قمپزیسم ولایی و سیمولاکرا: بازنمایی قدرت در نظام ولایی
مقدمه
در زبان عامه فارسی، «قمپز» به معنای لافزنی، بزرگنمایی و خالیبندی است (دهخدا، ۱۳۵۱). در عرصه سیاسی، این مفهوم به الگویی از حکمرانی اشاره دارد که بهجای ارائه راهحلهای واقعی برای مسائل ساختاری، بر بازنمایی نمادین اقتدار و سرکوب نرم و سخت تمرکز دارد. در نظام ولایی ایران، «قمپزیسم» به شیوهای از حکمرانی تبدیل شده که جلوهای از قدرت، اخلاق و معنویت را بدون پشتوانه واقعی خلق میکند.
این مقاله با بهرهگیری از نظریه سیمولاکرای(Simulacra ) ژان بودریار (Baudrillard, 1994)، به تحلیل این پدیده در گفتمان و عملکرد علی خامنهای و نهادهای وابسته، بهویژه سپاه پاسداران، میپردازد.
چارچوب نظری
نظریه سیمولاکرا(Simulacra)
ژان بودریار در نظریه سیمولاکرا چهار مرحله برای بازنمایی واقعیت تعریف میکند (Baudrillard, 1994): نخست، بازنمایی وفادار به واقعیت؛ دوم، تحریف واقعیت(Distortion of reality)؛ سوم، پنهانسازی غیاب واقعیت از طریق وانمودگی(Simulacra)؛ و چهارم، جدایی کامل نشانه از واقعیت که به فراواقعیت(Hyperreality) منجر میشود. در مرحله چهارم، نشانهها بهتنهایی و بدون ارتباط با واقعیت عینی عمل میکنند و قدرت صرفاً بهصورت نمادین بازتولید میشود. این چارچوب نظری برای تحلیل قمپزیسم در نظام ولایی ایران مناسب به نظر میرسد، زیرا این نظام به خلق نشانههای تهی از معنا وابسته است و قدرت واقعی را با بازنماییهای نمادین جایگزین میکند (Poster, 2001).
انواع قمپز در گفتمان ولایی
قمپزیسم در نظام ولایی در اشکال گوناگونی ظاهر میشود که هرکدام کارکرد خاصی در حفظ ساختار قدرت دارند:
● قمپز تاریخی: این نوع قمپز با تحریف تاریخ و اسطورهسازی از گذشته، مشروعیت نظام را تقویت میکند. برای مثال، روایتسازیهای جعلی درباره پیروزیهای جبهه مقاومت، انقلاب ۱۳۵۷ بهعنوان «بزرگترین تحول تاریخ بشری» یا تقدیس جنگ ایران و عراق و پیروزی بر صدام از این دستهاند (کاظمزاده، ۱۳۹۹).
● قمپز نظامی: ادعای توان نظامی و بازدارندگی در حالی مطرح میشود که توان استراتژیک واقعی محدود است و معطوف به سرکوب داخلی است، مانند نمایش رزمایشهای موشکی یا رژه های نمایشی برای تبلیغات داخلی.
● قمپز اخلاقی: نظام با ادعای پاکدستی، زهد و معنویت، فساد گسترده در نهادهای وابسته را پنهان میکند (Transparency International, 2023).
● قمپز آیندهنگرانه: وعدههای تمدن نوین اسلامی بدون ابزار تحقق، امید کاذب ایجاد میکند (رحیمیان، ۱۳۹۸).
● قمپز الهیاتی: تصمیمات به مفاهیم غیبی مانند مشیت الهی یا امام زمان نسبت داده میشود تا مشروعیت دینی کسب شود (قبادزاده، ۱۳۹۴).
● قمپز وعدهمحور: این نوع قمپز با ارائه چشماندازهای خیالی، مانند تبدیل ایران به قدرت اول منطقه یا تولید واکسن داخلی، مطالبات واقعی را به تعویق میاندازد (رحیمیان، ۱۳۹۸).
● قمپز آماری: جعل یا دستکاری آمار، مانند اعلام نرخ تورم تکرقمی در اوج گرانی، برای نمایش کارآمدی بهکار میرود (Transparency International, 2023).
● قمپز دشمنمحور: بزرگنمایی تهدید خارجی، مانند «دشمن در کمین» یا «جنگ شناختی»، برای انسجام درونی و توجیه سرکوب داخلی استفاده میشود (وینتهال، ۱۳۹۹).
● قمپز تکنولوژیک/علمی: ادعای پیشرفتهای علمی و صنعتی، مانند ساخت ماهواره بومی یا فناوری نانو، بدون شواهد معتبر مطرح میشود.
● قمپز امنیتی/اقتداری: نمایش اقتدار امنیتی، مانند ادعای «اقتدار بلامنازع سپاه» یا دستگیری شبکههای جاسوسی مجهول و دستگیری افراد بی گناه و نمایش اعتراف رسانه ایی، برای پنهانسازی بحرانهای داخلی بهکار میرود (اوستوار، ۱۳۹۵).
تحلیل کارکردی انواع قمپز
هر نوع قمپز کارکرد خاصی در نظام ولایی دارد. قمپز وعدهمحور با به تعویق انداختن مطالبات، بقای نظام را تضمین میکند. قمپز ایدئولوژیک با معنابخشی دینی به وضعیت نامطلوب، مقاومت اجتماعی را کاهش میدهد. قمپز آماری و تکنولوژیک برای اعتمادسازی نمادین و مصرف داخلی طراحی شدهاند. قمپز دشمنمحور در مواقع بحرانی، توجه عمومی را از ناکارآمدیها منحرف میکند. این دستهبندی نشان میدهد که قمپزیسم نهتنها یک سبک گفتاری، بلکه منطق اصلی تولید قدرت در فقدان حقیقت است.
نمونههایی از گفتار خامنهای: بازنمایی قدرت در هیأت سیمولاکر
گفتارهای علی خامنهای الگوهای مشخصی از قمپزیسم را نشان میدهند. عباراتی مانند «اقتدار نظام»، «مردم پای کار»، «جوانان انقلابی» و «دشمن در حال افول» بهطور مکرر در سخنرانیهای او دیده میشوند (خامنهای، ۱۴۰۰). این گزارهها بدون نیاز به مستندات عینی، بهعنوان حقیقتهای خودبسنده بازتولید میشوند. برای مثال، در شرایطی که بحرانهای معیشتی، اعتراضات اجتماعی و شکستهای سیاست خارجی آشکار هستند، خامنهای با ادعاهایی مانند «نظام اسلامی امروز از همیشه مقتدرتر است» یا «دشمنان از انقلاب اسلامی شکست خوردهاند» واقعیتی نمادین خلق میکند که نیازی به تأیید تجربی ندارد. به گفته بودریار، این بازنماییها صرفاً خود را بازتولید میکنند، بدون ارتباط با واقعیت یا نتایج ملموس (Baudrillard, 1994).
نقش رسانهها و مناسک دینی در بازتولید سیمولاکر قدرت
رسانههای وابسته به نظام ولایی، مانند صداوسیما، خبرگزاریهای فارس و تسنیم، سپاه و شبکههای اجتماعی همسو، فراتر از اطلاعرسانی عمل میکنند و به ابزار تولید واقعنمایی تبدیل شدهاند. این رسانهها با تکرار تصاویر، سخنرانیها و تیترهای خبری اغراقآمیز و حذف نشانههای نارضایتی، فضایی فراواقعی خلق میکنند که در آن ادعاهایی مانند «خامنهای محبوبترین رهبر جهان» یا «ملت ایران یکصدا پشت نظام ولایی ایستادهاند» به حقیقتهای غیرقابل تردید بدل میشوند (Amnesty International, 2022). مناسک دینی، مانند نماز جمعه، راهپیماییهای حکومتی و عزاداریهای سیاسیشده، نیز این سیمولاکر را تقویت میکنند. در این مراسم، بازنماییهای بصری مانند پوسترهای عظیم خامنهای، شعارهای مذهبی-سیاسی و پوشش رسانهای گسترده، گفتمانی از اقتدار و مقبولیت میسازند که با واقعیتهای اجتماعی در تضاد است، اما بهدلیل تکرار آیینی، قدرت بازتولید خود را حفظ میکند (فرکلاف، ۲۰۰۳).
سپاه پاسداران و قمپزیسم لوپنی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان بازوی اجرایی نظام ولایی، نمونه بارزی از «قمپزیسم لوپنی» را به نمایش میگذارد که ترکیبی از خالیبندی، لمپنیسم، تهدید، رزمایشهای رسانهای و مشروعیتسازی آیینی است (اوستوار، ۱۳۹۵). برای مثال، ادعای «انتقام سخت» پس از ترور قاسم سلیمانی به عملیاتی نمادین و نمایشی محدود شد (وینتهال، ۱۳۹۹). رزمایشهای موشکی نیز عمدتاً برای تبلیغات داخلی برگزار میشوند، بدون آنکه توان استراتژیک واقعی داشته باشند. همچنین، تولید اعترافات تلویزیونی برای مهندسی افکار عمومی نمونه دیگری از این رویکرد است (Amnesty International, 2022).
تحلیل گفتمان: رویکرد تحلیل محتوای کیفی
با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (کریپندورف، ۲۰۱۸)، گفتارهای علی خامنهای بررسی شده و ویژگیهای زیر شناسایی شدهاند:
● استفاده مکرر از واژگان پرشکوه اما تهی مانند «دشمن»، «عزت»، «اقتدار»، «تمدن نوین» و «جبهه مقاومت».
● دوگانهسازیهای ارزشی مانند مؤمن/نامؤمن و انقلابی/غیراصیل.
● تکرار وعدههای بلندمدت بدون شاخصهای عینی تحقق.
● ارجاع مکرر به مفاهیم غیبی و ناملموس برای مشروعسازی قدرت.
این ویژگیها گفتمان را به ابزاری برای وانمودگی تبدیل کرده و باورهای پیشساخته را در مخاطبان بازتولید میکنند (فرکلاف، ۲۰۰۳).
تحلیل سیمولاکر قمپزیسم لوپنی
سیمولاکر قمپزیسم لوپنی در نظام ولایی در لایههای مختلف نمود مییابد:
● لایه نظامی: ادعای قدرت دفاعی و بازدارندگی از طریق رزمایشهای تلویزیونی و موشکپرانی تبلیغاتی مطرح میشود، اما در واقعیت با ضعف استراتژیک و ناکارآمدی نظامی مواجه است.
● لایه اخلاقی-ایدئولوژیک: نمایش معنویت و ولایتمداری با سخنرانیهای شعاری و مداحی همراه است، در حالیکه فساد، ریا و شکاف میان گفتمان و رفتار مشاهده میشود.
● لایه اقتصادی: شعارهایی مانند مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی با تصرف پروژهها و انحصارطلبی همراه است، اما ناکارآمدی و حذف رقابت اقتصادی را پنهان میکند.
● لایه اجتماعی-فرهنگی: ادعای مردمیبودن و دفاع از مستضعفین با مستندهای قهرمانی و اسطورهسازی همراه است، اما در عمل تحقیر نخبگان و سانسور فرهنگی را به دنبال دارد.
● لایه امنیتی-سیاسی: نمایش تسلط اطلاعاتی و اقتدار ملی با اعترافات تلویزیونی و سرکوب همراه است، اما در واقعیت با بحران مشروعیت و نارضایتی عمومی مواجه است.
پیامدهای سیاسی و اجتماعی قمپزیسم
حکمرانی مبتنی بر قمپزیسم پیامدهای چندلایهای دارد:
● پیامدهای سیاسی: گسست مشروعیت، ناتوانی در مواجهه با بحرانها و توسل مداوم به سرکوب نرم و سخت.
● پیامدهای اجتماعی: بیاعتمادی عمومی، شکاف میان مردم و حاکمیت و رشد نارضایتی و طغیان خاموش.
● پیامدهای فرهنگی/معنایی: فروپاشی تمایز میان راست و دروغ، تسلط روایتهای توخالی و مرگ حقیقت.
● پیامدهای ساختاری: ناتوانی در اصلاحپذیری، فرسودگی نهادها و تمرکز بر کنترل بهجای کارآمدی.
این پیامدها در بلندمدت به بیتفاوتی، سرخوردگی و انفجارهای ناگهانی اجتماعی منجر میشوند، زیرا نظام فاقد توان اقناع، مشروعیت اقناعی و انسجام درونی برای تغییر است.
جمعبندی
نظام ولایی ایران بهجای تولید قدرت واقعی، به بازتولید نشانههای تهی از واقعیت وابسته است. این روند، که در این پژوهش «قمپزیسم» نامیده شد، با ترکیب تئوکراسی، تبلیغات و لمپنیسم نهادینهشده، نوعی «قدرت خیالی» خلق کرده که مصداق بارز سیمولاکرای بودریار است (Baudrillard, 1994). سپاه پاسداران این وضعیت را در ابعاد نظامی، اقتصادی و فرهنگی بازتولید میکند. نظام ولایی نهتنها با بحران مشروعیت، بلکه با بحران «بازگشت به واقعیت» مواجه است. این تحلیل با تکیه بر نظریه بودریار، چارچوبی برای فهم سازوکارهای پنهان قدرت در نظامهای تبلیغاتی ارائه میدهد.
پیشنهادات برای پژوهشهای آینده
● بررسی تطبیقی قمپزیسم در نظامهای سیاسی مشابه با استفاده از نظریههای پساساختارگرا.
● تحلیل تأثیر قمپزیسم بر رفتار انتخاباتی و مشارکت سیاسی در ایران.
● مطالعه نقش شبکههای اجتماعی در تقویت یا تضعیف بازنماییهای قمپزیستی.
———————————-
منابع
• Baudrillard, J. (1994). Simulacra and Simulation. University of Michigan Press.
• دهخدا، ع. ا. (۱۳۵۱). لغتنامه. انتشارات دانشگاه تهران.
• Poster, M. (2001). Jean Baudrillard: Selected Writings. Stanford University Press.
• کاظمزاده، م. (۱۳۹۹). اسطورهسازی و روایتهای تاریخی در گفتمان سیاسی ایران. مجله خاورمیانه، ۷۴(۳)، ۴۲۱-۴۳۹.
• Transparency International. (2023). Corruption Perceptions Index 2022. https://www.transparency.org
• رحیمیان، م. (۱۳۹۸). گفتمان تمدن اسلامی در سیاست ایران. مطالعات ایرانی، ۵۲(۵-۶)، ۷۸۹-۸۱۲.
• قبادزاده، ن. (۱۳۹۴). سکولاریسم دینی: چالش الهیاتی دولت اسلامی. انتشارات دانشگاه آکسفورد.
• خامنهای، ع. (۱۴۰۰). گزیده سخنان آیتالله خامنهای. https://www.leader.ir
• اوستوار، ا. (۱۳۹۵). پیشگامان امام: دین، سیاست و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. انتشارات دانشگاه آکسفورد.
• وینتهال، ب. (۱۳۹۹). پاسخ نمادین ایران: مورد قاسم سلیمانی. تحلیل سیاست خارجی، ۱۶(۴)، ۵۶۷-۵۸۵.
• Amnesty International. (2022). ایران: اعترافات اجباری و تبلیغات دولتی. https://www.amnesty.org
• کریپندورف، ک. (۲۰۱۸). تحلیل محتوا: مقدمهای بر روششناسی آن. انتشارات سیج.
• فرکلاف، ن. (۲۰۰۳). تحلیل گفتمان: تحلیل متنی برای تحقیقات اجتماعی. راتلج.