ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 04.08.2025, 10:21
نبرد رسانه‌ای “گورکنان تاریخ”

احمد علوی

۱. مقدمه
به لطف دسترسی ارزان و گسترده به رسانه‌های اجتماعی و تلویزیون‌های ماهواره‌ای فرصت تاریخی در اختیار جامعه مدنی کشورهای گوناگون و از جمله ایران قرار گرفته تا تور اختناق رژیم‌های پلیسی را گسسته به نقد قدرت بنشینند. در همین راستا برخی از رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور، از جمله تلویزیون‌های ماهواره‌ای، رادیوها، پلتفرم‌های آنلاین و شبکه‌های اجتماعی، نقش کم یا بیش مهمی در عرصه عمومی و فضای سیاسی “اپوزیسیون” ایفا می‌کنند. با این حال، بخشی از توانایی‌ها و ظرفیت این رسانه‌ها صرف منازعات داخلی این مخالفان یا بازخوانی گزینشی “تاریخ”، به‌ویژه در قالب جدال گفتاری دائمی درباره “خوبی” یا “بدی” رژیم پهلوی یا “تاریخ‌سازی” به سود خود یا علیه رقیب می‌شود.

این جدال، که اغلب بر پایه اطلاعات گزینشی، روش غیرعلمی، تعمیم‌های شتابزده و رویکردهای پوپولیستی است، نه تنها به حل تنگناهای سیاسی امروز ایران یا آینده‌نگری سیاسی کمک نمی‌کند، بلکه همگرایی نیروهای مخالف رژیم ولایی را هم دچار تزلزل و گسست می‌نماید.

این پدیده را می‌توان «نبرد رسانه‌ای گورکنان تاریخ» نامید؛ گورکنانی که به جای تمرکز بر تدفین رژیم کنونی و طراحی آینده‌ای روشن، در گور گذشته به کندوکاوی بی‌حاصل می‌پردازند. این یادداشت تلاش می‌کند دلایل، سازوکارها و پیامدهای این رویکردها را بررسی کند.

البته منظور نویسنده این سطور این نیست که روایت‌های تاریخ را به فراموشی سپرد. بلکه آنچه در این زمینه رخ می‌دهد، “روایتی” از گذشته یا تاریخ است. این روایت آنگاه که به ابزاری برای مشاجره و مکابره سیاسی رسانه‌ای و عوام‌گرایی می‌شود، از کارکرد اکادمیک‌اش یعنی بررسی منصفانه و دقیق و وثیق از گذشته خارج می‌شود و میدانی برای تایید پیش داوری‌ها و جدال بی‌سرانجام سیاسی می‌شود.

۲. چارچوب نظری و پلاتفرم تئوریک یادداشت پیش رو

۲.۱. حافظه جمعی و سیاست‌های گذشته
موریس هالبواکس (Maurice Halbwachs, 1992) مفهوم «حافظه جمعی» را به‌عنوان بازنمایی‌های اجتماعی از گذشته معرفی می‌کند که در زمان حال بازسازی می‌شوند. اولیک و رابینز (Olick و Robbins, 1998) نیز از «سیاست‌های گذشته» (Politics of the Past) سخن می‌گویند، یعنی بهره‌برداری سیاسی از تاریخ برای مشروعیت‌بخشی یا بی‌اعتبار کردن مواضع کنونی مخالفان یا اختلافات درونی گروه های گوناگونی که منتقد رژیم ولایی هستند.

۲.۲. قطبی‌سازی رسانه‌ای
اینگار و وست‌وود (Iyengar و Westwood, 2015) نشان می‌دهند که رسانه‌ها می‌توانند از طریق بازنمایی انتخابی تاریخ و تکیه بر روایت‌های جانبدارانه، شکاف‌های هویتی و البته اختلاف میان مخالفان رژیم مستقر را تشدید کنند. این فرآیند در رسانه‌های مهاجر می‌تواند به «اتاق‌های پژواک» (Echo Chambers) تبدیل شود که مخالفان صرفاً با روایت‌های همسو مواجه می‌شوند.

۲.۳. نظریه جنگ روایت‌ها
در رژیم‌های اقتدارگرا، جنگ روایت‌ها (Narrative Warfare) یکی از ابزارهای کلیدی کنترل افکار عمومی است (سیمونز, Simons, 2018). این جنگ می‌تواند با هدف منحرف کردن اپوزیسیون از دستور کار اصلی یعنی گذار از رژیم مستقر، به سمت جدال‌های بی انتهای تاریخی در میان خودشان سوق داده شود.

۲.۳. نظریه جنگ روایت‌ها
در رژیم‌های اقتدارگرا، جنگ روایت‌ها (Narrative Warfare) یکی از ابزارهای کلیدی کنترل افکار عمومی است (Simons, 2018). این جنگ می‌تواند با هدف منحرف کردن اپوزیسیون از دستور کار اصلی، به سمت جدال‌های تاریخی سوق داده شود.

۳. دلایل نبرد گورکنان رسانه‌ای تاریخ

۳.۱. شکاف‌های گفتمان تاریخی
تضاد میان جمهوری‌خواهان، مشروطه خواهان، سلطنت‌طلبان، ملی‌گرایان و چپ‌ها از سال ۱۳۵۷ تاکنون به صورت حل‌نشده باقی مانده است. رسانه‌ها بجای درآندازی طرحی نو برای آینده، با بازنمایی گزینشی تاریخ، این شکاف‌ها را بازتولید می‌کنند. این شکاف ها با بکارگیری جدل و جدال حول روایت گزینشی”تاریخ” در تایید مواضع خود یا رد مواضع رقبای سیاسی میسر نیست.

۳.۲. هویت‌سازی گروهی
رسانه‌ها برای جلب مخاطب و تثبیت پایگاه اجتماعی خود، بر بازتعریف تاریخ به سود روایت گروهی خویش تأکید می‌کنند. این امر اغلب منجر به رویکرد گزینشی، گژدیسی و “سیاه‌نمایی” یا “سفید‌نمایی” افراطی گذشته می‌شود و شرایط حاد حاکم بر میهن و سرکوب نرم و سخت رژیم ولایی را به فراموشی می‌سپرد.

۳.۳. سازوکارهای بازار رسانه‌ای
رقابت شدید برای جذب بیننده و تأمین منابع مالی (به‌ویژه از طریق اسپانسرها یا کمک‌های سیاسی) رسانه‌ها را به سمت محتوای هیجانی و جدال‌برانگیز سوق می‌دهد که بیش از تحلیل منطبق با روشهای پذیرفته شده آکادمیک، بر هیجانات روانی و گفتاری، تکیه دارد. چنین رویکردی حال و آینده را به سود جدال بی‌پایان گذشته، به محاق می‌افکند.

۳.۴. مداخلات رژیم ولایی
رژیم ولایی با بهره‌گیری از شبکه‌های رسانه‌ای و سایبری، این شکاف‌های تاریخی را برجسته می‌کند و به ایجاد بی‌اعتمادی و درگیری میان رسانه‌های مخالف دامن می‌زند.

۴. پیامدهای این نبرد رسانه‌ای

۴.۱. تضعیف سرمایه سیاسی اپوزیسیون
اختلافات مکرر بر سر گذشته، اپوزیسیون را در منظر کنشگران بین‌المللی و داخل کشور ناپایدار و غیرقابل‌اعتماد جلوه می‌دهد. چه مشاجره دائمی میان این رسانه و گورکنان تاریخ نشان از رفتار غیر معقول و معطوف به تسویه حساب گروهی بجای کنش سازنده و هماهنگ است.

۴.۲. اتلاف فرصت‌های گذار
در شرایط بحران سیاسی، تمرکز رسانه‌ها بر نزاع‌های تاریخی، امکان شکل‌گیری اجماع بر سر راهبرد آینده را کاهش می‌دهد.

۴.۳. بازتولید شکاف‌های نسلی و طبقاتی
این جدال‌ها نسل‌های جوان‌تر را، که در “حال” می زیند و نه دارای تجربه از گذشته هستند و نه تعلق خاطری به مشاجره سیاسی را از گفتمان سیاسی اپوزیسیون دور می‌کند.

۴.۴. مشروعیت‌بخشی غیرمستقیم به رژیم
رژیم ولایی می‌تواند از این منازعات به عنوان شاهدی بر ناتوانی مخالفان برای همکاری استفاده کند.

۵. نتیجه‌گیری
«نبرد رسانه‌ای گورکنان» نمونه‌ای از شکست راهبردی برخی رسانه‌ های گروهی ایران در خارج از کشور است؛ وضعیتی که تمرکز بر گذشته به بهای از دست دادن آینده تمام می‌شود. بر اساس چارچوب‌های نظری حافظه جمعی، سیاست‌های گذشته و قطبی‌سازی رسانه‌ای، این جدال‌ها محصول برهم‌کنش شکاف‌های تاریخی، سازوکارهای هویت‌ساز رسانه‌ای و مداخلات فعال رژیم ولایی است. گذار موفق نیازمند تغییر دستور کار رسانه‌ها به سمت آینده‌سازی و اجماع‌سازی است، نه بازتولید جدال بر سر روایت از گذشته.