رویداد ۲۴| پخش مستند ترانه شامل گفتوگویی حدود یک ساعته با ترانه علیدوستی که توسط بیبیسی فارسی و پگاه آهنگرانی ساخته شده با واکنشهای مختلفی همراه بوده است.
مخاطب با روایتی شخصی و در عین حال اجتماعی از زندگی و تجربههای ترانه علیدوستی روبهرو میشود؛ روایتی که بیش از آنکه بر موضعگیریهای سیاسی تکیه کند، بر زیست فردی، بدن، روان و واکنشهای انسانی او در برابر رخدادهای تلخ سالهای اخیر تمرکز دارد. اثری که میکوشد فاصله میان چهره عمومی یک بازیگر شناختهشده و تجربههای درونی او در رخدادهای پاییز 1401 و بعد از آن را بازگو کند.
یکی از محورهای مهم صحبتهای ترانه علیدوستی در این مستند، اشاره صریح به بیماری خودایمنی اوست. او از تأثیر فشارهای روانی، اضطرابهای مداوم و تجربههای پرتنش اجتماعی بر وضعیت جسمیاش سخن میگوید؛ موضوعی که کمتر در روایتهای رسمی یا رسانهای درباره چهرههای شناختهشده دیده میشود. علیدوستی بیماری را نه صرفاً یک مسئله پزشکی، بلکه نتیجه برهمکنش روان و بدن در شرایط ناپایدار میداند. این نگاه، مستند را از سطح یک گفتوگوی سیاسی فراتر میبرد و آن را به تأملی درباره هزینههای پنهان زیستن در فضای پرتنش اجتماعی تبدیل میکند.
نکته کلیدی دیگر در حرفهای ترانه علیدوستی، توضیح او درباره دلیل بازداشتش است. برخلاف روایتهایی که بازداشت او را صرفاً به موضوع کشف حجاب تقلیل میدهند، علیدوستی در این مستند تأکید میکند که بازداشتش واکنشی مستقیم به موضعگیریاش در برابر اعدام محسن شکاری بوده است. او توضیح میدهد که آن واکنش، از احساس مسئولیت انسانی و اخلاقیاش نشأت میگرفته است. این تأکید، تلاش برای بازپسگیری روایت از یک چارچوب سادهسازیشده است؛ چارچوبی که پیچیدگی کنش فردی را نادیده میگیرد.
مستند در بخش های مختلف فضا را برای شنیدن صدای سوژه باز میگذارد. ترانه علیدوستی نه در مقام قهرمان بیخطا ظاهر نمیشود، او بهعنوان چهرهای معترض که هتجربه زیسته خود را می گوید و از تردیدها، ترسها و آسیبهایی حرف میزند که زندگی زیر سایه فشارهای مانع تحقق حقوق زنان، بازداشت و فشارهای پس از آن برایش به همراه داشته است.
از منظر تحلیلی، اهمیت این مستند در همین لحن است: لحن انسانی و غیرهیجانی. بدون آنکه به تخریب یا سیاهنمایی افراطی متوسل شود، نشان میدهد چگونه تصمیمها و واکنشهای سیاسی میتوانند پیامدهای عمیق فردی داشته باشند. در عین حال، مستند از قضاوت مستقیم پرهیز میکند و مخاطب را به فکر کردن وا میدارد؛ به اینکه مرز میان کنش مدنی، هزینه شخصی و سلامت روان و جسم تا چه اندازه باریک است.
در نهایت، «ترانه» بیش از آنکه بیانیهای سیاسی باشد، سندی است از تجربه زیستن یک زن هنرمند در شرایطی پرتنش؛ تجربهای که در آن بیماری، بازداشت و واکنش اخلاقی به یک اعدام، به هم گره خوردهاند و تصویری پیچیده و قابل تأمل از واقعیت امروز ارائه میدهند.