افسردگی در فرمها و اشکال مختلف خود را بروز میدهد. افسردگیهای روزانه و زودگذر در ما طبیعی هستند و خودبخود بعد از چندی برطرف میشوند و جای نگرانی نیست. اما اگر شدت و زمان افسردگی به درازا بکشد تا حدی که سیستم بیولوژیکی و کارکرد آن را مختل کند و یا زندگی روزانه را برای ما دشوار کند، آن وقت جای نگرانی دارد. در این وضعیت، افسردگی از حالت طبیعی بیرون آمده و غیر طبیعی میشود که ممکن است به افسردگی کلینیکی هم منجر شود که بحث این مقاله است.
افسردگی را جزء اختلالات روانی شمردهاند که عمدتا عواطف و خلقیات شخص را تحت تاثیر قرار میدهد. برای همین است که این بیماری را تحت اختلالات خلقی (Affective disorders) هم میشناسند.
طبق آماری که انجمن روانپزشکان آمریکا (DSM5- 2013) انتشار داده است، در کشور آمریکا حدود ۵/ ۲۲ ملیون نفرازافراد بالای ۱۸ سال، از این اختلالات عاطفی رنج میبرند که حدود ۱۶ ملیون آنها مبتلا به افسردگی هستند.
سازمان ملی بهداشت ایالات متحده آمریکا، در آمار منتشره خود در سال ۲۰۰۸ میلادی، اعلام داشته است که افسردگی سومین عامل مرگ و میر دربین افراد ۱۵ تا ۲۴ ساله آمریکایی است.
درایران مطالعه سراسری در مورد شیوع افسردگی در دست نیست. اما مطالعات موردی ترکان و همکاران (1۱۳۷۲) در دانشگاه زاهدان، شیوع افسردگی در دانشجویان را ۴۷ درصد گزارش کردهاند. در این مطالعه، هم چنین نشان داده شده است که دانشجویان زیر سن ۲۲ سال دو برابر بیشتراز دانشجویان سن بالاتردچار افسردگی میشوند. مطالعه مشابهای در دانشگاه زنجان (رشیدی و همکاران ۱۳۸۰) در بین دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی انجام گرفته که نشان میدهد که شیوع افسردگی در بین آزمایش شوندگان ۶/ ۴۶ درصد است. در مطالعه دیگری در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی در اردبیل (دکتر سهرابی و دکتر صادقیه و همکاران ۱۳۸۲) نشان دادهاند که از جمع ۳۲۴ دانشجویان رشتههای مختلف این دانشگاه که توسط تست افسردگی Beck مورد آزمایش قرارگرفتهاند، ۵۷ درصد افسردگی داشتهاند و از این عده ۶۴ درصد افسردگی بالینی از خود نشان دادهاند. شاید نتوان نتیجه این مطالعات موردی را بر کل جامعه ایران تعمیم داد. اما نتایج حاصله همین تحقیقات محدود نشان میدهد که شیوع افسردگی در بین جوانان ایران به خصوص جوانان زیر ۲۲ سال، در فاصله بین سالهای ۱۳۷۲- ۱۳۸۲ به مدت ده سال، از ۴۷ درصد به ۵۷ درصد رسیده است و این افزایش شیوع افسردگی در ایران، باید خیلی هشداردهنده باشد. این هشدارها از طرف مسئولین انجمن روان پزشکی ایران از جمله دکتر احمد جلیلی و دیگران نیز مطرح شده است و حتی آقایهاشمی رفسنجانی نیز دردیدار اخیر خود با شورای مرکزی سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور، این هشدارها را جدی گرفت. (ایرنا، اردی بهشت ۱۳۹۳).
لازم به توضیح است که بخش بزرگی از این افسردگیها زود گذر و خفیف هستند وهمگی، افسردگی کلینیکی نیستند.
زنان ۲ تا ۳ بار بیشتر از مردان دچار افسردگی میشوند. حدود ۲۱ درصد از زنان در طول زندگی ممکن است که دچار افسردگی بشوند ولی تعداد مردانی که به علت افسردگی دست به خود کشی میزنند به مراتب بیشتر از زنان است. حتی نوع اقدام به خود کشی ناشی ازافسردگی هم بین زنان و مردان متفاوت است. مردان از شیوههای خشن تر مثل پرت کردن خود به دریا ویا پایین انداختن خود از پل و یا سلاح کمری استفاده میکنند ولی زنان بیشتر قرصهای خواب آور یا شیوههای مشابه را به کار میبرند. این تفاوتها در بیشتر کشورها یی که مورد مطالعه قرار گرفتهاند یکسان است. (Kessler et al, ۲۰۱۲) دلایل چندی در این مورد مطرح شدهاند که متکی بر تحقیقات کنترل شده هستند. یکی از این دلایل در مورد نقش هورمونهای زنانگی و مردانگی است. که ساخت هورمونی خانمها و تغییرات هورمونها در زمان حاملگی و پس از آن وبخصوص در زمان یائسگی علت تغییرات خلقی است. ودلیل دوم روی تفاوتهای نقشهای اجتماعی زنان و مردان در جامعه تکیه میکنند، که باعث واکنشهای متفاوت این دو جنس در برابر محرکهای محیطی و اجتماعی میشوند. در حقیقت انتظارات اجتماعی و فرهنگی از این دو جنس متفاوت است و لذا مردان و زنان متفاوت واکنش نشان میدهند و متفاوت هم عمل میکنند (Blehar & Oren, ۱۹۹۷). این تفاوتها در کارکرد نیمکرههای مغزی هم مشخص شدهاند.
مبتلایان به افسردگی از هر سن و جنس که باشند، خلقیات مشابهی از خود نشان میدهند. تقریبا در تمام روز به مدت چند هفته، حالت غمگینی، ناشادی و خستگی را از خود نشان میدهند و این خلقیات، ممکن است ماهها تداوم داشته باشند. عادتهای روزانه فرد تغییر چشمگیری میکنند و شخص از بیشتر فعالیتهای عادی و روزانه خود پای پس میکشد از فعالیتهای معمولی شادی آور و لذتبخش کناره میگیرد و دنیا برایش تیره وتار شده و امید به زندگی و کار و تلاش را هیچ و پوچ میانگارد.
نشانههای افسردگی:
شاید در یک کلام بتوان این نشانهها را در کاهش انرژی روزانه خلاصه کرد. شخص افسرده در تمام زمینههای عادی زندگی به کاهش چشمگیرانرژی جسمی و انرژی روانی، خستگی و ناامیدی میرسد. رایج ترین این علایم افسردگی راانجمن روان پزشکان آمریکا درسال ۲۰۱۳ میلادی، درتازه ترین چاپ کتاب تشخیص آماری بیماریهای روانی (DSM5) به شرح زیر بیان کرده است.
۱. اختلال در خواب – شخص دچار کم خوابی میشود. دیگر مثل سابق نمیتواند به اندازه کافی بخوابدو گاهی هم دچار پر خوابی غیرعادی میشود.
۲. احساس خستگی مداوم- بیمار روحیه و انرژی برای هیچ کاری از خود نشان نمیدهدو مرتب از خستگی شکایت میکند.
۳. کاهش در علایق و لذتهای طبیعی- شخص به طور آشکاری از دوستان و مهمانیها و فعالیتهای جمعی کنار میکشد واستفاده از لذتهای طبیعی وعادی را از دست میدهد.
۴. تغییر در وزن بدن- وزن بدن تغییر معنی داری پیدا میکند. در بیشتر موارد شخص دچار کاهش وزن میشود و در مواردی هم به علت پایین آمدن فعالیت و سوخت و ساز بدن، دچار اضافه وزن آشکار میشود.
۵. احساس گناه و پشیمانی- احساس گناه و سرزنش خود، از نشانههای دیگر افسردگی است. واین نشانهها به قدری آشکار هستند که نزدیکان و دوستان بیمار، این تغییرات خلقی/ عاطفی را در همان اوایل افسردگی مشاهده میکنند.
۶. پایین آمدن تمرکز و دقت- شخص افسرده معمولا دچارعدم تمرکز و دقت میشود.در کارهای روزانه، تحصیل، شغل و...، دچار بیحوصلگی، حواس پرتی و کم کاری شده و لذا بازدهی کمتری نشان میدهد. دیر سر کار میرود و زود بیرون میآید و گاهی اصلا سر کار حاضر نمیشود.
۷. اختلال در روابط بین-فردی- رفتار شخص در رابطه با دوستان، اعضای خانواده وهمسر دچار ناهماهنگی و. اختلال میشود. فعالیت جنسی کاهش مییابد و گرایش به سیگار و مشروبات الکلی، آن هم در تنهایی نمود پیدا میکند.
۸. فکر کردن به خود کشی- شخص افسرده،گاهگاهی به خود کشی فکر میکند این احساس راحت شدن از زندگی، مشغولیات ذهنی او میشود و ممکن است برای این افکار خود برنامه ریزی هم بکند. نامه بنویسد و یا فیلم تهیه کند. و گاهی با یک تلنگر نقشه خود را هم عملی میکند.
اگر بخواهیم تمام این نشانهها را یک کاسه کرده و تصویری کوتاه وروشن از یک بیمار افسرده بدهیم، باید بگوییم که شخص افسرده یک فرد Dysfunctional است. یعنی شخصی است که از انجام مسئولیتهای فردی و اجتماعی معمول خود ناتوان شده است.
تشخیص افسردگی:
معمولا روانپزشک مسئول تشخیص و درمان اختلالات روانی است. اوست که با تخصص و تجربیات کلینیکی خود این نشانهها را جمع بندی میکند. مصاحبه میکند. ارزشیابی روانی میکند. تشخیص افتراقی میکند و اگر لازم باشد با روان شناس بالینی- مددکار اجتماعی – اعضای خانواده و حتی معلمین مشاوره میکند. تاریخچه خانوادگی را بر رسی میکند و سر انجام بیماری را تشخیص میدهد.
روان شناسان بالینی که در زمینه بیماریهای روانی تجربیات حرفهای و علمی اندوختهاند میتوانند در تشخیص افسردگی ایفای نقش کنند اما نمیتوانند نسخه بنویسند و یا دارو تجویز کنند. نوشتن نسخه پزشکی و تجویز دارو به عهده روان پزشک است.
از بین ۵۰ ایالات آمریکا، فقط دو ایا لت هستند که به روان شناس بالینی اجازه نوشتن نسخه و تجویز دارو دادهاند آن هم به شرطی که دورههای دارو شناسی و دارو درمانی را طی کرده و تجربیات حرفهای و کلینکی لازم را به دست آورده باشند. این دو ایا لت یکی ایالت آریزونا ست و دیگری ایالت نیو مکزیکو.
انواع افسردگیها:
افسردگیها انواع مختلف دارند. بعضی از افسردگیها درون زاد هستند و برخی برون زاد. در افسردگیهای درون زاد، زمینههای ژنتیکی و خانوادگی و سوابق قبلی نقش عمده دارند. این عوامل را در اصطلاح روان پزشکی predisposition factors میگویند. یعنی عوامل مستعد کننده بیماری. در این نوع افسردگیها تمام تلاش روان پزشک و روان درمانگر در جهت کنترل بیمار است و کمک به بیمار تا بتواند به زندگی عادی باز گشته و با واقعیتها کنار بیاید.
افسردگیهای برون زاد ریشه در عوامل محیطی، اجتماعی، یادگیری، خانوادگی و استرسهای شغلی دارند که اگر آن عوامل برطرف شوند افسردگی هم برطرف خواهد شد. یادگیریها، مشکلات اجتماعی، استرسها، شکستهای پیاپی، تجربیات منفی و اندوهبار زندگی، همگی میتوانند عوامل افسردگی باشند لذا این عوامل، اولیه نیستند بلکه ثانویه هستند. به همین دلیل این عوامل را در حرفه روان پزشکی precipitating factors نام نهادهاند یعنی عوامل بروز دهنده بیماری.
افسردگی میتواند خفیف باشد که در این حالت شخص قادر به انجام امور روزمره است و با کمی مشاوره وتغییر در شیوه زندگی، شخص زندگی عادی را از سر میگیرد و جای نگرانی نیست. اما اگر چاره جویی ودرمان نشود به مرحله عمیق تر فرا میروید که ممکن است ماهها زندگی شخص را از حالت عادی خارج کرده و بازدهی اورا مختل کند. اما افسردگی کلینیکی زمانی است که شدت افسردگی (intensity )و زمان افسردگی (longevity) افزایش پیدا میکند و شخص حداق ۴ یا ۵ نشانه افسردگی را برای حداقل یک ماه از خود نشان میدهد و در عمل از زندگی روزانه کنار میکشد. کودکان و سالخوردگان هم دچار افسردگی میشوند که نشانهها، قدری متفاوت هستند. شیوع افسردگی در مردان سالخورده که همسران خود را از دست دادهاند چشمگیرتر است. لذا این سالخوردگان بهداشت روانی خاص خود را طلب میکنند.
گاهی از افسردگیهای فصلی هم سخن به میان میآید که به آنها افسردگیهای دورهای هم میگویند. افسردگیهایی که در فصل زمستان میآیند و در بهار و تابستان میروند. این افسردگیها در رابطه است به میزان نور خورشید و تاثیر آن بر کار کرد مغز انسان. شاید به همین دلیل است که در مناطق سردسیر مثل سوئد وانگلیس میزان افسردگی فصلی بیشتراز مناطق گرم مثل ایالت فلوریدا است.
درمان:
متناسب با نوع افسردگی نوع درمان هم متفاوت میشود. بهترین و موثرترین درمان، پیشگیری است. نشانههای افسردگی آشکار هستند. اعضای خانواده، دوستان و همکاران و معلمان اولین کسانی هستند که این تغییرات خلقی و عاطفی را مشاهده میکنند. باید این نشانهها را جدی گرفت و شخص را تشویق کرد تا به مشاور یا روان درمانگر مراجعه کند. به بیمار باید کمک کرد تا با پدیده افسردگی مثل بیماری سرما خوردگی برخورد کند نه یک پدیده ترسناک و یا شرم آگین. در بیشتر شهرها تلفنهای ۲۴ ساعته و مجانی در دسترس است تا از تیم بهداشت روانی کمک و راهنمایی گرفته شود. در تمام آمریکا تلفن سراسری (8255-273-800-1) شبانه روز در دسترس مراجعهکنندگان است تادر موقع لزوم از متخصصین، مشاوره و کمک دریافت شود. البته این اطلاعات در پرونده خصوصی ثبت میشود و دیگران به آن دسترسی نخواهند داشت. اگر بیماری از کنترل خارج شده و شخص زمینگیر شود، باید به روان پزشک مراجعه گردد. روان پزشکان عمدتا از داروهای ضد افسردگی استفاده میکنند تا تعادل مواد شیمیایی مغز (neurotransmitters) رابرقرار کنند تا زندگی عادی و متعادل را به شخص بازگردانند. بعضی از بیماران افسرده به این داروهای ضد افسردگی خوب پاسخ میدهند ولی بعضی از بیماران به روان درمانی و رفتاردرمانیهای شناختی بهتر واکنش نشان میدهند و برخی ازبیماران احتیاج دارند تا هم ازدارو درمانی وهم از روان درمانی، دریک زمان استفاده کنند که در این موارد روان پزشک، روان شناس و روان درمانگر به صورت تیمی دردرمان بیمار نقش آفرینی میکنند. اگر پروسه درمان طولانی شود، روان پزشک با آزمایشها و تستهای روان شناسی بیشتر، داروهای متفاوتی را تجویز میکند زیرا نورونهای مغزی نسبت به بعضی از داروها بی تفاوت میشوند و و یا خود این نورونها تغییر مییابند و لذا داروهای سابق بازدهی و سودمندی و درمانگری خود را از دست میدهند. بنا براین سیستم درمانی هم تغییرمی یابند. گاهی اوقات بیماری افسردگی چنان پیشرفته میشود که شخص افسرده دچار هذیان و توهمات مرضی شده سلامت خود و دیگران را در خطر قرار میدهد یا شخص اقدام نا موفق به خودکشی میکند که در این حالت بیما ر باید در بیمارستان بستری شده و تحت مراقبتهای ویژه قرار گیرد. در صورتی که بیمار از رفتن به بیمارستان امتناع کرده و زندگی را بر خود و نزدیکان خطرناک کند، پلیس محلی میتواند به کمک بیاید و بیمار را به بیمارستان یا مرکز روانی منتقل کند.
جمع بندی:
زندگی پیچیده امروز، مهارت و سازگاری ویژهای از ما طلب میکند. عدهای آموختهاند که چگونه با فشارها و استرسهای روزانه کنار بیایند و با تطابق موثر بر تنشها، اضطرابها، تضادها و افسردگیها چیره شوند و ِ آنها را مهار کنند. هر گاه فشارهای روانی روزانه، از حد متعارفی بیشتر شوند ممکن است باعث واکنش افسردگی شوند. گاهی، پدر یا مادر افسرده، فرزندان افسرده بار میآورند.
عدهای به دلایل ژنتیکی و یا زمینههای تربیتی و آسیبپذیریهای روانی قادر به سازگاری موثر با استرسها و تغییرات زندگی نیستند و باید قبول کنند که به کمکهای حرفهای نیاز مندند. افسردگی یک مسئله روانی و اجتماعی فراگیر است. فرد، خانواده،مدرسه، اجتماع، وسایل ارتباط جمعی واز همه بیشتر مسئولین دولتی در پیشگیری، شناخت ودرمان افسردگی نقش اساسی دارند. سیستم بهداشت روانی هر کشور مسئول اصلی پیشگیری، کنترل ودرمان افسردگی است. شهروندان هر کشور با آموزش و آگاهی خود میتوانند در توسعه بهداشت روانی نقش به سزایی داشته باشند. از افسردگی نباید ترسید. باید نشانهها را دریافت و به موقع آن را درمان کرد.
————————-
منابع:
1.Hyman& Cohen,2013; National Institute of Mental Health, 2008
2. American Psychiatric Association.(DSM5);2013
3. Saundra K. Ciccarelli & Noland White, 2013; psychology 4th ed.
4. ترکان علی. افسردگی در دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان. پایان نامه دکترای عمومی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، 1372
5. رشیدی فریبا. بررسی میزان افسردگی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی زنجان، مجله دانشگاه علوم پزشکی زنجان، 1380 شماره 36.
6. سهرابی بهرام و صادقیه سعید و همکاران. بررسی شیوع افسردگی در بین دانشجویان علوم پزشکی اردبیل. مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اردبیل، 1382
7.جلیلی احمد. رئیس منتخب انجمن علمی روان پزشکان ایران. مصاحبه با سایت فرا رو، یکشنبه 4 اسفند1392.
اشکبوس طالبی- مریلند اردیبهشت 1393
فوق لیسانس روان شناسی از دانشگاه شیراز
فوق لیسانس در آموزش و پرورش کودکان استثنایی از آمریکا
گواهینامه پیشرفته تدریس در مدارس ایالت مریلند
مدرس روان شناسی در دانشکده بالتیمور در مریلند