ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 25.10.2025, 8:46
برکناری دیکتاتور ونزوئلا وظیفه مردم آنجاست

جمشید خون‌جوش

نیکولاس مادورو، باید برکنار شود. اما نه از طریق اقدامات کودتایی سیا یا حمله نظامی ارتش آمریکا.

چند روز پیش، دونالد ترامپ فاش ساخت که به سیا (CIA)، سازمان اطلاعاتی آمریکا، اجازه داده است تا در ونزوئلا عملیات مخفیانه انجام دهد. علاوه بر این، او روز پنج‌شنبه از احتمال عملیات زمینی علیه ونزوئلا خبر داد.

در واقع بسیج نظامی عظیم آمریکا علیه ونزوئلا از مدتها پیش آغاز شده و رئیس‌جمهور آمریکا در هفته‌های اخیر بارها دستور داده است تا محموله‌های مظنون به قاچاق مواد مخدر در سواحل ونزوئلا غرق شوند؛ او همچنین ناوهای جنگی و نیروهای نظامی به دریای کارائیب اعزام کرده است.

بهانه این اقدامات تهدیدی است که گفته می‌شود شبکه‌های قاچاق مواد مخدر این کشور برای آمریکا ایجاد کرده‌اند. اگرچه مادورو در پول‌شویی و تجارت غیرقانونی سلاح و مواد مخدر نقش دارد، اما ونزوئلا یکی از تأمین‌کنندگان اصلی مواد مخدر غیرقانونی برای آمریکا نیست و بر اساس گزارش اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده، ونزوئلا در کوکائینی که وارد آمریکا می‌شود سهم بسیار اندکی دارد و در تجارت فنتانیل نیز تقریباً هیچ نقشی ایفا نمی‌کند.

در نتیجه تهدید شبکه‌های قاچاق مواد مخدر ونزوئلا علیه آمریکا – حداقل نه به‌طور قانع‌کننده‌ای – توجیه‌گر بسیج نظامی کنونی آمریکا نیست. به باور تحلیلگران و بسیاری از ونزوئلایی‌ها، دلیل واقعی این استقرار نظامی، ارسال پیامی به مادورو و هوادارانش است مبنی بر اینکه «روزهای شما به شمار افتاده است.» مارکو روبیو که خود ریشه آمریکای لاتینی دارد، در این سیاست سخت دولت ترامپ نقش اصلی را بازی میکند و حاضر به هیچگونه مصالحه با حکومت ونزوئلا نیست. در اصل هدف سرنگونی مادورو است – کسی که از نظر مقامات آمریکایی، در عین حال رهبر یک کارتل مواد مخدر نیز به شمار می‌رود.

به قطع می‌توان ادعا کرد که مادورو و حلقه اصلی پیرامون او، اگر نه مهمترین عامل، حداقل یکی از مهمترین عوامل ظهور این شرایط متشنج و پیچیده هستند. آنها در انتخابات ژوئن سال گذشته، در قدم اول خانم «ماریا کورینا ماچادو» رهبر اصلی اپوزیسیون که برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۵ شد، را از تصدی هرگونه پست سیاسی، از جمله کاندیداتوری برای سمت ریاست جمهوری، محروم ساختند. در قدم بعدی، مادورو و دست‌‌نشاندگانش پیروزی انتخاباتی کاندیدای جانشین اپوزیسیون، آقای «اِدموندو گونزالس» را که دیپلماتی میانه رو بود، دزدیدند. گونزالس می‌توانست شخصیت مناسبی باشد جهت مدیریت کم هزینه‌تر دوران گذاری دشوار از حکومتی اقتدارگرا، سرکوبگر و فاسد به دولتی که توانایی و قابلیت نمایندگی اکثریت بزرگ جامعه ونزوئلا را دارد.

در مقابل، هیئت حاکمه ونزوئلا نه تنها در نتایج انتخابات دست برد و مادورو را حتی قبل از شمارش کامل آراء ریخته شده به صندوق‌ها، برنده اعلام کرد، بلکه به سرکوب شدید و خونین معترضان به تقلب انتخاباتی پرداخت و با تهدیدات مکرر گونزالس، او را مجبور به ترک کشور ساخت.

بنابراین در ونزوئلا باید تغییراتی رخ دهد. علاوه بر سرکوب آزادی بیان، بسیاری از مردم آنجا از مسائل متفاوتی در رنج هستند – از جمله به دلیل کمبود مواد غذایی و دارو، قطع مکرر برق و جرم و جنایت در خیابان‌ها. علاوه بر این، حدود ۸ میلیون نفر از مردم ونزوئلا به دیگر کشورهای آمریکا مهاجرت کرده‌ و در آنجا در شرایط بسیار دشوار و فقیرانه‌ای بسر میبرند. و این در کشوری است که بهترین شرایط را برای ایجاد رفاه دارد: ونزوئلا دارای بزرگ‌ترین ذخایر شناخته‌شده نفت در جهان بوده و در میان ۱۰ کشور دنیا که داری بیشترین منابع طبیعی هستند در مرتبه نهم قرار دارد (به عنوان مثال ایران جزو آنها نیست).

به ندرت می‌توان در این سیاره رهبری سیاسی را یافت که مانند دیکتاتور به‌ اصطلاح «سوسیالیست» نیکولاس مادورو چنین شکست خورده باشد. از این رو، به‌طور اصولی درست است که این مرد از قدرت برکنار شود. با این حال، نقشی که دونالد ترامپ در این زمینه ایفا می‌کند، بسیار ناخوشایند و شاید حتی خطرناک باشد – اگر نگوییم که با این کار، آغاز دوباره‌ای را در آنجا می‌تواند دشوارتر کند.

نام سازمان سیا در میان مردم آمریکای لاتین خاطرات دردناک و متعددی را زنده می‌کند. ممکن است برخی استدلال کنند که ترامپ به نفع مردم ونزوئلا عمل می‌کند. مردمی که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته مادورو را برکنار کردند، اما این دیکتاتور نتایج را جعل کرد و هرگونه اعتراضی را به‌ طرز خونینی سرکوب نمود.

اما کسانی که اکنون ترامپ را به خاطر تهدیدهایش تحسین می‌کنند، درک نمی‌کنند که بیشتر مردم در آمریکای لاتین چگونه می‌اندیشند. سه حرف CIA در آنجا یادآور زخم‌های عمیق ملی است؛ یادآور دخالت‌های خارجی که اغلب بیشتر آسیب‌ رسانده‌‌اند تا مفید واقع شده باشند. ماموران کشور شمالی بارها رئیس‌جمهورانی را که با رای مردم به قدرت رسیده بودند، سرنگون کردند، تنها به این دلیل که با سیاست‌های واشنگتن همسو نبودند. آن‌ها جنگ‌های داخلی به راه انداختند و در کشورهایی مانند گواتمالا، آرژانتین و شیلی برای دیکتاتورها راه را هموار کردند. همچنین شکاف‌هایی در جوامع این کشورها ایجاد کردند که تا امروز پابرجا هستند.

دیکتاتور مادورو ماه‌هاست که مردم ونزوئلا را فرا می‌خواند تا در برابر «دشمن خارجی» متحد شوند. همین زخم‌های تاریخی، اکنون ممکن است به سود او عمل کنند. فیدل و رائول کاسترو، حاکمان مادام‌العمر کوبا، دهه‌ها پیش نشان داده بودند چگونه می‌توان از این وضعیت بهره‌برداری کرد: آنان هر گونه اعتراض دموکراتیک یا مقاومت مردمی را اقدامی هدایت شده از سوی آمریکا معرفی می‌کردند – و در این ادعا نیز به نمونه‌های تاریخی بسیاری استناد داشتند، از جمله تلاش‌های متعدد برای ترور فیدل کاسترو و حمله ناموفق آمریکا به خلیج خوک‌ها در سال ۱۹۶۱.

کاستروها با توسل به تهدید دائمی از بیرون، سرکوب داخلی را توجیه کردند، و جانشینانشان نیز تا امروز این میراث شوم را ادامه داده‌اند. اکنون مادورو می‌کوشد تا همین روش را در پیش گیرد – او ماه‌هاست که از ونزوئلایی‌ها می‌خواهد در برابر «دشمن خارجی» متحد شوند.

در نهایت ممکن است مادورو در این راه شکست بخورد؛ شاید اوضاع در ونزوئلا آن‌قدر فاجعه‌بار و فشار از سوی آمریکا آن‌قدر شدید باشد که این دیکتاتور سرانجام واقعاً کناره‌گیری کند. اما این احتمال را نیز باید در نظر گرفت که اظهارات و اقدامات ترامپ می‌تواند آغاز دوباره سیاسی را در آنجا دشوارتر کند – آغازی که پس از سال‌های طولانی حکومت مادورو، خود به تنهایی نیز به سختی ممکن است. یک آغاز موفق و واقعی تنها زمانی امکان‌پذیر خواهد بود که خودِ مردم ونزوئلا شرایط لازم برای آن را فراهم آورند.