ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 17.11.2022, 9:59
در باره عمامه‌پرانی

اسفندیار طبری

عمامه در نظام اسلامی ایران یک‌ شکل نمادین است که از حوزه دین اخلاقی، خارج ‌‌و‌به حوزه یک‌ قدرت سیاسی کشانده شده است. حجاب نیز امروز در ایران چنین خصلتی دارد. هر دو از شکل‌های نمادینی هستند که از حوزه شهروندی خارج شده و به حوزه حکومتی رانده شده‌اند.

عمامه‌پرانی یک نوع مقاومت مدنی ‌است و مبارزه با دین اسلام نیست! هر آخوندی که خود را در کنار  مبارزه با مردم می‌داند و مخالف کشتار و خشونت رژیم است، می‌تواند از خود نیز یک مقاومت مدنی نشان دهد و حداقل عمامه خود را در خیابان از سر بردارد یا مثلا عمامه خود را رنگین ‌سازد یا هر نوع ابتکار دیگری به خرج دهد، که نه، من آن اخوندی نیستم که شما فکر می‌کنید.

عمامه آخوندی متاسفانه امروز نماد استبداد دینی ‌و ‌اسلام سیاسی در ایران است. تنفر از عمامه از آنجا بر می‌خیزد، که امروز نه فقط در مجلس و همه نهادهای سیاسی بلکه در تمامی بنیادهای اجتماعی و اقتصادی و شرکت‌های خصوصی و دولتی شاهد عبا و‌عمامه هستیم. عمامه‌دارها باید راهی مسجد شوند و از سیاست دوری کنند و برای اسلامی سالم و جامعه اخلاقی و برای صلح و‌ دوستی تلاش کنند.

رژیم جنایتکار و دروغگوی آخوندی از عمامه یک‌ شکل نمادین زور و ستم ساخته است و برای آن آخوندی که هنوز پس از این همه جنایت‌ها، با غرور و افتخار عمامه به سر به خیابان می‌رود، فاقد آن درک و‌ همدردی اجتماعی است، بهترین کار همین تمسخر او از طریق عمامه‌پرانی است.

عوامل رژیم جمهوری اسلامی برای مقابله با عمامه‌پرانی، مزدورهای خود را راهی خیابان کرده تا با حجاب‌پرانی، یعنی کشاندن چادر یا حجاب از بانوان متدین، چنین وانمود کنند که معترضین مخالف اسلام هستند. هر چقدر عمامه‌پرانی کار درست و اخلاقی است، حجاب‌پرانی غلط است و کار مزدوران رژیم است. این شکل نمادین سیاسی عمامه است که حجاب را بر جامعه ‌و همه افراد او‌ تحمیل کرده و ‌نه بر عکس.

به عبارت دیگر، رهایی از حجاب یک سمبل آزادی فردی و رهایی از زور و اجباری است، که از سوی عمامه‌به‌سرها بر جامعه تحمیل شده است. در یک‌جامعه آزاد هر کسی می‌تواند در باره پوشش خود تصمیم بگیرد. عمامه‌پرانی یک عملکرد سمبلیک و تمسخرآمیز و یک‌ نوع مقابله با قدرت سیاسی حاکم است، قدرتی که با عمامه خود مظهر حجاب اجباری، زور و‌ ستم علیه حقوق زنان ‌و مردان ‌و بدبختی و ‌فلاکت جامعه است.



نظر خوانندگان:


■ زنده باشید، در صحت اجرای این عمل در تردید بودم.
خوشنود


■ با سلام می‌نویسید که: «عوامل رژیم جمهوری اسلامی برای مقابله با عمامه‌پرانی، مزدورهای خود را راهی خیابان کرده تا با حجاب‌پرانی، یعنی کشاندن چادر یا حجاب از بانوان متدین، چنین وانمود کنند که معترضین مخالف اسلام هستند.». جناب طبری عزیز گمان نکنم در این مورد سندی جز ادعای خودتان بتوانید ارائه کنید. بزرگوار قبل از این حرکات این گونه ملاها در خیابانها نبودند و بعد از اعتراضات اخیر است که حکومت به قول شما انها را به خیابان فرستاده تا معترضین عمامه انها بیندازند و حکومت به مردم بگوید که اینها ضد دین هستند. اینگونه عمامه‌داران یا روحانیون معمم را دیدن نشان از عدم شناخت صحیح روحاینت دارد. روحانیت یکدست نیست مانند دیگر اقشار و یا طبقات اجتماعی. امروز بعد از چهل سال هیچ روحانی حکومتی را نخواهید یافت که با اتوبوس و مترو دوچرخه رفت‌وآمد کند. آنهایی که مصدر کارند با اتومبیل ضد گلوله و یا با محافظ و راننده تردد می‌کنند. می‌گویید که عمامه نشانه «نماد استبداد دیدنی و اسلام سیاسی»‌ درست است اما مساجد و تکایا چی؟ انها نهاد چی هستند؟ خوب چرا به آنها حمله نشود؟‌ از آن گذشته این در کوتاه مدت شاید بتوان به مبارزه کمک کند ولی به دمکراسی و سکولاریسم چی؟ کمک می‌کند؟
با احترام و مهر به شما نازنین / مهدی دهنوی


■ سپاس از توجه شما جناب دهنوی
در صدا و سیمای جمهوری اسلامی آمد، که “مفسدان و مخالفان نه تنها عمامه بلکه چادر به عنوان از سر بانوان را می‌کشانند” که پوچی آن خوشبختانه معلوم شد، چون من هم چیزی ندیدم و اگر هم باشد کار خودشان است. همانطور که نوشتم، این را درست می‌‌بینم، که آن دسته از آخوندهایی که با مردم همدلی دارند، یک پاسخی سمبلیک دهند به هر شکل مبتکرانه که خود بهتر می‌‌بینند. در رابطه با عمامه، حتما می‌دانید، که خمینی قبل از انقلاب این فتوا را داد که عمامه آخوندهای درباری را بردارید، ولی‌ آنان را کتک نزنید!! کلیپ آن را حتما می‌شناسید. خمینی می‌دانست چرا: عمامه نشان مقدس هویت آخوندیسم است. کسب و حمل عمامه برای آنها فقط یک افتخار نیست، بلکه علت و هستی‌بخش است. قسم به عمامه بالاترین سوگند و ادعای آبروداری است. برای مشروعه‌خواهان بالای دار رفتن سر آخوند فضل‌الله نوری چنان مهم و دردناک نبود، که پرتاب عمامه‌اش در پای چوبه دار. رفتاری که کینه تاریخی به مشروطیت را در جسم و جان آخوندها برای همیشه شعله‌ور ساخت.
طبری