ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 29.07.2025, 16:15
اپوزیسیون تکه‌تکه در رژیم‌ استبداد ولایی

احمد علوی

۱. مقدمه
مطالعه اپوزیسیون در رژیم‌های اقتدارگرا، همواره بخشی مهم از ادبیات گذار سیاسی بوده است. یکی از الگوهای بارز این عرصه، مفهوم «اپوزیسیون تکه‌تکه» است که در آن نیروهای مخالف رژیم، به جای همکاری علیه حاکمیت، به رقابت و تخریب متقابل می‌پردازند (Howard & Roessler, 2006). در این وضعیت، حتی اگر مخالفان هدفی مشترک مانند سرنگونی رژیم داشته باشند، عدم انسجام و نبود مکانیزم‌های حل اختلاف باعث می‌شود که با تنش و کشمکش درون آنها ظرفیت‌های بالقوه آن‌ها به هدر رود.

۲. چارچوب نظری: اپوزیسیون تکه‌تکه در رژیم‌های اقتدارگرا
۲.۱. تعریف و ویژگی‌ها
اپوزیسیون تکه‌تکه(Fragmented Opposition under Authoritarianism) وضعیتی است که در آن نیروهای مخالف رژیم از نظر گفتمان و ایدئولوژی، طبقه اجتماعی، منافع اقتصادی و پایگاه جغرافیایی به شدت متنوع و از نظر نهادی فاقد انسجام هستند. این تنوع بالقوه در شرایط معینی می‌تواند منبع شکوفایی و غنا باشد این کنشگران باشد، اما در شرایط سرکوب ولایی و اختناق، به دلیل نبود سنت و قواعد همکاری و کمبود سرمایه اعتماد اجتماعی، به شکاف و تعارض تبدیل می‌شود (Levitsky & Way, 2010).

۲.۲. نقش رژیم در ایجاد و تعمیق شکاف‌ها
Howard و Roessler (2006) توضیح می‌دهند که رژیم‌های اقتدارگرا با استفاده از سه دسته تاکتیک، پراکندگی مخالفان را تشدید می‌کنند:
نفوذ امنیتی: کاشت عوامل در میان مخالفان برای ایجاد بی‌اعتمادی و برهم زدن انسجام.
مدیریت منابع: اعطای امتیاز یا فضای رسانه‌ای به برخی گروه‌ها برای ایجاد رقابت ناسالم.
مهندسی گفتمان: استفاده از برچسب‌هایی مانند «خائن» یا «مزدور خارجی» برای بی‌اعتبار کردن گروه‌های مخالف در نگاه عمومی.
رسانه‌هایی که در خارج از کشور با تامین مالی حاکمیت غبار بی‌اعتمادی را می پراکنند.

۲.۳. پیامدهای ساختاری پراکندگی
ناتوانی در ائتلاف‌سازی مؤثر.
کاهش اعتماد عمومی به اپوزیسیون به‌عنوان آلترناتیو قابل اتکا و مطلب دوران گذار.
وابستگی بیش از حد به حمایت خارجی.
خطر بازتولید اقتدارگرایی در دوره پساگذار.

۳. انطباق نظریه با وضعیت اپوزیسیون ایران در برابر رژیم ولایی
۳.۱. ساختار پراکندگی
اپوزیسیون ایران شامل طیفی وسیع از جمهوری‌خواهان سکولار، مشروطه‌طلبان، نیروهای چپ، ملی‌گرا، فعالان ملی-مذهبی ، و گروه‌های اتنیکی است. این تنوع به دلیل نبود ساختارهای میانجی‌گر، منافع شخصی رهبران وکنشگران، به رقابت تخریبی و بی‌اعتمادی بدل شده است. همچنین رقابت بر سر منابع رسانه‌ای، مالی و شان و جایگاه رهبری سیاسی در اپوزیسیون ایران، از دیگر دلایل پراکندی و ناهماهنگی میان مخالفان رژیم ولایی است.

۳.۲. نقش رژیم ولایی در مدیریت مخالفت
رژیم ولایی به‌طور فعالانه از تاکتیک‌های این نظریه استفاده می‌کند:
نفوذ امنیتی: افشای اسناد یا ادعای وابستگی برخی مخالفان برای ایجاد شک و تردید.
ایجاد اپوزیسیون قلابی: حمایت غیرمستقیم از گروه‌ها یا چهره‌هایی که خط قرمزهای رژیم را رعایت می‌کنند تا اپوزیسیون واقعی تضعیف شود.
برجسته‌سازی اختلافات در رسانه‌ها: بهره‌گیری از شبکه‌های داخلی و سایبری برای بزرگ‌نمایی شکست‌ها و منازعات اپوزیسیون.

۳.۳. پیامدها در ایران
از دست رفتن اعتماد داخلی به اپوزیسیون.
اتلاف فرصت‌های گذار در بحران‌های سیاسی-اجتماعی مانند اعتراضات ۱۴۰۱.
افزایش وابستگی به حامیان خارجی که مشروعیت داخلی را کاهش می‌دهد.

۴. بحث تطبیقی
تجربه کشورهایی مانند شیلی (Garretón, 1989) و آفریقای جنوبی (Giliomee & Simkins, 1999) نشان می‌دهد که اتحاد اپوزیسیون حول قواعد حداقلی و نهادهای میانجی‌گر، شفافیت مالی، پیش‌شرط گذار موفق بوده است. در مقابل، نمونه‌هایی مانند ونزوئلا و لیبی نشان می‌دهد که اپوزیسیون تکه‌تکه حتی پس از سقوط رژیم، نتوانسته گذار پایدار ایجاد کند (Levitsky & Way, 2010).

۵. نتیجه‌گیری
تحلیل اپوزیسیون ایران از منظر نظریه اپوزیسیون تکه‌تکه نشان می‌دهد که پراکندگی کنونی نتیجه ترکیب پیچیده‌ای از تنوع ایدئولوژیک، منافع شخصی، فقدان سنت همگرایی، ضعف نهادی، و سیاست فعال «مدیریت مخالفت» توسط رژیم است. بدون ایجاد سازوکارهای نهادی حل تعارض، تدوین قواعد حداقلی همکاری، و خنثی‌سازی تاکتیک‌های انشقاقی رژیم، گذار دموکراتیک در ایران با خطر شکست یا بازتولید اقتدارگرایی روبه‌رو خواهد بود.