ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 10.02.2013, 15:01
“لاریجانی‌ها”، مردانی برای تمام فصول

رضا علوی

از مافیای خانواده های پرقدرت در ایران، آقازاده های آیت الله میرزا هاشم آملی لاریجانی، مردان همیشه در صحنه بوده اند. گاهی همچون راسپوتین در سایه و حاشیه مانده اند و پاره ای اوقات، در جلوصحنه خودنمایی کرده اند.

برادران لاریجانی، بازی بزرگان را در بیت ابوی میرزا هاشم آملی، به خوبی آموختند. مردانی هستند برای تمام فصول، می دانند که چگونه باید نان یزید را خورد و مدح عمر را کرد. می توانند نماز صبح را پشت سر علی بخوانند و شباهنگام بر سفره معاویه لقمه بگیرند. در صورت ضرورت، در اوایل انقلاب سر قبر دکتر مصدق می رفتند و یک فاتحه آبکی می خواندند و شامگاه در راه بازگشت به خانه، با نوحه های “برادر حاج آهنگران” در “مزار مطهر” به سر و رویشان می کوبیدند. آقازاده های میرزا هاشم آملی، از همان ابتدا سوراخ دعا را یافتند ؛ به دستبوس آقا می رفتند و دو زانو می نشستند و تسبیح شاه مقصود ی را می گرداندند تا دل حضرات را به دست آورند.

از پنج برادر، فقط شیخ صادق راه پدر را در پیش گرفت، چهار برادر دیگر از طایفه فکلیون شدند و حتی در فرنگستان هم درس خواندند. هر پنج برادر، در زندگی خود را لیبرال مسلک و در اخلاق درویش مشرب می دانند، اما در همان روز نقش “حسنک وزیر” را بازی می کنند و روز بعد در محاکمه “ابوسهل زوزنی” شرکت می کنند. به قول “رومن ولارد” آنان “در آغوش نور چون کارتنکی حواری وار سرگرم بافتن هستند.”

سه برادر بزرگتر، نعل زنی و میخ کوبی را به خوبی آموختند.

تبارشناسی لاریجانی ها

آیت الله میرزا هاشم آملی، سالهای اواخر دهه ۳۰ و دهه ۴۰ را در نجف گذراند. بزرگترین فرزندش دختر و سپس پنج فرزند پسر. محمد جواد ٦١ ساله، علی (متولد ١٣٣٦) و شیخ صادق (متولد ۱۳۳۹) در شهر نجف در عراق به دنیا آمدند. برادران جوانتر باقر و فاضل متولد قم هستند.

پس از تبعید خمینی به نجف، میرزاهاشم و روح الله یار گرمابه و رفیق گلستان شدند. اما میرزا هاشم پل های پشت خود را خراب نکرد و یک پایش در قم بود و پای د یگرش در نجف. بنابر این پلی که بین نجف، قم و مازندران زده شد، در آینده به ثمر رسید: شیخ صادق از مازندران در سال ۱۳۷۷ نماینده دوره سوم مجلس خبرگان شد. علی لاریجانی از قم نماینده مجلس اسلامی هشتم شد. شهر نجف و همراهی با خمینی باعث شد که تمام برادران در آب نمک بخوابند و در این چنین روزی بازی بزرگان حکومت اسلامی را به پیش ببرند.

آخوندزاده فکلی

علی لاریجانی، روحانی زاده غیر مجتهد، به دلیل نزدیکی به بیت روحانیت، بازی بزرگان را از سرچشمه نوشید و آب گوارای آن به دهن وی مزه کرد. در همان ابتدا، داماد آیت الله مطهری شد و میخ را کوبید و هم از آخور خورد و هم از توبره. هم رابطه سببی و هم رابطه نسبی با الیگارشی روحانیت پیدا کرد و سریعاً حق صلاحیت ورود به حوزه سیاست را یافت.

از این گونه خانواده ها که به علت رابطه سببی و نسبی با روحانیت، پله های سیاست را سریع طی کردند فراوان داریم، همچون خانواده خاتمی، هاشمی و … پس از دفع خانواده هاشمی از صدا و سیما، جواد لاریجانی، به مدت دو روز مسئول صدا و سیما شد و سپس هدایت این رسانه غیر ملی به مدت ۱۰ سال در دستان علی لاریجانی افتاد. علی به تازگی از اطلاعات سپاه وارد صدا و سیما شده بود که یک اتحاد مقدس بین صدا و سیما و اطلاعات پایه ریزی کرد. سپس جانشین اش حاج ضرغام، این امر خطیر را به پیش برد. صدا و سیما، جایگاهی برای هر دو برادر علی و جواد شد، که نام هر دو بر سر زبانها افتد و علی لاریجانی سودای ریاست جمهوری را در اندیشه و خیالات خود پرورش دهد و جواد لاریجانی به عنوان مفسر سیاسی و تئوریسین و استراتژیست مطرح شود. حضور مستمر محمدجواد لاریجانی در تلویزیون به عنوان تهیه کننده، نویسنده، اجراکننده و مصاحبه شونده، صدای همه را درآورد و مقامات بلندپایه نظام و اصلاح طلبان، معترض سوءاستفاده دو برادر از تلویزیون شدند.

برنامه های کذایی “چراغ” روح الله حسینیان و “هویت ” در این دهه به نمایش گذاشته شد.

بعدها علی لاریجانی دبیر امنیت ملی شد. تخصص وی در” به میخ زدن و به نعل کوبیدن “است. اپورتونیست راستی است که همسو با باد حرکت می کند و مهارت و زیرکی خاصی در وارونه جلوه دادن تاکتیک و استراتژی دارد. و هر زمانی که در باتلاقی فرو می رود، بازی را فرا گرفته و خود را به بیرون می راند. در تلاش است با ادا و اطوارهای لیبرال گونه پایه های حاکمیت اسلامی مطلقه فقاهتی را از تریبون مجلس، مستحکم تر و استوارتر سازد.

استراتژیست پر مدعا

انقلاب شده بود و رای “آری یا نه” به حکومت اسلامی داده شده بود که محمدجواد لاریجانی خرامان خرامان از آمریکا به ایران بازگشت و به همان دلیل وابستگی به بیت روحانیت یک شبه ره صد ساله را طی کرد و به یک چهره نظام حکومت اسلامی بدل شد. به عنوان معاون وزیر امور خارجه علی اکبر ولایتی در دم و دستگاه دیپلماسی حکومت اسلامی مرد شماره ۲ محسوب می شد.

از وزارت امور خارجه رانده و راهی مجلس شد و به عنوان نماینده مردم تهران و کاندیدای جامعه روحانیت، مرد شماره یک کمیسیون سیاست خارجی مجلس شد. و روز به روز مشهورتر می شد.

تنور انتخابات دور هفتم ریاست جمهوری داغ شده بود و ناطق نوری به تازگی رقیبی به نام محمد خاتمی یافته بود، و قرار بر این بود که جواد لاریجانی وزیر امور خارجه ناطق نوری شود و از مرد دوم به مرد اول تبدیل شود، اما آن پیمانه ریخت و ناطق نوری راهی خانه شد و وزارت خارجه به محمد جواد لاریجانی نرسید.

اما حادثه ای دیگر برای جواد لاریجانی پیش آمد که موقعیت سیاسی او را خدشه دار کرد و خالق بحرانی شد به نام “لاری گیت”. و آن دیدار بدون اجازه جواد لاریجانی با “نیک براون” مدیر کل وزارت خارجه انگلیس بود. لاریجانی در این دیدار بحران زا خود را لیبرال معرفی کرد و مخالف گروگان گیری، اشغال سفارت آمریکا و فتوای قتل سلمان رشدی جلوه داد. تلاشهای بعدی لاریجانی به ثمر نرسید و هر چند که بیشتر خود را از باتلاق “لاری گیت” بیرون می کشید، بیشتر در آن فرو می رفت.

اما جواد لاریجانی همیشه خدمتگزار تغذیه تئوریک و استراتژیک جناح محافظه کار بوده است. نظریه “تفکیک مقبولیت از مشروعیت” به کمک اخوی شیخ صادق به طور رسمی در سمینارهای وزارت امور خارجه، محافظه کاران مذهبی را به فاز “اقتدارگرایی” وارد کرد و فلسفه سیاسی اصول گرایان را فرموله کرد.

او در آرزوی آن بود که “کیسینجر” حکومت اسلامی بشود اما ناکام ماند. جواد از برکت وجود دو برادر در رأس دو قوه، قواعد بازی را فرا گرفت و به منصبی رسید وتئوری های بافته شده و تحصیلات آبکی خود را در یکی ازحوزه های حکومتی به کار گرفت و از ریاست” پژوهشگاه دانشهای بنیادی!” به جایگاه معاونت حقوق بشری !! قو ه قضاییه حضرت اخوی پرتاب شد که افاضه فرمایشات اش در زمینه حقوق بشر “مرغ پخته را به خنده وامی دارد“ !!

قاضی القضات ام القرای اسلامی

اصطلاح “ام القرای اسلامی” از ساخته های محمد جواد می باشد.

شیخ صادق، با وجود اینکه جوان بود، و نام حجت الاسلامی را به زور یدک می کشید، اما چون در مقابل” پروتستانیزم اسلامی ” سر دعوا و مرافعه را با “هاشم آغاجری “و “سروش” آغاز کرد و “مشروعیت ولایتی فقاهتی” را ازآن خداوند دانست و کارآمدی حکومت را به رای مردم بستگی ندید و طرفدار حاکمیت مطلقه فقاهتی اسلامی بود، مفتی اعظم اش، سید علی خامنه ای، ۱٤ سال پیش وی را در جایگاه پرقدرت شورای نگهبان جای داد، تا آرزوها و خواسته های سید علی را به مرحله عمل درآورد.

شیخ صادق از لحاظ اندیشه اسلامی، همسو با مصباح یزدی بود و در مقابل نام فریبنده “بینش نوین اسلامی ” و “پروتستانیزیست در اسلام ” به مجادله و مقابله می نشست. او هم، همچون هم مسلکان اش، مشروعیت حکومت اسلامی را از آن “الله” می داند.
پرونده زمین خواری محمد جواد در اطراف ورامین و قم و گرمسار هر روز در دستگاه قضایی هاشمی شاهرودی قطور تر می شد، که در خرداد ٨٨ پرونده زمین خواری شیخ صادق رو شد. مساله آن قدر بزرگ بود، که ولی فقیه، خود وارد صحنه شد و معاون ویژ ه بیت رهبری، وحید حقانی را، مامور رسیدگی کرد. حاصل کار چه شد ؟ دو ماه بعد شیخ صادق، به عنوان قاضی القضات ام القرای اسلامی، جایگزین هاشمی شاهرودی شد.

و اینک شیخ صادق لاریجانی در راس قوه قضائیه در تلاش این است که مطابق با آرزوهای رهبری، حکومت مطلقه اسلامی را غالب کند و علی لاریجانی از تریبون مجلس با ادا واطوارهای لیبرال گونه اش، در مقابل احمدی نژاد قد اعلم کند.برادر کوچکتر، باقر، در سمت پیشین رئیس دانشکده پزشکی ایران و معاون سابق وزارت بهداشت، مشوق خا نوم وزیر (مر ضیه وحیددستجردی) در استعفا شد و کوچکترین فرزند میرزا هاشم املی (فاضل - وابسته پیشین فرهنگی ایران در کانادا) به خیال خود، سوراخ دعا را پیدا کرد ه و به اخوی ها پشت کرد ه و برای رسیدن به مال و منال وارد فرقه احمدی نژاد - مرتضوی شد، غافل از اینکه آنان او را مچاله وبه گلوله ای تبدیل کرده و به سوی اخوی ها پرتاب کردند.

هر دم از این باغ بری می رسد.
.(JavaScript must be enabled to view this email address)