ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 19.11.2022, 17:48
خوب و بد فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی

ع. گویا

به لحاظ اهمیت نقشی که شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی مجازی در گسترش عظیم “اطلاعات” (information)، “اکاذیب ناآگاهانه”(misinformation) و “اکاذیب آگاهانه” (disinformation) در برخورد با مسایل گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و... بازی می‌کنند، نگارنده این سطور علاقمند به طرح نکات ذیل می‌باشد:(*)

۱. ایجاد فضای مجازی و گسترش شبکه‌های اجتماعی در درون این فضا بدون شک یکی از شگفت‌انگیزترین محصولات روند خلافیت علمی و تکنولوژیک بشر أست. نقش فضای مجازی در گسترش روند دانسته‌ها و اطلاع‌رسانی عمومی در وسیع‌ترین شکل ممکن، پس از اختراع صنعت چاپ، در تاریخ علمی و تکنولوژیک بشر بی‌بدیل است. فضای مجازی به کمک موتور‌های جستجوگر (search engines) و به همراه شبکه‌های ارتباطی اجتماعی، به نحو بی‌نظیری در دموکراتیزاسیون دسترسی به اطلاعات نفش دارند.

برای اولین بار در تاریخ، دسترسی به اندوخته علمی و دانستنیهای بشر و بهره مندی از آن از انحصار طبقات فرادست اجتماعی, روحانیون، موبدان، و کاهنان حامی آن طبقات خارج شده و این امکان برای افراد متعلق به طبقات و گروه‌های فرودست‌تر هم، با هزینه‌ای نه چندان گزاف، فراهم آمده أست. اکنون، آن جوان نابغه ساکن بلخ بر خلاف گذشته‌های دور، دیگر نباید رنج و مخاطرات سفر به نظامیه بغداد را به جان بخرد تا به تلمذ از محضر اساتید علوم عقلی و نقلی زمان نایل آید! فاصله او با بهره وری از حاصل اندیشه بزرگان علم و ادب معاصر در داشتن یک لپ تاپ یا تلفن هوشمند و دسترسی به یک ارتباط اینترنتی، خلاصه می‌شود.

اگر چه هنوز در دنیای معاصر همین مختصر هم از دسترس بسیاری مردمان در اقصی نقاط گیتی خارج أست، ولی دستیابی به آن غیر ممکن نیست. بنابراین، اختراع فضای مجازی به کاهش نسبی موانع طبقاتی، نژادی، جنسیتی، جغرافیایی و قومی و ملی در ارتباط با دستیابی به اندوخته دانش بشری بسیار یاری رسانده است.

۲. گسترش وسیع ارتباطات از طریق ایجاد شبکه‌های گوناگون گروهی و اجتماعی از زمره دیگر شگفتی‌های فضای مجازی است. امروز هر فرد با هر نوع گرایش و نحله فکری، عقیدتی، و یا علاقه شخصی قادر است که با همگنان خود در هر گوشه دنیا به تبادل اندیشه نشیند و هر “چه دل تنگش خواست،” بگوید و بشنود. که این خود، آنچنان که بعدا بدان خواهم پرداخت، می‌تواند به “چشم اسفندیار” این فضا تبدیل شود. گسترش اینترنت و فضای مجازی در اقصی نقاط دنیا به جهانی شدن(globalization) نگرش‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، هنری و... یاری می‌رساند و به حساسیت‌ها و علائق مشترک در میان انبوه عظیمی از مردم جهان به ویژه جوانان، که به لحاظ مرزهای جغرافیایی و سیاسی از یکدیگر دورند، دامن می‌زند.

بخش‌های وسیعی از مردمان جهان به آنچه که فراتر از محیط پیرامونی اشان می‌گذرد، علاقمند می‌شوند و بسیاری در آن امور فعالانه مشارکت می‌ورزند. فقر و نابرابری اقتصادی، سرکوب سیاسی و نقض حقوق اساسی انسانی، تخریب و آلودگی محیط زیست، نژاد پرستی، مرد سالاری و آزار جنسی زنان و کودکان، حیوان آزاری و... که نه تنها در محیط اطراف بلکه در سرزمین‌های دورتر هم به وقوع می‌پیوندند، از زمره چنین حساسیت‌های جهانی شده‌اند. بنابراین، جهانی شدن فضای مجازی، علیرغم بی‌توجهی و محدویت‌هایی که زاییده افکار فرقه گرایانه ویا ناسیونالیسم تنگ نظرانه است، به شکل گیری الگوی “شهروند جهانی” (global citizen) بسیار یاری می‌رساند.

۳. امکان ایجاد ارتباطات سریع، وسیع، و بسیار ارزان از طریق ایجاد شبکه‌های ارتباطی اجتماعی، تاثیر گسترده‌ای بر پروسه‌های تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی می‌نهد. تفسیر و تبیین روندًهای سیاسی و اجتماعی تا قبل از گسترش شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی، عمدتا تحت سلطه موسسات خبرگزاری سنتی و نخبگان آنها قرار داشت. اینان در نظامهای سیاسی بسته و استبدادی، یا تحت کنترل دستگاه‌های حکومتی بودند و یا به ملاحظات گوناگون، از خود سانسوری پرهیز نمی‌‌کردند.

در میانه آخرین دهه قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم میلادی، ظهور و گسترش شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی در فضای مجازی، توانستند به تدریج با عرضه پوشش خبری وسیع در باره تحولات سیاسی و اجتماعی از درون نظامهای سیاسی بسته، سد بی‌خبری و سانسور را در نوردند و نقشی اساسی در سازماندهی جنبشهای سیاسی و اجتماعی در جوامع مزبور ایفا کنند. به عنوان مثال تاریخی، می‌توان از تاثیر ژرف شبکه‌های اجتماعی در جریان “جنبش سبز” در ایران و پس از آن در روند حنبش‌های تحول خواهانه موسوم به ” بهار عربی” در کشورهای تونس، مصر، و ... نام برد.

همچنین در زمان اخیر، تاثیر شبکه‌های اجتماعی در تجهیز، گسترش، و اطلاع رسانی در مورد جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ایران غیر قابل انکار است. این نقش چنان موثر بوده که حاکمیت جمهوری اسلامی، علیرغم هزینه‌های گسترده اقتصادی، به محدودیت و حتی قطع دسترسی به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، اقدام کرده است. البته به این نکته بایستی اشاره کرد که به دلیل طبیعت و پراکندگی سازماندهی اجتماعی از طریق فضای مجازی، این جنبش‌ها با اتکائ صرف بر این فضا، ممکن است در ایجاد شبکه‌های واقعی رهبری میدانی برای بهره برداری مناسب از کنش‌های سیاسی و وصول به اهداف کوتاه و مبان مدت که به تداوم شان در زمانی طولانی‌تر یاری رساند، توفیق کامل نیایند و در مقابله با خشونت نیروهای سرکوبگر مقابل خویش عملا به سکوت و سکون نسبی رانده شوند. آنچنان که در جنبش‌ها ی «بهار عربی« و «سبز» به وقوع پیوست.

البته باید در اینجا به این امر اساسی اشاره کرد گه عوامل متعدد سیاسی و مشکلات رهبری در به محاق رفتن آن جنبش‌ها نقش تعیین کننده داشتند که بحث در آن مورد خارج از حوصله این مختصر است. اما علیرغم این موضوع، تاثیرخارق العاده این شبکه‌ها در اطلاع رسانی و تجهیز گروه‌های وسیع مردم برای ایجاد کنش‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حرفه‌ای و ... در دو دهه آغاز قرن بیست و یکم غیر قابل انکار أست.

تا اینجا مختصرا به برخی مناقب فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اشاره شد. بگذارید اندکی هم از مضار آنها سخن بگوییم:

۱. همانطور که اشاره شد، گسترش انفجار گونه شبکه‌های اجتماعی ارتباطی و موتور‌های جستجو گر اینترنتی این امکان را برای هر گروه و نحله فکری فراهم آورده تا با اندک کوشش، کمترین هزینه، و در کوتاهترین مدت، پایگاهی مجازی (website) برای نشر وسیع نقطه نظرهای خود فراهم کند. در دوران قبل از اینترنت، ایجاد پلاتفرم برای ابراز و اشتراک نظرات شخصی یا گروهی در اشکال نشریات چاپی، شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی و یا حتی احزاب و گروه‌های سیاسی و اجتماعی، بسیار دشوارتر و پرهزینه‌تر بود ونیاز به کوشش و هماهنگی‌های بسیار وسیع داشت. همین سهولت ایجاد پایگاه‌های فکری و عقیدتی در فضای مجازی و امکان تبدیل سریع آنها به شبکه‌های وسیع اجتماعی، خود در موارد بسیار تبدیل به ” چشم اسفندیار” اطلاع رسانی در فضای مزبور می‌گردد.

بخش وسیعی از کاربران فضای مجازی عادت می‌کنند که هر چه بیشتر اطلاعات مورد علاقه خود را از شبکه‌ها و پلاتفرمهای مورد تایید خویش دریافت کنند. این نحوه کسب اطلاعات موجب می‌گردد که هر شبکه، بنا بر سلایق و برداشتهای ویژه گردانندگانش،هواداران خاص خود راگرد آورد. هواداران مزبور به تدریج هویت (identity) فکری و حتی اجتماعی و سیاسی خویش را به نقطه نظرهایی که از جانب شبکه‌های مورد تاییدشان منتشر می‌گردد، گره می‌زنند و هر چه بیشتر به دنیای پیرامونی از دیدگاه شبکه اجتماعی مورد تایید خویش می‌نگرند. در موارد شدیدتر، به ویژه در میان گروه‌های محافظه‌کار‌تر اجتماعی، رابطه کاربران با شبکه‌های اجتماعی مورد علاقه اشان خصلت متعصبانه و شیفتگی به خود می‌گیرد..

در چنین فضایی، گروه‌های بزرگ اجتماعی از یافتن موارد اشتراک و تفاهم با یکدیگر دورتر می‌شوند و هر گروه خود را بیشتر از طریق وجوه افتراقش با دیگران تعریف می‌کند. محافل و قطب‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی و... از این شرایط برای پیشبرد مصالح و منافع مورد نظر خود حداکثر استفاده را می‌برند و بر آتش این تکثر و ناهمگونی می‌دمند. در اینچنین فضائی، گروه‌های مرجع سنتی همچون مطبوعات و شبکه‌های خبری جا افتاده، احزاب سیاسی سنتی، گروه‌های کارشناسی حرفه‌ای و... بخشی از تاثیرگذاری خود در حهت ایجاد نوعی توافق همگانی (general consensus) حول مسایل مبتلابه عمومی را از دست می‌دهند. زیرا گروه‌های کثیری از کاربران اینترنتی، پاسخ به پرسش‌های خود را هر چه بیشتر در پایگاه‌ها مجازی وابسته به شبکه‌های اجتماعی خویش جستجو می‌کنند.

۲. در این چنین فضایی، بازار شایعه، توهم، و نظریه توطئه (conspiracy theory) بسیار پررونق می‌شود. هواداران هر گروه از طریق پایگاه اینترنتی خود عادت می‌کنند که محیط پیرامونی خود را آنطور که “میخواهند” و نه “آنطور که هست ” ببینند و چشم بر واقعیاتی که مغایر با مطالب و آموزش‌های ارائه شده در پایگاه اینترنتی مرجع شأن أست، ببندند. می‌توان گفت که تعصب و تحجر در طی تاریخ تمدن بشر، سابقه‌ای بسیار طولانی دارد و منحصر به روزگار کنونی نیست. این حرف درستی أست، ولی پیچیدگی، وسعت، سرعت، و سهولت اشاعه چنین نقطه نظرهایی هیچگاه از چنین حد اعلایی برخوردار نبوده أست.(**)

۳. اکثریت قریب به اتفاق کاربران فضای مجازی در هر لحظه آماج ملغمه‌های پیچیده‌ای از اکاذیب آگاهانه (disinformation) قرار می‌گیرند که در اشکال بعضا اقناع کننده و حق به جانب و تحت عناوین معتبر و یا با جعل اسامی افراد و موسسات موجه و حتی مخلوط شده با عناصری از اطلاعات صحیح به آنان ارائه می‌شود. پایگاه‌های اینترنتی ذینفع به لحاظ جانبداری فکری، به سرعت به کار انتشار وسیع این اکاذیب در شبکه‌های اجتماعی می‌پردازند. برای بسیاری از کاربران به دلایل متفاوت، ممکن أست این اطلاعات کاذب به نظر جالب آید. آنان احتمالا پس از مرور مطالب مزبور آنها را بدون احراز صحت و یا سقم محتوا، با دوستانی. که عضو شبکه‌های اجتماعی دیگرند به اشتراک می‌گذارند و آن دوستان هم ممکن أست به عمل مشابهی مبادرت ورزند و این روند همچنان ادامه می‌یابد.

این چنین است که بسیاری از ما به دفعات متفاوت مطالبی را با این عنوان می‌بینیم که “!forwarded for many times” هر مطلب نادرستی که به این ترتیب به گردش عمومی گذاشته شود، مصداق کذب غیرآگاهانه (misinformation)است. به این ترتیب، تفاوت اکاذیب آگاهانه و غیرآگاهانه، ریشه در قصد/عمد اشاعه دهندگان آن دارد. البته تکرار مکرر اطلاعات نادرست، به تدریج به آنها اعتبار می‌بخشد و “کذب ناآگاهانه” در طی این روند تبدیل به بخشی از “اطلاعات” می‌شود! و این همان نتیجه‌ای أست که اشاعه گران اکاذیب آگاهانه خواستارش هستند!. معمولا عاملان اشاعه اکاذیب آگاهانه در پی دستیابی به منافع و مصالح اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، ویا مذهبی هستند که برای آنان جنبه شخصی ویا گروهی دارد. به این دلیل آنان در گسترش اکاذیب مزبور قصد و عمد ویژه دارند. بر عکس، اشاعه ناآگاهانه اطلاعات نادرست بدون هیچگًونه قصد و عمد و حتی با صداقت و بیگناهی و از سراطلاع رسانی انجام می‌پذیرد ولی این به آن معنا نیست که این روند در خدمت عاملان آگاه گسترش اکاذیب برای رسیدن به مقاصدشان قرار نمی‌گیرد.(**)

۴. بنابرآنچه گفته شد، هر کاربر در فضای مجازی از بابت اشاعه اطلاعات وبه اشتراک نهادن آن با جمعی دیگر در شبکه‌های اجتماعی، باید مسؤلیت صحت و سقم اطلاعاتی را که با دیگران در میان می‌نهد، پذیرا شود. شاید برای احتراز از فروافتادن در مهلکه گسترش ناآگاهانه اکاذیب، قبل از آنکه مطلبی را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاریم، حتی الامکان در صحت و سقم آن کمی کنکاش کنیم و اگر این ممکن نشد، منبع و ماخذ و شناسنامه گسترش دهنده آن را در اختیار دیگران قرار دهیم. به این شکل، دریافت کنندگان مطلب ما امکان جستجو ویا قضاوت در باره ماهیت آن را داشته باشند. به عبارت دیگر، وجدان بیدار “شهروندی در فضای مجازی”، همه کاربران فعال در این فضا را به قبول مسؤلیت مزبور ملتزم می‌کند و عدم رعایت این امر، کوتاهی در پذیرش مسولیت ناشی از این شهروندی أست. پایبندی به این مسولیت یکی از اصلی‌ترین پایه‌های سیستم اخلاق (ethics) رو به رشد در فضای مجازی أست که هر روز توجه بیشتری را در محافل اجتماعی و علمی به خود جذب می‌کند.

————————————
* در این نوشتار مختصر، واژه‌های فضای مجازی (cyber space) با اینترنت و همچنین شبکه‌های اجتماعی (social networks) با پایگاههای اینترنتی (webpages) بعضا به صورت مترادف مورد استفاده قرار گرفته‌اند. این امر اگر چه به لحاظ فنی ممکن أست نادرست باشد، ولی به قصد سهولت کلام انجام شده و به جان کلام در متن صدمه‌ای وارد نمی‌‌کند. این را بر نگارنده ببخشید.
** به عنوان مثال کاربردی در این موارد، می‌توان به مباحث چند ساله اخیر در باره واکسیناسیون ضد کرونا و یا جدل‌های مربوط به انتخابات سال ٢٠٢٠ ریاست جمهوری در امریکا، اشاره کرد.