ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 29.06.2014, 18:15
رفتن يا نرفتن زنان به ورزشگاه‌ها

منصور فرزامی/مردمسالاری

يكشنبه ۸ تير ۱۳۹۳
اينکه «رطب خورده‌ای منع رطب کرده باشد و معتقد به شوهرداری و تربيت فرزندان فقط در محيط خانه برای زنان باشد يا سخنان خود را تکذيب کند مهم نيست بلکه مهم آن است که چنين تفکری در لايه‌هايی از فرهنگ و اجتماعيات ما وجود دارد و قابل انکار هم نيست. ولی قابل تأمل اينجاست که ما «نفی حکمت» می‌کنيم و گرهی راکه با دست گشودنی است به دندان می‌سپاريم و از هيچ، معضل غير قابل حل می‌سازيم.
بيرونی‌ها هم که شکارچی‌ها و تحليلگران ماهر و با مقصودی هستند از اين روش ما، که با تاسف کم کم به صورت هنجار فرهنگی و اجتماعی درمی‌آيد «سوژه»‌ها می‌يابند و از نمد اين موضوعات صيد شده برای برنامه‌های خود کلاهی می‌سازند. آنگاه به مسخ چهره فرهنگ و معتقدات و باورهای ما می‌پردازند، در نتيجه در روابط بين‌المللی، هزينه‌های ما صد چندان می‌شود و دست بالاتر هم از آنهاست و گمانشان نيز چنين است که زنانشان از تساوی حقوق برخوردارند.
به هر حال منع حضور زنان در ورزشگاهی که مسابقات ليگ جهانی واليبال برگزار می‌شود، موضوع روز جامعه ماست که می‌توان با درايت به آن فيصله داد. دختران و خواهران ما هم، معتقد به حفظ کيان کشور و صيانت حريم خود هستند و گمان نگارنده بر آن است که «يک بام و دو هوا» رنجشان می‌دهد وگرنه در مقابل حجت شرعی و تصميمات منطقی، خاضع‌اند.
دليل آن که دوش به دوش با مردان در لحظات حساس، در راهپيمايی‌ها و عليه دشمنان دين و ملت، «مشت‌های آسمان کوب قوی» خود را در ابراز قدرت ملت بالا می‌برند و گامی عقب نمی‌نشينند. اين واقعيت را تاريخ و هم مردم در زمان دفاع مقدس در پشت جبهه‌ها، در صف‌های انتخابات، در صحنه‌های اجتماعی و فرهنگی، از ياد نمی‌برند.
در صحنه‌های علمی، پژوهشی، درمانی، فرهنگی، خدماتی و هم اگر بيش تر و جلوتر از مردان نباشند، کمتر نيستند. وانگهی حضور در ورزشگاه‌ها هم با رعايت اصول و حفظ حريم منش خود، زياده خواهی نيست، نمی‌توان از خواسته منطقی آنها گذشت و به آنان اعتماد نداشت و نسبت به حقوق قانونی‌شان بی‌اعتنايی کرد.
اگر محيط ورزشگاه، امن و مناسب حضور زنان نيست، نمی‌توانيم صورت مساله را پاک کنيم و مسئوليت خود را با ناديده گرفتن حق آنها، ناديده بگيريم اقناع آنان و فراهم کردن محيط مطلوب به عهده کسانی است که در اين باره، متعهدند. مگر می‌شود که در برگزاری مسابقات واليبال در همين سالن و در دوره پيشين و در دولت دهم، حضور بانوان پذيرفتنی باشد اما در دولت يازدهم ناپذيرفتنی؟ چه توجيه منطقی‌ای هست؟
رعايت حقوق زنانی که حدود نيمی از جمعيت کشور را تشکيل می‌دهند از امهات رفتاری و گفتاری مسوولان و دولتمردان ماست.
دامن زنی که فرزند از اين مرجع به معراج می‌رود و بهشت فرزند با تربيت صحيح مادران تضمين می‌شود، چرا بايد خدای ناکرده، شبهه‌دار تصور شود و عملکردش و حضور در صحنه‌های اجتماعی‌اش نامطلوب و ضد اخلاق؟
ما نبايد ناخواسته به همان راهی برويم که تندروان، کرامت و شأن زن را در نظر نگرفتند، زبان بريدند و دندانها شکستند. آيا هيچ به تأمل نشسته‌ايم که چرا نبی مکرم اسلام در جامعه دخترکش و منحط عرب جاهلی و در فضای خوی خشن آنها آن همه فاطمه را تکريم می‌کرد و عزت می‌نهاد و ملاطفت می‌فرمود. برای اينکه آن قوم خونريز و متکی به فرهنگ «مذکر» خويش، بياموزند که «بهشت زير پای مادران است.» و ما که معتقد به صدور انقلاب و مشی مذهبی و اعتقادی خود هستيم بايد هشيار باشيم که جامعه جهانی با دقتی تمام، اعمال ما را نسبت به مردم خودمان زير ذره‌بين دارد و بسيار بعيد به نظر می‌رسد که عدم رعايت ما را در فروع بپذيرد و دنباله‌رو ما باشد و جبهه ما را در مناسبات بين‌المللی، تاييد و تقويت کند. بهوش باشيم که افکار عمومی در داخل و خارج، بسيار مهم و تاثيرگذار است. البته زنان و دختران محترم ما هم بايد در همه مراتب و صحنه‌ها، حافظ شأن و حريم خود باشند و خود باعث آن نباشند که اين حريم و حرمت، شکسته شود تا بهانه برای کسانی باشد که در حق غير از کاه، کوهی می‌سازند و در حق خود از کوه، کاه!