ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 13.07.2010, 22:59
ما مستقيم با آقا امام زمان(عج) ارتباط مى‌گيريم

مرتضى نبوى/جهان نیوز
مرتضى نبوى به جوانان هشدار داد؛

جريان انحرافى اصولگرا در حال شكل گيرى است

راى نياوردن رائحه خوش خدمت در انتخابات شوراها پيام داشت

۲۰ تير ۱۳۸۹

جوان‌هاى اصول‎گراى ما خيلى مراقب و مواظب باشند كه در اين دام نيفتند.اين يك جريانى است كه انحرافش از حالا پيداست.اين جريان زاويه‌اش با انقلاب زياد شده و خداى ناكرده در يك مقطعى به مقابله مى‌انجامد. مى‌گويند كه ما مستقيم با آقا امام زمان(عج) ارتباط مى‌گيريم.

سيد‎مرتضى نبوى از باسابقه‌ترين فعالان سياسى اصول‎گراست كه البته در تمام اين سال‌ها على‎رغم عضويت در جامعه اسلامى مهندسين به‎عنوان عضو مؤسس همواره وزن سياسى‌اش سنگين‌تر از جايگاهش در تشكل مطبوعش بوده است. بسيار متين و آرام سخن مى‌گويد و معمولا مواضع تند و تيز نمى‌گيرد. اما اين بار سخنانى بر زبان راند كه اگر نگوييم براى اولين بار به اين صراحت بيان شدند، حداقل كمتر اين‎قدر صريح گفته و شنيده شده‌اند.

به گزارش جهان، وى در مصاحبه با «پنجره» عمده‌ترين نگرانى خود از آينده فضاى سياسى كشور را غالب شدن جريانى در بين اصول‎گرايان مى‌داند كه جايگاهى خاص و ويژه براى خود قائل بوده و به دنبال اصول‎گرايى منهاى روحانيت است. در پاسخ به اين سئوال كه آيا اين جريان مخالف تصدى مسئوليت‌هاى اجرايى توسط روحانيون است، به صراحت تأكيد كرد كه «نه» و توضيح داد: اين طيف از اصول‎گرايان طرفدار كنار گذاشتن نقش روحانيت در جامعه در همه امور دينى، فقهى و سياسى هستند. اين‌ها به ولايت فقيهى كه حضرت امام راحل تبيين كرده و ما به آن معتقديم، اعتقادى ندارند.

جناب آقاى مهندس نبوى در مصاحبه‌اى كه در خدمت شما خواهيم داشت ما دو محور كلى را براى بررسى مدنظر داريم؛ يكى تحليل آرايش فعلى جريان‌ها و احزاب سياسى و ديگرى پيش‌بينى آينده اين وضعيت با عطف به انتخابات آينده. تحليل خود را از وضعيت و آرايش فعلى سياسى كشور براى ما بفرماييد تا مبنايى باشد براى ادامه بحث و بررسى وضعيت احتمالى آينده.

وضعيت موجود سياسى كشور ادامه همان وضعيتى است كه فضاى سياسى كشور را عمدتا به دو جريان اصول‎گرا و اصلاح‌طلب تقسيم مى‎كرد و ريشه آن به انتخابات رياست‎جمهورى سال ۷۶ باز مى‌گردد كه به صورت عمده جريان‌هاى سنتى چپ و راست را دو تشكل روحانى روحانيت مبارز و روحانيون مبارز نمايندگى كردند.
جريان اصول‎گرا متشكل از يك‎سرى تشكل‌هاى همسو با جامعه روحانيت مبارز بود به‎اضافه تشكل‌ها و افراد جديد انقلابى كه به هم پيوستند و جريان اصول‎گرا را تشكيل دادند. وجه‎مشترك اين جريان عموما دغدغه خط امام، راه رهبرى و اسلام سياسى بوده است.
به‎تدريج در خود جريان اصول‎گرايان نيز به‎خصوص بعد از توفيقات سياسى آن‎ها در عرصه انتخابات شوراهاى دوم و مجلس هفتم و به‎ويژه رياست‎جمهورى نهم، انشقاق پيش آمد و در انتخابات رياست‎جمهورى نهم رسما سه ضلع در جريان اصول‎گرايى پديد آمد كه شامل طرفداران آقاى لاريجانى، طرفداران آقاى قاليباف و طرفداران آقاى احمدى‎نژاد مى‌شد.

اين نگاهى به سابقه تاريخى آرايش فعلى جريان‌هاى سياسى كشور است. امروز اين آرايش سياسى را به‎طور مشخص در مجلس مى‌بينيم كه رايحه خوش(طرفداران آقاى احمدى‎نژاد)، پيروان خط امام و رهبرى و اصول‎گرايان تحول‎خواه هستند.
اگر بخواهيم ارزيابى از اين وضعيت داشته باشيم، يك‎سرى مراقبت‌هايى را بايد تذكر بدهيم كه سران و اعضاى اين سه ضلع اصول‎گرايى داشته باشند. رقابت و تفاوت سلايق تا حدى طبيعى است اما اگر اين‎ها بخواهد به منازعه و كشمكش تبديل شود و اجازه ندهد در آن جاهايى كه لازم است اصول‎گرايان بتوانند وحدت اصولى خودشان را به نمايش بگذارند، اين ديگر قابل قبول نيست و مى‌تواند اصل نظام و وحدت و منافع و امنيت ملى ما را مخدوش كند كه در اين زمينه مقام معظم رهبرى هم هشدارهايى را داده‌اند.
برخى رفتارهاى كژ رخ داده بعد از انتخابات رياست‎جمهورى دهم دشمنان نظام را به طمع انداخته است كه مى‌توانند ماهى مقصود را از شرايط فعلى كشورمان صيد كنند. اصلاح‎طلبان باعث شدند كه آن‎ها احساس كنند كه كشور وحدت و انسجام كافى ندارد.

وقتى شما مى‌گوييد كه اميدوارم اصول‎گرايان بتوانند اختلافات را كنار گذاشته و با وحدت به دنبال تامين منافع ملى باشند، يعنى اين‌كه الان با هم وحدت نظر لازم را ندارند. سئوال من اين است كه منشاء اين بروز اختلافات چيست، كيست و كجاست؟
اگر يك نگاه تاريخى داشته باشيم، مى‌بينيم كه در انتخابات سال ۸۴ اصول‎گرايان با سه كانديدا به عرصه آمدند و براى اولين بار انتخابات رياست‎جمهورى به مرحله دوم كشيده شد و البته در مرحله دوم قاطبه اصول‎گرايان پشت سر آقاى احمدى‎نژاد قرار گرفتند...
منتها بعد از انتخابات اختلاف نظرها ادامه پيدا كرد. آقاى احمدى‎نژاد در مرحله اول انتخابات مورد حمايت هيچ تشكل سابقه دار اصول‎گرا قرار نگرفت و البته هر از چند گاهى به آن اشاره مى‌كرد و مى‌كند.
بعد از آن ما به انتخابات دوره سوم شوراها رسيديم و در آن ديديم كه جريان رايحه خوش خدمت با يك احساس استغنايى از ديگر تشكل‌هاى جريان اصول‎گرا به ميدان آمدند و ليست مستقل ارائه كرده و به‎عنوان نشانه خواهر آقاى احمدى‎نژاد را در ليست‌شان گنجاندند و حتى آقاى چمران را كه سرليست اصول‎گرايان در تهران بود وقتى حاضر نشد به صورت اختصاصى در ليست ائتلاف رايحه خوش خدمت قرار گيرد از ليست‌شان حذف كردند.
اعضاى ائتلاف رايحه خوش خدمت احساس مى‌كردند كه نيازى به ائتلاف و اتحاد با ديگر اضلاع جريان اصول‎گرايى ندارند اما نتيجه اين انتخابات آن شد كه از ليست رايحه خوش خدمت فقط خواهر آقاى احمدى‎نژاد رأى آورد و اين باعث شد كه آقاى احمدى‎نژاد از اين امر كه در انتخابات مجلس هشتم با ديگر اصول‎گرايان ائتلاف كنند، استقبال كند و لذا با ديدگاه مثبت آقاى احمدى‎نژاد و دوستان‌شان، اصول‎گرايان در انتخابات مجلس هشتم به يك ليست واحد رسيدند.
در ادامه وقتى به انتخابات رياست‎جمهورى دهم رسيديم، خوب رايحه خوش خدمت تكليف خودش را روشن مى‌دانست و از آقاى احمدى‎نژاد حمايت مى‌كرد و اصول‎گرايان تحول‌خواه و جمعيت ايثارگران هم در فاصله كمى به اين نتيجه رسيدند كه غير از آقاى احمدى‎نژاد از كس ديگرى نمى‌شد حمايت كرد و با يك فاصله‌اى جبهه پيروان خط امام و رهبرى هم بعد از مذاكراتى كه با خود آقاى احمدى‎نژاد داشتند، به تبعيت از بدنه اين جريان به اين نتيجه رسيدند كه خوب از شخص ديگرى غير از آقاى احمدى‎نژاد نمى‌توانند در آن انتخابات حمايت كنند و تحت تاثير شرايط و مصلحت‌هايى كه مطرح بود، خوشبختانه تحت عنوان اقتضاى شرايط همه به يك كانديداى واحد رسيدند و اين در شرايطى بود كه اصلاح‌طلبان هنوز كانديداهاى متعدد داشتند.

گرانى اصلى معتقدان به اصول‎گرايى منهاى روحانيت
اگر بخواهيم كمى اين مسئله را بيشتر بررسى كنيم، من مى‌خواهم از دل اين قضايا يك نگرانى ايدئولوژيك را هم مطرح كنم. آن نگرانى اين است كه احساس مى‌كنم در بين اين جريان اصول‎گرايى يك جريان اصول‎گرايى منهاى روحانيت شكل مى‌گيرد، جريانى كه خود را اصول‎گرا مى‌داند، به ولايت آقا امام زمان (عج) اعتقاد دارد لكن به نظر مى‌آيد كه به نقش روحانيت در تاريخ تشيع و در جريان انقلاب خيلى اعتنايى ندارد.
منظورتان اين است كه اين جريان فراتر از اين‌كه به مثلا مداخله روحانيت در امور اجرايى سياسى اعتقادى ندارد قائل به نقش تاريخى روحانيت در فقه و دين نيز نيست؟
نه. منظور من اين بود با توجه به نقشى كه روحانيت هميشه داشته و فقاهت و ولايت فقيه در طول تاريخ داشته، حالا آدم احساس مى‌كند كه در نظر اين طيف اين مسئله كم‎اهميت بوده يا از همان كلمه استغنا استفاده كنيم و بگوييم كه اين جريان احساس استغنا مى‌كند از اين‌كه با تكيه بر روحانيت اصيل و انقلابى شيعه كار خود را به پيش ببرد.
يك وقتى منافقين عدم اعتقاد خود به روحانيت را علنى كردند و به مسير التقاط و انحراف رفتند و يا نهضت آزادى و اين‎ها كه براى‌شان مرجعيت و روحانيت مطرح نبود و گمراه شدند.
اين را مى‌توانيم به‎عنوان يك نگرانى از جنبه ايدئولوژيك درون جريان اصول‎گرا داشته باشيم و اين را به‎ويژه من علاقه دارم كه جوان‌هاى اصول‎گراى ما خيلى مراقب و مواظب باشند كه در اين دام نيفتند. اين يك جريانى است كه انحرافش از حالا پيداست و مسيرش نمى‌تواند بر صراط مستقيمى باشد كه شيعه توانسته با اتكا بر آن اسلام ناب محمدى را در همه اين سال‌ها حفظ كرده و تا به امروز برساند. اين جريان با آن حركت اصيل سازگارى ندارد و وقتى بر ادامه آن اصرار شود، زاويه‌اش با انقلاب زياد شده و خداى ناكرده در يك مقطعى به مقابله مى‌انجامد. يعنى اگر اين جريان احساس استغناى بيش از حد كند، ممكن است خداى ناكرده كارش به مقابله بكشد و اين‌جا بر جوانان متدين و انقلابى ما فرض است كه به اين مسئله توجه داشته باشند.
آقاى نبوى يعنى شما مى‌گوييد اين جريان اعتقاد به اين دارد كه روحانى به‎عنوان واسطه ديندارى بايد حذف شود؟
اين جريان مى‌گويد كه مى‌توان با مرجع ارتباط مستقيم گرفت و لازم نيست كه آدم به مبانى فقه و فقاهت اطلاع و اشراف داشته باشد و مى‌تواند خودش مستقيم ارتباط بگيرد. اين آدم‌ها مى‌گويند كه ما مستقيم با آقا امام زمان(عج) ارتباط مى‌گيريم و به شما راه را نشان مى‌دهيم. صرف مخالفت با تصدى امور اجرايى توسط روحانيت نيست و مسئله عميق‌تر است.
صريح‌تر بفرماييد كه منشا اين نگرانى، شخص يا جريان خاصى است؟ حداقل آدرس آن‌ها را بدهيد. چون اين نگرانى، نگرانى كوچكى نيست.
حالا من مايل نيستم اين را خيلى صريح‌تر بگويم و با صراحت اسم ببرم. آدرس هم نمى‌خواهد، ضمير مرجع خود را پيدا مى‌كند. همان‎طور كه شما متوجه منظور بنده شديد، ديگران هم از ما بهتر متوجه مسائل هستند.
اجازه بدهيد من اين نكته را بگويم كه ما در جريان اصول‎گرايى يك‎سرى نسل‌هاى اوليه را داريم كه در تشكل‌هايى بوده‌اند ولى بعضى از نيروها جديدا به اصول‎گرايان پيوسته‌اند و اين نسل جديد خيلى پر تحرك‌تر و مؤثرتر هستند و متأسفانه نسل‌هاى قديمى امروز كمى منفعل هستند. نسل‌هاى قديمى مبانى دست‌شان هست. مخاطب من اين نسل جديد است كه اتفاقا به اين‎ها بيشتر هم علاقه دارم. چراكه اين‎ها را بيشتر موثر مى‌دانم در سرنوشت انقلاب، چون نقش‌آفرينان انقلاب امروز اين‎ها هستند، اين‎ها بايد با هوشيارى بيشترى به مسئله نگاه كنند و مراقب باشند كه رهبرى حركات‌شان به دست اين جريانى كه مدعى ولايت امام زمان است منتها نه از كانالى كه خود امام زمان تأكيد كرده‌اند كه كانال فقاهت و ولايت است، نيفتد.
من سخنان اخير جناب آقاى پناهيان را نخواندم و فقط تيتر برخى رسانه‌ها را ديدم، ولى مى‌گويم شايد منظور ايشان هم كه گفتند فتنه آينده با شعارهاى انقلابى و ارزش‌هاى اسلامى رخ مى‌كند، همين جريانى باشد كه گفتم.

اولين كارت زرد آيت‌ا... مصباح به احمدى‎نژاد
اين جريان به خودش اجازه مى‌دهد به خاطر آن مشروعيتى كه براى خودش دست و پا كرده بقيه اصول‎گرايان را كاملا طرد و انگ‌هاى خيلى خطرناك به آن‎ها بزند و آن‎ها را حتى ضد انقلاب تلقى كنند. بايد مراقب باشيم، همين روزها هم شاهد نشانه‌هايى از آن‎ها هستيم. اين جريان حركات تفريطى هم دارد و ارزش‌هاى مسلم اسلامى را مثل امر حجاب كه در قرآن صراحتا به آن تأكيد شده را مورد تسامح قرار مى‌دهد.
من مى‌خواهم هشدار بدهم كه اين جريان يادش نرود كه يكى از اركان اتكا و يكى از اصلى‌ترين پشتوانه‌هايش آيت‌ا... مصباح يزدى بوده است و امروز اين جريان چند هشدار اساسى از ايشان دريافت كرده است. اين‎ها نشانه است و اين جريان فكر نكند كه مى‌تواند بدون اتكا بر جريان اصيل انقلابى روحانيت مسير خود را پيش برده و موفق شود. اين يك كژراهه جديد است كه به اصطلاح ره به تركستان مى‌برد.
اين‎جا نسل‌هاى قديمى‌تر اصول‎گرا بايد به خودشان آمده و از محافظه‌كارى فاصله گرفته و با تأمين نيازهاى نسل جوان اصول‎گرا مانع از اين شوند كه اين جوانان به دامن آن طيف و جريان منحرف بيافتند.

برخى اصول‎گرايان به ولايت فقيه امام اعتقادى ندارند
سئوال ديگر من اين است كه آن جريانى كه گفتيد قائل به نقش‎آفرينى روحانيت نيست، رابطه‌اش را با ولايت فقيه چطور تنظيم كرده و مى‌كند؟
اين جريان متأسفانه قائل به ولايت فقيه آن‎طور كه امام راحل تبيين كرده و ما به آن معتقديم، نيستند. اين‎ها مى‌گويند آدم مى‌تواند از طريق يك پيرزن بى‌سواد هم ارتباط برقرار كرده و نيازهاى دينى خود را تأمين كند و نيازى به روحانيت نيست. البته من يك نكته‌اى را روشن كنم. اين‎ها نبايد به معناى آن باشد كه ما در مقام تضعيف آقاى احمدى‎نژاد هستيم و نكند كه اين حرف‌ها آثار سوئى داشته باشد. در انتخابات سال گذشته من خيلى واضح از ايشان حمايت كردم و الان هم از مواضع سياست خارجى ايشان خيلى قاطعانه حمايت مى‌كنم؛ چراكه علاوه بر قاطعيت و شجاعت به مواضع انقلاب و رهبرى خيلى نزديك است و از موضع عزت است و چنان است كه امام و رهبرى مى‌خواسته و مى‌خواهند. از سوى ديگر، آقاى احمدى‎نژاد در رفع مشكلات مردم كوشاست، شبانه‌روزى تلاش مى‌كند و با مردم تماس نزديك دارد كه اين‎ها نقاط قوت ايشان است.
اما اين‎ها نبايد مانع از اظهار نگرانى ما از اين صحبت‎ها ورفتارهايى شود كه باعث شده ايشان تا به حال چندين اخطار بگيرد، آن هم از شخصيت‌هايى مثل آيت‌ا... مصباح يزدى كه از پشتوانه‌هاى اصلى روى كار آمدن اين جريان بوده است. اگر در بدنه كشور، ايشان طرفدارانى دارد و يك نسل جديد از طلاب علوم دينى و نيروهاى جوان انقلابى پشت سر آقاى احمدى‎نژاد حضور دارند، ناشى از جايگاهى است كه ايشان براى احياى گفتمان انقلاب و حضرت امام دارند. لذا خود ايشان و دوستان‌شان بايد مراقب باشند كه اين نگرانى خداى‎ناكرده تبديل به نگرانى نشود كه براى دولت نگران‎كننده و آسيب زننده باشد.
به‎عنوان آخرين سئوال، بفرماييد كه آيا آقاى احمدى‎نژاد از آن جريان انحرافى كه گفتيد احساس خطر نمى‌كند؟ اگر پاسخ مثبت است، چرا؟
ما استنباط و برداشت‌مان اين است كه ظاهرا احساس خطر نمى‌كند و ما داريم مى‌گوييم كه بايد احساس خطر بكند.
چرا؟ مگر نشانه‌هايى كه شما گفتيد را نمى‌بينند؟
گويا متوجه اين خطر نيستند و ما به ايشان تذكر مى‌دهيم كه اين را ببينند