سالها پیش در محفلی، شرایط سیاسی روز را تحلیل میکردم که یکی به اعتراض پرسید؛ جای خدا در این تحلیل تو کجاست؟
به او توضیح دادم که از نگاه من، خداوند محیط بر هستی است و همه چیز نهایتاً به او برمیگردد، اما انتظار اینکه در یک تحلیل سیاسی، بتوان نقش تعریفشده و عینیت یافتهای برای «امر متعال» تبیین کرد؛ به گمانم درخواست معقولی نباشد.
فرد معترض ظاهراً سابقهای از بحثهای عقیدتی درون سازمانی بین سران مجاهدین خلق در دهۀ ۴۰ و ۵۰ در ذهن داشت؛ بحثهایی که عمدتاً به نقش و جایگاه مشخص و روشن خدا در تحولات اجتماعی و طبیعی و رفتار فردی معطوف بود. از این رو، او از پاسخ من قانع نشد.
در قرآن، بین «انحطاط اجتماعی» و «گناه» رابطهای بعضاً علّی برقرار شده است و چنانچه گناه را تخطی از قانونمندیهای زندگی جمعی تعریف کنیم؛ توضیح مسئله چندان مشکل نخواهد بود.
این در حالی است که برخی از آیات قرآن نسبتی مستقیم نیز بین بلاهای طبیعی و ارتکاب گناه قائل شده اند. در اینجا نیز طبعاً میتوان گناه را تخطی از قوانین طبیعت فرض کرد و مشکل را به همان گونه حل کرد؛ اما آنچه مسئله را در این چارچوب اعتقادی بغرنج میکند، ارتکاب گناه (نقض قوانین طبیعت) توسط عدهای و نزول بلای طبیعی بر سر عدهای دیگر است.
مفسران دینی در دوران حکومت پهلوی نیازی به موشکافی الهیاتی در این زمینه ها نمیدیدند و به راحتی میتوانستند تمام بلایا و فجایع طبیعی را به گناهان سردمداران حکومت وقت نسبت دهند. این در حالی است که به رغم رخت بر بستن حکومت پهلوی، بلاهای طبیعی در ایران خاتمه نیافته و ازقضا از زمان استقرار نظام دینی در کشور ما این نوع بلاها دامنۀ بسیار گستردهتری نیز پیدا کرده است.
تا آنجا که من میدانم در طول چهل سال گذشته، هرگاه پیروزی یا موفقیتی در هر زمینهای برای کشور حاصل شده است، برخی افراد آن را به دخالت امور غیبی و یاری و عنایت خداوند نسبت دادهاند، اما هر گاه بلا و مصیبتی نازل شده است یا آن را امتحان الهی دانستهاند و یا اینکه به کلی از علتیابی متافیزیکی آن روی برتافتهاند.
در این میان فقط یک بار هنگامی که یکی از روحانیون، وقوع زلزلهای در یک منطقه را به گناه مردم آن ناحیه نسبت داد، تحت فشار افکار عمومی از موضع خود عقب نشست و از آن پس روحانیون مطلقاً وارد این نوع وادیها نشدهاند.
به هر حال، دستگاه اعتقادی مبتنی بر ایجاد رابطۀ علّی بین امور اجتماعی و طبیعی با متافیزیک، نیاز به توضیح و تبیین این موضوع دارد و سکوت در مقابل آن، سبب پاک شدن صورت مسئله در اذهان برخی افراد نمیشود.
این روزها برخی از من میپرسند که چرا درست در هنگامۀ تشدید فشارهای تحریمی دونالد ترامپ، سیل و ملخ و سرمازدگی هم از راه رسیده است؟ نقش خداوند در این میان چیست؟ پاسخ من به این نوع پرسشها همان پاسخی است که به فرد متعرضِ مذکور در ابتدای این نوشته دادم، اما این پاسخ بسیاری از کسانی که نظام اعتقادیشان بر اساس آموزشهای رسمی دینی شکل گرفته است، قانع نمیکند. بنابراین، چه خوب است که مفسران این نظام اعتقادی خود پاسخگوی این قبیل شبهات و تردیدها باشند.