ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 15.08.2018, 10:27
یاركشی‌های غیر‌دموكراتیك

آرمان/مطهره شفیعی

چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۷
اصلاح‌طلبان به کدام سو می‌روند؟ این سوالی است که این روزها حتی در اردوگاه اصلاح‌طلبی پاسخ دقیقی برای آن ندارند و به نظر می‌رسد مشکل اصلی تعدد مراکز تصمیم‌گیری در این طیف باشد که انسجام را هدف قرار داده است. شورای مشاوران رئیس دولت اصلاحات، شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، شورای هماهنگی جریان اصلاحات، اخیرا هم تاکید می‌کنند که پارلمان اصلاحات هرچه سریع‌تر راه‌اندازی شود. این ابهامات به اندازه‌ای عیان بود که در خرداد سال جاری جمعی از جوانان اصلاح‌طلب در نامه به رئیس دولت اصلاحات چنین آوردند: «بیست و یک سال پس از دوم خرداد، جریان سیاسی موسوم به این نام هنوز از سامان سیاسی متناسبی برخوردار نیست و فقدان سازمانی پویا برای هدایت جریان اصلاحات به مهم‌ترین نقطه ضعف اصلاح‌طلبان بدل شده است. همین مساله باعث شده تا این جریان که «ائتلاف جبهه‌ای» از عناصر بنیادین راهبرد آن محسوب می‌شود، گاه به نتایجی برسد که از شفافیت کافی برخوردار نیست و یا بدنه اصلاح‌طلبان و حتی نیروهای فعال اما غیر حاضر در لابی‌های خاص از فرایند امور بی‌اطلاع باشند.» این گلایه‌ها از جمله موضوعاتی نیست که بتوان آن را در پوشه نامه‌های بی‌اهمیت جاسازی کرد، بلکه هشداری برای سران جریان اصلاحات است که از اقدامات غیرقابل توجیه مانند سهمیه بندی در انتخابات‌ها و عضویت‌ها در ساختارهای جریان اصلاحات خودداری کنند. آنچه امروز از آن به عنوان پیروزی و قوت جریان اصلاحات نام برده می‌شود موفقیتی نیست که با اقدامات چند چهره شاخص این جریان پدید آمده باشد بلکه بار اصلی این تلاش‌ها بر دوش بدنه جریان اصلاحات بوده و هست که بدون توقع برای تداوم مسیر اصلاحات هزینه دادند و گلایه نکردند.

سهمیه‌بندی در شورای سیاستگذاری؟!
این روزها ترکیب شورای سیاستگذاری جریان اصلاحات پربحث‌ترین موضوع در این اردوگاه است؛ شورایی که از مهم‌ترین نهادهای تصمیم‌گیر برای جریان اصلاحات است و اعضای آن قرار بود از افراد خبره و کارشناس حقوقی و حقیقی این طیف سیاسی تشکیل شود، اما اکنون زمزمه‌هایی مبنی بر اعطای سهمیه به احزاب و اشخاص برای عضویت در این شورا به گوش می‌رسد که سبب گلایه‌های زیادی شده است به عنوان نمونه چنین عنوان می‌کنند که فرشید گلزاده، بابک بهادری و فائزه دولتی از سوی محمدرضا عارف به این شورا پیشنهاد شده است؛ گرچه ادعای اصلاح‌طلب بودن این افراد وجود دارد، اما همگان معترفند اصلاح‌طلبان شناخته شده و با تجربه‌ای حضور دارند که هم‌سن و سال این افراد هستند و می‌توانند کارایی بیشتری در شورای سیاستگذاری جریان اصلاحات داشته باشند. معرفی افراد نزدیک به خود برای حضور در شورای سیاستگذاری معنایی جز سهمیه بندی ندارد که به طور قطع مورد پسند و پذیرش حامیان جریان اصلاحات نیست، چراکه آنها خواهان حضور افراد کارآمد و نه نزدیک به افراد نامدار جریان اصلاحات در شوراهای تصمیم‌سازی هستند. درباره سهمیه‌بندی شورای سیاستگذاری اصلاحات و آنچه در این جریان می‌گذرد، جهانبخش خانجانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با «آرمان» به گفت‌وگو پرداخته است.

انتخابات مجلس ۹۸ را در پیش رو داریم. برنامه اصلاح‌طلبان برای آن انتخابات تدوین شده است؟
در انتخابات آینده با فرایند نامبارکی رو‌به‌رو هستیم یعنی بخشی از عناصر اصلاح‌طلب همان رویه‌ای که در سال ۱۳۸۴ با خودخواهی و فرصت‌طلبی به وجود آوردند را در پیش گرفته‌اند. بنابراین در این مرحله برخی افراد سعی می‌کنند که خود را در محوریت قرار دهند، همچنین سعی می‌کنند که با این شیوه در تصمیم‌گیری جریان اصلاحات اخلال ایجاد کنند و سبب ناامیدی جریانات اصلاح‌طلب شوند.

منظورتان توقع برخی برای داشتن سهمیه در شوراهای تصمیم‌گیر است؟
بله؛ برایم پذیرفتنی نیست که افراد برای خود سهمیه قائل شوند. حتی در مورد رهبران اصلاحات باید یک روند دموکراتیکی وجود داشته باشد که افراد براساس شاخصه کیفی و کمی انتخاب شوند. برای مثال ۳ نفر را معرفی کنیم جالب نیست. مگر اینجا زمین بازی است که بخواهیم یارکشی کنیم. در عرصه انتخابات فعال می‌شویم، شهردار انتخاب می‌کنیم، شورا انتخاب می‌کنیم، اما بعد می‌گوییم که وابسته به هیچ حزبی نیستم! یعنی فقط یک عنصر غیرتوسعه‌یافته این سخنان را بیان می‌کند.
ظاهرا به اصلاح‌طلبان درباره تبعات این رفتار هشدار می‌دهید.
متاسفانه این خطا در انتخابات آینده در مورد اصلاح‌طلبان مطرح است و این ایراد به آنها وارد است. جریان رقیب چه اصولگرایان باشند و چه جریان‌های پشت پرده، به دنبال آن هستند فضایی را که در سال ۱۳۸۲ پدید آوردند و مردم را از انتخابات دلسرد کردند، به وجود بیاورند. می‌خواهند مردم از دولت، انتخابات و حضور در پای صندوق‌های رأی دلزده شوند. در انتخابات ۹۶ اما وضعیت چنین نبود و در آن انتخابات همه با عشق و علاقه آمدند و ۷ تا ۸ ساعت هم در صف ایستادند تا در انتخابات شرکت کردند.

تصور می‌کنید دولت پاسخ این اقبال و استقبال را داد؟
متاسفانه دولت، امید رأی‌دهندگان را تا حدودی به ناامیدی تبدیل کرد. مخالفان جریان اصلاحات در انتخابات ۹۸ هم سعی می‌کنند که مردم را ناامید کنند. وقتی مردم ناامید شوند و اکثریت جامعه پای صندوق‌های رأی نروند، مخالفان با درصد حداقلی رأی مانند انتخابات شوراها در سال ۸۲ پیروز می‌شوند. آنها درصدد هستند با ایجاد نارضایتی در در انتخابات مجلس ۹۸ هم موفق باشند، در سال ۱۴۰۰ نیز از همان مدل تبعیت کنند و انتخابات ریاست‌جمهوری را با فاصله گرفتن مردم از صندوق‌های رأی به نفع خودشان هدایت کنند.

اما نباید غافل شد که اختلافات درون اردوگاه اصلاح‌طلبی، نوعی کمک به مخالفان است. اینطور نیست؟
آن چیزی که بنده متوجه شدم حتی اختلاف‌اندازی بین اصلاح‌طلبان نیز ناشی از همین موضوع است یعنی برخی افراد مامور هستند جاه‌طلبی‌های برخی اصلاح‌طلبان را افزایش دهند و بین آنها اختلاف ایجاد کنند که حاصل آن همان نتیجه‌ای می‌شود که در سال ۱۳۸۲ و ۱۳۸۴ شاهد بودیم. در سال ۸۲ اصلاح‌طلبان با اختلافات و خودخواهی، انتخابات شوراها از دست دادند در حالی که انتخابات سال ۸۲، آزادانه‌ترین انتخابات بود، اما به دلیل اینکه مردم از صندوق‌های رأی ناامید شده بودند و جریان‌های مخالف دولت فضای ناامیدی را ایجاد کرده بودند، بسیاری از مردم پای صندوق رأی حاضر نشدند تا در نهایت آقای چمران با حداقل آرا یعنی ۲۰۰ هزار رأی و نامزد دیگر با کم‌ترین رأی یعنی ۴۵ هزار رأی وارد شورا شدند. این در حالی است که در انتخابات شورای شهر پنجم، آقای محسن هاشمی با یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر وارد شورا شد. زمانی که اکثریت واجدین رأی به پای صندوق رأی بروند، اصلاح‌طلبان در انتخابات پیروز می‌شوند، اما زمانی که اکثریت شرکت نکنند، بدون تردید جریانات مخالف اصلاحات و اعتدال پیروز انتخابات خواهند شد.

تصور می‌کنید اکنون همان روال ناامید کردن مردم در جریان است؟
در حال حاضر جریان‌ رقیب همین مدل فعالیت را در پیش گرفته است تا انتخابات ۱۳۸۲ را به انتخابات ۱۳۹۸ و انتخابات ۱۴۰۰ را به انتخابات ۱۳۸۴ تعمیم دهند. امیدواریم که اصلاح‌طلبان عقلانیت را سرلوحه تصمیمات کنند و از این تجربه و خطای استراتژیکی سال ۸۴ عبرت بگیرند و مراقب باشند. رهبران اصلاحات چه آنهایی که در مجلس هستند و چه آنهایی که خارج از مجلس هستند، خودخواهی‌های سیاسی را کنار بگذارند. فرد یا افرادی را به عنوان سهمیه مطرح نکنند که برای مثال اگر این افراد نباشند، من هم نیستم. این خودخواهی‌ها و سهمیه‌بندی‌ها اوج توسعه‌نیافتگی است.