پیام شماره ۳ البرز سلیمی به یاران اعتصابی
«فرمان توقف از ماست؛ راه آینده هم از ما خواهد بود»
یاران جاده و جنبش!
اعتصابمان ــ این خیزش عظیم ــ نه یک واقعه، که یک نقطه چرخش است. ما، که همیشه در سایه بیقدرتی انگاشته میشدیم، اکنون بهراستی فرماندهان توقف و حرکت چرخههای اقتصاد ایران شدهایم.
اگر پیشتر، حرکت را به اجبار آغاز میکردیم، اینبار ایست را با اختیار خودمان اعلام کردهایم. و این، همان لحظهای است که تاریخ از آن با نام «بیداری نیروهای مولد جامعه» یاد خواهد کرد.
در این پیام، چند تحول تازه و سرنوشتساز را با شما در میان میگذارم:
۱. فرمان توقف از درون؛ نه از بالا، که از ما
ما برای نخستینبار، فرمان ایست حرکت کامیونها را نه از سوی رژیم، بلکه از دل تشکلهای مستقل و واقعی کامیونداران صادر کردیم.
این لحظه، معنایی ژرف دارد:
ما خود، قدرت تصمیمگیری را بهدست گرفتیم.
ما خود، آینده مسیر را تعیین کردیم.
ما خود، به رژیم و جامعه نشان دادیم که نیروهای محرکه این ملت، دیگر گوشبهفرمان بالا نیستند.
این فرمان ایست، نهتنها تاکتیکی هوشمندانه برای فشار صنفی است، بلکه اعلان موجودیت یک اراده سیاسی-اجتماعی نوین است؛ ارادهای برخاسته از پایین، مستقل، متحد و بیدار.
۲. حمایت بیسابقه اقشار و نهادها
آنچه در جریان موج نخست اعتصاب رخ داد، تنها در توقف کامیونها نبود، بلکه در حرکت افکار عمومی و همبستگی اقشار گوناگون بود:
معلمان، کارگران، بازنشستگان، کشاورزان و حتی کاسبکاران کوچک در حاشیه جادهها به حمایت برخاستند.
چهرههای شناختهشده، هنرمندان، استادان دانشگاه و فعالان مدنی صدای ما را بازتاب دادند.
رسانهها، چه درون کشور و چه برونمرزی، اعتصاب ما را تیتر اول کردند.
این یعنی اعتصاب ما، فراتر از یک خواسته صنفی، به خواستهای اجتماعی و ملی بدل شده است.
۳. پشتیبانی جهانی: صدای ما مرزها را شکست
از آلمان تا کانادا، از ترکیه تا نروژ، صداهایی به حمایت از شما برخاستند:
اتحادیههای جهانی رانندگان، بیانیههایی در محکومیت سرکوب صادر کردند.
سازمانهای حقوق بشری و نهادهای بینالمللی کارگری خواهان آزادی فوری رانندگان در بند شدند.
ایرانیان برونمرزی، با تجمع و بیانیه، نام شما را به رسانههای جهانی رساندند.
ما دیگر تنها نیستیم؛ یک همبستگی بینالمللی آرام، ولی قدرتمند در حال شکلگیری است.
۴. ارتقای چشمگیر آگاهی و تجربه عملی
از دل این اعتصاب، دانش و تجربهای بیبدیل زاده شده است:
گروههای محلی، از شهرها تا پایانههای مرزی، شیوه هماهنگی را آموختهاند.
حلقههای پشتیبانی خانوادگی و لجستیکی شکل گرفتهاند.
رسانههای مردمی، بیانیهها و اخبار را با سرعت و دقت منتشر میکنند.
حتی مسیرهای تاکتیکی برای فرار از سرکوب و تفرقه نیز تمرین شدهاند.
این آگاهی و تجربه، بذر پیروزیهای آینده است ــ چه در جادهها، چه در خیابانها، چه در میدان انقلاب ملی.
۵. این اعتصاب، پشتوانه قیامی است که در راه است
همکاران آگاه و مبارزِ من،
اعتصاب امروز ما، صرفاً توقف چرخ کامیونها نیست؛ این پیشدرآمد یک قیام سراسری است.
قیامی که هر کامیون خاموش در آن، سنگری بیدار و مسلح به آگاهی خواهد بود.
ما دیگر تنها «اعتصابیون» نیستیم، بلکه شهروندان خودآگاه، سازمانیافته و مطالبهگر یک ایران نو هستیم.
وقتی مردم ببینند که ما ایستادهایم، آنها نیز خواهند ایستاد.
۶. جنبشهای ائتلافی در حال تولدند
از دل همین موج اول، موجهای دوم و سوم در راهاند:
دانشجویان، معلمان، پرستاران و کارکنان صنعتی، اکنون در حال گفتگو با ما هستند.
تجربه کامیونداران، الگویی برای سایر صنوف شده است.
حرکت بهسوی ائتلافهای افقی، غیرمتمرکز اما هماهنگ آغاز شده است.
بهزودی، جبهههای متحدی از حرکتهای ترکیبی پدید خواهد آمد که لرزه بر اندام رژیم خواهد انداخت.
۷. خبررسانی؛ نبردی برای حقیقت و آزادی
یاران،
در این روزها، هر خبر، هر عکس، هر ویدیو و هر جمله از شما، همچون گلولهای از آگاهی است که به سمت ماشین دروغ و سانسور شلیک میشود.
اینک ما رسانه خود هستیم. خانوادهها، دوستان، فرزندان و همسایگانمان، همگی سنگربانان جبهه آگاهیبخشیاند.
هر لحظه اطلاعرسانی از وضعیت رانندگان در بند،
هر بازنشر بیانیه،
هر تماس با خبرنگار یا نهاد مدنی،
همه اینها بخشی از همان جنگ نرم اما سرنوشتساز است که میتواند بازوی سرکوب را فلج کند و دروغ رژیم را رسوا سازد.
از شما میخواهم: در این جنگ خبر، تردید نکنید. سکوت، سم است. پخش حقیقت، نجات است.
بر ماست که صدای رفقایمان در زندان، و پژواک چرخهای خاموشمان در جادهها را به گوش ایران و جهان برسانیم.
«فرمان توقف از ماست؛ راه آینده هم از ما خواهد بود»
با افتخار، امید و آمادگی برای نبردهای آتی،
البرز سلیمی
همراه شما، کامیوندار تبعیدی
۱۶ خرداد ۱۴۰۴ – کلن، آلمان