نشریه فرانسوی فیگارو / ۱۵ دسامبر ۲۰۲۵
کلامش صریح و بیپرده است.
«بله، تکرار میکنم: پدرم کشته شده است!»
پشت صفحهٔ کامپیوتر، در یک تماس ویدئویی، نگاه فائزه هاشمی ـ در قاب چادر سیاه و روسری شطرنجی سیاهوسفید ـ مستقیم به صفحه دوخته شده است.
دختر رئیسجمهور سابق ایران، علیاکبر هاشمی رفسنجانی (که در سال ۲۰۱۷ رسماً به دلیل حملهٔ قلبی درگذشت)، اکنون به دلیل اظهاراتش در مصاحبهای اخیر با یک سایت ایرانی دربارهٔ کشتهشدن پدرش و تشبیه سرنوشت او به امیرکبیر در دوران قاجار (۱۸۵۲)، تحت تعقیب قضایی قرار گرفته و از خروج از تهران منع شده است.
«من فقط چیزی را تکرار کردم که خواهرم فاطمه پیشتر مطرح کرده بود»، او آرام میگوید.
اما در شرایطی که رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، پس از جنگ دوازدهروزه با اسرائیل برای بقای خود به سرکوب متوسل شده، حتی یک کلمهٔ اضافی میتواند به زندان منجر شود. فائزه که چندین بار تجربهٔ زندان را پشت سر گذاشته است، این را خوب میداند.
تکیهداده به صندلی، فنجان چای در دست، این مخالف سرسخت حجاب اجباری ـ که خود بهطور شخصی باحجاب است ـ بیپروا حسابش را با سیستمی تسویه میکند که پدرش در بنیانگذاری آن نقش داشت، اما در سالهای پایانی عمرش از آن فاصله گرفت.
هاشمی رفسنجانی، ملقب به «تالیران ایرانی»، از چهرههای کلیدی جمهوری اسلامی بود و تقریباً همهٔ مناصب مهم را تجربه کرد: ریاست مجلس در ابتدای جمهوری اسلامی (۱۹۸۰)، ریاستجمهوری (۱۹۸۹ تا ۱۹۹۷) و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام. او که در اواخر دههٔ ۹۰ میلادی به صدور دستور قتل روشنفکران و مخالفان متهم شد، در پایان عمر به منتقدی جدیِ ولایت فقیه بدل شد؛ ساختاری که قدرتی تقریباً مطلق به رهبر میدهد.
فائزه هاشمی امروز حتی فراتر میرود: «قدرت مطلق به دیکتاتوری منجر میشود و وقتی این قدرت مذهبی باشد، درِ فساد و هر نوع سوءاستفادهای باز میشود.»
این مسلمان متدین، اسلام سیاسی را محکوم میکند و آشکارا خواستار لغو ولایت فقیه است. او خود را حامی یک «جمهوری غیراسلامی» میداند و همزیستی ناکارآمد میان رهبر محافظهکار، آیتالله علی خامنهای ـ که مادامالعمر توسط نهادی مذهبی منصوب میشود ـ و رئیسجمهور اصلاحطلب، مسعود پزشکیان ـ که با رأی مردم انتخاب شده اما از سوی شورای نگهبان تأیید و در تصمیمگیریهایش محدود است ـ را بهشدت نقد میکند.
آیا به همین دلیل در انتخاباتهای پیشین رأی نداده است؟
او پاسخ میدهد: «رأی دادن یعنی مشروعیتبخشیدن به قدرتی که اقتصاد را نابود کرده، سیاست خارجی نادرستی در پیش گرفته، آزادیهای فردی را خفه کرده و مردم را از دین واقعی دور کرده است.»
با این حال، او بههیچوجه طرفدار راهحل نظامی یا مداخلهٔ خارجی نیست. با یادآوری یکی از شبهای بمباران شدید اسرائیل میگوید: «تنها بودم، در شیرگاه، شمال تهران. با خودم گفتم اگر وارد تهران شوند، یا مرا خواهند کشت یا بازداشت خواهند کرد.»
فائزه هاشمی که هم بنبست اصلاحات درونسیستمی را نقد میکند و هم خطر فروغلتیدن کشور به آشوب در پی مداخلهٔ خارجی را، تنها یک راهحل میبیند: برگزاری یک همهپرسی دربارهٔ آیندهٔ سیاسی ایران.
او میگوید: «سالهاست که قدرت بهجای مردم و به نام مردم تصمیم گرفته و نتیجهاش نقض حقوق شهروندان و آزادی بیان بوده است.»
و ادامه میدهد: «تنها شرط باقیماندن مقام رهبری این است که رهبر با رأی مستقیم مردم و برای دورهای محدودِ چهارساله انتخاب شود. شخصاً طرفدار نظامی ریاستی هستم که پایههای واقعی دموکراتیک داشته باشد.»
بازگرداندن حق تصمیمگیری به مردم، دغدغهٔ محوری اوست. فائزه هاشمی که نافرمانی مدنی را موتور واقعی تغییر میداند، تأکید میکند: «مردم از ما جلوترند؛ این ما هستیم که باید از آنها پیروی کنیم.»
در همین چارچوب، در ماههای اخیر کنشهای مدنی خودجوشی در جامعه ایران دیده شده است: از ماراتنی که صدها زن بدون حجاب در آن شرکت کردند تا اعتراضهای کارگران عسلویه علیه شرایط نامناسب کاری. حرکتهایی شهروندی که ـ فراتر از رهبران و چهرهها ـ نشانههایی از تغییر اجتماعی را به نمایش میگذارند.
دختر یکی از مقامات بلندپایهٔ نظام بودن، در آغاز به او نوعی مصونیت داد و همزمان امکان گشودن فضاهایی تازه برای زنان را فراهم کرد: از پوشش متفاوتش در دانشگاه گرفته تا ریاست فدراسیون ورزش زنان، جایی که فوتبال و دوچرخهسواری را ـ که زمانی برای زنان ممنوع بود ـ ترویج کرد. پس از ورود به مجلس (۱۹۹۶–۲۰۰۰)، مبارزهاش برای حضور زنان در ورزشگاهها را ادامه داد؛ مطالبهای که سرانجام در سال ۲۰۲۳ و تحت فشار فیفا محقق شد.
منبع: تلگرام فائزه هاشمی