ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 14.03.2024, 15:07
دیکتاتورها از روشنفکران نفرت دارند

علی مرادی مراغه‌ای

امروز ۲۴ اسفند زادروز رضاشاه است.
به نظر من، بدترین عملکرد رضاشاه در برخوردش با روشنفکران و نخبگان سیاسی بود و نظری می افکنم به این موضوع.
ظهور و افول جریان روشنفکری، ارتباط تنگاتنگی با نظام سیاسی دارد، همیشه در بستر و فضای آزادی، برجسته ترین روشنفکران و نخبگان ظهور می کند و در فضای بسته به افول و قهقرا می روند، همچنانکه در فضای باز انقلاب مشروطیت و شکسته شدن دسپوتیزم هزاران ساله ایرانی، برجسته ترین روشنفکران و نخبگان ظهور کردند و با بسته شدن فضا و اختناق رضاشاهی، بخش اعظم آن نخبگان، کشته، زندانی یا خانه نشین شدند...!

شگفت اینکه، رضاشاه نه تنها روشنفکران مخالف مانند ارانی، عشقی، فرخی یزدی...را کُشت بلکه آن بخش از نخبگان سیاسی طرفدارش که در کسب قدرت کمکش کرده بودند نیز از بین برد، میتوان به امثال تیمورتاش، داور، نصرت الدوله، سردار اسعد، فروغی...اشاره کرد.
دیکتاتور، یک یک اطرافیانش را قیچی کرد و خوشبخت ترینهایشان، امثال محمدعلی فروغی بودند که خانه نشین شدند!
زمانیکه متفقین آمدند، اطراف دیکتاتور حسابی خلوت بود!

چون فرصت پرداختن به همه ندارم تنها به فروغی می‌پردازم که به نظرم جزو برجسته‌ترین چهره سیاسی و فکری بوده که تاریخ معاصر ما بخود دیده!
بیخود نبوده که زمان سفارتش در ترکیه، آتاترک با او دوست بوده و به سفرا و وزرایش گفته بود «بزرگترین شخصیتی که در مجمع عمومی جامعه ملل عضویت دارد فروغی سفیر ایران است. من تاکنون مردی به این جامعی و وطن‌پرستی و مطلعی ندیده‌ام، کاش مملکت من هم یک فروغی داشت»!
آتاترک یک آدم‌شناس حرفه‌ای بود و این جمله را بیهوده نگفته. اما رضاشاه همین آدم را خانه‌نشین کرد آنهم تنها به خاطر شفاعت اسدی نایب‌التولیه آستان قدس رضوی نزد رضاشاه...!
و سرانجام، دیکتاتور تنها زمانی به سراغش رفت که قوای متفقین، ایران را اشغال کرده بودند و چنین است که فروغی که اولین نخست وزیر دیکتاتور بود آخرین نخست وزیرش نیز میگردد تا ایران اشغال شده را نجات داده و انتقال قدرت از پدر به پسر...!

در دوره کارشناسی ارشد فلسفه، من ۶ بار کتاب «سیر حکمت در اروپا» نوشته فروغی را خوانده‌ام، هنوز هم فکر نمی‌کنم کتابی به این خوبی و روانی در حوزه فلسفه توسط یک ایرانی نوشته شده باشد!
با خود می گفتم که چنین آدمی در ۹۰ سال پیش، نخست وزیر ایران بوده و ایران چقدر به این سخن افلاطون نزدیک شده بوده که: «جامعه زمانی به رستگاری می رسد که یا فیلسوفان حاکم شوند یا حاکمان فیلسوف»!
اما هنر فروغی تنها مختص فلسفه نبوده بلکه، او در هر زمینه ای که وارد شده درخشیده مثلا با کتاب«اصول علم ثروت ملل» در اقتصاد و یا کتاب «حقوق اساسی» در حقوق و یا ادبیات و به چندین زبان خارجی مسلط...
فروغی را همچنین می توان از برجسته ترین بنیانگذاران اندیشه لیبرالیزم در ایران دانست...

ایرانِ رضاشاهی در مادیات مدرن می‌شد: راه آهن، ارتش، بانک، مدارس، دانشگاه...
اما در سیاست نه تنها چیزی عوض نمی‌شد بلکه به قبل مشروطیت برمی‌گشت دقیقا به زمانی که ناصرالدین شاه قاجاری همچنانکه اراده می کرد ناهار دیزی بخورد یا کباب...؟! به همان آسانی نیز دو جمله به حاج علیخان مراغه‌ای می‌نوشت که برود صدراعظم امیرکبیر را راحت کند!
پس، به میزانی که به اواخر رضاشاه میرسیم جامعه ۱۶ میلیونی ایران ظاهرش نو میشود اما باطنش و گوهر سیاست و زمامداری آن، به همان دسپوتیزم قبل از مشروطه باز می گشت...!

در ایران، روشنفکران معمولا موی دماغ حکومتها تلقی میشوند، اهل چون و چرا هستند، خوب اطاعت نمی کنند! پس به همین خاطر، نه تنها پدر میانه خوبی با قشر روشنفکر نداشت بلکه پسرش نیز روشنفکران را «عن تلکتوئل» می نامید و حتی فرح و رضا قطبی را که به روشنفکران نزدیک بودند مسخره می‌کرد!
  پس از انقلاب هم شماره ای در کیهان نمی توان یافت که حاج حسین، فحشی به روشنفکران به عنوان غربزدگان خودفروخته نداده باشد!

رضاشاه مانند آتاترک شیفته پیشرفت‌های مادی تمدن غرب بود اما برعکس آتاترک که قدرتش بر جامعه روشنفکری ترکیه استوار بود و کوشید آنرا تقویت کند، رضاشاه طبقه روشنفکری را درهم کوبید. پس از سقوطش، گروههای روشنفکری از زندان و کنج خانه‌ها با دهها نشریه و حزب به میان جامعه آمدند اما از این تاریخ، میزان سنجش روشنفکری نه دانش واقعی چون دانش فروغی، بلکه میزان چپ روی، مخالفت و فحشهایی تلقی شد که به حکومت میدادند و البته حکومتها نیز پول نفت داشتند و نیازی به روشنفکران نداشتند!

این گسست بین روشنفکران و نظام سیاسی که بنایش را رضاشاه گذاشت  و ادامه یافت بیش از هر چیز، برای جامعه ایران زیان بار بوده و البته در این دیار PEN همیشه همزاد و همراه PAIN بوده...


تلگرام نویسنده