اعتماد: سه سال و نیم از عمر دولت یازدهم میگذرد و به شمارش معكوس پایانش نزدیك میشود. در این سه سال و نیم اتفاقهای زیادی رخ داده و دولت فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشته است، از چالش با نهادهای مختلف تا متلك گفتنها و انتقادهایی كه از پشت تریبونها حواله میشد. در میان این دعواهای سیاسی اما كشمكش با یك سازمان، از همان روزهای ابتدایی تشكیل دولت همچنان وجود داشت تا امروز كه دولت وارد ماههای پایانی كار خود میشود. سازمان صداوسیما نهادی است كه در این سه سال و نیم گذشته هرگز نتوانسته رضایت دولت را جلب كند.
حسن روحانی تنها رییسجمهوری است كه در دوران ریاستش بر بالاترین پست اجرایی كشور سه تغییر بزرگ را در مهمترین تریبون تبلیغاتی كشور دید. سه رییس در سه سال و نیم را نمیتوان نادیده گرفت و به راحتی از كنار آن رد شد. در نگاه اول شاید بسیاری تصور كنند بالاخره در این سیر تغییرات و در یك مرحلهای بتوان دولت را راضی یافت اما حقیقت امر این است كه هیچ یك از این تغییرات نتوانست نگاه انتقادی دولت را نسبت به صدا و سیما تغییر دهد و هر روز كشمكش میان آنها بالاتر میگرفت. اگرچه نگاه انتقادی به صدا و سیما از دیرباز و از دوران اصلاحات وجود داشته است، از همان روزهایی كه علی لاریجانی بر ریاست آن تكیه زده بود و ریاست جلسات ستاد بحران برای دولت اصلاحات را عهدهدار بود، همان روزهایی كه پخش فیلم كنفرانس برلین صدای انتقاد اصلاحطلبان را بلند كرد. همان روزهایی كه عبدالرضا رحمانیفضلی، قائممقام لاریجانی در صدا و سیما بود.
اكنون اما سالهای زیادی از آن روزها گذشته و همه سرد و گرم روزگار را چشیدهاند. علی لاریجانی ریاست مجلس را عهدهدار شده و رحمانیفضلی بالاترین مقام ساختمان فاطمی است. اما هر دو در یك مساله اشتراك نظر دارند. همان مردانی كه روزگاری مهمترین رسانه كشور را اداره میكردند امروز لب به انتقاد از این سازمان باز كردهاند. اردیبهشت ماه گذشته بود كه عملكرد صدا و سیما در مساله برجام انتقاد علی لاریجانی را برانگیخت تا مردی كه روزی در همان پست چالشهای زیادی برای اصلاحطلبان ساخته بود امروز از چالش ساختن بر سر موضوع برجام برای دولت روحانی انتقاد كند. رحمانی فضلی اما به نظر میرسد دیگر امید چندانی به رسانه ملی، ندارد. وزیر كشور حسن روحانی تنها به گفتن یك جمله در مورد صدا و سیما بسنده كرده است اما همین جمله نشانهای زیادی را با خود به همراه دارد.
رحمانی فضلی با اشاره به گسترش فضای مجازی و شبكههای اجتماعی گفته است كه صدا و سیما اثرگذاری خود را از دست داده است. این جمله به خودی خود میتواند برای دولت خوشایند هم باشد. دولتی كه در سه سال و نیم گذشته با وجود تغییر سه رییس در صدا و سیما هرگز از این نهاد رضایت نداشته است و بر این باور است كه صدا و سیما به دنبال تضعیف اوست چرا از كم شدن اثرگذاری آن خوشحال نباشد؟ بر كسی پوشیده نیست كه حسن روحانی به ویژه در روزهای پیش از انتخابات هفتم اسفند تمام قوای خود را به كار گرفت تا فضای مجازی با محدودیت رو به رو نشود. این موضوع در ماجرای تلاشها برای فیلترینگ تلگرام به خوبی هویدا شد. در روزهای پیش از انتخابات فضای مجازی توانست گوی سبقت را از صدا و سیما برباید كه رای مردم تغییر ۷۰ درصدی مجلس را رقم زد. از همین روست كه رحمانی فضلی میگوید: سالهای پیش نسبت به تهدیدهای ابزاری مثل موبایل و شبكههای اجتماعی هشدار داده شد، این در حالی است كه باوجود رسانههای مجازی، صداوسیما نیز اثرگذاریاش را در جامعه از دست داده است.
نارضایتی ناتمام صدا و سیما
این نخستینبار نیست كه یك مقام دولتی با دلسردی و رویكرد انتقادی درباره مهمترین رسانه كشور سخن میگوید. از صدر تا ذیل دولت، از رییسجمهور تا وزرا و معاونین صدای انتقاد از این سازمان بلند شده است. این انتقاد اما در روزهای پر حرارت مذاكرات و پس از برجام شدت بیشتری گرفت، به بیان دیگر دقیقا در روزهایی كه اوج حملات صدا و سیما به تیم مذاكرهكننده و مذاكرات بود. از مستندهای رنگارنگی كه در موسسات نهادهای خاص تهیه میشد تا حضور افرادی در میزگردهایی كه بهطور كلی چهره تیم مذاكرهكننده را تخریب میكردند. از همان روزها صدای انتقادات بلند شد اما اقدام یك سویه صدا و سیما علیه دولت با تصویب برجام و پایان مذاكرات پایان نیافت و همچنان ادامه داشت.
در طول این سه سال و نیم حسن روحانی بارها از صدا و سیما انتقاد كرده و گفته است رسانه ملی حاضر نیست خدمات دولت برای مردم را تبیین كند و دولت از لحاظ تبلیغاتی دست تنهاست. این حرف را تقریبا بسیاری از چهرههای دولتی نیز بیان كردهاند. از مجید انصاری و علی یونسی گرفته تا حسامالدین آشنا، معصومه ابتكار، مرتضی بانك و محمدباقر نوبخت كه گفت: از صدا و سیما نپرسید كه دلمان خون است. ولی آنچه در حرفهای همه چهرههای دولتی بیش از هر چیز خودنمایی میكرد، ترس از ناامید شدن جامعه بود، موضوعی كه در این چند ماه گذشته بارها نسبت به آن هشدار داده شده است. به هر حال آنچه مهم است در این سه سال و نیم گذشته نه ضرغامی و نه سرافراز و نه علی عسگری كه ریاستش بر سازمان كمی امیدها را زنده كرده بود نتوانسته رضایت دولتیان را جلب كند. روزهای عمر دولت به ماههای پایانی نزدیك میشود و رابطه پاستور و جام جم همچنان سرد است و بعید به نظر میرسد كه در این ماههای پایانی تنور این رابطه بالاخره گرم شود.