ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 02.09.2021, 23:12
آیا اتفاقی است؟

فریدون احمدی

سخن جدیدی نیست که اتاق‌های فکر رژیم و ارتش سایبری آن به شدت در رسانه‌های اجتماعی فعالند و تخریب‌گرانه به ‏طرح مسائل و گفتمان‌های مد نظرشان مشغولند. در این میان کلاب‌هاوس نیز عرصه تاخت و تاز آنهاست. هر زمان ‏هدف، انحراف تمرکز بر موضوع معینی قرار گیرد و عمده کردن مسائل حاشیه‌ای و شکاف افکن و اختلاف برانگیز ‏مد نظرشان باشد، اتاقی برای بحث پیرامون موضوع و عنوانی (تاپیک) انحرافی در همان راستا و با همان اهداف گشوده می‌شود. بر این نظر نیستم که لزوما گشاینده و گردانندگان این اتاق‌ها از پایوران رژیم هستند اما کم‌تجربگی، کج‌‏سلیقگی سیاسی، شهرت‌طلبی و عواملی از این دست می‌تواند عامل آن رویکرد و اقدام باشد که تحت تاثیر شیوه‌های ‏القائی و تشویق گرانه عوامل رژیم به اجرا در می‌آید. ‎در زمینه طرح موضوعات انحرافی با اهدافی معین دو نمونه را ‏ذکر می‌کنم:‎

نمونه اول: درست در زمانی که با انتشار فیلم‌هائی از درون زندان اوین مساله شکنجه در جمهوری اسلامی به‌طور ‏گسترده‌ای رسانه‌ای شده و در مرکز توجه قرارگرفته ما شاهد برگزاری اتاقی در کلاب‌هاوس هستیم که یک مامور ‏ساواک به اسم احمد فراستی دعوت می‌شود و به دفاع از شکنجه در زمان شاه می‌پردازد. با برگزاری این اتاق بحث، ‏اولا توجه از موضوع شکنجه در “نظام مقدس” به حاشیه می‌رود دو دیگر شکنجه امری عادی جلوه می‌یابد و این که ‏همه رژیم‌ها برای حفظ خود به چنین شیوه‌هائی دست می‌زدند و می‌زنند. هدف جنبی دیگر هیزم‌افکندن برآتش شکاف ‏نسلی و گسل‌های سیاسی موجود است. اینکه برخی جوانان و هواداران افراطی نظام گذشته به حمله به آنقلابیون آن ‏زمانی بپردازند تا جائی که یکی بگوید خوب شد که شما را شکنجه کردند و کشتند و بدین‌سان به دفاع از نفس شکنجه ‏بپردازد و برخی از انقلابیون آن‌زمانی هم از آن مواضع کذائی دفاع کنند. نتیجه: زهرطرف که شود کشته سود اسلام ‏است.‏

نمونه دوم: اوج مضحکه انتخاباتی رژیم که قرار بود رئیسی آدم‌کش و عضو هیئت مرگ، رئیس جمهور نظام بشود مصادف ‏بود با سالگرد آغاز کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷. این تقارن و کمپین رای بی رای و نه به جمهوری اسلامی که به یک ‏جنبش وسیع فراروئید، کشتار ۶۷ و نقش رئیسی را در کانون مبارزات افشاگرانه علیه نظام قرار داده بود. دادگاه حمید نوری ‏شکنجه‌گر و آدم‌کش حکومت اسلامی که در ارتباط مستقیم با رئیسی بود هم جریان داشت. درست در چنین موقعیتی ‏شاهد آن بودیم که در کلاب‌هاوس و در چند روز پی در پی با حضور چند هزار نفر بحثی به‌راه انداخته شد برای بررسی ‏عملیات مرصاد یا فروغ جاویدان.

از دیرباز اینجا و آنجا موضع جمهوری اسلامی در باره کشتار ۶۷ این بود که آن را ناشی از ‏و واکنشی به حمله نظامی مجاهدین به غرب کشور که آن را عملیات مرصاد نام نهاده بود، قلمداد کند و نفس اسیرکشی از ‏مجاهدین و همچنین کشتار زندانیان سیاسی وابسته به سازمان‌های چپ را که هیچ ربطی با آن عملیات نظامی نداشتند مسکوت ‏گذارد.

دیگر نتیجه برگزاری آن اتاق بحث، پوشاندن آن جنایت هولناک و بی‌سابقه در تاریخ جهان بعد از فاشیسم هیتلری در‌ هاله‌ای از مه و غبار ناشی از نقد عملکرد نابخردانه و قدرت‌طلبانه مجاهدین و نبود منش دموکراتیک و خشونت‌طلب بودن ‏همه جریان‌های سیاسی ان زمان بود. همان ترفند و پدیده آشنا در نسبی‌کردن و کاستن از ابعاد واقعی یک رخداد با قرار ‏دادن آن در یک متن و زمینه بزرگتر و عام‌تر. رویکردی‎ که در این مورد آگاهانه یا ناآگاهانه در خدمت نسبی کردن و ‏کاستن از ابعاد یک جنایت بزرگ دولتی قرار می‌گیرد.

‏باید نسبت به این گونه ترفندها در شبکه‌های اینترنتی هشیار بود. در این میان مسئولیت ویزه‌ای بر دوش برخی دست ‏اندرکاران رسانه‌های اجتماعی و برنامه‌گذاران در فضای مجازی است که اجازه ندهند ماموران رژیم مستقیم و غیر مستقیم ‏امیال خود را در این عرصه پیش ببرند. ‏