ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Thu, 25.12.2025, 7:01

فائزه هاشمی و کاپشن آمریکایی| دختر هاشمی رفسنجانی دیگر چادر سر نمی‌کند؟


رویداد ۲۴| توجه افکار عمومی به پوشش متفاوت فائزه هاشمی در یکی از خیابان‌های شهر که در ویدئوی کوتاهی از او که با یک خبرنگار صحبت می‌کند منتشر شده و بازتاب وسیعی داشته، نشان‌دهنده حساسیت بالای جامعه نسبت به کنش‌های نمادین چهره‌های سیاسی و وابستگان به خانواده‌های شناخته‌شده در ساختار قدرت است.

ویدئوی کوتاه و خبر منتشر شده از آن در ظاهر به یک مصاحبه خیابانی کوتاه و چند تصویر از فائزه هاشمی‌رفسنجانی می‌پردازد، اما در لایه‌های پنهان‌تر خود، بازتاب‌دهنده مجموعه‌ای از تنش‌ها و گفتمان‌های ریشه‌دار در جامعه ایران است؛ از مسئله پوشش و هویت فردی گرفته تا نسبت قدرت، رسانه و کنشگری سیاسی. توجه گسترده به پوشش متفاوت او در یکی از خیابان‌های شهر، بار دیگر نشان می‌دهد که چگونه بدن و ظاهر چهره‌های شناخته‌شده، به‌ویژه زنان، به میدان اصلی داوری اجتماعی و رسانه‌ای تبدیل می‌شود.

یکی از محور‌های مهم این رویداد، نداشتن چادر توسط فائزه هاشمی است؛ مسئله‌ای که به‌ویژه با توجه به پیشینه خانوادگی او اهمیت دوچندان پیدا می‌کند. او فرزند یکی از چهره‌های برجسته و تأثیرگذار جمهوری اسلامی است؛ شخصیتی که در ذهن بخشی از جامعه با ارزش‌های رسمی و سنتی نظام سیاسی گره خورده است. در چنین بستری، انتخاب پوششی متفاوت از الگوی غالب و رسمی، از جمله کنار گذاشتن چادر، نه صرفاً یک انتخاب شخصی، بلکه کنشی نمادین تلقی می‌شود که می‌تواند به‌عنوان فاصله‌گیری آگاهانه از انتظارات ایدئولوژیک تحلیل شود.

رسانه‌ای شدن این موضوع نشان می‌دهد که پوشش زنان همچنان یکی از حساس‌ترین عرصه‌های مناقشه در فضای عمومی ایران است. در بسیاری از موارد، نوع پوشش یک زن بیش از دیدگاه‌ها و مواضع فکری او برجسته می‌شود و این امر، بازتاب نگاه کنترل‌گرانه‌ای است که بدن زن را حامل پیام‌های سیاسی و اخلاقی می‌داند. در این چارچوب، نداشتن چادر توسط فائزه هاشمی نه‌تنها به‌عنوان یک انتخاب فردی، بلکه به‌مثابه نوعی موضع‌گیری اجتماعی و حتی سیاسی بازخوانی می‌شود.

پرسش خبرنگار درباره «آمریکایی بودن کاپشن» او نیز در همین بستر قابل تحلیل است. این سؤال، فراتر از کنجکاوی درباره یک پوشاک، حامل بار گفتمانی مشخصی است؛ گفتمانی که سال‌هاست مصرف کالای آمریکایی را به‌عنوان نشانه‌ای از تعارض با مواضع رسمی ضدآمریکایی تلقی می‌کند. پاسخ صریح فائزه هاشمی و تأیید آمریکایی بودن کاپشن، می‌تواند نوعی بی‌پرده‌گویی آگاهانه تعبیر شود؛ رفتاری که با شخصیت رسانه‌ای او همخوانی دارد و نشان‌دهنده بی‌اعتنایی به خطوط قرمز نمادین رایج در فضای سیاسی است.

از منظر رسانه‌ای، این مصاحبه خیابانی نمونه‌ای از شیوه‌ای است که در آن، جزئیات ظاهری و حاشیه‌ای به کانون خبر تبدیل می‌شوند. در حالی که فائزه هاشمی سابقه‌ای طولانی در فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و انتقادی دارد، تمرکز خبر بر پوشش، کاپشن و ظاهر او، نشان‌دهنده اولویت‌بندی خاص رسانه‌ها در جذب مخاطب و تولید خبر جنجالی است. این امر می‌تواند به کمرنگ شدن بحث‌های عمیق‌تر درباره دیدگاه‌ها و نقد‌های او نسبت به ساختار‌های سیاسی و اجتماعی منجر شود.

بخش پایانی متن، که به صحبت‌های فائزه هاشمی درباره زندان اوین و «عادت داشتن به زندان رفتن» اشاره دارد، بسیار قابل توجه است؛ گویی زندان به بخشی از زیست سیاسی یک فعال منتقد تبدیل شده است. چنین اظهارنظری را می‌توان هم نشانه‌ای از فشار مستمر بر کنشگران سیاسی دانست و هم نوعی مقاومت نمادین که با زبان طنز تلخ یا بی‌اعتنایی بروز می‌یابد.

در مجموع، این رویداد رسانه‌ای نشان می‌دهد که چگونه یک تصویر خیابانی و چند جمله کوتاه می‌تواند به بستری برای بازتولید بحث‌های کلان‌تری درباره آزادی‌های فردی، نقش زنان در سیاست، تضاد میان سبک زندگی و گفتمان رسمی، و عملکرد رسانه‌ها تبدیل شود. پوشش فائزه هاشمی، نداشتن چادر، استفاده از پوشاک خارجی و نحوه سخن گفتن او درباره زندان، همگی اجزای یک تصویر بزرگ‌تر هستند؛ تصویری از فردی که آگاهانه در برابر انتظارات قالبی ایستاده و هویت مستقل خود را حفظ کرده است.

در نهایت، این متن نشان می‌دهد که در فضای اجتماعی و سیاسی ایران، مرز میان امر شخصی و امر سیاسی تا چه اندازه باریک است و چگونه انتخاب‌های روزمره چهره‌های شناخته‌شده می‌تواند به موضوعی گسترده برای تحلیل، قضاوت و مناقشه عمومی تبدیل شود.