ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 30.04.2025, 14:10
فقر فخر نیست

سعید مظفری

مخصوصا فقر ریاضیات و فلسفه و منطق و اندیشیدن متدیک که نه تنها فخر نیست بلکه مایه عذاب روزانه در جهنم حکومت دینی است.

آن الجنه که اهل البله(۱) آن را پر کرده اند فقط در ذهن بیماران فراری از ریاضیات و فلسفه آنقدر به واقعیت پهلو میزند که حاضرند بخاطرش خود و دیگران را به کشتن بدهند.

در تاریخ علوم عقلی سرزمین ما همین‌قدر بس که نامدارترین مورخ مؤلف این رشته زنده یاد دکتر سید ذبیح‌الله صفا «تاریخ علوم عقلی» خود را به‌زحمت تا نیمه قرن پنجم هجری می‌کشاند و پس از آن هر چه بوده «سیر حکمت در اروپا»(۲) بود. البته قبل از آن هم برگردان و واگردان ناقصی از آن بخش از فلسفه غرب باستان بوده که به مذاق دین خوش می‌آمده یا می‌توانسته با دین‌خویی پدران ما سازگار باشد وگرنه فلسفه به معنایی که مثلا محمد بن زکریای رازی می‌فهمیده محل جولان نیافته و من در عجبم که چگونه اسم او به ما رسیده؟ شاید هم صدقه فحش‌های آبداری است که امثال ناصر خسرو و پورسینا به او داده‌اند.

اما در نظم و نثر و حکایت و روایت و افسون و افسانه و کیمیا و لیمیا و سیمیا و تفسیر و سفرنامه و هزار و یک شب و هزار و یک روز تا دلتان بخواهد نوشته داریم.

اما این مقدمه را گفتم تا برسم به اینکه اگر بر مبنای خرد و منطق و عقل و استدلال تحلیل نکنیم گذشته را و از آن نگذریم به تحلیل چه باید کرد نخواهیم نرسید. به عنوان یک مثال دعوای هنوز حل نشده دو بنی مألوف که نیم قرن گلوی ما را چسبیده و راه اندیشه که هیچ حتی راه نفس ما را هم بند آورده این است که شاه بد بود یا خوب؟

انگار که هنوز از پس هزاران سال یکی از اشباح در گردش بر این کهسار آبی رنگ یعنی حضرت زرتشت نمی‌گذارد از دوگانه بد یاخوب، اهریمنی یا اهورایی، گذر کنیم و از تفکر خطی به تفکر منطقی چندوجهی برسیم.

هنوز هم نامداران ما دست از فحش دادن به شاه نکشیدند(۳) یا رحمت فرستادن به روح پدر شاه.(۴) انگار از تولید اندیشه منجر به یک طرح و برنامه برای آینده عاجز مانده‌ایم. چرا؟ چرا در گذشته گیر مانده‌ایم؟ چون فکر کردن سخت است و خیال بافتن آسان.

اگر سختی تفکر ریاضی و استدلالی را بر خود هموار نکنیم و به نتیجه تصمیم جمعی برآمده از خرد و منطق وفادار نمانیم نتیجه همینی می‌شود که هست و تا ابد با خود و دیگران درگیریم که این بد است یا آن؟ این خوب است یا آن؟ و عجبا که مثل بعضی از رفقای قدیم می‌رسیم به اینکه استالین خوب نبود و باید به‌دامن انور خوجه پناه برد و راه را از او پرسید و عجب‌تر اینکه در مسیر انور خوجه‌ای دو گروه شدند یک گروه سوار مرکب طوفان و آن دیگری توفان!

و عجب‌ترتر اینکه این بحث‌ها هنوز هم ادامه دارد و گروهی هنوز در دفاع از استالین با صورتی سرخ از برافروختگی تمام روایات از جنایات استالین را برساخته‌های امپریالیست‌ها می‌دانند.

تا از این دوگانه بد و خوب بیرون نیاییم و زندگی را چنانکه هست نبینیم گرفتار می‌مانیم.

————————————
۱. با جستجوی صورت حدیث «اکثر اهل الجنة البله» (بیشتر باشندگان بهشت نابخردانند) می بینید که نه شیعه نه سنی بطور واضح نه جرئت دارند آن را رد کنند چون مثلا امام محمد غزالی بارها آن را نقل کرده، نه میتوانند تأیید کنند چون در آن صورت یا قید خرد را باید بزنند یا قید بهشت را. از این دست پارادکسها زیاد است مثلا برده داری که نه میتوانند تأیید کنند چون در تمام دنیا لغو شده نه میتوانند رد کنند چون «حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ‌الْقِیَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ».
۲. اشاره به کتابی با همین نام از محمد علی فروغی
۳. یک نمونه: https://khatechaharom.org
۴. یک نمونه: https://www.tribunezamaneh.com/archives/398450
البته در ایراندوستی این بزرگواران ذره‌ای تردید ندارم.