ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 23.07.2012, 21:11
اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار

محمود سریع‌القلم
خبر آنلاین: کتاب «اقتدار گرایی ایرانی در عهد قاجار» به بررسی مبانی ساختاری، رفتاری و مدیریتی نظام اقتدارگرا در عصر قاجار پرداخته است و در آن نحوه ظهور قاجاریه شرح داده شده و به مشکلات سیستم‌سازی در ایران در دوره پادشاهی قاجار توجه شده است.

این کتاب به رفتار ایرانیان در عهد قاجار در چارچوب عنوان‌هایی چون ضعف در ایجاد حفظ روابط پایدار، تمایل در بر هم زدن توافق‌ها، عصبانی شدن سریع، ناسازگاری در کار تشکیلاتی مطرح و درباره تأثیر این رفتارها در منظومه اقتدارگرایی عهد قاجار ایرانی اشاره کرده و در یک بررسی تطبیقی مفهوم کانونی که در چهار قرن اخیر برای خروج از اقتدارگرایی مطرح شده است، در میان کشورهایی چون ژاپن، چین، آمریکای لاتین و ایران مورد مقایسه قرار گرفته است.

کتاب با نگارش مقدمه‌ای از دکتر محمود سریع‌القلم (استاد دانشگاه شهید بهشتی) در پنج فصل تدوین شده است. در پیش‌گفتار نویسنده اصلاح فکر را مقدمه اصلاح هر نوع نارسایی دانسته و پدیده اقتدارگرایی را در ایران نه تنها دولتی، بلکه در ناخودآگاه فرهنگ عمومی نیز جاری و فعال می‌داند و برخلاف مبانی نظری ارایه شده توسط برخی نویسندگان ایرانی که توسعه سیاسی را شرط خروج از اقتدارگرایی دانسته‌اند، او عقیده دارد مادامی که مردم به لحاظ معیشتی گرفتار حقوق دولت‌اند، فرصت فکر کردن مستقل و تغییر مستقل را پیدا نخواهند کرد.

در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است: تقدیم به ایرانیان زیر ده سال، که در آینده برای کسب ثروت، به نهاد دولت نزدیک نخواهند شد! برای افزایش قدرت کشور، ثروت تولید خواهند کرد؛ ظرفیت نقدپذیری و اصلاح تدریجی را در خود پدید خواهند آورد. از فرهنگ واکنش های سریع به خویشتن داری، ارتقاء فرهنگی پیدا خواهند کرد. از فرهنگ شفاهی و غیر دقیق به فرهنگ مسئولانه مکتوب، انتقال تمدنی پیدا خواهند نمود. از رفتارها و کارهای کوتاه مدت به گستره دراز مدت، رشد فکری پیدا خواهند کرد. تضعیف، تخریب و انتقام را از فرهنگ سیاسی خود حذف خواهند نمود. از رشد و موفقیت دیگران به طور واقعی خوشحال شده و درس خواهند آموخت، غرور بی‌جا، حسادت و ناجوانمردی را به سکوت، احترام و گذشت تبدیل خواهند کرد، دروغ‌گوئی و وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها را از نظام معاشرتی خود با دیگران حذف خواهند نمود، برای کسب قدرت، به اصل رقابت و فرصت برای دیگران اعتقاد خواهند داشت و پس از رسیدن به قدرت، فقط دوره محدودی، صرفاً برای تحقق کارهای بزرگ، در قدرت خواهند ماند. برای آنانی که دغدغه ایران فردا را دارند در دنیا هیچ چیزی به اندازه آموختن برای ساختن یک زندگی انسانی اهمیت ندارد و این آموزش از هر قوم و ملیتی می‌تواند باشد.

نویسنده در صفحه ۴۲ و۴۱ این کتاب می‌نویسد: اقتدار‌گرایی به واسطه ماهیتی که دارد تفکر انتقادی را از انسان‌ها سلب می‌کند… نظام اقتدار‌گرا بطور ناخود آگاه آدمیان را آموزش می‌دهد تا فقط تایید کنند و آنچه موجود است را تشویق و حتی توجیه کنند. اقتدارگرایی با هر نوع نوآوری فکری و فلسفی و روشی و پارادایمیک مخالفت می‌ورزد. نویسنده در شرح ویژگی‌های جامعه اقتدار گرا و پیامدهای آن به نکته بسیار جالبی اشاره می‌کند انجا که اتمیزه یا ذره ذره شدن جامعه را نیز از منظر اقتدارگرایی تحلیل می‌نماید و می‌نویسد: هنگامی که نظرات و منافع یک نفر یعنی شخص شاه ملاک و منطق مدیریت یک کشور و جامعه قرار می‌گیرد فکر و اندیشه و تفکر استدلالی انسان‌های دیگر ارزش خود را ازدست می‌دهد زیرا که افراد بنا به مصلحت و منافع خویش نهایت سعی خود را می‌کنند تا از کانون، زاویه نگیرند. نویسنده در بخش دیگری ازکتاب از سقوط اخلاقی جامعه اقتدارگرا سخن گفته و می‌نویسد:جایی که مزاج و سلیقه و خواسته‌ها و منافع فرد مطرح باشد و نه یک سیستم قاعده‌مند اخلاق سقوط کرده و بی‌معنا می‌شود.

دکتر سریع القلم در این کتاب از وابستگی اقتصادی عامه مردم به حکومت، سازماندهی سیاسی و اجتماعی مبتنی بر تبعیت، سلیقه گرایی به جای قانون و قاعده‌مندی، اولویت منافع فردی بر منافع عمومی و ملی، ذره ذره شدن جامعه، رشد تملق، توقف رقابت، فقدان نقد و تحلیل‌های واقع‌بینانه، فقدان فرهنگ مناظره و رشد جامعه‌ای بی‌اخلاق، به‌عنوان سرفصل‌های اصلی پیامدهای اقتدارگرایی نام برده و در باره هریک بحث‌های تفصیلی نموده است.

مبانی ساختاری، رفتاری و مدیریتی نظام‌ اقتدارگرا

فصل نخست کتاب «مقدمه نظری: مبانی ساختاری، رفتاری و مدیریتی نظام‌ اقتداگرا» نام دارد و سریع‌القلم مباحث تحقیق را بر دو محور استوار می‌داند، نخست این که نظام اقتدارگرایی حاکم بر ایران در دوره قاجار چه خصوصیاتی داشته و چگونه تداوم پیدا کرده و دوم، به چه علت اهتمام‌هایی که برای تغییر اقتدارگرایی به کار گرفته شد، عموما ناموفق بوده‌اند؟ وی همچنین از ویژگی‌های ناخودآگاه فرهنگ اقتدارگرایانه نیز سخن می‌گوید که قرن‌ها در باطن فرهنگی و رفتاری ملت نهادینه شده است. قدرت‌خواهی و زیاده‌روی در قدرت‌خواهیِ افراد، تنها با تدوین یک نظام حقوقی و ایجاد منافع برابر و متضاد در برابر قدرت‌خواهی به دست می‌آید. رمز تداوم اقتدارگرایی در ایران، بنیان‌های ضعیف ایرانیان در کارِ گروهی و تشکل‌ و چانه‌زنی است.

نظریه‌پردازی‌های «قدرت» در علم سیاست به «خوب بودن» آدم‌ها و سیاستمداران اعتقاد دارد ولی به «خوب ماندن» آن‌ها اعتماد ندارد. چاره تنها قرار دادن نظام سیاسی و قدرت در یک چارچوب حقوقی است. در بی‌قاعدگی رفتاری، پیش‌بینی رفتار نه تنها دشوار بلکه امکان‌ناپذیر می‌شود. در این فضا، وقایع تصادفی، جایگزین فکر و بحث و تصمیم‌گیری مبتنی بر شناخت و شایسته‌سالاری است. در این فصل با نظام اقتدارگرایی و پی‌آمدهای اجتماعی، اندیشه و نقد آن و همچنین رقابت و زمان و جایگاه تملق و بی‌اخلاقی در این نظام هم مواجه‌ایم.

انحطاط صفویه، سقوط زندیه و ظهور قاجاریه

فصل دوم انحطاط صفویه، سقوط زندیه و ظهور قاجاریه نام دارد و در این فصل به وضوح حاکمیت رفتارهای فی‌البداهه، مزاجی و خودخواهی سیاستمداران و زمامداران را مشاهده می‌کنیم که ریشه بسیاری از اعمال آن‌ها، در کینه‌ توزی و انتقام بوده است. پس می‌توان میان اقتدارگرایی از یک طرف و آفات گسترده رفتار اجتماعی و فرهنگی در میان ایرانیان از جمله تملق، چند شخصیتی، دروغ، عصبانیت، بی‌اخلاقی، حذف رقبا، نابودی منتقد، فقدان رقابت منطقی، سلیقه‌گرایی و … تقارن برقرار کرد.

تداوم نظام اقتدارگرایانه در عصر قاجار

فصل سوم به تداوم نظام اقتدارگرایانه در عصر قاجار می‌پردازد. این فصل با مقدمه‌ای نظری بر مشکلات سیستم‌سازی در ایران که منجر به عقب‌ماندگی‌های فراوان شد، به خلاصه‌ای از حضور شاهان قاجار، آقا محمدخان، فتحعلی‌شاه، محمدعلی شاه، ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه پرداخته و سپس در قسمتی به تضادهای فلسفی و فکری در ایران اشاره کرده و مطالب را با حضور محمدعلی شاه و احمدشاه خاتمه داده است.

خروج از اقتدارگرایی و یک بررسی مقایسه‌ای

خروج از اقتدارگرایی: یک بررسی مقایسه‌ای عنوان فصل چهارم است. سریع‌القلم معتقد است که در هیچ کشوری خروج از اقتدارگرایی با یک یا چند واقعه صورت نپذیرفته بلکه این امر به صورت یک جریان و فرآیند بوده است. نویسنده این فصل را پیرامون مفهوم کانونی «حق انتخاب در قالب یک ساختار» که در چهار قرن اخیر برای خروج از اقتدارگرایی مطرح شده، ارایه کرده است. سپس در نتایج به نحوه دسترسی به امکانات بشر و ابداع «سیستم بازار» اشاره و بقای انسان را در حیطه کار و ابداع و تلاش فردی و جمعی و مستقل تفسیر کرده و بر این اساس به نظریات اقتصادی حاکم بر جهان پرداخته است.در نتیجه، «زمان» و «نحوه شکل‌گیری» و «درجه استقلال» بخش تجاری، خصوصی و اقتصادی از دولت، را عاملی تعیین‌کننده در خروج تدریجی از اقتدارگرایی دانسته است. با این وجود در عمل در تصمیم‌گیری‌ها و توازن نیروهای سیاسی، برتری کمی و کیفی مردم سالاران نسبت به اقتدارگرایان را هم برای خروج از استبداد ضروری دانسته است.

متغیرهای دخیل در عقب‌ماندگی و اقتدارگرایی

فصل پنجم به نتیجه‌گیری کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» اختصاص دارد. در این فصل نویسنده ساختاری از متغیرهای دخیل در عقب‌ماندگی و اقتدارگرایی عصر قاجار را ارایه می‌دهد و ضمن مطرح ساختن مشکلات ساختاری، راه‌حل‌ها را نیز به طور غیر مستقیم بیان می‌کند. این فصل ۴۴ نمونه از صفات و ویژگی‌های رفتاری و معاشرتی ایرانیان عهد قاجار را در فهرستی ارایه می‌کند و معتقد است که این خصلت‌ها هم در سطح جامعه و هم در سطح حاکمان و روشنفکران رواج داشته است.

این کتاب را نشر و پژوهش «فروزان روز» با قیمت ۱۰۰۰۰ منتشر کرده است.