ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 20.12.2025, 11:25

نسل‌کشی خاموش بهاییان در ایران / به مناسبت روز جهانی همبستگی انسانی


به مناسبت روز جهانی همبستگی انسانی  (International Human Solidarity Day)
نسل‌کشی خاموش بهاییان در ایران؛ از طاهره قره‌العین تا سرکوب سازمان‌یافته امروز

بهاییان، بزرگ‌ترین اقلیت دینیِ به‌رسمیت‌نشناخته‌شده در ایران‌اند؛ جامعه‌ای که از زمان پیدایش آیین بابی و سپس بهایی در میانه قرن نوزدهم، همواره هدف سرکوب، طرد اجتماعی و حذف ساختاری بوده است. این سرکوب، پس از انقلاب ۱۳۵۷، نه‌تنها متوقف نشد، بلکه به شکلی سازمان‌یافته، نهادینه و مبتنی بر سیاست رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران ادامه یافت؛ به‌گونه‌ای که امروز می‌توان از یک پروژه مستمر حذف و نابودی تدریجی سخن گفت.

آنچه در روایت‌های غالب تاریخی و رسانه‌ای کمتر دیده می‌شود، صرفاً رنج امروز بهاییان نیست، بلکه چرایی این دشمنی دیرپا است. برای فهم آن، باید به لحظه‌ای بازگشت که آیین بابی و سپس بهایی، برای نخستین‌بار در تاریخ معاصر ایران، نظم دینی، اجتماعی و جنسیتی موجود را به چالش کشیدند.

اندیشه‌ای جلوتر از زمانه

پیدایش این آیین‌ها در فضایی رخ داد که جامعه ایران در ساختارهای بسته، مردسالار و مبتنی بر اقتدار مطلق دینی گرفتار بود؛ جهانی که در آن، آموزش همگانی، برابری انسانی، نقد قدرت دینی و مسئولیت اخلاقی فرد، نه فقط مفاهیمی بیگانه، بلکه تهدیدی علیه نظم مسلط تلقی می‌شدند. با این حال، بابیان و بهاییان این مفاهیم را به‌گونه‌ای منسجم وارد سپهر عمومی اندیشه کردند؛ آن هم دهه‌ها پیش از شکل‌گیری گفتمان‌های اصلاح‌طلبانه و مشروطه‌خواه.

در این میان، نقش طاهره قره‌العین جایگاهی یگانه دارد. او در زمانی که زن عملاً از هرگونه حضور مستقل اجتماعی محروم بود، نه‌تنها به‌عنوان اندیشمند و شاعر ظاهر شد، بلکه با کنشی آگاهانه و نمادین، نظم دینی و جنسیتی زمانه را به چالش کشید. کنار گذاشتن حجاب اجباری از سوی او، صرفاً یک رفتار فردی یا نمادین نبود؛ بلکه اعلام گسست از نظامی بود که بدن زن را ابزار تثبیت اقتدار دینی و اجتماعی می‌دانست.

این کنش، زن را از جایگاه «موضوع کنترل» به «سوژه آگاه و کنشگر اجتماعی» ارتقا داد؛ تحولی که جامعه ایران، دهه‌ها بعد و با هزینه‌های سنگین، تازه به‌تدریج با آن مواجه شد.

از پیشامشروطه تا مشروطیت؛ تجربه‌ای حذف‌شده

بابیان و بهاییان، پیش از آنکه انقلاب مشروطه به وقوع بپیوندد، پرسش‌هایی بنیادین را مطرح کردند: مشروعیت قدرت از کجا می‌آید؟ نسبت دین و عقل چیست؟ زن چه جایگاهی در جامعه دارد؟ مسئولیت اخلاقی فرد در برابر اجتماع کجاست؟ بسیاری از مفاهیمی که بعدها در تحولات فکری منتهی به انقلاب مشروطه برجسته شد، پیش‌تر در تجربه بابی و بهایی به شکلی رادیکال، پرهزینه و سرکوب‌شده آزموده شده بود.

همین پیش‌افتادگی تاریخی سبب شد که این جریان نه به‌عنوان نیرویی اصلاح‌گر، بلکه به‌مثابه تهدیدی وجودی علیه نظم سیاسی دینی وقت تلقی شود. سرکوب خونین بابیان در قرن نوزدهم و حذف تدریجی بهاییان در قرن بیستم و بیست‌ویکم، در همین چارچوب قابل فهم است: حذف یک اندیشه که «زودتر از زمانه خود» خواستار برابری، عقلانیت و کرامت انسانی بود.

زنان بهایی؛ تبعیض مضاعف، حذف مضاعف

این تقابل تاریخی، امروز نیز در زندگی زنان بهایی ادامه دارد. زن بهایی در جمهوری اسلامی، نه‌تنها به‌عنوان زن، بلکه به‌عنوان «زنِ بهایی»، با تبعیضی چندلایه روبه‌روست: محرومیت از تحصیل، حذف از بازار کار، تهدید امنیت خانوادگی، فشارهای امنیتی بر ازدواج و فرزندآوری، و طرد اجتماعی نظام‌مند. بخشی  از این  زنان  در بدترین شرایط در زندانها تنها به لحاظ، بهایی بودن ، بسر می‌برند . نمونه آن  ده زن بهایی  در زندان اصفهان  که بیش از ۹۰ سال زندانی رویهم حکم  دریافت کرده اند

از این منظر، سرکوب بهاییان را می‌توان یکی از قدیمی‌ترین و مداوم‌ترین الگوهای کنترل بدن، زندگی و آینده زن در ایران مدرن دانست؛ الگویی که از طاهره قره‌العین آغاز شد و تا زن بهایی امروز امتداد یافته است.

جمهوری اسلامی و نهادینه‌سازی حذف این گروه  در تقابل با شعله اثنی عشری اسلام سیاسی دکترین حذف  این اقلیت  مذهبی  میباشد .

. پس از انقلاب، مقامات ایرانی صدها شهروند بهایی، از جمله رهبران جامعه آنان، را اعدام یا به‌زور ناپدید کردند. هزاران نفر دیگر شغل، مستمری، امکان تحصیل و حق مالکیت خود را از دست دادند یا مجبور به ترک خانه‌ها و در موارد بسیاری ترک کشور شدند. این روند طی بیش از چهار دهه گذشته، با شدت و ضعف‌های مقطعی، اما به‌طور مداوم ادامه داشته و تقریباً تمامی ابعاد زندگی خصوصی و عمومی بهاییان را تحت تأثیر قرار داده است.

در سال‌های اخیر، هم‌زمان با سرکوب خشونت‌بار اعتراضات گسترده مردمی که خواستار تغییرات بنیادین سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بوده‌اند، فشار بر جامعه بهایی نیز افزایش یافته است. نیروهای امنیتی به منازل بهاییان یورش برده‌اند، ده‌ها شهروند و چهره‌های شناخته‌شده جامعه بهایی را بازداشت کرده‌اند و اموال شخصی و جمعی آنان را مصادره نموده‌اند

در سال‌های اخیر، هم‌زمان با سرکوب اعتراضات گسترده مردمی، فشار بر جامعه بهایی نیز افزایش یافته است: یورش به منازل، بازداشت‌های گسترده، مصادره اموال و تعطیلی خودسرانه کسب‌وکارها. دستگاه قضایی، با استناد به قوانین مبهم امنیت ملی، بهاییان را «گروهی غیرقانونی» و تهدیدی علیه امنیت کشور معرفی می‌کند.

این سیاست‌ها ریشه در اسناد رسمی دارند. یادداشت محرمانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۹۹۱، صراحتاً بر «مسدود کردن پیشرفت و توسعه» جامعه بهایی از طریق محدودسازی فرصت‌های آموزشی و اقتصادی تأکید می‌کند؛ سندی که بارها مبنای احکام قضایی قرار گرفته است.

نسل‌کشی تدریجی؛ نام دقیق یک واقعیت

به باور نهادهایی چون دیده‌بان حقوق بشر، اثر تجمعی دهه‌ها سرکوب نظام‌مند، به محرومیت عامدانه و شدید بهائیان از حقوق بنیادین‌شان انجامیده است؛ وضعیتی که از منظر حقوق بین‌الملل، به سطح جنایت علیه بشریت از نوع آزار و تعقیب می‌رسد.

آنچه رخ داده، صرفاً تبعیض مذهبی یا نقض موردی حقوق بشر نیست، بلکه مصداق آن چیزی است که در ادبیات حقوقی به‌عنوان «نسل‌کشی تدریجی» شناخته می‌شود: فرآیندی بلندمدت برای نابودی یک گروه، نه الزاماً از طریق کشتار جمعی فوری، بلکه با حذف نظام‌مند امکان زیست، بازتولید اجتماعی، آموزش، اقتصاد و کرامت انسانی.

ایران عضو دیوان کیفری بین‌المللی نیست، اما بر اساس حقوق بین‌الملل عرفی، چنین جنایاتی می‌توانند مبنای مسئولیت کیفری فردی بر اساس اصل صلاحیت جهانی باشند. در این چارچوب، جامعه جهانی موظف است از تمامی سازوکارهای موجود، از حقیقت‌یابی مستقل تا پیگرد قضایی عاملان، استفاده کند.

سکوت، همدستی است

چهار دهه پس از آغاز آزار و تعقیب نظام‌مند جامعه بهایی، سکوت و بی‌عملی دیگر قابل توجیه نیست. آنچه بر بهاییان ایران گذشته و همچنان می‌گذرد، نه صرفاً سرکوب یک اقلیت مذهبی، بلکه تلاش آگاهانه برای حذف یک اندیشه و نابودی تدریجی حاملان آن است.

بازخوانی این تجربه تاریخی نشان می‌دهد که تقابل با بهاییان، در اصل تقابل با مفاهیمی است که هنوز نیز برای نظم سیاسی و دینی حاکم تهدید آمیزند: برابری، عقلانیت، کرامت انسانی و مسئولیت اخلاقی فرد. از طاهره قره‌العین تا زن بهایی امروز، این تقابل ادامه دارد؛ و نام دقیق آن، چیزی جز نسل‌کشی تدریجی نیست.

بهروز اسدی
فعال حقوق بشر
۲۰ دسامبر ۲۰۲۵