوبت به مجموعه چهارباغ میرسد.
قلعه چندهزارساله «شاهدژ»، قربانی تصرف و تخریب عرصه ملی كشور محسوب میشود اما تفاوتی با بسیاری از پروندههای تصرف اراضی ملی كشور دارد؛ در واقع تصرف قلعه شاهدژ، توسط بخش خصوصی صورت نگرفته بلكه اینبار با دخالت شهرداری اصفهان انجام گرفته و نكته جالب توجه، سكوت رییس سازمان میراث فرهنگی كشور درباره پرونده قلعه شاهدژ است.
میراث اصفهان زخمی بیتدبیری مسئولان است، عبور مترو و تخریب خیابان۴۰۰ ساله چهارباغ، برججهاننما و خطر خروج میدان نقشجهان از فهرست یونسکو و همچنین عبور زیرگذر از بافت باستانی میدان عتیق،تخریب قلعه شاهدژ و كوه صفه، ویرانی چهارباغ یكی از كهنترین خیابانهای خاورمیانه و ... چالشهای فرهنگی و طبیعی اصفهان در دو دهه اخیر بوده است. شهری كه بهواسطه میراث تاریخی آن شهرت جهانی دارد اما گویا قطار توسعه با این میراث سرجنگ دارد. فصل مشترك تمامی این ویرانیها، لجاجت مدیران شهری اصفهان بر اجرای پروژههای ضدمیراثی و سكوت متولیان میراث فرهنگی در این شهر است. تراژدی تخریب میراث در اصفهان به سریال تكراری تبدیل شده كه دیگر شهرداری اصولگرا و اصلاحطلب نمیشناسد، در تمامی دورههای مدیریت شهری، تخریب میراث ادامه داشته و درحال حاضر نیز همچنان ادامه دارد. اما نكته قابل توجه دستاورد شهرداری اصفهان در این پروندههاست! مراكز تجاری كه توسط شهرداری در بافتهای تاریخی سبز میشوند، با اقبال عمومی مواجه نشده چرا كه به باور مردم شهر، این مراكز تجاری بهدلیل نحوه تملك شهرداری غصبی بوده و بهدلیل عدم استقبال مردم به متروكهای شبیه شدهاند.
سایه شوم برج جهاننما
بهجرات میتوان گفت مهمترین پروژه ضدمیراثی در اصفهان برج جهاننماست، برجی كه سایه شوم آن با ورود رییسجمهور از سر میدان نقش جهان كم شد. احسان رعنایی، كنشگر میراث فرهنگی به «قانون» در این میگوید:«در اوایل دهه هشتاد پروژه برج «جهاننما» در حریم میدان نقش جهان توسط شهرداری اصفهان كلید خورد؛ بسیاری از املاك را در به زور تملك كردند و كاروانسرای تاریخی «تحدید» نیز در این میان تخریب شد؛ درنهایت بهجای آن برجی را ساختند كه آبروی ایران را در یونسكو به خاطر خطر حذف نقش جهان از بین برد. از همان ابتدا لجاجت و البته سماجتی در مدیریت شهری اصفهان برای تخریب آثار تاریخی وجود داشت؛ در آن بازه زمانی مدیران شهری اصفهان حاضر نبودند به راحتی طبقات اضافی برج جهاننما را حذف كنند. به لحاظ آنکه بلندی این بنا در منظر تاریخی و فرهنگی میدان نقش جهان قرار داشت، یونسکو در سال ۱۳۸۰ برای نخستین بار موضوع قرار دادن میدان نقش جهان را در فهرست میراث در خطر مطرح كرد. ارتفاع اولیه ساختمان تجاری جهاننما حدود ۵۰ متر بود. این بنا در فاصله ۷۰۰ متری میدان نقش جهان قرار دارد. بازرسان یونسکو پس از بازرسی از محل اعلام کردند «خط آسمانی و منظر تاریخی و فرهنگی میدان نقش جهان مخدوش شده و دولت ایران موظف است نسبت به تعدیل برج جهاننما اقدام نماید». موضوع به قدری جدی شد که رییس دولت اصلاحات در این پرونده ورود كرد و سرانجام برج جهاننما در تاریخ ۸ بهمن سال ۱۳۸۴ دوطبقه بالایی آن تخریب شد تا به منظر فرهنگی میدان آسیبی وارد نشود».
قطار وحشت در میراث اصفهان
۱۶ سال است که مترو، کابوس میراث فرهنگی اصفهان شده است، جان دلسوزان و دوستداران میراث فرهنگی بهلب رسیده است؛ یک روز سی و سه پل ترک میخورد، روز دیگر علیه نقش جهان نقشه میکشند و امروز هم چهارباغ را نشانه رفتهاند. کارشناسان میگویند، گذر مترو برای آن به میراث تاریخی اصفهان افتاده تا رویای نجومی شدن املاک برخی جریانهای خاص را محقق کند. سالها پیش از انقلاب شرکت فرانسوی بهنام «ارگانیک» نقشه مترو اصفهان را طراحی کرد. در این طرح مهمترین مساله یعنی حفظ آثار تاریخی شهر در اولویت بود. اما گفته میشود كه نقشه مترو اصفهان تغییر كرده است. در نقشه اولیه شركت «ارگانیك» مترو از یک خیابان بهنام شمسآبادی که فاصله متناسبی با چهارباغ داشت، عبور میکرد اما شهرداری اصفهان به یکباره این پیچ را برداشته و اعلام کردند که مترو مستقیم و باید از چهارباغ عبور کند؛ دلیل آن را کاهش ۶ میلیارد تومانی هزینههای مترو میدانند. پس از آنكه فعالان میراث فرهنگی كشور، از تغییر نقشه توسط شهرداری اصفهان و عبور آن از مسیر تاریخی شهر مطلع شدند اعتراضهای گستردهای را نسبت به این اقدام شهرداری انجام دادند. یكی از این اقدامات، شكایت از شهرداری اصفهان در دستگاه قضایی بود. هزار و ۷۰۰ نفر از شهروندان اصفهان در نامهای به دستگاه قضایی، خواستار رسیدگی به این پرونده شدند. آنها از شهرداری اصفهان بهدلیل اینکه میراث ملموس و مشترک بشری راحفظ نمیکند، شکایت کردهاند. محمدعلی دادخواه كه در آن زمان یكی از وكلای پرونده شكایت از مترو اصفهان بود، درباره این پرونده به «قانون» میگوید: «پس از طرح دعوی و كشمكشهای فراوان در اصفهان پرونده به دادگاه شعبه ۱۵ تهران ارجاع داده شد. پس از ارجاع به تهران، بازپرس دستور تعطیلی و توقف پروژه را صادر کرد اما دوباره بازپرس پرونده عوض شد. بازپرس جدید پرونده نیز اعلام کرد که برای اظهارنظر درباره این پرونده، نظر ایکوموس ایران را میپرسد. پس از آن شخصی که بهعنوان نماینده ایکوموس ایران در جلسه حاضر شد، گفت: «ایکوموس ایران با عبور مترو از چهارباغ موافق است». این اظهارنظر آنهم از سوی ایکوموس موجب تعجب من شد؛ بههمین دلیل شخصا از ایکوموس ایران دلیل این موافقت را جویا شدم که متاسفانه مهدی حجت، مدیر ایکوموس ایران، از این جلسه دادگاه و حضور نماینده آنها در جلسه ابراز بیاطلاعی کرد و گفت: «ایکوموس بههیچ وجه نمایندهای را به جلسه نفرستاده و بهشدت مخالف اجرای این پروژه است». آن زمان روشن شد شهرداری اصفهان برای گرفتن نظر موافق بازپرس، عنوان نماینده ایکوموس را جعل کرده است. بازپرس پرونده پس از مطلع شدن از این جعل عنوان نماینده، تصمیم گرفت که برای تمامی آنها حکم جلب صادر کند اما بازهم بازپرس پرونده عوض شد».
بهنام مترو بهكام جریان خاص
یکی از شایبههایی که دربحث سماجت شهرداری در عبور مترو از چهارباغ مطرح است، منافع برخی از مدیران شهری است. گفته میشود که برخی از مدیران، املاکی را در اطراف چهارباغ تملک کردهاند که با عبور مترو از این منطقه، ارزش افزوده آن صدها برابر میشود.رعنایی با اشاره به اینكه مدیران شهری اصفهان، حاضر نشدند مسیر پروژه مترو را باوجود رای قاضی بازپرسی شعبه پنجم و تمامی مخالفتها و هشدارها تغییر دهند و با لجاجت از زیر چهارباغ عبور دادند، میگوید:« با اجرای این پروژه تخریبهای بسیار زیادی در چهارباغ واقع شد، درختان بسیاری قطع شد و درحال حاضر نیز بخشی از چهارباغ بدون درخت مانده و به خاطر تاسیسات زیرزمینی مترو امكان درختكاری دوباره و احیای چهارباغ و احیای درختان وجود ندارد». براساس پیشبینی كارشناسان میراث فرهنگی، مترو در مدت زمان پنج سال، اماكن تاریخی رادر مسیر خود تخریب میكند. در سالهای اخیر ،كارشناسان میراث فرهنگی كشور نسبت به عبور مترو از چهارباغ هشدارهای فراوانی دادهاند. براساس پیشبینی آنها مترو ، ابتدا کاخ «هشتبهشت» تخریب میكند. این کاخ تنها از خشت درست شده و فرکانس عبور مترو روی آن تاثیر میگذارد و در کمتر از پنج سال تخریب میشود. قربانی بعدی، بازارچه بلند است که آننیز از خشت درست شده است. بعد از این بناها، نوبت به مجموعه چهارباغ میرسد.
لوور سنگی کجا و چهارباغ خشتی کجا؟
یکی از توضیحاتی که شهرداری اصفهان درباره عبور مترو از چهارباغ بیان میکند، این است که در بسیاری از شهرهای تاریخی دنیا، مترو از زیر شهر عبور کرده و هیچ اتفاقی برای آثار تاریخی آن رخ نداده است و نمونهای نیزکه به آن اشاره میکند، موزه لوور در پاریس است. محمدعلی دادخواه، از فعالان فرهنگی به «قانون» در اینباره گفت:«موزه لوور پاریس در بستری از سنگ و با مصالح سنگی ساخته شده و عمر آن به ۲۰۰ سال میرسد، درحالی که میراث تاریخی اصفهان بر بستری از باتلاق ماسه و لجن آن هم با مصالح خشتی ساخته شدهاست. در باتلاق، ارتعاش و فرکانس هر صوتی تشدید میشود، در نتیجه عبور مترو و ارتعاش صدای عبور، روی بناهای تاریخی اصفهان اثر میگذارد. همچنین بهگفته باستانشناسان، چون تمام این ساختمانها در خستگی تاریخی به سر میبرند، هر نوع تاثیری که از عبور مترو داشته باشند به این آثار تاریخی ضرر غیرقابل جبرانی میرساند».
تراژدیای بهنام تخریب میدان عتیق
پروژه مترو، پایان میراثكشی در اصفهان نبود؛ اینبار نوبت به بزرگترین جنایت فرهنگی و باستانشناسی در حق اصفهان یعنی تخریب میدان عتیق، بافت دیلمی و سلجوقی اصفهان رسید، میراثی كه تنها برای احداث یك زیرگذر و میدانی قربانی شدند. پروژه میدان امام علی (ع) در بافت تاریخی و البته تجاری احداث شد كه آن زمان رونق اقتصادی بسیاری برای كسبه آن محل داشت؛ پروژهای كه با افتتاح آن گویا رونق و بركت از آن نیز محله رفت. در زمان اجرای این پروژه مغازهداران و مردم بسیاری از این اقدام ناراضی بودند چرا که املاک یا به صورت کامل تملک نشده بود و یا پولی که بابت تملک پرداخت شده بود، مالکان را راضی نمی کرد به همین دلیل در آن سال نماز عید فطر در میدان امام علی(ع) برگزار نشده بود چون مردم این مكان را غصبی میدانستند. مساله به جایی رسید كه طباطبایینژاد، امام جمعه اصفهان در مراسم افتتاح این پروژه گفته بود :« شهرداری تمام توان خود را برای راضی نگاه داشتن مردم منطقه انجام داد. هیچکس حق ناراضی بودن از اجرای چنین میدانی را ندارد». رعنایی، كنشگر میراث فرهنگی به «قانون» درباره ماجرای میدان عتیق میگوید:«اوایل دهه ۹۰ این میدان و زیرگذر بدون كاوش كامل باستانشناسی احداث شد. یكسری كاوشها انجام شده بود كه بسیاری ابتدایی بود. محوطهای كه میتوانست به عنوان اصفهان هزارساله و یك محله پیاده محور احیا شود و به جاذبهای برای گردشگری تبدیل شود؛ به میدان متروكهای تبدیل شد كه هماكنون بسیاری از مغازههای آن تعطیل هستند و هیچگاه رونق گذشته را پیدا نكرد. این مساله بهدلیل تملكهای قلدرمعابانه و زوری بود كه هفت سال قبل انجام گرفت؛ مردم از این تملكها هیچگاه راضی نبودند به همین دلیل با اقبال عمومی مواجه نشد؛ حتی بسیاری از مردم اصفهان در این منطقه نماز نمیخوانند چرا كه معتقد هستند كه این مكان غصبی است. دستاورد مدیران شهری اصفهان تبدیل بافت تاریخی و پویای اقتصادی و شهری به یك زیرگذر و میدان متروكه بود كه هیچ مقبولیتی در نظر عموم ندارد. البته این داستان به سریالی تكراری در اصفهان تبدیل شده است، در پروژه جهاننما نیز همین تملكهای زوری رخ داد و همین سرنوشت در جهاننما نیز تكرار شده است. بسیاری از مغازههای برج خالی است و دركل رونق اقتصادی شكوفایی ندارد چرا كه مردم این برج را بهصورت ناخودآگاه تحریم كردهاند». رعنایی در ادامه با اشاره به اینكه همزمان با میدان عتیق، بخش قابل توجهی از بدنه پیادهروی شرقی چهارباغ شامل كافه كلنیا، هتل كسرا و سینمایی كه یكی از اولین سینماهای مدرن اصفهان در دوره پهلوی بود تخریب شد، بیان میكند:« بهجای آثار تاریخی كه هویت شهر اصفهان بودهاند، مركز تجاری سبز شد كه بیشتر وصله ناجوری برای این بافت تاریخی اصفهان بود».
كوهخواری شهرداری در صفه
كوه صفه به عنوان بخشی از هویت و خاطره جمعی مردم اصفهان،با بیتدبیری مدیران شهری درحال نابودی است. براساس شواهد، تمامی دستاندازیها و ساخت و سازهای انجام شده، بدون مصوبه کمیسیون ماده پنجم و شورای توسعه اداری استان اصفهان بوده است. قلعه چندهزارساله «شاهدژ»، قربانی جدید تصرف و تخریب عرصه ملی كشور محسوب میشود اما تفاوت اساسی با بسیاری از پروندههای تصرف اراضی ملی كشور دارد؛ در واقع تصرف قلعه شاهدژ، توسط بخش خصوصی صورت نگرفته بلكه اینبار با دخالت شهرداری اصفهان انجام گرفته و نكته جالب توجه، سكوت رییس سازمان میراث فرهنگی كشور درباره پرونده قلعه شاهدژ است.بیش از هزار و ۲۰۰ نفر از شهروندان اصفهانی در نامهای اعتراض خود را درخصوص تخریب و تصرف كوهصفه و بخشی از قلعه شاهدژ به رییس وقت سازمان میراث فرهنگی كشور اعلام كردهاند. اما بهگفته نگارندگان نامه، موضعگیری مشخصی درباره این قلعه توسط ایشان صورت نگرفت. رعنایی با تاكید بر اینكه قلعه شاهدژ، یکی از بزرگترین قلعههای کوهستانی کشور است که وسعت و پراکندگی آن به چندین هکتار و قدمتش به پیش از دوره ساسانیان میرسد و بر فراز كوهصفه قرار دارد، ادامه داد:« این قلعه در سال ۱۳۸۴ ثبت ملی شد.کوتاهی مدیران اداره میراث فرهنگی درچند سال اخیر، كوه صفه و قلعه شاهدژ را در معرض دو خطر اصلی قرار داده و مهمترین مساله، تخلف در ضوابط شهرسازی است كه در این كوه انجام شده است. كاربری دامنه كوهصفه در طرح تفصیلی فضای سبز قرار دارد. براساس مستندهایی كه در اختیار داریم، ساختوساز در دامنه این كوه غیرقانونی محسوب میشود اما در دو دهه اخیر، ساخت و سازهای بسیاری در آنجا انجام شده است. این ساخت و سازها در قالب مجتمعهای تفریحی، رستوران و تلهكابین هستند.این مستندات را در اختیار مسئولان استانداری و قضایی قرار دادهایم و آنها مجاب شدهاند كه ساختو سازهای انجام شده در دامنه كوه صفه، خلاف و غیرقانونی بوده است.تلهكابین، بیشترین آسیب را به كوه صفه و قلعهشاهدژ وارد كرد و پس از احداث آن، یكسری بناها مانند: سالن همایش، آمفیتئاترو رستوران در كنار ایستگاههای تلهكابین ساخته شدند كه آسیبهای جدی به كوه و دژ وارد كردند. باتوجه به اینكه قلعه شاهدژ در قله كوهصفه قرار دارد و تلهكابین نیز تا قله كوه پیشروی كرده، بخشهایی از دژ را تحت تاثیر قرار داده است. طبق قانون میراث فرهنگی، هنگامی كه قلعهای تاریخی در كوهستان قرار دارد، تمامی كوه باید بهعنوان عرصه و حریم اثر مورد صیانت قرار بگیرد.در ابتدا بهدلیل حجم ساخت و سازی كه بهراحتی در كوه صفه انجام میشد، تصور میكردیم این پروژهها طبق قانون و مصوبات اجرا میشود اما پس از بررسیها مشخص شد كه تمامی این ساختوسازها خلاف ضوابط شهرسازی و غیرقانونی هستند. بیشترین آسیب تلهكابین به دژ، در بخشی از پایههای قلعه رخ داده و درسال ۹۳نیز ایستگاهی دركنار قلعه احداث شد كه موجب تخریب آن بخش از دژ شده است. ادامه پروژه تلهکابین، توسط شرکت «توسعهمجتمعهای سیاحتی و ورزشی سپاهان» (به صورت غیرقانونی وبدون مصوبهکمیسیون ماده پنج)،موجب تخریب بخشی از دیوار قلعه و ایستگاه چهارم دیوار به دیوار محوطه باستانی تاسیس شده است. پروژه تلهکابین به بهانه گردشگری و بازدید از قلعه، یکی از مخربترین اقدامات خودسرانه در منطقه بود. در صورتیکه برای بازدید از دژهای کوهستانی، باید مسیر باستانی آن برای بازدید پیاده احیا شود. طبق توافق میان اداره میراث فرهنگی و سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری، مقرر بوده است كه پس از کاوش و حفاری آثار توسط هیات باستانشناسی، سازمان نوسازی نسبت به مرمت آثار کاوش شده اقدام کند. اما درحالی که هیات باستانشناسی بخشهایی از ارگ اصلی را کاوش و حفاری کرده است، سازمان نوسازی در اقدام عجیب و خودسرانهای در بخشهای دیگر، از جمله ایستگاه چهارم تلهکابین، بهنام مرمت اقدام به کند و کاو و نوسازی بدون مجوز از پژوهشکده باستانشناسی کشور کرده است».
این فعال میراث فرهنگی درباره دلایل غیرقانونی بودن تلهكابین و ملحقات آن عنوان كرد: «در سال ۱۳۷۲، کاربری تمامی مناطق همجوار شهری اصفهان بهعنوان «ضوابط طرح تفصیلی دوم» مصوب و در بخش مربوط به دامنههای کوه صفه، هرگونه ساختوساز در آن منطقه ممنوع اعلام شد. این ضوابط، در سال ۱۳۹۰ بازتصویب و همچنان هرگونه ساخت و سازی را بهجز تاسیسات نگهداری فضای سبز (اتاق چاه و اتاق نگهبان)، در دامنههای کوه صفه ممنوع اعلام کرد. نخستین اقدام سوالبرانگیز، واگذاری بخشی از زمین دامنه کوه بهمنظور ساخت هتل در سال ۱۳۷۳ بود. مشخص نبود براساس كدام قانون در منطقهای که طبق ضوابط شهرسازی، فضای سبز عمومی و ساختوساز ممنوع بوده، این زمین واگذار شده است. از اواخر دهه ۷۰، مدیران شهری با صدور مجوز برای پروژههای بزرگ عمرانی از جمله رستوران، سالنهای ورزشی، تلهکابین و ... مقررات را زیرپا گذاشتهاند». رعنایی با اشاره به اینكه آذر سال ۹۴، رییس قوه قضاییه با ابلاغ بخشنامهای، نهادهای بازرسی و قضایی را موظف به رسیدگی به شکایتهای مردمی از تخریب محیطزیست و مواهب طبیعی کرد، گفت: « بحث کوه صفه اصفهان از تخریب طبیعت فراتر است و علاوهبر پایمالی ضوابط ممنوعیت ساخت و ساز که از سال ۷۲ مصوب شدهاند، اقدامات شهرداری موجب آسیب به یکی از وسیع ترین و کهنترین قلعههای کوهستانی کشور شده که این اواخر نیز اعتراض و هشدار استادان باستانشناسی کشور را به همراه داشته است. بیش از دوسال از اعتراضات مردمی و نامهنگاری به مسئولان شهری و استانی میگذرد ولی هنوز تاسیسات دستکاریها پاکسازی نشده است و مدیران دستاندرکار، مورد مواخذه قرار نگرفتهاند».بهگفته رعنایی، در سال گذشته تشکلهای مردمنهاد اصفهان با ارسال چند نامه به استاندار، خواستار پیگیری موضوع شدند که ایشان تا کنون با بیتفاوتی نسبت به این پرونده، اقدام و پاسخ محسوسی نداشته و تاسیسات همچنان در منطقه فضای نامناسبی ایجاد کرده است. البته سازمان میراث فرهنگی در سال ۹۳ شكایتی بابت شاه دژ اقامه كرد ولی آن شكایت پیگیری نشد. به دلیل اینكه خاطیان مجازات نشدند و پس از چهار سال تاسیسات برچیده نشدند و این نشان میدهد كه شهرداری مماشات دارد و آن شكایت صوری بوده است.»
گذر آقا نجفی، بلای جان نقش جهان
رعنایی در ادامه با اشاره به آزادسازی خاطیانی كه پروژه میدان عتیق، بدنه شرقی چهارباغ و تملك جهاننما را مرتكب شده اند و درحال حاضر گذر آقانجفی را آغاز كردند، میگوید: «پروژه گذر آقا نجفی در راستای كاهش ترافیك میدان نقش جهان در مسیر ۷۰۰ متری در شرق میدان نقش جهان و در فاصله ۵۰ متری از این اثر ثبت جهانی است از سال ۹۲ مطرح و در دستور كار شهرداری قرار گرفت. خانههای مردم برای اجرای این پروژه بهزور و با اخطار تملك شده است. نكته قابل توجه درباره طرح گذر آقانجفی، قرارگیری آن در حریم درجه یك میدان نقش جهان است. سال ۵۸ با ثبت جهانی میدان نقش جهان، حریم آن نیز مشخص شد، به همین دلیل اجرای این پروژه براساس طرح جامع هیچ توجیه منطقی و قانونی ندارد. برخی از آزادسازیها و بسیاری از اقدامات شهرداری پیش از تصویب در كمیسسیون ماده پنج بوده است؛ حتی در سال ۹۴ كه كمیسیون ماده پنج این خیابان را مصوب كرد، اجرای آن را منوط به حفظ بافت تاریخی و ارائه طرح قابل تصویب از طرف شهرداری كرد. اما تاكنون باوجود اینكه شهرداری تملكها و آزادسازیها و تخریبها را انجام داده است؛ هیچ طرحی برای اجرای آن ارائه نكرده است. شاید جالب باشد بدانید مدیران میراث فرهنگی اصفهان نیز در تمامی این سالها هیچ اقدام موثر و بازدارندهای درخصوص پیشگیری از تخریب میراث اصفهان انجام نداده است».
خطر خروج نقش جهان از یونسكو
همچنین مدیر گروه فرهنگی کمیسیون ملی یونسکو در گفتوگوبا ایسنا با اشاره به اینکه هنوز اطلاعی از گذر آقا نورا... نجفی ندارم، گفت: «اگر محوطه تاریخی میدان نقش جهان دستکاری یا به آن دستاندازی شود با توجه به نوع دستکاری و دست اندازی به محوطه، این احتمال وجود دارد که از فهرست یونسکو خارج شود. بهمن نامورمطلق، مدیر گروه فرهنگی کمیسیون ملی یونسکو با اشاره به اینکه ثبتهایی از جمله شهر خلاق، شهر تاریخی، محوطههای باستانی و سایتهای تاریخی مربوط به یونسکو میشود، اظهار کرد: یونسکو محوطه تاریخی میدان نقش جهان را ثبت کرده است اگر این محوطه بخواهد دستکاری یا دستاندازی شود با توجه به نوع دستکاری و دستاندازی به محوطه این احتمال وجود دارد که از فهرست یونسکو خارج شود. البته در خصوص خروج از فهرست یونسکو کارشناسان باید نظر بدهند که آیا دستکاری یا دستاندازی در اندازهای هست که محوطه از فهرست یونسکو خارج شود یا خیر.میراث فرهنگی برای جلوگیری از تخریب تصویر ایران در جهان باید طبق دستورالعملهای یونسکو حرکت کند. وقتی شهری وارد بازی ثبت جهانی میشود باید قواعد این بازی را رعایت کند. اگر شهر میخواهد از ثبت جهانی خارج شود، آن اراده مدیران شهر است و بحث جداگانهای دارد ولی بازی ثبت جهانی قواعد خاص خود را دارد.کمیسیون ملی یونسکو از نظرات کارشناسان میراث فرهنگی کشور در صیانت از سایتهای تاریخی و محوطههای باستانی حمایت میکند».
خزان چهارباغ
اما این روزها، اجرای طرح پیادهراهسازی چهارباغ با جنجال و حاشیههای فراوانی بهدنبال بوده است. مدیران جدید شهر اصفهان با شعار حفاظت از میراث فرهنگی این شهر روی كار آمدند اما وعدهای كه همچنان درحد شعار باقی مانده است. رعنایی در اینباره به «قانون» میگوید:« خزان چهارباغ رسید، پروژه چهارباغ با وجود تمام هشدارهایی كه داده شد و با وجود ادعای مدیریت شهری جدید اصفهان مبنی بر تغییر رویه نسبت به دوره قبل، اجرا شد؛چراكه در حقیقت این شهرداری همچنان در دست همان مدیرانی است كه وارثان شهرداران پیشین اصفهان هستند؛ در این میان نیز بهنظر میرسد شهردار و اعضای فعلی شورای شهر اختیار چندانی از خود ندارند یا اینكه ادامه دهنده راه مدیران گذشته و خط فكری ویرانگرشان هستند. چهارباغ عباسی هماكنون با چراغ سبز سازمان میراث فرهنگی توسط شهرداری اصفهان ویران شده است. نكته قابل توجه اینجاست كه این اتفاقات پیش از كاوشهای جدی باستانشناسی بدون ملاحظات لازم و بدون طرح مصوب ملی ، تخریب شد. دوباره مدیریت شهری با لجاجت یكی از كهنترین خیابانهای خاورمیانه را سنگفرش كرد؛ شهرداری، اعضای شورای شهر و اداره كل میراث فرهنگی نسبت به سابقه سازمان نوسازی و بهسازی در شاهدژ و میدان عتیق آگاه بودند اما اقدام بازدارندهای برای جلوگیری از تخریب چهارباغ انجام ندادند به همین دلیل تمامی آنها دربرابر این تخریب مسول هستند، لكه ننگی در كارنامه مدیریت شهری كه اجازه دادند طرحی در چهارباغ اجرا شود كه این خیابان را ویران كند. در این پروژه ؛ دو طرف خیابان چهارباغ بهصورت كامل بتنریزی شد؛ این اقدام موجب شد كه تنفس خاك و تنفس لایههای پایینی از بین برود و امكان كاووش لایههای پایین وجود نخواهد داشت. اگر بخش دیگر چهارباغ را نیز بخواهیم احیا كنیم بهدلیل اختلاف سطح و ناهماهنگی ظاهری دیگر امكانپذیر نخواهد بود».
دوباره طرحی غیراصولی
بهگزارش اسكان«حالا بعد از اتمام پروژه پیادهراهسازی چهارباغ عباسی بر سر احیا سردر خیمهگاه، احیا آب نما و آبراه میانی، مرمت و احیا پوسته بیرونی بازارچه بلند، رفع تعرض به باغ بلبل (پارک شهید رجایی) و احیا باغ و جابهجایی پارکینگها و ... و ثبت باغ، میزان و نحوه دخالت شهرداری برای احیای سینما همایون و هتل جهان، بالاخانه مغازهها و ... که همگی بخشی از این محور فرهنگی است، نگرانی جدی وجود دارد. برخی از متخصصان حوزه میراث فرهنگی بر این باورند که اجرای پروژه پیادهراهسازی چهارباغ عباسی منطقی و کارشناسی نبوده است؛اصفهان یکی از شهرهای تاریخی ایران بوده و به همین دلیل اجرای هر پروژهای باید براساس پیوست باستانشناسی باشد و در غیر این صورت طرح پایدار و مناسب با هویت شهر اصفهان محسوب نمیشود و طبیعتا هر طرحی که مغایر با نظرات باستانشناسان و تاریخشناسان اصفهان باشد، محکوم به شکست است. گفتنی است اجرای طرح بدنهسازی چهارباغ هم مورد تایید و موافقت هیچکدام از متخصصانی که سالها در مورد اصفهان مطالعه و تحقیق کردهاند، نبود. با توجه به کشف برخی آثار تاریخی در محور چهارباغ این انتظار وجود داشت که برای کاووش و بررسی بیشتر طرح متوقف و یا با سرعت کندتری پیش برود، اما چنین نشد. محققان و باستانشناسان میدانند در هر گوشه این محور چه چیزهایی مدفون شده و در حقیقت این مورد را دستاندرکاران امر باید پاسخ دهند؛ طبق گفته میراث فرهنگی این پروژه ناظر داشته اما طبیعتا ناظری که توسط شهرداری تامین میشود، شناخت کافی نسبت به اصفهان ندارد و نمیتواند نظر کارشناسی بدهد».
شائبه تبانی میراث و شهرداری
شائبههای بسیاری درباره تبانی شهرداری و اداره میراث فرهنگی اصفهان وجود دارد، رعناییدر اینباره به «قانون» میگوید:«هنگامیكه اثر ثبت جهانی شده چهارباغ برخلاف رای بازپرس پرونده با پروژه مترو تخریب شد و اقدام جدی از سوی اداره كل میراث فرهنگی انجام نگرفت و خاطیان تنبیه نشدند، هنگامیكه بخش شرقی چهارباغ برای احداث مركز تجاری تخریب و اقدام بازدارندهای انجام نشد، هنگامیكه ارزشمندترین بافت تاریخی اصفهان مربوط به امپراطوری سلجوقی در میدان عتیق بدون كاوش كامل باستان شناسی زیر و رو شد و اقدام جدی توسط میراث فرهنگی انجام نشد؛ یا چهار سال از نصب تاسیسات تلهكابین را روی شاهدژ توسط شهرداری میگذرد و اداره كل میراث فرهنگی اصفهان حاضر به برخورد جدی با شهرداری نیست؛ یا از سرنوشت آثاری كه شهرداری در حفاریهای غیرمجاز در شاهدژ پیدا كردند، خبری وجود ندارد؛ و در آخرین مورد جلوی چشم اداره كل میراث فرهنگی، شهرداری اصفهان چهارباغ را شخم زد و آن را نابود كرد؛ تمام این اتفاقات گواه روشنی بر این مساله است كه تبانی میان اداره میراث فرهنگی و شهرداری وجود دارد؛ چرا كه اگر وجود نداشت، اداره كل میراث فرهنگی اصفهان حداقل در یك مورد جلوی این تخلفات را میگرفت».