هر آنچه در این چند دهه، به ویژه طی دوازده روز گذشته بر این مرز و بوم، و میهن و ملت گذشت را اکنون باید پشتسر گذارد و آتشبس را نقطهعطفی در مسیر تغییر منویات رهبری و راهبردهای زیانبخش جمهوری اسلامی دید.
در واقع، آتشبس باید پایه و اساس تغییر بنیانی رویکرد هسته سخت قدرت در روابط داخلی و خارج قرارگیرد و آقای خامنهای باید بپذیرد که آنچه تاکنون بریده و دوخته برازندهی قامت ملت سلحشور و سربلند، و صبور و مقاوم ایران نبوده است.
هرچند که این راهبرد نادرست تا کنون چیزی جز خسارت مالی و جانی فراوان، حبس و حصر ناعادلانه و... برای مردم دربر نداشته است، اما به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است.
نگاهی به واکنش اولیهی ملت در برابر اعلام آتشبس نشان میدهد که مردم ایران اگرچه از این رویداد و پایان جنگ و خونریزی در دل خرسندند اما آن را در حدی نیافتهاند که ارزش به خیابان ریختن و جشن و پایکوبی داشته باشد.
در واقع آنچه ملت را خرسند خواهد ساخت برقراری “صلح واقعی” در داخل و خارج و تغییر راهبردهای سیاسی، نظامی، دفاعی و... بیفایده است.
راهبردهایی که نشان داد آنچه از جیب ملت و بیتالمال خرج برنامههای نظامی بازدارندهی بیفایده و زیانبخش شده است، در عمل چیزی جز صرف منابع مالی ارزشمندی نبوده است که به جای “صلح و رفاه” برای ملت، “جنگ و خونریزی” در پی داشته است.
به هر حال آنچه گذشته گذشته و کاری جز آه و افسوس برای ما نمانده و این امید که این بار آقای خامنهای “بصیرت واقعی” و “عقلانیت منطقی” به خرج دهد و ابتدا مسیر “صلح در داخل ایران” و سپس “راه روابط مسالمت با تمام کشورهای جهان” را بگشاید.
من دستکم در حال حاضر انتظار ندارم آقای خامنهای از قدرت کنارهگیری کند و پیش از بازنشستگی دستور برگزاری رفراندوم و همهپرسی برای تغییر قانون اساسی و سپردن کلیهی امور داخلی و خارجی به نمایندگان واقعی ملت را بدهد، اما انتظار دارم که راه را برای حاکمیت “آشتی ملی” بگشاید.
گام اول در این سو، صدور دستور آزادی بدون قید و شرط تمام محصورین و محبوسین غیرقانونی؛ گشوده شدن مرزها برای بازگشت تمام ایرانیان جلایوطن کرده و تبعیدی به میهن؛ برگزاری انتخابات آزاد، عادلانه برای انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان مجلس، بدون اعمال نظارت استصوابی و دخالتهای جانبدارانه شورای نگهبان و ... است.
رهبری پس از برداشتن این گام مهم فرصت لازم را خواهد داشت تا با مشورت با نمایندگان واقعی مردم (نه منویات شخصی و مشاوران نابخرد کنونی خود) مانع نشود تا راهبرد و راهکارهای عاقلانه و کارآمد لازم در جهت “منافع ملی” و “مصالح بینالمللی” ایران اتخاذ و اجرا شود.
امید است پیش از پایان رسیدن فرصت خدادادی و عمری که به هر حال انتهایی دارد، آنچه لازم است و در ابتدا بیان شد عملی شود، و او نقطهی روشنی در زندگی خویش و تاریخ ایران بگذارد.
تلگرام نویسنده