حرفهای دیروز مسعود پزشکیان در نشست با مدیران رسانه، بار دیگر فضای سیاسی کشور را متشنج کرد. او پرسیده بود «اگر مذاکره نکنیم، چه کنیم؟» این جمله ساده، اما مهم، صدای تندروها را درآورد و با موجی از واکنشهایی خشمآلود و تند در رسانههای اصولگرا و فضای مجازی همراه شد.
به گزارش رویداد۲۴، منتقدان دولت این سخن را نشانه ضعف، انفعال و حتی بیکفایتی دانستند، در حالی که برخی دیگر در مقام حمایت از دولت برآمده و این اظهارات را ناشی از نگاه واقعگرایانه به وضعیت خطرآفرین فعلی دانستهاند. جنجال اخیر، اما پرسش مهم دیگر مبنی بر اینکه «اما مذاکره چه نتیجهای دارد؟» را به حاشیه برد؛ پرسشی که اهمیت آن کم از پرسش نخست نیست.
واکنشهای رسانهای به اظهارات پزشکیان
روزنامههای اصولگرا ضمن عبور از نقد ساختاری، به مواضع پزشکیان حمله کردند. حسین شریعتمداری در یادداشتی تند نوشت: «آمریکا و اسرائیل، آشکارا به شکست خود در مقابل ایران اعتراف کردهاند. آمریکا بعد از این شکست که دریوزگی آتشبس را در پی داشت به گدائی مذاکره آمده است و عجیب آن که برخی از مسئولان کشورمان گدائی آمریکا را «طلبکاری»! تلقی کرده و فریب دو قطبی جعلی مذاکره و جنگ را خوردهاند.»
روزنامه جوان هم بخش دیگری از سخنان پزشکیان را هدف قرار داد و با اشاره به تاکید مکرر رئیسجمهور بر هماهنگی کامل با رهبری، به ویژه عبارت «وقتی هماهنگ کردیم، دیگر گیر ندهید»، این موضع را به مصونیتسازی نامقبول تعبیر میکند که تلاش دارد هر تصمیم دولت، حتی تصمیمات سخت اقتصادی و سیاسی، را بدون نقد و پرسش بپذیرد. این روزنامه اصولگرا تاکید کرد که چالش اصلی دولت نه صرفاً فشارهای بیرونی یا هماهنگی با رهبری، بلکه بیتصمیمی و تردید در تصمیمگیری است که نمیتوان آن را تنها با هماهنگی پشتپرده حل کرد. جوان به صراحت میگوید: «دولت باید با مردم مستقیم و صادقانه مذاکره کند و اعتمادسازی نماید، نه اینکه فقط به هماهنگی با رهبری تکیه کند و با این بهانه نقد را مسدود سازد.»
«وطن امروز» هم مواضع پزشکیان را «نسجیده» و «گل به خودی!» توصیف کرد و نوشت: «او دارد درباره موضوع غنیسازی صحبت میکند و با یک استدلال مضحک و خلاف امنیت ملی، یک حق ملی را نادیده میگیرد. حقیقتا به پزشکیان چه باید گفت؟ یعنی نمیداند؟ بدیهیات را نمیداند؟ یعنی نمیداند آنچه گفته، محتوای همین تهدیداتی است که ترامپ تقریبا چند روز یک بار علیه ایران مطرح میکند؟ بگذارید تعارف را کنار بگذاریم.» این روزنامه اصولگرا افزوده است: «ارسال پالسهای ضعف و تسلیم، هم تاسفآور است و هم خسارتبار و حقیقتا مصداق عینی ضدیت با امنیت ملی است. در حالی که ترامپ، ایران را تهدید کرده در صورت غنیسازی مجدد، باز هم حمله میکند، پزشکیان دقیقا تهدید او را تکرار کرده و این تهدید را تلویحا دلیلی مبنی بر عقبنشینی و تسلیم برابر آمریکا دانسته است.»
تایملاین در تسخیر تندروها
حملات طیف رادیکال به پزشکیان، اما به روزنامهها و رسانههای رسمی محدود نبود و در فضای مجازی و مشخصا توییتر نیز شاهد هجمههای بسیار به رئیس جمهور بودیم. مثلا علی اکبر رائفی پور نوشت: «با سخنان بی سر و ته و سراسر سفسطه؛ مغلطه و تناقض امروز رئیس محترم جمهور؛ به نظر میرسد باز هم باید منتظر اقدامات بیشتر دشمن بود»
حمید رسایی، نماینده تندرو تهران نیز با کنار هم قرار دادن دو موضع گیری متفاوت پزشکیان که در اسفند ۱۴۰۲ گفته بود «مراکز هستهای را بزن، ما دوباره آنها را میسازیم» و در اظهارات اخیرش گفته: «خب اومد زد، الان میریم دوباره درست میکنیم بازم میاد میزنه، یکی بگه میخوایم چی کار کنیم؟» نوشت: «آیا شخصیتی با این مواضع متناقض که تصویر «ضعف» و «انفعال» و «بیچارگی» و «درماندگی» به دشمن القاء میکند و او را به حمله مجدد تشویق میکند، کفایت سیاسی برای اداره کشور دارد؟ آقای پزشکیان یا نمیداند چه میگوید و یا دانسته این حرفها را میزند. در هر دو صورت کفایت سیاسی ندارد.»
مجید شاکری، مشاور قالیباف نوشت: «نمیدانم چطور میتوان ذهن رئیس جمهور را در پرونده آمریکا از گزارههای دعوا کردن و آشتی کردن فراتر برد».
فواد ایزدی، تحلیلگر بین الملل نیز نوشت: «برداشت مقامات آمریکایی از سخنان امروز جناب آقای رئیس جمهور این خواهد بود که حمله بعدی به ایران هزینه جدی برای آمریکا نخواهد داشت. یعنی سخنان امروز ایشان احتمال حمله نظامی بعدی به ایران را افزایش داد. اگر این جمله که ما اهل “دعوا” نیستیم مانع جنگ بود حمله قبلی اتفاق نمیافتاد.»
ناگفته نماند که در این بین برخی هم به حمایت از پزشکیان و دولت برخواستند. مثلا صادق الحسینی، اقتصاددان نوشت: «پزشکیان حرفهای بسیار مهم میزنه و میگه: «اگر مذاکره نکنیم چکار کنیم؟ حتی هستهای رو دوباره بسازیم دوباره میزنه! مگه دفعه قبل زد کاری تونستیم بکنیم؟» و خصوصا که تاکید میکنه «بدون اجازه رهبری هیچ کاری نخواهیم کرد»
حرفهای مهم و منطقی پزشکیان نشون میده احتمالا لاریجانی اختیار تام گرفته برای مذاکرات با امریکا و پزشکیان داره با این حرفها راه رو باز میکنه برای کم هزینه شدن مذاکرات در داخل. من تا پیش از انتصاب لاریجانی میگفتم حداقل یک دور دیگه حمله اسرائیل رو خواهیم داشت. معتقد بودم یک دور حمله دوباره میشود و بعد با امریکا توافق خواهیم کرد ولی بعد از اومدن لاریجانی تصور میکنم احتمال توافق قبل از حمله و جلوگیری از حمله به ایران شانس بالایی (حدود ۵۰٪) پیدا کرده. همانطور که قبلا گفتم نباید بگذاریم هیچ حملهای دیگر به ایران بشود باز میگم نباید بگذاریم تحت هیچ شرایطی هیچ حمله دیگری به ایران بشود حالا یا به نام یا به ننگ.»
رضا رشیدپور مجری معروف هم در واکنش به منتقدان پزشکیان و مذاکره نوشت: «مذاکره چیه؟ بجنگید. باکو رو هم بزنین. زنگزور رو هم پس بگیرین. ماشه لاشه چیه. اروپا عددی نیست. آمریکا هم رو به افوله. شجاع باشین. فقط جنگ. من بستنی هم میخوام. ممنون.»
مذاکره کنیم چه میشود؟
فارغ از حملات تندروها به دولت که قابل پیش بینی هم بود؛ طرح این پرسش که «اگر مذاکره نکنیم، چه کنیم؟» توسط رئیس جمهور نشان میدهد که کشور واقعا در یک موقعیت حساس و پیچیده قرار گرفته است. به هرحال گزینه نظامی یا تقابل صرف، بهشدت پرخطر است و ورود به مذاکره گزینه منطقی به حساب میآید. اما سوال ضروری دیگر آن است که مذاکرات احتمالی چه نتایجی خواهد داشت و آن نتایج چقدر قابل تحقق هستند؟ با توجه به شکاف عمیق به خواستههای دو طرف واقعا میتواند امیدی به ثمربخشی مذاکرات داشت؟ احتمالا برخی تصور میکنند که اساسا ورود به مذاکره و کاهش تنش برای ایران زمان خریده و فرصت قرار گرفتن در مسیر بهبود شرایط و حل معضلات را ایجاد خواهد کرد، اما باید دید که طرف مقابل هم حاضر است صرفا وارد مذاکره شده و در صورت مشاهده روندی که رو به پیشرفت نیست، گفتوگوها را ادامه دهد؟