ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 29.06.2018, 22:33
قرارداد قرن

دکتر غنی مجیدی

بعد از سفرهای متعدد جرد کوشنر (داماد رییس جمهور ترامپ) و جیسون گرین بلات (دیپلمات برجسته و مذاکره کننده کاخ سفید) به کشور‌های منطقه از جمله اسرائیل، اردن، مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی طرحی نوین برای حل مسئله فلسطین مطرح گردید.

آنگونه که از اخبار برخی از روزنامه‌های اسرائیلی-عربی برمی‌آید هدف سفر جرد کوشنر به منطقه، اجرای طرحی اسرائیلی-آمریکایی است که «قرارداد قرن» نام دارد و مورد موافقت مصر، عربستان و امارات متحده عربی قرار گرفته است. اما اردن بر سر مسئله پایتختی بیت المقدس شرقی و اداره کرانه غربی با امریکا، اسرائیل و سه کشور نامبرده اختلاف نظر دارد.

بر اساس این طرح، دولت فلسطین کوچک‌تر از آنچه در پیمان اسلو (۱۹۹۳) پیش‌بینی شده، خواهد بود و اسرائیل به مرز‌های ‌‌‌۱۹۶۷ باز نخواهد گشت. پایتخت این دولت ابودیس (شهری فلسطینی که در شرق بیت المقدس قرار دارد و اسرائیل با ساخت دیوار آن را از مرکز شهر بیت المقدس جدا نموده است) خواهد شد. با انتخاب ابودیس اسرائیل از جمعیت ۱۵۰ هزار نفری فلسطینی خلاصی یافته و بیت‌المقدس شرقی را ضمیمه خاک خود می‌سازد. مسجد اقصی زیر نظر اردن اداره می‌شود.

اما در کرانه غربی منطقه الاغوار که منطقه‌ای حاصل‌خیز و در تمام فصول کشاورزی در آن میسر است، به اسرائیل ضمیمه خواهد شد. منطقه الاغوار از صفد در شمال تا نقب در جنوب آغاز گشته و از وسط رود اردن به دامنه‌های شرقی کرانه غربی ختم می‌شود. اسرائیل با انضمام این بخش از کرانه غربی هم مرزهای دولت نیم‌بند فلسطینی را کنترل خواهد کرد و هم اراضی حاصل‌خیز منطقه الاغوار و حوزه آبی از رود اردن را در اختیار خواهد گرفت.

در این طرح تمام شهرک‌های یهودی‌نشین در کرانه غربی زیر اداره دولت اسرائیل قرار خواهند گرفت و کرانه غربی به شکل کانتون‌ها و شهرهای معزول توسط دولتی فلسطینی اداره خواهد شد. براساس پیمان اسلو می‌بایست خط رابطی میان کرانه غربی و نوار غزه وجود داشته باشد، اما در این طرح، این بند از پیمان اسلو هم حذف شده است.

بر اساس این طرح نوار غزه به منطقه رفح مصر واقع در سینا متصل گشته و به کمک سرمایه‌های عربستان، قطر و امارات متحده عربی، کارخانه برق و بندری تجاری در مرز مصر و نوار غزه در سینا ایجاد می‌گردد که هدف آن استفاده ساکنین غزه و مصری‌ها از این تاسیسات می‌باشد (نقل از روزنامه اسرائیلی هاآرتس). هدف از این کار، گسترش غزه به سوی سینای مصر خواهد بود.

بازگشت آوارگان فلسطینی که جوهر اساسی در رهیافتی برای حل مشکل فلسطین بود و هست، کاملا به فراموشی سپرده شده و در این طرح جایی ندارد.

اردن که در ابتدا با این طرح مخالف بود، زیر فشار شدید اقتصادی قرار گرفته است. برای تسلیم‌شدن و پذیرش طرح توسط اردن، کمک‌های مالی بانک جهانی، عربستان و آمریکا به این کشور قطع گردیده و پی‌آمد آن بحران عمیق اقتصادی همراه با اعتصابات روزانه درهفته‌های اخیر در این کشور می‌باشد. بنابراین بحران اقتصادی اردن و فشار اقتصادی بر آن، جهت مجبور کردن این کشور برای پذیرش طرح اسرائیلی-آمریکایی است.
سفر ملک عبدالله پادشاه اردن به آمریکا با این طرح و از سرگیری دوباره کمک‌های اقتصادی از سوی آمریکا در ارتباط است. اما باید گفت که با توجه به بحران اقتصادی اردن، بحران آوارگان سوری در این کشور، و گسترش افراطی‌‌گرایی که با ورود آوارگان سوری به این کشور مرتبط است، لاجرم این کشور طرح آمریکایی-اسرائیلی را خواهد پذیرفت.

شکاف سیاسی میان فلسطینی‌ها (حماس و فتح) مسیر را برای اجرای این طرح هموار ساخته است. اما از جنبه اقتصادی به دلیل محاصره طی سالیان طولانی، نوار غزه و افلاس فلسطینی‌های ساکن این منطقه و نیز محاصره اقتصادی کرانه غربی با لغو کمک‌های دولت‌های اروپایی و آمریکا به موسسه الانروا وابسته به سازمان ملل که به آوارگان فلسطینی کمک می‌نمود، بستر اجرایی این طرح فراهم گردیده است.

بنابراین با لغو محاصره اقتصادی، کمک‌های مالی و سرمایه‌گذاری در نوار غزه و کرانه غربی و نیز کمک مالی به اردن و سرمایه‌گذاری در مصر، امید اسرائیل، آمریکا، عربستان، امارات و مصر این است که طرح از سوی فلسطینی‌ها و اردن مورد قبول واقع شود. علاوه بر این، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی قرار است با طرحی اقتصادی در ساختن عراق و سوریه مشارکت داشته و احتمالا این دو کشور را در آینده با وعده و وعید‌های اقتصادی به قبول طرح اسرائیلی-آمریکایی ترغیب نماید.

این طرح دو هدف سیاسی و اقتصادی در منطقه خاورمیانه را دنبال می‌نماید. یکی گسترش روابط اقتصادی میان اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس و اردن و مصر و دیگری نزدیکی سیاسی کشورهای عربی مخصوصا کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به اسرائیل و خروج اسرائیل از انزوای منطقه‌ی و مقابله با ایران است.

سخن پایانی
هر چند طرح محاصره کرانه غربی و تبدیل آن به جزیره‌های متفرقه و کانتون‌ها، وجود شهرک‌های یهودی در کرانه غربی و مرزهای ۱۹۶۷ و نیز استفاده اسرائیل از ۷۰ درصد آب رود اردن که در کرانه غربی واقع است، اکنون اجرا می‌گردد، اما هدف آمریکا و اسرائیل از این طرح، رسمی و قانونی ساختن این مسئله و جا انداختن آن در سطح بین‌المللی است. اکنون که بعضی کشور‌های عربی گرفتار جنگ داخلی (عراق، سوریه، یمن و لیبی) و بخشی دیگر دچار بحران اقتصادی (مصر، اردن و تونس) و نیز فلسطینی‌ها با افلاس اقتصادی و تشتت سیاسی روبرو هستند.

این شرایط زمینه مناسبی را برای اجرای طرح آمریکایی-اسرائیلی با همدستی کشور‌های حوزه خلیج فارس (عربستان و امارات) برای حل مسئله فلسطین با شیوه دلخواه مجریان طرح را فراهم کرده است. علاوه بر این شیون‌های نتانیاهو در مورد سلاح هسته‌ای ایران و نیز محاصره اقتصادی-سیاسی ایران را باید از منظر فراهم کردن زمینه برای اجرای طرح اسرائیلی-آمریکایی برای حل مسئله فلسطین دید، که از سال‌ها پیش مقدمات این طرح توسط اسرائیلی‌ها فراهم شده بود. اما باید گفت که جمهوری اسلامی ایران با شعارهای تندروانه در مورد اسرائیل در دام استراتژی طراحی شده توسط اسرائیل-آمریکا که گام به گام صورت گرفته، درغلطیده است.

اما در سطح بین‌المللی کشور‌های چین و روسیه که رابطه خوبی با اسرائیل داشته و منافع ملی را مبنای سیاست خارجی خود قرار داده‌اند، از تنش در کوتاه و میان‌مدت با ایالات متحده آمریکا پرهیز کرده، و با گرفتن امتیازاتی اقتصادی-سیاسی به این طرح رای خواهند داد و آنرا خواهند پذیرفت. اتحادیه اروپا که خود دچار تشتت درونی و یا بخشی از کشورهای عضو این اتحادیه (لهستان، جمهوری چک، اسلوانیا و مجارستان، رابطه نزدیکی با اسرائیل و آمریکا داشته و بیت المقدس را بعنوان پایتخت اسرائیل برسمیت شناخته‌اند و گرایش اسلاموفوبیایی در این کشورها در سطح بالایی است‌) به این طرح رای مثبت خواهند داد.

اما سئوال اینست که فلسطینیان چه واکنشی از خود نشان خواهند داد. محمود عباس رئیس حکومت خودگردان با این طرح مخالفت کرده است و حاضر به گفتگو برسر این طرح نیست و حتا از پذیرش نماینده فرستاده شده کاخ سفید سرباز زد. اما اسرائیل، آمریکا و عربستان به رایزنی برای یافتن جانشینی مطلوب و فرمانبردار برای پایان دادن به ریاست وی می‌باشند. به احتمال قوی با تطمیع جانشین محمود عباس و یا تنگتر کردن محاصره اقتصادی بر دولت خودگردان (ناگفته نماند که دولت خودگردان قادر به استفاده از کمک‌های مالی که از کشور‌های اروپایی به آن می‌شود نیست و این کمک‌ها توسط اسرائیل بلوکه شده است) و نیز در پایان، قطع کمک‌های دولت‌های اروپایی به دولت خودگردان، شریان‌های اقتصادی فلسطینی‌ها را در کرانه غربی از هم خواهد پاشید و آنان را به قبول طرح مجبور خواهد ساخت.

حماس نیز که با این طرح مخالف است در زیر شدیدترین فشارهای سیاسی-امنیتی-نظامی-قتصادی در نوار غزه می‌باشد. بطوریکه مردم محاصره شده غزه بدلیل فقر، کمبود مواد غذایی، بیماری و بی‌آبی، خاموشی و قطع برق از حماس رویگردان گشته‌اند. شاید فشار روزافزون برفلسطینی‌های محروم و ستم کشیده ساکن نوار غزه، و فشار مصر بر حماس، و فشار و محاصره سیاسی-اقتصادی شدیدتر، طرف‌های حامی حماس ( ایران، قطر و ترکیه) سرانجام این سازمان را تسلیم به پذیرش طرح آمریکایی-اسرائیلی نماید.


  نظر خوانندگان:

■ سلام بر شما. در حالی که از طرح صلح ترامپ کمترین جزئیاتی به بیرون درز نکرده، نوشتن چنین مطلبی آن هم بر اساس حدس و گمان‌های رسانه‌ای محافل راستگرای اسرائیلی، بسیار بی‌احتیاطی است. آنچه نویسندۀ محترم مطرح کرده محال است مورد تأیید هیچ کشور عربی از جمله مصر و عربستان قرار گیرد و صد در صد محکوم به شکست است. مقام های آمریکایی بارها اعلام کرده اند که طرح متوازن و عادلانه‌ای را تدارک دیده‌اند که دو طرف می‌توانند آن را به مردم خود بقبولانند. آنچه در اینجا آمده که نعل به نعل مطابق نگاه نتانیاهوست! به نظرم در مورد مفاد طرح بهتر است تا افشای رسمی و علنی آن منتظر ماند.