ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 11.11.2020, 18:44
بازگشت به سیاست ایرانی برای گذار از نظام ولایی

کاووس ارجمند

(جبهه ملی خارج از کشور)

باز گشت به سیاست ایرانی برای گذار از نظام ولایی: جانمایه آزادی به جای شکل حکومتی‏

هر بار که استقلال سیاسی ایران در بلندای تاریخ به خطر می‌افتاد، ایرانیان از هر قوم و باوری پشت به پشت هم می‌دادند تا کهن سرزمین را باز پس گیرند و هویت فرهنگی را باز سازند. این چنین بود که ایرانی، یورش تورانی و ‏یونانی و تازی و مغولی و دیگر را از سر گذارند و جان و روان ملی را سه هزار ساله کرد.‏

شوربختانه اما، در پیش و پس جنگ جهانی دوم، ایدئولوژی‌های ستیز و کینه پای به ایران نهادند و به پیشینه ‏روامداری ایرانی آسیب‌های سخت رساندند و گوناگونی‌های ایرانیان را، که ویژگی ناگزیر هر مردمی است، به دشمنی‌های کینه‌توزانه و آشتی‌ناپذیر، همچون بهره‌کش و بهره ده، و قوم ستمگر و قوم ستم دیده، دگر کردند.

این چنین بود که مبارزه آزادی‌خواهانه با استبداد سیاسی نظام پادشاهی که به پیشرفت اقتصادی یگانه‌ای دست ‏یافته بود سرانجام به رهبری و پشتیبانی ایدئولوژی‌های کینه‌توز خدا باور و ناباور به برقراری جمهوری اسلامی ‏خودکامه انجامید. نیز این چنین بود که جمهوری اسلامی خودکامه در برابر شمار روزافزون ایرانیان ناخرسند تاب آورد ‏و پیش از چهل سال ماند. ماند چون کینه‌های کهنه ایرانیان را از همدلی، با پاسداشت ویژگی‌های یکدیگر، برای گذار از ‏نظام ولایی و برپایی آزادی در میهن باز می‌داشت.‏

با وجود این اما، روندی ریشه‌دار در پیشینه سیاسی ایران کم کم پا می‌گیرد و می‌رود تا بار دیگر ایرانیان را ‏بر فرای کینه‌ها و دسته‌ها برای رهایی و سربلندی ملی گرد آورد. تازه‌ترین موج این روند به دنبال پیشنهاد «پیمان ‏نوین» شاهزاده رضا پهلوی به راه افتاد.‏

بسیاری از ایرانیان، به ویژه برون از جرگه‌های پادشاهی‌خواه، با باورهای سیاسی گوناگون، جانمایه حکومت ‏بر پایه رای مردم را از «پیمان نوین» بر گرفتند و برای رسیدن به دمکراسی در ایران، بر فرای شکل حکومتی پادشاهی ‏یا جمهوری که به رای مردم خواهد بود، در پیشگاه مردم از آن پشتیبانی کردند. در میان بسیاری از این بیانیه‌های ‏پشتیبانی می‌توان اشاره کرد به «‎دعوت جمعی از اعضا و هواداران سابق احزاب و سازمان‌های کمونیستی در حمایت ‏از پیمان نوین شاهزاده رضا پهلوی» و «ما ایرانی هستیم و ایران آزاد را برای همه ایرانی‌ها می‌خواهیم!»‏

همچنان که پیش از این آمد، چنین رویکردی ریشه در بینش سیاسی میهن‌دوستانه ایرانیان دارد. ما در این نوشته ‏به موردی آفرین برانگیز از آن در دوران مبارزه مشروطه خواهی می‌پردازیم.‏

بیداری مشروطه‌خواهی. بر اساس نوشته‌های ناظم‌الاسلام کرمانی، بیداری ایرانیان از زمان امیر کبیر آغاز ‏شد. زمانی که پس از کشته شدن ناصرالدین شاه بوسیله میرزا رضای کرمانی، مظفرالدین میرزا ولیعهد ناصرالدین شاه ‏از تبریز با ۴۰۰ تن از خدمه و اطرافیان به تهران آمد و تاج پادشاهی را بر سر گذارد، وضعیت کشور همچنان آشفته ‏بود.‏

مظفرالدین شاه با پول‌هائی که از روسیه تزاری به صورت قرض دریافت می‌کرد سه بار به اروپا سفر کرد و ‏پول‌ها را به باد داد و قرارداد استعماری و مشهور اکتشاف نفت را در سال ۱۹۰۱ با ناکس دارسی ثروتمند انگلیسی ‏استرالیائی نوشت. کشور در وضعیت نابه‌سامانی به‌سر می‌برد و فقر و بیماری سراسر کشور را فرا گرفته بود.‏

به خاطر گران شدن قیمت قند که از روسیه وارد ایران می‌شد تاجران بازار قند را احتکار کردند و حاکم تهران ‏عین‌الدوله برادر مظفرالدین شاه سه تاجر را در مرکز تهران فلک کرد. روحانیون به پشتیبانی از تاجران بازار به ‏امامزاده عبدالعظیم رفته و بست نشستند و بازاریان و مردم عادی نیز به بست نشستگان پیوستند و در تهران نیز کار ‏اعتراض مردم بالا گرفت و اولین شعار «ما خواستار عدالتخانه هستیم» از دهان معترضین شنیده شد. دولت فخیمه ‏انگلیس نیز که جریان را این‌چنین دید با فرصت‌طلبی درب سفارت خود را به روی معترضین گشود. در باغ سفارت ‏چندین هزار نفر جمع شدند و بازار با سرپرستی حاج بنکدار تاجر مشهور برای معترضین غذا وارد سفارتخانه می‌کرد ‏و شعار عدالتخانه بسیار گسترده شد.‏

فرمان مشروطیت مظفرالدین شاه و کارشکنی محمدعلی شاه. مظفرالدین شاه به مردم و روحانیون قول تشکیل ‏عدالتخانه را داد و در نهایت در سال ۱۹۰۶ میلادی فرمان مشروطیت با دستخط قوام‌السلطنه نوشته شد و پس از چند ماه ‏مجلس شورای ملی تشکیل گردید. مظفرالدین شاه که سخت بیمار بود از میان رفت و پسرش محمد علی میرزا که در تبریز ‏با روحانیون مرتجع هم‌پیمان شده بود برای مخالفت با مشروطه وارد تهران شد و تاج گذاری کرد و از روز نخست با ‏مشروطه‌خواهان سر ناسازگاری گذاشت و لذا مشروطه‌خواهان که ناراحت از این ماجرا بودند به صورت مخفی انجمن‌ها و محافل گوناگونی را تشکیل دادند.‏

انجمن «باغ میکده». یکی از مشهور ترین هسته‌های مقاومت انجمن «باغ میکده» بود که در سال ۱۲۸۳ ‏شمسی در باغ یکی از مشروطه‌خواهان مشهور به نام میرزا سلیمان خان میکده تشکیل شد. مخالفین که هم‌داستان شده ‏بودند به صورت مخفیانه وارد باغ می‌شدند. در باغ این گروه از مشروطه‌خواهان در برابر پرچم شیر و خورشید و ‏یک جلد قرآن هم پیمان شدند که تا به زیر کشیدن محمد علی شاه از پای ننشینند. سلیمان خان میکده معاون وزیر جنگ در ‏دستگاه محمدعلی شاه بود و اشخاص مشهوری که در باغ گرد می‌آمدند بیش از ۲۰ نفر بودند و چند تن از آنها که بسیار ‏مشهور بودند عبارت بودند از:‎

ملک‌المتکلمین، سیدجمال‌الدین واعظ، ابوالحسن قاجار (شیخ الرئیس) میرزا سلیمان خان میکده، یحیی دولت‌‏آبادی، محمد حسین ذکاء الملک فروغی، حاج سیاح، میرزا جهانگیر خان شیرازی (صور اسرافیل)، ارباب گیو ‏زردشتی ‌و میرزا حسن خان رشدیه. تقی‌زاده تبریزی نیز با آنها هم پیمان بود ولی به تبریز تبعید شده بود. این چهره‌ها ‏و دیگر ایرانیانی که برون از باغ میکده با ایشان در ارتباط بودند باورهای گوناگونی داشتند. اما پذیرفتند که برای رهایی ‏ایران کنار هم بنشینند، هم اندیشی کنند و برزمند. ‏

گروه باغ میکده یک قطعنامه ۱۸ ماده‌ای صادر کرد که نکات مهم آن شامل‎ ‎روشنگری افکار عمومی‎ ‎نوشتن و ‏تبلیغ افکار آزادی‌خواهی و تماس با مطبوعات خارج کشور بود‎.

محمدعلی شاه از این انجمن سری آگاهی یافت و پس از آنکه مجلس را به توپ بست هموندان آن انجمن را دستگیر ‏و به باغشاه آورد و در آنجا ملک‌المتکلمین، صور اسرافیل، سید جمال‌الدین واعظ و سید محمد رضا مساوات را به دار ‏آویخت‎‏.‏

مقاومت آزادی‌خواهان در تبریز و تهران. افزون بر انجمن «باغ میکده»، هر مقاومت مشروطه‌خواهی دیگری ‏هم در این دوران، همچون در تبریز و تهران، در برگیرنده ایرانیان با ویژگی‌ها و باورهای گوناگون بود.‏

در تبریز مشروطه‌خواهان در محاصره قرار گرفتند و ستار خان و باقر خان با تشکیل سپاه مجاهد به مقاومت ‏پرداختند و در این نبرد نابرابر بسیار کشته دادند از آن میان (هوارد پاسکرویل) معلم آمریکایی که دوشادوش ستار خان ‏و باقر خان می‌جنگید و کشته شد‎.

حیدر خان عمواقلی (بلشویک) و یپرم خان ارمنی رهبر پارتیزان‌های ارمنی در برابر عثمانی‌ها از قفقاز به ‏ایران آمدند و در رشت با میرزا کوچک خان و‌ سپهدار تنکابنی گروه مخالف محمد علی شاه را تشکیل دادند و با اسلحه‌هایی که یپرم خان همراه داشت و یک گروه پارتیزان ورزیده اقدام به تشکیل (کمیته ستار) نمودند و به مبارزان ‏آذربایجان آگاهی رسانیدند که برای پس گرفتن مشروطه به سوی تهران در حرکت هستند و یپرم خان و نیرویش با دلاوری ‏و دور زدن نیروی قزاق به رهبری لیاخوف از دروازه بهجت‌آباد وارد مرکز تهران شدند و قزاق‌ها ناچار به تسلیم ‏گردیدند. سران بختیاری نیز به تهران رسیدند و ستارخان و باقر خان نیز به تهران آمدند و محمدعلی شاه به سفارت ‏روسیه در شمال تهران پناهنده شد و مردم با شادی چند روز را در جشن و پایکوبی به‌سر بردند‎.

دادگاه انقلاب بوسیله نمایندگان سران بختیاری، آذربایجان، نماینده میرزای تنکابنی، نماینده وکلای خراسان، ‏نماینده آیت‌اله طباطبائی، نماینده بهبهانی و نماینده کاشی‌ها تشکیل شد و ریاست این دادگاه را شیخ ابراهیم زنجانی بر ‏عهده داشت و این دادگاه شیخ فضل‌اله نوری مجتهد مخالف مشروطه و هوادار محمد علی شاه را به اعدام محکوم کرد و ‏یپرم خان ارمنی رئیس شهربانی او را بدار آویخت.

بینش سیاسی ایرانی برای ایران امروز. به نظر من اکنون نیز میدان شطرنج سیاسی ایران با دوران مشروطه ‏یکسان است. نقش محمدعلی شاه را خامنه‌ای برعهده دارد. سپاه سرکوبگر اسلامی نقش قزاق‌ها را دارند. حکومت ‏مشروعه که شیخ فضل‌اله نوری خواهان آن بود بر سر کار است.‏

در آن زمان آزادی خواهان در باغ میکده انجمن کردند و بیانیه ۱۸ ماده‌ای دادند و خواهان آزادی کامل‌، ‏عدالتخانه در لباس مشروطه بودند. امروز نیز تمام درخواست آزادی‌خواهان همین‌هاست. در آن زمان لیبرال دموکرات‌ها همراه با سوسیال دموکرات‌ها، بلشویک‌ها ٫‌ پارتیزان‌های ارمنی و مبارزان آذری در کنار هم قرار گرفتند تا پیروز ‏شدند و امروز نیز راه چاره هم‌گرا شدن همه آزادی‌خواهان بر محور محتوای نظام سکولار دموکراتیک است و انتخاب ‏شکل نظام بر عهده ملت ایران در فردای آزادی است‎.

باید به دنبال فصل مشترک‌ها بود و با همگرائی و اتحاد نیروهای آزادی‌خواه سکولار دموکرات برای عبور از ‏این نظام اهریمنی و جلوگیری از خدشه دار شدن استقلال کشور چند هزار ساله ایران، روشنفکران دموکرات ایران‌گرا ‏باید هم داستان شوند و این حکومت را از سر راه بردارند‎.

نقشه راه برپایه الگوی «انجمن باغ میکده» هم‌سویی نیروهای دموکرات برای بر کنار کردن حکومت اسلامی می‌‏باشد. باید کاری کرد که خامنه‌ای به سفارت روسیه پوتین پناهنده شود و نیروی قزاق سپاه پاسداران را وادار به تسلیم ‏در برابر اراده ملت کرد و این کار انجام شدنی است اگر ما آزادی‌خواهان مانند آزادی خواهان دوران مشروطه فکر و ‏عمل کنیم‎.

امروز همسو شدن با جانمایه «پیمان نوین» شاهزاده رضا پهلوی و بیانیه‌های پشتیبانی که در پی آن آمد ‏خردمندانه‌ترین گزینه کوشندگی مشروطه‌خواهی است‎.‎‏ برای پیگیری مشروطه خواهی، امروز اپوزیسیون دموکراسی‌‏خواه می‌بایستی گرد باور به برپایی حاکمیت رای مردم از پراکندگی برهد، نیرو شود بکوشد تا با گذار از نظام ولایی ‏تعیین شکل نظام، پادشاهی یا جمهوری، را به به رأی مستقیم مرد‎ واگذارد.

من در اردوگاه مشروطه‌خواهان در برگیرنده گوناگونی ایران زمین ایستاده ام ، شما دیگر آزادی خواهان کجا ‏ایستاده‌اید؟‎ ‎