جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا دو ماه مانده به آغاز کارش امشب رسما افراد کلیدی کابینه خود را معرفی کرد. بعد از پیروزی قطعی وی، کنار آمدن ترامپ با واقعیت و مشخص شدن برخی اعضای کلیدی کابینه بایدن، رفته رفته بازار گمانهزنیها درباره ماهیت سیاست خارجی بایدن داغتر میشود. مواضع و پیشینه وی که تقریبا بر ناظران آشکار است؛ اما خوب، شناخت پیشینه و اندیشههای تیم کاریاش نیز میتواند سنجه مهمی برای پیشبینی تقریبی این سیاست باشد. از این رو، از دو روز پیش که اسامی برخی اعضای کابینه مشخص شد، تحلیلگران و به احتمال زیاد خیلی از کشورها در کوچه پس کوچههای دنیای مجازی به دنبال توئیتها، مصاحبهها، سخنرانیها و مواضع شخصیتهای کلیدی و تاثیرگذار در ترسیم سیاست خارجی بایدن بوده و هستند.
دو شخصیت کلیدی و موثر کابینه در ترسیم سیاست خارجی آمریکا بیشتر مورد توجه کشورها به ویژه در ایران قرار گرفتهاند. بله! منظور آنتونی بلینکن وزیر خارجه پیشنهادی و جیک سالیوان نامزد پست مشاور امنیت ملی آمریکاست. جدا از خود بایدن که معاون اول اوباما بود، بلینکن، سالیوان و افراد دیگری از اعضای پیشنهادی کابینه در دولت اوباما حضور فعالی داشتند و از این جهت میتوان گفت که باراک اوباما هم احتمالا نقشی موثر در جهتدهی به سیاستهای دولت آتی آمریکا داشته باشد و به عبارتی رئیس جمهور در سایه آمریکا باشد.
بلینکن از خانوادهای دیپلمات است و پدبزرگش از یهودیان لهستانی نجات یافته از اردوگاه نازی آشویتس است. دکترای حقوق دارد و کار روزنامهنگاری هم انجام داده است. وی سابقهای طولانی در کار دیپماتیک در دولتهای آمریکا دارد و در دوره اوباما معاون وزیر خارجه بود. البته سابقه فعالیت در شورای امنیت ملی را نیز دارد. بلینکن از طرفداران برجام و بازگشت به آن بوده و در مذاکرات منتهی به این توافق حضور فعالی داشت. اما وی در عین حال، به شدت طرفدار اسرائیل است و حساسیت ویژهای روی مساله هولوکاست دارد.
با این که بلینکن یک دیپلمات میانه رو، واقعگرا و طرفدار چندجانبهگرایی و مذاکره کنندهای ماهر محسوب میشود؛ اما در عین حال رویکردی مداخلهگر هم دارد. قبلا از ایده مداخله نظامی آمریکا در لیبی و همچنین سوریه حمایت کرده است. همچنین از دستور ترامپ برای حملات هوایی به سوریه حمایت کرد.
بلینکن که به زبان فرانسه نیز کاملا مسلط است، به شدت اروپایی مزاج و طرفدار جدی همکاری و توسعه روابط با اروپاست. از این رو، مخاطب پیام انتخاب بلینکن قبل از هر طرف دیگری اروپاییها هستند. بایدن با این کار در حقیقت به آنها اطمینان خاطر میدهد و در صرافت جبران اشتباهات ترامپ در حق همپیمانان اروپایی است که در دوره وی از همکاری در سیاست بینالملل کنار گذاشته شدند.
اما شخصیت کلیدی دیگر کابینه بایدن، جیک سالیوان نامزد پیشنهادی برای پست مشاور امنیت ملی آمریکاست. سالیوان وکیل و دوست صمیمی بایدن است و سالها دستیار و معاون او بوده است.
نام سالیوان با مذاکرات هستهای با ایران گره خورده است و از او به عنوان یکی از مهندسان این توافق یاد میشود؛ با این حال، سالیوان بر عکس بلینکن رغبت چندانی برای بازگشت به برجام نشان نداده و محتاط به نظر میرسد. موضعش در این باره شبیه آن چیزی است که بایدن در مقالاتش در نیویورک تایمز بدان اشاره کرد. سالیوان اخیرا گفته است که رئیس جمهور منتخب “به همپیمانان آمریکا کمک لازم را برای مذاکره با ایران برای رسیدن به تفاهم منطقهای فراگیری خواهد کرد”؛ تفاهمی که مستلزم برجامی منطقهای است و بعید است اتفاق بیفتد. اسرائیل مانع جدی چنین تفاهمی خواهد بود. سالیوان همچنین از سیاست منطقهای ایران به شدت انتقاد کرده است.
هر چند انتخاب بلینکن و سالیوان و پیشینه هر دو میتواند سنجه مهمی برای شناخت نسبی رویکردهای خارجی دولت بایدن باشد و این مساله به اشکالی تاثیر خود را خواهد گذاشت؛ اما نباید از یک مساله کلیدی غفلت کرد. معمولا افراد بعد از این که در یک پست کلیدی قرار میگیرند، بیشتر از آن که بتوانند طبق پیشینه و منویات خود عمل کنند، واقعیتهای جدید خود را بر آنها تحمیل میکند و چه بسا چرخشی ۱۸۰ درجهای هم در مواضع آنها نسبت به قبل ایجاد کند؛ به ویژه در دولت جدید آمریکا که با میراث ترامپ مواجه است. از این رو، در بحث ایران صرفا اکتفا به مشارکت این افراد در برجام و حمایت آنها از رویکرد دیپلماتیک، واقعبینانه به نظر نمیرسد. شرایط و واقعیات کنونی بسیار متفاوت از دوران اوباماست و الزامات خاص خود را دارد.
به هر حال، پر واضح است که اولویت نخست بایدن در سیاست خارجی اصلاح روابط با اروپاست؛ اروپایی که این روزها دور تندی علیه ایران برداشته و بیش از دوران ترامپ انتقاد میکند. حالا باید منتظر ماند و دید چه میشود!