آتلانتیک (The Atlantic)
۲۲ ژوئن ۲۰۲۵
برگردان: شریفزاده و آزاد
* گروهی بانفوذ از افراد درون حاکمیت ایران به آیندهای بدون رهبر فعلی میاندیشند
حملات شنبهشب آمریکا به ایران، بحثی را که روزبهروز در تهران آشکارتر میشود شدت بخشیده است؛ بحثی درباره آینده کشور و اینکه آیا آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، باید همچنان در قدرت بماند یا نه.
به گفته دو منبع مطلع از این گفتوگوها، در روزهای منتهی به مداخله آمریکا، گروهی متشکل از بازرگانان ایرانی، چهرههای سیاسی و نظامی و بستگان روحانیون بلندپایه، شروع به طراحی برنامهای برای اداره کشور بدون خامنهای کردهاند — چه در صورت مرگ این رهبر ۸۶ ساله و چه در صورت کنار گذاشتهشدنش. از نظر قانونی، مجلس خبرگان رهبری که متشکل از ۸۸ روحانی است، باید به عزل رهبر رأی بدهد، اما تشکیل چنین رأیگیریای در شرایط کنونی بسیار بعید است. خامنهای همچنین میتواند به شکلی غیررسمی کنار زده شود — مثلاً از سوی حلقهای از افراد نزدیک که با فشار یا ترغیب، او را به واگذاری قدرت واقعی به یک جانشین موقت متقاعد کنند. آنطور که این طراحان توافق کردهاند، کمیتهای متشکل از چند مقام عالیرتبه کشور را اداره خواهد کرد و با ایالات متحده برای توقف حملات اسرائیل مذاکره خواهد نمود.
این منابع از احتمال افشای فعالیتهایشان بیم داشتند، اما گفتند که با من صحبت کردهاند به امید آنکه انتشار این اطلاعات بتواند واکنش منطقهای و بینالمللی را برای آنها روشن کند. از جمله جزئیاتی که با من در میان گذاشتند این بود که حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین که مستقیماً در این گفتوگوها دخیل نیست، بهعنوان یکی از گزینههای کلیدی برای عضویت در کمیته رهبری در نظر گرفته شده، و برخی از مقامات نظامی حاضر در این رایزنیها بهطور منظم با همتایان خود در یکی از کشورهای مهم حوزه خلیج فارس در تماس بودهاند تا برای تغییر مسیر آینده ایران و ترکیب رهبری آن حمایت جلب کنند.
یکی از افراد مشارکتکننده در این رایزنیها به من گفت: «طرح ما تنها یکی از گزینههاست. تهران این روزها پر است از چنین طرحهایی. آنها دارند با اروپاییها هم درباره آینده ایران صحبت میکنند. همه میدانند که روزهای خامنهای به شماره افتاده. حتی اگر در مقامش باقی بماند، دیگر قدرت واقعی نخواهد داشت.»
این صحبتها پیش از بمباران آمریکا مطرح شده بود. پس از وقوع انفجارها در نطنز، فردو و اصفهان، دوباره با این فرد تماس گرفتم. او گفت: «فکر میکنم شانس موفقیت ما برای کنار زدن خامنهای حالا بیشتر شده. اما نگرانیم و مطمئن نیستیم. ممکن است همهچیز دقیقاً در جهت عکس پیش برود.»
فرد دومی که با او گفتوگو کردم و در جریان این طرحها بود، حالا خوشبینی کمتری نسبت به موفقیت برنامهشان در رسیدن به صلح با آمریکا و اسرائیل داشت. او گفت: «اما حتی اگر ایران مسیر تقابل با ایالات متحده را انتخاب کند، ممکن است لازم شود خامنهای کنار زده شود.»
ابعاد خسارات شب گذشته فعلاً محل جدال روایتی میان واشنگتن و تهران است. آمریکا مدعی است که بمبارانش موفقیتی چشمگیر بوده — دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، ادعا کرده که برنامه هستهای ایران را «نابود کرده» — در حالیکه ایران سعی در کماهمیت جلوهدادن این حملات داشته و میگوید که مواد هستهای خود را پیشاپیش منتقل کرده بوده و این حملات به سایتهای مستحکمشده نفوذ نکردهاند. در هر صورت، آنطور که به من گفته شده، حالوهوای حاکم بر محافل نزدیک به حکومت ایران دوگانه شده است. برخی از افراد نزدیک به قدرت، از جمله همان طراحانی که با من صحبت کردند، خواستار توافق با ترامپ هستند — حتی اگر این به معنای کنار گذاشتن خامنهای باشد. اما برخی دیگر معتقدند که ایران باید پاسخ دهد، وگرنه زمینه را برای تهاجمهای بعدی فراهم خواهد کرد.
«ایران پاسخ خواهد داد و جنگ گسترش خواهد یافت — حتی اگر فقط بهطور موقت باشد.» این را مصطفی نجفی، تحلیلگر مستقر در تهران که به نهادهای امنیتی ایران نزدیک است، اندکی پس از حملات به من گفت.
من یک روز پیش از این گفتوگو نیز با نجفی صحبت کرده بودم. آن زمان او به من گفته بود که ایران خود را از پیش برای مداخله آمریکا و چندین ماه جنگ آماده کرده است. بهرغم یک هفته حملات سنگین اسرائیل، توان موشکی و پهپادی ایران همچنان قابلتوجه باقی مانده بود. او افزود که تجربه طولانی ایران در جنگهای نامتقارن، موقعیتی مناسب برای ورود به نبردی طولانیمدت با آمریکا و اسرائیل فراهم کرده است. به گفته نجفی، ایران تا آن لحظه کوشیده بود ایالات متحده را وارد جنگ با اسرائیل نکند — تهران نیروهای نیابتیاش در منطقه را علیه منافع آمریکا فعال نکرده بود — اما حمله مستقیم آمریکا میتواند این معادله را تغییر دهد.
با این حال، گزینههای ایران در این زمینه محدود است. حزبالله لبنان دیگر سایهای از گذشته خود است و علاقهای به پیوستن به جنگ ایران با اسرائیل و آمریکا از خود نشان نداده است. در عراق نیز، کشور درگیر یک کارزار انتخاباتی ملی است و بعید است که شبهنظامیان طرفدار تهران بخواهند کشور را وارد درگیری جدیدی کنند و هزینه سیاسی آن را بپردازند.
برخی از چهرههای درون حاکمیت ایران پیشنهاد کردهاند که کشور از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج شود و بهصورت علنی در پی تولید سلاح هستهای برآید. این پیشنهاد با لحن تهاجمیای که حتی از برخی جناحهای میانهرو به گوش میرسد نیز همخوانی دارد. برای مثال، پیش از حمله آمریکا، علی لاریجانی، رئیس پیشین مجلس، شخصاً رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تهدید کرده و گفته بود که ایران «پس از پایان جنگ، سراغ او خواهد رفت».
اما ممکن است تحولات با سرعتی بیش از حد در حال پیشرفتن باشند که خامنهای بتواند برنامههای بلندمدت خود را به اجرا بگذارد. مجتبی دهقانی، تحلیلگر مستقر در اروپا که شناختی نزدیک از رهبری ایران دارد، به من گفت که احتمالاً ایران در روزهای آینده با یک حمله نمادین، احتمالاً علیه پایگاههای آمریکا در عراق، پاسخ خواهد داد. اما به باور دهقانی، چنین اقدامی احتمالاً موجب گسترش جنگ خواهد شد و به سقوط خامنهای خواهد انجامید، چرا که جناح رقیب از این فرصت برای در دستگرفتن قدرت و تلاش برای صلح با ایالات متحده استفاده خواهد کرد.
خامنهای طی سالها کشورش را در شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» رهبری کرده، در حالیکه همواره از درگیری مستقیم با این دشمنان بر خاک ایران پرهیز داشته است. اما اکنون خود خاک ایران هدف حملات هر دو طرف قرار گرفته است. کشور با انتخابی سرنوشتساز روبهروست: یا باید جنگ را گسترش دهد و خطر تشدید تنش با کشورهای خلیج فارس — که میزبان پایگاههای آمریکا هستند — را به جان بخرد، یا راه مصالحهای تاریخی با آمریکا را در پیش گیرد که به معنای پایاندادن به دههها خصومت خواهد بود. موضع خامنهای همزمان لجوجانه و محتاطانه، تا حدی که به بزدلی شباهت دارد، توصیف میشود. نخبگان پیرامون او اکنون این پرسش را مطرح میکنند که آیا او باید کنار گذاشته شود تا یکی از این دو مسیر طی شود.
—————
* آرش عزیزی یکی از نویسندگان همکار در آتلانتیک است. کتاب جدید او با عنوان «آنچه ایرانیان میخواهند:زن، زندگی، آزادی» در دی ماه ۱۴۰۲ منتشر شد.