ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 22.11.2022, 11:22
عبای تازه و خونین امپراتور خامنه‌ای

رضا گوهرزاد

به یاد کیان پیر فلک ۹ ساله که به رنگین کمان پیوست

عملکرد جمهوری اسلامی در ۴ پرده به بهانه روز جهانی حقوق کودک

کنوانسیون حقوق کودک در ۲۰ نوامبر سال ۱۹۸۹ تصویب شده و جمهوری اسلامی به عنوان یکی از امضا کنندگان آن باید آن را اجرا کند. اما جمهوری اسلامی همواره تا کنون با ترفندهایی، آن را دور زده است در این کنوانسیون، کودک به کسانی که کمتر از ۱۸ سال داشته باشند گفته می‌شود.

پرده ۱ – دوران جنگ ایران و عراق(سرباز کوچولو‌ها و رهبری خمینی)
جمهوری اسلامی با فرستادن کودکان و نوجوانان به جبهه‌های جنگ با این انگیزه که آنها برای دفاع از میهن داوطلبانه به جنگ می‌روند، با ایجاد بسیج یک میلیونی و نام‌نویسی آز آنها و نشان دادن رفتن آنها به جبهه از تلویزیون دولتی، همراه با سرود‌های انقلابی و اسلامی این خواست را نه تنها در میان آنها گسترش داد، بلکه با ترویج فلسفه شهادت، رضایت خانواده‌ها را برای اجازه دادن به فرزندان برای حضور در جبهه‌ها را نیز مشروعیت بخشید.

این کودکان و نوجوانان بسیجی به جبهه‌ها فرستاده می‌شدند، شب‌ها سواری بر اسب سفید با ‌هاله‌ای از نور مهتابی، دعوت به شهادت روی زمین‌های مین‌گذاری شده می‌کرد و این نوجوانان، روی مین‌ها یا جان می‌باختند و یا مجروح و معلول می‌شدند و زنده‌ماندگان معلول در سال‌های نخست پس از پایان جنگ، روانه آسایشگاه‌ها و بیمارستانها شده و کم کم به فراموشی سپرده شدند.

بخش دیگری از این نوجوانان در خط مقدم جبهه کشته‌شدند. در جنگ ایران و عراق بنابر آمار رسمی، شمارکشته شدگان ۱۴ ساله و کمتر ۷۰۵۴ ﻧﻔﺮ و شمار کشته شدگان ۱۵ تا ۱۸ ساله ۶۵۵۷۵ ﻧﻔﺮ است. بنا بر قوانین جهانی، استفاده از کودکان و نوجوانان در جنگ‌ها ممنوع و جرم است. 

پرده ۲ - اعدام کودکان و نوجوانان در دهه ۶۰ شمسی
۳۰ خرداد ۱۳۶۰دوران تازه‌ای را در جمهوری اسلامی رقم زد و دستگیری‌های گسترده نوجوانان هوادار سازمان‌های سیاسی، شمار بالایی از کودکان و نوجوانان را روانه زندان‌های اسلامی ایران کرد و آنها را با شکنجه و بازجویی‌های خشونت‌بار و سپس دادگاه‌های چند دقیقه‌ای روبرو کرد و افزون بر زندان‌های دراز مدت، شمار زیادی نیز از کودکان و نوجوانان اعدام شدند و حکومت جمهوری اسلامی در آغاز، بنا بر سن کیفری شرعی دختران (۹سال) و پسران (۱۵ سال) را در برابر جوخه‌های اعدام قرار داد.

بنا بر آگاهی‌های رسانه‌ای سازمان‌های سیاسی در دهه ۶۰ که در تارنمای رادیو زمانه نیز آمده است:
۹ دختر بچه زیر ۱۳ سال اعدام شده‌اند.
۲۲ دختر اعدام شده بین ۱۳ و پانزده سال بوده‌اند.
۱۸۷ دختر نو جوان اعدامی زیر ۱۸ سال اعدام شده‌اند.

اما آمارهای منتشر شده از سوی سازمان «ایران‌تریبونال» نام بیش از ۱۲۶ دختر و پسر ۱۸ ساله و زیر ۱۸ سال در میان اعدام شدگان در بین سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷ دیده می‌شود. 

پرده دوم اعدام کودکان و نوجوانان به دلایل سیاسی، با مرگ خمینی نیز پایان می‌پذیرد. 

پرده ۳ – دوران صبر و انتظار برای رسیدن متهم به سن ۱۸ سالگی
(دوران رهبری خامنه‌ای و رییس جمهوری رفسنجانی، خاتمی،احمدی نژاد، روحانی ورئیسی)
اعلامیه جهانی حقوق کودک در ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ تصویب می‌شود و جمهوری اسلامی به صورت مشروط پس از تصویب مجلس شورای اسلامی در اول اسفند ۱۳۷۲ و تایید آن از سوی شورای نگهبان در ۱۱ اسفند ۱۳۷۲ ‌قانون اجازه پیوستن دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک را برای اجرا به دولت ابلاغ می‌شود.

‌ماده واحده‌ای که به آن پیوست می‌شود کلاه شرعی است که اجرای هر ماده از حقوق کودک را به بهانه تعارض با قوانین داخلی و موازین اسلامی از سکه می‌اندازد و تضعیف می‌کند. از همین دوره است که قاضی‌ها برای کودکان حکم اعدام صادر می‌کنند و اجرای حکم را تا نخستین بامداد ۱۸ سالگی او به عقب می‌اندازند و از این روی بسیاری از کشورها که خودشان مجازات اعدام را دارند در برابر جمهوری اسلامی سکوت می‌کنند و کشور آمریکا که در اصل به کنوانسیون نپیوسته، حرفی برای گفتن ندارد. در این دوران است که رییس جمهورهای اعتدال‌گرا، اصلاحاتی و یا اصول‌گرای ایران، عملکرد همانند دارند.

پرده ۴- خشونت و کودک‌کشی در خیزش “زن، زندگی، آزادی”
از آغاز جنبش، بیش از ۶۰ کودک و نوجوان، قربانی خشونت و کودک‌کشی حکومتی می‌شوند که بیش از ۴ دهه از دوران خمینی تا کنون در دوران کهنسالی خامنه‌ای، به کودک‌کشی در شکل‌های گوناگون پرداخته و تنها تفاوت امروز، شیوه‌های خبر رسانی در گستره جهانی است که چشم جهانیان شاهد این کودک‌کشی لجام گسیخته حکومت می‌شود.

پرسش اساسی این است که چرا سیاستمداران و سازمان ملل و زیرمجموعه‌هایش مانند یونیسف بیش از ۴۰ سال چشم بر جنایت و کودک‌کشی جمهوری اسلامی بسته بودند و گویی امروز با معجزتی از خواب بیدار شده‌اند و اعلامیه می‌دهند؟ همین سکوت ۴۰ ساله جهانیان، اعدام کودکان را در زندانهای دهه ۶۰ نادیده گرفت و فرصت داد تا کودکان و نوجوانان در جنگ ایران و عراق کشته شوند و میدان‌های مین‌گذاری شده با خون کودکان و نوجوانان رنگین شود و جمهوری اسلامی به عادی‌سازی روند خشونت دست بزند.

امروز بیش از ۱۶۰۰۰ زندانی اعتراض‌های خیابانی در زندان‌های جمهوری اسلامی هستند که شمار بالایی از آنها را نوجوانان تشکیل می‌دهند. شبکه سی‌ان‌ان به نقل از گفتگوی پزشکانی که از آثار شکنجه و تجاوز جنسی بر پیکرهای این نوجوانان سخن می‌گویند و هشدار می‌دهند، این احتمال را رسانه‌ای کرده است.

نگذارید دژخیمان این کودکان و نوجوانان را طعمه خواست‌های پلیدشان کنند.

رضا گوهرزاد
۲۰ نوامبر ۲۰۲۲
کالیفرنیا - آمریکا



نظر خوانندگان:


■ درود بر آقای گوهرزاد!
نحوه های عملکرد حُکام فقاهتی با ابزارهای سرکوب و خونریزی و عناصر شکنجه‌گر و تجاوز کننده به حیثیّت و شرافت و ناموس فرزندان این آب و خاک، قدمت کهنسال دارد. نگاهی سرسری فقط به کتاب «الفتوح/نوشته ابن اعثم کوفی» کفایت می‌کند تا بتوان عمق فاجعه آنچه را حُکام فقاهتی از اجرایش هنوز که هنوز است ابایی و شرمی ندارند به عیان دید و دریافت.
کوشش از بهر خنثا کردن ارگانهای حکومت فقاهتی و کشیدن نیش کُشنده متولّیان آن، آنهم بدون خونریزیهای دهشتناک پروسه‌ای ست که ضامن موفقیّت آمیز بودنش باید در ابعاد گوناگون اجرایی از طرف مردم ایران در داخل و ایرانیان برونمرزی در سراسر جهان، پیوسته پشتیبانی شود. هر چقدر صدای ایرانیان برونمرزی برای انعکاس فریادهای دلخراش و کاملا حقّ طلبانه و مسالمت آمیز آنها از دختران و زنان و کودکان و جوانان و نوجوانان گرفته تا کهنسالان رساتر و گسترده‌تر واتاب پیدا کند، به همان میزان می‌توان حُکام فقاهتی و حلقه دستگاههای حریص و تشنه خونریزی آن را به قرنطینه کنترل و خنثا کردن مجبور و محدود کرد. حُکّام فقاهتی برای جنایتهایی که مرتکب میشوند هرگز حسب مفاد ایدئولوژی مخرّبشان به هیچکس پاسخگو و مسئول نیستند؛ زیرا جنایتهای خود را عبادت‌های الهی در خدمت قاهر جبّار و مکّاری می‌دانند که شمشیر خونریز آنها را توجیه کرده است (نگاه کنید برای مثال به افاضات مصطفی حسینی طباطبایی/کتاب: دفاع از شمشیر اسلام - در پیرامون علل پیشرفت مسلمین).
حُکّام فقاهتی و تمام دست اندرکاران رنگارنگ آن را با تنگتر کردن حلقه‌های نفوذی در زمینه های مختلف است که می‌توان آنها را گام به گام به بن‌بست تسلیم شدن و انداختن شمشیر خونریزشان مجبور کرد. شعله‌ور شدن آتش خجسته و کاملا به حقّ مردم ایران؛ بویژه زنان و دختران و نوجوانان و جوانان، آتشی ست که شعله ها خواهد کشید تا بر سراسر ایران جغرافیایی و فرهنگی، حقانیّت به زندگی و آزادی و آبادانی و خوشزیستی و عاشقی و سرود و آواز خوانی و رامشگری را واقعیّت‌پذیر کنند.
شاد زی و دیر زی! / فرامرز حیدریان