ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sun, 28.09.2025, 10:16
عقلانیت منفی؟

جامعه نو

شورای سردبیری:
امکان تداوم و ثبات سیستم‌ها را با سه شاخص می‌توان سنجید: کارکرد، سلامت و عقلانیت. برای این سنجش قاعدتاً می‌باید بتوان این سه عامل را در شکل کمّی اندازه‌گرفت و سنجش‌پذیر کرد. این سنجش‌پذیری معمولاً در نهایت به این بررسی ختم ‌می‌شود که ببینیم وضعیت هر یک از سه شاخص براساس اصل «تبدیل تغییرات کمّی به تغییرات کیفی» چگونه است. این اصل طبیعی در تعییر پدیده‌ها می‌گوید انباشت تغییرات کوچک کمی در نهایت به حادث‌شدن تغییر کیفی و بروز خواص کاملاً متفاوت می‌انجامد.

در مورد سیستم‌های سیاسی یعنی حکومت، سه شاخص فوق (کارکرد، سلامت و عقلانیت) را با سه متغیر اقتصاد، فساد و شیوۀ حکمرانی می‌توان سنجید. واضح‌است اگر بخواهیم علمی صحبت‌کنیم می‌باید ببینیم آیا می‌توان متغیرهای فوق را کمّی‌کرد و به صورت مقداری اندازه‌گرفت و از طریق آن تحول کیفی (برگشت‌ناپذیر) استخراج‌کرد یا نه؟ براساس اصل حصول تغییر کیفی از طریق انباشت تغییرات کمّی، هر پدیده‌ای می‌تواند با تغییرات جزئی درنهایت به یک تغییر کیفی نائل‌آید. مثال روشنگر آن انقلابات اجتماعی است که در اثر تراکم تدریجی ستم و ناکارایی یک حکومت به تغییر ناگهانی حکومت می‌انجامد.

تشریح وضعیت هر یک از سه متغیر بالا سلطۀ اصل فوق را بر آن‌ها بهتر نشان‌می‌دهد.

اقتصاد کمّی‌ترین متغیر از میان سه متغیر فوق است و تقریباً همه‌چیز آن قابل‌محاسبه است. فساد دقت اندازه‌گیری کمتری دارد (چون معمولاً پنهان است) و شاخص‌بندی آن براساس «احساس [وجود] فساد» و سیستمیک‌بودن آن صورت‌می‌گیرد. تغییرات عامل سوم یعنی رهبری حکومت، قابل ارزیابی رقمی نیستند و فقط براساس تجربیات سیاسی ناظر برای او قابل ارزیابی می‌شوند. درواقع عقلانیت را به‌خاطر نسبی‌بودن آن نمی‌توان به‌صورت کمّی اندازه‌گرفت.

درمورد ایران کارکرد و سلامت را طی سال‌های اخیر به‌راحتی سنجیده‌اند. اقتصاد ایران از گروه اقتصادهای درحال‌توسعه سقوط‌کرده و پارامترهای کلان آن همگی به وخامت برگشت‌ناپذیر دچارند. در مورد سلامت سیستم نیز جایگاه کشور دائم درحال‌سقوط بوده‌است (جایگاه ۱۴۹ در میان ۱۸۰ کشور در شاخص ادراک فساد سی‌پی‌آی سال‌پیش) و چاره‌ناپذیر شده‌است. درمورد سوم، یعنی عقلانیت، نیز مسیر افول دیده‌می‌شود. میزان عقلانی یا غیرعقلانی بودن رفتار حکومت را جز از راه نظری و نتایج و جهت نمی‌توان سنجید. البته برخی متغیرهای غیرمستقیم سنجش عقلانیت رفتار حکومت وجود دارد (مانند نرخ شرکت مردم در انتخابات) که به عدد و رقم منتهی‌ می‌شوند، ولی کیفیاتی مثل دوراندیشی را که نتیجۀ کاربرد آن احاله به آینده است به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان اندازه‌گرفت، درحالی‌که دوراندیشی از کیفیات بنیادین یک حکمران است. به‌عنوان‌مثال ما امروز نمی‌دانیم معلق‌نگاه‌داشتن سیاست روابط بین‌الملل ایران چقدر دوراندیشانه است. نمی‌دانیم نکوشیدن حکومت برای یافتن راه‌حلی برای کاهش خصومت با غربیان چه نتیجه‌ای دارد و به کجا ختم‌می‌شود. تصوری از این‌که آیا وضعیت حاضر به «ناکامی و موازنه» ختم‌می‌شود و یا به «شکست و تسلیم» نداریم، درحالی‌که معقول این است که ناکامی و سازش از شکست و تسلیم بهتر و خردمندانه است.

در شرایط کنونی فارغ از این‌که ایران چه حقوقی به‌طور طبیعی و عمومی دارد و طرف‌های آن چقدر دشمن‌خویند، ارزیابی‌های عام بر این است که کشور تنهاست و قدرت کافی برای برآمدن از پس زرادخانه‌های واقعاً عظیم دشمنان را ندارد و در صورت رویارویی تمام‌عیار شکست سختی خواهدخورد. پایان شکست نیز نشستن بر سر میزی است که طرف غالب دست‌به‌کمر ایستاده و دیکته ‌می‌کند که در سند تسلیم چه بنویسی. ببینیم تکلیف در این حالت چیست و عقلانیت کجاست؟ مسئولان ارشد نظام باید بدون کشیدن پای خدا به این مسئله، پاسخ این پرسش را به خودشان و به ملت می‌دادند و از طریق صواب می‌رفتند. نرفته‌اند!

نه از عباس میرزا شجاع‌ترند و نه با غیرت‌تر. او در اثر اشتباه دیگران دوبار شاهد امضای سند تسلیم ایران بود. آن تسلیم از قدر او نکاست ولی برای سبب‌سازان ازدست‌رفتن خاک ایران در آن شکست‌ها لعن ابدی خرید. برای یک صاحب‌الامر و مالک‌التصمیم ابراز شجاعت فردی در زمانی که معنای آن شکست کمرشکن ملی است، عقلانیت منفی و ضدملی است!

مهم نیست که با تجمیع کیفیات نابودگر حکومت‌ در کشور حکومت منطقاً نااستوار و فروافتادنی است؛ مسئلۀ ما این است که این افتادن تا چه حد ایران را نیز با خود فروخواهدکشید.

پس از این محاسبات فقط بر این مبنا خواهدبود.

منبع: تلگرام جامعه نو
@jameeno