امروز ۸ مهر سالروز چاپ نخستين كتاب با دستگاه چاپ “يوهان گوتنبرگ” در ۱۴۵۲م. است.
بیگمان اختراع گوتنبرگ و چاپ کتاب تأثیرگذارترین پدیدهی تاریخ بشری بوده است اما آنچه بغایت عبرت انگیز است، مقاومتِ ۳۰۰ساله امپراطوری عثمانی در مقابل این دستگاه چاپ بوده که برای ما درسهایی گرانبهایی دارد...
امپراطوری عثمانی تنها بدین خاطر فروپاشید چون با خشک مغزی و انجماد فکری، نتوانست نبض زمانه را درک کند.
اختراع ماشین چاپ که در سال ۱۴۵۲م توسط گوتنبرگ آلمانی صورت گرفت مهمترین تحول فرهنگی بود که سرنوشت بشر را تغییر داد، اما این اختراع، ۳۰۰ سال طول کشید تا توسط امپراطوری عثمانی قبول گردد!
از شما میخواهم برای یک لحظه، نظری به نقشه جهان بیندازید و میببینید که آلمان، همسایه و چسبیده به امپراطوری عثمانی بوده، اما امپراطوری عثمانی ۳۰۰ سال در مقابل مهمترین اختراع دنیای جدید یعنی دستگاه چاپ مقاومت میکند!
در حالیکه همان ماشین چاپ، تنها ۱۰ سال بعد به ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و کل اروپای شرقی رسیده و تنها در ونیز ۱۰۰ چاپخانه دایر میگردد و ۲ میلیون جلد كتاب تنها در ونیز چاپ میگردد و این یعنی چندین برابر کل کتابها در کل کشورهای اسلامی از اول ظهور اسلام تا آن زمان تنها در شهر ونیز...!
عثمانی وقتی از ماشین چاپ آگاه شد حتی به تحریم آن پرداخت، سلطان بایزید در ۱۴۸۵م با صدور فرمانی از مردم خواست از خواندن کتابهای چاپی که غیرقانونی وارد میشد پرهیز کنند! سلطان سلیم اول نیز در ۱۵۱۵م حکم پدر را تمدید کرد و کسانی که به تاسیس چاپخانه دست می زدند، مجازات اعدام برایشان در نظر گرفت!
آری، امپراطوری عثمانی سه قرن مقاومت کرد! آن زمان که صنعت چاپ در اروپا یک ودیعه الهی شمرده می شد، فقهای اهل سنت، شیخالاسلام و مفتی اعظم، چاپ به زبانهای ترکی، عربی و فارسی را حرام دانسته و میترسیدند که اغلاط چاپی در متون دینی راه یابد و به آنها بیاحترامی شود!
حتی وقتی برخی کشیشان ارامنه دو قرن بعد از اختراع گوتنبرگ، چاپخانهای در استانبول بر پا کردند در ۱۶۹۸م تجهیزات چاپخانهشان به امر سلطان عثمانی و بهدست ینیچریها تخریب شد!
۲۳۳ سال بعد کم کم فهمیدند صنعت چاپ مفید است و فشار را شل کردند! سلطان عثمانی اجازه چاپ داد و فتوای مفتی اعظم نیز تغییر کرد و صنعت چاپ به نام «باسمه» و «باسمهخانه» در قلمرو عثمانی متولد شد.
اما پس از ۳۰۰ سال نیز تنها به چاپ قرآن رضایت دادند!
مدتها گذشت تا به قول جودت پاشا «ارباب تعصبه» متقاعد شدند که چاپ متون دینی اشکال ندارد و فقها با استناد به اصل فقهی«الامور تعتبر بمقاصدها» اجازه چاپ را دادند!
این تازه، اولین کشور مسلمان بود و گر نه، ایرانِ ما همچنان در خواب قرون ماند تا زمان شکستهایش در جنگ با روسیه و توسط عباس میرزا در ۱۸۱۷م یعنی در حدود ۴ قرن بعد، ماشین گوتنبرگ بالاخره به ایران رسید...!
این یعنی نشنیدن به موقع نبض زمانه و تعطیلی تولید فکر در تمام حوزه ها و یعنی آغاز دوره زوال و فروپاشی بخاطر ندیدن بموقع هیولایی که از چهار قرن پیش در دمِ دروازه ایستاده بود!
یعنی بدنبال آن، تکه تکه شدن آن امپراطوری عثمانی مانند یک کیک خوشمزه و خورده شدن توسط انگلستان و فرانسه و غرب و البته خنجر اردبیل اوغلو یعنی صفویان نیز از پشت که بر فرقه عثمانی فرود آمد...
ملتهایی که نبض زمانه را نمی فهمند هر چقدر هم بزرگ و عظیم الجثه باشند عینا مانند دایناسور عظیم الجثه، سرنوشت شان انقراض است که ۶۶ میلیون سال قبل نتوانستند خودشان را با عصر یخبندانِ حاصل از اصابت شهاب سنگ(چیکسولوب) بر زمین تطبیق دهند.
به راستی که واقعگرایی و درک بموقع نبض زمانه، موهبتی است عظیم...
تلگرام نویسنده
https://t.me/tarikhanehmoradi