بیش از ۹ ماه از بازداشتم به دلیلِ اعتراض به حجابِ اجباری سپری میشود. در تمامِ این مدّت غیر از هفتهی اول که در اعتصاب غذا بودم، از ملاقات با همسر و دخترم در زندانِ اوین به بهانهی واهیِ نوع پوششِ آنها جلوگیری کردهاند. در تمام این مدّت همسرم در سالنِ ملاقاتِ اوین حاضر شده، امّا از ورودِ او به سالنِ ملاقات جلوگیری کردهاند.
من نه تنها از ملاقاتِ همسرم محروم شدهام، بلکه دخترم را نیز که سالِ گذشته یک بار توانسته بود به ملاقاتم بیاید، از پشتِ کابینِ ملاقات قبل از حضورِ من بیرون کشیدند و او بدونِ ملاقات با من از ایران به محلِ تحصیلش برگشت.
با وجودی که نوع پوششِ زنان و سبکِ زندگیِ آنها هیچ ربطی به مسئولینِ زندان ندارد، سازمانِ زندانها دهها سال بهطورِ غیرقانونی چادر را برای زنانِ زندانی اجباری کرده بود، امّا سالهاست به یُمنِ تلاش و اعتراضِ زنانِ زندانی، چادرِ اجباری در تمامِ زندانها بدونِ تغییرِ هیچ قانونی برچیده شده است.
رئیسِ زندانِ اوین نهتنها نسبت به پوششِ زندانیان دخالت می کند، بلکه خود را مسئولِ پوششِ خانوادههای زندانیان نیز میداند؛ پوششی که جزو حقوقِ بدیهیِ انسانهاست.
من بارها و بارها سعی کردم از طریقِ گفتگو با مسئولینِ زندان مشکلِ ملاقاتهایم را حل کنم، امّا پاسخی نگرفتم. بنابراین در اعتراض به جلوگیری از حقِ ملاقات با همسر و دخترم، از روزِ سهشنبه ۸ مهرماهِ سالِ جاری مقابلِ دفترِ بندِ ۷ زندانِ اوین در ساعاتِ اداری دست به تحصّن زدهام.
در صورتِ ادامهی شرایط و تداومِ محرومیت از ملاقات، از روشها و کنشهای دیگر نیز برای اعتراض استفاده خواهم کرد.
رضا خندان
۱۱ مهر ماه ۱۴۰۴
زندان اوین