ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 17.06.2022, 20:46
نمادها هرگز نمی‌میرند

حمید اکبری

تقدیم به همه زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران

عمر تو اگر افزون شود از پانصد/ افسانه شوی عاقبت از ‏روی خرد
باری چو فسانه می‌شوی، ای بخرد / افسانه نیک شو، نه ‏افسانه بد

‏۱۴۰ سال پیش مصدق در ۲۶ خرداد ۱۲۶۱ خورشیدی زاده شد و ۷۱ ‏سال پیش در اردیبهشت ماه ۱۳۳۱، نخست‌وزیر ایران شد. نخست‏وزیری مصدق با دیدار از زندانیان در زندان آغاز شد و با ‏زندانی شدن خودش به پایان رسید.

او با دیدن حال زار زندانیان زندان شهربانی، خودش نیز دچار ‏حالی زار شد و گفت که این زندان: «قتلگاه بسیاری از صاحبان ‏فکرهای روشن و آزاد بوده است.» او به رئیس شهربانی وقت ‏هشدار داد که اگر می‌خواهد مقامش را حفظ کند، بایستی به ‏دنبال دزدان واقعی باشد. پس از چند روز، دستور آزادی ‏زندانیان بی‌گناه را داد.‏

دیدار مصدق از زندان هم منجر به واقعیت آزادی زندانیان شد ‏و هم نمادین بود.‏

نمادین، چون زندانیان و به ویژه زندانیان سیاسی، محروم‌ترین ‏شهروندان یک کشورند.‏

نمادین، چون حکومتی که زندانی عقیدتی و سیاسی داشته باشد، ‏حکومت دموکراسی و آزادی نیست، حکومت شهروندان نیست.

‏ مصدق در سراسر دو سال و نیم نخست‌وزیری، نه زندانی سیاسی ‏داشت و نه کسی را به جرم سیاسی و عقیدتی، زندانی و شکنجه ‏کرد و یا به قتل رساند.‏

مصدق نخست‌وزیر همه ملت و مردم ایران بود، فارغ از دلبستگی‌های سیاسی، عقیدتی و مذهبی آنها.‏

از اینروی مصدق نخست وزیر بهایی‌های ایران هم بود. او در ‏مقابل خواسته بزرگترین مرجع شیعه جهان در آندوره، یعنی آیت ‏الله بروجردی، که خواهان جلوگیری از فعالیت بهائیان در ‏شهرستانها شده بود، پاسخ داد: ‏‏«از نظر من، مسلمان و بهائی فرق ندارند، همه از یک ملت و ‏ایرانی هستند.»‏

مصدق مخالف شدید حزب توده بود، ولی هیچ گاه به درخواست ‏دولت‌های غربی از جمله آمریکا برای سرکوبی احزاب چپ از ‏جمله حزب توده تن در نداد. ‏

مصدق پایبند به اصول مشروطه بود: پادشاهی تشریفاتی و غیر ‏مسوول، مجلس برگزیده مردم، قوه قضاییه مستقل و قوه اجراییه ‏قانونی استوار بر دو اصل خلل‌ناپذیر دموکراسی:‏
نخست: حکومت اکثریت توام با احترام به و دفاع بی‌تزلزل از ‏حقوق اقلیت، ‏
دوم: جدایی و استقلال قوای سه گانه مجریه، مقننه و قضاییه ‏از یکدیگر.‏

دکتر مصدق و رهبران جبهه ملی ایران، به ویژه زنده‌یاد ‏جاوید، دکتر حسین فاطمی، با ملی کردن صنعت نفت و پایان ‏دادن به اداره مستقیم و غیرمستقیم دربار و دولت‌ها بوسیله ‏امپراتوری بریتانیا، برای نخستین بار در تاریخ معاصر ‏ایران، با خواست و همراهی مردم، ملت ایران را مستقل اعلام ‏کردند.‏

مصدق یک نماد یگانه زنده در تاریخ ایران است. نمادی که ‏یادآور انقلاب شکوهمند مشروطه یعنی حکومت دموکراسی مردم بر ‏مردم، برای مردم و به وسیله مردم است، نمادی در مقایسه با ‏دو نماد مهم و تاریخی در ایران، نماد پادشاهی که در کمال ‏تاسف همواره استبدادی بود اگرچه در دوره پهلوی‌ها توام با ‏مدرنیت آمرانه بود، و نماد خمینی و مرجعیت شیعه که ‏واپسگرا، بی دادگر، خونریز، کینه توز و گستراننده زندان، ‏شکنجه، فساد و فقر است.‏

در نبود احزاب آزاد منسجم و کارآ در ایران، نمادها در واقع ‏همان فانوس دریا، راهنمای شناور، یا ستاره روشن شمال ‏هستند.

چه در انتصابات دروغین پیش رو در ایران و چه در گزیدن ‏رهبری آینده ایران برای رسیدن به حکومت دموکراسی، نخست می‌‏بایستی پرسید که نمادهای مدعی‌های قدرت‌پرست ذوب‌شده در ‏ولایت، و نیز مبارزان میهن‌پرست کدامین هستند؟ ‏خمینی یا مصدق یا چه کسی؟ ‏

اگر نمادت مصدق است:‏ پس وقتی که به قدرت برسی به زندان اوین و قرچک و همه زندان‌های ایران خواهی رفت، درهای زندان‌های سیاسی و عقیدتی را ‏خواهی شکست، ‏دست زندانیان سیاسی ایران را که در کمال محرومیت سالها و ‏ماهاست در رنج و شکنجه جسمی و روحی هستند خواهی بوسید و از ‏جانب ملت ایران از آنها پوزش خواهی خواست.‏

از قربانیان حقوق بشر و خانواده‌های آنها چه در دوره‌های ‏سیاه و خونین حکومت دینی خمینی و خامنه‌ای و نیز دوره ‏دیکتاتوری محمدرضا شاه دلجویی خواهی کرد. به گونه مساوی و ‏بدون هیچ تبعیضی، خدمتگزار همه مردم ایران، زن و مرد، ‏بهایی، مسلمان شیعه یا سنی، مسیحی، یهودی، خدا ناباور، هم ‏جنسگرا، درویش، کرد، ترک، بلوچ، بختیاری و همه خواهی شد.‏

مصدق یک انسان بود، با همه توانایی‌ها و کاستی‌هایش، مشابه ‏با همه ابر شخصیت‌های آزادیخواه و مبارز جهان.

تکامل و پیروزی نماد تاریخی مصدق برای دستیابی به حکومت ‏دموکراتیک مبتنی بر اصل جدایی دین از دولت و منشور جهانی ‏حقوق بشر در ایران، بر گرده زنان، مردان و جوانان دموکرات ‏و آینده نگر است.

زاد روز دکتر مصدق و نمادش را گرامی می‌دارم. ‏

* با سپاس از دکتر مرتضی انواری و آقای هرمز چمن آرا و ‏یارانشان در جبهه ملی ایران-واشنگتن که پارسال با برگزاری ‏مراسم گرامیداشت دکتر مصدق در زاد روزش، و دعوت از من و ‏گروهی دیگر از سخنوران، موجب ارایه شفاهی این متن شدند.‏